فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۵۹۰ مورد.
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۱)
99 - 110
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش در جهت تعیین رابطه کارکردهای اجرایی مغز با نشانه های نقص توجه و بیش فعالی انجام شد. روش: در راستای این هدف و در قالب طرح همبستگی ازجامعه دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 99-98 تعداد ۸۰ نفر به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از سیاهه نشانه های مرضی کانرز ، آزمون استروپ، کارت های ویسکانسین و حافظه کاری وکسلر استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده ازمدل یابی معادلات ساختاری نشان داد کارکردهای سازماندهی، دقت و تمرکز، حافظه کاری، حل مسئله و بازداری قادرند به طور معنی دار تغییرات نشانه های نقص توجه و بیش فعالی را تعیین کنند. نتیجه گیری: کارکردهای اجرایی مغز در تغییرات نقص توجه و بیش فعالی نقش منفی داشته و نقص در این کارکردها زمینه ساز شکل گیری نقص توجه و بیش فعالی است. بنابراین در سبب شناسی نقص توجه و بیش فعالی لازم است بر ارزیابی کارکردهای اجرایی تاکید شود و نقص در کارکردهای اجرایی را به عنوان پایه عصب شناختی نقص توجه و بیش فعالی به حساب آورد.
اثربخشی روان درمانگری نمایشی در کاهش مشکلات عصب روانشناختی دانش آموزان مبتلا به استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۰)
121 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش با هدف تعیین و شناسایی تأثیر روان درمانگری نمایشی بر کاهش میزان علائم و مشکلات کارکردهای عصب روانشناختی در دانش آموزان ابتدایی مبتلا به استرس پس از سانحه در مناطق زلزله زده شهرستان ثلاث باباجانی انجام شد. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود که با روش پیش آزمون _ پس آزمون با گروه گواه انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر، تمام دانش آموزان مقطع ابتدایی پسر دارای اختلال استرس پس از سانحه شهرستان ثلاث باباجانی بودند که تعداد 4 مدرسه به صورت خوشه ای انتخاب گردید. 40 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه مساوی آزمایش(20 نفر) و گواه(20 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت 13 جلسه 90 دقیقه ای تحت روان درمانگری نمایشی(مبتنی بر دیدگاه مورنو) قرار گرفتند و سپس، پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. ابزارهای پژوهش مصاحبه تشخیصی اختلال استرس پس از سانحه بر اساس معیارهای DSM-5 و پرسشنامه اختلال استرس پس از سانحه بر اساس(PCL-5) و پرسشنامه عصب روانشناختی کانرز بود. جهت تحلیل داده ها از میانگین، انحراف معیار، آزمون لوین و همگنی شیب از رگرسیون و تحلیل کواریانس چندمتغیره MANCOVA برای بررسی فرضیه ه ای پژوهش استفاده شد. یافته ها نتایج پژوهش نشان داد که روان درمانگری نمایشی موجب کاهش میزان مشکلات کارکردهای عصب روانشناختی با اندازه اثر 52/0 در کودکان با اختلال استرس پس از سانحه در سطح معناداری(001/0>p) می شود. نتیجه گیری می توان نتیجه گرفت که روان درمانگری نمایشی به مثابه ی یک روش درمانی کمکی و اثربخش برای کاهش مشکلات عصب روان شناختی کودکان است.
مقایسه فعالیت قشری مغز در بیماران اسکیزوفرن دارا و فاقد اختلال تفکر صوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۱)
31 - 46
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال اسکزوفرنیا یکی از شایع ترین اختلالات شدید روانی است که طیف گسترده ای از علایم شناختی، هیجانی و رفتاری را شامل می شود که اختلال در تفکر صوری، یکی از عوامل تعیین کننده پیش آگهی آن است. مقایسه فعالیت های قشری در مبتلایان به اسکیزوفرن های دارای تفکر صوری و فاقد آن، هدف اصلی پژوهش حاضر بود. روش: تعداد 60 بیمار مبتلا به اختلال اسکیزوفرنیا(31 نفر دارای اختلال تفکر صوری و 29 نفر فاقد اختلال در تفکر صوری) براساس معیارهای ورود و خروج به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و پرسشنامه تفکر صوری در مورد آن ها اجرا شد . فعالیت قشری تمامی شرکت کنندگان با استفاده از EEG 19 کاناله مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که در بیماران اسکیزوفرن دارای اختلال در تفکر صوری توان مطلق باندهای دلتا و بتا پایین تر و توان مطلق تتا در نواحی قدامی مغز بالاتر از بیماران فاقد اختلال تفکر صوری بود. همچنین در نواحی خلفی نیز اسکیزوفرن های دارای اختلال در تفکر صوری، در باندهای دلتا، آلفا و بتا پایین تر از اسکیزوفرن های فاقد اختلال در تفکر صوری بودند. نتیجه گیری: یافته ها ضمن تایید فرضیه هایپوفرونتالی اسکیزوفرنیا، نشان می دهد که اسکیزوفرن های فاقد تفکر صوری، برانگیختگی قشری پایین تر داشته که منجر به مشکلات شناختی بیشتر در این افراد می شود.
