فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۲٬۰۱۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
با توجه به شیوع بالای مشکلات یادگیری در بین دانش آموزان ایرانی، تشخیص، آموزش و توان بخشی بهنگام می تواند باعث کاهش مشکلات و آسیب های موجود درراه آموزش و درمان این کودکان شود. با توجه به اهمیت و نقش آموزش در محقق کردن عدالت آموزشی در جامعه، یکی از گروه هایی که در موفقیت دانش آموزان با مشکلات یادگیری از جایگاه مهم و انکارناپذیری برخوردارند، معلمان هستند که می توان از آن ها به عنوان معماران آموزشی این دانش آموزان نام برد. تشخیص بهنگام دانش آموزان با مشکلات یادگیری به وسیله معلمان مدارس عادی، با توجه به سن طلایی انجام مداخله های آموزشی و توان بخشی به موقع، می تواند باعث صرفه جویی در وقت، هزینه های آموزشی و درمانی و جلوگیری از برچسب خوردن و تبعات روانی و اقتصادی- اجتماعی آن برای خانواده ها و اجتماع شود و از وخامت مشکلات آن ها و همبودی پیدا کردن با سایر اختلال ها از جمله اختلال های اضطرابی، خلقی، نقص توجه بیش فعالی و مشکلات اجتماعی- هیجانی پیشگیری کرد. از این رو پژوهش حاضر با نگاهی به مشکلات یادگیری و با معرفی نقش معلمان در تشخیص این مشکلات، راهبردهایی برای خانواده ها، پیش دبستان و مدارس معرفی می کند.
تأثیر تغییرپذیری تمرین در اکتساب و یادگیری دقت پرتاب از بالای شانه در کودکان دارای اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی اکتساب و یادگیری دقت پرتاب از بالای شانه در کودکان دارای اختلالات طیف اتیسم در شرایط تمرین ثابت، متغیر قالبی و متغیر تصادفی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی است. جامعه آماری این پژوهش را کودکان دختر و پسر 5 تا 7 سال دارای اختلالات طیف اتیسم شهرستان دره شهر تشکیل می دادند که از این بین 18 کودک به روش در دسترس انتخاب شدند و سپس بر اساس نمرات پیش آزمون در سه گروه تمرین ثابت، تمرین متغیر قالبی و تمرین متغیر تصادفی قرار گرفتند. شرکت کنندگان در سه جلسه مداخله شرکت کردند . تکلیف شرکت کننده ها مهارت دقت پرتاب از بالای شانه به سمت هدف هایی بود که در فاصله 3 متری از افراد روی دیوار ترسیم شده بود. گروه تمرین ثابت پرتاب از بالای شانه را با هدفی به ابعاد 60×60 و گروه تمرین متغیر قالبی و متغیر تصادفی با اهدافی به ابعاد 30×30، 60×60 و 90×90 سانتی متر تمرین کردند. مرحله اکتساب شامل 6 دسته کوشش شش تایی در طی 3 روز بود. پس از 24 ساعت آزمون یادداری و آزمون انتقال به مدت 10 دقیقه پس از آزمون یادداری با تغییر در اندازه هدف به عمل آمد. یافته ها: نتایج در مرحله اکتساب نشان داد سه گروه تمرینی از لحاظ تغییرپذیری در اجرای خود پیشرفت داشتند، اما تفاوت معنی داری نشان ندادند (5 0/0 P > ) . در مرحله یادداری گروه تمرینی ثابت بهتر عمل کرد (5 0/0 ≥ P ) ولی در مرحله انتقال سه گروه تمرینی قادر به انتقال مهارت خود به شرایط جدید نبودند (5 0/0 P > )) . نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، استفاده از تمرین ثابت در کودکان دارای اختلالات طیف اتیسم می تواند به طور مؤثری در یادگیری تکلیف پرتاب از بالای شانه تأثیر داشته باشد. همچنین اصل ویژگی تمرین در افراد دارای اختلالات طیف اتیسم مورد تأیید قرار می گیرد. با توجه به یافته های پژوهش حاضر به مربیان و افرادی که با کودکان دارای اختلالات طیف اتیسم سروکار دارند پیشنهاد می شود در آموزش مهارت های حرکتی به این کودکان از تمرین به روش ثابت استفاده کنند.
رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده و تاب آوری با درماندگی روان شناختی مادران کودکان استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده و تاب آوری با درماندگی روان شناختی مادران کودکان استثنایی شهر خرم آباد بود. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه مادران کودکان استثنایی (کم توان ذهنی، نابینا و ناشنوا) شهر خرم آباد در سال1394 بودند. نمونه پژوهش شامل 204نفر از مادران کودکان استثنایی بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها از پرسش نامه های حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران، تاب آوری کانر و دیوسون و درماندگی روان شناختی لاوبوند و لاوبوند استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد بین تاب آوری و حمایت اجتماعی با درماندگی روان شناختی مادران کودکان استثنایی رابطه وجود دارد که همگی در سطح 001/0 معنی دار بود. همچنین نتایج نشان داد حمایت اجتماعی و تاب آوری 60درصد از افسردگی، 50درصد از اضطراب و 17درصد از استرس مادران کودکان استثنایی را تبیین می کند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان با انجام مشاوره به مادران کودکان استثنایی کمک کرد تا احساس کنند از حمایت اجتماعی برخوردارند تا بتوانند با مشکلات حاصل از داشتن کودک استثنایی مقابله کنند.
مقایسه افسردگی و اضطراب دانش آموزان با آسیب بینایی در موقعیت های آموزشی روزانه و شبانه روزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بینایی، نقش مهمی در فرایند رشد انسان ایفا می کند و موقعیت های آموزشی مجزا یا تلفیقی در فرایند آموزش، پیامدهای گوناگونی به دنبال دارد. از این رو، هدف از پژوهش حاضر مقایسه میزان افسردگی و اضطراب دانش آموزان با آسیب بینایی در موقعیت های آموزشی روزانه و شبانه روزی بود . روش: جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان نابینای دبیرستان ی در شهر تهران بود که تحت پوشش سازمان آموزش و پرورش استثنایی قرار دارند. از بین دانش آموزان مذکور 80 نفر به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند و در چهار گروه 20 نفری (دو گروه دختر و دو گروه پسر) قرار گرفتند که نیمی از آنان به طور روزانه و بقیه به صورت شبانه روزی به تحصیل اشتغال داشتند. در این پژوهش علی-مقایسه ای ، برای سنجش میزان افسردگی و اضطراب دانش آموزان با آسیب بینایی به ترتیب از پرسشنامه های افسردگی بک و اضطراب اشپیل برگر استفاده شد. به منظور بررسی تأثیر موقعیت آموزشی (روزانه و شبانه روزی) بر میزان افسردگی و اضطراب دانش آموزان مورد مطالعه از روش تحلیل واریانس دو عاملی و برای سنجش میزان پیش بینی از روش تحلیل رگرسیون چند متغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصله حاکی از میزان افسردگی کمتر و اضطراب بیشتر در دانش آموزان دبیرستان های شبانه روزی بود، در حالی که تفاوت های جنسیتی از نظر میزان افسردگی و اضطراب معنادار نبود. همچنین یافته های به دست آمده گویای وجود رابطه منفی بین مدت زمان اقامت در دبیرستان شبانه روزی و افسردگی دانش آموزان نابینا بود. نتیجه گیری: نظر به این که میزان افسردگی و اضطراب دانش آموزان مورد مطالعه در موقعیت های آموزشی روزانه و شبانه روزی به طور معناداری متفاوت بود، بنابراین از نتایج این پژوهش می توان برای ارتقای سلامت روانی آنان استفاده کرد.
بررسی اثربخشی مداخله روانی-اجتماعی بر بازداری و تنظیم هیجانی کودکان با اختلال طیف اتیسم دارای عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه : اختلال طیف اتیسم، اختلالی شناختی و عصبی - رفتاری است که با 3ویژگی اصلی نارسایی در مهارت های تعامل اجتماعی، اختلال در ارتباطات کلامی و غیرکلامی، همراه با الگوی های محدود و تکراری علایق مشخص شده است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مداخله روانی-اجتماعی بر بازداری و کنترل هیجانی کودکان با اختلال طیف اتیسم دارای عملکرد بالا بود. روش : روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. تعداد 24کودک در دامنه سنی 10 تا 12سال به روش نمونه گیری در دسترس در استان یزد انتخاب شدند و به صورت تصادفی در 2گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. در این پژوهش برای ارزیابی کارکردهای اجرایی از پرسش نامه بریف و برای ارزیابی اختلال طیف اتیسم از پرسش نامه صفات طیف اتیسم استفاده شد. پس از اجرای پیش آزمون، برای آزمودنی های گروه آزمایش 10جلسه مداخله روانی-اجتماعی برای کودکان و به طور همزمان 10جلسه آموزش ویژه والدین شان انجام شد و بعد از اتمام آن در هر 2گروه آزمایش و گواه پس آزمون اجراشد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین نمره های پیش آزمون و پس آزمون متغیر بازداری (34/35 f= ، 001/0 P= ) و تنظیم هیجانی تفاوت معنی دار وجود دارد (001/0 P= ). نتیجه گیری : بنابراین می توان این گونه نتیجه گرفت که روش مداخله ای روانی-اجتماعی بر کاهش بازداری و بهبود تنظیم هیجانی کودکان با اختلال طیف اتیسم اثر مثبت و معنی داری دارد.
