فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۴۱ تا ۲٬۵۶۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
تعلل ورزی یا به آینده موکول نمودن کارها آنقدر متداول است که شاید بتوان آن را از تمایلات ذاتی انسان برشمرد. اگرچه تعلل ورزی همیشه مسئله ساز نیست، اما در اغلب موارد می تواند از طریق ممانعت از پیشرفت و عدم دسترسی به اهداف، پیامدهای نامطلوب و جبران ناپذیری داشته باشد و یکی از انواع شایع تعلل ورزی، تعلل ورزی تحصیلی در بین دانش آموزان می باشد. از اینرو، این پژوهش نیز با هدف بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای کاهش تعلل ورزی تحصیلی در تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان متوسطه شهر تبریز انجام گرفت. به همین منظور تعداد 36 نفر از دانش آموزان دارای تعلل ورزی تحصیلی بالا که از طریق مطالعه مقدماتی و سرند کردن انتخاب شده بودند در یک طرح آزمایشی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. برای گروه آزمایش بسته آموزشی راهبردهای کاهش تعلل ورزی تحصیلی و برای گروه کنترل آموزش عادی روزانه اعمال شد. پیش آزمون و پس آزمون نیز با استفاده از مقیاس تعلل ورزی تحصیلی سواری(1390) اخذ شد. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیره نشان داد که بین میانگین های دو گروه آزمایش و کنترل در مؤلفه تعلل ورزی تحصیلی عمدی () و تعلل ورزی تحصیلی ناشی از خستگی جسمی-روانی () تفاوت معنی داری وجود دارد ولی در مؤلفه تعلل ورزی تحصیلی ناشی از بی برنامه گی () تفاوت معنی داری بین گروه آزمایش و کنترل وجود ندارد. نتایج پژوهش می تواند راهنمای مشاوران و روانشناسان مدرسه در راستای کاهش تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان باشد.
ویژگی های روان سنجی نسخة دوم نیمرخ سبک زندگی ارتقا دهندة سلامت در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: سبک زندگی ارتقا دهندة سلامت یک مدل چندبعدی از اعمال خودآغازگر و ادراکاتی است که به حفظ و افزایش سطح رفاه، خودشکوفایی و رضامندی فرد کمک می کند. هدف: پژوهش حاضر با هدف آزمون روان سنجی نسخة تجدید نظر شدة دوم نیمرخ سبک زندگی ارتقا دهندة سلامت (HPLP-II؛ والکر، اسچریست و چندر، 1995) در بین گروهی از دانشجویان ایرانی انجام شد. روش: در مطالعه همبستگی حاضر 324 دانشجوی کارشناسی (130 پسر و 194 دختر) به HPLP-II و مقیاس سازگاری هیجانی (EAM؛ رابیو، آگادا، هانتنگاس و هرناندز، 2007) پاسخ دادند. به منظور تعیین روایی عاملی HPLP-II از روش آماری تحلیل عاملی تأییدی و به منظور بررسی همسانی درونی HPLP-II از ضرایب آلفای کرونباخ استفاده شد. همچنین، به منظور مطالعه روایی سازة HPLP-II، ضریب همبستگی بین مقیاس های سبک زندگی ارتقا دهندة سلامت با سازگاری هیجانی گزارش شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تاییدی HPLP-II نشان داد که در نمونة دانشجویان ایرانی ساختار چندبعدی HPLP-II شامل پنج زیرمقیاس مسئولیت پذیری برای سلامت، فعالیت جسمانی، تغذیه، تعالی معنوی، روابط بین فردی و مدیریت استرس، با داده ها برازش مطلوبی داشت. نتایج مربوط به همبستگی بین عوامل چندگانة نیمرخ سبک زندگی با سازگاری هیجانی به طور تجربی از روایی سازة HPLP-II حمایت کرد. مقادیر ضرایب همسانی درونی زیرمقیاس های HPLP-II بین 56/0 تا 80/0 به دست آمد. نتیجه گیری: در مجموع، نتایج مطالعة حاضر نشان داد که HPLP-II برای سنجش مفهوم سبک زندگی ارتقادهندة سلامت در دانشجویان ایرانی ابزاری روا و پایا است.
فراتحلیل رابطه ی بین تاب آوری و سلامت روان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: محققان با تمرکز بر سلامت روان افراد، به طور فزاینده ای به مفهوم تاب آوری علاقه مند شده اند. دانش در زمینه ی تاب آوری ممکن است به توسعه ی مداخلات با هدف بهبود نتایج مثبت و یا کاهش پیامدهای منفی کمک کند. تاب آوری واند به عنوان یک ساز و کار دفاعی در نظر گرفته شودکه افراد را به پایداری در مواجهه با سختی و بهبود سلامت روان، توانا سازد. پژوهش حاضر به جمع آوری و یکپارچه سازی نتایج رابطه ی بین تاب آوری و سلامت روان و محاسبه ی میزان اثر آن ها با استفاده از الگوی پژوهشی فراتحلیل پرداخته است.