اثربخشی نوروفیدبک بر نقایص شناختی و ادراک دیداری حرکتی در دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۱)
47 - 66
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از شایع ترین اختلالات یادگیری نارساخوانی است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی نوروفیدبک بر نقایص شناختی و ادراک دیداری حرکتی دانش آموزان نارساخوان است. روش : پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل دانش آموزان 8 تا 11 ساله دارای اختلال نارساخوانی شهر تهران بود. از این جهت از افراد واجد شرایط 40 دانش آموز به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل گمارده شدند(هر گروه 20 نفر) که در نهایت، پژوهش با 33 نفر( 16 نفر گروه آزمایش و 17 نفر گروه کنترل) انجام شد. در این مطالعه گروه آزمایش تحت درمان نوروفیدبک در ابتدا سه بار در هفته(به مدت یک ماه) و سپس دو بار در هفته(یک ماه) به مدت 45 دقیقه قرار گرفتند در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، نرم افزارهای برج لندن، استروپ، عملکرد پیوسته و آزمون مداد کاغذی ادراک دیداری حرکتی بندر گشتالت بودند. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانش چندمتغیری، با استفاده از نسخه 20 نرم افزار آماری spss تحلیل شد. یافته ها : نتایج نشان داد نوروفیدبک بر تمامی مؤلفه های موردارزیابی نقایص شناختی(به استثنا خطای همخوان در آزمون استروپ و زمان واکنش در آزمون n-back) و ادراک دیداری حرکتی افراد نارساخوان مؤثر بوده است. نتیجه گیری : نوروفیدبک می تواند کمک مؤثری برای بهبود برخی از نقص های شناختی دانش آموزان نارساخوان محسوب شود.
مقایسه اثربخشی شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی و تحریک الکتریکی مستقیم مغز از روی جمجمه بر کاهش افسردگی در جمعیت غیر بالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۱)
81 - 98
حوزههای تخصصی:
مقدمه:افسردگی شایع ترین اختلال روانی در دنیا است. شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی یکی از درمان های مؤثر، و تحریک با جریان الکتریکی مستقیم مغز از روی جمجمه یکی از درمان های جدید برای افسردگی است. این مطالعه با هدف مقایسه اثربخشی این دو شیوه درمانی بر کاهش افسردگی انجام شده است. روش : این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. آزمودنی ها 60 نفر از دانشجویان دارای علائم افسردگی بودند که پس از غربال با پرسش نامه سلامت عمومی با روش هدف مند، بر اساس نمرات پرسشنامه افسردگی بک(نمره بالای 15) انتخاب و به صورت تصادفی در 4 گروه 15نفری شامل گروه شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی، تحریک الکتریکی مستقیم مغز از روی جمجمه، گروه شم(تحریک ساختگی) و گروه کنترل جایگزین شدند و در مرحله پس آزمون مجدداً با پرسش نامه افسردگی بک مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های پژوهش با روش تحلیل کواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو گروه آزمایش کاهش معنی داری(05/0 P< ) در نمرات افسردگی در پس آزمون داشتند، در حالی که در گروه شم و کنترل تفاوت معنی داری مشاهده نشد. بین دو گروه شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی و تحریک الکتریکی مستقیم مغز از روی جمجمه تفاوت معنی داری وجود نداشت(05/0P> ). نتیجه گیری: شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی و تحریک الکتریکی مستقیم مغز از روی جمجمه در کاهش افسردگی در جمعیت غیربالینی مؤثر هستند..
