فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم ۱۳۹۷ شماره ۴۹ ویژه نامه ۲
209-222
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی آموزش سبک زندگی به شیوه گروهی بر کاهش مشکلات روان شناختی و افزایش امیدواری بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون می باشد. روش: طرح پژوهشی نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه پژوهش حاضر را همه مردان معتاد تحت درمان نگهدارنده با متادون مراکز درمان سوءمصرف موادمخدر شهر کامیاران در سال 1395 تشکیل دادند. با استفاده از نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفراز بیماران مرد مرکز درمان سوءمصرف مواد سایبان مهر کامیاران به عنوان نمونه انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه گماشته شدند. برای گروه آزمایش روش مداخله ای آموزش تغییر سبک زندگی به شیوه گروهی در10 جلسه اجرا شد و گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. در هر دو گروه پرسش نامه های سلامت روانی و امیدواری میلر اجرا شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد میانگین مولفه های سلامت عمومی در گروه آزمایش کاهش و میانگین امیداوری افزایش یافت. نتیجه گیری: آموزش سبک زندگی به شیوه گروهی در مشکلات روان شناختی و افزایش امیدواری بیماران تحت درمان نگهدارنده متادون موثر است.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) در کاهش تکانشگری کلی، شناختی، حرکتی و بی برنامگی بیماران وابسته به مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم ۱۳۹۷ شماره ۴۹ ویژه نامه ۲
99-122
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ( ACT ) در کاهش تکانشگری کلی، شناختی، حرکتی و بی برنامگی در بیماران وابسته به مت آمفتامین بود. روش: در مطالعه حاضر از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهمزمان استفاده شد. سه نفر از بیماران مرد وابسته به مت آمفتامین که به اداره بهزیستی تکاب و مرکز ترک اعتیاد این شهرستان مراجعه کرده بودند از طریق مصاحبه تشخیصی و مصاحبه بالینی ساختاریافته و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. از ابزارهای پژوهش مانند مصاحبه بالینی ساختاریافته، پرسش نامه ویژگی های جمعیت شناختی، آزمایش ادرار، مقیاس تکانشگری بارت و پروتکل انفرادی ACT برای افراد سوء مصرف کننده مواد استفاده شد. نتایج به دست آمده به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا ( RCI )، فرمول درصد بهبودی، بهبود بالینی معنادار و سنجش عملیاتی مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: داده های به دست آمده نشان دادکاهش تکانشگری کلی و خرده مقیاس های آن در بیماران از لحاظ آماری، بالینی و سنجش عملیاتی معنادار است. نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ( ACT ) در کاهش شدت تکانشگری کلی، شناختی، حرکتی و بی برنامگی در بیماران وابسته به مت آمفتامین موثر است.
تحلیل محتوای کتاب های تفکر و سبک زندگی دوره اول متوسطه برحسب میزان توجه به مؤلفه های پیشگیری از اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۰
25-42
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مهم ترین برنامه ها و راهبرد های پیشگیری از اعتیاد، آموزش تفکر و مهارت های زندگی در مدرسه است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کتاب های تفکر و سبک زندگی برحسب میزان توجه به مؤلفه های پیشگیری از اعتیاد براساس اهداف سند جامع پیشگیری از اعتیاد بود. روش: روش مورد استفاده در تحلیل محتوا تکنیک آنتروپی شانون بوده و واحد تحلیل متن، پرسش ها و تصایر را شامل می شد. جامعه آماری، کتاب های تفکر و سبک زندگی دوره اول متوسطه و نمونه آماری کتاب تفکر و سبک زندگی (مشترک) برای دختران و پسران پایه هفتم و هشتم بود. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد در محتوای کتاب تفکر و سبک زندگی پایه هفتم به مؤلفه آموزش مواد توجه چندانی نشده و در محتوای کتاب هشتم به آموزش مواد بیشترین توجه و کم ترین توجه به مؤلفه ابراز وجود و جرأت مندی شده است. نتیجه گیری: قرار گرفتن مباحث پیشگیری از اعتیاد و مهارت های زندگی از جمله مهارت های ابراز وجود و جرأت مندی و ادغام آموزش مواد در کتب درسی می تواند از جهات مختلف دارای اهمیت باشد.