روش کار: تعداد9 پژوهش داخلی که از لحاظ روش شناسی مورد قبول بودند، انتخاب و فراتحلیل بر روی آن ها انجام شد. بازه ی زمانی مطالعات از سال 1386 تا 1392 می باشد. ابزار این پژوهش، چک لیست فراتحلیل بوده است.
یافته ها: میزان رابطه ی بین تاب آوری و سلامت روان 35/0 بوده است (00001/0P<). هم چنین نتایج حاصل از تحلیل تعدیلی بیانگر اثرگذاری متغیرهای تعدیل کننده در این رابطه نبود.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج فراتحلیل حاضر، میزان رابطه ی بین تاب آوری و سلامت روان ، مطابق جدول کوهن در حد متوسط است.
نقش سلامت ذهنی معلمان بر کیفیّت زندگی کاری و عملکرد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه رابطه بین سلامت ذهنی، کیفیّت زندگی کاری و عملکرد سازمانی معلمان متوسطه اول انجام شد. طرح کلی پژوهش همبستگی بود. بدین منظور 152 معلم به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از میان معلمان متوسطه اول دخترانه شهر یزد انتخاب شدند. ابزار های پژوهش پرسشنامه سلامت ذهنی وار، کیفیّت زندگی کاری لیندن و عملکرد سازمانی بود. داده ها با استفاده از تحلیل همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شد. یافته ها نشان داد، بین سلامت ذهنی، کیفیّت زندگی کاری معلمان و عملکرد سازمانی رابطه معناداری وجود دارد. معلمانی که احساس اشتیاق و شایستگی در حرفه و زندگی دارند از مهارت تشخیص و عملکرد سازمانی بالاتری بهره مند هستند و کم تر دچار ابهام نقش می شوند. احساس اشتیاق حرفه ای و زندگی شخصی، با احساس امنیت شغلی و معناداری شغلی همراه است. این دسته از معلمان از حمایت بیش تر سرپرست و همکاران خود بهره مند هستند. انتقال مشکلات شغلی به زندگی شخصی، معلمان را در معرض فشارهای کاری و جسمی، آسیب و بیماری های جسمانی و کاهش عملکرد سازمانی قرار می دهد. با افزایش سنوات خدمت، معلمان اشتیاق در زندگی حرفه ای و زندگی شخصی را از دست می دهند و دچار افت شایستگی شخصی می شوند. لذا پیشنهاد می شود مدیران و مسئولان آموزشی، با در نظرگرفتن انگیزه ها، اهداف و مشکلات هر دبیر، بهبود فضاها و امکانات آموزشی، کمک های مالی و رفاهی و رعایت اعتدال در نمرات ارزشیابی، زمینه ای برای بهبود کیفیّت زندگی شغلی معلمان فراهم کنند.
سلامت معنوی در بیماران مبتلا به سرطان در بیمارستان امید مشهد-1391(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
به علت طبیعت تهدید کننده ی سرطان، تشخیص این بیماری سبب می شود که نیازهای معنوی بیماران به طور چشمگیری افزایش یابد. این مطالعه با هدف بررسی سلامت معنوی بیماران مبتلا به سرطان در بیمارستان امید مشهد انجام گرفته است. مواد و روش ها: این مطالعه ی توصیفی- تحلیلی در سال 1391 در بیمارستان امید مشهد انجام گرفته است. جامعه ی پژوهش، شامل 106 نفر از بیماران سرطانی بستری در بیمارستان امید است. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ی پالوتزین- الیسون (سال 1982) بوده است و داده ها به روش نمونه گیری آسان (در دسترس) و به صورت میدانی گردآوری شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی، آزمون همبستگی (سطح معنی داری 05/0) و نرم افزار SPSS نسخه ی 16 استفاده شد. یافته ها: میانگین کل نمره ی سلامت معنوی بیماران 2/1 ± 97 و میانگین نمره ی سلامت مذهبی و وجودی آن ها به ترتیب 4/6 ± 1/52 و 4/8± 8/44 بود. بین سلامت معنوی بیماران با سن، مدت ابتلا به سرطان، سطح تحصیلات و وضعیت تأهل، ارتباط آماری معنی داری مشاهده نشد. نتیجه گیری: نتیجه ی این مطالعه نشان داد، بسیاری از بیماران مبتلا به سرطان سلامت معنوی متوسطی داشتند. توصیه می شود ارتقای سلامت معنوی در بیماری هایی همچون سرطان که بر جسم، روان و روح افراد تأثیرگذار است، به صورت خاص مورد توجه قرار گیرد، چرا که ارتقای سلامت معنوی بهبود سلامت جسمی و روحی بیمار را در پی خواهد داشت.
