فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
55 - 76
حوزههای تخصصی:
به کارگیری شیوه های تمرین بهبود و سرعت یادگیری افراد مبتدی در مهارت های اجرایی مانند تیراندازی از موضوعات نوین در پژوهش های اخیر است. هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر یک دوره تمرین مقاومتی و نوروفیدبک بر بهبود شاخص های تیراندازی مرتبط با عملکرد شناختی در افراد مبتدی بود. برای این منظور با بهره گیری از طرح پیش آزمون-پس آزمون و با استفاده از سیستم امتیازدهی الکترونیکی، عملکرد تیراندازی 25 نفر از افراد مبتدی، در گروه های مختلف، قبل و بعد از 12 جلسه تمرینات مقاومتی و نیز تقویت موج SMR در ناحیه C4 و تقویت موج آلفا در ناحیه F3، مورد مطالعه قرار گرفت. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار گرف پدپریسم9 و با در نظر گرفتن 5 درصد خطای اندازه گیری، انجام و مشخص شد که مداخلات تمرینی موجب افزایش امتیاز تیراندازی در گروه های مقاومتی(P=0.0011)، مقاومتی-نوروفیدبک(p<0.0001)و نوروفیدبک(P=0.0014)؛ کاهش سرعت تیراندازی در گرو های مقاومتی(P=0.0014)، مقاومتی-نوروفیدبک(P<0.0001) و نوروفیدبک(P=0.0372)، افزایش پایداری اسلحه در گروه های مقاومتی(p=0/0005)، مقاومتی-نوروفیدبک(P<0/0001) و نوروفیدبک(P=0.0293) گردید؛ اما میزان ردیابی هدف تغییر معناداری نداشت. همچنین آزمون تعقیبی بین گروهی در پس آزمون نشان داد تغییرات شاخص سرعت تیراندازی در گروه مقاومتی-نوروفیدبک نسبت به گروه مقاومتی(P=0.0124) و شاخص پایداری اسلحه در گروه مقاومتی- نوروفیدبک نسبت به گروه مقاومتی(P=0.0315) و نوروفیدبک(p=0/0001) بهتر بوده است. با توجه به اهمیت قدرت عضلانی و کارکردهای مغز در خصوص عملکرد مناسب فرد تیرانداز و با توجه به نتایج این پژوهش در خصوص ارتقاء شاخص های مرتبط با تیراندازی، می توان گفت به کارگیری شیوه های تمرینی تقویت عضلات و بهبود عملکرد امواج مغز مرتبط با مهارت تیراندازی، بخشی از فرآیند یادگیری و ارتقاء مهارت در این رشته را بهبود می بخشد.
رابطه عدم تحمل بلاتکلیفی با خودکارآمدی کارآفرینانه: نقش میانجی خلاقیت هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی یکی از مهم ترین عوامل مؤثر بر ایجاد فرصت های شغلی و رشد اقتصادی به شمار می رود. خودکارآمدی کارآفرینانه به معنای باور به توانایی خود برای انجام کارهای نوآورانه و اثربخشی مهارت ها در راستای راه اندازی کسب و کار یکی از مهم ترین ابعاد مؤثر در رفتار کارآفرینانه است. نظر به اهمیت این امر، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه عدم تحمل بلاتکلیفی با خودکارآمدی کارآفرینانه با نقش میانجی خلاقیت هیجانی انجام شد. طرح این پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن را هنرجویان هنرستان های شهر مشهد در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند که از میان آنان با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای به حجم 300 نفر انتخاب شد. جهت گردآوری داده ها نیز از پرسش نامه خودکارآمدی کارآفرینانه دی نابل و همکاران (1999)، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (IUS) فریستون و همکاران (1994) و پرسش نامه خلاقیت هیجانی آوریل و توماس نولز (1991) استفاده شد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد بین عدم تحمل بلاتکلیفی و خودکارآمدی کارآفرینانه رابطه منفی و معنی دار، بین عدم تحمل بلاتکلیفی و خلاقیت هیجانی رابطه منفی و معنی دار و بین خلاقیت هیجانی و خودکارآمدی کارآفرینانه رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. همچنین بر اساس نتایج حاصل از مدل تحلیل مسیر، خلاقیت هیجانی توانسته است نقش میانجی معنی داری برای عدم تحمل بلاتکلیفی و خودکارآمدی کارآفرینانه ایفا کند. درواقع یافته ها حاکی از آن بود که عدم تحمل بلاتکلیفی اثر مستقیمی بر خودکارآمدی کارآفرینانه نداشته و تنها اثر غیرمستقیم بر آن دارد؛ به این صورت که عدم تحمل بلاتکلیفی با تأثیرگذاری بر خلاقیت هیجانی منجر به افزایش خودکارآمدی کارآفرینانه می شود. به عبارتی افراد با خلاقیت هیجانی بالاتر، باور خودکارآمدی بیشتری دارند و این امر موجب می شود فرد نسبت به چالش هایی که به ویژه ممکن است در مراحل اولیه توسعه کسب و کار با آن ها روبه رو شود، به طور مؤثرتری واکنش نشان دهد.
