فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۶٬۳۳۶ مورد.
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
89-100
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: معنویت گرایی یکی از متغیّرهایی است که با سلامت روانی و جسمی انسان مرتبط است و نقش بسیار مهم و مثبتی از نظر روان شناختی در مبتلایان به دردِ مزمن ناشی از بیماری دارد. در این پژوهش تأثیر و نقش این متغیّر در پیش بینی زندگی ارزش محورِ مبتلایان به بیماری روماتیسم مفصلی بررسی شده است. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است. برای دستیابی به اهداف پژوهش، 70 بیمار زن مبتلا به روماتیسم مفصلی به روش نمونه گیریِ هدفمند انتخاب شدند و از آنان خواسته شد تا به دو پرسش نامه ی «سنجش نگرش معنوی» و «ارزش ها در درد مزمن» پاسخ دهند. داده ها از طریق آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد که مؤلفه ی توانایی معنوی 22 درصد از تغییرات زندگی های ارزش محور را پیش بینی کرد (0001/0p<). نتیجه گیری: هنگامی که معنویت گرایی در رفتار فردِ مبتلا به درد مزمن نمود می یابد، در ارزش های زندگی وی تأثیر بسیار مثبتی دارد، اما چنانچه معنویت گرایی تنها در حوزه ی عقیدتی باشد، چنین تأثیری نخواهد داشت.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی و استرس ادراک شده بیماران مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
57 - 72
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی و استرس ادراک شده بیماران مبتلا به سرطان انجام شد . روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی بود که به صورت پیش آزمون، پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بخش پاتولوژی بیمارستان های شهر شیراز در سال 1396 بود. 30 نفر از بیماران مبتلا به سرطان به صورت هدفمند از بیمارستان نمازی و با توجه به معیارهای ورود به مطالعه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هرکدام 15 نفر) قرار گرفتند. برنامه مداخله ای گروه آزمایش (درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد) در 8 جلسه 90 دقیقه ای انجام شد. گروه کنترل در این مدت مداخله ای دریافت نکردند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت و پرسشنامه استرس ادراک شده استفاده شد. داده ها با استفاده از میانگین، انحراف استاندارد و تحلیل کوواریانس تک متغیره (آنکوا) تجزیه وتحلیل شد . یافته ها: نتایج نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش کیفیت زندگی و کاهش استرس ادراک شده بیماران مبتلا به سرطان تأثیر معناداری دارد . نتیجه گیری: با توجه به یافته های حاصل از پژوهش می توان بیان کرد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث افزایش کیفیت زندگی و کاهش استرس ادراک شده بیماران سرطانی می گردد و می توان از آن به عنوان روشی کارآمد بهره برد.
اثربخشی درمان مبتنی بر مدل ارتقاء کیفیت زندگی بر اضطراب درد زنان مبتلا به بیماری فیبرومیالژیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
143 - 162
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان مبتنی بر مدل ارتقاء کیفیت زندگی بر اضطراب درد زنان مبتلا به بیماری فیبرومیالژیا بود . روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به بیماری فیبرومیالژیا مراجعه کننده به مطب های خصوصی متخصصان روماتولوژی شهر شیراز بود که از میان آن ها 30 بیمار به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس اضطراب درد بود که شرکت کنندگان در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل نمودند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده گردید . یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر مدل ارتقاء کیفیت زندگی در کاهش اضطراب درد بیماران مؤثر بود . نتیجه گیری: به کارگیری درمان های روان شناختی می تواند به کاهش اضطراب درد بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا کمک کند.
رابطه دینداری، مقبولیت اجتماعی و خودکارآمدی با استرس(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه دینداری، مقبولیت اجتماعی و خودکارآمدی، با استرس دانش آموزان دبیرستانی انجام شد. این مطالعه، توصیفی تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، دانش آموزان دبیرستانی شهر ارومیه در سال تحصیلی 94-1393 بودند. از میان آنان 360 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. آنان پرسش نامه های دینداری، مقبولیت اجتماعی، خودکارآمدی و استرس را تکمیل کردند. داده ها با روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها نشان می دهد که دینداری (36/0-r=)، مقبولیت اجتماعی (29/0-r=) و خودکارآمدی (41/0-r=) با استرس رابطه منفی و معنادار داشتند (01/0p≤). در یک مدل پیش بین خودکارآمدی، دینداری و مقبولیت اجتماعی توانستند 9/40 درصد از تغییرات استرس را پیش بینی کنند. سهم خودکارآمدی بیش از سایر متغیرها بود. با توجه به یافته ها خودکارآمدی، دینداری و مقبولیت اجتماعی مهم ترین پیش بینی کننده های استرس بودند. بنابراین، توصیه می شود درمانگران و مشاوران به نشانه های متغیرهای مذکور توجه کرده و بر اساس آنها برنامه های مناسبی برای کاهش استرس دانش آموزان طراحی کنند.