ویژگی های روانسنجی پرسشنامه دست برتری آنت - نسخه ترکی آذری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۰)
9 - 16
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر ترجمه و تعیین روایی و پایایی آزمون دست برتری آنت مطابق زبان و فرهنگ مردم ترک زبان آذربایجان است. روش: ابتدا برای آیتم های دوازده گانه آزمون، ترجمه و یا معادل هایی مطابق زبان و فرهنگ مردم ترکی زبان ساخته شد. برای تعیین روایی محتوایی گزینه های ترجمه و ساخته شده از دو شاخص کیفی CVR و کمی CVI استفاده شد که پنل کارشناسان در این آزمون متشکل از 20 زبان شناس و روان شناس ترک زبان بودند. بر این اساس مطابق جدول تصمیم گیری لاوشه (حاجی زاده، 1390) برای تعیین روایی محتوایی CVR گزینه های بالای 0.42 و برای تعیین روایی محتوایی CVI نیز گزینه های بالای 0.79 انتخاب شدند. یافته ها: نسخه ترکی آزمون ساخته شده بر روی 2654 نفر اجرا شد و از 663 نفر از این تعداد نیز بازآزمون گرفته شد) 0.99ICC=). آزمون سازگاری درونی اجزاء (آلفای کرونباخ) نشان داد که همه گزینه های آزمون اعتبار بالای 0.99 را دارا بودند. نتایج نشان داد که 90.69 درصد مشارکت کنندگان راست دست، 8.25 درصد چپ دست و 1.05 درصد دوسوبرتر بودند. نتیجه گیری: نسخه ترکی آزمون قابلیت اعتماد و اعتبار مناسبی دارد.
مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و آموزش نوروفیدبک بر بهبود کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۰)
63 - 82
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه اثربخشی دو روش درمانی واقعیت درمانی و نوروفیدبک بر بهبود کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان سینه انجام گرفت. روش: در طرحی نیمه آزمایشی تعداد 45 بیمار سرطان سینه با شیوه نمونه گیری در دسترس در سال 1398 از شهر آمل انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه مساوی تقسیم شدند. رضایت آگاهانه از بیماران اخذ شد و معیارهای ورود و خروج کنترل شدند. پرسشنامه کیفیت زندگی عمومی بیماران سرطانی و پرسشنامه کیفیت زندگی اختصاصی سرطان سینه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه توسط همه آزمودنی ها تکمیل شدند. دو گروه اول و دوم به طور مجزا به ترتیب واقعیت درمانی و نوروفیدبک دریافت کردند، درحالی که گروه سوم در لیست انتظار ماند و درمانی دریافت نکرد. داده های پژوهش به وسیله آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها: تفاوت های معناداری میان میانگین گروه های آزمایش و گروه لیست انتظار در متغیرهای کیفیت زندگی مشاهده شد(P
اثربخشی توان بخشی دوسا بر حافظه شنیداری و حل مسئله کودکان دارای اختلال یادگیری همراه با مشکل تمییز شنیداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۱)
67 - 80
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی توان بخشی دوسا بر حافظه فعال شنیداری و حل مسئله کودکان مبتلابه اختلال یادگیری خواندن دارای مشکل تمییز شنیداری بود. روش: برای این منظور از روش مطالعه شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه مورد نظر عبارت است از کلیه کودکان مبتلابه اختلال یادگیری خواندن شهر اصفهان که دارای اشکال در تمییز شنیداری نیز باشند. از این جامعه 30 نفر به طور در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. پس از انجام پیش آزمون در دو گروه، گروه آزمایش طی 10جلسه 60دقیقه ای(هفته ای 2بار) تحت درمان توان بخشی دوسا قرار گرفتند و طی این مدت، گروه گواه در لیست انتظار بودند. سپس هر دو گروه، در پس آزمون و پیگیری مورداندازه گیری قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه های حل مسئله هپنر(1982) و حافظه فعال دانیمن و کارپنتر(1980) استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد میانگین نمره حل مساله و حافظه کودکان گروه آزمایش بعد از جلسه درمانی افزایش معناداری داشته است. اما برای کودکان گروه کنترل تغییر معناداری مشاهده نشده است. نتیجه گیری: روش توان بخشی دوسا بر بهبود حافظه شنیداری و حل مسئله کودکان دارای اختلال همراه با مشکل تمییز شنیداری اثربخش است.