اثربخشی آموزش راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مشکلات سلامت عمومی دختران نوجوان با والدین معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم ۱۳۹۷ شماره ۴۹ ویژه نامه ۲
189-208
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشیِ آموزش راهبردهای نظم جوییِ فرآیندی هیجان بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مشکلات سلامت عمومی دختران نوجوان با والدین معتاد بود. روش: روش این پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر از دانش آموزان دختر متوسطه ناحیه 3 کرج که والدین معتاد داشتند و در پرسش نامه سلامت عمومی (گلبرگ و هیلیر) نمره بالاتر از برش کسب کرده بودند، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش10 جلسه آموزش راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان دریافت کردند. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان باعث تغییر در 7 خرده مقیاس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (ملامت خویش، پذیرش، نشخوارگری، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، دیدگاه گیری و ملامت دیگران) و کاهش مشکلات سلامت عمومی (افسردگی، اضطراب، جسمانی و کل) شده است. نتیجه گیری : یکی از مداخله های موثر در تنظیم راهبردهای شناختی هیجان و کاهش مشکلات سلامت، آموزش نظم جویی فرایندی هیجان است.
رابطه علی دلبستگی ناایمن و هوش اخلاقی با آمادگی به اعتیاد با میانجی گری هیجان خواهی در دانش آموزان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
265-280
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر آزمون الگوی رابطه علی دلبستگی ناایمن و هوش اخلاقی با آمادگی به اعتیاد از طریق میانجی گری هیجان خواهی در دانش آموزان پسر سال دهم دبیرستان های شهر اهواز بود. در این مطالعه توصیفی- همبستگی، جامعه آماری را دانش آموزان پسر سال دهم دبیرستان های دولتی شهر اهواز تشکیل دادند که به روش تصادفی چند مرحله ای، ۳۶۴ دانش آموز از بین نواحی یک و سه شهر اهواز به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای سنجش از مقیاس سبک دلبستگی ناایمن سیمپسون (۱۹۹۰)، مقیاس هوش اخلاقی لنیک و کیل (۲۰۰۸)، سیاهه هیجان خواهی آرنت (۱۹۹۴) و مقیاس ایرانی آمادگی برای اعتیاد زرگر (۱۳۸۵) استفاده شد. ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام گرفت. جهت آزمون روابط غیر مستقیم از آزمون بوت استراپ در دستور کامپیوتری ماکرو پریچر و هیز استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی با داده ها برخوردار بود. به طور کلی نتایج نشان داد که در کل نمونه تمامی ضرایب مسیر بین متغیرها از لحاظ آماری معنا دار بودند. همچنین، مسیرهای مستقیم دلبستگی ناایمن و هوش اخلاقی به هیجان خواهی نیز معنادار بودند. علاوه بر این، نتایج نشان داد مسیرهای غیر مستقیم دلبستگی ناایمن و هوش اخلاقی با آمادگی به اعتیاد از طریق هیجان خواهی معنا دار بودند. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که مدل پیشنهادی از نیکویی برازش خوبی برخوردار است و می تواند در شناخت عوامل تأثیرگذار در آمادگی به اعتیاد مفید باشد. همچنین، این مدل می تواند به مثابه الگویی مطلوب برای تدوین برنامه های پیشگیری از اعتیاد مثمر ثمر باشد.