The Effectiveness of Cognitive Behavioral Training on the Body Image of Women with Eating Disorder Symptoms(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۶, Issue ۴ - Serial Number ۱۸, Autumn ۲۰۲۳
9 - 18
حوزههای تخصصی:
Objectives: The present study was conducted to determine the effectiveness of cognitive behavioral training on the body image of women with eating disorder symptoms.
Method: The research method was semi-experimental (pre-test-post-test design with an unequal control group). The statistical population of the research included all women with eating symptoms who were referred to nutritional clinics, psychotherapy centers, and fitness and aerobics clubs in Kashan City in 2021. Among them, 20 people were selected through convenience sampling and randomly assigned into two control and experimental groups. The measurement tool included the satisfaction with body image questionnaire (2002). The experimental group was exposed to 10 sessions of cognitive behavioral training, and during this time, the control group was placed on the waiting list. Multivariate and one-way analysis of covariance was used for data analysis by SPSS software version 22.
Results: The results showed a significant difference in the linear combination of body image scores of women with symptoms of eating disorders and food between groups.
Conclusion: According to the results, the body satisfaction scores of the experimental group increased in the post-test compared to the control group. Also, the scores of dissatisfaction with body image have decreased in this group. In conclusion, the change in scores indicates the positive effect of cognitive behavioral training.
اثربخشی آموزش گروهی حل تعارض زوجین با رویکرد اسلامی بر سازگاری و رضایت زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش گروهی حل تعارض زوجین با رویکرد اسلامی بر سازگاری و رضایت زناشویی زوجین شهر اصفهان بود. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری، زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان در سال 1۴00 بودند که 32 زوج از آنها به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (1۶ زوج) و گواه (1۶ زوج) جایگزین شدند. از دو ابزار پرسش نامه سازگاری زناشویی اسپاینر و پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ در پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. در گروه آزمایش به مدت ده جلسه نود دقیقه ای شیوه های حل تعارض زوجین با رویکرد اسلامی آموزش داده شد و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-22 و روش تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته ها نشان داد آموزش گروهی حل تعارض زوجین با رویکرد اسلامی، سازگاری زناشویی و ابعاد آن و همچنین رضایت زناشویی و ابعاد آن را افزایش داده است. با توجه به نتایج می توان از این شیوه برای کمک به حفظ بنیان خانواده و بهبود روابط زوجین استفاده کرد.
شکوفایی کلاس درس و پیامدهای مثبت تحصیلی آن: آزمودن برازش الگوی آلیسون، واترز و کرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی برازش مدل سیستمی شکوفایی کلاس درس آلیسون و همکاران و تعیین پیامدهای مثبت تحصیلی آن بود. پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 1000 نفر از دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر اراک از 20 مدرسه و 100 کلاس درس (هر کلاس 10 نفر) انتخاب شدند و به ابزارهای پژوهش شامل مقیاس شکوفایی کلاس درس، سرزندگی تحصیلی، انگیزش تحصیلی، رضایت تحصیلی و درگیری تحصیلی پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزیی استفاده شد. نتایج نشان دادند مدل شکوفایی کلاس درس و پیامدهای مثبت تحصیلی آن از برازش پذیرفتنی و رضایت بخشی برخوردار است. براساس مدل ذکرشده، شکوفایی کلاس درس از چهار عامل انسجام، انعطاف پذیری، ارتباط و بهزیستی و عوامل انسجام، انعطاف پذیری و ارتباط هر کدام از سه خرده مقیاس و عامل بهزیستی از شش خرده مقیاس تشکیل شده اند که همگی از بارهای عاملی رضایت بخشی برخوردار هستند. به علاوه، مهم ترین پیامدهای مثبت تحصیلی شکوفایی کلاس درس عبارت اند از درگیری تحصیلی، انگیزش تحصیلی، سرزندگی تحصیلی، رضایت تحصیلی و پیشرفت تحصیلی. روایی واگرای مدل شکوفایی کلاس درس و پیامدهای مثبت تحصیلی آن با استفاده از معیار هتروتریت-مونوتریت و روایی همگرای آن با استفاده از میانگین واریانس، تبیین و شاخص قابلیت اطمینان رائو بررسی و تأیید شد. نتایج نشان دادند همه ضرایب به دست آمده برای متغیرهای اصلی مدل، مطلوب و رضایت بخش هستند. برازش کلی مدل نیز با استفاده از شاخص نیکویی برازش نشان دهنده برازش قوی مدل است. نتیجه گرفته می شود که از مدل سیستمی شکوفایی کلاس درس می توان به عنوان یک ابزار نوین در روانشناسی مثبت و بهبود شکوفایی کلاس استفاده کرد.
