فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۴۱ تا ۲٬۷۶۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
19 - 32
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: استفاده مداوم از درآمدهای ناپایدار شهری برای توسعه شهرها، مشکلات عدیده ای را برای این جوامع بوجود آورده و ادامه این روند، شهرها و مناطق را با چالش جدی مواجه کرده است. هدف: هدف بررسی نقش مناطق دانش بنیان در توسعه شهری و منطقه ای بر اساس مبانی نظری و تجربیات جهانی است. روش:این مقاله با روش اسنادی و کتابخانه ای به مطالعه مبانی نظری و سوابق تجربی و پیشینه علمی پرداخته شده است. یافته ها: مبحث نوآوری به عنوان یکی از ارکان اصلی شهرهای دانش بنیان همواره مطرح می باشد یکی از نتایج مناطق نوآوری شکل گیری شهرهای دانشی است. از این رو، شهر- منطقه ها مرکز رشد و مرکز دانش هستند. فرآیند نوآوری به این مسئله می پردازد که چه چیزی دانش را به ارزش تبدیل می کند و از طریق روابط متقابل و پیچیده در یک محیط نهادی ایجاد می شود. به عبارتی دیگر عناصر اصلی این مجموعه دانشگاه ها، صنعت و دولت می باشند چنانچه این ارتباط به نحو مطلوب برقرار گردد رسیدن به توسعه از طریق شهرها و مناطق دانش بنیان حاصل می گردد. تجربیات جهانی مطرح شده، گویای این واقعیت است. نتیجه گیری: پیوند بین افراد خلاق و سرمایه گذاران عمده و حکمروایان شهری و منطقه ای، محیط مساعدی برای ظهور مفهوم جدیدی در جامعه علمی تحت عنوان "شهر دانش بنیان" را فراهم آورده است، دو نیروی پیشران در شکل گیری شهرها و مناطق دانشی، ساختار فضایی برنامه ریزی را در سه سطح برنامه ریزی منطقه ای، برنامه ریزی شهری و طراحی شهری تغییر داده اند. با توجه نقش مهم ارتباط بین برنامه ریزی شهری و منطقه ای در یک نظام سلسله مراتبی منسجم، توجه به سیستم نوآوری منطقه ای و ارتباط منسجم بین سطوح برنامه ریزی منطقه ای، برنامه ریزی شهری و طراحی شهری در راستای ایجاد و راه اندازی شهرهای دانش بنیان حائز اهمیت است.
نماهای زیستی مؤلفه ساماندهی نما و کاهش دی اکسید کربن هوا به منظور کاهش گرمایش جهانی (نمونه موردی: خیابان انقلاب تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آبان ۱۳۹۹ شماره ۸۹
33 - 44
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: کالبد جداره خیابان های شهری از مهم ترین ابعاد طراحی تأثیرگذار بر زیبایی منظر شهری هستند. ازاین رو جداره های شهری ازجمله عناصر محیطی تأثیرگذار درزمینه ارتقای کیفیت های بصری زیبایی شناسی در فضاهای ش هری محس وب می شوند. در این بین یکی از معضلات اصلی شهرها بحث افزایش موضعی دمای هوا به واسطه افزایش دی اکسید کربن است؛ این در حالی است که برنامه های مدیریت کنترل کیفی هوا عمدتاً بر کنترل منابع تولید دی اکسید کربن متمرکز هستند. حرکت به سوی معماری و شهرسازی همساز با محیط زیست، تغییر استراتژی های طراحی و خلق راهکارهای نوین برای بازگرداندن تعادل به طبیعت، ضمن تأمین نیازهای بشر امروزی سبب توسعه روزافزون کاربرد سیستم های سبز عمودی در سراسر دنیا شده است. هدف پژوهش: هدف، ارائه راهکاری برای تلفیق زیست رآکتورهای حاوی ریزجلبک با نمای ساختمان است؛ به نحوی که ضمن حفظ هویت و یکپارچگی کلی سیمای آن، موجب جذب دی اکسید کربن موجود در هوا شود تا از افزایش دمای هوا بکاهد. روش پژوهش: با توجه به بدیع و بین رشته ای بودن موضوع پژوهش، روش انجام این تحقیق مستلزم روشی ترکیبی است. این پژوهش به گونه توصیفی - تحلیلی و ازنظر ماهیت، در زمره پژوهش های کاربردی قرار دارد؛ لذا ابتدا با استفاده از منابع کتابخانه ای و استناد به متون علمی به روش کیفی، به معرفی و بررسی ریزجلبک ها به عنوان موجودات جاذب آلودگی هوا پرداخته است، سپس نمای خیابان انقلاب به عنوان یکی از گره های آلوده شهری برداشت شد. درنهایت با استخراج سطوح مناسب برای نصب زیست رآکتورهای حاوی ریزجلبک، نمای خیابان انقلاب مورد بازطراحی قرار گرفت. نتیجه گیری: استفاده از ریزجلبک ها به عنوان یکی از میکروارگانیسم های زنده با قابلیت جذب بالای دی اکسید کربن از هوا و تلفیق آنها با نماهای ساختمان در محفظه هایی به نام زیست رآکتور، باعث تبدیل این جداره ها به سطوح فتوسنتزکننده در جهت پاسخ به تغییرات گرمایی اقلیم، بهبود عملکرد حرارتی غیرفعال ساختمان، تبدیل یک ساختمان معمولی به یک ساختمان زنده و درنهایت جداره های ساختمان را به یک کارخانه تولید انرژی تبدیل می کند.
