فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۸۶۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
" مقدمه: این مطالعه با هدف بررسی رابطه اختلال تنیدگی پسآسیبی و شیوههای مقابلهای با نشانههای جسمانی و روانشناختی تنیدگی مزمن انجام شد. روش: 452 جانباز با شدت آسیب 25 تا 70% (مطابق استاندارد سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران که در پرونده افراد ثبت شده بود) بهروش نمونهگیری تصادفی طبقهای نظامدار (براساس شدت آسیب) از میان جامعه جانبازان شهر قم انتخاب شدند. ابزار مطالعه پرسشنامه شیوههای مقابلهای شییر و کارور (شکل کوتاه)، مقیاس نشانههای پسآسیبی و چکلیست نشانههای تنیدگی مزمن بودند.
یافتهها: اختلال تنیدگی پسآسیبی، شیوههای نارسا و هیجانمدار مقابله و سکونت در منطقه 1 شهر قم، با نشانههای تنیدگی مزمن رابطه داشتند و آن را پیشبینی کردند.
نتیجهگیری: مقابلهدرمانگری و درمان دارویی همزمان میتوانند به جانبازان برای دستیابی به سلامت روانی و جسمانی کمک کنند."
تاثیر درمان های فراشناختی و دارویی بر باورهای فراشناختی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر درمان های فراشناختی و دارویی بر باورهای فراشناختی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری بود.
روش : نمونه این تحقیق شامل شصت بیمار مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری بود که از بین بیماران مبتلا در شهر اردبیل انتخاب و در دو گروه آزمایشی (فراشناختی و دارویی) و یکگروه کنترل به صورتِ تصادفی جایگزین شدند (هر گروه بیست نفر). از دو روش درمانی فراشناختی و دارویی استفاده شد. برای جمع آوری داده ها، از مصاحبه بالینی سازمان یافته، فرم کوتاه پرسش نامه فراشناخت و پرسش نامه وسواسی- اجباری در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. داده های پژوهش با آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه درمانی (فراشناختی و دارویی) و گروه کنترل در متغیرهای باورهای فراشناختی و نشانه های وسواسی تفاوت معنا داری وجود دارد. آزمون چندمقایسه ای نشان داد که درمان فراشناختی در مقایسه با درمان دارویی در کاهش نشانه های وسواسی مؤثرتر بود. همچنین روش درمانی فراشناختی بیشتر از روش دارویی در اصلاح باورهای فراشناختی مؤثر بود.
نتیجه گیری: این نتایج از نقش درمان فراشناختی در کاهش نشانه های وسواسی و اصلاح باورهای فراشناختی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری حمایت می کند.
اختلالات درونی سازی نقش اضطراب و افسردگی مادران در سلامت روانی دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعات نشان داده اند اضطراب و افسردگی مادران در ابتلای فرزندان به اختلالات درونی سازی نقش دارند. هدف از این مطالعه بررسی رابطه افسردگی و اضطراب مادر با اختلالات درونی سازی در دختران نوجوان می باشد.
روش: در این مطالعه که از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی است، 108 دانش آموز دختر عادی، در دامنه سنی 11 تا 16 سال با میانگین و انحراف استاندارد 26/13 (92/0) از تبریز شرکت کردند. مادران به مقیاس علائم مرضی کودکان (CSI-4) و مقیاس DASS-42 پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده ها از آزمون t مستقل، تحلیل رگرسیون خطی چندگانه و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته ها: اضطراب و افسردگیِ مادر پیش بینی کننده قوی اختلالات درونی سازی در دختران نوجوان بود. عامل اضطرابِ مادر (377/0=β) در مقایسه با افسردگی مادر (243/0=β) سهم بیشتری در پیش بینی اختلالات درونی سازی دختران نوجوان داشت. مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که بین افسردگی مادر با اختلالات درونی سازی دختران نوجوان (49/0=R)، همچنین بین اضطراب مادر و اختلالات درونی سازی دختران نوجوان (53/0=R) رابطه علی معنادار وجود دارد.
