فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۴۱ تا ۳٬۳۶۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهداف: امروزه دانشگاه ها به دلیل ماهیت عملکردی خود به عنوان مراکز اصلی خلق و اشاعه دانش می توانند بیشترین بهره را از مدیریت دانش ببرند. در این راستا، برای اجرای موثر مدیریت دانش، بررسی اولیه برای پیاده سازی آن از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف از انجام این پژوهش سنجش وضعیت ""فرهنگ سازمانی""، ""ساختار سازمانی"" و ""زیرساخت فنّاوری اطلاعات"" در راستای پیاده سازی مدیریت دانش بود .
روش ها: این پژوهش توصیفی - پیمایشی در جامعه اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد (559 نفر) در سال تحصیلی 91-1390 به انجام رسید و 75 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برای مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه دوبخشی شامل سئوالات جمعیت شناختی و 50 گویه در سه زیربخش استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آزمون های T تک نمونه ای، تحلیل واریانس و فریدمن به کمک نرم افزار SPSS 17 استفاده شد.
یافته ها: میزان آمادگی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد برای پیاده سازی مدیریت دانش در همه ابعاد متوسط ارزیابی شد. در زیربخش های "" فرهنگ سازمانی""، "" ساختار سازمانی"" و "" زیرساخت فناوری اطلاعات"" بین دیدگاه اعضای هیات علمی با توجه به گروه های مختلف آموزشی و مرتبه علمی تفاوت معنی داری وجود نداشت. موثرترین و بااهمیت ترین شاخص ""فرهنگ سازمانی"" با رتبه 21/2 و کم اثرترین و کم اهمیت ترین شاخص ""زیرساخت فنّاوری اطلاعات"" با رتبه 80/1 بود.
نتیجه گیری: به نظر اعضای هیات علمی، میزان آمادگی پیاده سازی نظام مدیریت دانش در دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد در سطح متوسطی قرار دارد.
وضعیت یادگیری سازمانی و توانمندسازی پرستاران؛ دانشگاه علوم پزشکی تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: یادگیری سازمانی فرآیندی پویا ست که سازمان را قادر به سازگاری سریع با تغییرات می سازد . هدف از مطالعه حاضر، بررسی ارتباط دو مولفه یادگیری سازمانی و توانمندسازی از دیدگاه پرستاران به عنوان منابع بزرگ دانش سازمانی و انتقال دانش در بیمارستان ها بود.
روش ها: مطالعه توصیفی- همبستگی حاضر در جامعه 1200 نفری پرستاران 4 بیمارستان وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران در بازه زمانی مهرماه تا اسفندماه 1391 انجام گرفت. 310 پرستار به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه استاندارد دارای 3 بخش اطلاعات جمعیت شناختی، پرسش نامه 16سئوالی گومز و 20 سئوال پیرامون مولفه توانمندسازی کارکنان بود. تجزیه و تحلیل داده های با استفاده از نرم افزار SPSS 18 و آزمون های آماری همبستگی پیرسون، آزمون T مستقل و آنوا انجام شد.
یافته ها: میانگین مولفه یادگیری سازمانی در پرستاران مورد مطالعه، 73/0±99/2 و توانمندسازی 57/0±60/3 بود. قوی ترین همبستگی مولفه توانمندسازی با بُعد فضای باز و آزمایشگری (51/0=r) و ضعیف ترین همبستگی با بُعد دید سیستمی (39/0=r) بود. رابطه معنی داری بین مولفه توانمندسازی (023/0=p) و بعد فضای باز و آزمایشگری (005/0=p) با متغیر جنسیت وجود داشت. همچنین رابطه معنی داری بین بُعد دید سیستمی (015/0=p) و متغیر نوع استخدامی پرستاران مشاهده شد.