نقش میانجی گرایانه ابراز وجود در ارتباط میان کارکرد خانواده و گرایش به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۰
137-154
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی میانجی گری ابراز وجود در ارتباط میان کارکرد خانواده و گرایش به اعتیاد در نمونه ای از دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهر سنندج بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. بر اساس جامعه دانش آموزان پسر متوسطه دوم شهر سنندج و بر مبنای فرمول کوکران، تعداد 366 دانش آموز به روش خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. دانش آموزان منتخب، مقیاس های سنجش کارکرد خانواده، گرایش به اعتیاد و ابراز وجود را تکمیل کردند. یافته ها: بر اساس نتایج کارکرد خانواده با گرایش به اعتیاد در دانش آموزان رابطه منفی و با ابراز وجود در آن ها رابطه مثبت داشت (0/01> p ). همچنین نتایج نشان دادند، ابراز وجود با گرایش به اعتیاد در دانش آموزان رابطه منفی دارد (0/01> p ). بر اساس یافته تحلیل مسیر مشخص شد، ابراز وجود در رابطه بین کارکرد خانواده و گرایش به اعتیاد دانش آموزان نقش میانجی دارد (0/006 p = ). نتیجه گیری: برای کاهش گرایش به اعتیاد باید خانواده ها فضای صمیمی و پاسخ گو را برای دانش آموزان فراهم کنند؛ تا ضمن آگاهی بخشی در مورد مواد و آثار آن، ابراز وجود آن ها را با احترام متقابل و پاسخ گویی کمی و کیفی افزایش دهند. آگاهی و توانایی نه گفتن دانش آموزان در گرایش به اعتیاد تاثیر منفی خواهد داشت.
اثربخشی درمان گروهی سایکودرام بر پیشگیری از عود در وابستگی به مواد و نشخوار ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی درمان گروهی نقش گذاری روانی (سایکودرام) بر پیشگیری از عود در وابستگی به مواد و نشخوار ذهنی انجام شد. روش : روش پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش مراجعه کنندگان مبتلا به سوءمصرف مواد در کلینیک های ترک اعتیاد در شهر تهران بودند. گروه نمونه شامل 40 نفر مرد بود که به صورت در دسترس از مراجعان کلینیک ترک اعتیاد انتخاب شده و در دو گروه 20 نفری به عنوان گروه گواه و گروه آزمایش قرار داده شدند. به علت ریزش نمونه در مرحله پس آزمون، گروه آزمایش شامل 16 و گروه گواه شامل 18 شرکت کننده شد. مقیاس پیش بینی بازگشت و پرسش نامه نشخوار ذهنی در میان تمام شرکت کنندگان اجرا شد. یافته ها : تحلیل کواریانس چند متغیره نشان داد، مداخله روان نمایشگری تاثیر معناداری را بر پیشگیری بازگشت و نشخوار ذهنی دارد. نتیجه گیری : با توجه به نتایج می توان گفت: درمان گروهی مبتنی بر سایکودرام بر پیشگیری از عود و نشخوار ذهنی موثر است.
مدل توسعه پایدار سلامت محور با تأکید بر معضل اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۰
43-66
حوزههای تخصصی:
هدف : توسعه پایدار، انسان محور بوده و یکی از مهم ترین چالش های دهه های اخیر می باشد. گسترش معضل اعتیاد نیز مشکلات عدیده ای را درابعاد مختلف توسعه به ویژه سلامت به دنبال دارد. این مطالعه با هدف ارائه مدل توسعه پایدار سلامت محور با تأکید بر معضل اعتیاد انجام گرفته است. روش: این پژوهش مطالعه ای توصیفی - پس رویدادی است که به شیوه ترکیبی انجام شد. در روش کیفی با استفاده از تکنیک دلفی فازی و مصاحبه با 30 نفر از خبرگان مربوطه در حوزه اعتیاد به تدوین مدل توسعه پایدار سلامت محور پرداخته شد. در روش کمی با نمونه گیری هدفمند به توزیع پرسش نامه بین 201 نفر از کارشناسان خبره در ستاد مبارزه با مواد مخدر استان تهران اقدام شد. یافته ها: مدل توسعه پایدار سلامت محور در سه بُعد اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی و با 12 مولفه و 86 شاخص تدوین شد. در روش کمی تمامی مولفه های مدل بر اعتیاد تأثیر معنادار و منفی داشتند و با افزایش یا ارتقای مولفه های مدل توسعه پایدار، گرایش به اعتیاد نیز کاهش می یابد. نتیجه گیری: از بین ابعاد مدل توسعه پایدار به ترتیب ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی بیشترین تأثیر را بر اعتیاد نشان دادند.
