فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۲٬۰۱۸ مورد.
تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر روابط بین فردی، عزت نفس و ابراز وجود دختران نابینا
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی تاثیر آموزش مهارتهای زندگی بر روابط بین فردی، عزت نفس و ابراز وجود دختران نابینای مرکز فاطمه زهرا (س) اصفهان در سال 1386 بود. پژوهش از نوع تجربی بوده و در آن از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دختران نابینای این مرکز تشکیل می دادند که از بین آنها دختران بین سنین 20 تا 40 سال به دلیل توانایی درک بهتر جلسات برای تحقیق مد نظر قرار گرفتند و از میان آنها 26 نفر به طور تصادفی انتخاب و در 2 گروه 13 نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 9 جلسه 2 ساعته و 2 روز در هفته تحت آموزش مهارتهای زندگی قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده در این تحقیق زیر مقیاس روابط بین فردی از پرسشنامه هوش هیجانی برادبری و گریوز (1384)، پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ (1965) و پرسشنامه ابراز وجود آلبرتی و آمونز بود. نتایج این پژوهش استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی بر عزت نفس و ابراز وجود دختران گروه آزمایش تاثیر مثبت معنادار داشته است (001/0>P)، ولی بر روابط بین فردی آنها تاثیر معناداری نداشته است (05/0>P).
تاثیر مشاوره گروهی بر افزایش عزت نفس دانش آموزان دختر کم توان ذهنی دوره مهارت های حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر مشاوره گروهی راجرز بر افزایش عزت نفس دانش آموزان دختر کم توان ذهنی دوره مهارت های حرفه ای است. برای انجام پژوهش، 24 دانش آموز دختر کم توان ذهنی دوره مهارت های حرفه ای به طور تصادفی چند مرحله ای به طور تصادفی چند مرحله ای انتخاب و در دو گروه آزمایشی 12) نفر ( و گواه 12) نفر( جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده آزمون عزت نفس کوپر اسمیت بود. برنامه مشاوره گروهی به مدت 9 هفته طی 9 جلسه با تاکید بر نظریه راجرز برای گروه آزمایشی برگزار شد. پس از مرحله مشاوره (مداخله) هر دو گروه مورد آزمون مجدد (پس آزمون) قرار گرفتند. پس از جمع آوری داده ها، برای بررسی تاثیر متغیر مستقل (مشاوره گروهی) تحلیل کوواریانس توسط نرم افزار آمار SPSS اجرا و نتایج مورد مقایسه و تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که مشاوره گروهی بر افزایش عزت نفس کلی- تحصیلی- اجتماعی- خانوادگی و جسمانی دانش آموزان کم توان ذهنی تاثیر نداشت (P>0.05).
مقایسه مهارتها ی اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان استثنایی در مدارس تلفیقی و استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر مقایسه مهارتهای اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان آسیب دیده شنوایی و بینایی در مدارس تلفیقی و استثنایی استان قزوین است.
روش: در پژوهش پس رویدادی حاضر، از بین دانش آموزان استثنایی، کلیه دانش آموزان طرح تلفیق (85 نفر) انتخاب واز دانش آموزان استثنایی مشغول به تحصیل درمدارس استثنا یی (1376نفر) نیز تعداد 115 نفر از آنهایی که بیشترین شباهت را باتوجه به متغیرها ی کنترل مثل سن، جنس، پایه تحصیل و نوع معلولیت داشتند به عنوان گروه همتا شده با دانش آموزان تلفیقی انتخاب شدند. برای ارزیابی مهارتها ی اجتمایی دانش آموزان از مقیاس درجه بندی مهارتها ی اجتماعی گرشام والیوت (1990) فرم ویژه ارزیابی توسط معلم استفاده شد.
یافته ها : نتایج این پژوهش نشان داد که بین میانگین نمره مهارتها ی اجتمایی وهمچنین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مشغول به تحصیل درمدارس استثنایی و مدارس عادی(تلفیقی) تفاوت معناداری وجودندارد. همچنین مقایسه دوگروه نشان داد که تفاوت معناداری بین دانش آموزان دختر و پسر ناشنوا در موقعیت تلفیقی و استتثنایی وجود دارد. و این تفاوت نشان می دهد که دختران از نظر مهارت اجتماعی وپیشرفت تحصیلی نمرات بالاتری کسب کرده اند.
نتیجه گیری:از یافته ها ی پژوهش نتیجه گیری می شود که تلفیق دانش آموزان استثنایی در مدارس عادی این استان تاثیری در جهت افزایش مهارتهای اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ندارد و باید همرا ه با این اقدام به عوامل مؤثر در تلفیق دانش آموزان نیز توجه شود.
