فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱٬۱۷۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، ارائةیک مدل ساختاری برای نشان دادن روابط ساختاری بین وظیفه شناسی،پذیرابودن به تجربه و خودکارآمدیبادرگیری تحصیلی در دانش آموزان دبیرستانیبود. شرکت کنندگان، دانش آموزان دبیرستانی شهر درمیان استان خراسان جنوبی بودند. تعداد 400 نفر (191 نفر پسر و 209 نفر دختر)از دانش آموزانبا روش نمونه گیری طبقه ای تصادفیانتخاب شدند. همة آنها پرسشنامه های شخصیتی نئو، پرسشنامة راهبردهای انگیزشییادگیری خودتنظیمی و ابزار درگیریدانش آموز را تکمیل کردند. داده ها با تحلیل مسیر آزمون شد و با مدل فرضیدرگیری تحصیلی برازش داشت. وظیفه شناسی بر درگیری تحصیلی اثر مستقیم و معنادار داشت. خودکارآمدی بر درگیری تحصیلی اثر مستقیم داشت و بین اثر وظیفه شناسی بر درگیری تحصیلی نقش میانجی ایفا می کرد. پذیرا بودن به تجربه،اثر معناداری بر درگیری تحصیلینداشت. برای افزایش درگیری تحصیلی باید به ویژگی وظیفه شناس بودن ( منظم بودن، سخت کوشی، پشتکار، تمایل به پیشرفت و دقت) و باورهای خودکارآمدیدانش آموزان توجه کرد. تلویحات کاربردییافته ها،مورد بحث قرار گرفت.
تأثیر برنامة بازآموزی اسنادی بر هیجانات پیشرفت و مشغولیت تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه بازآموزی اسنادی بر هیجانات پیشرفت مثبت و منفی و مشغولیت تحصیلی دانشجویان انجام شد. در این پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون همراه با پی گیری، 41 دانشجوی کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی در دو گروه آزمایش و کنترل قبل و بعد از آموزش به نسخة کوتاه پرسش نامة هیجانات پیشرفت (AEQ-R، عبدلله پور، 1394) و سیاهة مشغولیت تحصیلی (AEI، سالملا آرو و آپادایا، 2012) پاسخ دادند. از طریق هفت جلسه دو ساعته، آموزش برنامه بازآموزی اسنادی به شیوه گروهی برای گروه آزمایش اجرا شد. نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری نشان داد که در کوتاه مدت و بلندمدت برنامه آموزشی در افزایش میزان هیجانات پیشرفت مثبت مربوط به موقعیت های یادگیری، کلاس درس و آزمون و همچنین مؤلفه های مختلف مشغولیت تحصیلی شامل انرژی، احساس تعهد و شیفتگی/ فریفتگی دانشجویان و در کاهش میزان هیجانات پیشرفت منفی مربوط به موقعیت های یادگیری، کلاس درس و آزمون آنها مؤثر بود. نتایج مطالعة حاضر از نقش تعیین کنندة برنامة بازآموزی اسنادی به کمک تقویت تفاسیر خودتوانمندساز، بهبود مدیریت تجارب هیجانی و همچنین غنی سازی مهارت های رابطة بین فردی، برای کمک به تامین مصونیت روانی فراگیران در مواجهه با مطالبات زندگی تحصیلی به طور تجربی حمایت کرد.
