فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
85 - 100
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری های فیزیولوژیک و مزمن فرایندهای روان شناختی، ارتباطی، اجتماعی و هیجانی کودکان را با آسیب مواجه می سازد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان ذهن آگاهی کودک محور بر خودکارآمدی درد و اضطراب درد کودکان مبتلا به رماتیسم انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری شامل کودکان مبتلا به رماتیسم شهر اصفهان در سه ماهه پاییز سال 1397 بود. در این پژوهش تعداد 30 کودک مبتلا به رماتیسم با روش نمونه گیری غیرتصادفی دردسترس انتخاب و با انتساب تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش مداخله ذهن آگاهی کودک محور را طی سه ماه در 10 جلسه 60 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده شامل علائم اضطراب درد (مک کراکن و همکاران، 1992) و مقیاس خودکارآمدی درد (نیکولاس، 1989) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان ذهن آگاهی کودک محور بر خودکارآمدی درد و اضطراب درد کودکان مبتلا به رماتیسم تأثیر معناداری داشته است (f = 83/54, f= 311/23, p<0/001). علاوه بر این نتایج نشان داد که این درمان توانسته تأثیر خود را در زمان نیز به شکل معناداری حفظ نماید (p<0/001). میزان تأثیر آماری درمان ذهن آگاهی کودک محور بر خودکارآمدی درد و اضطراب درد کودکان مبتلا به رماتیسم به ترتیب 74 و 91 درصد بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که درمان ذهن آگاهی با بهره گیری از فنونی همانند افکار، هیجانات و رفتار آگاهانه می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت افزایش خودکارآمدی درد و کاهش اضطراب درد کودکان مبتلا به رماتیسم مورد استفاده گیرد.
رهیافت مشارکت چندبخشی؛ الگویی مبتنی بر ایمان برای توسعه زیرساخت های حوزه سلامت در جوامع اسلامی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
124-139
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه راهبرد مشارکت های دولتی-خصوصی برای تأمین خدمات و زیرساخت های اقتصادی و اجتماعی پذیرفته شده است و سیاست گذاران بخش عمومی از الگو های متنوع آن بهره می برند. با توجه به تجربه کامیابی ها و ناکامی های کشورها و نیازهای روز افزون حوزه بهداشت و درمان، این سؤال پیش می آید که چگونه این نوع مشارکت ها به عنوان راهبردهای توسعه سلامت و آن هم در کشورهای در حال توسعه اسلامی می تواند جذابیت و کارآمدی لازم را داشته باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی توسعه مشارکت ها با رویکرد دین محور، با بازبینی الگوی مشارکت چندبخشی بود. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است که علاوه بر مطالعه آیات و روایات اسلامی و اسناد معتبر داخلی در حوزه موقوفات بیمارستانی؛ کلیدواژه های مورد نظر با عملگرهای منطقی در پایگاه های علمی معتبر بین المللی جست وجو و درنهایت بیشتر از 40 مقاله اصیل و مروری مرتبط تر با بحث، انتخاب، تحلیل خوانی و تفسیر شد. مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: این مقاله ضمن مرور مبانی نظری موضوع و بررسی روند توسعه مشارکت های دولتی-خصوصی؛ بر استفاده از ظرفیت های بخش سوم تأکید می کند و با باز بینی وقف و امور خیریه در چهارچوب مشارکت های چند بخشی به دنبال توسعه بهداشت و درمان در جامعه با همه ظرفیت های موجود است. در الگوی ارائه شده؛ در سه مرحله پذیرش، به کارگیری و ارزیابی عملکرد مشارکت ها، عناصر مربوط یعنی عوامل انگیزشی، عوامل موفقیت و دستاوردهای مشارکت و ابعاد و مؤلفه های متناظر شناسایی شد. نتیجه گیری: الگوی مشارکت دولتی-خصوصی-مردمی که در نظریه های نوین مدیریت دولتی و همچنین باورها و ارزش های اسلامی و ایرانی ریشه دارد می تواند رهیافتی برای ناکامی های موجود در توسعه زیرساخت های عمومی جامعه و کاستی های بخش بهداشت و درمان کشور گردد که البته راه های دستیابی به این هدف وابسته به اعتمادسازی و متعادل سازی منافع طرف های مشارکت است.