سنجش قوت ابعاد دهگانه رضایت زناشویی در والدین کودکان دارای اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده هدفاز این مطالعه سنجش قوت ابعاد دهگانه رضایت زناشویی در والدین کودکان دارای اوتیسم بود. پژوهش حاضر در زمره پژوهش های توصیفی (پس رویدادی) به شمار می آید. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه والدین دانش آموزان اوتیسم مقطع پیش دبستان و دبستان در سال تحصیلی 1393 1392 شهر مشهد تشکیل می داد .نمونه مورد مطالعه تعداد 95 زوج از این والدین بودکه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای سنجش رضایت زناشویی والدین از پرسشنامه رضامندی زوجیت افروز استفاده شد.داده ها با استفاده از تحلیل واریانس، آزمون tو آزمون فریدمن تحلیل شد. یافته ها:نتایج این مطالعه نشان داد که بین مطلوب اندیشی، رفتارهای شخصی، حل مساله، اوقات فراغت، تعامل احساسی، و رضایت زناشویی کلی پدران و مادران تفاوت معناداری وجود دارد، به طوریکه مادران میانگین بالاتری نسبت به پدران داشتند. همچنین بر اساس یافته های این مطالعه میانگین رضایت مادران و پدران بسیار پایین تر از حد متوسط بود.در رابطه با نقاط قوت رضایت نیز بالاترین رتبه هم در زنان و هم در مردان مربوط به رفتار های شخصی بود. به به عبارتی هم در زنان و هم در مردان این بعد از رضایت در سطح مطلوبی قرار داشت. این در حالی است که کمترین میزان رضایت در مولفه روش حل مساله بود . نتیجه گیری:پیشنهاد می گردد تا برای والدین کودکان مبتلا به اوتیسم با توجه به نقاط ضعف و قوت مشخص شده بسته های آموزشی به صورت گام به گام برای استفاده در در مراکز درمانی به منظور مداخلات لازم به کار گرفته شود.
مقایسه ادراک از خود و روابط مدرسه ای در دانش آموزان دارای نارسایی های ویژه در یادگیری و عادی مقطع تحصیلی راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، مقایسه ادراک از خود و روابط مدرسه ای در دانش آموزان دارای نارسایی های ویژه در یادگیری و دانش آموزان عادی بود. آزمودنی های پژوهش شامل 80 دانش آموز پایه تحصیلی دوم راهنمایی بود که به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای و همتاسازی از میان دانش آموزان مدارس راهنمایی پسرانه اردبیل انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس ادراک از خود، مقیاس روابط مدرسه ای، آزمون هوشی ریون، آزمون های محقق ساخته خواندن، نوشتن و ریاضیات استفاده شد. نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری (MANCOVA) نشان داد میانگین نمرات روابط مدرسه ای در دانش آموزان عادی بیشتر از دانش آموزان دارای نارسایی های ویژه در یادگیری است(05/0>P). همچنین، نتایج نشان می دهد که میانگین نمرات ادراک از خود و مؤلفه های آن (شایستگی تحصیلی، مقبولیت اجتماعی، صلاحیت ورزشی، سلوک رفتاری، ظاهر فیزیکی و ارزش کلی خود) در دانش آموزان دارای نارسایی های ویژه در یادگیری، پایین تر از دانش آموزان عادی است (05/0>P). این یافته ها تلویحات مهمی در زمینه آموزش و خدمات مشاوره ای برای دانش آموزان استثنایی دارد.