گونه شناسی چهارصفه های تاریخی روستای دوسیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۶۹
۷۲-۶۱
حوزههای تخصصی:
معماری روستایی همسازترین پاسخ های کالبدی را به محیط و فرهنگ ساخت داده است. تنوع در کالبد و سازمان دهی فضایی معماری روستایی حاصل این پاسخگویی است. معماری روستایی مناطقی با اقلیم سرد کوهپایه ای ایران، به واسطه مقابله با شرایط اقلیمی، جغرافیایی ویژه، نوع معیشت بومی و مواردی ازاین دست، تصویری دیگر از سازمان دهی و شکل فضا را نسبت به سایر روستاهای ایران نمایش داده است. گاه این سازمان دهی به تولید نوعی ویژه و هویت مند از قرارگیری و انتظام فضایی می رسد. روستای دوسیران در شهرستان کوه چنار ازاین دست روستاهاست که به واسطه اقلیم، نوع فناوری ساخت، روابط اجتماعی و جغرافیایی محیط، از منظر روستایی و روابط فضایی ویژه ای برخوردار است. این روستا در منطقه کوهمره نودان در نزدیکی کازرون و در محدوده تاریخی شهر ساسانی بی شاپور قرار گرفته است. در این مقاله با تکیه بر روش پیمایشی و موردکاوی، تلاش شده است تا با مشاهدات شخصی، برداشت میدانی و بررسی اسناد و اطلاعات در تاریخچه و معماری روستا، به بررسی معماری مسکونی روستای دوسیران پرداخته شده و عوامل شکل دهنده به کالبد عمارت های چهارصفه آن بازشناسی شود. نگارندگان تلاش دارند با مقایسه تطبیقی بین سازمان دهی فضایی چهارصفه ها و جزئیات ساختی آن مانند نحوه پوشش و ساخت ابنیه، در ابتدا به این سؤال پاسخ گویند که گونه های معماری مسکونی در روستای دوسیران کدامند و پس از آن این مطلب مورد سنجش قرار گیرد که ویژگی های چهارصفه ها چگونه می تواند یک نوع از معماری مسکونی روستایی را بیان نماید؟ بررسی اولیه نشان می دهد که چهارصفه های دوسیران بنابر دلایل اقلیمی و امنیتی، فاقد هرگونه نورگیر و بازشو هستند و جهت گیری خانه ها براساس جهت باد غالب زمستانه شکل یافته است. همچنین ورودی ها بنا بر اساس مؤلفه های ایمنی، اقلیمی و فرهنگی کوتاه تر از حد معمول ورودی در معماری روستایی و برابر با 140 سانتی متر ساخته شده است. نتایج نشان می دهد؛ الگوی سازمان دهی فضایی در چهارصفه های دوسیران، بر پایه عوامل ریشه های تاریخی معماری بومی روستا، اقلیم و زمینه ساخت، شکل یافته و در این میان به یک گونه از ساخت فضایی دست یافته شده است.
تبیین اثرگذاری تحولات اقتصادی بر فضاهای معیشتی (کشاورزی و دامداری) مسکن روستایی قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابتدایی ترین و اصیل ترین صورت مسکن انسان های یکجانش ین، مس کن روس تایی است که به دنبال تغییر در شیوه کوچ نشینی عموماً بر پایه کشاورزی و دامداری، رشد و گسترش یافته است و بیانگر مفهوم تداخل گسترده کار و معیشت، سکونت و عدم وجود تفکیک زمانی فعالیت ها در نظام زندگی روستایی است. در دهه ی 40 در ایران، اصلاحات ارضی به عنوان مقطعی سرنوشت ساز، مب دأ تح ولات عمده ای در اقتصاد، رواب ط اجتم اعی، مه اجرت، اش تغال، توسعه ی شهرنشینی قرار گرفت و آغ ازی بر دگرگ ونی در ش کل کالب دی مسکن روستاها بود. سه منشأ بنیادی از امور غیراقتصادی- تغییر در توانمندی جوامع، تغییر در فناوری و تغییر در نهادهای عمومی جامعه- در شکل گیری تحولات اقتصادی تأثیرگذارند. این پژوهش به دنبال فهم و تبیین فرآیند تحولات اقتصادی و چگونگی تأثیر آن بر مسکن روستایی است. در این پژوهش که از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد با بررسی های میدانی و مطالعه اسنادی- کتابخانه ای در نظریات صاحب نظران این نتیجه حاصل گردید که: فرآیند تحولات اقتصادی توانسته است تنها باعث بهبود فضاهای زیستی و افزایش امکانات و تسهیلات آسایشی روستانشینان گردد، ولی فضاهای تولیدی معیشتی در مسکن روستایی به عنوان حلقه ای از نظام تولید، در طی این سال ها مغفول مانده است و در سازمان دهی فضائی مسکن روستایی در حوزه معیشتی، تنها به فضاهایی مانند انبار و طویله اشاره شده است، درحالی که عرصه در مسکن روستایی باغ، باغچه و زمین زراعی را نیز شامل می شود که مهم ترین بخش خانه روستایی به حساب می آید. این امر سبب شده کالبد سکونتگاه های روستایی به واسطه تغییر در الگوهای رفتاری معیشتی ساکنین، به سمت مسکن شبه شهری و اقتصاد روستایی از یک اقتصاد تولیدی به سمت اقتصاد مصرفی حرکت نماید؛ بنابراین لزوم به کارگیری عناصر کشاورزی (باغ، مزرعه، مرتع و دامداری) در معماری مسکن روستایی ضرورتی اجتناب ناپذیر می نماید. کلمات کلیدی: مسکن روستایی، اقتصاد، کشاورزی، رویکرد تولیدی- معیشتی.ابتدایی ترین و اصیل ترین صورت مسکن انسان های یکجانش ین، مس کن روس تایی است که به دنبال تغییر در شیوه کوچ نشینی عموماً بر پایه کشاورزی و دامداری، رشد و گسترش یافته است و بیانگر مفهوم تداخل گسترده کار و معیشت، سکونت و عدم وجود تفکیک زمانی فعالیت ها در نظام زندگی روستایی است. در دهه ی 40 در ایران، اصلاحات ارضی به عنوان مقطعی سرنوشت ساز، مب دأ تح ولات عمده ای در اقتصاد، رواب ط اجتم اعی، مه اجرت، اش تغال، توسعه ی شهرنشینی قرار گرفت و آغ ازی بر دگرگ ونی در ش کل کالب دی مسکن روستاها بود. سه منشأ بنیادی از امور غیراقتصادی- تغییر در توانمندی جوامع، تغییر در فناوری و تغییر در نهادهای عمومی جامعه- در شکل گیری تحولات اقتصادی تأثیرگذارند. این پژوهش به دنبال فهم و تبیین فرآیند تحولات اقتصادی و چگونگی تأثیر آن بر مسکن روستایی است. در این پژوهش که از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد با بررسی های میدانی و مطالعه اسنادی- کتابخانه ای در نظریات صاحب نظران این نتیجه حاصل گردید که: فرآیند تحولات اقتصادی توانسته است تنها باعث بهبود فضاهای زیستی و افزایش امکانات و تسهیلات آسایشی روستانشینان گردد، ولی فضاهای تولیدی معیشتی در مسکن روستایی به عنوان حلقه ای از نظام تولید، در طی این سال ها مغفول مانده است و در سازمان دهی فضائی مسکن روستایی در حوزه معیشتی، تنها به فضاهایی مانند انبار و طویله اشاره شده است، درحالی که عرصه در مسکن روستایی باغ، باغچه و زمین زراعی را نیز شامل می شود که مهم ترین بخش خانه روستایی به حساب می آید. این امر سبب شده کالبد سکونتگاه های روستایی به واسطه تغییر در الگوهای رفتاری معیشتی ساکنین، به سمت مسکن شبه شهری و اقتصاد روستایی از یک اقتصاد تولیدی به سمت اقتصاد مصرفی حرکت نماید؛ بنابراین لزوم به کارگیری عناصر کشاورزی (باغ، مزرعه، مرتع و دامداری) در معماری مسکن روستایی ضرورتی اجتناب ناپذیر می نماید.
