فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۴۱ تا ۲٬۷۶۰ مورد از کل ۷٬۶۷۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در گذشته های نه چندان دور فضای ورودی شهر به مثابه اولین فضای شهری، نخستین تصویری از شهر بود که در ذهن مسافران شکل می گرفت. لذا این فضاها نه تنها از کیفیات فضایی بالایی برخوردار بودند بلکه جزء ویژگی های شاخص شهرها بودند. امروزه با گسترش شهرها و ظهور وسایل نقلیه، ورودی شهرها به فضایی بی کیفیت برای تردد سواره و استقرار کاربری های وابسته به آن و همین طور کاربری های ناسازگار با محیط شهری که از شهر بیرون رانده شده اند، تبدیل گشته است. بدین ترتیب فضای ورودی بسیاری از شهرهای کشورمان با افت شدید کیفی از جمله کیفیات ادراکی - بصری به عنوان مهمترین عوامل سازنده توقعات موردی از ورودی شهرها مانند خوانایی، پذیرندگی، هویت مندی، تبدیل پذیری و خاطره انگیزی مواجه است . بنابراین بررسی و کشف این کیفیات در مبادی ورودی شهرها و ارائه راهبردهایی جهت ساماندهی آن ها، نقش تعیین کننده ای در حصول و ارتقاء جایگاه این فضاهای شهری دارد.
مقاله حاضر به دنبال تعاریف و مفاهیم مرتبط با پدیده ورودی و کیفیات مرتبط با آن به ویژه بررسی کیفیات ادراکی - بصری در مبادی ورودی، در جستجوی راهبردهایی ادراکی - بصری در راستای این کیفیات می باشد. روش پژوهشی مورد استفاده در این مقاله، روش تحلیلی توصیفی و مبتنی بر معیارهای کیفی ادراکی - بصری خواهد بود. همچنین برای بازنمایی ادبیات علمی موجود، مبادی ورود جنوب شرقی کلان شهر تهران (گرمسار-تهران) به عنوان پایتخت کشور برگزیده شده است تا مهمترین راهبردهای طراحانه کیفی ادراکی - بصری آن مبتنی بر مبانی نظری حاکم بر پژوهش به عنوان هدف اصلی شناسایی گردد.
ورودی شهر، به مثابه عنصری جهت ایجاد هویت مستقل برای منظرشهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم خرداد ۱۳۹۷ شماره ۶۰
5 - 14
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : ورودی شهرهای معاصر، جدا از ساختار شهر و نحوه چیدمان فضاهای شهری، تبدیل به بافت مرده شهر شده است و از ساختار نظام مند خود در شهرهای قدیمی، فاصله گرفته است. بدیهی است ورودی شهرهای معاصر، نمی تواند تقلیدی از نظام ورودی در شهرهای باستانی باشد چرا که، اگر شهر را سیستمی، متشکل از لایه های مختلف تاریخی، طبیعی، زیست محیطی، فرهنگی و اقتصادی و... تعریف کنیم متوجه می شویم که ورودی این شهر نمی تواند جدا از لایه های ساختاریش تعریف شود. درساختار نظام مند شهرهای معاصر، ورودی هویت خود را در همنشینی مناسب با لایه های ساختاری شهر می تواند بازیابد. این همنشینی در گرو شناسایی قابلیت های ورودی و میزان تأثیرآن در خوانایی فضاهای شهری است. هدف : بررسی ورودی شهرهای معاصر به منظور دستیابی به ماهیت ورودی به عنوان یک مکان منظرین، چیستی آن و تدقیق در هویتش برای باز تعریف مفهوم آن در شهرسازی نوین، ضروری است. نگاه به ورودی شهر به عنوان جزیی از یک مجموعه کلی، نیازمند باز تعریف جایگاه ورودی در سیستم شهر است. تحقیق حاضر، درصدد تفهیم معیارهای منظرین ورودی شهرهای معاصر است. روش تحقیق : این پژوهش، با روش توصیفی_تحلیلی ارایه شده و ابزار جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده است. این مقاله، با باور به مکانیزم لایه ای شهر، مفهوم ورودی شهر را به عنوان یک مکان منظرین بررسی کرده، نهایتاً معیارهای منظرین ورودی شهرهای معاصر را ارایه کرده است. نتیجه گیری : ورودی، دریچه ای برای ادراک منظر شهر است و عنصری جهت ایجاد هویت مستقل برای منظر شهری. ادراک ورودی، نیاز به توجه به بعد معنایی حضور در کنار بعد فیزیکی دارد. شاخص بودن ورودی شهر، فارغ از تشخص کالبدی آن بیشتر در تشخص معنایی آن نهفته است چرا که ورودی شهر هویتی مستقل از شهر ندارد بلکه ورودی به عنوان عنصری جهت ایجاد هویت مستقل برای منظر شهری است ورودی، منظر امروزی متراکم از شهر است، که بیانی امروزی از شهر دارد. با این تعریف ورودی، مفصل نیست زیرا مفصل یک هویت مستقل است فارغ از بیرون و درون اما ورودی هویت مستقل نیست بلکه تلفیق هویت هاست.