نتیجه گیری: افسردگی و اضطراب مادر می تواند علت ابتلای دختران نوجوان به اختلالات درونی سازی باشد. نتایج این پژوهش در پیشگیری و درمان اختلالات درونی سازی دختران نوجوان کاربرد دارد.
مقایسه عدم تحمل بلاتکلیفی، اجتناب شناختی، جهت گیری منفی به مشکل و باورهای مثبت در مورد نگرانی بین بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم تحمل بلاتکلیفی، اجتناب شناختی، جهت گیری منفی به مشکل و باورهای مثبت در مورد نگرانی در اختلال اضطراب فراگیر نقش بسزایی ایفا می کنند و به ایجاد، تداوم و تشدید علائم این اختلال منجر می شوند. بنابراین هدف از پژوهش حاضر مقایسه این مولفه های شناختی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و افراد عادی بود. در این راستا، تعداد 30 نفر از بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و 30 نفر از افراد عادی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، سپس پرسشنامه های عدم تحمل بلاتکلیفی، اجتناب شناختی، پرسشنامه چرا نگرانی و پرسشنامه ی جهت-گیری منفی به مشکل اجرا شد. نتایج نشان داد بین گروه بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و افراد عادی در مولفه های جهت گیری منفی به مشکل (13/19F=0001/0P<) و عدم تحمل بلاتکلیفی (88/23F= ، 0001/0P<) تفاوت معنادار وجود دارد. تلویحات عملی و نظری یافته ها در قسمت نتیجه گیری مورد بحث واقع شده است.
رابطه باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر با اضطراب صفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر با اضطراب صفت انجام شد. نمونه ای شامل 226 دانشجو (105 پسر، 121 دختر) از دانشگاه تربیت معلم به پرسشنامه باورهای فراشناختی (MCQ-39)، پرسشنامه کنترل فکر (TCQ) و پرسشنامه اضطراب حالت- صفت (STAI) پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان داد که بین باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر و اضطراب صفت، همبستگی مثبت معنادار وجود دارد. از میان زیرمقیاس های باورهای فراشناختی، باورهای مربوط به کنترل ناپذیری و خطر افکار، اطمینان شناختی و نیاز به کنترل افکار با اضطراب صفت رابطه معنادار داشتند. همچنین راهبردهای توجه برگردانی، تنبیه، ارزیابی مجدد و نگرانی از زیرمقیاس های راهبردهای کنترل فکر با اضطراب صفت، رابطه مثبت معنادار داشتند. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون، باورهای فراشناختی مربوط به کنترل ناپذیری و خطر افکار و اطمینان شناختی و راهبردهای توجه برگردانی و ارزیابی مجدد، 51 درصد از واریانس اضطراب صفت را در دانشجویان مورد مطالعه تبیین کردند. این یافته ها با حمایت از مدل فراشناختی اضطراب نشان می دهند که تغییر باورهای فراشناختی منفی و راهبردهای ناسازگار کنترل فکر، می تواند در کاهش اضطراب مفید واقع شود.
رابطه پردازش پس رویدادی و اجتناب شناختی با اضطراب اجتماعی در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی رابطه پردازش پس رویدادی و اجتناب شناختی با اضطراب اجتماعی در دانشجویان است.
روش: جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویانی می باشند که در نیمسال اول سال تحصیلی 88-87 مشغول به تحصیل بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مرحله ای 400 دانشجو (221 دختر و 179 پسر) انتخاب شدند و به پرسشنامه پردازش پس رویدادی، پرسشنامه اجتناب شناختی و مقیاس انواع واکنش هراس پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون گام به گام و برنامه SPSS نسخه 16 تحلیل شدند.