نقش نیمرخ شخصیت کارآفرینانه و عوامل انگیزشی در توسعه قصد کارآفرینانه دانشجویان کشاورزی در دانشگاه های غرب کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، کارآفرینی به یک موضوع مهم در تحقیقات علوم اجتماعی تبدیل شده است و به رابطه بین شخصیت و کارآفرینی، مجدداً توجه جدی شده است. در پژوهش حاضر بر اساس نظریه رفتار برنامه ریزی شده، نقش عوامل انگیزشی (نگرش نسبت به کارآفرینی، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری درک شده) و شخصیت کارآفرینانه (نیمرخ پنج عامل بزرگ شخصیت) در شکل گیری و توسعه قصد کارآفرینانه دانشجویان کشاورزی بررسی شد. در این پژوهش، شخصیت کارآفرینانه به صورت یک متغیر دوربرد با مدل نظریه رفتار برنامه ریزی شده تلفیق شد. جامعه آماری، دانشجویان کارشناسی کشاورزی سال آخر در چهار دانشگاه غرب کشور بود (1450N=) که از این میان بر اساس جدول بارتلت و همکاران، تعداد 300 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برای نمونه آماری انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه ای ساختارمند، گرد آوری شد. نتایج حاصل از مدل یابی معادله ساختاری نشان داد که دو متغیر انگیزشی یعنی نگرش و کنترل رفتاری درک شده بر قصد کارآفرینانه، تأثیر مثبت و معناداری دارند (01/0P<)، در حالی که تأثیر هنجارهای ذهنی معنی دار نبود. همچنین نیمرخ شخصیتی کارآفرینانه با نگرش (05/0P<) و کنترل رفتاری درک شده، رابطه مثبت و معنی داری داشت (01/0P<). نتایج همچنین نشان داد که اثرات نیمرخ شخصیتی بر قصد کارآفرینانه از طریق دو عامل مجاورتر (یعنی نگرش و کنترل رفتاری) منتقل می شوند (اثرات واسطه ای). به طور کلی، نتایج پژوهش بر اهمّیت دیدگاه شخصیتی در تحقیقات کارآفرینی تأکید مجدّد دارد و از این ایده حمایت می کند که اثرات شخصیت بر پیامدهای کارآفرینانه، بیشتر از طریق عوامل مجاورتر منتقل می شوند.
جایگاه نظم خودانگیخته در نظریه آزادی فون هایک و بررسی اشارات تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تا آنجا که ذهن مدون و مکتوب تاریخ اندیشه ورزی حکایت می کند، بحث ازآزادی و وجوه متفاوت معنایی و کاربردی آن در چارچوب های گوناگون، از مباحث عمده فلسفه بوده است. این آرمان بشری به اندازه ای در حیات فردی و اجتماعی انسانها دارای اهمیت بوده است که کاربرد فراوانی در فلسفه سیاست پیدا کرده است. نهاد تعلیم و تربیت نیز یکی از نهادهای اساسی جامعه به شمار می رود که آزادی در آن می تواند تاثیری عمیق بر نگرش شهروندان درباره جامعه، کاستن از خفقان موجود در آموزش و سایر زمینه ها داشته باشد. از این رو سعی بر آن است که آزادی تربیتی بر اساس واکاوی نظریه آزادی مورد بررسی گرفته و تبیین شود و چالشها و افق های بهره مندی از آن در نظامهای آموزشی مورد بررسی قرار گیرند.مقاله حاضر به روش توصیفی- تحلیلیبه بررسی، تبیین، چگونگی و اهمیت مفهوم نظم خودانگیخته در ایجاد آزادی تربیتی به معنای به دست آوردن تفکر استقلال طلبانه،خودانگیخته،نقدپذیرو عقلانی در نظام آموزش و پرورش می پردازد. براساس یافته های پژوهش، هایک به عنوان یکی از حامیان تعلیم و تربیت لیبرالیستی، مدعی آزادی فردی همراه با پذیرش نظم خودجوش با نقد تکامل پذیری است و معتقد است که تعلیم و تربیت صحیح همان تعلیم وتربیت لیبرال است.به عقیده وی برای آموزش و رشد عقلانیت در کودکان بایستی آنها را منتقد و آزاد اندیش بار آورد.رشد نظم خود انگیخته در کودکان که از مفاهیم مهم فلسفه کلاسیک هایک است، همراه و ملازم اصلی آموزش و پرورش است که سبب توسعه دانش و فهم دانش آموزان،آگاهی از عقاید و روشهای گوناگون زندگی در طول تاریخ،تصمیم گیریهای عقلانی و توانایی تفکر شخصی می شود.
