مقاله حاضر تغییر انگیزشی پیشرفت تعداد 332 نفر از دانشجویان دوره کارشناسی روزانه دانشگاه تبریز را مورد بررسی قرار داده است. به منظور تحقق هدف پژوهش، با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده نمونه آماری بر حسب دانشکده و جنسیت دانشجویان مشخص و سپس با بهره گیری از روشهای آماری پیشرفته، همچون: آنالیز واریانس (ANOVA)، آزمون t مستقل و ضریب همبستگی پیرسون اطلاعات جمع آوری شده تحلیل گردیده و پیشنهادهایی در زمینه پژوهش ارایه شده است.
به منظور بررسـی رابـطة سبکهای اِسـنـاد (تبیین) با رخدادهای استـرسزای زنـدگـی و سلامت عـمومـی، تعداد 120 آزمودنـی به روش نـمونهگیری تـصادفـی چندمرحلهای انتـخاب شدند. آزمودنـیها پس از تکمیل پرسشنامة سبک اسناد، مقیاس ارزیابی سازگاری مجدد اجتماعـی و پـرسشنامة سلامت عمومـی، بر اساس نمرههایی که در پـرسشنامة سبک اسـناد به دست آورده بـودنـد، در دو گروه خوشبین (49 =n) و بـدبین (42 =n) قرار گرفتند. مقایسة میانگین ها نـشان داد که بـین افـراد خوشبین و بدبین از لحاظ تعداد رخدادهای استرسزای زندگی تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<P)، اما از لحاظ میزان سازگاری مجدد مورد نیاز ناشی از این رخدادها (05/0>P) و نیز سلامت عمومـی (01/0>P)، تـفاوت میان آنها معنـادار بود. علاوه بر این، تـحـلیـل رگرسیـون چـند متـغـیـری هـمـزمـان نـشـان داد که رخدادهای استرسزای زندگی و سبک تبین آزمودنیها، توانایی پیشبینـی سلامت عمومـی آنها را داشتند (001/0>p)، به طوری که سبـک تبیین با %99 اطمینان، بـهترین متغیر پـیشبینـی کنندة تغییرات در سلامت عمومی افراد بود.
"در این پژوهش، تاثیر آموزش مهارت های خودگردانی و افزایش باورهای خوبسنده گی بر کارگرد تحصیلی دانش اموزان بررسی شده است. 280 دانش آموز سال اول دبیرستان از دو مدرسه ی دخترانه و پسرانه ی شیراز انتخاب و به طور تصادفی در چهار گروه گواه، آموزش مستقیم، یادگیری هم کارانه، و یادگیری مستقل جای گرفتند. در طول دوره ی آزمایشی، گروه گواه هیچ گونه برنامه ی آموزش ...
"
هـدف ایـن تحقیق، بررسـی نـقش صفات شـخصیـت و رویکردهای یادگیری در پیشرفت تحصیلی دانشجویان بود. در نـمونه ای متشکل از 419 آزمودنی (214 پسر و 205 دختر)، فرم خلاصه شـده پـرسشنامه پـنج عاملـی و پرسشنامه فرایند مطالعه اجرا شدند. برای متغیر پیشرفت تحصیلی دانشجویان، میانگین کل نمرات آنها از طریق دانشگاه مورد مطالعه، جمع آوری شد. با استفاده از تـحلیل مسـیر، اثـرات مستقیم، و غیرمستقیم صـفات شخصیت بـر رویـکردهای یـادگیری و پـیشرفت تـحصیلـی مورد بـررسـی قـرار گرفت. نـتـایج به دست آمده بـیـانـگر آن است که پـذیرش، وظیفه شناسـی، و سازگاری، بر رویکرد یادگیری عمیق، اثر مثبت و معنادار دارند. به علاوه پذیـرش و وظیفه شناسـی اثـر منفی و معنادار و روانرنـجورخویـی و بـرونگرایـی اثـر مثبت و معنادار بر رویکرد یادگیری سطحی نشان دادند. اثـر غیرمستقیم پـذیرش، وظیفه شناسـی، و سازگاری از طریـق رویکرد عمیـق بر پـیشرفت تـحصیلـی، مثبت و معنادار و اثر غیرمستقیم پذیرش و وظیفه شناسـی از طریـق رویـکرد سـطحـی بر پیشرفت تحصیلی منفـی و معـنادار بهدست آمد. در مـجموع نـتایج پـژوهش حاضر مؤیـد آن است که در مطالعه پیشرفت تحصیلی دانشجویان توجه بـه نـقش عوامل درون فـردی صـفات شـخصیـت و رویـکردهای یادگیری نکته ای حائز اهمیت است.