یافته ها: بین پردازش پس رویدادی و اضطراب اجتماعی در کل دانشجویان همبستگی معنادار وجود دارد. هم چنین بین فرونشانی فکر، جانشینی فکر و تبدیل تصورات به افکار و اضطراب اجتماعی در کل دانشجویان همبستگی بالایی وجود دارد اما بین حواس پرتی و اجتناب از محرکتهدیدکننده و اضطراب اجتماعی همبستگی معنادار نبود. متغیر های پردازش پس رویدادی و جانشینی فکر بهترین پیش بینی کننده های اضطراب اجتماعی محسوب می شوند به طوری که 19 درصد واریانس اضطراب اجتماعی توسط این متغیر ها قابل تبیین می باشند.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهند که مبتلایان به اضطراب اجتماعی در قبال رویدادهای محیطی به پردازش شناختی می پردازند و این پردازش پس رویدادی آن ها را به سوی اجتناب بیشتر از محیط اجتماعی سوق می دهدو تداوم اضطراب اجتماعی را پیش بینی می کند. افزایش آگاهی و استفاده از درمان های شناختی به در مان اضطراب اجتماعی و بهبود عملکرد اجتماعی آن ها کمکمی کند.
مقایسه تاثیر روشهای درمان رفتاری ـ شناختی و رفتاری ـ فراشناختی در درمان بیماران مبتلا به اختلال وسواس ـ اجبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی میزان اثربخشی درمان شناختی و فراشناختی در درمان بیماران مبتلا به اختلال وسواس- اجبار بوده است.
روش: روش این پژوهش شبه آزمایشی بود و در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون استفاده شده است. گروه های آزمایشی شامل دو گروه رفتاری- شناختی (18n=) و رفتاری- فراشناختی (11n=) بودند. مداخله های رفتاری- شناختی و رفتاری- فراشناختی روی دو گروه آزمایشی انجام و سپس بیماران توسط پرسشنامه وسواس فکری- عملی مادزلی (MOCI) مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته ها: اندازه اثر درمان رفتاری- شناختی برابر 6/1 و اندازه اثر درمان رفتاری- فراشناختی برابر 4/1 به دست آمد که نشان دهنده میزان تاثیر زیاد درمانی هر دو گروه است. اما در مقایسه نتایج دو گروه با روش تحلیل کواریانس تفاوت معنی داری به دست نیامد.
نتیجه گیری: مطابق یافته های این پژوهش تمرکز درمان روی تحریفات شناختی و باورهای فراشناخت هر دو منجر به کاهش علائم وسواس- اجبار در بیماران OCD می شود و میزان تاثیر دو روش رفتاری- شناختی و رفتاری- فراشناختی تفاوت معنی داری با یکدیگر ندارد.
بررسی اثربخشی درمان کوتاه مدت متمرکز بر فراشناخت بر کاهش علائم اختلال هراس اجتماعی: مطالعه موردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در این مطالعه، اثربخشی یک روش جدید درمانی برای اختلال هراس اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس رویکرد فراشناختی، افکار و عقاید منفی در مورد خود اجتماعی، از سبک پردازش ایجاد شده به وسیله فراشناخت های فرد به وجود می آیند. بنابراین، درمان بر اصلاح سبک پردازش، قبل، در حین و بعد از رویارویی با موقعیت اجتماعی تمرکز می کند.
روش کار: در این تحقیق، طرح مطالعه موردی (1n=) با تکرار A-B همراه با خط پایه چندگانه و پیگیری سه ماهه به کار برده شد. نمونه مورد پژوهش از بین مراجعینی که از آبان ماه تا دیماه سال 1387 به مرکز مشاوره دانشگاه شیراز مراجعه نمودند، انتخاب گردید. وی تحت 8 جلسه درمان فراشناختی قرار گرفت. در این تحقیق، از مقیاس های فراشناخت هراس اجتماعی، ترس از ارزیابی منفی، اجتناب و آشفتگی اجتماعی و هراس اجتماعی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل نگاره ای و تعیین درصد بهبودی استفاده گردید.
یافته ها: در پایان درمان، نتایج حاکی از تغییر معنادار بالینی و آماری در نمرات به دست آمده از همه مقیاس های خاص هراس اجتماعی در مورد این بیمار بود؛ ضمن این که این نتایج در پیگیری نیز حفظ شد.
نتیجه گیری: درمان فراشناختی می تواند درمانی اثربخش و کوتاه مدت برای اختلال هراس اجتماعی باشد. با توجه به بدیع بودن این تحقیق، پر واضح است که ارزیابی های بیشتری در این زمینه مورد نیاز است.