انگیزش اجتماعی، دیدگاهی جدید برای تبیین ابعاد پیچیده اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این عقیده که نقایص انگیزش اجتماعی یک نقش محوری در اختلال طیف اتیسم بازی می کند، به تازگی توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. این امر باعث تغییر مسیر پژوهشی اختلال طیف اتیسم شده است. هدف از این مقاله بررسی نظریه انگیزش اجتماعی و تبیین آن از ابعاد اختلال طیف اتیسم بود. با درک انگیزش اجتماعی و راه های ارتقای آن می توان روش هایی برای بهترشدن تعاملات اجتماعی، ارتباطات و کاهش مشکلات کودکان طیف اتیسم ارایه کرد.
نمودهای جدید اختلال نقص توجه/ بیش فعالی در آیینه باندهای فرکانسی الکتروانسفالوگرافی کمّی: رویکرد نظری معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی مروری نمودهای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی براساس باندهای فرکانسی الکتروانسفالوگرافی کمّی بود. روش: در این مطالعه، به منظور تعیین تفاوت رویکردهای نظری نوین در تشخیص و طبقه بندی اختلال نقص توجه/بیش فعالی از روش تحلیلی و تفسیری استفاده شد. یافته ها: تحلیل نظری نشان داد که در یک دهه اخیر، مطالعات متمرکز بر فعالیت مغز افراد مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی رو به گسترش بوده است و به رغم اینکه دی اس ام-5 سه فنوتیپ بالینی اختلال نقص توجه/ بیش فعالی شامل مشکلات توجهی، نوع بیش فعالی/ تکانشگری و نوع ترکیبی را مشخص کرده است، با این حال، یک طبقه بندی طیفی الکتروانسفالوگرافی کمّی از جمعیت اختلال نقص توجه/ بیش فعالی پدید آمده است. این طبقه بندی چهار زیرگروه اصلی را دربرمی گیرد: زیرگروه اول (افزایش نابهنجار طیف فرکانسی دلتا-تتا در قسمت مرکز یا سنترال- فرونتال)، زیرگروه دوم (افزایش نابهنجار ریتم تتا در قسمت میانی فرونتال)، زیرگروه سوم (افزایش نابهنجار فعالیت بتا در قسمت فرونتال) و زیرگروه چهارم (فعالیت بسیار زیاد و افراطی آلفا در کانال های فرونتال، مرکزی و پسین). نتیجه گیری: هرچند، شواهد پژوهشی به طور غیرمستقیم، مؤید این طبقه بندی است، اما تحکیم آن در نظام های تشخیصی نیازمند مطالعات دامنه دار است که در مرور حاضر، تصریح مبانی نظری و عملی این رویکرد، مورد امعان نظر قرار گرفته است.
مقایسه میزان اثربخشی روش درمانی داستانهای اجتماعی با روش درمانی پاسخ محور در کاهش مشکلات رفتاری کودکان طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و مقایسه ی میزان اثربخشی روش درمانی داستانهای اجتماعی با روش درمانی پاسخ محور در کاهش مشکلات رفتاری کودکان طیف اتیسم شیرین شیرمحمدی × منصوره شهریاری احمدی ×× مهدیه صالحی ××× چکیده: هدف این پژوهش مقایسه ی میزان اثربخشی تکنیک درمانی داستانهای اجتماعی با تکنیک درمانی پاسخ محور (PRT)در کاهش مشکلات رفتاری کودکان طیف اوتیسم سنین 12-6 سال در شهر تهران در سال 1394 بود. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه ی کودکان مبتلا به اتیسم می باشند که در کلینیک پدیده شهر تهران در بهار و تابستان 1394 مشغول به درمان و توان بخشی بودند . برای انتخاب گروه نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده به منظور تعیین نمونه ی پژوهش تعداد 15 کودک (پسر) انتخاب و در سه گروه پنج نفره (دوگروه آزمایشی و یک گروه کنترل) قرار گرفتند. گروههای آزمایشی به مدت سی و شش جلسه تحت آموزش با روشهای درمانی- رفتاری داستانهای اجتماعی و پاسخ محور قرار گرفتند. گروه کنترل هم برنامه های عادی خود را طی نمود و مداخله ی خاصی روی آنها انجام نشد. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی و از نظر هدف در دسته پژوهش های کاربردی قرار دارد. ابزارهای اندازه گیری این پژوهش شامل فهرست ارزشیابی و درمان اتیسم (ریلند و ادلسن، 2005) و مصاحبه ی تشخیصی اتیسم - تجدیدنظر شده (راتر و همکاران، 2003) است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و آمار استنباطی با روشهای آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و همچنین تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که میزان اثربخشی دو روش متفاوت بوده است و روش درمانی پاسخ محور در بیشتر زمینه ها موثرتر از روش داستانهای اجتماعی بود؛ اما هر دو روش برای انجام مداخلات و کاهش مسائل و مشکلات رفتاری کودکان اتیسم تا حدی اثربخش بوده اند، لذا استفاده از هر دو روش در قالب یک مجموعه آموزشی- توانبخشی توصیه شد. واژگان کلیدی:روش درمانی داستانهای اجتماعی، روش درمانی پاسخ محور، مشکلات رفتاری، کودکان اتیسم. × تراپیست و درمانگر اتیسم shirmohammadi_shirin@yahoo.com ×× استادیار دانشگاه آزاداسلامی،واحد تهران مرکزی ××× استادیار دانشگاه آزاداسلامی،واحد تهران مرکزی