بررسی و ارزیابی تاثیر محیط کلان اقتصاد ایران بر فرآیند صنعتی سازی مصالح نوین ساختمانی از منظر پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰
1 - 18
حوزههای تخصصی:
ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﭘیﺸﺮﻓﺖ روز اﻓﺰون ﻓﻨﺎوری در ﺻﻨﺎیﻊ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن ﺳﺎزی و ﺣﺠﻢ اﻧﺒﻮه ﭘﺮوژه ﻫﺎی ﻋﻤﺮاﻧی در ﻛﺸﻮر، ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ داﻧﺶ ﻣﺪیﺮیﺖ ﭘﺮوژه در ﻋﻠﻢ اﻣﺮوز، ﺳﺎﺧﺖ و ﺳﺎز اﻣﺮی ﻏیﺮﻗﺎﺑﻞ اﺟﺘﻨﺎب اﺳﺖ. اﻓﺰایﺶ روز اﻓﺰون ﺟﻤﻌیﺖ و ﺗﻘﺎﺿﺎی ﺷﺪیﺪ ﺑﺮای ﺷﺮایﻂ ﺑﻬﺘﺮ اﻗﺘﺼﺎدی و زﻧﺪﮔی آﺳﻮده ﺗﺮ در ﻣﺤیﻄی اﻣﻦ و ﺳﺎﻟﻢ، ﺑﻪ راه ﺣﻞ ﻫﺎی اﻗﺘﺼﺎدی ویﮋه ای در زﻣیﻨﻪ ﺻﻨﻌﺖ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن ﻧیﺎز دارد. ﺻﻨﻌﺘی ﺳﺎزی ساختمان با به ﻛﺎر ﺑﺮدن ﻣﺼﺎﻟﺢ ﻧﻮیﻦ و ﺳﺎﺧﺖ و ﺳﺎز ﺑﻪ ﺷیﻮه ﺻﻨﻌﺘی و ﻃﺮاﺣی ﻣﺪوﻻر ﻣی ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺎﻋﺚ ﻛﺎﻫﺶ ﻫﺰیﻨﻪ ﻫﺎ، ﻛﻢ ﺷﺪن ﭘﺮﺗی ﻣصاﻟﺢ و در ﻧﺘیﺠﻪ ﭘﺎیﺪاری ﺷﻮد. ﺑﺎ ﻣﻘﺎیﺴﻪ روش ﺻﻨﻌﺘی ﺑﺎ ﺳﻨﺘی ﺳﺎزی و ﺑﺮرﺳی اﻧﺠﺎم ﺷﺪه در ﺧﺼﻮص اﻧﻮاع روﺷﻬﺎی ﻧﻮیﻦ ﺳﺎﺧﺖ و ﺳﺎز و ﻧﺤﻮه اﺟﺮای ﻫﺮ یﻚ از آﻧﻬﺎ ﺑﻪ ایﻦ ﻧﺘیﺠﻪ می رسیم که ﺑﺎ ﺗﻮجه به ﻧیﺎز ﻛﺸﻮر ﺑﻪ ﺗﻮﻟیﺪ ﺑیﺸﺘﺮ ﻣﺴﻜﻦ ﭼﺎره ای بجز اﺳﺘﻔﺎده از روﺷﻬﺎی ﺻﻨﻌﺘی در ﺳﺎﺧﺖ ﻣﺴﻜﻦ ﺑﺎﻗی ﻧﻤیﻣﺎﻧﺪ وﻟی ایﻦ ﺑﻬﺮهﮔیﺮی ﺑﺎیﺪ ﻫﻮﺷیﺎراﻧﻪ ﺑﺎﺷﺪ و ﺑﺎ ﺷﺮایﻂ ﻛﺸﻮر و ﺗﻮان ﺻﻨﻌﺘی و ﻣﻬﻨﺪﺳی ﻛﺸﻮر ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ ﺑﺎﺷﺪ. از جمله علل موانع صنعتی سازی ساختمان در ایران را می توان به ﻧﺒﻮد ﻗﻮاﻧیﻦ و اﺳﺘﺎﻧﺪارد ﻣﻨﺴﺠﻢ در زﻣیﻨﻪ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن که ﻣﻬﻢﺗﺮیﻦ ﻣﺎﻧﻊ از دیﺪﮔﺎه ﻛﺎرﺷﻨﺎﺳﺎن در ﭘیﺎدهﺳﺎزی و ﻧیﺰ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺻﻨﻌﺘی ﺳﺎزی ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن در ایﺮان اﺳﺖ و ﺑﻌﺪ از آن، ﻋﺪم آﺷﻨﺎیی ﺑﺎ ﻓﻨﺎوریﻫﺎی ﻧﻮیﻦ، ﺿﻌﻒ ﻧﻈﺎرت، ﻋﺪم ﺗﺪاوم زﻧﺠیﺮه ای ﺳﺎﺧﺖ و ﺗﺄﻣیﻦ ﻣﺴﻜﻦ و ﻣﻘﺎومﺳﺎزی در ﺑﺮاﺑﺮ زﻟﺰﻟﻪ ﺑﻪ ﺗﺮﺗیﺐ ﺑیﺸﺘﺮیﻦ ﻣﺎﻧﻊ در ایﻦ ﺻﻨﻌﺖ را دارﻧﺪ.
ارائه الگوی جامع طراحی بیمارستان با رویکرد پدافند غیر عامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰
111 - 124
حوزههای تخصصی:
بیمارستان ها یکی از مهمترین مراکز شهرها هستند، لذا لازم است این اماکن به گونه ای طراحی گردند که بتوانند در کلیه شرایط، قابل بهره برداری بوده و نیاز مندی های شهروندان در حوزه درمان را پاسخگو باشند. مطالعه حاضر بر اساس روش گردآوری داده ها یک پژوهش پیمایشی-مقطعی است. در بخش نخست براساس مطالعات کتابخانه ای و سپس مصاحبه های تخصصی به شناسایی معیارهای برنامه ریزی طراحی بیمارستان با رویکرد پدافند غیر عامل مبادرت ورزیده شده است که پس از مرحله تحلیل کیفی به توزیع پرسشنامه و گردآوری داده ها از خبرگان و کارشناسان ، پژوهش وارد فازی کمی می شود. بنابراین از این منظر، مطالعه حاضر یک پژوهش آمیخته می باشد . براساس الگوی پیشنهادی مهم ترین معیار ، معیار دسترسی شناسایی گردید که بر دیگر معیارها تأثیر گذار است. دسترسی، یکی از مهم ترین مسائلی است که باید در مکان یابی بیمارستان مورد توجه قرار گیرد. در بسیاری از موارد عدم دقت در مکان یابی سبب شده تا حتی با وجود برنامه ریزی و تأمین امکانات و تسهیلات در بیمارستان، امکان دسترسی به بیمارستان و به ویژه خدمات اورژانسی با مشکلات و تأخیر انجام شود. این موضوع به اندازه ای حائز اهمیت است که می تواند تاثیرات مخرب و نامطلوبی بر وضعیت فیزیکی یا روانی بیماران داشته باشد و یا حتی منجر به مرگ بیمار شود. بنابراین بررسی و تحلیل مسیرهای دسترسی و را ههای ارتباطی به سایت و همچنین بررسی حمل و نقل عمومیِ اطراف سایت و طرح های مصوب شهری در آن منطقه، از عوامل اصلی در تعیین مکان مراکز درمانی می باشند.