اثر سرمایه روان شناختی بر عملکرد شغلی و بهزیستی روان شناختی: نقش میانجی رشد روان شناختی در کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر سرمایه روان شناختی بر عملکرد شغلی و بهزیستی روان شناختی از طریق نقش واسطه ای رشد روان شناختی در کار بود. جامعه پژوهش کارکنان شرکت ملّی مناطق نفت خیز جنوب منطقه اهواز در سال 1398 را در بر می گیرد که از این میان تعداد 418 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامه های سرمایه روان شناختی لوتانز و همکاران، رشد روان شناختی در کار پوراث و همکاران، عملکرد شغلی ویلیام و آندرسون، و بهزیستی روان شناختی دینر و بیسواس-دینر جمع آوری گردید. طرح پژوهش از نوع همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری ( SEM) بود. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از نرم افزارهای SPSS-25 و AMOS-24 صورت گرفت. جهت آزمودن اثرات واسطه ای نیز از روش بوت استراپ استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. یافته های پژوهش حاکی از تأیید اثرات مستقیم سرمایه روان شناختی و رشد روان شناختی در کار بر عملکرد شغلی و بهزیستی روان شناختی بود. هم چنین اثر مستقیم سرمایه روان شناختی به رشد روان شناختی در کار مورد تأیید قرار گرفت. یافته های مربوط به فرضیه های غیرمستقیم نشان دهنده تأیید نقش واسطه ای متغیر رشد روان شناختی در کار در رابطه بین سرمایه روان شناختی و پیامدهای عملکرد شغلی و بهزیستی روان شناختی بود. با توجه به نتایج این تحقیق، تمرکز بر حالات فردی نیروی انسانی در محیط کار منجر به ارتقاء عملکرد شغلی و بهزیستی روان شناختی می گردد، لذا اقداماتی جهت افزایش سرمایه روان شناختی و رشد روان شناختی در کار در قالب برنامه های آموزشی به سازمان توصیه می شود.
نقش ابراز وجود و کمال گرایی در انعطاف پذیری کنشی کارکنان یک واحد نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
109 - 136
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش ابراز وجود و کمال گرایی در انعطاف پذیری کنشی کارکنان یک مجموعه ی نظامی انجام شد. طرح پژوهش توصیفی- مقطعی است و بدین منظور از 100 نفر پرسنل دو مجموعه ی نظامی، تعداد 80 نفر از کارکنان به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و به پرسشنامه های جرأت ورزی گمبریل و ریچی (1975)، کمال گرایی مثبت و منفی تری شورت و همکاران (1995) و انعطاف پذیری کنشی کانر و دیویدسون (2003) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه به روش ورود همزمان و با نرم افزار SPSS 20 انجام شد. بین ابراز وجود و کمال گرایی مثبت با انعطاف پذیری کنشی کارکنان رابطه مستقیم و بین کمال گرایی منفی و انعطاف پذیری کنشی یک رابطه ی غیرمستقیم و معنی دار وجود دارد (01/0P<). تحلیل رگرسیون نشان داد که کمال گرایی مثبت (β=0.034, P=0.005) و منفی (β=-0.19, P=0.004) و ابراز وجود (β=0.20, P=0.007) مجموعاً 27 درصد از تغییرات در انعطاف پذیری کنشی را پیش بینی می نمایند. پرسنل مجموعه های نظامی می توانند با ارتقای مهارت ابراز وجود و نیز کمال گرایی مثبت، خودکارآمدی شخصی را افزایش داده و با پیشگیری از کمال گرایی منفی، انعطاف پذیری کنشی خود را بیفزایند.
بررسی اثربخشی شفقت درمانی بر احساس گناه، کمال گرایی و طرح واره شرم در فرزندان نیروهای انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
59 - 74
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی شفقت درمانی بر احساس گناه، کمال گرایی و طرح واره شرم در فرزندان کارکنان نیروی انتظامی شهرستان شهرکرد انجام شد. روش اجرا: این پژوهش به لحاظ روش نیمه آزمایشی که با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش، فرزندان 12 تا 18 سال نیروی انتظامی شهرستان شهرکرد بود که 30 نوجوان به عنوان نمونه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. پرسشنامه های احساس گناه کوگلر و جونز (1992)، کمال گرایی هیل (2004) و طرح واره یانگ (1998) بر روی هر دو گروه اجرا شد. برای افراد گروه آزمایش دوره درمانی شفقت درمانی براساس طرح درمانی گیلبرت (2010) در 8 جلسه 90 دقیقه ای انجام شد. پس از پایان دوره آموزشی و به منظور بررسی تأثیر آموزش افراد هر دو گروه آزمایش و گواه مجدداً پرسشنامه های پژوهش را تکمیل نمودند. درنهایت اطلاعات جمع آوری شده توسط نرم افزار 22 اس پی اس اس و با استفاده از تحلیل واریانس تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که شفقت درمانی بر احساس گناه، کمال گرایی و طرح واره شرم تأثیر دارد (05/0≥p). نتیجه گیری : برنامه شفقت درمانی می تواند تأثیر مثبتی در بهبود احساس گناه، کمال گرایی و طرح واره شرم فرزندان نیروی انتظامی داشته باشد.