اثربخشی معنا درمانی گروهی کوتاه مدت بر اختلال استرس پس از ضربه در ایثارگران
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۶ بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۱
15 - 28
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال استرس پس از ضربه یکی از اختلالات مهم روانی است که می تواند تأثیر منفی زیادی بر زندگی افراد به جای گذارد. پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی معنا درمانی گروهی کوتاه مدت بر کاهش اختلال استرس پس از ضربه صورت گرفته است. روش: این پژوهش از نوع تحقیقات شبه آزمایشی با دو گروه آزمایش و کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه ایثارگران اداره آموزش وپرورش اسلام آباد غرب به تعداد 140 نفر بودند که به وسیله پرسشنامه PCL-M، 93 نفراز افرادی که دارای اختلال استرس پس از ضربه بودند مشخص شدند. سپس به شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل قرارداده شدند. برنامه درمانی طی 9 جلسه 120 دقیقه ای و در مدت 5 هفته برای گروه آزمایشی اعمال گردید. ابزار اندازه گیری داده ها در این پژوهش پرسشنامه تاثیر پیامد رویداد IES-R بود که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون انجام شد. تجزیه وتحلیل داده ها به وسیله تحلیل کوواریانس چند متغیره (مانکوا) و با استفاده از نرم افزارSPSS 19 انجام شد. نتایج: یافته ها نشان دادند که F مشاهده شده از نظر آماری در سطح (p
بررسی اثر بخشی کارگاه آموزشی «مداخلات دارویی و غیردارویی» براساس نیازسنجی، ویژه پرستاران شاغل در بخش های روان پزشکی بیمارستان های آموزشی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پرستار یکی از اجزاء اصلی فرایند درمان بیماران می باشد، لذا نیازمند دانش و نگرش مناسب نسبت به مداخلات دارویی و غیردارویی می باشد. بنابراین توجه به امر ارتقای دانش و نگرش پرستاران در ارتباط با این مهارت از طریق آموزش های مبتنی بر نیازسنجی اهمیت زیادی دارد. این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی کارگاه آموزشی مداخلات دارویی و غیردارویی در بخش های روان پزشکی بیمارستان های آموزشی شهر اصفهان طراحی گردید.
مواد و روش ها: این مطالعه، مداخله ای به صورت نیمه تجربی است که در نمونه ای مشتمل بر کلیه پرستاران شاغل در بخش های روان پزشکی بیمارستان های نور و فارابی اصفهان (64 نفر) انجام شد. با عنایت به نیازسنجی انجام شده از پرستاران شاغل در بخش های روان پزشکی، پروتکل آموزشی و کارگاه طراحی گردید، کارگاه آموزشی یک روزه متمرکز بر مداخلات دارویی و غیردارویی به صورت سخنرانی و بحث گروهی در دو بیمارستان اجرا شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه پژوهشگر ساخته بود که قبل و بلافاصله و سه ماه بعد از برگزاری کارگاه، سطح دانش و نگرش پرستاران از طریق این پرسش نامه بررسی گردید. داده ها با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و Repeated measure ANOVA و Bonfrroni مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: افزایش آماری معنی داری در میانگین نمره دانش پرستاران بلافاصله و سه ماه پس از آموزش در مقایسه با قبل از آموزش مشاهده گردید (001/0P<). هم چنین میانگین نمره نگرش پرستاران در سه مرحله، تفاوت معنی داری داشت (009/0P<). پرستاران از برگزاری کارگاه آموزشی مبتنی بر نیازسنجی به میزان بالایی (3/86%) رضایت داشتند و آن را در تقویت اطلاعات علمی مؤثر دانستند.
نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده تأثیر کارگاه آموزشی بر دانش و نگرش پرستاران در مداخلات دارویی و غیردارویی بود. نتایج این تحقیق مؤید آن است که برای ارتقای کیفیت مراقبت های پرستاری، آموزش مداوم و هدفمند پرستاران ضروری است.