تأثیر هشت هفته بازی های ویدئویی تعاملی بر تعادل ایستا و پویای دانش آموزان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۰)
31 - 46
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق به منظور بررسی تأثیرهشت هفته بازی های ویدئویی تعاملی بر تعادل ایستا و پویای دانش آموزان پسر بود. روش: 30 نفر از دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهرستان شادگان به صورت در دسترس در این تحقیق شرکت کردند. آزمون تعادل ایستا و پویا در مرحله پیش آزمون گرفته شد. پس از برگزاری جلسه آشنایی با دستگاه ایکس باکس، گروه آزمایشی 8 هفته و هر هفته 3 جلسه 30 دقیقه ای، تحت مداخله بازی های حرکتی اسپورت کینتیک قرار گرفتند. در گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای انجام نشد. پس از پایان مداخله، پس آزمون مشابه با شرایط پیش آزمون به عمل آمد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس توسط نرم افزار SPSS22 و سطح معنی داری، 05/0 ≥p تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که در متغیر تعادل ایستا و تعادل پویا بین گروه تجربی و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>p) که با توجه به مقادیر میانگین ها، گروه تجربی نسبت به گروه کنترل عملکرد بهتری داشت. نتیجه گیری: به طورکلی می توان اذعان داشت که انجام یک دوره مداخله توسط بازی های ویدئویی تعاملی می تواند موجب بهبود تعادل ایستا و پویا در دانش آموزان متوسطه اول شود؛ بنابراین به معلمان و مربیان ورزشی پیشنهاد می شود که جهت بهبود تعادل ایستا و پویای دانش آموزان مقطع متوسطه اول از این روش استفاده کنند.
تشخیص اختلال نقص توجه/ بیش فعالی با ابزار وکسلر چهارم و نسخه تکمیلی: رتبه بندی خرده مقیاس های موثر با تحلیل شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۳)
99 - 122
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال نقص توجه /بیش فعالی اختلالی است با نقص در کارکردهای شناختی که آزمون هایی نظیر وکسلر در تشخیص این نواقص کاربرد دارد. اخیراً داده کاوی بر اساس شبکه عصبی در تحقیقات روان شناختی مورد توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش رتبه بندی خرده مقیاس های موثر وکسلر در پیش بینی اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی با تحلیل شبکه عصبی بود. روش: نمونه پژوهش دانش آموزان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهریار بوده و به روش نمونه گیری در دسترس و با مصاحبه بالینی بر اساس معیارهای DSM-5 به تعداد 162 نفر در سال تحصیلی 97-96 انتخاب شدند. نمرات نارسایی توجه، بیش فعالی و نوع ترکیب با تکمیل پرسشنامه سوانسون و نوپلهام توسط معلمان تعیین شده و در نهایت آزمون هوشی وکسلر نسخه چهارم انجام شد. داده ها با روش شبکه عصبی و نرم افزار متلب مورد تحلیل قرار گرفتند. 40 خرده مقیاس به عنوان ورودی شبکه با 40، یک لایه میانی با 42 نورون و یک لایه خروجی به عنوان بهترین الگوی شبکه مشخص شد.یافته ها: در نوع ترکیبی خرده مقیاس های 1- رمزگذاری، 2- ظرفیت حرف با آهنگ، 3- شباهت ها، 4- گزینه ای واژگان تصویری، 5- حذف تصادفی، در بیش فعالی 1- رمزگذاری، 2- حذف تصادفی، 3- ظرفیت فضایی مستقیم،4- فرایند طراحی با مکعب و 5- شباهت ها و در نارسایی توجه1- مفاهیم تصویر 2- شباهت ها 3- نمادیابی، 4- توالی عدد- حرف و 5- محاسبات به عنوان موثرترین خرده مقیاس ها مشخص شدند(05/0P<). نتیجه گیری: نتایج نشان داد شبکه عصبی روش توانمندی در پیش بینی اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی است و برخی خرده مقیاس های وکسلر در شناسایی نواقص شناختی این افراد از بقیه برتر بوده است.