بررسی میزان تأثیر آموزش گروهی مدیریت خشم بر شادابی، سلامت روان و پرخاشگری دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شاهد تهران
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
27 - 41
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان تأثیر آموزش گروهی مدیریت خشم بر پرخاشگری، سلامت روان و شادابی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شاهد آموزش و پرورش در شهر تهران انجام شد. روش: تحقیق ازنظر هدف، کاربردی و از نظر روش، نیمه آزمایشی با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل با پیش آزمون و پس آزمون بود. از 3600 نفر اعضای جامعه تحقیق طبق جدول مورگان 350 نفر نمونه اولیه با شیوه نمونه گیری خوشه ای طبقه ای انتخاب و از آنها آزمون پرخاشگری گرفته شد. از این تعداد 50 نفر نمره پرخاشگری بالاتری داشتند که 30 نفر اعضای نمونه نهایی از بین آنها به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. بسته آموزشی مدیریت خشم براساس رویکرد شناختی رفتاری در 12 جلسه 60 دقیقه ای به گروه آزمایش آموزش داده شد. پرسشنامه های استاندارد پرخاشگری باس و پری (1992)، سلامت روانی گلدبرگ (1972) و شادابی آکسفورد (2002)، قبل و بعد از جلسات آموزشی بر روی دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. برای توصیف داده ها از آماره های توصیفی و برای تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج: یافته ها نشان داد آموزش گروهی مدیریت خشم، پرخاشگری دانش آموزان را کاهش، سلامت روان و شادابی آنها را افزایش داده است. بحث: باتوجه به یافته های این تحقیق برنامه ریزی برای آموزش مدیریت خشم به دانش آموزان، راهکار مناسبی برای کاهش این آسیب ها خواهد بود.
The Relationship between Differentiation of Self and Social Anxiety with the Mediating Role of Mindfulness in Obese Women(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۲, Issue ۱ - Serial Number ۳, June ۲۰۱۹
115 - 124
حوزههای تخصصی:
Aim: The purpose of this study is to investigate the relation between differentiations of self with social anxiety with the mediating role of mindfulness in obese women of Tehran city. Statistical analysis: The statistical population of this study was all women clients to Ayat Health Center in Tehran with BMI>_ 30 had active file by Clinic expert. The sample consisted of 103 clients, selected by simple random sampling method. The tools used in this study were social phobia, differentiation of self and mindfulness Questionnaires. Fitness of the proposed model was examined through structural equation modeling (SEM), using SPSS-18 version and Lisrel software. Findings: Mindfulness has mediating role in relation between differentiations of self with social anxiety. The proposed model also fitted well with the data. Conclusion: Considering the important role of mindfulness in reducing social anxiety, it seems that mindfulness education should be considered in the educational programs of health houses and health centers.