بررسی نقش عامل های شخصیتی در پیش بینی ابعاد مختلف دینداری در دانشجویان: بر مبنای نظریه پنج عامل بزرگ شخصیت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش عبارت بود از بررسی نقش عامل های شخصیتی در پیش بینی ابعاد مختلف دینداری. نمونه پژوهش حاضر از 436 نفر از دانشجویان دانشگاه های پیام نور تهران که به پرسشنامه های جمعیت شناختی، پرسشنامه شخصیتی پنج عاملی نئو نسخه کوتاه و پرسشنامه دینداری پاسخ دادند، تشکیل شد. نتایج به دست آمده نشان داد که همبستگی معناداری بین ابعاد مختلف دینداری و عوامل شخصیتی وجود دارد؛ «برون گرایی» تنها عامل شخصیتی است که ارتباط معناداری با ابعاد دینداری در نمونه پژوهشی حاضر ندارد. عامل شخصیتی «گشودگی به تجربه» مهم ترین پیش بینی کنندة ابعاد دینداری است و پس از آن عامل شخصیتی «وجدانی بودن» و «توافق» در پیش بینی ابعاد دینداری سهم دارند. براساس این یافته ها می توان گفت که عوامل شخصیتی می توانند پیش بینی کنندة ابعاد مختلف دینداری باشند و در این میان بیشترین سهم را گشودگی به تجربه دارد و پس از آن دو عامل شخصیتی وجدانی بودن و توافق تببین کنندة اصلی ابعاد مختلف دینداری می باشند
نقش مذهب و نهادهای مذهبی در پیشگیری از سوءمصرف مواد
حوزههای تخصصی:
اعتیاد به مواد مخدر علاوه بر زیان های جدی و خطرناک جسمی و روحی، عوارض و مشکلات فراوان اجتماعی و اقتصادی از قبیل افزایش جرایم مرتبط با مواد مخدر مانند جنایت و سرقت، فقر و تکدی گری و هدررفتن سرمایه های کلان مادی کشورها و سقوط بسیاری از ارزش ها و هنجارهای فرهنگی و اخلاقی را نیز به دنبال دارد. عقاید و باورهای مذهبی و معنوی به عنوان عوامل حمایتی یا حائلی هستند که از طریق دادن امید، قدرت و معنی بخشی به زندگی، فشار روانی زندگی را کم می کند و کیفیت زندگی را به ویژه در افراد معتاد بهبود می بخشد و حتی مانع گرایش به اعتیاد می شود؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش مذهب و نهادهای مذهبی در پیشگیری از سوء مصرف مواد بود. روش تحقیق حاضر، تحلیلی- توصیفی و با استفاده از تحقیقات، کتب، اسناد و منابع کتابخانه ای مرتبط تدوین شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که مذهب و نهادهای مذهبی می توانند مصرف مواد و بهبودی از آن را از طریق برقراری یک نظم اخلاقی تحت تأثیر قرار دهند. نهادهای مذهبی، راهنمایی ها یا قواعد خاص اخلاقی به منظور کنترل خویشتن مانند امتناع از مصرف الکل و دیگر مواد را در اختیار فرد قرار می دهد و به تسهیل تجربه معنوی کمک می کنند. تجربه معنوی می تواند تعهدات اخلاقی را تحکیم بخشد که این نیز به نوبه خود مانع از مصرف الکل و دیگر مواد می شود. همچنین با استناد به دستورات مذهبی می توان قوانینی وضع کرد که مصرف مواد مخدر و الکل را ممنوع اعلام کند. با توجه به نقش محافظ دینداری در مقابل گرایش به مصرف مواد به والدین و مراکز آموزشی پیشنهاد می شود که با روش های مورد قبول نوجوانان و جوانان به تقویت باورهای دینی در افراد در معرض خطر سوء مصرف مواد پرداخته شود، تا احتمال گرایش آن ها به مصرف مواد کمتر شود. همچنین متخصصان ترک اعتیاد می توانند در کنار روش های معمول ترک، به تقویت باور های مذهبی و ایجاد نظام معنا دهی به زندگی در مراجعان خود، به کاهش وابستگی به مواد در آن ها کمک کنند.
شناسایی مؤلفه های هوشمندسازی مدارس و ارزیابی وضعیت مدارس متوسطه شهر سنندج بر اساس آن مؤلفه ها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف شناسایی مؤلفه های هوشمندسازی مدارس در شهر سنندج و سپس، ارزیابی وضعیت مدارس هوشمند بر اساس میزان به کارگیری این مؤلفه ها صورت گرفت. روش این مطالعه از بعد هدف، کاربردی است و از نظر گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش در قسمت اول، شامل 14 نفر (4 نفر از استادان گروه علوم تربیتی و خبرگان حیطه برنامه درسی، 6 نفر از کارشناسان حوزه فن آوری اطلاعات آموزش و پرورش استان کردستان و 4 نفر از مدیران با سابقه آموزش و پرورش) بود که با استفاده از تکنیک دلفی در قسمت خبرگان مؤلفه های هوشمندسازی مدارس شناسایی شدند. در قسمت دوم، جامعه شامل دبیران و مدیران بود. با توجه به این مؤلفه ها ی استخراج شده، پرسش نامه ای طراحی گردید که میزان پایایی آن به وسیله آزمون آلفای کرونباخ 0/88 تعیین شد. پرسش نامه بین 312 نفر از مدیران و دبیران (با توجه به فرمول تعیین حجم نمونه کوکران) توزیع شد. داده ها از نمونه های پژوهش اخذ و با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های این مطالعه مؤلفه های زیرساختارها و قوانین و فرهنگ عمومی، نیروی انسانی ماهر، ارتباط بین مدارس، محیط یادگیری ومدیریت فن آوری داخلی مدارس را به عنوان مؤلفه های اصلی شناسایی نمود که بیشترین تأثیر را بر متغیر هوشمندسازی مدارس داشتند و هم چنین، میزان به کارگیری این مؤلفه ها در مدارس هوشمند شهر سنندج رضایت بخش نبود.