اثربخشی برنامه توانمندسازی عصب روان شناختی دانش آموزان کاشت حلزونی(NEPSCI) بر مشکلات حافظه فعال دانش آموزان ناشنوای کاشت حلزون شده: طرح تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۲)
27 - 40
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کاشت حلزون شنوایی نتایج مثبتی را برای کودکان ناشنوا به ارمغان می آورد، اما تجربه ناشنوایی اولیه موجب محدودیت های مختلفی می شود که یکی از آن ها، مشکلات حافظه فعال است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف تدوین برنامه توانمندسازی عصب روان شناختی دانش آموزان کاشت حلزونی(NEPSCI) و ارزیابی اثربخشی آن بر مشکلات حافظه فعال دانش آموزان ناشنوای کاشت حلزون شده انجام گرفت. روش : این پژوهش از نوع تک آزمودنی با طرح A-B بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان کاشت حلزون شده شهر اصفهان در سال تحصیلی 96-1397 بود. از این جامعه 3 دانش آموز به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند.ابزار پژوهش چهارمین نسخه مقیاس هوشی وکسلر برای کودکان(WISC–IV) و مقیاس درجه بندی حافظه کاری(WMRS) بود. بر این اساس طی 5 هفته متوالی آزمودنی ها مورد مشاهده قرار گرفتند(موقعیت خط پایه)، سپس طی هشت هفته مداخله اجرا شد و بعد از آن نیز در طی سه هفته، پایداری تغییرات در مرحله پیگیری مشاهده شد. داده ها از طریق تحلیل دیداری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: طی تحلیل دیداری نمودار داده ها، مداخله در هر سه آزمودنی اثربخش بود. درصد غیرهمپوشی داده ها(PND) در دو موقعیت خط پایه و مداخله برای هر سه شرکت کننده به ترتیب 5/87%، 75% و 100% بود. این اثربخشی در موقعیت پیگیری نیز همچنان قابل مشاهده بود. نتیجه گیری: برنامه توانمندسازی عصب روان شناختی دانش آموزان کاشت حلزونی(NEPSCI)، روشی مناسب جهت کاهش مشکلات حافظه فعال آنان است و می توان از این روش، در مراکز آموزشی و درمانی استفاده کرد.
اثر بخشی ترکیبی توانبخشی شناختی رایانه یار و tDCS قشر پره فرونتال بر کارکردهای اجرایی و حافظه کاری در نوجوانان مبتلا به دیابت نوع 1(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۲)
71 - 92
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعه حاضر، به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل- شم، با هدف بررسی تاثیر توانبخشی شناختی رایانه یار، همزمان با تحریک قشر پره فرونتال بر کارکردهای اجرایی و حافظه کاری در نوجوانان مبتلا به دیابت، انجام گرفت. روش: 20 نوجوان 15 تا 18 ساله مبتلا به دیابت از انجمن دیابت شهرستان بناب انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 10 نفری آزمایش و شم قرارگرفتند. کارکردهای اجرایی و حافظه کاری هردو گروه آزمایش و کنترل در مراحل پیش آزمون و پس آزمون از طریق نسخه نرم افزاری آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین، و نرم افزار بهسازی حافظه و توجه مورد سنجش قرارگرفتند. برای مداخله، گروه آزمایشی به صورت انفرادی در 10 جلسه 30دقیقه ای(یک روز در میان)، همزمان با تحریک آندی Fp1 و Fp2 با کمک نرم افزار بهسازی حافظه و توجه، مورد توانبخشی شناختی برای حافظه کاری قرار گرفتند اما گروه کنترل- شم فقط 15 ثانیه تحریک واقعی دریافت می کردند، سپس تحریک قطع می شد. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس، حاکی از بهبود انعطاف پذیری شناختی و حافظه کاری، و کاهش درجامانی در گروه آزمایش بود. نتیجه گیری: براساس نتایج حاصل از این پژوهش، می توان از توانبخشی شناختیِ حافظه کاری همزمان با تحریک آندی قشر پره فرونتال، به عنوان روشی مؤثر برای بهبود کارکردهای اجرایی و حافظه کاری در مبتلایان به دیابت نوع 1 بهره جست.