اولویت بندی شاخصه های مبتنی بر کاهش آسیب پذیری مراکز حیاتی با استفاده از تحلیل شبکه ای (نمونه مطالعاتی: منطقه پنج شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
1 - 13
حوزههای تخصصی:
کشور ایران به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی که دارد، همواره در معرض مخاطرات طبیعی به خصوص سیل و زلزله قرار دارد. به همین علت، حفظ و مراقبت از ساختمان های بااهمیت حیاتی در شهرها موردتوجه ویژه ی مدیران و برنامه ریزان شهری هستند. در پژوهش حاضر به کمک نمونه مطالعاتی، مراکز حیاتی منطقه پنج شهر تهران از لحاظ اولویت بندی مبتنی بر کاهش آسیب پذیری، مورد واکاوی و ارزیابی قرار گرفتند، معیارهای موردبررسی شامل: معیار بعد مکانی- منطقه (کالبدی، فیزیوگرافی، بافت) و بعد ساختار فیزیکی (ارتقاء، زیربنا، سازه، مصالح و نحوه جهت گیری در منطقه) است. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی-پیمایشی بوده، اطلاعات جمع آوری شده در ابتدا به صورت کتابخانه ای-اسنادی و تهیه لایه های اطلاعاتی از سازمان نقشه برداری و بازدیدهای میدانی صورت پذیرفت، سپس با بهره گیری از تکنیک دلفی متغیرها به صورت زوجی با هم مقایسه و امتیازدهی شدند. جامعه آماری این تحقیق را 20 نفر از خبرگان حوزه معماری، شهرسازی، برنامه ریزی شهری و مدیریت بحران تشکیل داده و افراد نمونه به صورت هدفمند انتخاب گردیده اند. روایی محتوایی مدل و مولفه های آن با بهره گیری از نظرات خبرگان حاصل شد و به دلیل وجود رابطه ای درونی برخی از متغیرها از روش تحلیل شبکه ای(ANP) و برای وزن دهی به شاخص ها از نرم افزار SUPER DECISION بهره گرفته شد. در ادامه با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و اعمال وزن به لایه های بعد مکانی منطقه، محدوده هایی که در معرض خطر قراردارند شناسایی، و مراکز با اهمیت حیاتی قرارگرفته در این محدوده مشخص و از نظر آسیب پذیری پس از اعمال وزن، اولویت بندی شده و مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق از طرفی بیانگر اقدامات پیشگیرانه، قبل از وقوع مخاطرات طبیعی، برای کاهش خسارات مالی و جانی در ساختمان های حیاتی منطقه، و مکان هایی که این تلفات از بقیه نقاط بیشتر است را نشان می دهد. همچنین نتایج بیانگر استفاده از اصول معماری، شهرسازی و برنامه ریزی متناسب با مخاطرات به منظور کاهش آسیب های مخاطرات طبیعی در ساختمان های حیاتی منطقه در جهت رسیدن به مدیریت مطلوب شهری است.
Maharishi Vedic Architecture and Quality of Life: An International Mixed Methods Study of Lived Experience(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The histories of architectural design and town planning are replete with references to creating a better quality of human life. One of the approaches to enhancing human existence is Vāstu Vidyā , the knowledge of design and building from the ancient Vedic tradition. More recently, Vāstu Vidyā has been repurposed to include not only architectural practice and construction but also considered in light of the consciousness of the designer and builder and the need for a more ‘enlightened’ approach to design. Such a consideration is called Maharishi Vedic Architecture (MVA). Some of the features of MVA include a concern for orientation of the building to cardinal east, the position and proportion of rooms within the dwelling, and considerations of slope and relation to the early morning sun. Such features are said to enhance the creativity, health, and happiness of occupants. The purpose of the present study is to explore the experiences of individuals who reside in homes designed according to the principles of MVA. Triangulated quantitative and qualitative results from an international mixed-methods survey of 158 individuals in 14 countries indicate this approach to architectural design contributes to individual and family quality of life, specifically as it has been operationalized to mean changes in well-being, health, personal development, and success. On a quality-of-life scale, the study found a statistically significant difference between those living in MVA for more than three years compared to those living in MVA for less than three years ( F = 1.89, p = .02), however no difference was observed between experiences for people living in different locations.
نقش عوامل اثرگذار بر احتمال بروز آسایش حرارتی در بافت تاریخی کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
127 - 146
حوزههای تخصصی:
کمیت و کیفیت فضاهای باز میانی بناها و بافت تاریخی کاشان، نقش مهمی در حضورپذیری، رضایت مندی و ارتقاء تعاملات اجتماعی افراد دارد. دارا بودن احساس آسایش، بخصوص آسایش حرارتی در بافت تاریخی، می تواند موجب تداوم حیات و تنوع فعالیت ها و حضور افراد در فضاهای باز و نیمه باز این اماکن گردد. وجود این فضاها در میان ساختمان های پیرامون، علاوه بر تنوع معماری و زیبایی، باعث ضرورت بررسی وضعیت آسایش حرارتی، جهت حضور بیشتر افراد در این فضاها شده است. هدف پژوهش حاضر آن است تا ابتدا به مطالعه و بررسی محدوده آسایش حرارتی توسط شاخص استاندارد «دمای معادل فیزیولوژیکی» (PET) بپردازد، سپس با ارائه روشی نوین، نقش متغیرهای اثرگذار در پیش بینی احتمال بروز آسایش حرارتی را مشخص نماید. روش تحقیق به کار رفته در این مطالعه، از نوع پژوهش همبستگی است. ازاین رو تعداد 17 سایت در این بافت تاریخی از تاریخ 6 شهریور تا 21 شهریور 1397 مورد ارزیابی قرار گرفتند. در کنار مطالعات کتابخانه ای، حضور فیزیکی در بافت و انجام مطالعات میدانی، هم زمان با پاسخ تعداد 788 نفر از ساکنان و گردشگران به پرسشنامه ها، داده های اقلیمی ثبت گردید و پس از محاسبه نرخ لباس با نرم افزار Deltalog10 محدوده (PET) با نرم افزار Ray Man مشخص گردید، سپس داده ها با نرم افزار 24 SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد پاسخ دهندگان در محدوده دمایی 07/24 تا 21/31 درجه سانتیگراد (PET) احساس آسایش حرارتی داشتند. همچنین نتایج به دست آمده از برازش مدل رگرسیون لوجستیک نشان داد از طریق بررسی دو متغیر، داشتن آگاهی از وضعیت آب و هوایی و سابقه بازدید در گذشته از یک مکان، می توان احتمال بروز آسایش حرارتی افراد را تا سطح 925/0 درصد پیش بینی نمود.