اثربخشی آموزش حس عدد بر بهبود کودکان پیش از دبستان در خطر مشکلات ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه اثربخشی یک برنامه آموزش حس عدد را بر روی کودکان در خطر مشکلات ریاضی در سنین پیش از دبستان بررسی کرده است. این برنامه بر اساس مولفه های بنیادی حس عدد (شمارش، عملیات عدد، دانش عدد) و با رویکردی تحولی برای سنین پیش از دبستان طراحی شد. در ابتدا، تعداد 424 کودک پیش از دبستان از طریق دو پرسشنامه غربالگری (فرم مربی و فرم والدین) مورد ارزیابی قرار گرفتند و سپس با اجرای آزمون حس عدد جردن و دانش عدد از بین این کودکان،90 کودک در خطر مشکلات ریاضی تشخیص داده شدند. با بهره گیری از یک طرح شبه آزمایشی و با روش تصادفی آزمودنیها در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند گروههای آزمایشی به مدت 4 هفته و هر هفته 3 جلسه 45 دقیقه ای تحت آموزش مداخله ای حس عدد قرار گرفتند. سپس مجددا هم گروهای آزمایشی و هم کنترل توسط آزمون حس عدد جردن مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج توسط روش تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تفاوت معنی دار بین پیشرفت دانش آموزان گروه آزمایشی (تحت تاثیر آموزش مداخله ای حس عدد) در مولفه های شمارش، عملیات عدد و دانش عدد در پس آزمون با گروه کنترل نشان داد. نتایج دلالت بر این دارد که آموزش حس عدد با بهبود مهارتهای حساب کودکان دارای مشکلات ریاضی، نقش پیشگیرانه ای در اختلالات ریاضی سنین بعدی خواهد داشت.
بررسی اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر بهبود توجه، بازداری و حافظه کاری در دانش آموزان با عملکرد هوشی مرزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر بهبود توجه، بازداری و حافظه کاری در دانش آموزان با هوش مرزی پایه سوم ابتدایی انجام شد. مواد و روش ها:روش این پژوهش، نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری همراه با گروه شاهد بود. برای آموزش کارکردهای اجرایی، از بسته آموزشی کارکردهای اجرایی که شامل 10 بازی آموزشی نرم افزاری و 10 بازی آموزشی مداد- کاغذی برای کارکردهای اجرایی بود، استفاده شد. به منظور بررسی تأثیر این بسته آموزشی بر بهبود توجه، بازداری و حافظه کاری، 34 دانش آموز با هوش مرزی پایه سوم ابتدایی به روش نمونه گیری ترکیبی از مدارس ابتدایی انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (18 نفر) و شاهد (16 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت بیست جلسه 70 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفت. داده های به دست آمده از آزمون های هوشی Raven، 2d، Stroop، حافظه ارقام در Wechsler و آزمون Cornoldy با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر (درون، بین آزمودنی) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها:آموزش کارکردهای اجرایی در بهبود توجه و حافظه کاری دانش آموزان با هوش مرزی به طور معنی داری مؤثر واقع شد. این آموزش بیشترین تأثیر را در بهبود حافظه کاری دیداری و شنیداری، کاهش خطا و افزایش کارایی تمرکز در آزمون 2d داشت و در آزمون Stroop بر خلاف بهبودی در کارکردها، فقط قادر بود تا در زمان واکنش تأثیر معنی داری داشته باشد و تأثیر معنی داری در کاهش خطا و افزایش پاسخ نداشت. همچنین، در افزایش کارایی کل در آزمون 2d که نشان دهنده سرعت آزمودنی بود، نیز مؤثر واقع نشد. نتیجه گیری:نتایج این پژوهش در مجموع اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر توجه، بازداری و حافظه کاری دانش آموزان با هوش مرزی پایه سوم ابتدایی را تأیید کرد.
