فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۸۱ تا ۳٬۴۰۰ مورد از کل ۵٬۴۳۱ مورد.
منبع:
علامه ۱۳۸۳ شماره ۳ و ۴
حوزههای تخصصی:
استدلال مبتنی برنمونه درباره الگوهای زیستی و بیماریها:ارتباطی میان فلسفه پزشکی وفلسفه علم
حوزههای تخصصی:
نسبیت گرایی اخلاقی
حوزههای تخصصی:
فلسفه پزشکی، در جست و جوی تعریف
حوزههای تخصصی:
تعامل اخلاق و سیاست(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۳ شماره ۲۶
حوزههای تخصصی:
حقیقت، ماهیت و واقعیت اخلاق و سیاست و رابطه این دو، به صورت چالشى - اگر چه دیرین - جدید، جدى و جهانى مطرح شده است. هرگونه سیاست و روابط و رفتار سیاسى عینى، برآیند اخلاق به عنوان نظام هنجارى است. در مقابل راهبرد اخلاق و سیاست نامتعالى که مدعى جدایى اخلاق و سیاست است، راهبرد اخلاق و سیاست انسانى، متعادل و متعالى که بر همبستگى و پیوستگى اخلاق و سیاست و تعامل مثبت و سازنده این دو استوار مى باشد، قرار دارد. بر این اساس، اخلاق و نظام هنجارى به سانِ شبکه اسکلتبندى سیرت. سرشت و درون سازه و حتى زیرساخت سِیَر و ساختار سیاست، جامعه و نظام سیاسى کشور را تشکیل مىدهد و سیاست و نظام سیاسى، صورت و ساختار راهبردى اخلاق، نظام هنجارى و نیز جامعه و کشور به شمار مى آید، بنابراین این دو داراى روابط وثیق تعامل، تداول و حتى رابطه علّى بوده که برآمدِ توأمانى آنها، به صورت ارتقاى کمّى و کیفى و تحول جوهرى کارآیى نیروها و کارآمدى نهادین نظام سیاسى ظهور و بروز مىکند.
معنای ظاهری و باطنی قرآن در نظر مولوی و کتاب مقدس در آرای اکهارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مولوی و اکهارت هر دو به فراتر رفتن از معنای ظاهری و درک معنای باطنی کتب دینی خود یعنی قرآن و کتاب مقدس باور دارند. اکهارت گاه از وحدت معنای ظاهری سخن می گوید اما به کثرت آن معتقد است ومولوی ظاهرا به وحدت معنای ظاهری اعتقاد دارد. مولوی تفسیر کلام حق از حق را توصیه می کند و از نظر اکهارت معنی و حقیقت کتاب مقدس را باید با روحی که با آن گفته و نوشته شده جستجو کرد و البته با سخن مولوی درباره قرآن تفاوت می یابد. البته مولوی بر غالب نبودن هوای نفس بر مفسر تاکید دارد.
بررسى دیدگاه تجربه گرایى دینى در تفسیر وحى
حوزههای تخصصی:
انسان، به لحاظ محدودیتهاى معرفتى خود، قادر نیست کمال خود را در همه جهات تشخیص دهد؛ لذا خداوند متعال، «وحى» را به عنوان ابزار شناخت و معرفت، در اختیار بشر گذارده است.
برخى، وحى را تجربه شخصى بشر پنداشتهاند. این نوشتار در صدد اثبات این نظر است که وحى، منشأ الهى دارد؛ نه این که یک تجربه بشرى باشد. پس در واقع، پیغمبر صلىاللهعلیهوآله تابع وحى است؛ نه این که وحى، تابع پیغمبر صلىاللهعلیهوآله باشد.
تروپیسم : واکنشی نسبت به درماندگی انسان در عصر بدگمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستاننویسی فقط به نقل رویدادهای جهان نمیپردازد. داستان یا رمان، مکان مناسبی است برای بازنگری در مسائل جهان و یا تلاشی است برای بازسازی آن. در عرصه ادبیات فرانسه، ناتالی ساروت یکی از پیشگامان نهضت رمان نو محسوب میشود که در دهة 30-40 میلادی به طرح سئوالهایی در باب جهان پیرامون و درک مفهوم نوینی از حالات و گفتههای انسانها میپردازد. در سال 1939 ساروت در واکنشی به نوع روابط انسان و جهان پیرامونش به انتشار کتاب تروپیسم اقدام مینماید و در آن درماندگی انسان عصر تمدن را با به کارگیری تکنیکهای نوین رماننویسی به تصویر میکشد. نگارنده این مقاله با تکیه بر آثار ناتالی ساروت به بررسی رویکرد نوین نویسنده کتاب تروپیسم نسبت به جهان پیرامونش میپردازد.