زیرساخت های تحوّل شخصیت فرزند از چشم انداز آموزه های اسلامی و روان شناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عوامل زیستی و محیطی از مهم ترین عناصر شکل گیری و تحوّل شخصیت فرزند است. هدف پژوهش حاضر، بررسی و تبیین مهم ترین عناصر و عوامل تأثیرگذار در شکل گیری زیرساخت های تحوّل شخصیت از چشم انداز آموزه های اسلامی و روان شناسی است. در پژوهش حاضر از روش توصیفی - تحلیلی و اجتهادی بهره گرفته شد و آموزه های اسلامی و روان شناختی مرتبط با فرایند فرزندپروری با تأکید بر دوره قبل از تولد، بررسی شد. عناصر مرتبط با تحوّل شخصیت فرزندان که از آموزه های اسلامی و روان شناختی استخراج شد، عبارت اند از: 1. ویژگی های زیستی و شخصیتی همسر؛ 2. مراقبت های اخلاقی و روان شناختی والدین در دوره های قبل از بارداری؛ 3. رعایت بهداشت تغذیه در دوره بارداری؛ ۴. ورزش و فعالیت های جسمانی مادر در دوره بارداری؛ ۵. بهداشت روانی مادر در دوره بارداری و نوزادی؛ ۶. پرهیز از داروهای غیرمجاز و روان گردان در دوره بارداری و شیردهی؛ 7. رعایت سنت های اسلامی درباره نوزاد؛ 8. رعایت بهداشت تغذیه و بهداشت روانِ کودک و مادر
مهارت های گفتاری و شنیداری از منظر آموزه های دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
برخی ساحت های زندگانی بشر با پیشرفت دانش بشری آسان تر شد، این شاکله روحانی و جسمانی انسان بود که او را به سوی زندگی اجتماعی کشاند، و آنها برای بهره مندی از اطلاعات علمی و تجربیات رفتاری نیازمند ارتباط میان فردی گفتاری و شنیداری هستند. هدف این پژوهش تدوین مهارت های گفتاری و شنیداری از منظر آموزه های دینی است. روش پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی است و با شناسایی مبانی وحیانی با استناد به آیه های قرآن و روایات معصومین؟عهم؟ به گفت وگوکنندگان این توانایی مهارتی را می دهد تا با استفاده از راهنمایی های تخصصی پیامبر اکرم؟ص؟ و امامان معصوم؟عهم؟، ارتباط میان فردی گفتاری و شنیداری مفید و تأثیرگذاری را با یکدیگر تجربه کنند.
The mediating role of depression in the relationship between immature ego defenses and perceived pain intensity in patients with chronic pain(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۲, Issue ۲ - Serial Number ۴, December ۲۰۱۹
61 - 70
حوزههای تخصصی:
Objective: Both of the defense mechanisms of ego and depression, affects the intensity of the pain in the patient with chronic pain. The present study investigates the mediating role of depression in the relationship between immature ego defenses and perceived pain intensity in patients with chronic pain. Method: Research was conducted on 503 patients with chronic pain who were referred to pain centers in Tehran. Participants were asked to answer Numerical Rating Scale (NRS) for perceived pain intensity, Defense Styles Questionnaire (DSQ-40), and Depression, Anxiety, and Stress Scale (DASS). Results: The results indicated that depression plays a mediating role in the relationship between immature ego defenses and perceived pain intensity in patients with chronic pain. Conclusion: the relationship between immature ego defenses and the perceived pain intensity is not a simple linear one, but is mediated by depression. So, depression has an important role in Transforming of defense mechanisms to the pain.
شاخص های سلامت روان در مشاوره فطرت محور با رویکرد اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مجادله فطری نگری-تجربی نگری، همواره یکی از مباحثات تاریخی و پردامنه در خصوص ماهیت انسان بوده است. پژوهش حاضر با هدف تبیین شاخص های سلامت روان در مشاوره فطرت محور با رویکرد اسلامی و مقایسه آن با سه مکتب روان تحلیل گری، رفتاردرمانی و درمان فردمدار، ارائه شده است. این پژوهش، بنیادی بوده و با بهره گیری از روش تحلیل محتوا، انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که سلامت روان بر مبنای رویکرد فطرت محور، مفهومی فرازمانی، فرامکانی، فرافرهنگی و فراموقعیتی است. ارتباط چهارگانه انسان با خود، خدا، خلق و خلقت، پیش نیازهای اساسی است که متضمن وصول فرد به این مفهوم است. بر این اساس، انسان سالم کسی است که با چهار عامل اساسی مذکور، ارتباطی «پویا» و «تکامل بخش» داشته و آن را تجربه نماید. همچنین این پژوهش نشان داد، در رویکرد فطرت محور، تمامی روش ها و مدل های درمانی در وصول به سلامت شخصیت مراجع، بر اساس «کمال طلبیِ» فطریِ مراجع طراحی می شود و باقی فطریات و تمایلات غریزی، تابع این گرایش خواهند بود.