تأثیر آموزش چرتکه بر خلّاقیّت و خودکارآمدی دانش آموزان دورة ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خلّاقیّت و خودکارآمدی، از جمله اهداف آموزشی است که امروزه در رأس امور آموزشی و پرورشی قرار دارد. به منظور نیل به این امر و تسهیل یادگیری، وسیله ای شبیه «چرتکه» وارد فرایند آموزشی شده که مورد استقبال دانش آموزان و معلمان قرار گرفته است و به باور آنان، نتایج مشهودی در پی داشته است. پژوهش حاضر با هدف تأثیر آموزش چرتکه بر خلّاقیّت و خودکارآمدی دانش آموزان انجام گرفت. روش پژوهش شبه آزمایشی و از نظرِ هدف کاربردی بود. طرح پژوهش پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است . جامعة آماری را دانش آموزان پسر پایة چهارم ابتدایی تشکیل می دادند که از بین آنها نمونه ای با حجم 50 نفر به شیوة نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل در قالب دو کلاس درس قرار گرفتند. در هر دو گروه، همتا سازی از نظرِ سن و هوش (با استفاده از تست هوش ریون) انجام شد. سپس در هر دو گروه، پیش آزمون به عمل آمد و بعد از اجرای پیش آزمون، آموزش ریاضی با چرتکه برای گروه آموزش اجرا شد و گروه کنترل، آموزشی دریافت نکرد و بعد پس آزمون انجام گرفت. در این پژوهش، از ابزار خلّاقیّت تورنس و خودکارآمدی شرر استفاده شد که پایایی آنها با آلفای کرونباخ به ترتیب 85/0 و 81/0 به دست آمد. داده های حاصل با آمار توصیفی و استنباطی (آزمون کولموگروف- اسمیرنوف و تحلیل کوواریانس) توصیف و تحلیل شدند. نتایج حاصل نشان داد که آموزش چرتکه در درس ریاضی بر خلّاقیّت و خود کارآمدی دانش آموزان کلاس چهارم تأثیر دارد و باعث بهبود خلّاقیّت و خودکارآمدی می شود ؛ بنابراین، با آموزش چرتکه می توان مهارت ها و توانایی های خلّاقیّت در ریاضی و خودکارآمدی کودکان را افزایش داد.
بررسی ارتباط بین خودکارآمدی و انگیزه پیشرفت با سازگاری تحصیلی در دانشجویان کارشناسی سال اول دانشگاه علوم پزشکی کرمان در سال 1394(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:انگیزه پیشرفت و خودکارآمدی تحصیلی باعث تحرک و پویایی و برنامه ریزی صحیح در حین تحصیل دانشجویان به خصوص دانشجویان گروه های پزشکی می شود و از این طریق می تواند بر روی موفقیت و سازگاری تحصیلی فرد تأثیر بگذارد. در پژوهش حاضر ارتباط بین خودکارآمدی و انگیزه پیشرفت با سازگاری تحصیلی در دانشجویان کارشناسی سال اول دانشگاه علوم پزشکی کرمان در سال 1394 موردبررسی قرار گرفت. روش ها: این پژوهش مطالعه ای مقطعی از نوع توصیفی همبستگی در سال 1394 است که 231 نفر از دانشجویان ترم اول دانشگاه علوم پزشکی کرمان در آن شرکت داشتند؛ ابزارهای گردآوری اطلاعات پرسشنامه خودکارآمدی عمومی، انگیزه پیشرفت تحصیلی هرمنس و سازگاری تحصیلیبود. اطلاعات با استفاده از آزمون های t-test، آنالیز واریانس و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد. نتایج:میانگین ± انحراف معیار نمره خودکارآمدی عمومی 5/55± 15 /51، انگیزه پیشرفت تحصیلی 4/40± 73/72 و سازگاری تحصیلی 124/28 ±72 /25 بوده است. نتایج مرتبط با تعیین ارتباط بین خودکارآمدی باانگیزه پیشرفت تحصیلی و سازگاری تحصیلی نشان داد بین خودکارآمدی با سازگاری تحصیلی ارتباط مثبت معناداری وجود داشته است (0/043 P= )؛ امابین انگیزه پیشرفت تحصیلی با سازگاری تحصیلی ارتباط معناداری مشاهده نشد ( 0/816 P=). نتیجه گیری:با توجه به اینکه خودکارآمدی و انگیزه پیشرفت تحصیلی با سازگاری تحصیلی مرتبط بوده است با تقویت این دو متغیر می توان به دانشجویان کمک کرد تا بر مسائل و مشکلات تحصیلی خود غلبه کرده و سازگاری تحصیلی بهتری را به دست آورند.