تأثیر تصویرسازی ذهنی بر پیشرفت عملکرد حرکتی ورزشکاران رشته ی ورزشی ایروبیک
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی حاضر با هدف بررسی تأثیر تصویرسازی ذهنی بر بهبود عملکرد حرکتی ورزشکاران رشته ی ایروبیک صورت گرفته است. در این مطالعه که از نوع مطالعات آزمایشی است؛ 40 دختر ورزشکار رشته ی ایروبیک با میانگین سنی 3/22 سال به طور داوطلبانه در طرح آزمایشی شرکت نمودند و به طور تصادفی در دو گروه تجربی و گواه گمارده شدند. طرح آزمایشی این پژوهش شامل 13 جلسه برنامه ی تصویرسازی ذهنی بود (3 روز در هفته و به مدت یک ماه)، که در پایان هر جلسه، تمرین فیزیکی تنها در مورد گروه تجربی اعمال شد. هر دو گروه تجربی و گواه در چهار نوبت پیش آزمون، میان آزمون، پس آزمون و پیگیری (دو ماه پس از اتمام مداخله) مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور ارزیابی آزمودنی ها از چک لیست عملکرد حرکتی که توسط مربی (محقق) و داور رشته ی ایروبیک در یک مقیاس ده درجه ای تنظیم شده بود، استفاده گردید؛ و به منظور تحلیل داده ها و خنثی نمودن اثر پیش آزمون از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد.مطابق با یافته های به دست آمده، تغییرات نمرات عملکرد حرکتی در ارزیابی های میان آزمون، پس آزمون و پیگیری، تغییرات معناداری نشان داد؛ در نتیجه می توان چنین استنباط نمود که تصویرسازی ذهنی می تواند بر پیشرفت عملکرد حرکتی تأثیر گذار باشد.
زیست نگاری و روایت فهم معلمان از نقش فلسفه تربیت در تحول عملکرد آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، روایت فهم درونی شده معلمان و مربیان از تجربه تحصیل در رشته «تاریخ و فلسفه تعلیم و تربیت» در راستای نقش فلسفه تربیت در تحول عملکرد آنان می باشد. برای دست یابی به این هدف از روش زیست نگاری و روایتی بهره گرفته شد و فهم دوازده نفر از معلمان و مربیان با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته، مصاحبه روایتی، گزارش های خودزیست نگاری، بازیابی و روایت شد. نتایج حاصل تحلیل روایت ها نشان داد که چنین فهمی، واجد دو روایت غم انگیز و روایت شوق آفرین درباره نقش فلسفه تربیت است. با تأمل در یافته های پژوهش، پیشنهادی هایی برای فیلسوفان و نظریه پردازان تربیت از یک سو و معلمان و مربیان آن، از سوی دیگر ارائه شد. اندکی دور شدن از کرسی نظریه پردازی انتزاعی دانشگاه، حضور در میدان پر ازدحام مدرسه و فهم ورزی زنده و پویای فیلسوفان و نظریه پردازان تربیت با دغدغه ها و مسائل عینی و ملموس فضای کلاس درس، اصل کلام این پژوهش در گفتگو با آنهاست. پرهیز از بی تأملی و روزمرگی و رو آوردن به فلسفه ورزی و نویسندگی، سخن دیگر این پژوهش در گفتگو با مربیان و معلمان می باشد.