تحلیل حضور نور در راسته و چهارسوق قیصریه بازار اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نور به عنوان فراگیرترین عنصرطبیعت، در تجربه مخاطب از فضا نقش مهمی را ایفا می نماید. یکی از جنبه های قدرتمند فضای معماری تاریخی ایران، به ک ارگیری خردمندانه نور است. بهره برداری از نور روز در معماری سنتی ایران علاوه بر تامین روشنایی، پاسخگوی نیازهای اقلیمی، فیزیکی، روانی و زیبایی شناسی بوده است. در راستای این رویکرد، معمار ایرانی تجربه های موفقی در بهره گیری خلاقانه نور در فضاهای داخلی دارد. ترکیبات متنوع از مدخل های نوری نشان این ادعا است. به منظور بررسی جایگاه نورپردازی طبیعی در معماری ایران، پژوهشی در مجموعه بازار قیصریه اصفهان صورت پذیرفت. هدف از این پژوهش، بررسی کمیت و کیفیت نور روز و عملکرد انواع مدخل های نور در یک فضای عمومی- تجاری است که بنا بر کاربری خاص، محدودیت هایی در بهره مندی از انواع روزن ها دارد. در این تحلیل، نور طبیعی، در تاریخ ها و ساعت های معلوم و نیز به صورت سالانه، با استفاده از نرم افزارها، شبیه سازی و شاخص های کمی ارزیابی نور روز اعم از ایستا و پویا بررسی شده است. یافته های تحقیق نشان از تبعیت توزیع روشنایی نور روز از الگویی خاص می نماید. به طوری که بازه های سهم روشنایی در کل سال تقریبا ثابت است و با تغییر فصل تفاوت چشمگیری در سهم دریافتی دیده نمی شود. همچنین میزان نور دریافتی در بیش از 70% از مساحت راسته قیصریه و 50% از زمان های کاربری، بین بازه 100 تا 2000 لوکس قرار دارد که نوری مطلوب برای یک فضا محسوب می شود. میزان تامین نور کمی و کیفی در بازار قیصریه بر اساس آنالیز یافته ها، از اهم نتایج پژوهش حاضر است.
میدان امام (نقش جهان) اصفهان به مثابه یک کلیت یکپارچه بررسی تطبیقی ویژگی های میدان امام (نقش جهان) اصفهان با خصلت های بنیادی پانزده گانه کریستوفر آلکساندر
حوزههای تخصصی:
میدان امام (نقش جهان) اصفهان اثری است که در درون خویش چندین اثر ارزشمند تاریخی را به نمایش گذاشته است که هرکدام بارها از جنبه های مختلف بررسی گردیده و تحسین همگان را بر انگیخته اند. لیکن این میدان شگفت انگیز به دلیل اینکه تبلور افکار و جهان بینی حاکم صفوی دوره خویش یعنی شاه عباس اول بوده دارای چنان کلیت یکپارچه ایست که به طرز استادانه ای این افکار درآن انعکاس یافته است. این همان معیاری است که کریستوفر آلکساندر در نظریه خویش برای یک اثر هنری برگرفته از جهان بینی و دارا بودن ساختار زنده و حیات بیان نموده است. براین اساس مقاله حاضر به بررسی تطبیقی و ویژگی های میدان امام (نقش جهان) با خصلت های پانزده گانه ارائه شده از طرف آلکساندر پرداخته و نشان می دهد میدان به عنوان یک کلیت یکپارچه و دارای ساختاری زنده نه تنها در زمان ساخت و بهره برداری اولیه دارای کارکردی به غایت کارا بوده،بلکه در طول زمان و بواسطه دارا بودن این خصلت ها نیز به حیات و سرزندگی خویش ادامه داده است .