رویکرد آدلر - درایکورس به اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که از دیرباز تا کنون مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته، اختلال یادگیری است، اصطلاح اختلال یادگیری را اولین بار ساموئل کرک در سال 1963 برای توصیف گروهی از کودکان که در تحول زبان، گفتار، خواندن و مهارت های ارتباطی دچار اختلال بودند، پیشنهاد کرد و علت این اختلال ها را آسیب مغزی و بدکارکردی مغز می دانست. در رویکرد آدلر-درایکورس بسیاری از وضعیت های منتسب به اختلال یادگیری، مشکل یادگیری نامیده می شود که ناشی از عوامل گوناگونی مانند کمبود دلگرمی، مشکل آموزش مناسب، نداشتن احساس تعلق، ضعف در احساس قابلیت، خودپنداره ضعیف، عدم همکاری و سبک زندگی نامناسب ایجاد می شود. مقاله حاضر به بررسی هر یک از این عوامل بر مشکلات یادگیری می پردازد. بدین منظور مقاله های مرتبط با رویکرد آدلر -درایکورس به مشکلات خواندن در پایگاه های اطلاعاتی اسکوپوس، اریک، پابمد و موتور جستجوی گوگل با استفاده از واژه های کلیدی اختلال خواندن و روان شناسی فردی و واژه های مرتبط جستجو و بررسی شد. نتایج این پژوهش نشان داد که بهبود احساس تعلق، دلگرمی، احساس قابلیت، به حساب آمدن، خودپنداره و سبک زندگی دانش آموزانِ با مشکل خواندن می تواند به پیشرفت خواندن در این دانش آموزان کمک کند.
آموزش متمایز برای دانش آموزان با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: برآورده کردن نیازهای گوناگون دانش آموزان با نیازهای ویژه برای شکوفایی توانایی آن ها در آموزش فراگیر بسیار مهم و ضروری است. یکی از راه های پاسخگویی به این نیاز، طراحی کلاس درس بر پایه آموزش متمایز است. آموزش متمایز به روش طراحی منظم برنامه درسی بر پایه نیازهای متفاوت و متنوع دانش آموزان با نیازهای ویژه برای به بیشینه رساندن توانایی یادگیری آنان است.
مقایسه مادران دارای دو کودک استثنایی (چندمعلولیتی، کم توان ذهنی، جسمی-حرکتی، نابینا و آسیب بینایی، ناشنوا و آسیب شنوایی) با مادران کودکان عادی در مؤلفه های سلامت عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال هفدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۶۶)
101-112
حوزههای تخصصی:
هدف :. هدف از تحقیق حاضر یافتن پاسخی برای این پرسش است که آیا بین مادران کودکان استثنایی و مادران کودکان عادی از نظر سلامت روان تفاوت وجود دارد یا خیر؟ روش : روش این تحقیق پس رویدادی (علّی- مقایسه ای) است . آزمودنی های این پژوهش متشکل از 516 نفر از مادران کودکان استثنایی (202 نفر کم توان ذهنی ، 63 نفر ناشنوا، 58 نفر نابینا، 94 نفر جسمی-حرکتی و 99 نفر چندمعلولیتی) است که به طور تام شمارش انتخاب شده بودند و 69 نفر از مادران کودکان عادی که به طور تصادفی انتخاب شدند. ابزار به کار گرفته شده، مقیاس 28 سؤالی سلامت عمومی است. ضریب اعتبار این پرسش نامه 72/0 و روایی همزمان کل پرسش نامه 85/0 به دست آمده است. یافته ها: نتایج حاصل از یافته های آماری نشان داد که به طور کلی بین سلامت روان مادران کودکان استثنایی و مادران کودکان عادی تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین از نظر علائم سلامت روانی یعنی بین خرده مقیاس علائم جسمانی و افسردگی تفاوت معناداری بین مادران گروه های مختلف استثنایی و مادران گروه عادی مشاهده نشد. بین مادران کودکان عادی با چندمعلولیتی ، کم توان ذهنی، جسمی-حرکتی، در مؤلفه اضطراب و کم خوابی تفاوت معنی داری به لحاظ آماری مشاهده شد. درحالی که بین مادران عادی با نابینا و آسیب بینایی، ناشنوا و آسیب شنوایی تفاوت معنی داری به لحاظ آماری مشاهده نشد. بین مادران کودکان عادی با چندمعلولیتی، کم توان ذهنی ، جسمی-حرکتی و ناشنوا و آسیب شنوایی در مؤلفه کارکرد اجتماعی تفاوت معنی داری به لحاظ آماری مشاهده شد. درحالی که بین مادران عادی با مادران نابینا و آسیب بینایی، تفاوت معنی داری به لحاظ آماری مشاهده نگردید . نتیجه گیری: بر اساس نتایج این تحقیق سلامت روان یک ویژگی متمایزکننده در مادران کودکان استثنایی و مادران کودکان عادی است، مادران دارای دو کودک استثنایی استرس و فشار روانی بیشتری را در زندگی تجربه می کنند. بنابراین وضعیت سلامت روان آنها در مقایسه با مادران کودکان عادی بدتر است.