بررسی تأثیر موسیقی بر اجرای فاکتورهای آمادگی جسمانی پسران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر عامل مداخلهگر بیرونی (انواع موسیقی) بر شاخصهای آمادگی جسمانی در پسران نوجوان است. به این منظور 30 پسر 9 تا 12 ساله با میانگین و انحراف استاندارد قد 40/2±8/133 سانتیمتر، وزن 97/2±6/35 کیلوگرم و شاخص تودة بدنی (BMI) 21/1±9/19 انتخاب شدند و با استفاده از روش تعادل مخالف در سه مرحلة اجرا در شرایط موسیقی ریتم تند، کند و کنترل (بدون موسیقی) به اجرای آزمونها پرداختند. از آزمونهای استقامت عضلانی، آزمونهای هماهنگی، چابکی و توان انفجاری استفاده شد. همچنین از موسیقی با ضرباهنگ تند ( bpm140- 135) و ضرباهنگ کند
( bpm120-115) استفاده شد. براساس تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی بانفرنی تغییرات نتایج آزمونهای استقامت عضلانی شامل شنای سوئدی، دراز و نشست و پرس سینه در هر سه مرحله معنیدار است (05/0P<). نتایج شنای سوئدی در مرحلة موسیقی تند و کند نسبت به مرحلة کنترل بهبود معنیداری را نشان داد (74/237=26و1F). در مورد نتایج آزمون دراز و نشست (12/528=26و1F) و استقامت قدرتی (60/81=26و1F) در هر دو گروه مداخله نسبت به گروه کنترل تفاوت معنیداری مشاهده شد (05/0P<). تغییرات نتایج آزمون هماهنگی در مراحل آزمون معنیدار است (01/0=P). آزمودنیها در مرحلة کنترل و شرایط بدون موسیقی نسبت به دو مرحلة تجربی عملکرد بهتری را نشان دادند (05/0P<). در آزمون چابکی تفاوت معنیداری بین سه مرحلة موسیقی کند، تند و کنترل مشاهده نشد (05/0P>). آزمون توان انفجاری در مرحلة موسیقی تند نسبت به مرحلة کنترل و موسیقی کند تغییرات معنیداری را نشان داد (38/553=26و1F و 05/0P<). در نهایت گوش دادن به موسیقی هنگام اجراهای استقامتی و قدرتی موجب افزایش کارایی اجرا میشود. احتمالاً موسیقی ریتم تند نیز در جلوگیری از بروز خستگی مرکزی مؤثر است. از سوی دیگر با توجه به نتایج تحقیق حاضر، موسیقی از هر نوع بر اجرای آزمون هماهنگی اثر منفی میگذارد و بر چابکی تأثیری ندارد.
نقش جهت گیری مذهبی در ساختار هویت فردی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئله تکوین هویت فردی از چالش های جدی جوامع امروزی است. در این میان، نقش مذهب در ساختار هویت هر فرد انکارناپذیر است. این پژوهش، با هدف بررسی رابطه بین جهت گیری مذهبی و هویت فردی و تعیین نقش این عامل در پیش بینی هویت پایدار انجام گرفت. نمونة آماری شامل 381 نفر (133 پسر و 248 دختر)، از بین دانشجویان دانشگاه های دولتی شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردید. ابزار اندازه گیری، گزارش پرسش نامه خودشناسی براساس جهت گیری مذهبی اسلامی و پرسش نامه هویت شخصی بود. یافته های پژوهش حاکی از این است که بین جهت گیری مذهبی با هویت فردی، رابطه ای معنادار و مثبت وجود دارد (0005>P). برطبق نتایج این پژوهش، 9/23 درصد هویت فردی، براساس جهت گیری مذهبی قابل تبیین است. به گونه ای که هم زیر مقیاس اخلاق و هم زیر مقیاس عقاید و مناسک پیش بینی کننده های معنی داری در تعیین هویت فردی به شمار می آیند. علاوه بر این، نتایج حاصل تفاوت معناداری را در جهت گیری مذهبی و هویت فردی بین دختران و پسران نشان داد؛ دختران نمرات بالاتری را نسبت به پسران در مقیاس جهت گیری مذهبی داشتند. همچنین، دختران در مقایسه با پسران هویت فردی شکل یافته تری را نشان دادند.
تأملی بر رویکردهای تربیت ارزشی: نگاهی به جایگاه تربیت ارزشی و تحول آن در نظام آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تأملی بر رویکردهای تربیت ارزشی با نگاهی به جایگاه تربیت ارزشی و تحول آن در نظام آموزش و پرورش ایران می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شد. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که تربیت ارزشی، جزء ذاتی تعلیم و تربیت محسوب شده و تربیت در قالب هر رویکردی باشد بر پایه استدلال و آزادی عمل به دانش آموزان، مجموعه ای از ارزش ها را منتقل می کند. همچنین، نتایج حاکی از خلأ وجودی جایگاه رویکردهای عمده ارزشی به خصوص تربیت اخلاقی در سند ملی آموزش و پرورش می باشد و نظام آموزش و پرورش ایران به منظور تحول ارزشی نیازمند آن است که به همان میزان که به تربیت دینی توجه دارد، به تربیت اخلاقی نیز به عنوان رویکردی مهم در قلمرو تربیت ارزشی توجه داشته باشد.