پیش بینی استعداد آسیب احساسی(HFP) بیماران مبتلا به ام اس بر اساس صفات شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی استعداد آسیب احساسی در بیماران مبتلا به اسکلروز چندگانه با توجه به نقش پیش بین صفات شخصیت انجام شد.
روش: طرح پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری شامل بیماران عضو انجمن حمایت از بیماران ام اس بود. نمونه آماری شامل 80 نفر از بیماران عضو این انجمن بودند. نمونه گیری به صورت نمونه گیری در دسترس انجام گرفت. مقیاس استعداد آسیب احساسی و پرسشنامه شخصیتی هگزاکو به وسیله شرکت کنندگان تکمیل شد، مقیاس های بالینی (طول دوره درمان، مدت ابتلای بیماری، نوع بیماری) و جمعیت شناختی( سن و جنسیت) بیماران نیز از پرسشنامه های جمعیت شناختی استخراج شد. بعد از جمع آوری داده ها، ضریب همبستگی پیرسون میان ابعاد شخصیتی هگزاکو و استعداد آسیب احساسی(HFP)محاسبه گردید.برای بررسی قدرت پیش بینی استعداد آسیب احساسی با استفاده ازاین صفات شخصیتی نیز، تحلیل رگرسیون گام به گام گرفته شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که ابعاد شخصیتی برون گرایی، توافق، گشودگی به تجربه با استعداد آسیب احساسی همبستگی منفی دارند، در حالیکه همبستگی مثبتی برای بعد هیجان خواهی بدست آمد.در مجموع 32 درصد از تغییرات آسیب احساسی توسط ابعاد شخصیت تبیین می شد. تحلیل رگرسیون گام به گام همچنین نشان داد که بهترین ترکیب برای پیش بینی آسیب احساسی به ترتیب شامل: توافق، هیجان خواهی و گشودگی به تجربه می باشد. در انواع وخیم تر بیماری استعداد آسیب احساسی افزایش می یابد.
نتیجه گیری: به طور کلی نتیجه گرفتیم که استعداد آسیب احساسی قویاً با ابعاد شخصیت مرتبط است و با توافق، هیجان خواهی، و گشودگی به تجربه در افراد ام اس قابل پیش بینی است.
شناسایی ساز و کارهای بومی سازی فن آوری در ایران رویکرد مطالعه چند موردی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در دنیای رقابتی امروز، کشورها از روش های مختلفی برای اکتساب و جهش فن آوری استفاده می کنند. در حالی که هدف نهایی از اکتساب و انتقال فن آوری در کشورهای در حال صنعتی شدن، جذب و بومی سازی دانش فنی فن آوری است، به نظر می رسد، این مهم بعضی اوقات به دلیل وجود برخی موانع و عوامل، محقق نمی شود. اگرچه موانع موجود در مسیر بومی سازی فن آوری در کشور ایران نیز مانند سایر کشورهای رو به پیشرفت وجود داشته دارد، اما به دلیل مسایل ویژه ای مانند تحریم، از اهمیت بیشتری برخوردار است. در این مقاله، عوامل بومی سازی فن آوری در سطح خرد و بنگاه با استفاده از مصاحبه عمیق از خبرگان جهاد دانشگاهی علم و صنعت و شرکت توربین سازی تجربه نور، استخراج شده و رابطه آنها با یکدیگر، در قالب یک مدل معادلات ساختاری، نشان داده شده است. اندازه جامعه آماری تحقیق 120 نفر بود که تمام اعضای این جامعه، به عنوان نمونه نیز مد نظر قرار گرفتند. پس از توزیع پرسش نامه طراحی شده توسط پژوهشگران این تحقیق بین تمام اعضای این جامعه، تنها 91 مورد برگشت داده شد. در این تحقیق، برای تعیین پایایی از روش پایایی ترکیبی استفاده شد که حداقل مقدار آن 0/87 محاسبه شد. نتایج نشان داد که شرکت های علاقه مند به بومی سازی فن آوری، باید در پنج حوزه سبک یادگیری، همکاری های فن آورانه، انطباق فن آوری، ظرفیت جذب و فعالیت های اصلی بومی سازی، سرمایه گذاری نمایند.