نقش میانجی تنظیم هیجان در ارتباط با گرایش معنوی و رفتارپرخطردر نوجوانان دارای سرپرست معتاد به مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۰
233-252
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی مولفه های موثر جهت پیشگیری سیر رفتارهای پرخطر و تداوم آن مورد توجه است. این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی تنظیم هیجان در ارتباط با گرایش معنوی و رفتارهای پرخطر در نوجوانان دارای سرپرست معتاد به مصرف مواد صورت گرفت. روش: روش تحقیق همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش فرزندان معتادان به مصرف مواد بودند که به کلینیک و کمپ های ترک اعتیاد تحت حمایت بهزیستی شهراصفهان در سال 1395 مراجعه کرده بودند. با روش نمونه گیری دردسترس تعداد 225 نفر(134 پسر و 91 دختر) انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه های گرایش های معنوی، تنظیم شناختی هیجان و خطرپذیری نوجوانان ایرانی بود. یافته ها: گرایش های معنوی با تنظیم هیجان مثبت و سازگارانه رابطه مثبت و با تنظیم هیجان منفی و ناسازگارانه رابطه منفی داشت. گرایش معنوی با رفتار پرخطر رابطه منفی نشان داد. نتایج حاصل از الگوی ساختاری نشان داد گرایش معنوی به واسطه تنظیم هیجان بر رفتار پرخطر تاثیر غیر مستقیم دارد. نتیجه گیری: گرایش معنوی با اثرمستقیم برتنظیم هیجان سازگارانه و مثبت بر پیشگیری از رفتارهای پرخطر تاثیر دارد.
مقایسه الگوهای ارتباطی خانواده و تحمل پریشانی هیجانی در افراد وابسته به مواد و عادی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه الگوهای ارتباطی خانواده و تحمل پریشانی هیجانی در افراد وابسته به مواد با افراد عادی بود. روش پژوهش علّی مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مردان عادی و همچنین مردان وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر کرمانشاه در سال 96 بودند. نمونه پژوهش را 146 شرکت کننده وابسته به مواد و عادی تشکیل می دادند که شامل دو گروه 73 نفری بوده و به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گروه ها از لحاظ سن و تحصیلات همتا شدند. برای جمع آوری داده ها از ابزار تجدید نظر شده الگوهای ارتباطی خانواده کوئونر و فیتزپاتریک (2002) و مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین افراد وابسته به مواد با افراد عادی در الگوهای ارتباطی خانواده و تحمل پریشانی تفاوت معناداری وجود دارد. افراد وابسته به مواد نسبت به افراد عادی از لحاظ الگوهای ارتباطی خانواده، دارای جهت گیری همنوایی و دارای تحمل آشفتگی پایین بودند. اما افراد عادی نسبت به افراد وابسته به مواد، دارای جهت گیری گفت و شنود و تحمل پریشانی بالاتری بودند. این یافته ها حاکی از آن است که این مؤلفه ها، از عوامل زمینه ساز برای گرایش به اعتیاد هستند و با آگاهی از این یافته ها می توان به طور مؤثرتری نسبت به پیشگیری و درمان اعتیاد اقدام نمود.
