مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
پریزما
حوزههای تخصصی:
طی چند دهه اخیر نقش کودکان در پژوهش افزایش یافته است اما به رغم تأکید بر نقش فعال کودکان به عنوان پژوهشگر(CAR)، بخش بزرگی از این پژوهش ها توسط بزرگسالان انجام می شود. از این رو، پژوهش حاضر مبتنی بر روش اسنادی، برای غلبه بر این چالش و زمینه سازی برای فعالیت کودکان به عنوان پژوهشگران، به شناسایی عوامل تسهیل گر و بازدارنده پرورش روحیه پژوهندگی در کودکان پرداخته است. با جستجو در پایگاه داده های داخلی از جمله Noormags, IranDoc, Civilica, Elmnet, SID, Ensani Portal در بازه زمانی 1399-1380 تعداد 64 سند بازیابی و سپس با استفاده از نشانگرهای فهرست وارسی ارزیابی پریزما (PRISMA)، 21 سند برای مطالعه و تحلیل انتخاب شدند. همچنین با جستجو در پایگاه داده های بین المللی همچون ERIC, SAGE, ELSEVIER, Google Scholar and Taylor & Francis در بازه زمانی 2020-2000 تعداد 45 سند بازیابی و مجدداً با استفاده از نشانگرهای فهرست پریزما (PRISMA)، 19 سند برای مطالعه و تحلیل، انتخاب شدند. تحلیل داده ها با استفاده از روش اولزاید (Altheide) انجام گردید. یافته های حاصل از بررسی اسناد به شناسایی چهار عامل تسهیل گر شامل عوامل آموزشی، خانوادگی، محیطی و انگیزشی و پنج عامل بازدارنده شامل عوامل فردی، اجتماعی، ارتباطی، آموزشی و سازمانی منتج گردید. در نهایت، با توجه به موانع و محدودیت های شناسایی شده، پیشنهاد هایی برای زمینه سازی پرورش کودکان پژوهنده ارائه گردید
ارزیابی پژوهش های شاخص مسکن شهری در دهه 1390 با تکیه بر روش PRISMA(مقاله علمی وزارت علوم)
با توجه به جایگاه پراهمیت مسکن در شهرهای امروزی، بررسی وضعیت و ارزیابی کیفیت مسکن شهری بخش بزرگی از پژوهش های جاری در حوزه شهرسازی ایران را تشکیل داده است. مهم ترین ابزاری که به این منظور در دسترس پژوهشگران است، شاخص های کمی و کیفی مسکن می باشد. استفاده از روش ها و مدل های گوناگون کمی در تحلیل وضعیت این شاخص ها در سال های اخیر بارها در پژوهش های شهری دیده شده است. این نوشتار به دنبال آنست که با استفاده از روش پژوهشی تحلیلی، نسبت به بررسی پژوهش هایی که در زمینه شاخص های مسکن شهری در ایران در دهه حاضر در نشریه های معتبر داخلی پذیرفته شده اند اقدام نماید. به همین جهت ضمن معرفی روش پیشنهادی پریزما، با بهره گرفتن از این روش، 39 مقاله برگزیده مورد بررسی دقیق قرار گرفته اند. نتیجه نشان می دهد که بهره گرفتن از روش های آمار توصیفی و مدل های کمی در بررسی شاخص های مسکن در شهرهای مختلف، نتایجی همسان در زمینه ارزیابی کیفیت مسکن شهری به دست داده که می توان با اتخاذ رویکردهای کیفی و ترکیبی و نیز استفاده از منابع روزآمد و مدل های جدید، نوآوری بیشتری در زمینه پژوهش های مشابه پدید آورد و پیشنهادات کارآمدی برای بهره برداری برنامه ریزی های آینده مسکن شهری در ایران ارائه داد. همچنین بهره گرفتن از روش پریزما برای ارتقای کیفیت مقاله های مروری و بررسی همه جانبه پژوهش های مشابه پیشنهاد می شود. شماره ی مقاله: ۱۳
مروری جامع بر ساختار و کاربرد متا آنالیز در علوم انسانی: کاربرد ها، مزایا و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
16 - 22