اثربخشی آموزش مجازی مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر تعارض کار-خانواده، سلامت عمومی، کیفیت زندگی و سلامت روان کارکنان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مجازی مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر تعارض کار-خانواده، سلامت عمومی، کیفیت زندگی و سلامت روان کارکنان انجام شد. طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان شرکت ذوب آهن اصفهان بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. در این پژوهش پرسشنامه های تعارض کار- خانواده، سلامت عمومی، کیفیت زندگی و سلامت روان مورد استفاده قرار گرفتند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش مجازی شناختی-رفتاری بر متغیرهای تعارض کار-خانواده، سلامت عمومی، کیفیت زندگی و سلامت روان کارکنان تأثیر معنی داری داشته است. . لذا می توان نتیجه گرفت که آموزش مجازی مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری سبب کاهش تعارض کار-خانواده و افزایش سلامت عمومی، کیفیت زندگی و سلامت روان کارکنان شده است.
باورهای بدیل معارض با روان بنه های منفی در سبک فرزندپروری اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، درصدد است تا باورهای بدیل معارض با روان بنه های منفی در سبک فرزندپروری اسلامی را با رویکرد توصیفی تحلیلی استخراج کرده و تبیین کند. محقق در این پژوهش، روان بنه های ناسازگار و عوامل شکل دهنده آن را در کودکی از دیدگاه یانگ مورد بررسی قرار داده و دیدگاه اسلام را در این زمینه بیان کرده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که در خصوص تمامی پنج حیطه روان بنه ای، در کلام و سیره اهل بیت علیهم السلام، شاهد نکات مهمی هستیم؛ هر چند حدود و ثغور این حیطه ها در مواردی متفاوت با دیدگاه یانگ است.
نقش پیوند والدینی و عزت نفس در پیش بینی سبک های هویت دینی نوجوانان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی نقش پیوند والدینی و عزت نفس در پیش بینی سبک های هویت دینی نوجوانان انجام شد. طرح پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. بدین منظور، 338 نفر از جامعه آماری دانش آموزان دبیرستانی شهر قم در سال تحصیلی 1396-1395 به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و به پرسش نامه های پیوند والدینی (PBI)، عزت نفس روزنبرگ ((RSES و هویت دینی کراسکیان (ARIQ) پاسخ دادند. در تحلیل داده ها، از آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین عزت نفس و دو مؤلفه واکنش پذیری و گریز عاطفی پیوند والدینی با هویت دینی موفق و هویت دینی کلیشه ای ارتباط مثبت و معنادار و با هویت دینی منع شده، هویت دینی آشفته و هویت دینی دیررس ارتباط منفی و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام نشان داد که عزت نفس، واکنش پذیری عاطفی و جایگاه من به خوبی هویت دینی موفق را پیش بینی می کنند. مؤلفه های گریز عاطفی، جایگاه من و عزت نفس نیز مهم ترین پیش بینی کننده های سبک هویت دینی منع شده می باشند. همچنین، عزت نفس و گریز عاطفی به صورت منفی و معناداری، سبک هویت دینی دیررس را تبیین می کنند. این یافته ها نقش مهم پیوند والدین و فرزندان و همچنین ویژگی شخصیتی عزت نفس را در شکل گیری سبک هویت دینی نوجوانان نشان می دهد.
ساخت پرسشنامه اولیه احسان در روابط میان فردی بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ساخت پرسشنامه احسان در روابط میان فردی بر اساس منابع اسلامی انجام شده است. داده ها با استفاده از دو روش تحلیل محتوای متون دینی و پیمایشی از آیات و روایات گردآوری شدند. بر اساس نظر ده نفر از کارشناسان علوم دینی و روان شناسی، یافته های پژوهش در بخش کیفی، برای احسان 41 نشانه را در 6 مؤلفه نظری تحت عنوان «سودمندی اجتماعی»، «روابط مثبت»، «مثبت اندیشی»، «نفوذ-مطلوبیت»، «خویشتن داری» و «تمامیت» به دست داد. بر این اساس گویه های اولیه طراحی شد و سپس بنا بر نظر ده نفر از کارشناسان مذکور، 130 گویه طراحی و در جامعه آماری اجرا گردید، پس از تجزیه وتحلیل آماری بر روی داده ها، پرسشنامه اولیه احسان با 121 گویه تهیه و تدوین گردید. با روش پیمایشی به منظور بررسی و ارزیابی روایی و اعتبار مقیاس اولیه احسان در نمونه 85 نفری از جامعه آماری، ساکنین شهرک پردیسان قم (سال 95-96) مورد بررسی قرار گرفت. برای بررسی روایی محتوای نشانگان و گویه ها، از نظرات ده نفر از کارشناسان خبره استفاده گردید. برای به دست آوردن روایی سازه، همبستگی (پیرسون) هر گویه با نمره کل محاسبه گردید و نتایج حاکی از روایی مطلوب بود. در بررسی اعتبار مقی اس نیز ضریب آلفای کرونباخ، 83/0 و ضریب دونیمه سازی گاتمن،90/0 و ضریب دونیمه سازی اسپیرمن- براون، 91/0 به دست آمده است.