بررسی اثربخشی آموزش سخت رویی بر افکار خودکشی در گروهی از سربازان افسرده
حوزههای تخصصی:
مقدم ه: بیم اران افس رده از اف کار پیاپ ی خودکش ی رن ج
می برند،بدی ن دلیل افس ردگی میتواند کش نده باش د. همچنین افس ردگی در بوج ود آم دن اختلاالت جس مانی ب ه خص وص بیماریه ای قلب ی - عروق ی نقش بس زایی دارد. ای ن مطالعه با هدف بررس ی اثربخش ی آموزش س خت رویی بر افکار خودکش ی در گروه ی از س ربازان افس رده انج ام گرف ت.
روش: پژوهش حاضر، یک مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی بود که به صورت پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد.دراین مطالعه تأثیر آموزش سخت رویی به عنوان متغیر مستقل بر افکار خودکش ی سربازان افسرده مورد مطالعه قرار گرفت. آزمودنی ها 24 نفر بودند که به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند؛ سپس به گروه آزمایش در طی 10 جلسه یک ساعته همراه با تکلیف، مؤلفه های سخترویی (تعهد، کنترل و چالش) آموزش داده ش د.متغیر افکار خودکش ی در شرایط پیش و پس آزمون با مقیاس افکار خودکش ی بک اندازه گیری
ش د. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج: یافته ها نش ان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در
ش رایط پیش از درمان تفاوت معناداری در متغیرهای وابس ته
پژوهش وجود نداش ت اما پس از اج رای روش درمانی، تفاوت معناداری در افکار خودکشی سربازان افسرده دیده شد.
بحث: آموزش مؤلفه های سخت رویی میتواند در کاهش میزان
افکار خودکش ی سربازان افسرده مؤثر باشد. بنابراین میتوان از بسته آموزشی سخت رویی به عنوان یک مکمل درمانی مفید، در طرحهای مبارزه با خطر خودکشی بهره جست.
رضایتمندی زناشویی، رضایتمندی شغلی و نیرومندی «من» در نیروهای نظامی: بررسی نقش متغیرهای واسطه ای
حوزههای تخصصی:
مقدمه:هدف از انجام پژوهش حاضر بررس ی نقش واس طه ای
نیرومن دی «م ن» در رابطه بی ن رضایتمندی زناش ویی و
رضایتمندی شغلی بود.
روش: این مطالعه توصیفی- همبس تگی بر روی مجموعا 330
نفر از کارکنان نظامی انجام ش د.ابزارهای مورد اس تفاده در این پژوهش پرسشنامه نیرومندی «م ن»، پرسشنامه رضایت زوجی و پرسش نامه رضایتمندی شغلی بود. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون برای تعیین معنادار بودن رابطه ها و همچنین تحلیل رگرس یون به منظور بررس ی نقش متغیرهای واسطه ای استفاده شد.
نتایج: نتایج نشان داد که بین نیرومندی «م ن»، رضایت زوجی
و رضایتمندی شغلی رابطه مثبت معنادار (p
اشرافیگری، سبکی ناپسند برای زندگی (با تأکید بر بیانات مقام معظم رهبری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشرافیگری برای مدلی از زندگی به کار برده میشود که در آن شخص سعی میکند به روش اشراف زندگی کند و مناسبات اجتماعی خود را بر اساس روش اشرافی برقرار کند. در این مقاله با استفاده از روش تحلیل محتوای متنی به بررسی سبک زندگی اشرافی با تأکید بر بیانات مقام معظم رهبری در محورهای واژه شناسی، عوامل، انواع، آثار و پیامدهای اشرافیگری پرداخته میشود. این پژوهش نشان می دهد اشرافیگرى نوعی بیمارى است. مشى اشرافى گرایانه براى مسئولان کشور، ضعف به شمار مى آید. اگر دیگران اشرافیگری را لازمه رسیدن به مقامات عالیه ى کشور مى دانند، در نظام اسلامى، این ها نه تنها لازمه ی آن نیست، بلکه ضعف هم محسوب مى شود. جامعه ای که به این آسیب دچار شود حتماً به انحطاط کشیده خواهد شد.