تأثیر رهبری امنیت مدار بر نشاط سازمانی با نقش میانجی روحیه در محیط کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی تأثیر رهبری امنیت مدار بر نشاط سازمانی با نقش میانجی روحیه در محیط کار انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی - همبستگی بود. تعداد 178 معلم تربیت بدنی شهر زاهدان به شیوه نمونه گیری تصادفی - طبقه ای ازطریق پرسشنامه های رهبری امنیت مدار، روحیه در محیط کار و نشاط سازمانی مطالعه شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. ضریب همبستگی رهبری امنیت مدار با نشاط سازمانی و روحیه در محل کار مثبت و معنادار بود و همچنین، ضریب همبستگی بین روحیه در محل کار و نشاط سازمانی مثبت و معنا دار بود. اثر مستقیم رهبری امنیت مدار بر نشاط سازمانی، اثر مستقیم رهبری امنیت مدار بر روحیه و اثر مستقیم روحیه بر نشاط سازمانی مثبت و معنادار بود. همچنین، اثر غیر مستقیم رهبری امنیت مدار بر نشاط سازمانی با میانجی گری روحیه مثبت و معنادار بود؛ بنابراین، مدیران مدارس ازطریق گسترش امنیت روانی، برقراری روابط انسانی و صمیمانه، تقویت احساس تعلق و شایستگی معلمان و توسعه فرهنگ گفتمان و همکاری، نقش مهمی در افزایش روحیه و نشاط سازمانی معلمان دارند.
واکاوی عوامل جامعه شناختی مؤثر در شکل گیری هویت دینی دانش آموزان دختر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هویت دینی به معنای احساس تعهد به دین؛ تعلق به جامعه دینی و تعلق به امتی که به آن دین پایبند هستند تعریف می شود و به عنوان یکی از مهم ترین عوامل ایجاد تحکیم و انسجام اجتماعی به شمار می رود. با توجه به اهمیت موضوع هویت دینی، براین مبنا تحقیق حاضر با هدف بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر در شکل گیری هویت دینی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر بروجرد انجام گرفت. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه این شهر می باشد. برای محاسبه حجم نمونه از طریق فرمول کوکران تعداد 383 نفر انتخاب و از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شده است. ابزار تحقیق مورد استفاده، پرسشنامه محقق ساخته بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که بین عوامل جامعه شناختی(فرهنگ دینی خانواده، محیط آموزشی، مذهبی بودن گروه هم سالان، استفاده از اینترنت و استفاده از ماهواره) با شکل گیری هویت دینی مورد دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر بروجرد رابطه معناداری وجود دارد .
Comparing The Efficacy of Acceptance and Commitment Therapy (ACT) and Dialectical Behavior Therapy Skills Training (DBT-ST) on Cognitive Emotion Regulation in Patients with Type II Diabetes(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objectives: <span class="fontstyle2">Diabetes is a chronic, multifaceted and threatening disease which has significant psychological complications. The purpose of this study was comparing the efficacy of Acceptance and Commitment Therapy (ACT) and Dialectical Behavioral Therapy Skills Training (DBT-ST) on cognitive emotion regulation in patients with type II diabetes. Method: <span class="fontstyle2">The design of this quasi-experimental research was a pretest-posttest with a control group. The statistical population of the study included all patients with type II diabetes referred to Baghban (Touba) Medical Clinic in Sari in 2019, among whom 45 patients were selected through the convenience sampling method and then randomly assigned into three groups. The first group received ACT, the second group received DBT-ST, and the third group was considered as a control group. Data were collected using a 36-item Cognitive Emotion Regulation Questionnaire (Garnefsky et al., 2001) in three stages of pre-test, post-test, and follow-up, and were analyzed by repeated measurement variance analysis. Results: <span class="fontstyle2">The results