Phenomenology of Place: A Framework for the Architectural Interpretation in Visual Arts (Case S tudy: Sohrab Sepehri's Drawings)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۱, Issue ۱ - Serial Number ۳۹, Winter ۲۰۲۱
47 - 60
حوزههای تخصصی:
Phenomenology is one of the outs tanding theoretical paradigms in contemporary s tudies in architecture and urban planning. However, the phenomenology of place in artworks, especially painting and drawings (visual arts), through architectural modalities could be a subs tantial attempt and a new subject that needs more s tudies. The purpose of current research is to achieve a method based on which the phenomenon of place in the visual arts could interpret and explained more accurately. For this aim, a qualitative and descriptive method is applied. In this s tudy, based on the theories of Martin Heidegger and Edward Ralph on the one hand and the ideas of Chris tian Norberg-Schultz, on the other hand, a framework for the phenomenological s tudy of the place has been proposed in three s tages of description, analysis, and explanation. Besides, the drawings of Sohrab Sepehri, one of the famous contemporary artis ts of Iran, have been s tudied as an example by applying this framework to show the efficiency of the proposed framework and method. The results of this s tudy show that the interpretation of artworks based on these three s tages consis tent with the s tage of phenomenological reduction and cons titution which is common in phenomenology. Sohrab Sepehri's drawings were well in line with the phenomenological concepts of place and its components and variables introduced in this research. The challenges of applying this framework discussed and enhancing its validity by further s tudies in the works of other artis ts, recommended.
تحلیلی بر ابعاد وجودی معماری مجموعه های صنعتی براساس علل اربعه ارسطویی
حوزههای تخصصی:
این نوشتار حاکی از آن بوده که معماری مجموعه های صنعتی کمتر مورد پژوهش بوده و سهم آن (در دانش ایران) در مقایسه با دیگر کاربری ها کمتر است. در این شرایط، پژوهش های معماری در این زمینه می بایست به ادبیات پایه معطوف شوند تا بتوان شرایط را برای پژوهش های آتی هموار نمود. چیستی ابعاد وجودی معماری در این مجموعه ها یکی از بخش های همین ادبیات پایه تلقی شده که در دستور کار این مقاله قرار گرفته است. این مقاله ماهیتی توصیفی-تحلیلی داشته و از استدلال های منطقی برای این منظور استفاده نموده است. همچنین در این مقاله سعی شده از علل اربعه ارسطو برای تحلیل ابعاد مختلف معماری مجموعه های صنعتی بهره گرفته شود. نتایج مؤید آن است که سازمان و فرد دو بخش اصلی علت فاعلی این معماری بوده که از مراحل امکان سنجی مالی/فنی تا تست/راه اندازی، بهره برداری و... بسته به نوع قراردادهای صنعتی و نقش های پذیراشده در این راستا، با کمک گرفتن از علت مادی یعنی تکنولوژی های فنی مرتبط با محصول (نظیر فرآیند تولید، تجهیزات و...) و تکنولوژی های ساختمانی، سازه و... سعی می کنند تا به این معماری صورت دهند. این صورت خود را به شکل چیدمان فضاها و تجهیزات داخلی (متناسب با خط تولید)، حال وهوای پیکره بیرونی (متناسب با سبک های رایج) و نحوه همکناری واحدها در کنار یکدیگر (متناسب با بافت صنعتی موردنظر) ارائه می کند. همچنین، علت غایی آنها، رسیدن به فضای مناسب برای تولید کالا یا ارائه خدمات است.