واکاوی اثربخشی نوروفیدبک در درمان اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی: مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی اختلالی عصبی-تحولی است که چگونگی مدیریت و درمان آن برای والدین و نیز متخصصان حوزه نارسایی های تحولی چالش انگیز بوده است، در سال های اخیر نوروفیدبک یکی از رویکردهای به کار رفته در درمان اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی است که موثر بودن آن در حوزه نارسایی های تحولی به ویژه اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی مجادله هایی را به وجود آورده است. هدف پژوهش حاضر معرفی ماهیت، ویژگی ها و شواهد پژوهشی پیرامون موثر بودن نوروفیدبک در درمان اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی است. برای این منظور، با استفاده از کلیدواژه های ADHD, Neurofeedback, QEEG-Informed Neurofeedback, Efficacy of Neurofeedback Treatment in ADHD, ADHD and Meta-Analysis, Effect size in Neurofeedback Treatment in ADHD,EEG Biofeedback و در پایگاه های اطلاعاتی شامل Pupmed, Springer, ProQuest, Scopus ,Elsevier به همراه مقالات مداخله ای موجود در ایران در ارتباط با مداخلات نوروفیدبک برای گروه اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی و تماس شخصی با برخی صاحب-نظران این حوزه، اطلاعات مورد نظر به صورت مروری بررسی شد. علی رغم گزارش موثر بودن نوروفیدبک در درمان اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی در مراکز درمانی ایران مواردی مانند مسائل روش شناختی، و ویژگی هایی مانند ماهیت، همبودی و فعالیت های مبتنی بر شواهد، میزان اثربخشی نوروفیدبک را با احتیاط، شک و تردید مواجه می سازد. بر این اساس، نوروفیدبک تنها نوعی روش مداخله ای، و نه درمانی معجزه گر معرفی می کند و چالش های اخلاقی را پیش روی محققان قرار می دهد. سایر کاربردهای نظری و شواهد تجربی در ارتباط با نوروفیدبک و اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی برای مطالعه بیشتر در ادامه متن آمده است.
دایه گری دیجیتالی و اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: دایه گری دیجیتال به سبکی از مراقبت گفته می شود که وسایل دیجیتال، جایگزین روابط فعال کودک با محیط می شود و کودک در بیشتر ساعات بیداری در مجاورت مداوم با دستگاه های دیجیتالی است. کودکانی که از سنین بسیار پایین روزی چندین ساعت در معرض مستقیم دایه گری دیجیتالی بوده اند، فرصت تعامل با مادر یا مراقب را از دست داده و تجربیات غنی محیطی را که برای رشد بهنجار دستگاه عصبی ضروری است، دریافت نمی کنند که یک دسته از این کودکان، خردسالان با اختلال طیف اتیسم هستند. نتیجه گیری: براساس اصل انعطاف پذیری عصبی و یافته های پژوهش های پیشین، مواجهه طولانی مدت با وسایل دیجیتال (دایه گری دیجیتالی) در دوره های حساس رشد، بازسازماندهی پیوندهای ساختاری و کارکردی مغز خردسالان را دچار انحراف می کند و باعث بروز نقص در تعاملات اجتماعی و کلام، رفتارهای تکراری و کلیشه ای می شود. در این مقاله مروری پس از بیان مقدمه ای کوتاه، تعریف اختلال طیف اتیسم و دایه گری دیجیتالی و سازوکارهای احتمالی تاثیر دایه گری دیجیتالی بر نشانه های این اختلال ارایه و در پایان نتیجه گیری شده است.