بررسی رابطه کمال گرایی و ترومای دوران کودکی با رفتارهای آشفته خوردن و نقش میانجی نارضایتی تصویر بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
77 - 92
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه رفتارهای آشفته خوردن در میان جوانان رو به افزایش هستند و به دلیل پیامدهای منفی شان، منجر به نگرانی های سلامتی شده اند. بنابراین شناسایی عوامل مرتبط با این رفتارها، می تواند به پیشگیری از آن، کمک کند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر، پیش بینی رفتارهای آشفته خوردن بر اساس کمال گرایی و ترومای دوران کودکی با نقش میانجی نارضایتی از تصویر بدنی بود . روش: از میان تمامی دانشجویان دانشگاه های آزاد اسلامی شهر تهران، 400 دانشجو به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که 324 شرکت کننده وارد تحلیل شدند. ابزارهای این مطالعه شامل مقیاس رفتار آشفته خوردن (26EAT-)، کمال گرایی هیل (HPI) مقیاس ترومای دوران کودکی (CTQ)، نگرانی از تصویر بدنی (لیتلتون و همکاران، 2005) و پرسشنامه ترومای دوران کودکی (CTQ) بود. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر حاکی از آن بود که نارضایتی از تصویر بدنی در رابطه بین کمال گرایی و ترومای دوران کودکی با رفتارهای آشفته خوردن نقش واسطه ای دارد (05/0P<) . نتیجه گیری: به نظر می رسد افرادی که در کودکی دچار تروما شده اند، به دلیل تصویر تحریف شده ای که احتمالا از خود دارند، به تعیین استاندارهای بالا و اقدامات جبرانی همچون رفتارهای آشفته خوردن می پردازند. نارضایتی از تصویر بدنی همچنین می تواند تلاش های کمال گرایانه را تقویت کرده و در جهت ایده آل سازی اندام، رفتارهای جبرانی خوردن را تشدید کند.
پیش بینی گرایش به اعتیاد بر اساس خردمندی با واسطه گری امیدواری در سربازان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
169 - 191
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش پیش بینی گرایش به اعتیاد بر اساس خردمندی با واسطه گری امیدواری در سربازان بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از مدل یابی روابط ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش متشکل از کلیه سربازان وظیفه در حال خدمت در یکی از پادگان های نظامی شهر تهران بود که از این بین 237 نفر با تحصیلات دیپلم به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در پژوهش شرکت کردند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه گرایش به اعتیاد زرگر (1385)، پرسشنامه سه بعدی خردمندی آردلت (2003) و پرسشنامه امیدواری اشنایدر (1991) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 26 و نرم افزار ایموس نسخه 20 استفاده شد و آزمون فرضیه ها به روش معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته: با توجه به آماره های آزمون و معنی داری بدست آمده (0.05>P) در این پژوهش، متغیر خردمندی بر متغیر ملاک یعنی گرایش به اعتیاد سربازان (0/414-= β) اثر معنی داری دارد و همچنین متغیر امیدواری (0/259- = β) در پیش بینی گرایش به اعتیاد بر اساس خردمندی به عنوان متغیر میانجی نقش معنی داری ایفا می کند. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان می دهد که می توان جهت پیش بینی گرایش به اعتیاد سربازان بر متغیرهای روانشناسی مثبت مانند خردمندی و امیدواری اتکا نمود و با توجه به نقش محافظت کننده این متغیرها به نظر می رسد می توان بر تقویت و ارتقای سطح خردمندی و امیدواری جهت پیشگیری از گرایش به اعتیاد تاکید نمود.
تعارضات زناشویی، تاب آوری و ساختار توزیع قدرت در خانواده به عنوان پیش بین های کیفیت زناشویی زنان دارای همسر نظامی: یک تحلیل تشخیصی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
151 - 172
حوزههای تخصصی:
کیفیت روابط زناشویی به واسطه ی نقش مهمی که بر سلامت روانشناختی زوج ها دارد، مورد توجه متخصصان بهداشت روانی قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش تعارضات زناشویی، تاب آوری و مؤلفه های ساختار توزیع قدرت در خانواده در پیش بینی کیفیت زناشویی زنان دارای همسر نظامی بود. جامعه ی مورد پژوهش زنان دارای همسر نظامی رسمی یکی از سازمان های نظامی مستقر در استان خوزستان بود که نمونه ای شامل 188 زن به روش نمونه گیری تصادفی ساده (94 نفر کیفیت زناشویی بالا و 94 نفر کیفیت زناشویی پایین) انتخاب شدند. پژوهش حاضر یک پژوهش همبستگی از نوع پیش بینی است که با هدف پیش بینی عضویت گروهی و دستیابی به معادله ی تشخیصی (ممیز) طراحی شده است. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و تحلیل تشخیصی استفاده شد. شرکت کنندگان، پرسشنامه تعارضات زناشویی (ثنایی ذاکر، 1387)، مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003)، پرسشنامه توزیع قدرت خانوده مهدوی و صبوری خسروشاهی (1382) و شاخص کیفیت زناشویی نورتون (1983) را پاسخ دادند. نتایج به دست آمده با روش تحلیل تشخیصی همزمان، پیش بینی کیفیت زناشویی بر اساس تعارضات زناشویی، تاب آوری و ساختار توزیع قدرت در خانواده (مؤلفه های شیوه های اعمال قدرت، ساختار قدرت و حوزه و قلمرو قدرت) را تأیید کرد. همچنین، نتایج تحلیل تشخیصی با روش گام به گام نشان داد که هر 5 متغیر و به ترتیب شیوه های اعمال قدرت، تعارضات زناشویی، ساختار قدرت، حوزه و قلمرو قدرت و تاب آوری قوی ترین پیش بین های کیفیت زناشویی بالا و پایین زنان هستند (05/0>p). بر اساس یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که این متغیرها نقش مهمی در کیفیت زناشویی زنان دارای همسر نظامی دارد.