Future Studies and Strategic Planning to Achieve Resilient Cities
حوزههای تخصصی:
Every year, crises cause extensive and occasionally irreversible damage to countries and human societies affecting communities, economies, and environments. Identifying, proper planning, and optimum managing of crises are among the priorities of government programs and procedures. With the expansion and complexity of the societies and variety and innumerability of crisis-making factors, mere use of traditional methods of reinforcement and crisis management would not be efficient. One of the most important ideas brought about in the present decade for crisis management and urban planning is creating resilient cities in the face of various crises by increasing their capacity in all aspects. The significance of this standpoint is the comprehensive look at crisis-making factors, controlling crises, and reduction of vulnerability, particularly in human resources, which speeds the resilience process. Although all infrastructural or environmental, economic, social-cultural, and organizational or institutional aspects have been taken into consideration in resilience, the focus on social and cultural capacitating in each and every citizen would be greatly effectual in a developing country such as Iran. This land endures weak infrastructures and structures, but enjoys a rich cultural and national support from the citizens’ creativity and participation that can help us with achieving the goal of flexibility in crisis management by spending the least amount of time and money. In the present paper, the experiences of other nations and novel concepts such as creative cities, resistant development, principles of futures study and planning, and process-oriented strategic management have been studied along with the current state of Iran. Finally, the method of “Strategic Futures Study and Planning based on GIS” is suggested as a suitable approach in crisis management planning. In the author’s point of view, complete use of this method could help us significantly reduce the losses of disasters and pioneer in the field of crisis management among developing countries.<br /> <strong> </strong>
بهینه سازی فرم ستون های خرپایی با الهام از ساختار مارپیچ در استخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
157 - 168
حوزههای تخصصی:
طراحی فرم با عملکرد سازه ا ی بهینه همواره توجّه تعداد زیادی از متخصصین را به خود جلب کرده است؛ در این زمینه، علم بایونیک (bionic) نیز می تواند مورد استفاده قرار گیرد. در موجودات زنده، استخوان ها، عناصر سازه ای اصلی بدن هستند که به نسبت وزن خود نیروی زیادی را تحمل می کنند. این عناصر که دارای ساختار مارپیچ هستند، در این تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته اند؛ در این مقاله، تلاش شده تا مکانیزم انتقال نیرو در آن ها شناسایی گردد؛ سپس با کاربست اصول سازه ای موجود در آن، مجموعه ای از ستون های مارپیچ با زوایای چرخش مختلف، طراحی شده است. در ادامه مقاله، با استفاده از مدل سازی و بارگذاری ستون ها و تحلیل یافته ها توسط نرم افزار SAP2000، به روش شبیه سازی، به تجزیه و تحلیل فرم های مختلف پرداخته شده است. بر پایه ی یافته های این پژوهش، ساختار مارپیچ برای یک ستون، به ازای زوایای چرخش مشخص، در کنار رفع الزامات سازه ای، وزن کمتری نسبت به خرپا ی متعارف داشته، مصالح کمتری در آن مورد استفاده قرار می گیرد و از این رو ضمن برآورده کردن اقتضائات اقتصادی می تواند منجر به فرمی بهینه شود؛ این فرم می تواند در ایجاد یک فضای معماری همچون نظرگاه مورد استفاده واقع شود.
ابیجان، خیابانهای رنگارنگ
حوزههای تخصصی:
مطالعه تطبیقی سنت گرایی و تاریخی گری در تبیین معماری مسجد با تمرکز بر آراء تیتوس بورکهارت و الگ گرابار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مطالعه تطبیقی دو شیوه فلسفی-حکمی سنتگرایی و تاریخی گری در باب معماری مسجد با تمرکز بر آراء تیتوس بورکهارت و الگ گرابار میپردازد. با مفروض دانستن اینکه اختلاف بنیادهای نظری سبب می شود یک امر واحد علی-رغم داشتن مبنای خاصِ یکسان در شکلگیری، به شیوه های متفاوت تعریف و تبیین شود، باوجود تفاوت مبانی فکری دو رویکرد سنت گرایی و تاریخی گری، بورکهارت و گرابار هر دو به نقش مبانی حکمت اسلامی در شکل گیری هنر و معماری منسوب به آن توجه ویژهای دارند. حال که شکل گیری هنر و معماریاسلامی در کامل ترین نمونه آن یعنی مسجد مدّنظر است، سئوال پژوهش این است که ایشان اصول معماری مسجد را از منظر خاص خود چگونه تعریف کرده و حکمت اسلامی را منشأ کدام عناصر در شکل گیری آن دانسته اند؟ یافته ها نشان میدهند با اینکه هر دو، آثار سنن پیشین را مبنای شکلگیری مسجد بیان می کنند؛ بورکهارت توسعه معماری مسجد را براساس جوهره و تعالیم اسلام و تمام عناصر آن را واجد ماهیت معنوی و نمادین و تجلی عینی اسلام میداند؛ در حالی که گرابار نیازهای عملکردی را عامل توسعه اجزای شناختی مسجد میداند و با ردّ تأکید انحصاری بر نقش اسلام، اظهار می دارد که برخی عناصر عاریتی آن، بعدها تحت تأثیر مبانی اعتقادی اسلام، ماهیتی نمادین و هویتی یافته اند. شیوه تحقیق توصیفی - تحلیلی با رویکرد مطالعه تطبیقی است.