رابطه تیپ های شخصیتی A و B با درگیری شغلی در اعضای هیات علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: پژوهش حاضر با هدف شناسایی رابطه تیپ های شخصیتی (A وB) با میزان درگیری شغلی در اعضای هیات علمی انجام شد. روش تحقیق به کار رفته بر مبنای مفروضه تحقیقات همبستگی بود. جامعه آماری متشکل از کلیه اعضای هیات علمی زن و مرد دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول بود. حجم نمونه مورد مطالعه (66 نفر) بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های الف) درگیری شغلی کانونگو و ب) پرسشنامه تیپ های شخصیتی A وB بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های ضریب همبستگی ساده، رگرسیون و آزمون t برای گروه های مستقل استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که بین تیپ شخصیتی A و درگیری شغلی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. اما بین تیپ شخصیتی B و درگیری شغلی رابطه معنی داری وجود ندارد. مقایسه اساتید زن و مرد از نظر سطح درگیری شغلی نشان داد که بین این دو گروه تفاوت معناداری وجود ندارد. نتایج اهمیت نقش ویژگی های شخصیتی را در درگیری شغلی اساتید خاطر نشان می سازد.
اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر رویکرد پردازش اطلاعات شناختی (CIP)، بر کاهش تفکرات ناکارآمد شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر رویکرد پردازش اطلاعات شناختی (CIP) بر کاهش تفکرات ناکارآمد در تصمیم¬گیری شغلی است.که پس از بررسی ویژگی¬های روان¬سنجی ابزار گردآوری اطلاعات (سیاهه تفکرات شغلی؛ (CTI، بر روی 520 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی کرمان، تعداد 40 نفر از دانشجویان رشته علوم اجتماعی به¬صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایشی (20 نفر) و گواه (20 نفر) گمارده شدند. طرح پژوهش نیمه¬آزمایشی به¬صورت پیش¬آزمون–پس¬آزمون می¬باشد. گروه آزمایشی طی 5 جلسه در مشاوره شغلی گروهی به¬روش رویکرد پردازش اطلاعات¬شناختی (CIP) شرکت کردند. به¬منظور تعیین میزان تفکرات ناکارآمد شغلی، همه اعضای دو گروه قبل و بعد از اجرای جلسات مشاوره گروهی از طریق سیاهه تفکرات شغلی (CTI) ارزیابی شدند. تفاوت نمرات تفکرات ناکارآمد شغلی بین دو گروه آزمایش و گواه به¬روش تحلیل کواریانس ANCOVA و تحلیل کواریانس چند متغیری MANCOVA مقایسه گردید. نتایج نشان داد که نمرات تفکرات شغلی ناکارآمد در گروه آزمایشی به میزان معناداری کاهش پیدا کرده است. این کاهش هم در نمره کل تفکرات ناکارآمد شغلی و خرده¬مقیاس های آن¬که شامل سردرگمی در تصمیم گیری، اضطراب تعهد، و تعارضات بیرونی می باشد، به¬وجود آمد. این نتایج بعد از 4 هفته پیگیری مجدداً بررسی شد که نتایج حاکی از ثبات نسبی تغییرات ایجاد شده در افراد مورد بررسی می¬باشد. براساس این نتایج رویکرد پردازش اطلاعات شناختی می تواند روش موثری در کاهش تفکرات ناکارآمد شغلی باشد.