بررسی کیفیت زندگی کاری کارکنان و پیش بینی آن بر اساس انطباق پذیری مسیر شغلی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی سطح کیفیت زندگی کاری کارکنان آموزش و پرورش شهر قزوین و پیش بینی آن براساس انطباق پذیری شغلی انجام گرفت. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهر قزوین به تعداد 220 نفر بودند. طبق جدول مورگان، تعداد 136 نفر به عنوان نمونه پژوهش و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها پس از تکمیل پرسشنامه های کیفیت زندگی کاری والتون و نیز انطباق پذیری مسیر شغلی ساویکاس، گردآوری و مورد تجزیه و تحلیل آماری، قرار گرفت. برای تحلیل داده ها، از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد، سطح کیفیت زندگی کاری کارکنان نسبتاً مطلوب است. هر سه ناحیه از نظر هیچ یک از مؤلفه های کیفیت زندگی کاری به جز " فضای کلی زندگی" تفاوت معنی داری را نشان ندادند. نمره میانگین مؤلفه "حقوق کافی و منصفانه" پایین ترین نمره بین تمام مؤلفه ها بود. بین انطباق پذیری شغلی با کیفیت زندگی کاری رابطه مثبت معنی داری وجود داشت و از بین ابعاد مختلف انطباق پذیری، بعد کنترل شغلی توانست پیش بین معنی داری برای کیفیت زندگی کاری باشد.
مقایسه تنظیم شناختی هیجان، شادکامی و عدم تحمل آشفتگی در کارکنان وظیفه با رفتارهای پرخطر بالا و پایین
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
65 - 82
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از تحقیق حاضر، مقایسه تنظیم شناختی هیجان، شادکامی و عدم تحمل آشفتگی در کارکنان وظیفه با رفتارهای پرخطر بالا و پایین بود. روش: این پژوهش از نوع علی مقایسه ای بوده و جامعه آماری این پژوهش را تمامی کارکنان وظیفه (سربازان) مشغول به خدمت در یکی از یگان های نظامی غرب شهر تهران تشکیل دادند (تعداد 139 =N). نمونه این پژوهش نیز شامل 60 نفر از کارکنان وظیفه بود که به روش نمونه گیری دردسترس، انتخاب و سپس در دو گروه با رفتارهای پرخطربالا و پایین جایگزین شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه رفتارهای پرخطر، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان، پرسشنامه شادکامی آکسفورد و مقیاس تحمل آشفتگی استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری (MANOVA) استفاده شد. نتایج: یافته ها نشان داد بین تنظیم شناختی هیجان در کارکنان وظیفه با رفتارهای پرخطر بالا و رفتارهای پرخطر پائین، تفاوت وجود دارد. همچنین بین تحمل آشفتگی در کارکنان وظیفه با رفتارهای پرخطر بالا و پائین، تفاوت وجود دارد و همچنین، مشخص شد بین شادکامی در کارکنان وظیفه با رفتارهای پرخطر بالا و پائین، تفاوت وجود دارد. بحث: می توان نتیجه گرفت کارکنان وظیفه با رفتار پرخطر پایین، از "تنظیم شناختی هیجان"، "تحمل آشفتگی" بالاتر و "شادکامی" بیشتری نسبت به گروه دیگر برخوردارند.
