فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۶۱ تا ۲٬۸۸۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطة سبک های رهبری مدیران با یادگیری سازمانی در مدارس مقطع متوسطة شهرستان ری است. این پژوهش از نوع توصیفی– همبستگی بوده و جامعة آماری آن معلمان و کادر اجرایی دبیرستان های دخترانه و پسرانة شهرستان ری است و 738 دبیر از میان 1792 نفر به عنوان نمونة پژوهش در نظر گرفته شدند. برای تعیین سبک رهبری و یادگیری سازمانی از دو پرسشنامة محقق ساخته استفاده شد. برای تعیین پایایی از تحلیل عاملی و روش لوپ استفاده شد و در نهایت، پایایی محاسبه شده برای پرسشنامة سبک رهبری به روش آلفای کرونباخ 87/0 و برای پرسشنامة یادگیری سازمانی 94/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، روش آمار توصیفی و آمار استنباطی(رگرسیون چندگانه به روش گام به گام و ضریب همبستگی پیرسون) به کار گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد بین سبک های رهبری مدیریتی، مشارکتی، تبادلی، اخلاقی، پست مدرن، و اقتضایی با یادگیری سازمانی رابطة معنادار و مثبت وجود دارد و این متغیرها در مجموع 63 درصد واریانس یادگیری سازمانی را تبیین می کنند. رهبری مشارکتی بیشترین سهم را در تبیین یادگیری سازمانی دارد(45 درصد). به بیان دیگر، مدارسی که مدیر آنها دارای سبک رهبری مشارکتی است، از یادگیری سازمانی در حد مطلوبی برخوردار هستند.
تاثیر روان درمانی مثبت نگر بر علائم افسردگی و توانمندی های منش در بیماران مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر روان درمانی مثبت نگر بر افسردگی و توانمندی های منش افراد مبتلا به بیماری سرطان بود. در قالب یک طرح نیمه آزمایشی همراه با گروه کنترل و ارزیابی به صورت پیش آزمون و پس آزمون، 58 آزمودنی از میان کلیه بیماران مبتلا به بیماری سرطان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از جمعیت نمونه به طور تصادفی ۱۵ نفر در گروه آموزشی مثبت نگر و ۱۵ نفر در گروه کنترل(لیست انتظار) قرار گرفتند. مداخله این پژوهش (درمان مثبت نگر) شامل ۸ جلسه ۱۲۰ دقیقه ای بود که به شکل گروهی و هفتگی برگزار شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس شادکامی- افسردگی آکسفورد ( OHDQ ) و همچنین مقیاس توانمندی ها و فضایل منش لینلی و همکاران ( VIA-IS ) بود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان مثبت نگر در کاهش افسردگی، افزایش توانمندی ها و فضائل منش، افزایش سطح زندگی معنادار، زندگی لذت بخش و متعهدانه افراد مبتلا به سرطان مؤثر بوده است.
نقش واسطه ای خود کارآمدی و خوش بینی در رابطه میان رضایت زناشویی و رضایت از زندگی زنان آموزگار شهر نهاوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رضایت زناشویی،خود کارآمدی و خوش بینی نقش برجسته ای در تجربه رضایت زندگی دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای خود کارآمدی و خوش بینی در رابطه میان رضایت زناشویی و رضایت از زندگی آموزگاران زن شهرستان نهاوند است. روش پژوهش از نوع تحلیل مسیر است. جامعه آماری را همه آموزگاران زن متأهل شهرستان نهاوند که دربرگیرنده 612 نفر بودند و در سال تحصیلی 94- 93 مشغول به تدریس بودند، تشکیل می دهد. اندازه نمونه پژوهش بر پایه به کارگیری جدول مُرگان 240 نفر بوده است. روش نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای است. گردآوری داده ها با به کارگیری ابزارهای رضایت از زندگی، رضایت مندی زناشویی هادسون، خود کارآمدی عمومی شوارتزر و خوش بینی انجام شده است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفت. اطلاعات به دست آمده از طریق رگرسیون، همبستگی پیرسان و تحلیل مسیر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.نتایج همبستگی پیرسان نشان داد که میان همه متغیرهای پژوهش همبستگی معنی داری (05/0> P) وجود دارد. نتایج رگرسیون گام به گام روشنگر آن بود که دو متغیر خود کارآمدی و خوش بینی در رابطه میان رضایت زناشویی با رضایت از زندگی نقش واسطه ای دارند. نتایج تحلیل مسیر نیز برای اثر مستقیم رضایت زناشویی بر رضایت از زندگی برابر با 221/0 برآورد شد. بررسی اثر غیرمستقیم رضایت زناشویی بر رضایت از زندگی از طریق نقش واسطه ای دو متغیر خود کارآمدی و خوش بینی نیز رویهمرفته 287/0 برآورد شد که سهم خود کارآمدی در این اثر 17/0 و سهم خوش بینی 11/0 است. با توجه به یافته های پژوهش حاضر، روانشناسان و مشاوران خانواده می توانند با آموزش خوش بینی و خود کارآمدی و بالا بردن آن ها در زوجین، منجر به افزایش رضایت زندگی و رضایت زناشویی آنان شوند. همچنین بالا بردن رضایت زناشویی در بالا بردن رضایت از زندگی زوجین نیز کارساز است.