رابطه آمیختگی فکر- عمل با علایم وسواس در بیماران وسواسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این بررسی، با هدف تعیین رابطه بین آمیختگی فکر- عمل و خوشه های علایم شستشو، کندی، وارسی و تردید در بیماران وسواسی انجام شد. یکی از سازه های فراشناختی که در اختلال وسواس فکری- عملی به طور گسترده مورد توجه قرار گرفته، آمیختگی فکر- عمل است. این سازه، اعتقاد به این است که افکار مزاحم خاص شخص می توانند به طور مستقیم بر رویدادهای بیرونی اثر بگذارند یا این که چنین افکاری از لحاظ اخلاقی معادل انجام آن اعمال منع شده است. نمونه پژوهش شامل 60 بیمار مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی بود. شرکت کننده ها، پرسشنامه وسواس فکری- عملی مادسلی (MOCI) و پرسشنامه آمیختگی فکر- عمل (TAF) را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد که بین نشانه های وسواس و آمیختگی فکر- عمل همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین، احتمال برای دیگری بهترین پیش بینی کننده وسواس فکری- عملی و خوشه علایم وارسی و احتمال برای خود، پیش بینی کننده خوشه علایم تردید و وسواس فکری بود. این مطالعه نشان داد که بین آسیب شناسی روانی اختلال وسواس فکری- عملی و زیرمقیاس های احتمال رابطه وجود دارد. بنابراین، سوگیری های شناختی آسیب-پذیری فرد را به وسواس افزایش می دهند به این معنا که فرد مبتلا به اختلال وسواس، به اشتباه نوعی رابطه بین افکار منفی و غیراخلاقی خود و وقایع دنیای بیرونی تصور می کند و بر اساس نظریه فراشناختی، سعی در کنترل افکار خود سبب افزایش افکار مزاحم و اعمال اجباری برای خنثی سازی این افکار می شود.
بررسی اثر بخشی درمان شناختی مبتنی بر فن خودگویی در کاهش میزان هراس اجتماعی و تصحیح تعابیر مربوط به خود و دیگران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر فن خود گویی بر کاهش میزان هراس اجتماعی و تصحیح تعابیر مربوط به خود و دیگران صورت گرفته است. گروه نمونه 8 نفر زن از 16 نفر زن ومرد مبتلا به هراس اجتماعی بودند که از میان 27 نفر مراجعه کننده شاکی از اضطراب به یک مرکز مشاوره دولتی انتخاب شدندو با استفاده از ابزار تشخیصی (SPIN) و ملاکهای تشخیصی DSM-IV تعیین شده بودند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه هراس اجتماعی و پرسشنامه تعبیررویدادهای های مربوط به خود و دیگران استفاده شد.تجزیه و تحلیل آماری داده ها نشان داد اگر چه درمان شناختی مبتنی بر فن خودگوئی بر کاهش میزان هراس اجتماعی مؤثر است اما در تصحیح تعبیر رویدادهای مربوط به خود و دیگران اثر معنادار نداشته است.
تعیین اثر خانواده درمانی ساختاری در درمان اختلالات اضطرابی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعه اثر بخشی رویکرد خانواده درمانی ساختاری در بهبود اختلالات اضطرابی کودکان از طریق ایجاد تغییر در ساختار خانواده، کاهش تعارضات در روابط والدین خانواده های دارای کودکان مبتلا به اختلالات اضطرابی کودکان بوده است. روش پژوهش شبه تجربی بوده و با اجرای پیش آزمون و پس آزمون و ارائه مداخله و اندازه گیری مکرر انجام شد. 40 خانواده با حداقل یک فرزند دارای اختلالات اضطرابی که به طور تصادفی در دوگروه مساوی شامل گروه آزمایشی و گروه کنترل جایگزین شده و در این مطالعه شرکت کردند. اعضای خانواده های گروه آزمایشی، به مدت 9 جلسه در معرض مداخله درمانی با طرح درمانی یکسان (که بر اساس رویکرد خانواده درمانی ساختاری از پیش طراحی شده بود) قرار گرفتند. همچنین خانواده ها شش هفته پس از آخرین جلسه درمان در یک جلسه پیگیری نیز شرکت کردند. ابزار پژوهش مصاحبه تشخیصی بر اساس معیارهای DSM-IV-TR و مقیاس اضطراب کودکان اسپنس بود. در طول مدت مطالعه گروه کنترل هیچگونه مداخله ای را دریافت نکرد. نتایج نشان داد که اثر بخشی خانواده درمانی ساختاری در بهبود اختلالات آسیمگی، هراس اجتماعی و ترس از صدمات جسمانی، اضطراب تعمیم یافته و اختلال وسواس- اجبار گروه آزمایشی (005/0 p< ) معنادار است
اثر بخشی درمان فرا شناختی «ولز» بر کاهش علائم درآمیختگی افکارِ بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری _ عملی(OCD)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر آزمودن اثر بخشی الگوی فراشناختی آدرین ولز بر کاهش یکی از ابعاد مهم باور های فراشناختی تحت عنوان درآمیختگی افکار بود.