نقش ویژگی های شخصیتی و هوش معنوی در پیش بینی خودکارآمدی زنان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه روان شناسی اسلامی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
117 - 135
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی خودکارآمدی بر اساس هوش معنوی و پنج عامل بزرگ شخصیت صورت گرفت. تحقیق حاضر کاربردی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق را تمامی زنان دانشجوی مراکز آموزش عالی خواهران قم تشکیل دادند که بر اساس فرمول تاباچنیک، فیدل و آلمن، 150 نفر از آن ها با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه های خودکارآمدی بندورا، هوش معنوی عبداللّٰه زاده و همکاران، و پرسشنامه شخصیتی نئو بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون هم زمان و گام به گام صورت گرفت و یافته ها نشان داد که بین هوش معنوی و ویژگی های شخصیتی با خودکارآمدی رابطه وجود دارد. نتایج رگرسیون حاکی از آن بود که پیش بینی خودکارآمدی بر اساس هوش معنوی و ویژگی های شخصیت معنادار بود و متغیرهای پیش بین به خوبی توانستند متغیر ملاک را پیش بینی کنند. بنابراین، با توجه به قدرت پیش بینی کنندگی متغیرهای بررسی شده در این پژوهش، مشاوران و درمانگران در مراکز مشاوره می توانند در روش ها و درمان های شان به این متغیرهای هوش معنوی و پنج عامل بزرگ شخصیت، که می تواند خودکارآمدی افراد را تحت الشعاع قرار دهد، توجه ویژه کنند.
Comparing the effectiveness of Acceptance and Commitment Therapy and Cognitive Behavioral Therapy on Psychosocial Adjustment to Illness and Expanded Disability of MS Patients(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۶, Issue ۴ - Serial Number ۱۸, Autumn ۲۰۲۳
45 - 58
حوزههای تخصصی:
Objective: Multiple sclerosis (MS) is a chronic and progressive nervous system disease. The present study aimed to compare the effectiveness of acceptance and commitment therapy (ACT) and cognitive behavioral therapy (CBT) on the psychosocial adjustment to illness and expanded disability of multiple sclerosis patients.
Method: This research was a pretest-posttest controlled quasi-experimental study with a three-month and six-month follow-up. The research population was comprised of all MS patients in Tehran in 2021. Using the purposeful sampling method, 60 people were selected and randomly assigned to ACT and CBT experimental groups and the control group. Drogits' (1986) Psychosocial Adjustment to Illness Scale (PAIS) and expanded disability status scale (EDSS) were used to collect data. The ACT group received eight 120-minute sessions, the CBT group received eight one-hour sessions, and no intervention was provided for the control group. Covariance analysis and post hoc tests were used to analyze the data.
Results: The results demonstrated that ACT had a higher effect than CBT in enhancing psychosocial adjustment to illness (P=0.024) and reducing expanded disability (P=0.024), which has been constant in the follow-up stages.
Conclusion: In general, both ACT and CBT interventions significantly improved the psychosocial adjustment to illness and reduced the expanded disability of MS patients. However, it is suggested that professionals use ACT intervention for more effectiveness.
پیش بینی توسعه منابع انسانی بر اساس نشانگان وانمودگرایی و نشانگان استکهلم سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دنیای رقابتی حاکم بر فضای کسب و کار سازمان ها، موجب شده نیروی انسانی به یک متغیر تأثیرگذار در حفظ و اعتلای اهداف سازمانی و یک نیروی مسبب پایایی و ماندگاری در بازار رقابت سازمان ها بدل شود. بر همین اساس سازمان هایی که قصد دارند در سطح جهانی فعالیت کنند برای این که بتوانند به درستی به این سطح برسند، به کارکنان توسعه یافته بیش از دیگران نیاز دارند. لذا هدف پژوهش حاضر پیش بینی توسعه منابع انسانی بر اساس نشانگان وانمودگرایی و استکهلم سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. در این پژوهش کلیه کارکنان شرکت ماموت در سال 1401 مورد ارزیابی قرار گرفت و حجم نمونه با استفاده نرم افزار GPower 150 نفر تعیین و به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، مقیاس دلبستگی بزرگسالان (کالینز و رید، 1990)، مقیاس نشانگان وانمودگرایی (کلانس و ایمز، 1978)، رفتار شهروندی سازمانی (پادساکوف، 2000) و پرسش نامه توسعه منابع انسانی (ایربای، 1998) استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون با استفاده از نرم افزار SPSS 26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که متغیرهای وارد شده در مدل رگرسیون می توانند ۳۱ درصد واریانس توسعه منابع انسانی در کارکنان را پیش بینی کنند. نشانگان وانمودگرایی با بتای 25/0- (30/2-T=، 02/0P<) و استکهلم سازمانی با بتای 35/0- (27/3-T=، 001/0P< ) می توانند به طور معنی داری توسعه منابع انسانی را پیش بینی کنند. اما رفتار شهروندی سازمانی با بتای 01/0- (17/0-T=، 8/0P<) پیش بینی کننده معنی داری برای توسعه منابع انسانی نمی باشد. لذا وجود نشانگان وانمودگرایی و استکهلم سازمانی به عنوان نوعی سازوکار دفاعی به دلیل کمال گرایی منفی، تعلل یا اهمال کاری، فشار، کمبود الهام و خلاقیت ضعیف باعث تضعیف توسعه منابع انسانی در کارکنان و در نتیجه منجر به عملکرد پایین می گردد.