پیش بینی بلوغ شغلی بر اساس سبک های هویت و دین داری در میان دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین سبک های هویت و دین داری با بلوغ شغلی در میان دانشجویان بود. بدین منظور، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 400 نفر از دانشجویان دانشگاه علّامه طباطبائی در سال تحصیلی 93-92 انتخاب شدند و به سه پرسش نامه سبک های هویت (ISI-6G) برزونسکی (1998)، عمل به باورهای دینی (معبد) گلزاری (1379) و بلوغ شغلی ساویکاس و پرفلی (2011) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که بین سبک های هویت و دین داری، با بلوغ شغلی در سطح 01/0p< رابطه مثبت معنادار وجود دارد. تعهد هویت پیش بینی کننده اصلی (به صورت مثبت) و سبک هویت سردرگم/ اجتنابی پیش بینی کننده (به صورت منفی) برای بلوغ شغلی است. دین داری در بعد انجام واجبات، بلوغ شغلی را پیش بینی می کند. علاوه بر این، سبک هویت هنجاری و تعهد هویت، سهم بالایی در پیش بینی دین داری و ابعاد آن به صورت مثبت دارند. از یافته های این تحقیق می توان راهبردهایی جهت غنابخشی به وضعیت هویتی جوانان از طریق تعمیق باورهای دینی و نیز آموزش و کمک به ارتقای سطح بلوغ شغلی آنان استخراج نمود.
رابطه میزان عمل به باورهای دینی و جهت گیری مذهبی با شادکامی در دانشجویان دختر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی رابطه میزان عمل به باورهای دینی و جهت گیری مذهبی، با شادکامی در دانشجویان دختر بود. برای دستیابی به اهداف پژوهش، 247 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه های دولتی تهران، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. هر دانشجو پرسش نامه شادکامی آکسفورد، جهت گیری مذهبی آلپورت و راس و عمل به باورهای دینی (معبد 1) را تکمیل کرد. بررسی رابط متغیرها با ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین شادکامی و میزان عمل به باورهای دینی و تمامی خرده آزمون های آن، بین شادکامی و جهت گیری مذهبی درونی، رابطه مثبت و معنی داری و بین شادکامی و جهت گیری مذهبی بیرونی، رابطه منفی و معنی دار وجود دارد. در تحلیل رگرسیون چندمتغیری، به روش ورود فقط خرده آزمون های عمل به واجبات با شادکامی رابطه مثبت و عمل به فعالیت های مذهبی با شادکامی رابطه منفی داشتند. به نظر می رسد، مذهب احساس معنی دار بودن زندگی را به انسان داده و مروج زندگی سالم است.
اثربخشی معنویت درمانی گروهی بر افزایش تاب آوری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مطالعات معنوی در روان شناسی، موضوعی اساسی است و توجه به آن، در بسیاری از کشورها در حال افزایش است. این پژوهش، با هدف تعیین اثربخشی معنویت درمانی بر افزایش تاب آوری در دانشجویان انجام گرفت. برای انجام پژوهش، از بین کلیه دانشجویان دانشکده فنی و حرفه ای سماء شهر کرمانشاه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده نمونه ای، با حجم50 نفر (24 نفر گروه آزمایش و 26 نفرگروه کنترل) انتخاب گردید. پژوهش آزمایشی، از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. افراد گروه آزمایش ده جلسه در مداخلات معنویت درمانی گروهی شرکت کردند. پرسش نامة تاب آوری کونور و دیویدسون، به عنوان ابزار گردآوری داده ها استفاده گردید. داده های به دست آمده با روش آماری کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد، تفاوت بین میانگین نمرة تاب آوری در مرحله پس آزمون در گروه آزمایش و کنترل با کنترل متغیر پیش آزمون، معنی دار بوده است. با توجه به نتایج به دست آمده، می توان گفت: معنویت درمانی گروهی در افزایش تاب آوری دانشجویان به طور چشم گیری مؤثر بوده است.