مبانی پلورالیسم دینی (رابطه تجربه دینی و پلورالیسم)
منبع:
فلسفه دین ۱۳۸۳ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر آن است تا رابطه تجربه دینی و پلورالیسم دینی را مورد بررسی قرار دهد. ابتدا سعی شده است تعریف روشنی از تجربه دینی و پلورالیسم دینی به دست داده شود. تجربه دینی به معنای مواجهه انسان با امور ماوراء الطبیعی یا مشاهده و مشارکت در آن ها یا دریافتی است که متعلق آن خدا یا امور مرتبط با خداست. پلورالیسم دینی راهی برای تبیین تنوع و کثرت ادیان و حیانی و غیر وحیانی است و بر آن است که تمامی ادعاهای ادیان می تواند به وجهی صحیح باشد: سپس این نکته مورد بحث قرار گرفته که جان هیک - مبتکر پلورالیسم دینی در دوره معاصر - پلورالیسم دینی را بر تجربه دینی و تجربه دینی را بر نظریه کانت درباره فنومن و نومن مبتنی کرده است. در ادامه اشکالات نظریه فنومن و نومن آشکار گردیده سپس روشن شده است که این اشکالات به پلورالیسم دینی هم سرایت می کند. در پایان این نتیجه گرفته شده است که پلورالیسم دینی به لا ادری گری منتهی می شود زیرا هیک بر ان است که هیچ مفهومی از مفاهیم انسانی را نمی توان به واقعیت متعالی نسبت داد و یا به مقبولیت و حقانیت یک دین خاص.
ارتباط عقل و اخلاق از دیدگاه هیوم
منبع:
فلسفه دین ۱۳۸۳ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
میزان تاثیر عقل در اخلاق در میان فلاسفه اخلاق از جمله دیوید هیوم (1711-1776) فیلسوف تاثیرگذار انگلیسی. محل اعتنای فراوان بوده است. هیوم دامنه نفوذ عقل را در اخلاق سخت محدود کرده و جز سهمی فرعی و اعدادی برای آن قائل نشده زیرا سهم اصلی را از آن احساسات و عواطف دانسته است اما تا آخر به این موضع وفادار نمانده و در مواردی آرای ناسازگار با آن برگزیده و در واقع عملا نشان داده است که برای عقل باید سهمی بیش از این در نظر گرفت. این مقاله بر آن است تا ارتباط عقل و اخلاق از دیدگاه هیوم را مورد نقد و بررسی قرار دهد.
انسانشناسى شناخت عقل در پرتو عقل و نقل
حوزههای تخصصی:
چکیده
گرچه اذعان به وجود عقل در آدمى از باورهاى بدیهى و یا نزدیک به بداهت است، اما شناخت ذات و حقیقت آن و ارائه تعریف جامع و مانع از آن و کارکرد آن در شناخت معارف نظرى و احکام عملى از مسائل مورد اختلاف و در خور تحقیق و بررسى است. در این مقاله، عقل از ابعاد گوناگونِ معناشناسى، هستىشناسى و معرفتشناسى از دیدگاهعلوم عقلى، تجربى و معارف نقلى کاوش شده است.
حل پارادکس آزادی در اندیشه استاد مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۳ شماره ۳۰ و ۳۱
حوزههای تخصصی:
در خصوص آزادی و ماهیت آن و ارتباطش با دینداری دو پارادوکس وجود دارد. اول اینکه آزادی یعنی عدم محدودیت، اما هر گروهی برای آزادی محدودیتی قائل شده است. اگر آزادی اصل است و معیار همه چیز میباشد، چرا در جایی باید محدود شود و اگر محدودیت اصل است چه جای سخن از آزادی؟ به هر حال، اندیشه رایج این است که آزادی را فقط آزادی دیگران محدود میکند و با مراجعهای به اندیشههای شهید مطهری میتوان نشان داد که این نظریه، منطقا نامعقول است و تنها چیزی که صلاحیت محدود کردن آزادی را دارد، هدفِ آزادی است.