پیش بینی میزان عملکرد تحصیلی دانش آموزان متوسطه بر اساس مهارت های فراشناختی و خودنظم بخشی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف:این پژوهش باهدف تعیین رابطه مهارت های فراشناختی و خود نظم بخشی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی 2016-2015 انجام گرفت.
رابطة انگیزش تحصیلی و راهبردهای خودتنظیمی با اضطراب درس آمار دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطة بین انگیزش تحصیلی و راهبردهای خودتنظیمی با اضطراب درس آمار دانشجویان انجام شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعة آماری پژوهش شامل کلیة دانشجویان دانشکده های علوم تربیتی و روان شناسی و دانشکدة اقتصاد دانشگاه سیستان و بلوچستان بود که در نیم سال اول تحصیلی 1394-1393 درس آمار را انتخاب کرده بودند، که تعداد 180 نفر از آنها براساس جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با جنسیت انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از سه پرسشنامة «اضطراب آمار» (کرویس و همکاران، 1985) «انگیزش تحصیلی» (والرند و همکاران، 1992) و پرسشنامة «راهبردهای یادگیری خودتنظیمی» (پینتریج و همکاران، 1990) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون، t مستقل و t تک نمونه استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین «انگیزش درونی، بیرونی ، راهبردهای شناختی و فراشناختی» با «اضطراب درس آمار»، رابطة منفی و معنادار و بین «بی انگیزگی» با «اضطراب درس آمار دانشجویان»، رابطة مثبت و معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز بیانگر آن بود که سه متغیّر فراشناختی، بی انگیزگی و انگیزش درونی قادر به پیش بینی اضطراب درس آمار دانشجویان می باشند. علاوه بر این، نتایج آزمون t مستقل نشان داد که بین میزان اضطراب درس آمار دانشجویان بر حسبِ مقطع تحصیلی، تفاوت معناداری وجود دارد و دانشجویان مقطع کارشناسی اضطراب بیشتری در درس آمار داشتند. در مجموع، به نظر می رسد افزایش برانگیزنده های درونی و بیرونی و نیز آموزش مهارت های خودتنظیمی به دانشجویان می تواند در کاهش میزان اضطراب آن ها در درس آمار مؤثر باشد.