اثربخشی روایت درمانی بر اضطراب فراگیر و مهارت مقابله با استرس همسران معتادان تحت درمان کلینیک های ترک اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم ۱۳۹۷ شماره ۴۸ ویژه نامه ۱
103-118
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روایت درمانی بر اضطراب فراگیر و مهارت مقابله با استرس همسران معتادان تحت درمان کلینیک های ترک اعتیاد بود. روش: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی دو گروهی سه مرحله ای (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) می باشد. به منظور اجرای پژوهش از زنان دارای همسر معتاد به مواد افیونی و صنعتی تحت درمان در کلینیک های شهرستان نجف آباد در نیمه اول سال 1396، 30 نفر که تمایل به شرکت در طرح را داشتند به صورت هدفمند مبتنی بر ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند. سپس به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) تقسیم شدند. پرسش نامه اضطراب فراگیر، و راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن به عنوان پیش آزمون اجرا شد. گروه آزمایش تحت 8 جلسه (به صورت هفته ای دو جلسه 90 دقیقه ای) روایت درمانی قرار گرفتند و یک هفته پس از اتمام مداخله هر دو گروه مورد پس آزمون قرار گرفتند. پس از گذشت 45 روز پیگیری انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که روایت درمانی بر اضطراب فراگیر و مهارت مقابله با استرس همسران معتادین تحت درمان کلینیک های ترک اعتیاد تأثیر معناداری دارد (01/0> p ). این نتایج طی گذر زمان نیز ثابت مانده اند. نتیجه گیری: می توان روش روایت درمانی را جهت افزایش سلامت روان خانواده های معتادین در مراکز درمانی به کار برد.
پیش بینی آمادگی به اعتیاد بر اساس راهبردهای تنظیم هیجانی و سیستم های مغزی رفتاری در نوجوانان
منبع:
سلامت اجتماعی و اعتیاد سال پنجم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۰
103-118
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی آمادگی به اعتیاد بر اساس راهبردهای تنظیم هیجان و سیستم های مغزی رفتاری در نوجوانان بود. روش این پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل همه نوجوانان پسر شهر تهران بودند. 2 20 پسر نوجوان با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان ، مقیاس های سیستم های بازداری و فعال ساز رفتاری و پرسش نامه آمادگی به اعتیاد پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به روش گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آمادگی به اعتیاد با راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان شامل پذیرش، تمرکز مجدد مثبت و تمرکز مجدد به برنامه ریزی رابطه منفی معنی دار و با همه راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان (سرزنش خود، سرزنش دیگران، نشخوار فکری ، و فاجعه سازی) رابطه مثبت معنی دار داشت. همچنین بین سیستم فعال سازی رفتاری با آمادگی به اعتیاد رابطه مثبت معنی دار وجود داشت. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و سیستم فعال ساز رفتاری 24 درصد از کل واریانس آمادگی به اعتیاد را پیش بینی کردند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و سیستم های مغزی رفتاری نقش مهمی در پیش بینی آمادگی به اعتیاد دارند. در نتیجه، می توان انتظار داشت که با آموزش مهارت های تنظیم هیجان و شناسایی افرادی که سیستم فعال ساز رفتاری بالایی دارند، از مصرف مواد در این افراد پیشگیری کرد.