حمایت و مداخله رفتاری مثبت برای دانش آموزان با مشکلات رفتاری-هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مشکلات رفتاری-هیجانی دانش آموزان با نرخ بالایی از معضلات اجتماعی همراه است و برای معلمان، خانواده و خود کودکان مشکلات بسیاری را ایجاد می کند، بنابراین مستلزم توجه ویژه مسئولان و دست اندکاران تعلیم و تربیت است. در این راستا، حمایت و مداخله رفتاری مثبت، نوعی رویکرد آموزشی است که می تواند برای کاهش و حذف مشکلات رفتاری-هیجانی دانش آموزان راهگشا باشد. حمایت و مداخله رفتاری مثبت، رویکردی است برای افزایش رفتار اجتماعی، بهبود پیامدهای بلندمدت زندگی در آینده و کاهش رفتارهای چالش برانگیز که می تواند جایگزینی مناسب برای رویکردهای تنبیهی سنتی باشد. نتیجه گیری: به طورکلی می توان گفت رویکرد حمایت و مداخله رفتاری مثبت می تواند حس انگیزش را در دانش آموزان با مشکلات رفتاری-هیجانی افزایش داده و تاثیر مثبتی در کاهش رفتارهای مشکل آفرین، تنظیم هیجانی و پیشرفت تحصیلی این دانش آموزان داشته باشد. درواقع رویکرد حمایت و مداخله رفتاری مثبت می تواند راهکارهای غیرکارآمد در مدارس را تغییر دهد و محیطی مثبت و قابل پیش بینی برای دانش آموزان با مشکلات رفتاری-هیجانی فراهم کند. در این مقاله پس از بیان مقدمه ای کوتاه، تعریف رویکرد حمایت و مداخله رفتاری مثبت ارایه شده، سپس تاریخچه رویکرد حمایت و مداخله رفتاری مثبت آورده شده است. در ادامه ضرورت و اهمیت رویکرد حمایت و مداخله رفتاری مثبت، سطوح حمایت و مداخله رفتاری مثبت و کاربرد رویکرد حمایت و مداخله رفتاری مثبت برای دانش آموزان با مشکلات رفتاری-هیجانی در ایران ارایه شده و در پایان نتیجه گیری صورت گرفته است.
اثربخشی بازی های دبستانی بر کاهش رفتارهای بیش فعال و اجباری دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش آموزان کم توان ذهنی دارای مشکلات روان شناختی زیادی از جمله رفتارهای بیش فعالی و اجباری هستند. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی بازی های دبستانی بر کاهش رفتارهای بیش فعالی و اجباری دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر بود. این مطالعه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش همه دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر مقطع ابتدایی شهر ارومیه در سال تحصیلی 96-1395 بودند. در مجموع تعداد 30 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 21 جلسه (3 بار در هفته) با روش بازی های دبستانی آموزش دریافت نمود. هر دو گروه زیرمقیاس های رفتارهای بیش فعالی و اجباری مقیاس اضطراب، افسردگی و خلق (اسبنسن و همکاران، 2003) را به عنوان پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-19 و با روش های تحلیل کوواریانس چندمتغیری و تک متغیری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد بین گروه های آزمایش و کنترل در هر دو متغیر رفتارهای بیش فعالی و اجباری به لحاظ آماری تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر، بازی های دبستانی به طورمعناداری باعث کاهش رفتارهای بیش فعالی و اجباری دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر شد (01/0> p ). براساس نتایج این پژوهش مشاوران، روان شناسان بالینی و درمانگران می توانند برای کاهش ویژگی های روان شناختی منفی مثل رفتارهای بیش فعالی و اجباری از روش بازی های دبستانی استفاده کنند.