روان شناسی اسلامی؛ اسلامیزه کردن روان شناسی یا تئوریزه کردن معارف اسلامی؟
حوزههای تخصصی:
رابطه علی رهبری سازمانی با چابکی سازمانی: نقش میانجی گر رضایت شغلی و تعهد سازمانی در شرکت ملی حفاری ایران
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه علی رهبری سازمانی با چابکی سازمانی با توجه به نقش میانجی گر رضایت شغلی و تعهد سازمانی بود. طرح پژوهش از نوع توصیفی و مبتنی بر الگویابی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 325 نفر از کارکنان شرکت ملی حفاری ایران بود. 176 شرکت کننده در پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از چهار پرسشنامه رهبری سازمانی، چابکی سازمانی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی استفاده شد. یافته ها بیانگر برازش الگوی پیشنهادی با داده ها بود. نتایج همچنین نشان دادند رهبری سازمانی از طریق رضایت شغلی و تعهد سازمانی تأثیر مثبت و معنی داری بر چابکی سازمانی داشت. معنی داری مسیرهای مستقیم رهبری سازمانی بر رضایت شغلی، تعهد سازمانی و چابکی سازمانی و نیز رضایت شغلی و تعهد سازمانی بر چابکی سازمانی نیز مورد حمایت قرار گرفت.
اثربخشی معنویت درمانی بر کیفیت زندگی دختران دبیرستانی شاهد و ایثارگر
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۶ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۲۳
5 - 16
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی معنویت درمانی بر کیفیت زندگی دختران دبیرستانی شاهد و ایثارگر بود. روش: پژوهش حاضر به شیوه نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری این پژوهش تمامی دانش آموزان دختر دبیرستانی فرزند شاهد و ایثارگر در سال تحصیلی92-1391 در شهر اصفهان بود که از میان آنان تعداد 30 نفر به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه جمعیت شناختی و پرسشنامه کیفیت زندگی بود. پس از اعمال مداخله پس آزمون و بعد از 4 ماه آزمون پیگیری اجرا شد. نتایج: داده ها با استفاده از نرم افزار 20 - SPSS و آزمون آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد که ارائه مداخله مبنی بر معنویت درمانی باعث افزایش 55/9% کیفیت زندگی در مرحله پس آزمون و 57% آن در مرحله پیگیری شد (p>0/05 ). بحث: براساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت ارائه مداخله مبنی بر معنویت درمانی بر کیفیت زندگی موثر بوده است؛ لذا می توان از این مداخله در جهت بالا بردن کیفیت زندگی در دانش آموزان استفاده کرد.
مقایسه ی ادراک درد، راهبردهای مقابله با درد و خودکارآمدی درد در زنان ورزشکار و غیر ورزشکار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: درد، تجربه ی حسی ناخوش آیندی است که در برابر آسیب جسمی واقعی یا بالقوه به وجود می آید. ورزش، یکی از عوامل تاثیرگذار بر درد است. هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی ادراک شدت درد، راهبردهای مقابله با درد و خودکارآمدی درد در زنان ورزشکار و غیر ورزشکار است.
روش کار: اینمطالعه به روش علی–مقایسه ای بر روی 60 نفر زن ورزشکار حرفه ای و 60 نفر زن غیر ورزشکار از دانشجویان سال تحصیلی 93-1392، دانشگاه شیراز صورت گرفته که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش پرسش نامه ی درد مک گیل، خودکارآمدی درد و راهبردهای مقابله با درد بوده اند. داده ها از طریق آمار توصیفی، آزمون لوین و تحلیل واریانس چندمتغیری و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 16 مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد که زنان ورزشکار نسبت به زنان غیر ورزشکار ادراک درد پایین تر (003/0=P) و خودکارآمدی درد بالاتری (001/0P<) دارند. به علاوه این زنان از راهبردهای مقابله ی توجه برگردانی، تفسیر مجدد از درد، نادیده انگاشتن، امیدواری یا دعا، گفتگو با خود و افزایش فعالیت به میزان بیشتری (001/0P<) استفاده می کنند. این در حالی است که زنان ورزشکار کمتر از زنان غیر ورزشکار به فاجعه آفرینی درد (003/0=P) می پردازند.