مطالعه تطبیقی راهبردهای نشاط سازمانی در محیط کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به وجود چالش های گوناگون در محیط فعالیت سازمان های امروزی، ایجاد سازمانی بانشاط یکی از نیازهای راهبردی برای موفقیت بلند مدت محسوب می گردد. پژوهش حاضر با هدف مطالعه تطبیقی راهبردهای نشاط سازمانی در شهرداری انجام گرفت. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت روش جز تحقیقات توصیفی- تحلیلی و از نظر شیوه گردآوری داده ها تحقیقی پیمایشی میدانی است. جامعه آماری این تحقیق خبرگان شهرداری های مورد مطالعه می باشند که تعداد 26 نفر به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق پرسش نامه ماتریسی محقق ساخته است. روایی پرسش نامه توسط خبرگان تأیید گردید. با استفاده از تکنیک تکسونومی داده های پژوهش تحلیل شدند. با توجه به آنالیز داده ها براساس دیدگاه خبرگان شهرداری شهر رزوه، اعتماد به نفس و بر اساس دیدگاه خبرگان شهرداری شهر چادگان، علاقه به کار و اعتماد به نفس و بر اساس دیدگاه خبرگان شهرداری شهر داران علاقه به کار به ترتیب به عنوان مهمترین شاخص های مؤثر در رتبه بندی قرار دارند. با توجه به یافته های پژوهش، راهبردهای رعایت عدالت و مساوات، امنیت شغلی و توجه به مسائل رفاهی به عنوان مهم ترین راهبردهای نشاط در کارکنان شهرداری معرفی می شوند و لازم است مدیران ارشد تدابیری در خصوص پیاده شدن آن ها به طور مؤثر و چشم گیری به منظور تقویت نشاط اتخاذ کنند.
اثر فعالیت آخر هفته بر خشنودی شغلی کارکنان با نقش میانجی استرس شغلی، بهزیستی روان شناختی و خودکارآمدی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی اثر فعالیت آخر هفته بر خشنودی شغلی با نقش میانجی استرس شغلی، بهزیستی روان شناختی و خودکارآمدی شغلی در میان پرستاران بیمارستان شهید یحیی نژاد بابل، استان مازندران بود. این تحقیق از نظر ماهیت توصیفی - پیمایشی و از نظر هدف کاربردی و روش گردآوری داده ها به روش پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پرستاران بیمارستان شهید یحیی نژاد استان مازندران به تعداد 182 نفر می باشد. روش نمونه گیری، تصادفی -طبقه ای بود؛ بدین صورت که ابتدا بخش های بیمارستان، به عنوان طبقه در نظر گرفته شد. حجم نمونه مناسب، طبق جدول مورگان 118 است اما با توجه به نسبت گیری جهت و گرد کردن به سمت بالا، تعداد کل نمونه 122 نفر شده است. داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامه های فعالیت آخر هفته (2020) . Jeong et al استرس شغلی اسیپو (1987) Osipow & Spokan بهزیستی روان شناختی فرم کوتاه شده (Ryff et al. (2008 خودکارآمدی شغل (1994) Riggs & Knight و خشنودی شغلی (1969) Smith et al. جمع آوری شده است. برای ارزیابی روایی از روایی ساختاری، روایی همگرا و روایی واگرا و برای محاسبه پایایی از پایایی ترکیبی (CR) و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی تأییدی و روش الگویابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد فعالیت آخر هفته بر استرس شغلی (76/30 t=، 87/0-=β)، استرس شغلی بر بهزیستی روان شناختی (02/ t=، 94/0-=β) و خودکارآمدی (36/2 t=، 44/0-=β) تأثیر دارد، بهزیستی روان شناختی بر خودکارآمدی شغلی (37/2 t=، 43/0=β) تأثیر مثبت دارد و بهزیستی روان شناختی (001/3 t=، 45/0=β) و خودکارآمدی شغلی (54/2 t=، 42/0=β) هر دو بر خشنودی شغلی کارکنان تأثیر مثبت دارند. با توجه به نتایج که نشان دهنده اهمیت فعالیت آخر هفته بر واکنش های عاطفی و رفتاری کارکنان در محیط کار می باشد ، لذا پیشنهاد می شود در راستای فراهم کردن شرایطی برای پرستاران به منظور گذراندن آخر هفته با فعالیت های متناسب با روحیه آن ها اقداماتی صورت گیرد.