showed that ACT and DBT-ST were significantly more effective on cognitive emotion regulation for the experimental groups compared to the control group (effect sizes 0.911 & 0.967, respectively). The effectiveness of DBT-ST compared to ACT was more significant on cognitive emotion regulation scores (effect sizes 0.967) at (P>0.01). Conclusion: <span class="fontstyle2">Based on the results of this study, it can be concluded that ACT improved psychological indexes and mental health of patients with type II diabetes due to acceptance of unfavorable emotions and thoughts, commitment, and DBT-ST for emotion regulation and mindfulness components
پیش بینی بهزیستی روانشناختی براساس تنظیم هیجان، انعطاف پذیری شناختی و ذهن آگاهی در مبتلایان به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
141 - 160
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرطان تهدیدکننده زندگی و چالشی بزرگ برای بهزیستی افراد مبتلا است. هدف این پژوهش پیش بینی بهزیستی روان شناختی براساس راهبردهای تنظیم هیجان، انعطاف پذیری شناختی و ذهن آگاهی در بیماران سرطانی بود. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش زنان مبتلا به سرطان مراجعه کننده به کمپین، مؤسسات و انجمن سرطان در سه ماه اول سال 1398 شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 119 نفر انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان (گراس و جان، 2003)، انعطاف پذیری شناختی (دنیس و واندروال، 2010)، ذهن آگاهی (براوان و رایان، 2003) و بهزیستی روان شناختی (ریف، 1989) به صورت داوطلبانه پاسخ دادند. یافته ها به وسیله نرم افزار SPSS v.21 و روش آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به شیوه گام به گام مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که متغیرهای ارزیابی مجدد تنظیم هیجان، انعطاف پذیری شناختی و ذهن آگاهی با بهزیستی روان شناختی رابطه مثبت و معنا دار دارند و رابطه مؤلفه سرکوبی تنظیم هیجان با بهزیستی روان شناختی منفی و معنادار بود. نتیجه گیری: بهزیستی روان شناختی اثرات مثبتی بر سلامت روان و استقامت بیماران سرطانی در مقابله با بیماری دارد، ازآنجایی که تنظیم هیجان، انعطاف پذیری شناختی و ذهن آگاهی با بهزیستی روان شناختی ارتباط دارند، ازاین رو لازم است این عوامل در درمان بیماران موردتوجه قرار گیرد و مداخله های مؤثر در این زمینه طرح ریزی گردد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، شفقت و درمان ترکیبی بر اضطراب و نگرش های ناکارآمد بیماران مبتلا به لوپوس سیستمیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
189 - 206
حوزههای تخصصی:
لوپوس بیماری است که با ایجاد اضطراب در فرد باعث نگرانی و تنش در پاسخ به شرایط تهدیدکننده می گردد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، شفقت و درمان ترکیبی بر اضطراب و نگرش های ناکارآمد بیماران مبتلا به لوپوس سیستمیک بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با یک گروه کنترل می باشد.جامعهآماریاینپژوهششاملکلیهبیماران مبتلا به لوپوس سیستمیک تحت درمان در بیمارستان های شهر شیرازمی باشد که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از میان جامعه آماری 80 نفر انتخاب و به صورت تصادفی به چهار گروه (یک گروه کنترل 20 نفره و 3 گروه آزمایش 20 نفره) قرار گرفتند. ابزارهای بکاررفته در این پژوهش شامل پرسشنامه اضطرابزونگ (1970) و پرسشنامه نگرش های ناکارآمد وایزمن و بک (1978) بود. یافته ها: داده های گرداوری شده با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که این درمان بر لوپوس سیستمیک در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معنادار دارد (p≤0/0001و 6/53F = ). همچنین اثر درمان ترکیبی در این پژوهش با سطح معناداری (207/47F = و p ≤/ 0005) بود. نتیجه گیری: مطابق با یافته های پژوهش حاضر، می توان از بسته های آموزشی پذیرش و تعهد و شفقت درمانی جهت بهبود اضطراب و نگرش های ناکارآمد بیماران مبتلا به لوپوس بهره برد.