اثربخشی برنامه تعامل مادر با کودک بر تنیدگی فرزندپروری و رابطه والدین با کودک دارای آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسیب شنوایی یکی از پیچیده ترین آسیب های حسی است که بر تنیدگی فرزندپروری و تعامل والد-کودک تأثیر دارد. برنامه تعامل والد-کودک برگرفته از نظریه درمان مبتنی بر تعامل والد-کودک است که شیلا آیبرگ براساس نظریه ی رفتار کنشگر، روان درمانی سنتی کودک و رشد نخستین کودک تدوین کرده است. این برنامه هم از نظریه ی دلبستگی و هم از نظریه ی یادگیری اجتماعی به منظور دستیابی به شیوه ی فرزندپروری مقتدرانه بهره جسته است. از این رو به نظر می رسد تعامل والد-کودک برای آموزش نحوه تعامل صحیح با کودک و کاهش تنیدگی فرزندپروری؛ بالاخص برای گروه آسیب دیده شنوایی که دارای والدینی شنوا هستند، مؤثر است. والدینی که دارای فرزندی با آسیب شنوایی هستند، ارزیابی شناختی منفی از توانمندی های خود به عنوان والد دارند از این رو باعث کاهش سلامت روانی و بهزیستی والدین می شوند. مطالعه حاضر، با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزش تعامل مادر-کودک برای مادران دارای کودک با آسیب شنوایی بر کاهش تنیدگی فرزندپروری و رابطه والدین با کودک انجام شده است. پژوهش حاضر، از نوع نیمه آزمایشی بود و در آن از طرح پیش آزمون-پس آزمون و مرحله پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. نمونه شامل 30 کودک دارای آسیب شنوایی پیش دبستانی و والدین شان بودند که به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برنامه تعامل والد-کودک توسط پژوهشگر تدوین و طراحی گردید. این برنامه شامل تهیه نیازسنجی و تدوین یک سری مؤلفه های برنامه آموزش والدین (مهارت های تعامل کودک مدار و مهارت های والدگری) بود. مهارت های تعامل کودک مدار شامل جایزه دادن، تقلید، بازتاب، توصیف، اشتیاق و جلب توجه و تمرکز مدنظر قرار گرفت، و سپس مهارت های والدگری شامل صدور فرامین خوب، تشویق فرمان برداری، محروم سازی با روی صندلی قرار گرفتن به خاطر نافرمانی و ایجاد قوانین معتبر در خانه تنظیم گردید. سپس آزمودنی های گروه آزمایش برنامه تعامل والد-کودک را در قالب 12 جلسه دو ساعته در طی یک ماه دریافت کردند. برای بررسی تعامل والد-کودک و تنیدگی فرزندپروری از مقیاس رابطه ی والد-کودک و مقیاس تنیدگی والدگری استفاده شد. یافته ها نشان داد که میانگین نمرات در تعامل والد-کودک و تنیدگی فرزندپروری در پدران اثرگذار بوده؛ ولی در مادران، در مقایسه با گروه کنترل در پس آزمون در مقایسه با پیش آزمون افزایش بیشتری یافته است. نتایج این پژوهش اهمیت مشارکت والدین در برنامه آموزشی تعامل والد-کودک به عنوان والد-درمانگر را نشان می دهد. یافته ها همچنین اثربخشی برنامه تعامل والد-کودک بر بهبود رابطه بین والدین با کودک دارای آسیب شنوایی را نیز نشان می دهد.
مقایسه اثربخشی برنامه های آموزش هوش معنوی و تاب آوری بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی برنامه های آموزش هوش معنوی و تاب آوری بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان مجتمع فولاد گیلان انجام گرفت. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین 600 نفر از کارکنان علاقه مند به همکاری، تعداد 250 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. سپس تعداد 60 نفر از آنان که پایین ترین نمره را در پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی کسب کرده بودند، انتخاب و در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل هر کدام 20 نفر) به طور تصادفی جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی (اسپریتزر) بود که آزمودنی های 3 گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به آن پاسخ دادند. گروه های آزمایش، 8 جلسه 90 دقیقه ای مداخله آموزش هوش معنوی و تاب آوری را دریافت کردند؛ اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار ناپارامتریک کروسکال والیس، خی دو و یومان ویتنی استفاده شد. یافته ها حاکی از افزایش توانمندسازی روانشناختی کارکنان در گروه های آزمایش نسبت به گروه کنترل (در مراحل آزمایش و پیگیری) بود. به علاوه نتایج نشان دادند تأثیر برنامه آموزش تاب آوری در افزایش توانمندسازی روانشناختی کارکنان به طور معنی داری بیشتر از تأثیر آموزش هوش معنوی بود؛ بنابراین، مدیران و صاحبان صنایع می توانند به منظور رقابت در بازار تولید و نیز افزایش بهره وری سازمانی از برنامه های آموزشی هوش معنوی و تاب آوری به عنوان یک بسته مکمل استفاده کنند.