تبیین عوامل مؤثر در ارتقاء حس سرزندگی شهروندان در بناهای فرهنگی (بررسی موردی: شهر رشت)
حوزههای تخصصی:
کیفیت محیط یکی از عوامل مؤثر بر دلبستگی انسان به محیط است. محیط های بی کیفیت، خالی از جمعیت گشته و به تبع آن، سرزندگی در آن کاهش می یابد. بنابراین سرزندگی و نشاط یکی از معیارهای اصلی مکان هایی است که از کیفیت بالای برنامه ریزی و طراحی برخوردارند. امروزه توجه صرف به جنبه کمی طراحی سبب کاهش کیفیت اغلب فضاهای فرهنگی و در نتیجه کاهش سرزندگی شده است. روش انجام این مقاله کمی و کیفی و به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و بدین منظور از منابع کتابخانه ای اعم از مقالات و کتاب های تخصصی معتبر بهره گرفته شد تا نتایج پژوهش های متنوع سایر محققین در حوزه رشد سرزندگی در کالبد فضا مورد مطالعه قرار گیرد. از طریق مطالعه ی کتابخانه ای مولفه های مؤثر پژوهش استخراج شده و به صورت چهارچوب نظری تدوین گردید. جامعه آماری تحقیق شامل شهروندان شهر رشت و نمونه مورد تحقیق 384 نفر می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات میدانی، پرسشنامه پاسخ بسته می باشد که پس از بررسی روایی و پایایی مورد استفاده قرار گرفت. نهایتاً پاسخ های پرسشنامه با نرم افزار «اس پی اس اس » مورد بررسی قرار گرفت. از آزمون تی تک نمونه ای جهت بررسی فرضیات و از آزمون الویت بندی فریدمن برای رتبه بندی متغیرها استفاده گردید. مطابق یافته ها، تعامل بنا با طبیعت، ایجاد فضاهای اجتماع پذیر و سازماندهی شده می تواند موجب ارتقاء حس سرزندگی در بناهای فرهنگی گردد. همچنین سازماندهی فضایی، اجتماع پذیری فضا و تعامل بنا با طبیعت به ترتیب مهمترین عوامل در آزمون فریدمن شناخته شدند. بر اساس مؤلفه های مؤثر شناسایی شده در ارتقاء سرزندگی در فضای فرهنگی، راهکارهای طراحی متناظر با آن پیشنهاد شده است.
بازآموزی الگوهای طراحی از آموزه های ادبیات دش شهری قرن هجده، نوزده و بیست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
33-47
حوزههای تخصصی:
اهداف : وقایع و پیامدهای تکنولوژیک دهه های اخیر در زیست-جهان انسانی و ایجاد فضای پیشرفته ی سایبرنتیک و تطبیق آن ها با آثار ادبی فاخر آینده پژوهی، موفقیت آنان در پیش گویی های صحیح را خاطرنشان می کند. پارادایم های الگو ساز با ظهور اولیه در آثار ادبی امکان بازآموزی برای مسئله های طراحی و برنامه ریزی در نیل به آرمان شهر و دوری از دُش شهر را فراهم می کنند. روش ها : مقاله ی حاضر، به روش استقرایی با سیر از مصداق به معنی و با رویکرد پساانتقادی، اطلاعات جزء را از بین آثار ادبی شاخص، که جهت دهنده ی اندیشه ی جامعه هستند، به عنوان چارچوب نظری، استخراج و با ذکر مسئله ها و راه حل های تجربه شده، آن ها را به عنوان الگو در اختیار طراحان می گذارد. یافته ها : مطابق ادبیات دُش شهری، پیشرفت های صنعتی و ظهور جامعه ی مبتنی بر اطلاعات دیجیتال و به دنبال آن هوش مصنوعی، آینده ای نامعلوم برای ماهیت وجودی انسان در قرن بیست ویک رقم می زند. در حال حاضر نیز یکی از مهمترین نگرانی های علوم طراحی، انفصال نقش انسان از تجارب دیروزی است که موجب ازخودبیگانگی و حذف انسان دارای ماهیت سنتی شده است. نتیجه گیری : بررسی های تطبیقی موجود نشان می دهد که نهایت آمال دوست داران فناوری در نیل به آرمان شهر مطلوب نه تنها موفقیت آمیز نبوده بلکه با حذف تمایلات انسان گرایانه که مولفه هایی وجودی و اصیل دارد، دش شهری را تشکیل داده که انسان ها در آن، منزوی و تحت سلطه ی نئوکاپیتالیست و نئوامپریالیست هستند.
چرا افراد مهاجرت می کنند؟ مدل گرانش بسط یافته از مهاجرت های بین استانی در ایران دوره 95- 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال پنجم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
109 - 138
حوزههای تخصصی:
مهاجرت داخلی مکانیزمی برای سازگاری با تفاوت های منطقه ای و مبنای مهمی برای برنامه ریزی است، اما در ادبیات جمعیت شناختی کمتر به آن توجه شده است. مهاجرت از مجموعه عوامل پیچیده ای تأثیر می گیرد که برای بررسی نیاز به ابزارهای قدرتمندی دارد. مدل گرانش از مهم ترین این ابزارها است که با دو رویکرد پایه و گسترده، تأثیر این عوامل را بررسی می کند. هدف این مقاله، بررسی عوامل تأثیرگذار بر مهاجرت منطقه ای ایران بر اساس این مدل است. داده های موردنیاز شامل تعداد مهاجرت های بین استانی و متغیرهای اقتصادی-اجتماعی است که از داده های سرشماری سال 1395 و بر اساس مطالعات قبلی انتخاب شده اند. نتایج نشان داد که مدل پایه گرانش قادر به تبیین 69 درصد و مدل بسط یافته 91 درصد از مهاجرت بین استانی هستند. درمجموع عامل شبکه اجتماعی و سپس مسافت بیشترین تأثیر را در مهاجرت منطقه ای دارند. تحلیل تأثیر عوامل دافعه و جاذبه نشان داد که عوامل دافعه 53 و عوامل جاذبه 39 درصد، از حجم مهاجرت بین دو استان را تبیین می کنند. بر اساس مدل گرانش، در مهاجرت منطقه ای نقش عوامل دافعه بیشتر از عوامل جاذبه است. درنتیجه تنها راه تعدیل مهاجرت های منطقه ای ایجاد خدمات و امکانات برای مناطق کمتر توسعه یافته و کاهش تفاوت های منطقه ای خواهد بود.