بررسی معنادرمانی بر کیفیت زندگی مبتلایان به سرطان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: افزایش روند رشد سرطان در دنیا و تأثیر همه جانبه آن در کیفیت زندگی انسان، اتخاذ اقدامات مناسب در راستای بهبود کیفیت زندگی و مداخلات روا ن درمانی از جمله معنی درمانی را ضروری می نماید. هدف از این پژوهش، بررسی معنی درمانی بر کیفیت زندگی مبتلایان سرطان مراجعه کننده به بیمارستان سیدالشهداء اصفهان سال 91 بود.
مواد و روش ها: این پژوهش که در یک مطالعه نیمه تجربی با دو گروه کنترل و مداخله و پی گیری یک ماهه، به روش آسان و تعداد 74 نفر بیمار سرطانی مراجعه به مرکز آموزشی درمانی سیدالشهدا (ع) اصفهان در سال 1391 به انجام رسید و پرسش نامه ی آن شامل اطلاعات دموگرافیک و کیفیت زندگی (SF-36 یا The Short Form (36) Health Survey) بوده است. نمونه ها با استفاده از ابزار استاندارد کیفیت زندگی مورد ارزیابی قرارگرفته و سپس جلسات معنادرمانی جهت بیماران در 8 جلسه 2 ساعته و هفته ای دو بار تشکیل و مجددا یک ماه بعد از جلسات کیفیت زندگی بیماران، ارزیابی شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی وتحلیلی با کمک نرم افزار (SPSS) استفاده گردید. آزمون های آماری مورد استفاده جهت آنالیز داده های شامل آزمون T-paired، T-test و کای اسکویر بود.
یافته ها: روش آماری این پژوهش نشان داد که میانگین امتیاز کیفیت زندگی بعد از مداخله نسبت به قبل آن، در گروه کنترل 3/3±6/8 واحد کاهش ولی در گروه مداخله به میزان 1/3± 8/19 واحد افزایش یافته بود و طبق آزمون T test اختلاف میانگین امتیاز کیفیت زندگی در گروه مداخله به طور معنی داری در مقایسه با گروه کنترل افزایش پیدا کرده بود )001/0;df=71 ;P<22/6 - (t=
نتیجه گیری: به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که معنی درمانی می تواند در ارتقاء کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان مورد استفاده قرارگیرد.
اثر بخشی آموزش به شیوه یادگیری مشارکتی و نقشه مفهومی فردی بر انگیزش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مطالعه اثر بخشی آموزش به شیوه یادگیری مشارکتی و نقشه مفهومی فردی بر انگیزش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بود. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان در مدارس شهرستان همدان بود. نمونه آماری شامل 60 نفر بود که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند، در این پژوهش 20 نفر آموزش به شیوه یادگیری مشارکتی، 20 نفر آموزش به شیوه نقشه مفهومی فردی دریافت کردند، 20 نفر در گروه کنترل بودند. داده ها با استفاده از پرسشنامه انگیزش تحصیلی و آزمون پیشرفت تحصیلی بدست آمد. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد آموزش به شیوه یادگیری مشارکتی و نقشه مفهومی فردی بر بهبود انگیزش تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مؤثراست (p<0.001). کاربرد نتایج پژوهش ها برای معلمان این است که به منظور افزایش انگیزش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، باید به نقش عوامل انگیزشی آموزش به شیوه یادگیری مشارکتی و آموزش به روش نقشه مفهومی فردی توجه نمایند.
رابطه تنظیم شناختی- هیجانی و رشد پس از سانحه در بیماران زن و مرد مبتلا به هپاتیت B(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تنطیم شناختی- هیجانی، نوعی راهکار مقابله ای است که فرد را در مقابله با سانحه یاری می کند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه تنظیم شناختی- هیجانی و رشد پس از سانحه در بیماران زن و مرد مبتلا به هپاتیت B بود.