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مرور سیستماتیک اگر به صورت متا آنالیز هدایت شود می تواند بسیار مفید باشد. متاآنالیز در یک برداشت عمومی به عنوان تولید و سنتز اطلاعات از مطالعات اولیه تعریف می شود. یک مرور سیستماتیک صحیح در یک موضوع، نیاز به جمع آوری و آنالیز همه داده های منتشر شده دارد. روش شناسی:در این پژوهش راهبرد جستجوی الکتورنیکی توسط محققین با رویکرد مطالعات موردی کاربرد متاآنالیز در حوزه روانشناسی بخصوص روانشناسی بالینی و علوم تربینی با کلید واژه های مرور سیستماتیک، متا آنالیز، پریزما و تورش مورد پژوهش، روش شناسی تحقیق و ارزیابی مزایای و چالش ها قرار گرفته است.یافته ها: متخصصین درحوزه های مختلف به منظور ارتقا سطح آگاهی خود در زمینه های موردنظر، مقالات مروری منظم و متاآنالیز را بررسی می نمایند و بسیاری از محققین و حتی سازمان ها به دلیل اعتبار بالای این مقالات در جهت بهره گیری از آنان اقدام می نمایند. این در شرایطی است همانقدر که بهره گیری درست از این تکنیک می تواند مفید، سازنده و قابل اتکا باشد رویه نادرست بهره بردن از این تکنیک ممکن است موجب گمراهی و ترویج یافته غلط در بین محققین گردد.نتیجه گیری:این روش یکی از مهمترین روش ها برای اثبات فروض(مبتنی بر مطالعات گذشته) مساله قابل طرح در تحقیق می باشد.این در صورتی است که مراحل اجرای تحقیق همانگونه که در مقاله اشاره شده است، صورت پذیرد و محققین با خطاهایی از قبیل خطر تورش، خطای رندم، خطرات ناشی از طراحی، داده های اولیه غیرقابل اعتماد و ...آشنایی داشته باشد.
عوامل روان شناختی تسهیل کننده بهبودی بیماران پیوند مغز استخوان: مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
83 - 100
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تعیین عوامل روان شناختی تسهیل کننده بهبودی بیماران پیوند مغز استخوان برای سیاست گذاری های مناسب در جهت شناسایی مشکلات احتمالی و توسعه مداخلات مناسب در بهره مندی بهتر و افزایش موفقیت در پیوند مغز استخوان، بسیار حائز اهمیت است. هدف این مطالعه مرور عوامل روان شناختی تسهیل کننده بهبودی بیماران پیوند مغز استخوان بود.
روش: در مرور سیستماتیک حاضر از موارد گزارش ترجیحی برای بررسی های سیستماتیک و متاآنالیز (پریزما) و همچنین پیامدهای احتمالی آن برای خطر سوگیری استفاده شد. در همین راستا، اطلاعات موردنیاز از از پایگاه های science Direct, Scopus, PubMed برای انتخاب مقالات لاتین و پایگاه های مقالات فارسی، ISC با محدود کردن سال برای انتخاب مقالات انگلیسی به 2009 تا 2022 و سال های 1390-1401 جهت انتخاب مقاله های فارسی برداشته شدند که بر اساس معیارهای موردنظر محدود شدند. واژه هایی همچون پیوند سلول های بنیادی خون ساز، عوامل روان شناختی، تسهیل کننده، بهبودی مورد جستجو قرار گرفتند. برای ترکیب داده ها از روش سنتز روایتی استفاده شد.
یافته ها: در این مطالعه، کیفیت 37 مقاله تأیید شد و عوامل روان شناختی تأثیرگذار بر بهبودی بیماران پیوند مغز استخوان شناسایی شدند. پریشانی جسمی، کاهش کیفیت زندگی بیماران، احتمال افزایش علائم اضطراب و افسردگی، از بزرگترین جالش های پیش روی بیماران بود. معنویت ورزی، سواد سلامتی، مداخلات ورزشی و روان شناختی در جهت پذیرش بیماری و افزایش بهزیستی روان شناختی در ارتقای نتایج سلامت روان شناختی و پزشکی تاثیر معنادار دارد.
نتیجه گیری: شناسایی عوامل روان شناختی تأثیرگذار بر بهبودی بیماران پیوند مغز استخوان از جمله؛ سواد سلامتی، برنامه های ورزشی، خوش بینی، جنسیت، حمایت اجتماعی، سلامت روانی، عوامل سبک زندگی، درک پیوند و پیگیری در تنظیم پروتکل هایی جهت افزایش بهداشت روانی بیماران تحت پیوند موثر هستند.