نتیجه گیری: بنا بر نتایجاین پژوهش، ورزش بر تجربه ی ادراک درد، خودکارآمدی درد و استفاده از راهبردهای مقابله با درد در زنان، موثر است.
پیش بینی اشتیاق تحصیلی براساس هوش معنوی و سرسختی روان شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: پیشرفت تحصیلی و موفقیت تحصیلی دانشجویان، از مسایل مورد توجه مدیران آموزشی دانشگاه هاست که یکی از عوامل کلیدی موثر در آن، اشتیاق تحصیلی است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اشتیاق تحصیلی براساس هوش معنوی و سرسختی روان شناختی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بیرجند انجام شد.
ابزار و روش ها: در این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی- همبستگی، 165 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بیرجند در سال تحصیلی 95-1394 براساس جدول مورگان و به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه های مقیاس هوش معنوی، مقیاس سرسختی روان شناختی اهواز و مقیاس اشتیاق تحصیلی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 22 و توسط آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون به شیوه همزمان و آزمون T مستقل انجام شد.
یافته ها: رابطه اشتیاق تحصیلی با متغیرهای هوش معنوی (10/0=r) و سرسختی روان شناختی (21/0=r) مثبت و معنی دار بود (01/0p<). متغیرهای هوش معنوی و سرسختی روان شناختی با هم 16/0 واریانس اشتیاق تحصیلی را پیش بینی می کردند و از بین مولفه های هوش معنوی، تنها مولفه های تفکر انتقادی وجودی و آگاهی متعالی، توانایی پیش بینی اشتیاق تحصیلی را داشتند.
نتیجه گیری: اشتیاق تحصیلی بر مبنای هوش معنوی و سرسختی روان شناختی قابل پیش بینی است.
رابطه ذهن آگاهی با رضایت زناشویی در زنان و مردان متاهل شاغل در مدیریت بهزیستی استان کردستان
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه ذهن آگاهی با رضایت زناشویی بود. روش: این مطالعه از نوع همبستگی بوده که جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان و مردان متاهل شاغل در مدیریت بهزیستی استان کردستان در سال 94 که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 66 نفر برآورد شد و بصورت سرشماری این شرکت کنندگان انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (ENRICH) فرم کوتاه، پرسشنامه 14 گویه ای ذهن آگاهی فرایبورگ (2006) استفاده شد. یافته ها: جهت تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیِرسون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دادند که بین ذهن آگاهی کارکنان متاهل و رضایت زناشویی آنان رابطه مثبت و معناداری (p<0/05) بصورت مستقیم وجود دارد. بحث و نتیجه گیری: به دلیل اهمیتی که خانواده در جامعه ما دارد و نیز بروز نشانه هایی مبنی بر گسستگی خانواده و افزایش آمار طلاق و نیز محدود بودن پژوهش در این زمینه، این پژوهش رضایت زناشویی را بر اساس ذهن آگاهی مورد بررسی قرار می دهد. این پژوهش به طور کلی بیان گر این نتایج می باشد که به صورت همزمان رابطه ذهن آگاهی و رضایت زناشویی معنی دار می باشد.