بررسی خودکفایی در شهرهای جدید مقایسه تجربه ایران (شهر جدید هشتگرد) و کره جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرهای جدید به عنوان یک تجربه نو در نظام شهرنشینی ایران مطرح هستند. شهرهایی که در ابتدا با هدف حل مسایل و مشکلات شهری ایران مطرح گردیده، اما باگذشت زمان اغلب این شهرها با عدم جلب رضایت ساکنین مواجه شدند. برنامه ریزان مشتاق بودند تا شهرهای جدید کاملاً توسعه یافته و خودکفا ساخته شوند. معمولاً خودکفایی یک مفهوم به عنوان تعادل بین شغل و مسکن در جامعه در نظر گرفته و هدف از خودکفایی در نگاه برنامه ریزان تنها به تعادل بین استفاده از زمین برای کار و زندگی در درون جوامع محدود می شد. در گذر زمان با توسعه کاربرد خودکفایی و در نظر گرفتن آن به عنوان یکی از معیارهای اصلی در تعریف شهرهای جدید، خودکفایی بر اساس نظام های دیگر تبیین و مورد بررسی قرار گرفت. یکی از مهم ترین حوزه های بررسی، تحلیل سفرهای غیر کاری ساکنین و در نتیجه ارزیابی خودکفایی شهرها براساس آن بود. در این مقاله خودکفایی در سفرهای غیرکاری به عنوان عاملی در شهرهای جدید که از طریق فرایند تراکمی طولانی مدت و گام به گام محقق می شود تا اینکه فوراً توسط برنامه ریزی صورت پذیرد، توجه گردیده و به بررسی این امر در شهرهای جدید از نگاهی دیگر می پردازد. در این پژوهش سفرهای غیرکاری به عنوان یک متغیر مستقل در نظر گرفته نمی شود و به کاربری ها و عملکردهای مورد نظر که هدف از این سفرها می باشند، توجه بیشتری می گردد. تحقق کامل این کاربری هایی تابع برنامه ریزی نیستند و طی زمان بر اساس تقاضای ساکنین برای این نوع خدمات شکل می گیرند. بررسی جایگاه این نوع کاربری ها در برنامه ریزی شهرهای جدید و به خصوص ارزیابی آن ها در طی مدت ساخت و اسکان ساکنین جدید و همچنین نحوه رشد و توسعه آن ها برای بدست آوردن یکی از ابعاد خودکفایی الزامی می باشد. هدف از این مقاله تحلیل این ویژگی و بدست آوردن دورنمایی از وضعیت خودکفایی در شهرهای جدید است که از جنبه های مهم غایب در مسائل مربوط به ارزیابی خودکفایی می باشد.
تدوین چارچوب مفهومی تبیین کننده کیفیت های طراحی شهری مرتبط با سلامت روان ساکنان محلات شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
11-17
حوزههای تخصصی:
طبق گزارش برنامه جامع ارتقا ی سلامت روان کشور در سال 1394، اختلالات روانی رتبه دوم بار بیماری ها را در ایران به خود اختصاص داده است و ساکنان مناطق شهری از جمله گروه های اکثریتی هستند که بیشتر از اختلالات روانی مبتلا رنج برده اند. از این رو زندگی شهرنشینی خود عاملی تهدیدکننده برای سلامت روان ساکنان به شمار می رود. در حالی که موضوع سلامت و سلامت روان در حال یافتن جایگاهی قابل قبول در دانش طراحی شهری در مطالعات جهانی است، این حوزه مطالعه در ایران تنها در چند سال اخیر با تمرکز بر بعد جسمانی سلامت مورد توجه قرار گرفته و بعد روانی سلامت همچنان مغفول مانده است. از این رو هدف مطالعه حاضر، واکاوی ارتباط بین سلامت روان و محیط شهری و تدوین چارچوب مفهومی معطوف به ارتقای سلامت روان از طریق طراحی شهری است. مطالعه حاضر از نوع کیفی، گردآوری داده ها از طریق مطالعه اسنادی متون معتبر نظری و استخراج مولفه های سلامت روان در ابعاد رویه ای و ماهوی طراحی شهری با استفاده از تحلیل محتوای کیفی متون است و سنجش روایی چارچوب مفهومی با مصاحبه از صاحب نظران حوزه طراحی شهری و روان شناسی، تکمیل پرسش نامه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی انجام شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که کیفیت هایی نظیر "ایمنی و امنیت" ، "همسازی با طبیعت و دسترسی به فضای سبز- آبی"، "نفوذپذیری و حرکت پیاده"، "کیفیت عرصه همگانی"، "رنگ تعلق و دلبستگی به مکان" و "پاکیزگی محیطی" از بعد ماهوی و "تعاملات و مشارکت اجتماعی" از بعد رویه ای با سلامت روان ساکنان در ارتباط هستند.