تأثیر رغبت های شغلی شخصیتی بر گرایش کارآفرینانه جویندگان کار ساکن شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر رغبت های شغلی – شخصیتی بر گرایش کارآفرینانه است. تیپ های شغلی – شخصیتی در این تحقیق عبارتند از: تیپ واقع گرا، جستجوگر، هنری، اجتماعی، متهور و قراردادی و گرایش کارآفرینانه شامل مؤلفه های خطرپذیری، نوآوری، پیشگامی، رقابت جویی و استقلال می باشد. در این پژوهش، روش پژوهش پس رویدادی از نوع طرح های همبستگی است و جامعه آماری موردنظر در این پژوهش جویندگان کار ساکن شهر تهران می باشند که در نیمه اول سال 1390 به صندوق مهر امام رضا (ع) مراجعه کرده اند که از طریق فرمول کوکران حجم نمونه 81 نفر به دست آمد. نمونه ها به روش تصادفی ساده انتخاب شدند و به پرسشنامه رغبت های شغلی – شخصیتی و گرایش کارآفرینانه پاسخ دادند. در ادامه به منظور تحلیل داده ها از شاخص های آماری آزمون T، تحلیل واریانس و رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که داشتن تیپ اجتماعی بر گرایش کارآفرینانه اثر دارد.
رابطه باور های خودکارآمدی ، تفکر تأملی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان خانواده های ایثارگر
حوزههای تخصصی:
مقدمه : پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه باور های خودکارآمدی و تفکر تأملی با پیشرفت تحصیلی انجام شد.
روش: نمونه تحقیق 354 نفر از دانشجویان پسر و دختر خانواده های ایثارگر رشته علوم انسانی دانشگاه ها بودند که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. جهت ارزیابی خودکارآمدی دانشجویان از خرده مقیاس باور های خود کارآمدی پرسشنامه راهبرد های انگیزشی برای یادگیری استفاده شد و پرسشنامه تفکر تأملی کمبر(2000) برای ارزیابی تفکر تأملی مورد استفاده قرار گرفت. معدل دانشجویان در پایان ترم تحصیلی نیز به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی آنان در نظر گرفته شد.
نتایج : نتایج نشان داد که رابطه معنا داری بین خود کار آمدی، تفکر تأملی و پیشرفت تحصیلی وجود دارد. در مقایسه دو جنس تنها میانگین نمرات تفکر تأملی دختران به نحو معنا داری از میانگین نمرات پسران بیشتر بود و در دو متغیر دیگر ، تفاوت معنا داری بین میانگین نمرات مشاهده نگردید.
بحث: یافته های این مطالعه همگام باسایر مطالعات انجام شده در گذشته حاکی از آن است که رابطه معناداری بین خود کار آمدی ، تفکر تأملی و پیشرفت تحصیلی وجود دارد.دربین متغیرها تنها رابطه معنادار بین تفکر تأملی وجنسیت مشاهده شد که بیانگرتاثیربیشتر تفکر تاملی بر دختران نسبت به پسران است .
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر خودتوانمند سازی اجتماعی دانش آموزان پسر با اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر خودتوانمندسازی اجتماعی دانش آموزان پسر با اختلال ریاضی بود.
روش: از جامعه آماری دانش آموزان پسر 13 تا 15 ساله با اختلال ریاضی که در سال تحصیلی 91-1390 در مراکز اختلال یادگیری شهرستان های تهران مشغول به تحصیل بودند، 40 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب و در یکی از 2 گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 20 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش در 9 جلسه 50 دقیقه ای (هفته ای یک جلسه) در زمینه مهارت های زندگی آموزش دریافت کرد؛ ولی گروه کنترل در این جلسات شرکت نکردند. تمامی آزمودنی ها پیش و پس از مداخله آموزشی، پرسشنامه خودتوانمندسازی اجتماعی را تکمیل کردند. داده های حاصل از پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که آموزش مهارت های زندگی اثر معناداری بر خودتوانمندسازی اجتماعی دانش آموزان با اختلال ریاضی دارد. همچنین نتایج، بیانگر اثر مثبت و معنادار آموزش مهارت های زندگی بر مهارت های شناختی، رفتاری، کفایت هیجانی و آمایه انگیزشی در دانش آموزان با اختلال ریاضی بود.