مواد و روش ها: جامعه آماری این پژوهش را بیماران زن و مرد مبتلا به هپاتیت B در مرکز تحقیقات هپاتیت بیمارستان نمازی شیراز تشکیل دادند. 250 بیمار مبتلا به هپاتیت B (125 زن و 125 مرد) به طور تصادفی انتخاب شدند و از پرسش نامه های تنظیم شناختی- هیجانی Garnefski و رشد پس از سانحه Tedeschi استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری همبستگی Pearson و MANOVA در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: رشد پس از سانحه با پذیرش (47/0 = r، 001/0 > P)، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی (21/0 = r، 001/0 = P)، ارزیابی مجدد مثبت (25/0 = r، 001/0 > P) و کنار آمدن با دیدگاه (38/0 = r، 001/0 > P)، رابطه مثبت و معنی دار و با سرزنش خود (38/0- = r، 001/0 > P)، سرزنش دیگران (42/0- = r، 001/0 = P)، فاجعه انگاری (60/0- = r، 001/0 > P) و نشخوار ذهنی (14/0- = r، 021/0 = P) رابطه منفی و معنی داری داشت. همچنین، مردان بیشتر از زنان تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی و ارزیابی مجدد مثبت را مورد استفاده قرار دادند و زنان بیشتر از مردان نشخوار ذهنی، فاجعه انگاری و سرزنش دیگران را به کار بردند (001/0 > P).
نتیجه گیری: استفاده از تنظیم شناختی- هیجانی سازگار، رشد پس از سانحه را در افراد مبتلا به هپاتیت B افزایش می دهد و زنان مبتلا به هپاتیت B بیشتر از مردان از راهکارهای تنظیم شناختی- هیجانی ناسازگار استفاده می کنند. بنابراین، نتایج این پژوهش می تواند به منظور سنجش و ارتقای سطح استفاده از راهبردهای تنظیم شناختی- هیجانی سازگار، مفید واقع شود. در پژوهش های آینده، می توان راهبردهای تنظیم شناختی- هیجانی را بین بیماران مبتلا به سایر بیماری های مزمن مورد مقایسه قرار داد.
اثربخشی معنویت درمانی بر کیفیت زندگی و سلامت روان زنان مبتلا به دیابت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی معنویت درمانی بر کیفیت زندگی و سلامت روان زنان مبتلا به دیابت بود. روش این پژوهش، از نوع تحقیق نیمه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با دو گروه آزمایش و کنترل بوده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه زنان مبتلا به دیابت شهرستان نجف آباد بودند که دارای پرونده سلامت در مراکز بهداشتی بوده و به شیوه حضوری و مصاحبه انفرادی دعوت شده بودند. برای نمونه گیری، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و پس از تکمیل فرم رضایت آگاهانه، 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به طور تصادفی، به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. ابتدا دو گروه پرسش نامه SCL-90-Rو کیفیت زندگی را تکمیل کردند سپس، برای گروه آزمایش 8 جلسه معنویت درمانی اجرا شد. یک هفته پس از آخرین جلسه، پس آزمون برای گروه ها اجرا شد. درنهایت، 45 روز پس از اجرای پس آزمون، آزمون پیگیری برای گروه ها اجرا شد و نتایج با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیری مانکوا با بهره گیری از نرم افزار spss با هم مقایسه شد. یافته ها نشان داد که اثر متغیر مستقل بر روی متغیر وابسته قابل ملاحظه و معنادار بوده است. معنویت درمانی برکیفیت زندگی و سلامت روان زنان مبتلا به دیابت تأثیر گذاشته است. می توان گفت: معنویت درمانی روش مناسبی برای افزایش کیفیت زندگی و سلامت روان می باشد و با علم به شیوع بالای دیابت و تبعات روحی و جسمی آن، پیشنهاد می شود از این روش برای درمان و کاهش پیامدهای روحی و روانی دیابت و سایر عوارض وابسته به آن استفاده شود.
روابط مطلوب آدمی در آموزه های تربیتی معصومان(علیهم السّلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش مناسبات انسانی در نظام تربیتی اسلام بسیار برجسته است. هدف این پژوهش بررسی آموزه های تربیتی معصومان(ع) در زمینة روابط مطلوب و سعادتمندانة آدمی است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و برای گردآوری داده های پژوهش، متون حدیثی مرتبط با موضوع پژوهش، با استفاده از فرم های فیش برداری از منابع گردآوری و با شیوة کیفی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که دامنة روابط مطلوب آدمی در آموزه های معصومان(ع) شامل ارتباط انسان با خدا، خویشتن، انسان های دیگر، و جهان هستی می باشد.
مقایسه اثربخشی تن آرامی پیشرونده عضلانی و موسیقی درمانی بر کیفیت خواب زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف این مطالعه، مقایسه اثربخشی روش های تن آرامی عضلانی پیشرونده و موسیقی درمانی بر کیفیت خواب زنان مبتلا به سرطان پستان بود.