تحلیلی دوسطحی از تأثیر وضعیت اقتصادی-اجتماعی خانواده ودرجه توسعه یافتگی استان محل زندگی بر بازماندگی تحصیلی فرزندان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، عوامل «بازماندگی تحصیلی فرزندان» در دو سطح«خانواده» و «استان محل زندگی» با روش مدلهای خطی سلسله مراتبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. بنابر تحلیلهای انجام شده،میانگین «نسبت فرزندان محروم از تحصیلات بالاتر از دوره راهنمایی در خانواده» در میان استانها تفاوتی معنا دار با همدیگر دارد. این به معنای تأثیر ویژگیهای سطح دوم (استان) بر تغییرات میانگینِ سطح اول(خانواده)است و لزوم به کارگیری مدل چند سطحی را تأیید می کند. براساس برآوردها، بیشترین تفاوت ها در نسبت بازماندگی تحصیلی مربوط به سطح خانواده است.در سطح استانی،وضعیت اقتصادی-اجتماعی خانواده رابطه منفی معنادار با نسبت بازماندگی تحصیلی فرزندان درون استانها دارد؛ اما درباره شدت این رابطه، یافته ها نشان می دهند که هرچه میانگین «نسبت فرزندان بازمانده از تحصیل خانواده» در استانی بالاتر باشد، شدت رابطه وضعیت اقتصادی-اجتماعی خانواده و بازماندگی تحصیلی فرزندان کاهش می یابد و در مقابل، هرچه این میانگین کمتر باشد، شدت این رابطه افزایش می یابد. به سخن دیگر، در استانهایی که میزان بازماندگی از تحصیل زیاد است، عوامل زمینه ای دیگری افزون بر وضعیت خانواده ها، همچون شاخصهای توسعه استان، وضعیت آموزش و ...، در تشدید این مسئله مؤثر هستند. در نهایت می توان اذعان کرد که نقش وضعیت اقتصادی-اجتماعی «خانواده» درمقایسه با وضعیت «استان»،در مسئله بازماندگی تحصیلی فرزندان از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ چرا که شدت تأثیر پایگاه اقتصادی-اجتماعی خانواده بر وضعیت تحصیلی فرزندان،در استانهای متفاوت با هر نوع زبان و گویش و نیز با هرسطح از توسعه یکسان بوده است. یافته های این پژوهش، همچنان بر نقش بی بدیل خانواده در تربیت و جامعه پذیری فرزندان تأکید دارد.
میزان و نحوه استفاده دانشجویان دانشگاه فرهنگیان از شبکه های اجتماعی مجازی
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش آشنایی با وضعیت موجود و میزان و نحوه استفاده دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان مشهد از شبکه های اجتماعی مجازی بود. جامعه آماری، شامل دانشجویان دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید هاشمی نژاد مشهد بوده و نمونه 230 دانشجوی دوره کارشناسی در گروه های مختلف آموزشی در پردیس شهید هاشمی نژاد است که از طریق جدول حجم نمونه مورگان و متناسب با حجم جامعه انتخاب شده اند. این تحقیق از نوع توصیفی است با هدف دستیابی به میزان و نحوه استفاده افراد از شبکه های اجتماعی مجازی که به روش پیمایشی اجرا گردیده و از نظر جمع آوری اطلاعات روش کمی-کیفی مدنظر بوده است. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته است که روایی پرسشنامه از طریق تحلیل محتوا و اعتبار آن از طریق باز آزمایی به دست آمده است. یافته های تحقیق نشان داد 4/67% پاسخ دهندگان بیان کرده اند که رایگان بودن شبکه های مجازی باعث ماندگاری آن ها در این شبکه ها می شود. 30% از دانشجویان صرفاً در یک شبکه اجتماعی، 20% در دو و 16% در سه شبکه عضویت دارند. هدف عمده استفاده از شبکه های اجتماعی نیز به ترتیب اولویت در نمونه موردبررسی 51% پر کردن اوقات فراغت، 13% تبادل اطلاعات، 9% برقراری ارتباط با دیگران و 2% به پیشنهاد عضویت دوستان بوده است. بر اساس این یافته ها توجه به شبکه های اجتماعی به عنوان بستری برای یادگیری و کسب شایستگی های لازم معلمی باید در دستور کار برنامه ریزان قرار گیرد.
نقش طول مدت زندانی شدن و ابتلا به HIV/AIDS بر شدت علائم آسیب شناسی روانی سوء مصرف کنندگان مواد: یک مطالعه مقطعی شاهد دار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف:هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی نقش طول مدت زندانی شدن و ابتلابه HIV/AIDS برشدت علائم آسیب شناسی روانی سوء مصرف کنندگان مواد بود.
مواد و روش ها:در یک پژوهش مقطعی-واپس نگر از 43 سوءمصرف کننده مواد مبتلابه HIV ، 49 سوءمصرف کننده مواد فاقدHIV که درکلینیک های مشاوره بیماری های رفتاری وترک اعتیاد تحت پوشش درمان نگه دارنده بامتادون(MMT)بودند به ترتیب به شیوه نمونه گیری در دسترس و پیاپی انتخاب شدند. تمامی اعضای این دو گروه از نظر متغیرهای مخدوش کننده(نظیر سن، جنسیت، وضعیت تأهل، سطح تحصیلات و محل سکونت و طول دوره درمان نگهدارنده با متادون) همتاشده و از طریق چک لیست تجدیدنظرشده نشانه های اختلالات روانی(SCL-90-R) مورد ارزیابی قرارگرفتند.نتایج بااستفاده از آزمون های کای اسکوئر(χ2)، t استیودنت مستقل،رگرسیون دومتغیری، تحلیل کوواریانس چندمتغیری(MANCOVA) تحلیل شدند.