معیارهای طراحی سرپناه موقت با رویکرد زلزله (مطالعه موردی خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرساله افراد زیادی در سراسر دنیا در اثر وقوع حوادث طبیعی، خانه و کاشانه ی خود را از دست می دهند. در ایران نیز حوادثی نظیر زلزله بیشترین تعداد بی خانمان ها را در سال های گذشته در پی داشته است. پس از وقوع یک حادثه ی طبیعی گسترده، مناطق مسکونی، به نوعی غیرقابل استفاده شده و افراد بازمانده ناگزیر به اسکان موقت در مکانی دیگر هستند . تاکنون چادرهای متعددی به عنوان سرپناه اضطراری، طراحی و ساخته شده و در اختیار حادثه دیدگان قرارگرفته است؛ اما در اکثر این موارد، این
چادرها با نیازهای کاربران مطابقت نداشته و همچنین، مقاومت لازم در برابر شرایط متغیر جوی ندارند . درواقع این افراد، با مشکلات فراوان ناگزیر به تحمل دوران سکونت در چادر هستند. با توجه به مشکلات عنوان شده، پژوهشی برای بهبود سرپناه و رسیدن به معیارهای استاندارد در دو منطقه از دهستان زاوه در 20 کیلومتری تربت حیدریه واقع در خراسان رضوی و یک منطقه در جنوب ایران به نام شهرستان شُنبه در 25 کیلومتری بوشهر با متدهای مصاحبه، پرسشگری و مشاهده میدانی انجام گرفت .
برای انجام مطالعه و رسیدن به معیارهای سرپناه استاندارد مطابق با نیاز کاربران، روند کاربر محور استفاده شد . رویکرد طراحی کاربر محور در تولید محصولاتی با بالاترین کارایی و انطباق با خواسته مصرف کننده، کارایی خود را ثابت کرده است . این بررسی نشان می دهد که اکثر کاربران از شرایط اسکان های موجود احساس نارضایتی می کردند. عدم حضور به موقع نیروهای امداد و تأمین سرپناه، چادرهای غیراستاندارد، سرما و گرمای آزاردهنده و نداشتن حریم خصوصی و ایمنی در آن ها مشکلات عدیده ای می باشند که افراد بازمانده از سانحه در شرایط بحران با آن ها مواجه هستند. پس از بررسی مشکلات و نیازهای افراد بر اساس روند کاربرمحور، نتایج بر اساس رده بندی در جلسات بارش افکار و بر اساس کاربرد روش دلفی، توسط نگارندگان مورد مداقه قرار گرفت و نهایتاً، معیارهای طراحی سرپناه استاندارد که جوابگوی نیازهای بازماندگان می باشد بر اساس نتایج استخراج شد.
شهری برای همه، طرحی فراگیر در تعامل با ارگونومی (مطالعه موردی: طراحی کیوسک بلیط فروشی شرکت واحد شهر اصفهان)
حوزههای تخصصی:
طراحی فراگیر پارادایمی جدید در عرصه طراحی به حساب می آید که در جوامع پیشرفته، برای ایجاد شرایط استفاده برابر شهروندان و در استراتژی های تولیدکنندگان بزرگ محصول، مورد توجه است. این مطالعه به تشریح خاستگاه های تفکر طراحی فراگیر، می پردازد. همبستگی دو حوزه طراحی ارگونومیک و طراحی فراگیر در حل مسائل شهری، دلیل ارائه همزمان دو بحث و جهت پیاده سازی ثمربخش تر نتایج بوده است. پیچیدگی کیوسک بلیط فروشی شهری، به عنوان یک ایستگاه کاری با شرایط محیطی بغرنج و همچنین یک عنصر شهری با سطح بالایی از تعاملات، امکان طرح بسیاری مسائل را از این منظر فراهم آورد. در این مقاله ضمن شرح نقطه نظرات و اصول طراحی فراگیر، بررسی و ارائه راه حل هایی جهت دستیابی به پاسخ مطلوب با رعایت بالاترین سطح پارامترهای انسانی در طراحی کیوسک بلیط فروشی شرکت واحد اصفهان، انجام شد.