کاربردهای آموزشی - ترمییم بازی های بومی ایران در آموزش و توان بخشی کودکان دارای نیازهای ویژه
حوزههای تخصصی:
جهت گیری های آموزش و پرورش استثنایی
حوزههای تخصصی:
مقایسه ویژگیهای زبان شناختی دختران تیزهوش و عادی اول تا سوم دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه ویژگیهای زبان شناختی دانش آموزان تیزهوش و عادی انجام گرفت.
روش: تحقیق حاضر از طرحهای علی – مقایسه ای است و جامعه آماری آن را دانش آموزان تیزهوش و عادی دختر در پایه های اول تا سوم ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 87-1386 تشکیل دادند که در محدوده سنی شش تا هشت سال و یازده ماه بودند. از طریق نمونه گیری چند مرحله ای از بین نواحی مختلف آموزش و پرورش شهر اصفهان، با استفاده از آزمون هوشی کاتل فرم الف، دانش آموزان تیزهوش و عادی مشخص و انتخاب شدند. حجم نمونه در هر گروه تیزهوش و عادی 60 نفر و مجموع کل نمونه 120 دانش آموز بودند. برای اندازه گیری ویژگیهای زبان شناختی، از آزمون رشد زبان 3) TOLD-P)1 استفاده شد.
یافته ها: داده های به دست آمده با استفاده از روش مانوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل و مقایسه نتایج مانوا نشان داد که بین میانگین نمرات دانش آموزان تیزهوش و عادی در زمینه ویژگیهای زبان شناختی، تفاوت معناداری وجود دارد(0001/0> P). تفاوت میانگینها نشان داد که نمرات دانش آموزان تیزهوش در مقایسه با دانش آموزان عادی در حوزه های زبان گفتاری، گوش کردن، سازمان دهی، صحبت کردن، معنی شناسی و نحو بیشتر است. نتیجه گیری: نتایج بر اساس بنیادهای نظری مورد بحث قرار گرفت. بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت که دانش آموزان تیزهوش درنمونه مورد پژوهش نسبت به دانش آموزان عادی در ویژگیهای زبان شناختی برتری دارند.
برنامه ریزی و طراحی برای دانش آموزان دارای ناتوانی
حوزههای تخصصی:
اساساً دانش آموزان دارای ناتوانی باید همواره با دانش آموزان عادی تحت آموزش های لازم قرار گیرند. این دانش آموزان که در وهله ی نخست در مدارس عادی قرار داده نمی شوند ، باید هرچه سریع تر از نظام آموزش های تلفیقی و فراگیر بهره مند شوند.
ورود دانش آموزان دارای ناتوانی های متوسط، شدید و عمیق به فرآیند آموزش عادی (نهضت فراگیرسازی) از راه تامین و برطرف نمودن نیازهای دانش آموزان کاهش و یا حذف موانع طراحی مراکز آموزش ویژه ی این نوع دانش آموزان همواره بر میزان یادگیری آنان تاثیرات مهم و مثبتی داشته و موجب می شود آنان از امکانات و تسهیلات آموزشی بهتری نیز برخوردار گردند.
تظاهرات عاطفی کودکان سرآمد : خود پنداره ، کمال گرایی و حساسیت
حوزههای تخصصی:
بررسی میزان تقویت توانمندسازی شغلی در برنامه درسی دانش آموزان کم توان ذهنی، از دیدگاه کارشناسان ستادی، متخصصان برنامه ریزی درسی و دبیران ذیربط
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی میزان تقویت توانمند سازی شغلی در برنامه درسی دانش آموزان کم توان ذهنی است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه کارشناسان ستادی سازمان آموزش و پرورش استثنایی، کلیه متخصصان برنامه ریزی درسی در مقطع متوسطه حرفه ای و کلیه دبیران مقطع متوسطه کم توان ذهنی استان قزوین میباشد که از بین آنان به ترتیب (40)، (80)، (93) نفر به عنوان نمونه آماری و به شیوه تصادفی ساده و از طریق فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزار پژوهش در این بررسی پرسشنامه محقق ساخته بود که پایایی آن بر اساس آلفای کرانباخ (0.95=) محاسبه و روایی آن بر اساس نظریه اساتید صاحب نظر مورد تایید قرار گرفت.تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد دبیران بر خلاف کارشناسان ستادی و متخصصان برنامه ریزی درسی معتقدند برنامه های درسی دوره متوسطه حرفه ای با علایق و رغبتهای شغلی دانش آموزان دوره متوسطه حرفه ای تناسب کمتری دارد، کمتر توانسته فارغ التحصیلان را به خودکفایی فردی برساند و در توانبخشی حرفه ای دانش آموزان کم توان ذهنی نقش کمرنگی ایفا نموده است.