یافته ها:اگرچه میانگین طول مدت حبس در سوء مصرف کنندگان مبتلابه HIV/AIDS بیشتر بود، اما معادلات پیش بینیِ شدت ناراحتی روانی از روی طول مدت حبس نشانگر معنی داری و نیرومندی این رابطه در گروه سوء مصرف کنندگان مواد فاقدHIV/AIDS بود(004/0P=،27/9F=)، درحالیکه این معادله در سوء مصرف کنندگان دارای HIV/AIDS معنی دار به دست نیامد(061/0P=،71/3F=). تاثیرِ داشتن سابقه حبس و ابتلابه HIV/AIDS برشدت ناراحتی روانی هردو گروه معنی دار بود(به ترتیب با سطح معنی داری 049/0P=، 001/0P=). اثرتعاملی هریک از این عوامل بر شدت ناراحتی روانی معنی دار نبود اما بر سطوح افسردگی و شدت نشانه های مثبت(PST)معنی دار به دست آمد.
نتیجه گیری:طول مدت حبس بیشتر نقش زیان بارتری در شدت ناراحتی روانی سوء مصرف کنندگان مواد فاقدHIV/AIDS دارد. هم دارابودن سابقه حبس و هم ابتلابه HIV/AIDS بهداشت روانی سوء مصرف کنندگان مواد را به مخاطره می اندازد. در این میان اگرچه سوء مصرف کنندگان مواد مبتلابه HIV/AIDS بدون سابقه حبس، سطوح افسردگی بیشتری داشتند اما سوء مصرف کنندگان مواد مبتلابه HIV/AIDS دارای سابقه حبس از تعداد یا گستره نشانگان روانی بیشتری رنج می بردند.
اثربخشی آموزش تفکرمثبت بر باورهای غیرمنطقی روابط زناشویی زوجین شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این تحقیق بررسی اثربخشی آموزش تفکر مثبت بر تغییر باورهای غیرمنطقی روابط زناشویی زوجین شهر یاسوج بود. در این پژوهش از روش آزمایشی در قالب پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را زوجین مراجعه کننده به چهار مرکز مشاوره شهر یاسوج تشکیل داد که از این تعداد پس از غربالگری بر روی120زوج،30 زوج (15زوج به عنوان گروه آزمایش و 15 زوج به عنوان گروه کنترل) به عنوان نمونه مورد نظر قرار گرفتند. ابتدا از دو گروه (آزمایش و کنترل) آزمون باورهای غیرمنطقی بعمل آمد و سپس آزمودنی های گروه آزمایش به مدت10 جلسه تحت آموزش تفکرمثبت قرارگرفتند، اما گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند و بعد از آموزش مجددأ آزمون باورهای غیرمنطقی گرفته شد. داده های بدست آمده با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره (مانکووا) تجزیه و تحلیل شد.
مدل علی راهبردهای مقابلة مذهبی، نقش کارکرد خانواده و دلبستگی به خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین مدل علی راهبردهای مقابلة مذهبی با توجه به نقش کارکرد خانواده و دلبستگی به خدا بود که نقش کیفیّت دلبستگی به خدا نیز به عنوان میانجی گر رابطة بین کارکرد خانواده و مقابله مذهبی بررسی شد. روش پژوهش از نوع همبستگی بود که 810 دانشجو به صورت خوشه ای چند مرحله ای از بین دانشگاه های تهران انتخاب شدند و مقیاس های پیوستگی و انعطاف پذیری خانواده نسخه 4 اولسون و همکاران، مقابلة مذهبی پارگامنت و همکاران و دلبستگی به خدا را تکمیل کردند، پایایی ابزارها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و همچنین برای روایی از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده شد، برای تحلیل داده ها نیز از روش مدل یابی معادلات ساختاری بهره گرفته شد و با به کارگیری مراحل پیشنهادی بارون و کنی و همچنین آکابوسی و همکاران مدل فرضی و نقش میانجی گر دلبستگی به خدا تحلیل شد. مدل برازش یافته نشان داد دلبستگی ایمن به خدا به طور کامل ارتباط بین خانواده پیوسته منعطف و مقابله مذهبی مثبت را میانجی گری می کند، دلبستگی اجتنابی به خدا نیز میانجی گر رابطة بین خانواده رهاشده آشفته با مقابلة مذهبی مثبت و منفی است. مدل همچنین نشان داد دلبستگی دوسوگرا به خدا میانجی گر اثر الگوهای خانواده رهاشده آشفته و گرفتار شده سخت بر مقابلة مذهبی منفی است و کارکرد خانواده نقش مستقیمی بر پیش بینی مقابله مذهبی نشان نداد. لذا نه تنها بررسی نقش کارکرد خانواده در فهم استفاده از راهبردهای مذهبی مهم است، بلکه دلبستگی به خدا در این ارتباط نقش مهمی ایفا می کند.