تجربیات دانشجویان خوابگاهی از شب امتحان: یک بررسی پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تجربه دانشجویان ساکن خوابگاه از شب امتحان به منظور تبیین زوایا و ابعاد مختلف آن است. روش پژوهش حاضر، تحقیق کیفی از نوع پدیدارشناسی است که به همین منظور از بین دانشجویان خوابگاهی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان تا رسیدن به حد اشباع اطلاعات، 12 نفر از آن ها به شیوه نمونه گیری هدفمند، مورد انتخاب و مورد مصاحبه قرارگرفته اند. گفتگوها با کسب اجازه از افراد ضبط و روی کاغذ پیاده شد و با استفاده از روش کلایزی، جملات و عبارات مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج بررسی نشان داد که 8 مفهوم اصلی و 20 زیر مفهوم را می توان از مصاحبه ها استخراج کرد که عبارت اند از: استاد (هنر تدریس استاد و شخصیت استاد)، واحد درسی (موردعلاقه بودن واحد درسی و حجم مطالب واحد درسی)، خواب (میزان خواب و کیفیت خواب)، پاسخ های هیجانی (کاهش آستانه تحمل، عدم تمرکز و تأثیرات فیزیولوژیک، استرس، ترس)، ویژگی های محیطی (فضای فیزیکی و فضای روانی)، دوره و رشته تحصیلی (مقطع تحصیلی، رشته تحصیلی و آغاز مقطع و آغاز امتحانات)، مدیریت ارتباط (کنترل و ایجاد تعامل مطلوب و ایجاد اختلال شبکه های اجتماعی) و مهارت مطالعه و برنامه ریزی (مهارت های مطالعه و برنامه ریزی و آمادگی). نتایج به دست آمده نشانگر آن است که مهم ترین ویژگی شب امتحان اضطراب امتحان است که برخی از عوامل ایجاد اضطراب امتحان وابسته به ویژگی های شخصیتی دانشجویان است و برخی دیگر شرایطی است که برای اکثر دانشجویان مشترک بوده و امکان حذف آن از جانب دانشجویان مقدور نیست.
رابطه اسنادهای علَی با اضطراب امتحان: نقش میانجی اهداف پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک های اسنادی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر عملکردها و فرآیندهای روانی و تربیتی دانشجویان محسوب می شود. توجیه این نقش از طریق فرآیندهای روانی مختلفی صورت می گیرد که یکی از آن ها اهداف پیشرفت است. اهداف پیشرفت می تواند به عنوان میانجی در رابطه با سبک اسناد و اضطراب امتحان نقش ایفا کند. از این رو هدف پژوهش حاضر، ارائه مدلی برای اضطراب امتحان براساس متغیرهای سبک اسناد و اهداف پیشرفت می باشد. پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی به روش تحلیل معادلات ساختاری است. آزمودنی های این پژوهش 259 دانشجوی کارشناسی بودند که از طریق نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های سبک اسناد، اضطراب امتحان و اهداف پیشرفت جمع آوری شدند. از آزمون های آماری همبستگی و الگوی معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. داده های بدست آمده از طریق نرم افزارSPSS20 و LISREL8.53 تحلیل شدند. براساس یافته های پژوهش، اهداف پیشرفت پیش بین اضطراب امتحان (001/0 p < ،20/13= (254، 3)F) و میانجی بین سوگیری های اسنادی مثبت و اضطراب امتحان است.جهت گیری اهداف یا اهداف پیشرفت نیز بر اضطراب امتحان اثر مستقیم داشت. یافته های به دست آمده، توجه به نقش اهداف پیشرفت به عنوان یک متغیرتأثیر گذار و میانجی بر اضطراب دانشجویان و در نتیجه عملکرد بهتر دانشجویان را ضروری می نماید.
ارائه مدل عِلّی درگیری و خودمختاری پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی: با نقش واسطه ای معنای تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل علّی درگیری و خودمختاری پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی: نقش واسطه ای معنای تحصیلی مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده های علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد به تعداد 3199 نفر بود که از طریق فرمول کوکران حجم نمونه 220 نفر تعیین و به روش نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسش نامه های محقق ساخته درگیری پژوهشی، خودمختاری پژوهشی و پرسش نامه معنای تحصیلی هندرسون- کینگ و اسمیت (2006) استفاده شد. ماتریس همبستگی، مدل معادلات ساختاری و شاخص های نکویی برازش با نرم افزار Lisrel 8.5 جهت تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج حاصل از مدل معادلات ساختاری نشان داد که مدل طراحی شده با داده ها برازش دارد. درگیری پژوهشی بر خودمختاری پژوهشی اثر مستقیم دارد، ولی با میانجی گری معنای تحصیلی اثر غیرمستقیم ندارد، همچنین درگیری پژوهشی بر معنای تحصیلی اثر مستقیم داشت. نتایج پژوهش از نقش درگیری پژوهشی بر خودمختاری پژوهشی و معنای تحصیلی دانشجویان تحصیلات تکمیلی حمایت می کند.