تأثیر موسیقی بر یادگیری الگوهای فضایی و زمانی هماهنگی دودستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۲)
9 - 26
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از این تحقیق بررسی تأثیر موسیقی بر یادگیری الگوهای فضایی و زمانی حرکات هماهنگی دودستی بود. روش : ابزار مورداستفاده در این پژوهش شامل: دستگاه هماهنگی دودستی، مترونوم و دستگاه پخش کننده موسیقی بود. آزمودنی های پژوهش 60 دانشجوی راست دست پسر بدون سابقه نواختن ساز انتخاب شدند و در شش گروه 10 نفری در قالب سه آزمایش قرار گرفتند. گروه های اول، سوم و پنجم به ترتیب ترسیم متقارن دودستی، ترسیم نامتقارن زمانی و ترسیم نامتقارن فضایی با موسیقی و گروه های دوم، چهارم و ششم گروه های جفت شده بدون موسیقی بودند. پیش آزمون شامل اجرای تکلیف هماهنگی دودستی با ریتم 100 ضرب مترونوم در 60 ثانیه بود. شرکت کنندگان سه جلسه تمرین در سه روز متوالی انجام دادند، پس از آن آزمون های اکتساب و انتقال و 48 ساعت بعد یادداری به عمل آمدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس مرکب نشان داد که موسیقی همراه با تمرین باعث بهبود حرکات دودستی در تکالیف هماهنگی دودستی می شود ولی برای انتقال این تکالیف به حالت عکس تأثیر مثبتی ندارد. نتیجه گیری : بر اساس یافته ها با توجه به نوع تفاوت در الگوی حرکتی دودست در تکالیف هماهنگی دودستی، موسیقی مورد استفاده در این تحقیق باعث بهبود هماهنگی دودستی می شود
نبرد نورون ها: افزایش تمرکز با استفاده از بازی رایانه ای مبتنی بر بازخورد عصبی و رابط مغز-رایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۰)
83 - 100
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش، تعیین تأثیر استفاده از سناریوهای مجازی مبتنی بر بازخورد عصبی در قالب بازی رایانه ای بر افزایش تمرکز افراد سالم است. روش: طرح پژوهش حاضر تجربی است و جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان پسر دانشگاه هنر اسلامی تبریز در سال 1397 بودند. به منظور برآورد حجم نمونه از جدول کوهن استفاد شد که حجم نمونه معادل 24 نفر به شکل داوطلبانه وارد پژوهش شدند و در سه گروه تقویت منفی(اعمال جریمه)، تقویت مثبت(اعمال پاداش) و تقویت رقابتی(تأثیر بر عملکرد حریف) مورد آزمون قرار گرفتند. داده های مربوط به میزان تمرکز هر فرد و عملکرد وی در طول بازی از طریق دستگاه مغزنگار الکتریکی و ساختار چندنخی بازی ضبط و ثبت می گردید. در سناریوهای طراحی شده، از آستانه تمرکز هر فرد برای تنظیم جریان بازی استفاده می شد تا از این طریق فرآیند آموزش تمرکز، نسبت به فعالیت مغزی همان شخص تنظیم گردد. به منظور آزمودن فرضیات این پژوهش یک مطالعه کاربری صورت پذیرفت و نتایج حاصل با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس مختلط و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد روش تقویت رقابتی، تقویت منفی و تقویت مثبت در افزایش تمرکز مؤثر است. همچنین تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه تجربه کاربری نشان داد که سناریوهای طراحی شده توانسته اند بازیکنان را در جریان بازی غوطه ور ساخته و جذابیت و تعامل لازم را به وجود آورند. نتیجه گیری: استفاده از بازی رایانه ای مبتنی بر رابط مغز- رایانه و بازخورد عصبی منجر به بالا بردن بازده آموزش تمرکز می شود.
اثر القاء عاطفه مثبت و منفی بر ناقرینگی پیشانی و خلفی امواج آلفا مغز در افراد با سیستم های مغزی رفتاری بالا و پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۳)
9 - 20
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سیستم های مغزی رفتاری، با رفتارهای اجتنابی و روی آوری مرتبط هستند. دیویدسون مدل ناقرینگی پیشانی و هیجان را مطرح کرد. هدف پژوهش، بررسی اثر القاء عاطفه بر ناقرینگی پیشانی و خلفی امواج آلفا مغز در افراد با سیستم های فعال سازی و بازداری رفتاری بالا و پایین است. روش: فعال سازی/ بازداری رفتاری توسط پرسشنامه کارور و وایت، ارزیابی شد. پرسش نامه ها میان 300 دانش جو توزیع و نمره گذاری شدند و بر اساس نمرات انتهایی توزیع بر مبنای نمرات Z، چهار گروه اصلی پژوهش (28n=، هر گروه 7 نفر)، انتخاب شدند. الکتروآنسفالوگرافی کمّی هر فرد، در شرایط خط پایه، القاء عواطف مثبت و منفی ثبت شد. داده های توان مطلق امواج آلفای افراد استخراج شده و برای بررسی ناقرینگی، از T همبسته و تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر استفاده شد. یافته ها: در شرایط خط پایه، گروه بازداری بالا، ناقرینگی پیشانی را در سطح P=0.04 نشان دادند، که با برانگیختگی بیشتر F4 و انگیزه اجتناب مرتبط است. در شرایط القاء عاطفه مثبت، دو گروه فعال سازی بالا و پایین، ناقرینگی پیشانی را در سطح P<0.01 نشان دادند که با برانگیختگی بیشتر F3 و انگیزه روی آوری مرتبط است. در شرایط القاء عاطفه منفی، گروه بازداری بالا، ناقرینگی پیشانی را در سطح P=0.001 (برانگیختگی F4)، و گروه فعال سازی پایین، ناقرینگی خلفی را در سطح P=0.002، (برانگیختگی O2) نشان دادند. نتیجه گیری: نظریه گری و دیویدسون برای ناقرینگی پیشانی تأیید شد. نوع عاطفه القاء شده و تفاوت های شخصیتی منجر به تفاوت در الگوی ناقرینگی پیشانی مغز می گردد.
