فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۴۱ تا ۱٬۶۶۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
113-97
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شهر و شهرسازی اسلامی موضوعی جذاب و بسیار چالش برانگیز و مخاطب طلب است. آنچه شهر و شهرسازی اسلامی را در اولویت بررسی و تحقیق قرار می دهد یک حکومت اسلامی و قوانین اسلامی رایج در آن حکومت است. عمران و آبادی زمین باید در خدمت حیات معقول انسان باشد و حیات ابدی انسان والاتر از عمران و آبادی صرف است. اهداف: هدف این مقاله، نگاهی اجمالی به رویکردهای موجود در مطالعات شهرسازی اسلامی و معرفی رویکرد مطالعات تلفیقی در شهرسازی اسلامی است. روش ها: مطالعه حاضر از نظر هدف توسعه ای، از نظر اجرا توصیفی و از نظر روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی منابع، درباره موضوع است. داده های مورد نیاز با روش اسنادی جمع آوری شده است. یافته ها: این مقاله از طریق بازخوانی آرا و آثار مطرح و دیدگاه صاحبنظران، سعی در بررسی اصول اساسی شهر اسلامی دارد. برای این امر آرا ایشان را طبق دسته بندی های مطرح در چارچوب نظری بررسی می کند و اختلاف در دیدگاه ها و بیان مفاهیم متفاوت در باب شهر اسلامی را شاهد می گردد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد شهر و شهرسازی اسلامی، باید به اصول کلی اسلام رجوع کند و وارد جزئیات نشود و برای شکل گیری شهر از قوه عقل پیروی شود. این اصل سبب پیروزی اصول کلی اسلام بر شهر خواهد شد. به عنوان راهکار پیش رو در مطالعات شهرسازی اسلامی می توان به نقشه جامع مدیریت اسلامی با نام نجما اشاره کرد که به عنوان یک سند بالادستی و جامع می تواند در حوزه پژوهش به مطالعات حوزه اسلامی در شاخه های مختلف ورود کرده و مکمل مطالعات میان رشته ای باشد.
دسته بندی انواع الگوهای باربری در سازه های معماری مبتنی بر رویکرد بیونیک (مورد مطالعه: سازه های خمشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الهام از طبیعت برای پاسخگویی به مسائل علمی در حوزه های گوناگون دانش، هدف بیونیک در رشته های مختلف است که در طراحی و ساخت سازه های معماری نیز نقش های مختلفی را پذیرفته است. در این میان، به منظور افزایش شناخت رابطه میان سازه در طبیعت و معماری، راهکار و نگرش طبیعت در برابر نیروهای محیطی از طریق کارآمدترین ترتیبات سازه ای می تواند در معرفی الگوهای باربری برای سازه های معماری گسترش یابد. در این راستا، هدف اصلی این پژوهش دسته بندی وجوه گوناگون الگوهای باربری با بررسی نمونه های گوناگونی از ساختارهای موجود از سازه های طبیعی خمش محور است. در این نوشتار با تکیه بر یک روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از ادبیات حوزه های اصلی پژوهش، الگوهای باربری در این نوع سازه ها در قالب بررسی دو وجه، شامل رویکرد راه حل های باربری و ماهیت راه حل های باربری تبیین شده است. در وجه اول، چگونگی پاسخ سازه و در وجه دوم، ویژگی پاسخ سازه در برابر نیروهای محیطی مورد بحث است. نتیجه اصلی پژوهش آن است که سازه های طبیعی به جای مقاومت در برابر نیروها، به طور عمده از روش مدیریت نیروها استفاده می کنند. در بحث ارائه شده، لزوم توجه دقیق به فرایند پیچیده انتقال این الگوهای باربری از طبیعت به حوزه سازه های معماری نیز مدنظر است.
«بِینامعماری»؛ تبیین روابط میان یک اثر معماری با آثار دیگر بر پایه رویکرد «بینامتنیت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۴
25 - 44
حوزههای تخصصی:
ارتباط میان یک اثر معماری با آثار دیگر از موضوعات مهمی است که با به چالش کشیدن مفاهیم تألیف، اصالت و خودبودگی اثر، در جامعه معماری مطرح است و فقدان رویکردی مدون جهت نقد روش مند روابط میان آثار با یکدیگر، بررسی دقیق تر این موضوع را ضروری می کند. در این پژوهش با طرح این پرسش که ارتباط میان یک اثر معماری با آثار دیگر چگونه است؟ تلاش شده مناسبات میان متنی در معماری (بینامعماری) تبیین شود. برای این منظور از رویکرد «بینامتنیت» استفاده شده است که به نحوه تأثیر متن ها در شکل گیری یکدیگر و خوانش متن ها توجه می کند و چگونگی تکثیر متنی را توضیح می دهد .نوع تحقیق کیفی است و روش های تحقیق، توصیفی و تاریخی-تفسیری است. برای رسیدن به مفهوم نقد «بینامعماری» و چارچوب نظری تحقیق، ابتدا موقعیت یک اثر معماری به عنوان یک متن در ارتباط با سایر متون مشخص می شود. سپس ساختار نقد ارائه شده در دو لایه نوع و مراتب ارتباط بینامتنی، دلالت های ضمنی اثر در شبکه ارتباط بینامتنی را آشکار می سازد و نشان می دهد که این ارتباط تا چه اندازه به قابلیت تکثیر و چندمعنایی بودن اثر می انجامد و اثر را به یک «بافت معماری» چندرگه و یا در مقابل به یک «شیء معماری» با یک ایدئولوژی مسلط نزدیک می کند. این روش نقد در پروژه ها ی پردیس سینمایی ملت و ساختمان نظام مهندسی بیرجند به عنوان نمونه های مورد مطالعه آزموده می شود.