واکاوی پادآرمان شهر در قرآن کریم و تطبیق آن با مدینه های غیر فاضله فارابی و شهر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
37 - 49
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : ترسیم، تصور و تفکر درباره ی آرمان شهر از گذشته تا امروز مورد توجه نظریه ورزان و اندیشمندان حوزه شهری و غیر شهری بوده است. اصولاٌ اندیشمندان حوزه آرمان شهری از وضعیت موجود شهرها شکایت داشته و دارند و برای بهتر شدن وضعیت شهرها به دنبال راهکاری تحت عنوان آرمان شهر می گردند و به ترسیم خیالی یا حقیقی ویژگی های ارمان شهری می پردازند. کمتر کسی در این حوزه وجود دارد که به ترسیم پادآرمان شهر بپردازد و از طریق غیر مستقیم بخواهد ویژگی های ارمان شهر را تبیین کند. هدف: هدف این مقاله، بررسی پادآرمان شهر قرآنی است تا بتوان از این طریق به ویژگی های آرمان شهر قرآنی با جزئیات بیشتری پی برده شود. روش: در این مقاله برای کاوش در مفهوم آرمان شهر قرآنی از روش معکوس(برهان خلف) استفاده شده است یعنی از طریق بررسی پادآرمان شهر به ویژگی های آرمان شهر خواهد رسید. همچنین برای فهم و تحلیل ویژگی های قرآنی شهر و مقایسه آن با نظریات فارابی از روش تحلیلی- تطبیقی استفاده گردیده است. نوع تحقیق نظری است و مهمترین منبع مورد استفاده در این پژوهش قرآن و تفسیر المیزان است. یافته ها: در این پژوهش چهار مفهوم(بلد، قریه، مدینه و مصر) ازکتاب مبین برای شهر استخراج گردید که واژه قریه با واژه پادآرمان شهر مترادف می باشد و بلد به آرمان شهر تعلق می گیرد که از قرارگیری این دو در کنار هم، می توان آرمان شهر قرآنی را تبیین کرد. ویژگی های استخراج شده از این دو مفهوم با ویژگی های شهر معاصر(ایرانی) و همچنین مدینه های فارابی(فاضله، جاهله، فاسقه و ضاله) مقایسه و تطبیق گردید. نتیجه گیری: با توجه به بررسی های بعمل آمده ویژگی هایی که فارابی برای پادآرمان شهرهای خود برشمرده است با ویژگی های قرآنی پادآرمان شهر هماهنگی و تناسب دارد . همچنین از تطبیق شهرهای معاصر با ویژگی های پادآرمان شهر قرآنی این نتیجه بدست آمد که شهرایرانی معاصر در یک سیر نزولی در حال حرکت است و این سیر رو به سوی قریه دارد.
ارزیابی ایجاد مؤلفه های شهر دوستدار کودک در شهر بندرانزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
51 - 65
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: افزایشِ شهرنشینی و کمبود فضاهای شهری برای حضور کودکان در محیط های شهری، موجب شده است تا حضور آن ها در این عرصه روزبه روز کاهش یابد. نبود این فضاها، باعث گردیده تا حس تعلقِ کودکان به فضای شهری به گونه ای متفاوت ارزیابی گردد. ازاین رو، می توان این گونه بیان داشت که محیط، نقش بنیادین در شکل گیری شخصیت و رشد کودک داشته که از این طریق می تواند عوامل فرهنگی، اجتماعی و یا بخش عمده ای از دل بستگی های محیطی و مکانی کودک در بستر خانواده و محله شکل بگیرد. هدف: مطالعه ی حاضر در تلاش است تا میزانِ ارتباط مؤلفه هایی همچون انعطاف پذیری محیط، هویتِ مکانِ حضور کودک و قابلیت حضورپذیری محلات، به عنوان مؤلفه های شهرسازی با مؤلفه هایی مانند بازی سازی محیط، هیجان تجربه شده کودک و مشارکت کودکان در تصمیم گیری را موردسنجش قرار دهد. پرسش اساسی این پژوهش، اثر و میزان هر یک از مؤلفه ها بر دیگری می باشد. روش:این کنکاش از لحاظ روش شناسی، کمی و راهبرد آن، توصیفی و از نوع علَی_مقایسه ای است. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخت است که جامعه ی آماری آن را ۸۰۰۰ دانش آموزانِ مقطع ابتدایی شهر بندرانزلی تشکیل می دهد که از میان آن ها ۳۶۷ نفر به عنوان نمونه، به صورت پرسشنامه بسته_ پاسخ، موردمطالعه و با استفاده از نرم افزارهای 24SPSS و 80/8 LISREL مورد تحلیل قرارگرفته اند. یافته ها: تحلیل یافته ها حاکی از آن است که انعطاف پذیری محیط، بیشترین ضریب اثر را با 95%، در کودکان داشته که باعث ایجاد خلاقیت در ساخت و به وجود آوردن بازی در محیط توسط کودک می شود. نتیجه گیری: حضورپذیری محلات با 94 درصد و هویت مکانِ حضور کودک با 89 درصد در رده های دوم و سوم، بیشترین تأثیرگذاری را به ترتیب بر شرکت در تصمیم گیری و هیجان تجربه شده کودکان در نتایج پرسشنامه کسب کرده است.