مرور سیستماتیک مطالعات اعتیاد به کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۱۷ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۰
75 - 104
با توجه به اهمیت کار در زندگی امروز و بروز عواقب ناشی از آن همچون اعتیاد به کار، از یک سو و با توجه به نبود توافق لازم در بین محققان مختلف در مورد مفهوم اعتیاد به کار از نظر ماهیت، پیشایندها و پیامدهای این مفهوم از سویی دیگر، هدف این تحقیق مرور سیستماتیک تحقیقات انجام شده پیرامون اعتیاد به کار می باشد. در این راستا با تکیه بر روش پریزما، بعد از شناسایی 122 مقاله و غربال 67 مقاله، 55 مقاله جهت بررسی انتخاب شد. مطابق با نتایج حاصل می توان بر تئوری ها و رویکردهایی همچون: تئوری محافظت از منابع، تئوری خود تعیین گری، تئوری تمرکز نظارتی، تئوری اشتیاق، تئوری سرایت – توسعه و تئوری وضعیت خلقی به عنوان ورودی و قوانین توقف را از جمله مهم ترین تئوری های تبیین گر رابطه اعتیاد به کار با متغیرهای دیگر دانست. همچنین، نتایج گویای دیدگاه هایی همچون دیدگاه اسپنس و رابینز (1992) و اسکات و همکاران(1997) و محققانی همچون بورک و شوفلی به عنوان برجسته ترین دید گاه ها و صاحبنظران در زمینه اعتیاد به کار می باشد. در نهایت، مدلی فرایندی با تکیه بر پیشایندها و پیامدهای اعتیاد به کار ارائه شده است.
بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش، میزان و کیفیت گزارش های پایداری: کاربست روش مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۰
27 - 50
حوزههای تخصصی:
هدف: از اواخر دهه 1990 گزارشگری پایداری به موضوع با اهمیتی بدل شده و تعداد مطالعات انجام شده در این حوزه طی سال های اخیر افزایش یافته است. با این وجود به دلیل کاستی های مطالعات اولیه و یافته های بعضاً متناقض آنها، براساس این یافته ها نمی توان تصمیم گیری کرد و مطالعات جامع تری مورد نیاز است. از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر گزارش های پایداری براساس نتایج حاصل از مطالعات قبلی است. روش: در این پژوهش برای استخراج عوامل مؤثر از روش مرور سیستماتیک استفاده شد. نمونه پژوهش شامل 49 مقاله منتشر شده در مجلات حوزه کسب و کار، مدیریت و حسابداری (پایگاه داده ساینس دایرکت) برای بازه زمانی 2013-2022 است. برای تدوین پروتکل مرور از چک لیست پریزما و برای ارزیابی کیفیت مطالعات حاضر در نمونه از چک لیست CASP استفاده شد. یافته ها: عواملی نظیر اندازه، عملکرد مالی و غیرمالی، تحقیق و توسعه، میزان شهرت و پوشش تحلیلگران دارای تأثیر با اهمیتی بر گزارشگری پایداری است. ادبیات تحقیق در خصوص سایر عوامل نظیر رقابت، فرصت های رشد، نقدشوندگی سهام و اهرم مالی شرکت به نتایج متفاوتی دست یافته است. نتیجه گیری: تحلیل یافته های متناقض در خصوص برخی عوامل در پرتو انگیزه های مدیریت، ساختار سازمانی و عوامل نهادی تأثیرگذار بر سازمان قابل توضیح است و استفاده از استانداردهای یکسان برای شرکت های مختلف در بسترهای نهادی متفاوت اثربخش نخواهد بود.