اثربخشی آموزش تلفیقی چشم انداز زمان و ذهن آگاهی بر تاب آوری وخردمندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ،بررسی اثربخشی آموزش تلفیقی چشم انداز زمان و ذهن آگاهی بر تاب آوری و خردمندی دانش آموزان دختر در ابرکوه بود . پژوهش از نوع مداخله با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری (سه ماهه) همراه با گروه کنترل انجام شد. نمونه پژوهش شامل 30 نفراز دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان ابرکوه، درسال تحصیلی 1398-1397 بود که به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. این افراد بر اساس گمارش تصادفی در دو گروه مداخله و گروه کنترل به تعداد مساوی قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از مقیاس تاب آوری کانر – دیویدسون و پرسشنامه خردمندی آردلت استفاده شد. این ابزار ابتدا برای هر دو گروه به عنوان پیش آزمون ، اجرا شدند. سپس آموزش تلفیقی چشم انداز زمان و ذهن آگاهی به عنوان متغیر مستقل پژوهش در 12جلسه 90دقیقه ای برای گروه آزمایش اجراشد. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پس از پایان آموزش، بار دیگر دو ابزار پژوهش برای هر دو گروه مداخله و کنترل ، به عنوان پس آزمون و سپس 3 ماه بعد به عنوان پیگیری ، اجرا شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر ، تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش تلفیقی چشم انداز زمان و ذهن آگاهی در افزایش تاب آوری وخردمندی در دختران دانش آموز، تاثیر مثبت و معناداری دارد.
نقش راهبردهای مقابله اسلامی در پیش بینی آمادگی به اعتیاد در دانشجویان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
47-60
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: اعتیاد امروزه به یکی از دغدغه های بزرگ جوامع بشری تبدیل شده است. یکی از قشرهایی که سوءمصرف مواد در بین آنان رواج دارد، دانشجویان هستند. این پژوهش با هدف پیش بینی آمادگی به اعتیاد در دانشجویان بر اساس راهبردهای مقابله اسلامی صورت گرفته است. روش کار: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دختر دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران بود که از بین آنان با روش نمونه گیری دردسترس تعداد 274 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل چک لیست اطلاعات جمعیت شناختی (فُرم محقق ساخته)، پرسش نامه راهبرد مقابله اسلامی احتشام زاده و پرسش نامه آمادگی به اعتیاد وید و باچر بود. تحلیل داده ها نیز با روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون انجام شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: میانگین (و انحراف معیار) سن دانشجویان 12/28 (و 31/9) بود. نتایج حاکی از آن است که بین آمادگی به اعتیاد با راهبرد مقابله اسلامی و مؤلفه های مقابله شناختی، عاطفی و رفتاری روابط منفی و معناداری وجود داشت (05/0>P). همچنین، تحلیل رگرسیون نشان می دهد که به ترتیب 36 درصد از واریانس آمادگی به اعتیاد به شکل منفی و معناداری بر اساس نمره کل راهبرد مقابله اسلامی و 39 درصد بر اساس نمره مؤلفه های مقابله اسلامی قابل پیش بینی بود. نتیجه گیری: برای کاهش اعتیادپذیری در دانشجویان باید فضای آشنایی و توجه هر چه بیشتر به سازه های اسلامی فراهم گردد تا ضمن آگاهی بخشی درباره مواد مخدر و آثار آن، مواجهه فعال آنان با ناکامی های زندگی ازطریق مقابله اسلامی افزایش یابد.
نقش سرمایه روانشناختی بر توانایی حل مسئله اجتماعی با میانجی گری ترجیحات فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی نقش سرمایه روانشناختی و توانایی حل مسئله اجتماعی با توجه به میانجی گری ترجیحات فکری بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و حجم نمونه با توجه به تعداد افراد جامعه و براساس فرمول کوکران 384 نفر به دست آمد. آزمودنی ها به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و درون هر خوشه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های حل مسئله اجتماعی، سرمایه روانشناختی و ترجیحات فکری استفاده شد. نتایج نشان دادند سرمایه روانشناختی، تغییرات حل مسئله اجتماعی را به طور مستقیم تبیین می کند. همچنین، سرمایه روانشناختی به طور غیرمستقیم و ازطریق متغیر میانجی ترجیحات فکری بر متغیر توانایی حل مسئله اجتماعی تأثیر دارد که بیشترین تأثیر را در این مدل داراست. همچنین، نتایج نشان دادند مدل انتخابی با داده ها برازش دارد؛ بنابراین، سرمایه های روانشناختی به عنوان یک ظرفیت روانی مطلوب و با بهره گیری از ترجیحات فکری، بر توانایی راه حل یابی افراد تأثیر می گذارد و آن را تسهیل می کند.