اثربخشی آموزش برنامه دانش و مهارت فراشناخت جاگر بر مهارت های عصب روانشناختی دانش آموزان با اختلال یادگیری خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۰)
17 - 30
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال خواندن یکی از انواع رایج اختلال یادگیری است که به نقص در اکتساب مهارت های خواندن اشاره دارد. هدف این تحقیق بررسی اثربخشی رویکرد فراشناختی جاگر بر مهارت های عصب روانشناختی دانش آموزان با اختلال یادگیری خواندن بود. روش: این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل انجام شد. به این منظور از بین دانش آموزان نارساخوان در شهر اصفهان در سال تحصیلی 97-98 با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای و با توجه به ملاک های ورود به پژوهش 30 دانش آموز انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش(15 نفر) و کنترل( 15 نفر) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس هوشی وکسلر کودکان ویرایش چهارم و آزمون عصب روانشناختی کانرز استفاده شد. داده ها به روش تحلیل کواریانس با استفاده از spss-23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که آموزش روش فراشناختی جاگر بر بهبود عملکرد عصب روانشناختی دانش آموزان نارساخوان موثر است(p<0/01). روش آموزشی فراشناختی جاگر می تواند رویکرد درمانی موثری در جهت بهبود مهارت های عصب روانشناختی دانش آموزان نارساخوان که پیش نیاز خواندن است، باشد.
مقایسه کارکرهای اجرایی و توانش نظریه ذهن در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی، اختلال شخصیت مرزی و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۲)
105 - 122
حوزههای تخصصی:
هدف: از آن جایی که مشکلات بین فردی و نقایص شناختی تاثیر قابل توجهی بر زندگی مبتلایان به اختلال اسکیزوفرنی و اختلال شخصیت مرزی ایفا می کند، هدف پژوهش حاضر مقایسه کارکردهای اجرایی و توانش نظریه ذهن در این بیماران با افراد بهنجاراست. روش : این مطالعه یک پژوهش توصیفی- مقایسه ای است که طی آن عملکرد اجرایی و توانش نظریه ذهن در بین 3 گروه مقایسه شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام بیماران سرپایی و بستری مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و اسکیزوفرنی که در سال 1397 به مرکز روان پزشکی بیمارستان امام حسین تهران مراجعه کرده بودند، و به روش نمونه گیری در دسترس از بین آن ها تعداد 74 نفر انتخاب شدند. آزمون های دسته بندی ویسکانسین و آزمون ذهن خوانی از روی تصاویر چشم در جلسه های انفرادی برای تمام آزمودنی ها اجرا شد و در نهایت با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شدند. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که در سطح معناداری(001/0>P) بین گروه بیماران اسکیزوفرنی و اختلال شخصیت مرزی با افراد بهنجار در کارکردهای اجرایی و توانش نظریه ذهن تفاوت وجود دارد و همچنین بین تعداد طبقات تکمیل نشده و پاسخ های صحیح از زیر مقیاس های کارکردهای اجرایی و توانش نظریه ذهن در بین بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی اسکیزوفرنی در سطح(05/0>P) تفاوت وجود دارد و بیماران اسکیزوفرنی ضعیف تر از بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی هستند. نتیجه گیری : کارکردهای اجرایی و توانش نظریه ذهن در بیماران اسکیزوفرنی ضعیف تر از بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و گروه بهنجار است و شدت بیماری در عملکرد کارکردهای اجرایی و توانش نظریه ذهن تاثیر دارد.