رابطه ویژگی های شخصیتی و تحریف های شناختی با فرسودگی شغلی: نقش واسطه ای دشواری تنظیم هیجان و همجوشی شناختی در پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی فرسودگی شغلی بر اساس ویژگی های شخصیتی و تحریفات شناختی با نقش واسطه ای دشواری تنظیم هیجانی و همجوشی شناختی در پرستاران صورت پذیرفت. پژوهش حاضر جز تحقیقات توصیفی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پرستاران در استان کردستان در سال 1401 بودند که بر اساس قاعده «کلاین» برای نمونه گیری در معادلات ساختاری، 234 نفر به روش در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه پنج عامل بزرگ شخصیت (McCrae & Costa, 1992) (NEO)، مقیاس دشواری های تنظیم هیجان (Gratz & Roemer, 2004)، پرسش نامه تحریف های شناختی (Abdullahzadeh, 2010)، پرسش نامه استاندارد همجوشی شناختی (Gillanders et al., 2014) و پرسش نامه فرسودگی شغلی (Maslach & Jackson, 1981) استفاده شد. داده ها با استفاده از معادلات ساختاری با نرم افزار Amos-22 تجزیه و تحلیل شدند. یافته های این پژوهش حاکی از آن بود، مدل بررسی فرسودگی شغلی براساس ویژگی های شخصیتی و تحریفات شناختی با نقش واسطه ای دشواری تنظیم هیجانی و همجوشی شناختی در پرستاران دارای برازش مطلوبی می باشد. تحریفات شناختی (01/0>p، 23/8= t)، روان رنجورخویی (01/0>p، 91/5= t)، دشواری تنظیم هیجانی (01/0 >p، 85/2 = t) و هم جوشی شناختی (01/0>p، 94/2= t) اثر مستقیم مثبت و معنی دار، همچنین گشودگی (01/0 >p، 14/3-= t) و وجدان گرایی (01/0>p، 75/3- =t) اثر مستقیم منفی و معنی دار بر فرسودگی شغلی دارد. نتایج آزمون سوبل نشان داد اثر غیرمستقیم روان رنجورخویی (05/0>p، 11/0β=) و تحریفات شناختی (05/0>p، 07/0β=) به واسطه دشواری تنظیم هیجان بر فرسودگی شغلی مثبت و معنی دار می باشد، همچنین اثر غیر مستقیم تحریفات شناختی (05/0>p، 16/0β=) به واسطه همجوشی شناختی بر فرسودگی شغلی مثبت، در عین حال اثر غیر مستقیم برون گرایی (01/0>p، 33/0- β=) و وجدان گرایی (01/0>p، 13/0-β=) به واسطه ی همجوشی شناختی بر فرسودگی شغلی منفی و معنی دار می باشد. در این راستا تغییر و بهبود ویژگی های شخصیتی و تحریفات شناختی در کنار کاهش دشواری تنظیم هیجانی و همجوشی شناختی زمینه برای کاهش فرسودگی شغلی در پرستاران ایجاد می نماید.
طراحی مدل مفهومی انرژی کارکنان در محیط کار: یک رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخیراً رویکرد جدیدی در علم مدیریت ظاهر شده است که مربوط به روان شناسی مثبت است که از آن به عنوان دانش سازمانی مثبت یاد می شود. محققان این حوزه به آنچه که افراد را قادر می سازد در مواقع بحرانی انعطاف پذیری بیشتری داشته باشند علاقه مند هستند. یکی از این مباحث، انرژی کارکنان است که به واکنش فیزیکی یا ذهنی افراد که به صورت ارادی و یا غیرارادی نسبت به یک رویداد رخ می دهد، تعریف شده است. بنابراین هدف از این پژوهش طراحی مدلی برای انرژی کارکنان در محیط کار است. از رویکرد کیفی تحلیل مضمون و بر اساس روش براون و کلارک برای شناسایی پیشایندها، پیامدها و ابعاد و مؤلفه های مدل مورد مطالعه استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مقالات و کتاب های موجود در این زمینه بود که بر حسب نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. از روش مطالعات کتابخانه ای شامل بررسی کتاب ها و مقاله ها برای گردآوری اطلاعات در زمینه مبانی نظری و ادبیات تحقیق مرتبط با موضوع پژوهش استفاده شده است. به منظور بررسی روایی از روش بازبینی توسط همکار پژوهشی و برای سنجش پایایی از ضریب پی اسکات استفاده شده است. نتایج کلی این پژوهش به صورت 64 مضمون پایه، 11 مضمون سازمان دهنده و 3 مضمون فراگیر استخراج شد. نتایج پژوهش نشان داد که مضامین (ویژگی های روان شناختی، ویژگی های شغلی، سبک رهبری، ارتباطات اثربخش و سبک زندگی) به عنوان پیشران های انرژی کارکنان (انرژی فیزیکی، انرژی احساسی، انرژی شناختی و انرژی معنوی) به عنوان ابعاد و مؤلفه های انرژی کارکنان و پیامدهای (اولیه و ثانویه) به عنوان پیامد های انرژی کارکنان مشخص شد. متمرکز شدن بر مفهوم انرژی در سطوح مختلف در سازمان ها، اطلاعات ارزشمندی را در مورد وضعیت انرژی کارکنان در اختیار مدیران قرار می دهد. در نتیجه هنگامی که سطح بالایی از انرژی کارکنان در یک سازمان وجود داشته باشد کارکنان با تلاش مداوم برای دستیابی به اهداف موجب برانگیخته شدن سایر اعضا می شوند و این موضوع پیامدهای مثبتی را برای فرد و سازمان به همراه دارد.