Beauty and Aesthetics in Islamic Architecture
حوزههای تخصصی:
Islam is an integral way of life which considers beauty to be a divine quality. In fact, Islam is the religion of beauty and perfection. Islamic architecture refers to any architecture in Islamic culture or in Islamic context. Islamic architecture exhibits the sacred order of Islam and its distinctive feature is religious aspect. Yet, Islamic architecture is not completely varied from all other architectural styles; even, it borrows from some of them such as Persian architecture. The aim of this study is investigating the importance of beauty and aesthetics in Islamic architecture. Results show that Islam does not consider art and beauty as a luxury. It considers beauty to be a divine quality. Unity is one of main aesthetically concepts which has merged in Islamic architecture; It was called as a base for life cycle and was reflected on art and architecture to such an extent that we can count it as the language of Islamic architecture. Based on this language, Paradise is a perfect epitome in all respects of aesthetics.
Effects of Architectural Components on the Satisfaction Rate of Residents with Different Ages and Genders in Relation to Privacy (Case Study: a Residential Complex in Tabriz)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The main objective of this paper is to assess the effects of architectural components on residential complex to achieve a desirable rate of privacy for the residents. Privacy is a process in which the transactions among individuals can be adjus ted by means of providing a suitable relationship between people and their built environment. In addition, since the transaction between the behavior of residents and their built environment is undeniable, providing suitable personal spaces in the residential complex can efficiently improve the satisfaction rate of residents with respect to the privacy which seems to be very essential in urbanized regions with crowded populations. Following this, the present s tudy was aimed to survey the effects of architectural components on personal spaces and boundaries of the residential complex, located in Tabriz. So, the research hypothesis was made to better unders tand the perception of personal spaces for different groups of residents. The results showed that the perception of personal spaces in residential complexes can be varied depending on different genders and various age groups of residents. Meanwhile, the fixed furniture in the corner of green space decreased the satisfaction rate for both females and males up to the middle age. In addition, the satisfaction rate of females with respect to the item of internal yard increased by increasing their age. Females were observed to be satisfied with the item of semi-open wall among communal spaces at all ages.
محراب بری در نگاره های تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۵
133-142
حوزههای تخصصی:
نگاره های ایران منابعی هستند که ساختار و آرایه های بناهای ایران را به خوبی بازتاب می دهند. بنابراین در مقام منابع مکمل در مطالعه معماری ایران باید به آن ها رجوع و کمبودهای اطلاعاتی را جبران کرد. با چنین نگرشی، در این مقاله، آرایه (آذین) گچی که در نگاره های بهزاد و میرک ، نگارگران مکتب نقاشی هرات، بازتاب یافته، بررسی و تحلیل شده است. مقاله حاضر نشان می دهد که نه در نگاره های تیموری و نه در بناهای باقی مانده از این عصر، تنگ بری وجود نداشته، بلکه آرایه ای که در نگاره ها ترسیم و در بناهای تیموری ایجاد شده، «محراب بری» است. اگر نمای تنگ بری ها شبیه تنگ و صراحی است، شکل نمای طاقچه های محراب بری شبیه محراب است. بنابراین با در نظر گرفتن شکل محراب، این آرایه گچی را محراب بری نامیده اند. بر پایه تحلیل نگاره ها و خوانش متون تاریخی می توان گفت محراب بری آذینی برای آراستن عمارات مجلل همچون کاخ ها، کوشک ها، آرامگاه ها و نیز مکانی برای به نمایش گذاردن اشیاء نفیس در برابر دیدگان مشتاق در عصر تیموری بوده است. برخی عمارات سلطنتی را که دارای آرایه گچی محراب بری بوده اند، می توان چینی خانه نامید.