مقایسه اثربخشی روان نمایشگری و رفتار درمانی دیالکتیک بر تنظیم هیجانی و تحمل پریشانی در زنان معتاد در حال ترک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
247-264
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این تحقیق مقایسه اثربخشی دو روش رفتار درمانی دیالکتیک و روان نمایشگری بر تحمل پریشانی و تنظیم هیجانی در افراد دارای سابقه اعتیاد بود. روش: این مطالعه نیمه تجربی از نوع پیش آزمون –پس آزمون با گروه گواه بود. بر روی 90 نفر از زنان بالای 20سال که در دوره ترک به سر می بردند، درسال 95 در اصفهان صورت گرفته است. جامعه آماری شامل زنان دارای سابقه اعتیاد زندانی در بند نسوان زندان اصفهان سال 1395 می باشند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند در میان زنان دارای سابقه اعتیاد بود که به صورت فراخوان و داوطلبانه انجام گرفت. افراد به طور تصادفی به 3 گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه ) تقسیم شدند.گروه های آزمایش تحت آموزش با روش درمانی روان نمایشگری و دیالکتیک قرار گرفته و گروه گواه آموزشی دریافت نکرد. ابزارگردآوری اطلاعات، پرسش نامه های تحمل پریشانی و پرسش نامه محقق-ساخته حالت های هیجانی رفتاری مشکل آفرین بود. یافته ها: نتایج نشان داد روش های درمانی مورد استفاده در این مطالعه بر تنظیم هیجان و تحمل پریشانی زنان معتاد اثربخش بوده است (001/0P<). همچنین نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی نشان داد تفاوتی بین دو روش درمانی نبود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر، روش های درمانی روان نمایشگری و رفتار درمانی دیالکتیک بر تنظیم هیجان و تحمل پریشانی زنان معتاد موثر می باشد.
رابطه مولفه های هوش هیجانی و سبک های فرزندپروری با گرایش به سوءمصرف مواد در دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه مولفه های هوش هیجانی و سبک های فرزندپروری با گرایش به سوءمصرف مواد در دانش آموزان بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 312 نفراز دانش آموزان متوسطه دوم ناحیه یک شهر زنجان بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های سبک های فرزند پروری، هوش هیجانی و گرایش به اعتیاد استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین برخی از مؤلفه های هوش هیجانی با گرایش به سوءمصرف مواد رابطه منفی معنادار وجود دارد. سبک فرزندپروری استبدادی با گرایش به سوءمصرف مواد رابطه مثبت معناداری داشت و سبک فرزندپروری مقتدرانه به شکل منفی و معناداری با گرایش به سوءمصرف مواد مرتبط بود. نتایج حاکی از اهمیت و نقش سبک های فرزندپروری و مولفه های هوش هیجانی در گرایش به سوءمصرف مواد بود. بنابراین، برنامه های آموزشی مبتنی برمولفه های هوش هیجانی ومهارت های تربیتی برای والدین، می تواند رویکردی مناسب در پیشگیری از رفتار های پرخطر دانش آموزان به ویژه در گرایش به سوءمصرف مواد باشد.
تاثیر مداخلات مبتنی بر الگوی ماتریکس در تغییر منبع کنترل و کاهش ولع و گرایش به مصرف شیشه در مردان تحت درمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
169-188
حوزههای تخصصی:
هدف: مصرف شیشه کارکردهای مغزی و شناختی را مختل می کند و ولع شدیدی در مصرف کننده ایجاد می کند. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر مداخلات مبتنی بر الگوی ماتریکس در تغییر منبع کنترل و کاهش ولع و گرایش به مصرف شیشه انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. از بین مردان معتاد به شیشه تحت درمان در کلینیک ترک اعتیاد در شهر رشت 20 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی و مساوی در گروه های آزمایش و گواه جایگزین شدند. مداخلات مبتنی بر الگوی ماتریکس4 جلسه گروهی برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد و برای گروه کنترل هیچ برنادر گروه آزمایش انجام شد. در پایان منبع کنترل، ولع مصرف و تمایل به اعتیاد در هر دو گروه دوباره اندازه گیری شد (پس آزمون) و داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخلات مبتنی بر الگوی ماتریکس می تواند منبع کنترل مصرف کنندگان شیشه را تغییر دهد و ولع مصرف و تمایل به اعتیاد را کاهش دهد (01/0>P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که مداخلات مبتنی بر الگوی ماتریکس روش آموزشی- درمانی مناسبی برای تغییر منبع کنترل و کاهش ولع مصرف و تمایل به مصرف شیشه باشد.