"پژوهش حاضر، به منظور بررسی نقش تئوری ذهن و همدلی گرم در پیش بینی رفتارهای پرخاشگری ارتباطی، آشکار و جامعه پسند دانش آموزان دختر و پسر انجام شده است. به این منظور، 188 دانش آموز پایه چهارم، پنجم و اول راهنمایی به شیوه خوشه ای تصادفی از مدارس عادی شهر شیراز انتخاب شدند. در این مطالعه، برای سنجش تئوری ذهن، از آزمون پیشرفته تئوری ذهن هپی، و به منظور ارزیابی همدلی گرم، از شاخص همدلی بریانت استفاده شد. از مقیاس گزینش همسالان کریک و گروت پیتر نیز برای محاسبه نرمه هر آزمودنی در رفتارهای پرخاشگری ارتباطی، آشکار و جامعه پسند استفاده گردید. برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل رگرسیون و همبستگی پیرسون استفاده شد و نتایج زیر به دست آمد: الف) همبستگی بین تئوری ذهن و همدلی گرم هر دو با رفتارهای پرخاشگری ارتباطی، آشکار و جامعه پسند، معنادار بود. ب) تئوری ذهن و همدلی گرم قادر به پیش بینی رفتارهای پرخاشگری ارتباطی و جامعه پسند بودند و همدلی گرم، پیش بینی کننده رفتار پرخاشگری آشکار بود. ج) همدلی گرم نسبت به تئوری ذهن از قدرت پیش بینی کنندگی بیشتری برای انواع رفتارهای اجتماعی مذکور برخوردار بود.
"
پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین راهبردهای یادگیری خود ـ تنظیم و انگیزش پیشرفت تحصیلی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه شهر اصفهان در درس ریاضی پرداخته و هدف آن، تعیین رابطه و سهم نسبی هر یک از راهبردهای یادگیری خود ـ تنظیم و انگیزش پیشرفت تحصیلی در تبیین عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه شهر اصفهان در درس ریاضی بوده است. به همین منظور 180 نفر دانش آموز دوره متوسطه با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم و تصادفی ساده از بین جامعه دانش آموزان رشته ریاضی دوره متوسطه شهر اصفهان انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفته اند. بخشی از نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بین راهبردهای یادگیری خود ـ تنظیم و انگیزش پیشرفت تحصیلی با عملکرد تحصیلی ریاضی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد. به علاوه، سهم نسبی انگیزش پیشرفت تحصیلی و راهبردهای یادگیری خود ـ تنظیم در تبیین عملکرد تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی به ترتیب ؛ 20 % و 18% می باشد.
هدف از انجام این پژوهش، بررسی و مقایسه اثربخشی دو شیوه شناختی - رفتاری و آموزش والدین در افزایش عزت نفس دانش آموزان بود. طرح تحقیق، تجربی و از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل است. به این منظور، شش کلاس از بین کلاس های سال دوم راهنمایی شهر اصفهان به طور تصادفی انتخاب و آزمون عزت نفس الیس پوپ به عنوان پیش آزمون روی آن ها اجرا گردید. سپس در هر کلاس، پانزده نفر از دانش آموزانی که نمره عزت نفس آن ها زیر نقطه برش بود، انتخاب و به صورت تصادفی به گروه های آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. چهار گروه آزمایشی (دو گروه دختران و دو گروه پسران) به دو شیوه تحت آموزش قرار گرفتند. در گروه های شناختی – رفتاری دختران و پسران، آموزش هایی به دانش آموزان داده شد و در گروه های آموزش والدین، والدین دانش آموزان تحت آموزش های خاص قرار گرفتند. در گروه کنترل هیچ مداخله ای اعمال نگردید. پس از اتمام جلسات و اجرای پس آزمون، نتایج با استفاده از آزمون تحلیل واریانس دوراهه و سه راهه و آزمون های تعقیبی لازم تحلیل گردید. نتایج به این قرار است: آموزش شناختی - رفتاری، عزت نفس دانش آموزان دختر را به طور مؤثر افزایش می دهد، و آموزش والدین در افزایش عزت نفس دانش آموزان پسر مؤثر است. دو شیوه مذکور تمام ابعادت عزت نفس، شامل عزت نفس کلی، تحصیلی، خانوادگی، اجتماعی و جسمی را همزمان افزایش داده، تغییر در یک بعد چشمگیرتر از سایر ابعاد نیست.