نقش واسطه ای انگیزش یادگیری در پیش بینی پیشرفت تحصیلی بر اساس راهبردهای شناختی و فراشناختی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور پیش بینی پیشرفت تحصیلی بر اساس راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی با توجه به نقش واسطه ای انگیزش یادگیری، طی یک پژوهش همبستگی، از جامعة آماری دانش آموزان پایة اول متوسطة شهر همدان که تعداد آنان 8300 نفر بود، 368 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های راهبردهای یادگیری کرمی (1384) و انگیزش پیشرفت در یادگیری رضابخش (1373) پاسخ دادند و معدل کل نمرات آن ها به عنوان ملاک پیشرفت تحصیلی گرفته شد. داده ها با استفاده از شاخص های مرکزی و پراکندگی توصیف شدند و به وسیلة آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر بر اساس مراحل بارون و کنی (1986) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج بین راهبردهای شناختی و فراشناختی ضریب همبستگی مثبت معنی داری را نشان داد. همچنین نتایج نشان داد، ضرایب رگرسیون پیشرفت تحصیلی به انگیزش یادگیری و انگیزش یادگیری به راهبردهای فراشناختی معنی دار بود؛ بنابراین، می توان دریافت که انگیزش یادگیری نقش واسطه ای در پیش بینی پیشرفت تحصیلی بر اساس راهبردهای فراشناختی ایفا می کند؛ از این رو، می توان نتیجه گیری کرد که با بهبود راهبردهای فراشناختی می توان انگیزش یادگیری دانش آموزان را بالا برد و پیشرفت تحصیلی آن ها را ارتقا بخشید
تبیین خودناتوان سازی تحصیلی بر اساس عوامل مؤثر بر آن: آزمون یک مدل مفهومی جامع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور تعیین روابط سببی متغیرهایی که بیشترین اثر را بر روی خودناتوان سازی تحصیلی در دانشجویان شهر تهران داشتند، صورت گرفته است. جامعه آماری همه دانشجویان شهر تهران بودند که از بین آنان تعداد 520 نفر از چهار دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، آزاد اسلامی مرکز تهران جنوب و پیام نور واحد تهران جنوب به روش داوطلبانه به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های فرم کوتاه شخصیتی NEO ، کمال گرایی چندبعدی، خودکارآمدی عمومی ، انگیزش تحصیلی، خودناتوان سازی و عزت نفس بود. داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده، حمایت کننده برازش مدل با داده ها و روابط ساختاری مفروض است و در مجموع نشان می دهد که ویژگی های شخصیتی، کمال گرایی، عزت نفس، عملکرد تحصیلی و انگیزش تحصیلی به طور مستقیم و خودکارآمدی به طور غیر مستقیم و با م یا نجی گری عملکرد تحصیلی، خودناتوان سازی تحصیلی را تحت تأثیر قرار می دهند. همچنین ویژگی های شخصیتی و کمال گرایی به طور غیر مستقیم نیز از طریق م یا نجی گری عملکرد تحصیلی و انگیزش تحصیلی بر خودناتوان سازی تحصیلی اثر می گذارند. با افزایش روان رنجورخویی و کاهش گشودگی، خودناتوان سازی تحصیلی احتمال بروز پیدا می کند و همچنین عزت نفس، خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی بالا موجب پایین آمدن میزان خودناتوان سازی می گردد اما میزان بالای کمال گرایی و عملکرد تحصیلی احتمال بروز رفتارهای خودناتوان ساز را افزایش می دهد.