تاثیر tDCS روی OFC نیمکره راست در عملکرد اجرایی تصمیم گیری پرخطر و ریسک پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۰)
47 - 62
حوزههای تخصصی:
تصمیم گیری بخشی از کنترل شناختی است که در ارزیابی خواسته ها نقش اساسی دارد. پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیرات tDCS روی ناحیه مغزی OFC نیمکره راست در تصمیم گیری پرخطر و ریسک پذیری انجام شد. روش: مطالعه حاضر از نوع مطالعه آزمایشی یک سو کور بود که روی 30 فرد بزرگسال سالم انجام شد. در این مطالعه افراد به تصادف در دو گروه آزمایشی و شم قرار گرفتند. در گروه آزمایشی تحریک آندیOFC نیمکره راست و تحریک کاتدی DLPFC نیمکره چپ در حدود 2 میلی آمپر اجرا شد. ابزارهای مورد استفاده نسخه های کامپیوتری آزمون بارت و آزمون آیوا برای بررسی تصمیم گیری پرخطر و ریسک پذیری بودند. داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس تک متغیره(آنکوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج بیانگر تفاوت معنادار بین دو گروه آزمایش و کنترل در آزمون بارت(05/0
اثربخشی تمرین های عملی عصب روانشناختی بر بهبود کارکردهای اجرایی و دامنه توجه دانش آموزان با اختلال یادگیری خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۳)
43 - 58
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال خواندن یکی از انواع رایج اختلال یادگیری است که به نقص در اکتساب مهارت های خواندن اشاره دارد. هدف این تحقیق بررسی اثربخشی تمرین های عملی عصب روانشناختی بر بهبود کارکردهای اجرایی و دامنه توجه دانش آموزان با اختلال یادگیری خواندن بود. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. به این منظور از بین دانش آموزان نارساخوان در شهر اصفهان در سال تحصیلی 98-99 با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به ملاک های ورود به پژوهش 30 دانش آموز انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش( 15 نفر) و کنترل( 15 نفر) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس هوشی وکسلر کودکان ویرایش چهارم، آزمون عصب شناختی کولیج و آزمون توجه و تمرکز d2 استفاده شد. داده ها به روش تحلیل کواریانس با استفاده از spss-23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که آموزش تمرین های عصب روانشناختی بر بهبود کارکردهای اجرایی و دامنه توجه دانش آموزان نارساخوان موثر است(p<0/01). تمرین های عملی عصب روانشناختی می تواند رویکرد درمانی موثری در جهت بهبود کارکردهای اجرایی و دامنه توجه دانش آموزان نارساخوان باشد.
بررسی اثربخشی برنامه درسی مبتنی بر علوم اعصاب شناختی بر بهبود کارکردهای اجرایی و حافظه فعال دانش آموزان ابتدایی دارای اختلال یادگیری ریاضی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۳)
123 - 142
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه درسی علوم عصبی شناختی در بهبود کارکردهای اجرایی و حافظه فعال دانش آموزان مقطع ابتدایی با اختلال یادگیری ریاضی در شیراز صورت گرفت. روش: روش تحقیق نیمه تجربی است. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه دانش آموزان دارای ناتوانی در یادگیری ریاضی از کلاس دوم تا ششم ناحیه 2 و 4 شهر شیراز است. با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده، سی و یک دانش آموز به طور تصادفی انتخاب و سپس به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. آموزش در گروه کنترل براساس سبک تدریس سنتی و آموزش در گروه آزمایش براساس الگوی برنامه درسی علوم اعصاب شناختی انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که تفاوت بین میانگین نمرات حافظه فعال در پس آزمون بعد از کنترل پیش آزمون و در دو گروه آزمایش و کنترل برابر بود با 740/8. و Fبرابر با 144/26 با سطح معناداری P≤0.001 و این، نشان می دهد که این تفاوت، با کنترل پیش آزمون معنادار است. در بخش کارکردهای اجرایی میانگین نمرات برابر شد با 337/205 و مقدار F هم 94/2 به دست آمد. کشش(Trend) به سمت اثربخشی مداخله بوده است ولی از لحاظ آماری تفاوت معنی داری مشاهده نشده است. بنابراین می توان گفت که مداخله تأثیر مثبت و معناداری بر حافظه فعال و تأثیر غیرمستقیمی بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان داشته است. نتیجه گیری: مداخلات علوم اعصاب شناختی با توجه به برجسته کردن مهارت های اساسی یادگیری ریاضی می تواند یک روش مؤثر در بهبود ناتوانی یادگیری ریاضی باشد.