مرور نظام مند مطالعات حوزه خلاصه سازی انتزاعی مبتنی بر پرس و جو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه افراد به این حقیقت واقف اند که دانش قدرت است. لذا از بازیابی اطلاعات به سمت بازیابی دانش و کشف دانش سوق پیدا کرده اند. از طرفی، مطالعه حجم عظیم اسناد متنی وب، دسترس پذیری و کاربردپذیری دانش را برای آن ها دشوار نموده است. یکی از راهکارها جهت مواجهه با این مسئله، خلاصه سازی انتزاعی مبتنی بر پرس وجو است. خلاصه سازی انتزاعی مبتنی بر پرس وجو رویکردی سریع و کارآمد برای پیمایش متون است و یک حوزه پژوهشی بسیار پویا محسوب می شود. در این پژوهش با استفاده از مرور نظام مند، مطالعات پیرامون این حوزه شناسایی و تجزیه وتحلیل شده اند. روش: در پژوهش کاربردی حاضر با استفاده از دستورالعمل پریزما، یک مرور نظام مند انجام شده است. این دستورالعمل در قالب چهار گام شناسایی، غربالگری، شایستگی و شمول با استفاده از یک راهبرد جستجوی مناسب و بدون محدودیت زمانی در پایگاه های اسکوپوس، وب آوساینس، آی تریپل ای، پایگاه علمی کتابخانه دیجیتال ای سی ام، گوگل اسکالر، پروکوئست، نورمگز، مگیران، سید، سیویلیکا، علم نت و گنج اعمال شده است. درنهایت از 1714 مدرک شناسایی شده 31 مورد واجد شرایط بوده و مشمول مرور نظام مند شده اند. یافته ها: ماحصل مرور انجام شده نشان می دهد که مطالعات این حوزه قدمت چندانی ندارند و با سیر توأم صعودی و نزولی منتشر شده اند. اکثر این مطالعات از نوع مقاله منتشرشده در مجلات هستند. پژوهشگران برای سیستم های خلاصه سازی پیشنهادی بیشتر از رویکرد یک مرحله ای استفاده نموده اند و یادگیری های با نظارت و خودنظارتی بیشتر موردتوجه آن ها بوده است. همچنین، از روش های مبتنی بر قانون، آمار و یادگیری ماشین بهره گرفته اند. مدل های به کار گرفته شده مبتنی بر گراف، شبکه های عصبی و از پیش آموزش دیده است. نوع ورودی سیستم ها بیشتر تک سندی بوده و Debatepedia به عنوان محبوب ترین مجموعه داده شناسایی شده است. از میان هفده معیار ارزیابی ROUGE بیشترین کاربرد را داشته است. نتیجه گیری : بررسی ها نشان داد که چگونه هم افزایی های اتفاق افتاده در یادگیری، مدل ها، روش های مورداستفاده و معیارهای ارزیابی کاهش چالش هایی از قبیل عدم تناسب خلاصه تولیدشده با پرس و جو، عدم تناسب خلاصه تولیدشده با متن منبع، فقدان داده های برچسب گذاری شده برای آموزش مدل ها، افزونگی، مجموعه داده های محدود، فقدان مجموعه داده مخصوص این نوع خلاصه سازی، عدم وجود معیارهای ارزیابی بهبودیافته برای ارزیابی دقیق خلاصه های تولیدشده، ابهام معنایی ناشی از عدم تمایز بین جملات با معنای متفاوت و عدم رابطه هم ترازی بین توالی های ورودی و خروجی را به دنبال داشته است و درنهایت به بهبود عملکرد کلی سیستم های خلاصه سازی و توسعه آن ها کمک نموده است. اما، توانایی درک معنا در سیستم ها هنوز فاصله میان خلاصه های سیستمی و خلاصه های انسانی را پر نکرده است. زیرا معنای درک شده هنوز سطحی بوده و تا حدی وابستگی به ساختارهای نحوی در مدل ها دیده می شود. درواقع، توانایی درک معنا می تواند ضامن ایجاد سیستم هایی باشد که معنا و بینش های عمیق نهفته در متن را تشخیص داده و براساس وظیفه مشخص شده آن ها را در خروجی خود اعمال می کنند. بر این قرار، ارائه نوآوری هایی جهت رفع این ناکارآمدی به عنوان جهت های پژوهشی آینده پیشنهاد می شود. در این مسیر باید مدل سازی های معنایی و درک معنا در این سیستم های خلاصه سازی نهادینه شود که به اصلاح و پیشرفت مسیر تکامل روش شناسی های موجود کمک می نماید. همچنین، بهتر است با تغییر و تکامل منابع اطلاعاتی و تحولات درخواست های کاربران و زمینه های دانشی آن ها نیز همگام شد. افزون بر این، خلأ این سیستم ها در زبان های غیرانگلیسی احساس می شود. این امر با ایجاد و تقویت ابزارهای پردازش زبان طبیعی برای زبان های غیر انگلیسی قابلیت عملیاتی سازی دارد.