مقایسه اثربخشی درمان حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد و درمان شمارش پیشرونده بر کیفیت زندگی بیماران عمل تحت جراحی بای پس عروق کرونر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
131 - 150
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روش درمان حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد و شمارش پیشرونده بر کیفیت زندگی بیماران جراحی بای پس عروق کرونر انجام گرفت. روش: طرح پژوهشی نیمه تجربی و با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران تحت جراحی بای پس عروق کرونر مراجعه کننده به کلینیک بازتوانی مرکز قلب تهران بود که نمونه ای به تعداد 36 نفر از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در گروه های آزمایشی، هر بیمار در 6 جلسه 45 دقیقه ای به صورت انفرادی تحت درمان قرار گرفت و در گروه کنترل هیچ مداخله ای صورت نگرفت. هر سه گروه مقیاس تأثیر رویداد و آزمون کیفیت زندگی SF-36 را قبل و بعد از مداخله و در پیگیری تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شد. یافته ها: نتایج در مرحله پس آزمون نشانگر تفاوت معنادار بین گروه حساسیت زدایی و گروه کنترل در زیر مؤلفه مشکلات هیجانی و در مرحله پیگیری نشانگر تفاوت معنادار بین گروه حساسیت زدایی و گروه کنترل در مؤلفه های عملکرد جسمانی، مشکلات هیجانی، انرژی/ خستگی، بهزیستی هیجانی و درد و تفاوت معنادار گروه شمارش و گروه کنترل در مؤلفه های مشکلات هیجانی و بهزیستی هیجانی بود. نتایج هیچ گونه تفاوت معناداری بین اثربخشی دو نوع مداخله، بر کیفیت زندگی افراد نشان نداد. نتیجه گیری: بنابراین، روش درمان حساسیت زدایی و روش شمارش در ارتقای کیفیت زندگی در بیماران جراحی بای پس عروق کرونر مؤثرند.
نقش ذهن آگاهی بر خوداستعلایی و بهزیستی فضیلت گرا با میانجی گری معنا در زندگی در تمرین کنندگان یوگا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان از دیرباز در پی یافتن معنا در زندگی بوده است که از میان روش های مختلف، تمرینات معنوی یکی از راههای رسیدن به معنا است. ذهن آگاهی یکی از همان تمرینات معنوی است. همچنین، خوداستعلایی و پرورش فضایل نیز همیشه از اهداف عالیه بشر بوده است. این پژوهش با هدف بررسی نقش ذهن آگاهی بر خوداستعلایی، معنا در زندگی و بهزیستی فضیلت گرا و ارائه مدل نهایی از روابط میان متغیرها انجام شد. در این پژوهش، تعداد 305 نفر از تمرین کنندگان فعال یوگا شامل 247 نفر زن و 58 نفر مرد شرکت کردند و نمونه گیری به صورت دردسترس انجام شد. شرکت کنندگان به پرسشنامه بهزیستی فضیلت گرا، مقیاس ذهن آگاهی، مقیاس خوداستعلایی و پرسشنامه معنا در زندگی پاسخ دادند. نتایج ارزیابی داده ها ازطریق مدل سازی معادلات ساختاری دلالت بر برازش مدل مفهومی پژوهش داشت و نشان داد ذهن آگاهی به صورت مستقیم بر معنا در زندگی، خوداستعلایی و بهزیستی فضیلت گرا تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین، در این مدل، ذهن آگاهی ازطریق نقش میانجی گر معنا در زندگی، اثر علّی مثبت و معناداری بر خوداستعلایی و بهزیستی فضیلت گرا داشت و میزان درخور توجهی از تغییرات آنها را تبیین کرد. درنهایت، یافته های این پژوهش بستری را برای شناخت بیشتر همبسته های حضور معنا در زندگی فراهم می کند و می تواند زمینه ساز شناخت بیشتر پژوهشگران از مؤلفه های مرتبط با معنا در زندگی باشد.