بررسی تأثیر دوره ی کوتاه مدت دعاکردن در موقعیت سرکوب هیجان بر میزان خلق و تهی شدن من در نمونه ی غیربالینی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
47-63
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: بر اساس مدل توانش، خودکنترلی بر پایه ی منبع انرژی محدودی استوار است که در صورت تخلیه ی آن در اثر یک عمل خودکنترلی طاقت فرسا، برای فعالیت های خودکنترلی و خودتنظیمی بَعدی فرد انرژی/منبعی باقی نمی ماند و در نتیجه، احتمال شکست او افزایش می یابد. این حالت توانش کاهش یافته ی خودکنترلی، «تهی شدن من» نام دارد. هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر دوره ی کوتاه مدت دعاکردن در موقعیت سرکوب هیجان بر میزان خلق و تهی شدن من در نمونه ی غیربالینی است. روش کار: به منظور دستیابی به هدف فوق، پژوهشی نیمه آزمایشی طراحی؛ و از طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل استفاده شد. تعداد 32 دانشجو به صورت تصادفی انتخاب ؛ و در دو گروه سرکوب هیجان/دعاکردن (آزمایش) و کنترل جایگزین شدند. فرایند پژوهش به صورت انفرادی بود. پس از تکمیل پرسش نامه های سلامت عمومی، نگرش سنج دینی و تنظیم هیجانی؛ میزان خلق و عملکرد خودکنترلی فرد در آزمون استروپ اندازه گیری شد (پیش آزمون ها). سپس، برای آزمودنی نماهنگ های هیجانی منفی پخش شد و افراد گروه آزمایش (کنترل) می بایست طی آن هیجاناتشان را سرکوب کنند (آن را طبق روال عادی تماشا کنند). در مرحله ی بعد، گروه آزمایش به دعاکردن می پرداخت، درحالی که افراد گروه کنترل کار خاصی انجام نمی دادند. در آخر، خلق و عملکرد استروپ مجدداً ارزیابی شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: پس از پایان آزمایش ها، یافته ها تفاوت معناداری در عملکرد خودکنترلی دو گروه نشان نداد. همچنین، دو گروه در خلق منفی تفاوت معناداری با یکدیگر نداشتند؛ اما میزان خلق مثبت در گروه سرکوب/دعا نسبت به گروه کنترل بیشتر بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد کسانی که در مواجهه با هیجانات منفی، تلفیقی از راهبرد سرکوب هیجان و دعا کردن را به کار گرفتند، در مقایسه با افرادی که طبق روال عادی با هیجانات روبه رو شدند، میزان خلق مثبت بالاتری گزارش دادند، سرزنده تر بودند و همچنین آرامش و شادکامی بیشتری داشتند.
اثربخشی آموزش مبتنی بر روان شناسی مثبت نگر بر کیفیت زندگی و شادکامی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
97 - 116
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر روان شناسی مثبت نگر بر کیفیت زندگی و شادکامی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به مرکز سلامت حضرت علی(ع) شهر اصفهان در سال1396 بودند. که از بین آنها 30 نفر از افراد مبتلا به دیابت به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گمارده شدند. . گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای ، آموزش مبتنی بر رویکرد روانشناسی مثبت نگر دریافت کردند و برای گروه کنترل هیچ گونه درمانی صورت نگرفت . هر دو گروه قبل و بعد از انجام مداخله و در مرحله پیگیری با استفاده از پرسشنامه های کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1996) و شادکامی اکسفورد (1989) مورد سنجش و بررسی قرار گرفتند. یافته ها: تجریه و تحلیل داده ها به وسیله تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش مبتنی بر روان شناسی مثبت نگر بر کیفیت زندگی و شادکامی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو تاثیر معنادار داشته و بین گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (001/0>P). نتیجه گیری: آموزش مبتنی بر رویکرد روانشناسی مثبت نگر به طور موثری باعث بهبود کیفیت زندگی و شادکامی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو می گردد. بنابراین توصیه می شود از این رویکرد درمانی برای کمک به ارتقاء کیفیت زندگی و شادکامی این بیماران استفاده شود.