کاربرد گزینه «هیچ کدام از موارد بالا» در سؤالات چندگزینه ای زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، کاربرد گزینه «هیچ کدام از موارد بالا» را به عنوان یکی از گزینه های سؤالات چندگزینه ای بررسی کرده است. هدف پژوهش، برآورد «تناسب»، «ضریب دشواری»، «ضریب تمییز» و عامل «حدس» در سؤالاتی با این گزینه و تخمین پایایی کل آزمون بوده است. محققان این طرح، پنج متن از «آزمون کلیدی انگلیسی سال 2010» موسوم به کت را انتخاب و سؤالات آن را در دو شکل موازی بازسازی کردند. آزمون اول، گزینه «هیچ کدام از موارد بالا» را نداشت؛ اما، آزمون دوم که دو هفته بعد برگزار شد، شامل این گزینه بود. هر دو آزمون، مشتمل بر سی و دو سؤال بود و بر روی صد و چهل و دو دانش آموز سوم دبیرستان اجرا شد. نتایج آزمون ها - که با روش سه پارامتری نظریه «پرسش- پاسخ» (آی آر تی) بررسی شدند – نشان داد که سؤالات دارای «هیچ کدام از موارد بالا»آسان تر بودند. این گزینه به تناسب و ضریب تمییز سؤالات آسیب نزد. امّا عامل حدس را افزایش داد. این، به نوبه خود می تواند پایایی و روایی آزمون را کاهش دهد.
اثربخشی آموزش مؤلفه های هوش معنوی بر خویشتن داری جنسی دانشجویان پسر(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو، با هدف تعیین میزان اثربخشی آموزش مؤلفه های هوش معنوی بر خویشتن داری جنسی دانشجویان پسر دانشگاه های تهران انجام شده است. طرح پژوهشی استفاده شده در این پژوهش، طرح آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعة آماری پژوهش، همة دانشجویان پسر دانشگاه های تهران بود که از میان جامعة آماری، 26 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسش نامة خویشتن داری جنسی، در سطح توصیف داده ها از میانگین و انحراف معیار، و در سطح تحلیل استنباطی از آزمون کوواریانس استفاده شده است. نتایج تحلیل داده های این پژوهش نشان داد که آموزش مؤلفه های هوش معنوی، موجب افزایش خویشتن داری جنسی دانشجویان پسر دانشگاه های تهران می شود.
تأثیر آموزش فلسفه برای کودکان بر تفکر منطقی دانش آموزان دختر و پسر سوم راهنمایی منطقه سامن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر آموزش فلسفه برای کودکان بر تفکر منطقی دانش آموزان دختر و پسر پایه سوم راهنمایی منطقه آموزش و پرورش سامن در سال تحصیلی 91-90 بود. از بین این دانش آموزان نمونه ای با حجم 96 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل جایگزین گردید. سپس با استفاده از آزمون مهارت های استدلال نیوجرسی، پیش آزمون به عمل آمد. آنگاه به گروه های آزمایش، به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش فلسفه برای کودکان ارائه گردید؛ اما گروه کنترل به روال معمول ادامه دادند. در پایان تفکر منطقی آزمودنی ها با آزمون مذکور، اندازه گیری شد. تحلیل داده ها با تحلیل کوواریانس نشان داد که تعامل آموزش فلسفه برای کودکان و جنسیت بر تفکر منطقی دانش آموزان تأثیر معنی دار داشته است. به علاوه آموزش فلسفه برای کودکان بر تفکر منطقی دانش آموزان دختر و پسر نیز به طور جداگانه تأثیر معنی دار داشت و این تأثیرها در سطح آلفا کمتر از 01/0 معنی دار بود.