نتیجه گیری: آموزش مهارت های زندگی می تواند خودتوانمندسازی اجتماعی دانش آموزان پسر با اختلال ریاضی را بهبود بخشد.
بررسی رابطه ساده و چندگانه بین سبک زندگی با تعالی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت سبک زندگی و نقش آن در رفتارهای فردی، اجتماعی و خانوادگی که می تواند در ارتقاء و تعالی بخشی خانواده مؤثر واقع شود، این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین ابعاد سبک زندگی و تعالی خانواده در شهر اصفهان انجام شد. روش: این تحقیق از نوع همبستگی است. جامعه آماری خانواده های شهر اصفهان در سال 1390 بودندکه از بین آن ها 360 نفر (180 زوج) با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت است از: پرسشنامه سبک زندگی لعلی و عابدی (1390) و پرسشنامه کارآمدی خانواده از دیدگاه اسلام صفورایی (1388) بودند. داده های حاصل به روش همبستگی و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد بین ابعاد سبک زندگی و تعالی خانواده همبستگی مثبت و معنی دار وجود داشت. بدین ترتیب که از بین ابعاد سبک زندگی در گام اول، سلامت اجتماعی، 42/0 در گام دوم سلامت اجتماعی و سلامت روحانی 46/0 و در گام سوم سلامت اجتماعی، سلامت روحانی و سلامت روان شناختی 49/0 با تعالی خانواده همبستگی چندگانه معناداری داشتند. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد ابعاد سبک زندگی به ویژه سلامت اجتماعی، سلامت روحانی و سلامت روان شناختی با تعالی خانواده رابطه دارد. لذا مشاوران برای اصلاح و تغییر سبک زندگی خانواده بیشتر بر ابعاد اجتماعی و روحانی و جنبه های روان شناختی سبک زندگی تأکید نمایند.
اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی بر بهبود کیفیت زندگی زنان متأهل
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه ""اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی بر بهبود کیفیت زندگی زنان متأهل"" طراحی و اجرا شد. طرح این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه می باشد. نمونه شامل 30 نفر از زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره مهر قم بودند که به عنوان نمونه در دسترس انتخاب شدند و 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه قرار گرفتند. پرسشنامه کیفیت زندگی Whoqol-brief را در دو نوبت به عنوان پیش آزمون و پس آزمون تکمیل نمودند. آموزش مهارت های ارتباطی طی 8 جلسه 2 ساعته به مدت 2 ماه بر روی گروه آزمایش انجام گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دهنده ی افزایش میانگین نمرات کیفیت زندگی در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه می باشد. بررسی میانگین نمرات مؤلفه های کیفیت زندگی به طور جداگانه در دو گروه آزمایش و گواه بیانگر آن است آموزش مهارت های ارتباطی بر مؤلفه های سلامت روانی و محیط تفاوت معنی داری را نشان می دهند. در حالی که در میانگین مؤلفه های سلامت جسمانی و روابط اجتماعی تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