مقایسه تجربیات آزاردیدگی و خوردن ذهن آگاهانه در زنان دارای شاخص توده بدنی بالا با و بدون اختلال پرخوری و زنان دارای وزن بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه تجربیات آزاردیدگی و خوردن ذهن آگاهانه در زنان دارای شاخص توده بدنی بالا با و بدون اختلال پرخوری و زنان دارای وزن بهنجار بود. این پژوهش توصیفی، با طرح علی مقایسه ای انجام گرفت. جامعه پژوهش را زنان مراجع دو مرکز مشاوره تغذیه شهرستان رشت در سال 1400 تشکیل دادند. نمونه پژوهش شامل 179 آزمودنی (50 زن دارای شاخص توده بدنی بالا با اختلال پرخوری، 69 زن دارای شاخص توده بدنی بالا بدون اختلال پرخوری و 60 زن دارای وزن طبیعی) مراجعه کننده به این دو مرکز بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تشخیصی اختلالات خوردن استیک و همکاران (2000)، پرسشنامه ترومای دوران کودکی برنستاین و همکاران (2003) و پرسشنامه خوردن ذهن آگاهانه فرامسون و همکاران (2009) استفاده شد. داده ها با تحلیل کوواریانس یک و چندمتغیری به منظور کنترل سن تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تجربیات آزاردیدگی در زنان چاق و دارای اضافه وزن با اختلال پرخوری بیش از زنان بدون اختلال و در هر دو گروه بیشتر از زنان دارای وزن بهنجار است. زنان گروه دارای اختلال پرخوری نمرات خوردن ذهن آگاهانه کمتری نسبت به زنان بدون اختلال و هر دو گروه نمره پایین تری از زنان دارای وزن طبیعی داشتند. با توجه به یافته ها، تجربیات آزاردیدگی و خوردن ذهن آگاهانه نقش مهمی در آسیب شناسی چاقی، اضافه وزن و اختلال پرخوری دارند. بنابراین، طراحی برنامه های آموزشی/ درمانی با هدف کاهش پیامدهای روانشناختی آزاردیدگی و آموزش تکنیک های خوردن ذهن آگاهانه، می تواند راهگشا باشد.
اثربخشی آموزش مثبت نگری بر خودشفقتی و تنظیم هیجان در مردان وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف تعیین اثربخشی آموزش مثبت نگری بر خودشفقتی و تنظیم هیجان در مردان وابسته به مواد انجام شد. پژوهش از نوع مطالعات آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری و گروه کنترل بود. نمونه پژوهش به حجم 40 نفر از بین 123 مرد وابسته به مواد شهر اسلام شهر در سال 1398 به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های خودشفقتی رایس، پومایر، نف و وان گوچت و تنظیم هیجان گرانفسکی و کرایج را در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند . گروه آزمایش، طی 14 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش مثبت نگری قرار گرفت و گروه کنترل، آموزشی ندید. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس تک متغیری انجام گرفت. نتایج نشان دادند آموزش مثبت نگری به افزایش خودشفقتی و تنظیم هیجان در مرحله پس آزمون منجر شد و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز به افزایش خودشفقتی و تنظیم هیجان منجر شد که نشان دهنده تداوم اثربخشی آموزش مثبت نگری بود. با توجه به نتایج پژوهش، می توان از روش آموزش مثبت نگری برای مردان وابسته به مواد مراجعه کننده به کمپ های ترک اعتیاد برای بهبود خودشفقتی و تنظیم هیجان استفاده کرد.
تحلیل کتاب های هدیه های آسمان دورۀ ابتدایی نسبت به مؤلفه های شکوفایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکنون نظریه های مختلفی در زمینه شکوفایی مطرح شده است که در این بین مدل چندبعدی شکوفایی پرما از دیدگاه سلیگمن از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد. در این راستا افرادی که سطح بالایی از شکوفایی دارند، از نظر هیجانی و عملکرد در زندگی شخصی و اجتماعی خوب عمل می کنند و از هرگونه بیماری روانی به دور هستند؛ ازاین رو پژوهش حاضر با هدف تحلیل کتاب های هدیه های آسمان دوره ابتدایی نسبت به مؤلفه های شکوفایی با تأکید بر دیدگاه سلیگمن انجام شده است. روش پژوهش حاضر تحلیل محتوا می باشد، به این صورت که پس از مشخص کردن مؤلفه های مورد نظر به عنوان ملاک های تحلیل و تعیین هر پاراگراف به عنوان واحد تحلیل، با استفاده از روش ویلیام رومی به تحلیل داده ها پرداخته شد؛ همچنین از آزمون خی دو جهت مشخص کردن نیکویی برازش مؤلفه ها در محتوای مذکور استفاده گردید. اسناد مورد تحلیل این پژوهش کتاب های هدیه های آسمان دوره ابتدایی، حجم جامعه و نمونه پژوهش یکی بود. با توجه به ضریب درگیری (ISE= 0/74) به دست آمده از محتوای مورد بررسی می توان اظهار داشت که میزان توجه کتاب های هدیه های آسمان دوره ابتدایی به مؤلفه های شکوفایی در حد مطلوب و به صورت فعال بوده است؛ همچنین نتیجه حاصل از آزمون خی دو (Sig: 0/000، Chi-Square: 67.984 a ) نشان داد که بین مؤلفه های شکوفایی پرما تفاوت معناداری وجود دارد. به گونه ای که مؤلفه دستیابی با 11/10 درصد فراوانی دارای بیشترین فراوانی و مؤلفه روابط مثبت با 23/7 درصد فراوانی، کمترین فراوانی را به خود اختصاص داده اند.