مقایسه سلامت روان و گرایش دینی دانش آموزان کاربر با غیر کاربر تیزهوش در شبکه های اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه سلامت روان و گرایش دینی دانش آموزان کاربر با غیرکاربر در شبکه های اجتماعی است. روش پژوهش «توصیفی مقایسه ای» است. جامعه آماری این پژوهش دربرگیرنده تمام دانش آموزان دبیرستان های تیزهوشان شهر تبریز در سال تحصیلی 1399 1398 بود که از این میان تعداد 120 دانش آموز مطابق با نمرات 23 46 در پرسشنامه «اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل» به عنوان دانش آموزان غیرکاربر و 120 دانش آموز نیز با کسب نمرات بالاتر از 46 در پرسشنامه مذکور به عنوان دانش آموزان کاربر، پس از همسان سازی و با استفاده از روش «نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و هدفمند» انتخاب شدند. اطلاعات به وسیله پرسشنامه «سلامت روان» گلدبرگ و هیلر (1979) و مقیاس «نگرش مسلمانان نسبت به دین» حنیف خان و همکاران (2005) گردآوری شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS.23 تجزیه و تحلیل گردید. نتایج حاصل از تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که بین دانش آموزان کاربر با غیرکاربر در شبکه های اجتماعی به لحاظ سلامت روان و گرایش دینی، تفاوت معناداری وجود دارد. علاوه بر آن، نتایج آزمون «تعقیبی» شفه نیز نشان داد که کاربران شبکه های اجتماعی به طور معناداری از سلامت روان پایین تر و گرایش دینی (005/0=p) ضعیف تری نسبت به غیرکاربران شبکه های اجتماعی برخوردارند. یافته های این پژوهش به شناخت تفاوت های اساسی بین کاربران و غیرکاربران شبکه های اجتماعی به لحاظ سلامت روان و گرایش دینی کمک می کند و ضرورت ارتقای سلامت روان و گرایش دینی دانش آموزان کاربر شبکه های اجتماعی را برجسته تر می نماید.
نقش میانجی درگیری شغلی در رابطه بین صفات شخصیت و عملکرد سازمانی کارکنان نیروی انتظامی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
31 - 49
حوزههای تخصصی:
کیفیت و اثربخشی عملکرد سازمان ها، عامل تعیین کننده و حیاتی تحقق برنامه های توسعه و رفاه آن سازمان است. اجرای موفقیت آمیز عملکرد سازمانی نیازمند شناخت علل مؤثر در آن است. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش صفات شخصیت و درگیری شغلی در عملکرد سازمانی در بین کارکنان نیروی انتظامی شهر تهران بود. مطالعه حاضر به روش توصیفی- همبستگی انجام شد. جامعه آماری شامل تمام کارکنان نیروی انتظامی شهر تهران در سال 1399 که از بین آنها 130 نفر به صورت در تصادفی انتخاب شدند. در این مطالعه از پرسشنامه جمعیت شناختی، " مقیاس عملکرد شغلی، پرسشنامه درگیری شغلی و پرسشنامه تجدید نظر شده صفات استفاده شد. روایی محتوا به روش کیفی و پایایی به روش همسانی درونی با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه ها بررسی شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 25 و Smart PLS نسخه 3/3 و روش تحلیل مسیر استفاده شد. اثر مستقیم مسئولیت پذیری بر درگیری شغلی کارکنان معنادار بود. اثر مستقیم درگیری شغلی بر عملکرد شغلی کارکنان معنادار بود. اثر غیر مستقیم روان رنجوری، برون گرایی، توافق پذیری، انعطاف پذیری و مسئولیت پذیری با میانجی گری درگیری شغلی بر عملکرد شغلی معنادار نبود.
نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی در رابطه سبک مربی گری ادراک شده با رفتارهای انحرافی محیط کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک مربی گری نوعی رابطه حمایتی و تشویقی در سازمآن ها محسوب می شود و در بستر تعاملات و روابط نزدیک شکل می گیرد و می تواند بر رفتار شهروندی سازمانی تأثیر گذار باشد. رفتارهای شهروندی سازمانی نیز از طریق تأثیرگذاری بر عوامل درونی سازمان موجب افزایش عملکرد، تعهد و رضایت شغلی و کاهش رفتارها و نگرش های مخرب سازمانی می شود. بر همین اساس، هدف پژوهش بررسی نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی در تأثیر سبک مربی گری ادراک شده بر انحرافات کاری محیط کار بود. نوع پژوهش، توصیفی-همبستگی و جامعه آماری شامل معلمان شهر کاشان به تعداد 3237 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 315 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها سه پرسش نامه مربی گری (2005) McLean et al.، رفتار انحرافی (2000) Bennett & Robinson و رفتار شهروندی سازمانی (1989)Organ & Konovsky بود. جهت تأیید روایی پرسش نامه ها، از روایی صوری و سازه استفاده شد. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای آماری AMOS و SPSS در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام گردید. نتایج نشان داد میانگین متغیر سبک مربی گری و رفتار شهروندی سازمانی بالاتر از حد متوسط و رفتار انحرافی معلمان، کمتر از حد متوسط است. همچنین اثرات کل مربی گری بر رفتار انحرافی، منفی و معنی دار، رفتار شهروندی بر رفتار انحرافی، منفی و معنی دار و مربی گری بر رفتار شهروندی، مثبت و معنی دار بود و نقش میانجی رفتار شهروندی در تأثیر مربی گری ادراک شده بر رفتار انحرافی، معنی دار بوده و تأیید شد. بر اساس نتایج می توان گفت با سبک رهبری مناسب، اعتماد و تعهد متقابل بین فرد و سازمان شکل گرفته و سازمان به دنبال رشد و توسعه شخصی و حرفه ای افراد است و افراد هم متقابلاً به دنبال تحقق اهداف سازمانی حتی با رفتارهای داوطلبانه هستند در سازمان رفتارهای انحرافی کمتری دیده خواهد شد.
آموزش ذهن آگاهی نوجوانم حور بر تاب آوری تحصیلی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دختر با علائم اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور بر تاب آوری و اشتیاق تحصیلی در نوجوان دختر مقطع متوسطه دوم با علائم اضطراب اجتماعی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون همراه با دوره پیگیری با گروه کنترل است و جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه در سال تحصیلی 99-1398 شهر تهران تشکیل داده بودند. برای انتخاب نمونه ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای ساده، از بین مدارس دخترانه مقطع متوسطه شهر تهران، چهار مدرسه به تصادف انتخاب شدند و پرسشنامه اضطراب اجتماعی بین دانش آموزان به اجرا درآمد. از بین دانش آموزانی که نمرات یک انحراف استاندارد بالاتر از میانگین را در این پرسشنامه به دست آورده بودند و داوطلب شرکت در پژوهش بودند، به روش تصادفی ساده 30 نفر انتخاب شدند و در گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 دانش آموزان) قرار گرفتند. گروه آزمایش هشت جلسه آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور را دریافت کردند و گروه کنترل آموزش دریافت نکردند. ابزار گردآوری اطلاعات در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری شامل مقیاس تاب آوری تحصیلی، مقیاس اشتیاق تحصیلی (مقیاس های درگیری مدرسه) و پرسشنامه اضطراب اجتماعی نوجوانان بود. داده های پژوهش با روش اندازه های مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان دادند بسته آموزشی ذهن آگاهی نوجوان محور بر بهبود تاب آوری تحصیلی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان در مرحله پس آزمون تأثیر معناداری داشت و تأثیر آن در مرحله پیگیری نیز باقی مانده است. نتیجه گرفته شد که آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور روش مناسبی برای بهبود تاب آوری تحصیلی و اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان دختر دارای علائم اضطراب اجتماعی بوده است.
ارائه مدل سرمایه روان شناختی مبتنی بر توسعه کارآفرینی در سازمان های آموزش محور به روش تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
IntroductionThe type of view and attitude towards human resources and how to pay attention and manage them is different in every age. However, the type of behavior and actions of managers and organizational leaders with their subordinates depends to a large extent on their attitude towards the capabilities and capabilities of their subordinates. Positive psychological capital has been proposed as a combination factor and a source of competitive advantage of organizations. The aim of the current research is to provide a psychological capital model based on the development of entrepreneurship in education-oriented organizations. MethodIn this regard, thematic analysis method of Brown and Clark (2006) was used to collect qualitative data to identify dimensions, components and indicators of psychological capital. The statistical population of the present study were academic experts in education-oriented organizations of Mazandaran province. The statistical sample selection method was purposive sampling method, and the data was collected by semi-structured interview method and MAXQDA software was used. ResultsThe findings of the research were 7 dimensions included self-efficacy, resilience, optimism, hope, spirituality, challenges and obstacles, and strategies. The results showed that the planning and content of training courses in the organization should be adjusted in such a way that it includes psychological capital and entrepreneurship training of employees. Due to the fact that the promotion of psychological capital in the organization is one of the indicators of social system capability. This ability should be taken into account scientifically through the evaluation of employees' lives. DiscussionThe planning and content of the organization's training courses should be adjusted in such a way that it includes the psychological capital and entrepreneurship training of the employees so that the work efficiency of the employees and the organization increases. Policymakers and planners of education-oriented organizations should improve the quality of life of employees based on the available tools and facilities. Organizations should reduce the level of stress and negative emotional tendencies and correct misconceptions.