داده کاوی هندسی و گرامر شکلی رابطه ساختار فضایی مسکن و سبک زندگی اسلامی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
1-14
حوزههای تخصصی:
اهداف: فناوری های نوین معماری، درک از مسکن ایرانی را متحول کرده اند. اصل مجموعیت در دستگاه نظریه معماری سرآمد نشان می دهد که اجزاء مسکن ایرانی در عین کثرت به عنوان واحد کلی در نظر گرفته می شود که همه اجزا در خدمت این کل می باشند. هدف از پژوهش شناخت و معرفی مفهوم شاخصه های اصلی شکل دهنده ساختار مسکن ایرانی مبتنی بر سبک زندگی ایرانی اسلامی از دیدگاه کل نگر است. روش ها: نمونه ها به صورت غیراحتمالی هدفمند با پیمون بندی و مساحت و دوره ساخت متفاوت از فلات مرکزی ایران و شهرهای اصفهان، کاشان، یزد و اردکان انتخاب شده اند. ابزار گردآوری شامل منابع مکتوب و میدانی؛ شیوه تحلیل داده ها مبتنی بر روش توصیفی و تحلیلی مبتنی بر یک فرآیند علی براساس روابط ریاضی نحو فضا می باشد. یافته ها: مقایسه اصول در نظر گرفته شده در نمونه های انتخابی بوسیله ابزارهای نحوی فضا، نشان داد که این اصول در ساختار فضایی مسکن ایرانی همواره جاری و ساری بوده است. یافته های پژوهش بر چهار شاخصه اصلی نظریه معماری سرآمد شامل 1- سلسله مراتب فضایی، 2- درونگرایی، 3- شفافیت، 4- مرکزگرایی اشاره دارد. نتیجه گیری: ساختار فضایی مسکن ایرانی ساختاری کاملا یکپارچه است، و دارای ساختار فضایی مشخص با یک حیاط مرکزی. البته مفهوم مسکن ایرانی با توجه به اقلیم متفاوت، نمود متفاوتی نیز در نقاط مختلف کشور ایران داشته است. مسکن ایرانی تفسیری فنی-اقلیمی از سبک زندگی ایرانی است.
بررسی نقش قلمروی محله در افزایش حس تعلق خاطر به محیط زندگی و تقویت تعاملات اجتماعی
حوزههای تخصصی:
احیای هویت محله ای و تعلقات اجتماعی به منظور مدیریت بهینه و ارتقای کیفیت زندگی شهروندان، همواره مورد تاکید محققان و کارشناسان شهری بوده است. همچنین بررسی و شناخت عوامل مداخله گر تاثیر گذار بر احساس هویتمندی می تواند در جهت حل معضل نبود تعاملات اجتماعی و بحران هویت در شهرها و محلات امروز کارساز باشد .انسان ساکن در محلات کلانشهر های امروز با فضای محله خود مأنوس نیست و در تصویر ذهنی وی، محله بخشی از شهر محسوب می شود. این پژوهش در پی شناسایی دقیق عوامل هویت بخش به محلات در کلانشهرها بوده تا از طریق مطالعات کتابخانه ای و به شیوه توصیفی-تحلیلی، به یافتن این شاخصه های هویت بخش که منجر به تقویت تعاملات اجتماعی و حس تعلق خاطر به محیط زندگی در میان ساکنین می گردد، کمک نماید. هویت محله ای در سه بعد مطرح می شود؛ فیزیکی، سیاسی، اجتماعی. هویت اجتماعی یک محله به وجود شبکه های اجتماعی و محیط های حمایتی بستگی دارد؛ چرا که این شبکه ها در سلامت روانی انسان اهمیت به سزایی دارند؛ به طوری که هرچه تمرکز گروه در سطح هویت محله ای افزایش یابد، میزان بیماری های روانی آن گروه کاهش می یابد. بررسی مفهوم محله در ایران نشان دهنده آن است که محله سنتى ایران بر اثر همبستگى و یکپارچگى اجتماعى قوى بین ساکنین که دارای ارزش های مشترک بودند ایجاد مى شد و زمینه اى براى حمایت ساکنین از شرایط جمعی فراهم می نمود. بررسی و قیاس بین محله در شهرهای ایرانی و واحد همسایگی غربی، نشان می دهد که محله سنتی در شهرهای ایران دارای انعطاف پذیری و ظرفیت اجتماعی بالاتری نسبت به واحد همسایگی غربی می باشد. لذا استفاده از اصول محله سنتى ایرانى، به منظور باز تولید مفهوم محله در شهرسازى معاصر کشور، توصیه می گردد.