تاثیر آرایش تمرین انتقالی بر تداخل زمینه ای در یادگیری مهارت های بدمینتون ( سرویس بلند، تاس دفاعی ، بک هند تاس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تداخل زمینه ای به عنوان تداخل در عملکرد و یادگیری تعریف می شود که از تمرین کردن یک تکلیف در یک زمینه از دیگر تکالیف بوجود می آید. تمرین انتقالی نوعی از آرایش تمرین است که با بسته های تمرینی بزرگ مسدود شروع شده و کم کم با کوچکتر شدن بسته های تمرینی به تمرین تصادفی تبدیل شده و با تمرین کاملا تصادفی پایان می یابد. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر "" آرایش تمرین انتقالی"" بر تداخل زمینه ای در یادگیری مهارت های سه گانه بدمینتون بود. روش پژوهش حاضر بصورت نیمه تجربی و از یک طرح شامل سه گروه تجربی استفاده شد. آزمودنی ها 30 دانشجوی دختر رشته تربیت بدنی دانشگاه ارومیه (سن3/1 ±19) که بصورت داوطلبانه در طرح شرکت کردند. آزمودنی ها سه مهارت بدمینتون: سرویس بلند(فورهند)، ضربه فورهند بالای سر (تاس دفاعی) و ضربه بک هند بالای سر ( بک هند تاس) را طی ده جلسه تمرین کردند. هر فرد، در هر جلسه 15 تلاش از هر مهارت و جمعا 45 کوشش را تمرین کرد. گروه مسدود تمام کوشش ها را به صورت مسدود تمرین کردند. گروه تصادفی به صورت تصادفی از هر سه مهارت به شکلی که در یک ردیف دو مهارت مشابه، پشت سر هم تکرار نشود ، تمرین کردند. گروه آرایش تمرین انتقالی در سه جلسه اول بصورت مسدود، سه جلسه دوم بسته های 5 تایی تصادفی و سه جلسه سوم بسته های 3 تایی تصادفی و یک جلسه آخر را به صورت کاملا تصادفی تمرین کردند. عملکرد گروهها در هر جلسه ثبت شد. در پایان،
آزمون های ملاک شامل یادداری آنی و به فاصله 48 ساعت بی تمرینی یادداری تاخیری انجام شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر، تحلیل شدند. نتایج نشان داد در دوره اکتساب تفاوت بین گروه ها معنی دار نبود
(48/0 = P)، اما کنش متقابل (جلسات تمرینی × گروه ها) معنی دار بود (001/0 = P). در آزمون یادداری آنی، فقط تفاوت بین گروه های مسدود و تصادفی با برتری مسدود، معنی دار بود (005/0 = P). در آزمون یادداری تاخیری هر دو گروه تصادفی و انتقالی به طور معنی داری عملکرد بهتری نسبت به گروه مسدود داشتند (001/0 = P). گروه انتقالی عملکرد بهتری نسبت به گروه تصادفی داشت و این تفاوت از نظر آماری معنی دار بود (043/0 = P).
مدلیابی معادلات ساختاری یادگیری وابسته به شغل با تقاضای شغلی برای یادگیری:بررسی نقش واسطه ای نیاز به پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه پژوهشی برای بررسی نقش واسطه ای نیاز به پیشرفت در رابطه بین تقاضای شغلی برای یادگیری و یادگیری وابسته به شغل بود. در این مطالعه علّی همبستگی از مدل رگرسیون چندگانه و مدل معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را همه مدیران و رؤسای ادارات تربیت بدنی استان های اصفهان، فارس و یزد تشکیل دادند. نمونه این مطالعه 248 مدیر بود که به روش تصادفی منظم و با استفاده از فرمول حجم نمونه کوهن و همکاران (2000) انتخاب شدند. ابزار اصلی گردآوری اطلاعات این پژوهش براساس پرسشنامه لون و کاسیمیر (2008) است که شامل سه مقیاس تقاضای شغلی برای یادگیری، یادگیری وابسته به شغل و نیاز به پیشرفت است. یافته ها نشان دهنده رابطه معنادار تقاضای شغلی برای یادگیری با یادگیری وابسته به شغل است. همچنین رابطه این دو متغیر با نیاز به پیشرفت مثبت ومعنادار بوده است. نقش واسطه ای نیاز به پیشرفت در رابطه با یادگیری وابسته به شغل و تقاضای شغلی برای یادگیری نیز در این پژوهش تأیید شد. یافته های رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که تقاضای شغلی برای یادگیری در حضور نیاز به پیشرفت 16 درصد واریانس یادگیری وابسته به شغل را تبیین می کند. در پایان مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد ومدل مذکور برازش شد.