نقش مشارکت اجتماعی در بهبود بهزیستی روانی و بازتوانی معتادان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۰
213-232
حوزههای تخصصی:
چکیده هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش و تأثیر مشارکت اجتماعی در بهبود بهزیستی روانی و بازتوانی معتادان بود. روش: جامعه موردمطالعه این پژوهش کلیه ی افراد معتاد مراجعه کننده به مراکز درمان معتادان شهر یزد در سال 1395- 1394 بودند. 300 فرد معتاد با بهره گیری از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه ی بهزیستی اجتماعی کیز برای بررسی مشارکت اجتماعی، مراحل آمادگی برای تغییر و اشتیاق برای درمان و بهزیستی روان شناختی ریف به عنوان ابزار مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با بهره گیری از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد مشارکت اجتماعی اثر مستقیم معنادار بر بهزیستی روانی و بازتوانی افراد معتاد دارد و درنهایت بهزیستی روانی نقش واسطه ای خود را به خوبی ایفا کرده و مشارکت اجتماعی با واسطه گری بهزیستی روانی بر بازتوانی افراد معتاد اثر غیرمستقیم دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بازتوانی افراد معتاد توسط مشارکت اجتماعی و رفتار روانی پیش بینی می شود.
اثربخشی درمان ماتریکس بر خودکنترلی بیماران وابسته به مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف هدف اساسی این پژوهش، بررسی تاثیر درمان ماتریکس بر خودکنترلی بیماران وابسته به مت آمفتامین در سال 1394 بود. روش : بر اساس روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه تحقیق انجام شد. نمونه تحقیق شامل 24 شرکت کننده وابسته به مت آمفتامین (12 نفر به عنوان گروه آزمایش و 12 نفر به عنوان گروه گواه) با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار داده شدند. از پرسش نامه خودکنترلی اشنایدر(1974) استفاده شد. یافته ها: تحلیل کواریانس یک متغیری نشان داد درمان ماتریکس باعث بهبود خودکنترلی ( P<0/05 ) می شود. نتیجه گیری : می توان گفت: درمان ماتریکس در افزایش خودکنترلی و در نتیجه کاهش روی آوری مجدد به مصرف مواد سودمند است.
رویکرد اجتماعی به کاهش تقاضای موادمخدر و روان گردان ها و پیشگیری از وابستگی به مواد با تاکید بر نقش مشارکت اجتماعی
حوزههای تخصصی:
وابستگی به مواد به عنوان یک عامل به وجود آورنده اختلال در سلامت فردی و اجتماعی، خسارت های بی شماری را در ابعاد مختلف اعم از فردی، خانوادگی، بهداشتی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به جوامع تحمیل می کند. در برابر مصرف موادمخدر و روان گردان ها لازم است اقدامات متقابلی برای مبارزه با این امر انجام شود. جامعه به عنوان سیستم پویا، زنده، با نشاط و در حال حرکت، دارای ظرفیت ها و پتانسیل های بی شماری است که می توان از آن در جهت پیشگیری از وابستگی به مواد استفاده کرد. بنابراین، اجتماعی شدن مبارزه با مواد مخدر امری ضروری است. هدف از مقاله حاضر، مروری بر رویکرد اجتماعی برای مبارزه با مصرف مواد مخدر با تاکید بر نقش مشارکت اجتماعی بود. بنابراین، ابتدا به رویکرد اجتماعی شدن مقابله با مواد مخدر و سپس به نقش مشارکت اجتماعی و مروری بر پیشینه پژوهش و در انتها به بحث و نتیجه گیری و پیشنهادها پرداخته شد. پیشگیری یکی از مهم ترین ارکان مقابله با مصرف مواد مخدر و وابستگی به آن است. به عبارت دیگر، توجه به رویکرد پیشگیری همواره بهتر از درمان است. پیشگیری را می توان در کانون های مختلف جامعه انجام داد. ترویج رویکرد پیشگیری در سطح جامعه و مشارکت بیشتر از سوی اقشار مختلف جامعه نقش موثری برای مقابله با مواد مخدر دارد. رویکرد اجتماعی در پیشگیری از وابستگی به مواد، در واقع «توسعه محلی» و بر اساس «مشارکت» است. شواهد نظری و پژوهشی در خصوص نقش مشارکت اجتماعی در پیشگیری از وابستگی به مواد بسیار اندک است و لزوم دانش افزایی و پژوهش در این خصوص بسیار ضروری است. شواهد پژوهشی موجود نیز حاکی از اهمیت مشارکت اجتماعی در پیشگیری از انواع آسیب های اجتماعی به خصوص وابستگی به مواد است. در مجموع می توان گفت که «مشارکت اجتماعی» نقش بسیار مهمی در «اجتماعی شدن مقابله با مصرف مواد » دارد و می توان با استفاده از رویکرد اجتماعی مقابله با مصرف مواد با تاکید بر مشارکت اجتماعی از وابستگی به مواد و آسیب های آن جلوگیری کرد.