پارادوکس دوم در نسبت آزادی با دینداری است. اگر دین اجباری نیست (لا اکراه فیالدین)، تکالیفی همچون جهاد و امر به معروف و نهی از منکر چه توجیهی دارند و اگر اساس دینداری بر تکلیف است. چگونه میتوان از انتخاب آزادانة دین سخن گفت. شهید مطهری مسأله را با تفکیک آزادی فکر و آزادی عقیده حل نموده، اما برخی بر این باورند که این سخن مصادره به مطلوب است ولی با توجه به مبانی فکریای که ایشان در این بحث اتخاذ کرده میتوان گفت اولاً تفکیک مذکور واقعا معقول است و ثانیاً میتواند پارادوکس مربوطه را حل کند.
چیستی عقلانیت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۳ شماره ۱۷
حوزههای تخصصی:
بحث عقلانیت، یکی از پیچیدهترین و مهمترین مباحث معرفتشناسی است. گرچه این اصطلاح در موارد بسیاری به کار میرود، ولی اغلب، کاربردها و معانی متفاوت آن با ابهاماتی همراه میشود. هدف این مقاله، ایضاح معانی و کاربردهای گوناگون این اصطلاح است. عقلانیت در معرفتشناسی، مفهومی هنجاری است و وقتی باوری را معقول به حساب میآوریم حاکی از این است که وظیفهای معرفتشناختی را در پذیرفتن آن رعایت کردهایم. در مقاله، از تفکیک عقلانیت نوعی و عقلانیت هنجاری سخن به میان آمده، و سپس بیان تفاوتهای عقلانیت وظیفهشناختی و عقلانیت ابزاری و نقد عقلانیت ابزاری مایة بحث قرار گرفته است و در نهایت، مفهوم عقلانیت کلنگر بیان شده است.
تحلیل اراده اخلاقی از دیدگاه هگل
حوزههای تخصصی:
این بحث کوششی است برای بیان نسبت اراده اخلاقی با مفاهیم مسوولیت قصد نیت خیر و بخت اخلاقی از نظر هگل و اینکه اراده اخلاقی از نظر هگل امری انضمامی است و در مسیر تحقق روان مطلق صورت می پذیرد و لذا دارای مولفه هایی است که باید شوونه خارجی فعل را نیز علاوه بر شوون درونی آن شامل می شود در این بحث به تفاوت رای هگل با کانت نیز در ماهیت اراده اخلاقی پرداخته شده است.
اخلاق کاربردی
تبیین و تحلیل مفهوم دین
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۳شماره ۳۰
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر، بعد از بیان مفاهیم و تعاریف ارائه شده در باب ماهیت دین، به این جمعبندى خواهد رسید که با این تعاریف و دیدگاهها، تبیین و تحلیل جامع و مانع در این زمینه، غیرقابل وصول است. در عین حال، بخشى از ابعاد و جنبههاى گوناگون دین، در این دیدگاهها بیان شده است. نگارنده در ادامه، با بررسى برخى از تقسیمات مطرح درباره دین، بر این نکته تأکید دارد که کثرت شرایع با وحدت ادیان تنافى ندارد.
روی آوردی تجربه ای ، گوهر شناختی ، و مدرن به دین یا یک سازه روانشناختی ؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معنوی از سازه هایی است که کاربرد پر بسامد و مبهمی دارد و با دیدنداری گره خورده است. معنویت در قالب نوعی دینداری تجربه ای و شخصی از دینداری نهادینه با کارکردهای مشخص اجتماعی متمایز می شود. عقلانیت و تجربه گرایی مدرنیسم با تمایز ذاتیات و عرضیات دین و همگام با شکل گیری فردگرایی مدرن مصالحه را در معنویت یافت که نوعی روی آورد تجربه ای گوهرشناختی – و فردی به دین با ماهیتی روانشناختی است. بر این اساس صورتبندیهای روانشناختی به لحاظ نظری معنویت را به عنوان یک نظم دهنده وجودی عمل انسانی – صفت شخصیتی – نوعی هوش – و نوعی انگیزش در نظر گرفته اند . در این مقاله ضمن نقد هر یک از این روی آوردها به مفهوم معنویت الگویی در تحلیل مفهوم معنویت با تاکید بر تعامل روح زمان و کارکردهای سازمان روانی انسان ارائه شده است.