ارتقای کیفیت تهویه طبیعی در کلاس های مدارس استان مازندران بر اساس وضعیت بازشوها با روش CFD(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تامین هوای پاک و تازه برای دانش آموزان در کلاس درس، خصوصا در فصل گرم، بسیار ضروری است. بر اساس شواهد و مطالعات، سیستمهای تهویه مکانیکی، ضمن گرانی، مصرف انرژی نسبتا بالایی دارند و تولید نوفه مینمایند. این مسئله در اقلیم مازندران، خصوصا در هوای شرجی، بسیار مطرح است خصوصا اینکه این مدارس با کولر آبی خنک میشوند؛ درحالیکه در بخش قابل توجهی از سال امکان استفاده از فرایند تهویه طبیعی وجود دارد و در فصل گرم مدارس تعطیل است. لذا هدف اصلی این مقاله ارائه راه حلی اجرایی در معماری کلاسهای درس است که بتواند موجب بهبود جریان هوای داخل تحت تاثیر باد خارج (تهویه طبیعی) شده، به نحوی که جریان هوای مطلوب و قابل کنترلی طبق استاندارد اشری در فضای داخلی برقرار باشد. پژوهش حاضر که یک تحقیق کاربردی است و ماهیتی میان رشته ای دارد، با اتکا به اندازه گیریهای تجربی در یک مدرسه موردی در آمل، بدست آمده است. روش تحقیق در این پژوهش، یک روش ترکیبی است: در مرحله اول با استفاده از یک راهبرد تجربی، متغیرهای مستقل تأثیرگذار، شناسایی و متغیر وابسته (سرعت و جهت جریان هوای داخل) توسط دستگاه های دقیق دیجیتال و انجام آزمایش دود اندازه گیری شد. سپس داده ها با استفاده از راهبرد شبیه سازی، تحلیل شدند. شبیه سازی در این پژوهش با روش دینامیک سیال محاسباتی (CFD) و با استفاده از نرم افزارهای Gambit و Fluent صورت پذیرفت. ابتدا روایی و پایای شبیه سازیها از طریق تطبیق با شواهد تجربی به اثبات رسید و سپس اقدام به تجزیه و تحلیل داده ها و متعاقبا مداخله در معماری از طریق شبیه سازی شد. نتایج نشان دادند که ترکیب بندی صحیح بازشوها و ایجاد نمای پلکانی در راستای باد موافق و نیز پیش بینی مکنده های موثر در دیوار رو به باد، میتواند با کنترل موثر ورود، خروج و پخشایش هوا در فضای داخلی (طبق استاندارد اشری)، تهویه طبیعی را تحت کنترل قرار داده و جریان مطلوبی را در تمام فضای داخل برقرار نماید.
مولفه های روانشناسی محیط در طراحی مرکز کودکان بی سرپرست
حوزههای تخصصی:
بی سرپرستی از آغاز خلقت وجود داشته است و کودکان بی سرپرست در مرکز نگهداری و به دور از حضور والدین و اعضای خانواده زندگی می کنند و برخی از آنان دچار محرومیت و احساس شکست و گاه دچار صدمات و ضررهای روانی می شوند. طراحی خانه به عنوان مهم ترین مکانی که زندگی انسان در آن اتفاق می افتد از اهمیت فوق العاده برخوردار است. جهت طراحی چنین محیط هایی ابتدا لازم است تا طراحان شناخت صحیحی از نیازهای واقعی و به خصوص روانی افراد مورد نظر داشته و بر اساس علایق و رفتارهای پیش بینی شده شان در پی شکل دادن به نیازهای مختلف روانی آنها باشند تا بتوانند محیطی مناسب با ویژگی های رفتاریشان را که در صدد شکل دادن فضاهای مورد نیاز بر اساس نیازهای مختلف است تجربه نمایند. نقش محیط و عوامل تأثیرگذار بر آن در رابطه با رشد اجتماعی و نحوه ارتباط با محیط و همسالان در هر سنی اعم از کودک باخردسال بسیار مهم و ضروری می باشد. که همین، ضرورت به کار گیری اصول روانشناسی محیط در طراحی داخلی و خارجی خانه کودک با توجه به رنگ، فرم و فضا و تغییر پذیری و تداخل فضاهای باز و بسته و بازسازی عناصر محرک طبیعی مانند نور، آب و رنگ به عنوان عامل مؤثر در بهبود رفتارشان را اجتناب ناپذیر می کند روش تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی است و نوع آن کاربردی سنظری است و مبانی تئوریک آن براساس مطالعات اسنادی، کتابخانه ای و مطالعات میدانی صورت گرفته است و نتیجه این امرمشاهده تاثیر بسزای آن بر ارتقاء و دلبستگی به بقای زندگیشان و محل سکونتشان ،کاهش افسردگی و افزایش امید به زندگی و تقویت انگیزه درونی این عزیزان برای دستیابی و تحقق رویاهای سبزشان می باشد."
تبیین جایگاه محرمیت در نسبت با قلمرو و خلوت در مسکن سنتی ایران بر پایه آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷۲
۶۰-۴۷
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مفاهیم منعکس از اصول و ارزش های اسلامی محرمیت است که خصوصاً در حوزه مسکن سنتی ایران نمود یافته است اما به نظر می رسد اصل محرمیت به عنوان یکی از کیفیات انسان- محیط در معماری و شهرسازی اسلامی در مسکن سنتی ضمن داشتن اشتراکات با مفاهیم معادل در نظر گرفته شده برای محرمیت، توسط صاحب نظران غربی یعنی قلمرو و خلوت، دارای تفاوت های اساسی نیز با این مفاهیم می باشد لذا هدف از این پژوهش، تبیین مفهوم محرمیت در نسبت با خلوت و قلمرو بر پایه آموزه های اسلامی در مسکن سنتی ایران است. جهت تبیین مسئله، این پژوهش از روش ترکیبی تحلیل محتوا با استدلال منطقی بهره گیری شده است. گردآوری داده ها از طریق مطالعات اسنادی و کتابخانه ای انجام شده است و روش تحقیق توصیفی تحلیلی بوده که ابتدا پس از شناخت نظرات و تعاریف متخصصین غربی از محرمیت، بر پایه آموزه های اسلامی (قرآن کریم و احادیث معصومین (ع)) به تبیین جایگاه مؤلفه های آن در کالبد مسکن سنتی پرداخته شده است. در خاتمه، ضمن ارائه مدل پژوهش، یافته های پژوهش نشان می دهد که اولاً محرمیت در حوزه مادی، کالبد دادن به فضاهای معماری با بهره گیری از عناصر نظام ورودی خانه های سنتی است به گونه ای که در این حوزه همسو با مفهوم قلمرو است که مؤلفه های امنیت، مالکیت، مرز آشکار و محصوریت را به دنبال خواهد داشت ثانیاً محرمیت در حوزه روانی و رفتاری مترادف با فضای صمیمی با دیگر (ان) است که در این حوزه همسو با مفهوم خلوت است که در مسکن سنتی در حیاط، تالارها، ایوان ها، طنبی ها، سه دری ها، پنج دری ها نمود می یابد اما محرمیت در حوزه معنایی در مسکن سنتی با نظم سلسله مراتبی نظام ورودی، بستر درون گرایی را به وجود می آورد و همچنین با تفکیک عرصه بندی فضایی در خلوت خانه ها و زاویه ها زمینه ساز حضور و آرامش قلب است تا تعالی معنوی انسان را به وجود آورد.