اثربخشی الگوی خلاقیت درمانی بر ارتقای انگیزه و عملکرد تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی الگوی خلاقیت درمانی بر ارتقای انگیزه و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی انجام شد. روش پژوهش، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش شامل دانش آموزان پسر مقطع اول دبیرستان شهر تهران بود که در سال تحصیلی 93/92 مشغول به تحصیل بودند. در این پژوهش سی دانش آموز که پایین ترین عملکرد تحصیلی را در نیم سال اول تحصیلی داشتند (معدل 12.20 الی 15.90) به شکل تصادفی انتخاب و به دو گروه پانزده نفره (آزمایش وکنترل) تخصیص داده شدند. برای اندازه گیری انگیزش تحصیلی از پرسش نامه هارتر استفاده شد. برای گروه آزمایش یک دوره خلاقیت درمانی ده جلسه ای به مدت بیست ساعت برگزار شد. تحلیل های کواریانس نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در انگیزه درونی تفاوت معناداری وجود دارد. بین گروه آزمایش وکنترل در عملکرد تحصیلی نیز تفاوت معناداری دیده شد. نتایج پژوهش نشان داد که الگوی بالینی خلاقیت درمانی توانسته است افزایش معناداری را در انگیزش درونی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به کنترل به وجود آورد.
تدوین و اثربخشی برنامه آموزش خودمدیریتی با تاکید بر مولفه های هشیاری و انتخاب بر جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره جوانی بعنوان یک دوره پراهمیت در زندگی انسان و زمان تصمیم گیری های اساسی است و این تصمیمات عموما تاثیر بزرگی بر تمام زندگی فرد می گذارد. در این پژوهش، هدف تدوین آموزش خودمدیریتی با تاکید بر مولفه های هشیاری و انتخاب و سپس بررسی اثربخشی این برنامه بر افزایش خودمدیریتی جوانان شهر تهران است و فرض بر این است که آموزش خودمدیریتی با تاکید بر مولفه های هشیاری و انتخاب بر افزایش خودمدیریتی جامعه هدف تاثیر دارد. پژوهش مورد استفاده در این پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. در این پژوهش، جامعه آماری شامل کلیه جوانان بین 30-20 شهر تهران است و نمونه شامل 32 نفر از جوانان تهرانی بصورت نمونه گیری در دسترس در مناطق 1، 5، 12 و 17 است. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه ای است که توسط پژوهشگر ساخته شده است. به منظور تحلیل داده ها، از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شده است. داده های پژوهش نشان داد که آموزش خودمدیریتی با تاکید بر مولفه های هشیاری و انتخاب، بر افزایش خودمدیریتی جوانان تاثیر معناداری دارد. مقدار اتا محاسبه شده نشان می دهد که 70 درصد از تغییرات نمره خودمدیریتی، مربوط به عامل آموزش می باشد. بنابراین می توان گفت که این برنامه می تواند در افزایش خودمدیریتی جامعه هدف موثر باشد.
امید کار، انگیزش تحصیلی و پیشرفت تحصیلی: وارسی یک مدل علّی در دانشجویان غیر شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه علی امید کار و پیشرفت تحصیلی با نقش واسطه ای انگیزش تحصیلی در دانشجویان غیر شاغل مقطع کارشناسی بود. 310 دانشجوی (190مرد و120 زن) غیر شاغل با روش نمونه گیری خوشه ای از بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد آزادشهر انتخاب شدند. ابزار های اندازه گیری مقیاس امید کار (WHS، جانتنت و وترستن، 2006) و مقیاس انگیزش تحصیلی (AMS، والرند و همکاران، 1992) بود؛ و پیشرفت تحصیلی دانشجویان با معدل نیمسال قبل آنها سنجیده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج، رابطه معناداری بین امید کار، انگیزش تحصیلی و پیشرفت تحصیلی نشان داد. امید کار با واسطه گری انگیزش تحصیلی اثر غیر مستقیم و معناداری بر پیشرفت تحصیلی داشت. انگیزش بیرونی به طور غیر مستقیم، انگیزش درونی و بی انگیزشی به طور مستقیم بر پیشرفت تحصیلی تأثیر داشتند. دراین پژوهش، داده ها از مدل پیشنهادی رابطه امید کار و پیشرفت تحصیلی با واسطه گری انگیزش تحصیلی حمایت کرد.