مواد و روش ها: روش پژوهش از نوع آزمایشی بوده و طرح آزمایشی مورداستفاده نیز پیش آزمون و پس آزمون چند گروهی بود. جامعه آماری متشکل از کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان بودند که از شهریور 1390 تا فروردین 1391، جهت پرتودرمانی به درمانگاه شفاپرتو اردبیل مراجعه می کردند. از بین آنها، نمونه ای 45 نفری، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ (PSQI) استفاده شد. داده های به دست آمده با آزمون های آماری خی دو و تحلیل کواریانس (ANCOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو روش درمانی در ارتقاء کیفیت خواب بیماران سرطانی اثربخش است (05/0>P). اما بین میزان اثربخشی دو روش در ارتقاء کیفیت خواب، به استثناء مؤلفه آشفتگی خواب(05/0>P)، در بقیه مؤلفه ها تفاوت معنی دار یافت نشد (05/0<P).
نتیجه گیری: این مطالعه تلویحاتی را برای استفاده درمانگران از مداخله های روان شناختی تسکین دهنده از جمله تکنیک تن آرامی پیشرونده عضلانی و موسیقی آرام بخش، در کنار سایر مداخلات معمول، برای ارتقاء کیفیت خواب بیماران سرطانی مطرح می نماید.
نقش مدیریت شهری در ترویج سبک زندگی اسلامی- ایرانی شهروندان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش مدیریت شهری در ترویج سبک زندگی اسلامی ایرانی انجام شده است و به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که آیا بین نقش مدیریت شهری در ترویج سبک زندگی اسلامی ایرانی در وضعیت مطلوب و موجود تفاوتی وجود دارد یا خیر. روش پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی است که در آن سبک زندگی اسلامی در ابعاد اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، در دو وضعیت مطلوب و موجود، توسط پرسشنامه محقق ساخته )در منطقه پنج شهرداری تهران( مورد بررسی قرارگرفته است. یافته های پژوهش نشان داد بین وضعیت مطلوب و موجود، اختلاف معناداری وجود دارد. در بعد اجتماعی بیشترین نقش در وضعیت موجود در مؤلفه «نشاط اجتماعی»، در بعد فرهنگی در مؤلفه «اوقات فراغت» و در بعد اقتصادی در مؤلفه «حفظ محیط زیست و توسعه پایدار» می باشد. همچنین، یافته های پژوهش در وضعیت مطلوب، نقش برجسته مدیریت شهری در کلیه مؤلفه های سبک زندگی اسلامی را تأیید می کند.
مقایسه نیم رخ مهارت های ذهنی ورزشکاران نخبه و غیر نخبه رزمی کار
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۶ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۲۲
67 - 80
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به منظور بررسی و مقایسه منتخبی از مهارت های ذهنی در بین ورزشکاران نخبه و غیرنخبه نیروهای مسلح و همچنین مقایسه آنها با ورزشکاران نخبه ملی انجام گردید. روش: روش تحقیق توصیفی و از نوع علی مقایسه ای می باشد. بدین منظور تعداد 141 ورزشکار نخبه و غیر نخبه رزمی کار به صورت تصادفی از جامعه های مربوطه انتخاب و پرسشنامه مهارت های ذهنی اوتاوا-3 را تکمیل نمودند. این پرسشنامه 12 مهارت ذهنی را در سه دسته مهارت های ذهنی پایه، مهارت های روان تنی و مهارت های شناختی مورد سنجش قرار می دهد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس چند متغیره و t مستقل و با استفاده از نرم افزار SPSS 18انجام شد. نتایج: یافته ها نشان داد که ورزشکاران نخبه نیروهای مسلح در هشت مهارت روانی شامل اعتمادبه نفس، تعهد، هدف گزینی، آرام سازی، نیروبخشی، تصویر سازی، تمرین ذهنی و طرح ریزی مسابقه نسبت به ورزشکاران غیر نخبه به طور معنا داری امتیازات بالاتری کسب کردند، اما در چهار مهارت روانی کنترل ترس، مقابله با استرس، تمرکز و بازیابی تمرکز تفاوتی بین آنها مشاهده نشد. این در حالی بود که ورزشکاران نخبه ملی نسبت به ورزشکاران غیر نخبه، علاوه بر مهارت های فوق در دو مهارت مقابله با استرس و تمرکز نیز به طور معناداری امتیازات بالاتری کسب کردند. بحث: یافته ها نشان می دهد که احتمالاً سطوح بالاتر مهارت های روانی در نزد بازیکنان نخبه می تواند یکی از دلایل کسب موفقیت آنان در مسابقات باشد. بر اساس این یافته ها به مربیان نیروهای مسلح پیشنهاد می شود که با به کارگیری مهارت های فوق برای ورزشکاران غیرنخبه (که موفق به کسب مقام نشده اند) باعث ارتقای سطح عملکرد این ورزشکاران شوند. همچنین به رزمی کاران نخبه توصیه می شود که مهارت های کنترل ترس، مقابله با استرس، تمرکز و بازیابی تمرکز را برای دستیابی به اجرایی هر چه بهتر و حفظ سطح مهارتی خود بهبود بخشند.