روش کار: روش تحقیق حاضر، نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه شاهد بود. جامعه ی آماری پژوهش را تمام بیماران مبتلا به اختلال وسواسی جبری مراجعه کننده به درمانگاه های روان شناختی و مراکز مشاوره ی شهرستان شیراز در زمستان 1387 تشکیل می دادند. از فهرست بیماران، 24 نفر به صورت نمونه گیری هدف مند انتخاب و به صورت گمارش تصادفی 12 نفر درگروه آزمون و12 نفر در گروه شاهد قرار گرفتند.گروه آزمون به مدت 8 هفته تحت درمان فراشناختی و گروه شاهد نیز در لیست انتظار قرار گرفت. آزمون درآمیختگی افکار (TFI) به عنوان ابزار ارزشیابی در پیش آزمون، پس آزمون و دو ماهه پی گیری استفاده شد. داده های پژوهش با برنامه ی آماریSPSSنسخه ی 16و هم چنین با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون آماری تحلیل کواریانس چند متغیره (مانکوا) تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج تحلیل مانکوا نشان داد که بیماران گروه آزمون در نمره ی کل درآمیختگی افکار و هم چنین در نمرات درآمیختگی های سه گانه، کاهش معنی داری نسبت به گروه شاهد در پس آزمون و پی گیری نشان دادند(001/0> P).
نتیجه گیری: الگوی فراشناختی ولز در کاهش علایم درآمیختگی افکار موثر می باشد.
شیوع اختلال استرس پس از سانحه در پرستاران اورژانس بیمارستان ها و کارکنان مراکز آتش نشانی شهر ارومیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال استرس پس از سانحه، یکی از اختلالات اضطرابی است که مواجه شدن با حوادث آسیب زا به عنوان یکی از عوامل سببی در بروز این اختلال مطرح می باشد. از آن جا که پرستاران اورژانس بیمارستان ها و کارکنان مراکز آتش نشانی بیشتر در معرض حوادث آسیب زا قرار می گیرند، این پژوهش با هدف تعیین میزان شیوع اختلال استرس پس از سانحه در بین این دو گروه تدوین شد.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش زمینه یابی از نوع مقطعی و همبستگی بود که بر روی 100 نفر از پرستاران اورژانس بیمارستانی و 100 نفر از کارکنان مراکز آتش نشانی شهرستان ارومیه در سال 1387 به روش نمونه گیری تصادفی ساده انجام شد. اعضای نمونه به صورت انفرادی و در محل کار به پرسش نامه اختلال استرس پس از سانحه پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده نیز به وسیله نرم افزار 16 SPSSبا استفاده از تحلیل رگرسیون چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میزان شیوع اختلال استرس پس از سانحه در پرستاران اورژانس، 14 در صد و در کارکنان مراکز آتش نشانی، 8 درصد بود. متغیرهای جمعیت شناختی و سن به صورت معکوس و تأهل به صورت مستقیم، اختلال استرس پس از سانحه را پیش بینی کردند ولی سطح تحصیلات و جنسیت نتوانستند این اختلال را پیش بینی کنند.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد پرستاران اورژانس و کارکنان آتش نشانی در معرض خطر اختلال استرس پس از سانحه قرار دارند. این امر لزوم آموزش مهارت های مقابله ای برای این افراد را خاطر نشان می سازد.