آموزه هایی از معماری سنتی برای آینده معماری انرژی کارا در کشور؛ مطالعه موردی: شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
85-93
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف این پژوهش، بررسی راهکارهایی برای حفظ منابع انرژی برای نسل های آینده، ایجاد فرهنگ مناسب مصرف و توزیع عادلانه انرژی، مدیریت تولید، انتقال و توزیع و صرفه جویی در هزینه ها، کاهش آلاینده های زیست محیطی، افزایش ثروت ملی در نتیجه کاهش یارانه های مستقیم سوخت است. روش ها: این پژوهش بر مبنای روش تحقیق کاربردی است و داده ها در طول سفر پژوهشی به شهر تاریخی یزد در اردیبهشت ۱۳۹۵ جمع آوری شده است. این داده ها شامل مشاهدات عینی، تحقیق در کتابخانه های محلی و مصاحبه با دانشگاهیان محلی و گفت وگو با اساتید مربوطه، برای بررسی چگونگی بهینه سازی مصرف انرژی در مسکن و چگونگی تامین آسایش و رضایتمندی ساکنان از طریق معماری پایدار بود. با توجه به تحلیل شرایط شهر یزد تعداد سه نمونه انتخابی شدند: خانه رسولیان، خانه لاری ها، خانه گلشن. موارد مطالعاتی با استفاده از فناوری های نوین و با بهره گیری از روش توصیفی تدوین شده است. یافته ها: مهم ترین آموزه های قابل یادگیری از معماری سنتی یزد عبارتند از اصول: جهت گیری، بافت متراکم، معابر ارگانیک و سرپوشیده، بادگیر، قنات، فرم بنا، فرورفتن در دل خاک، درون گرایی، حیاط مرکزی و غیره. نتیجه گیری: براساس پژوهش انجام شده می توان به صراحت تاکید کرد که معماری سنتی یکی از آثار ارزشمند و بسیار فاخر در توجه به ارزش های اقلیمی در طراحی ساختمان است، از این رو شامل آموزه هایی است که می توانند در معماری معاصر به کار گرفته شوند.
بررسی مشترکات معماری ادیان توحیدی (اسلام، مسیحیت، یهودیت)
حوزههای تخصصی:
دین، مهم ترین ایدئولوژی شکل دهنده به ساختار اجتماعی، فرهنگی و هنری در جوامع سنتی به شمار می آید. علی رغم وجود تفاوت هایی که در ایدئولوژی ادیان مختلف وجود دارد، می توان نقاط مشترکی در حوزه ی معماری و پرستشگاه های این ادیان مشاهده کرد. ادیان در جهان سنتی به عنوان عنصر غالب در تعیین خط فکری و آداب و منش های جوامع مطرح بوده و در شکل گیری و نحوه ی گسترش هنر ها تاثیری ژرف داشته، بطوری که در جهان سنتی، دین با فلسفه ی زندگی وهنرها همزاد و همراه است. مراکز عبادی عمیق ترین جلوه گاه اندیشه و اعتقادات فرهنگ ما و مذاهب در طول تاریخ بشری بوده و ماندگار ترین دستاورد تاریخ هنر و تمدن جهانی می-باشد. با وجود تفاوت، در نگرش ادیان مختلف نسبت به موضوعات معماری، خطوط مشترکی نیز در نگاه آنها وجود دارد که در شکل گیری معابد آنها نقش اساسی داشته است. هدف از مطالعه حاضر بررسی نقاط مشترک معماری سه دین توحیدی اسلام، مسیحیت و یهودیت است. در این مقاله فضاهای مذهبی این سه دین شامل مسجد، کلیسا و کنیسه از نظر الزامات معماری که هر دین مشخص کرده است تشریح شده و سپس وجه مشترک معماری این بناها مورد بررسی قرار گرفته است. نتایح حاصل از این پژوهش بیانگر این است که وجوه مشترکی مانند محور، جهت گیری، نظم، تناسب، تعادل، ریتم به همراه هندسه ای خاص، نمادگرایی، ایجاد سکون برای تفکر و عبادت در نقاط خاص، مرکزیت، سلسله مراتب، توجه به طبیعت، نور، رنگ در بناهای مدهبی هر سه دین توحیدی دیده می شود. روش گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و میدانی و تدوین آن به شیوه توصیفی- تحلیلی است.
ارزیابی میزان خطرپذیری ایستگاه های مترو شهر تهران هنگام وقوع زمین لرزه با رویکرد کاهش آسیب پذیری کالبدی از طریق مدیریت هوشمند شهری(مطالعه موردی ایستگاه های تجریش، دروازه شمیران و نواب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
209 - 229
حوزههای تخصصی:
با ارزیابی و پایش کمی و کیفی برنامه های مدیریت خطرپذیری و مدیریت بحران در گسترش حمل و نقل ریلی کلان شهر تهران و به تبع آن با بررسی میزان مخاطرات و آسیب پذیری شبکه ریلی کشور، خلأ ناشی از مدیریت هوشمند شهری در ابعاد برنامه ریزی کالبدی و فضایی کاملاً مشهود است. نکته بارز در مواجهه با بحران هایی همچون زمین لرزه و سیل در خطوط حمل و نقل زیرزمینی (مترو) عمدتاً وابسته به فرضیات آزمون و خطا ، پیروی از روش های مدیریت سنتی و ضعف در آینده نگری و آینده پژوهی است. در گسترش خطوط ریلی زیرزمینی، بررسی مطالعات زمین ساختی (تکتونیکی)، پهنه های لرزه خیز، تفاوت جنس زمین و مسیر گسل های شمال و جنوب تهران (پیش از بحران) و توجه به آسیب پذیری ایستگاه مترو و احتمال تشدید بحران با تخریب بافت فرسوده شهری، هنگام وقوع زلزله و سیل بسیار حائز اهمیت است. این مقاله، با تمرکز بر موضوع ارزیابی خطرپذیری و آسیب پذیری گسترش شبکه حمل و نقل ریلی و با رویکرد پایش مخاطرات کالبدی و فضایی ایستگاه های مترو انجام شده است. روش انجام کار ارزیابی خطرپذیری از طریق تنظیم فهرست سنجشی پژوهشگر ارائه شده است. بدین منظور سه ایستگاه نواب، تجریش و دروازه شمیران به عنوان ایستگاه های منتخب شبکه متروی تهران مورد مطالعه قرار گرفت. در انجام پژوهش، از روشی ترکیبی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، بررسی سوابق و مدارک، تکنیک دلفی، روش تحلیل سلسله مراتبی و روی هم گذاری لایه ها استفاده شده است. نتایج ارزیابی آسیب پذیری نشانگر آن بوده است که تمامی ایستگاه ها در محدوده آستانه خطر قرار دارند و نیازمند اتخاذ تدابیری هوشمند در تمامی مراحل قبل، حین و بعد از بحران زمین لرزه و به کارگرفتن راهکارهای مدیریتی و اجرایی به منظور کاهش آسیب های احتمالی می باشد.