اثربخشی درمان پردازش شناختی بر بازنمایی های عاطفی منفی و کاهش رفتارهای خودتخریبی معتادان مبتلا به استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم ۱۳۹۷ شماره ۴۸ ویژه نامه ۱
241-256
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان پردازش شناختی بر بازنمایی های عاطفی منفی و کاهش خودتخریبی معتادان مبتلا به استرس پس از سانحه اجرا شد. روش : پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را معتادان حاضر در کلینیک ترک اعتیاد حیات ارومیه در سال 95 تشکیل می دادند. بعد از اجرای مقیاس اختلال استرس پس از سانحه می سی سی پی روی 170 نفر از این تعداد، 40 نفر انتخاب شده و به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. سپس مقیاس تجدیدنظر شده ی تأثیر حوادث و پرسش نامه رفتارهای خودتخریبی به عنوان پیش آزمون اجرا شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش، درمان پردازش شناختی را در 12 جلسه دریافت کردند. سپس پس آزمون اجرا شد. یافته ها : نتایج نشان داد بین میانگین نمرات بازنمایی عواطف منفی و رفتارهای خودتخربی هم در پس آزمون و هم درمرحله ی پیگیری تفاوت وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش لزوم کاربست یک روش درمانی متمرکز بر تروما را در کار با معتادانی که با استرس پس از سانحه مواجه شده اند مطرح می سازد.
رابطه علی بین هوش معنوی و آمادگی اعتیاد با میانجی گری باورهای فراشناختی و سخت رویی تحصیلی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
135-156
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مدل یابی روابط ساختاری هوش معنوی و آمادگی به اعتیاد با میانجی گری باورهای فراشناختی و سخت رویی تحصیلی در دانشجویان دانشگاه آزاد شهر تهران انجام شد. روش: روش تحقیق توصیفی- همبستگی از نوع علّی بود. جامعه ی تحقیق عبارت بود از: تمامی دانشجویان مشغول به تحصیل دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران در سال تحصیلی 97-96 که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی 361 نفر از این دانشجویان به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این مطالعه از پرسش نامه های آمادگی به اعتیاد زرگر، فراشناخت ولز و هاتون، هوش معنوی کینگ و سخت رویی تحصیلی بنشیک و لوپز استفاده شد. یافته ها: با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر، هوش معنوی با میانجی گری باورهای فراشناختی و سخت رویی تحصیلی توانست 10 درصد از متغیر آمادگی به اعتیاد را تبیین نماید. همچنین هوش معنوی بر آمادگی به اعتیاد اثر مستقیم داشت. نتیجه گیری: با توجه به قدرت پیش بینی کنندگی متغیرهای مورد مطالعه در این پژوهش، می توان از نتایج این پژوهش در پیشگیری از بروز پدیده اعتیاد در میان جوانان و همچنین در مداخلات آموزشی در کلینیک های ترک اعتیاد استفاده نمود.