تأثیر خوش بینی و قدردانی صفتی در تاب آوری دانشجویان: نقش واسطه ای قدردانی از خداوند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
22-34
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: تاب آوری از سازه های مهم و مطرح در روان شناسی مثبت است که به رشد فرد و کسب تجربه از شرایط نامطلوب اشاره دارد. تاب آوری توانمندی روان شناختی و درونی است که از انسان در مقابل ناملایمات زندگی محافظت و به حفظ بهداشت روان فرد به هنگام مواجهه با عوامل خطر کمک می کند. هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر خوش بینی و قدردانی صفتی بر تاب آوری با نقش واسطه ای قدردانی از خدا در دانشجویان دانشگاه تبریز بود. روش کار: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش تمامی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 98-1397 بود که از میان آنان 240 نفر با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای از دانشکده های ریاضی، مهندسی عمران و روان شناسی انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه خوش بینی شی یر و کارور، پرسش نامه قدردانی (GQ-6)، پرسش نامه قدردانی از خدا نیل کروز و پرسش نامه تاب آوری کانر-دیویدسون (CD-RISC) و برای تحلیل آماری داده ها از تحلیل مسیر استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که قدردانی صفتی (267/0=β) و قدردانی از خدا (308/0=β) به صورت مستقیم و قدردانی صفتی (147/0=β) و خوش بینی (038/0=β) به صورت غیرمستقیم و از مسیر قدردانی از خدا، 24 درصد از تاب آوری دانشجویان را پیش بینی کرده اند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، قدردانی صفتی و خوش بینی از طریق قدردانی از خداوند، تاب آوری دانشجویان را افزایش می دهد.
ملاک های سلامت معنوی در پنج ساحت انسان مبتنی بر آموزه های قرآن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
114-130
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سلامت معنوی یکی از ابعاد سلامت است که بر ابعاد دیگر تأثیر می گذارد. تعریف و درنتیجه ملاک های سلامت معنوی در جهان بینی های مختلف متفاوت است. پرسش این پژوهش این است که ملاک های سلامت معنوی از دیدگاه قرآن کدام است؟ روش کار: پژوهش حاضر از نوع تحلیل محتوا است که به نهی ها بر اساس وعده عذاب، ویل و تکرار و همچنین امرها بر اساس تکرار در قرآن دسته بندی و از امور زمان و مکان تجرید شده و درنهایت برای سلامت معنوی در ساحت های پنج گانه انسان ملاک هایی استخراج شده است. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: ملاک ها عبارت است از: ارزشمنددانستن عمر، پذیرش و رد گزاره ها با دلیل، پذیرش گزاره های مفید و رد گزاره های غیرمفید، یادگیری گزاره های مربوط، ایمان داشتن و کفرنداشتن، اعتقاد به توحید و پرهیز از شرک، اعتقاد به بازیچه بودن زندگی دنیا و حیات حقیقی آخرت، برابر و مثل هم دانستن انسان ها، برادر دانستن مؤمنان با هم، گمان بد نداشتن به دیگران و آیه دانستن طبیعت، حبّ خدا در دل داشتن، آرامش با یاد خدا، شادی نکردن به سبب دستاوردها و محزون نشدن به سبب ازدست دادن داشته ها، دوست داشتن ستایش برای کارهایی که انجام نداده است، دوست داشتن مردم، همدلی، حسادت نداشتن، کینه نداشتن، هم جهت بودن خواست انسان با خواست خدا، آخرت خواهی و دل نبستن به دنیا، خیرخواهی برای انسان های دیگر، دروغ نبستن به خدا، اذیت نکردن خدا و پیامبر، مسخره نکردن و با القاب بد صدانزدن، اشاعه ندادن فحشا، قول درست، بندگی کردن و اطاعت فرمان ها، بازنداشتن مردم از راه خدا، مدیریت قوا، نفاق نداشتن، فتنه نکردن برای انسان ها، حفظ مال مردم، نکشتن انسان ها، آزارنرساندن به انسان، عدالت ورزیدن، حمایت گری، آبادکردن زمین، فسادنکردن در زمین، اسراف و تبذیرنکردن، نکشتن و آزارنرساندن به حیوانات و کمک به آنها. نتیجه گیری: انسان هر چه بیشتر از سلامت معنوی برخوردار باشد میزان تحقق ملاک ها در وی بیشتر است. بنابراین، باید کوشید در جامعه انسان ها هر چه بیشتر به ملاک های یادشده آراسته شوند.