بازخوانی الگوی معماری آیینی دوره قاجار (مطالعه موردی: حسینیه های ماداب، پهلوان، حاج نایب، دیزچه و درب باغ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره قاجار به دلیل گرایشات مذهبی شاهان قاجار به عنوان یکی از ادوار مهم در تاریخ ایران در زمینه ارج نهادن به احداث بناهای مذهبی آیینی شناخته می شود؛ در این دوره حسینیه ها از جایگاه ویژه ای برخوردار شدند، همچنین شهر کاشان با توجه به پیشینه مذهبی و وجود علمای شیعه، بسیار مورد توجه شاهان قاجار قرار گرفت که منجر به ساخت اماکن مذهبی متعدد از جمله حسینیه ها گردید. لیکن چگونگی الگوی معماری این حسینیه ها به عنوان الگوی معماری آئینی دوره قاجار همواره مورد پرسش بوده و با شبهاتی قرین گشته است. لذا دستیابی به الگوی معماری به کار رفته در حسینیه های دوره ی قاجار به عنوان نمونه ای از معماری آئینی این دوره جهت رفع ابهامات و از آن مهم تر معرفی الگویی همخوان با زمینه و عملکرد به منظور ارتقاء کیفی و فرهنگی معماری کنونی شهر کاشان حائز اهمیت است؛ از این رو هدف پژوهش بر مبنای بازخوانی و دستیابی به الگوی معماری حسینیه های دوره قاجار شهر کاشان شکل گرفته است. در این راستا 5 حسینیه دوره قاجار شهر کاشان شناسایی شد و بر اساس روشی توصیفی تحلیلی با مطالعات میدانی در کنار مطالعه اسناد، مدارک و متون تاریخی در سه سطح کلان، میانی و خرد مورد تحلیل و بازخوانی قرار گرفت و در نهایت با تطبیق و تحلیل اطلاعات گردآوری شده به پرسش های مطرح شده در پژوهش شامل چگونگی ویژگی-های الگوی کالبدی فضایی حسینیه ها و نیز تشابهات و تمایزات موجود در این الگو پاسخ داده شد. با وجود تمایزات اندکی در اجزاء ورودی و نیز تعداد ورودی ها، ابعاد گنبدخانه و الحاقات، نتایج حاصل از مقایسه و تطبیق تحلیل ها در مورد هر یک از نمونه ها حاکی از وجود الگوی معماری ثابت، مشخص و مرکزگرا از جنبه پلان، فرم، سازماندهی فضایی، نما، مصالح و همچنین تزئینات است که از مهم ترین اصول معماری آیینی (تقارن، سلسله مراتب، مرکزگرایی و درون گرایی) پیروی می کند. در نتیجه می توان گفت شاخص-ترین ویژگی های الگوی معماری (کالبدی و فضایی) حسینیه ها عبارت است از هندسه و فرم مشخص، دسترسی پذیری، تجلی فضایی نمایشی، مقدس و متمرکز بواسطه سازماندهی فضایی و بکارگیری عناصر کالبدی خاص نظیر نورگیر، گنبد و کاربندی در فضایی با وسعت متوسط 200 تا 350 مترمربع.
تأثیر سیاست های آموزشی بر کالبد معماری مدارس دوره اسلامی، نمونه موردی: مدارس دوره تیموری و صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
93 - 115
حوزههای تخصصی:
تعلیم و تربیت از دیر باز در ایران جایگاه ویژه ای داشته است؛ و بنا به شرایط فرهنگی و هنری، اجتماعی و سیاسی هر دوره تاریخی، نمود و ظهور خاص خود را پیدا کرده است. با تغییر دوره های تاریخی و با پیشرفت فنون معماری و تغییر شیوه های معماری، تغییرات کالبدی در مدارس دوره های تاریخی رخ داد. رویکرد آموزشی در هر دوره به نظام آموزشی و فضاهای متناسب با آن در ارتباط است. در واقع چگونگی تأثیر سیاست های نظام آموزشی بر عناصر معماری مدارس تیموری و صفوی مسأله این تحقیق است. لذا، پرسش اصلی پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است که سیاست های آموزشی تیموری و صفوی چه تأثیری بر عناصر کالبدی معماری مدارس این دو دوره داشته است. روش گردآوری اطلاعات پژوهش، به لحاظ نوع نتایج توصیفی-تحلیلی و به لحاظ رهیافت تاریخی-تفسیری است که به شیوه تحلیل گونه شناختی و با شیوه گردآوری داده کتابخانه ای (اسنادی) و با ابزار نقشه خوانی، سندخوانی و فیش برداری انجام شده است. معماری مدارس منتخب این دو دوره از منظر کالبدی بررسی شد تا روند تحولات مدارس صفوی پس از دوره تیموری مشخص شود. یافته های تحقیق نشان می دهد که میزان پشتیبانی مالی بانیان بر ابعاد و اندازه ها و بسیاری از عوامل دیگر مانند شیوه ساخت مدارس تأثیر بسزایی داشته است. مفهوم آموزش در هردوره با توجه به سیاست های حاکم در کشور تغییراتی داشته که این تغییرات بر سیاست آموزشی و مفهوم مدارس و در نتیجه در کالبد و معماری مدارس تیموری و صفوی اثر گذاشته است؛از جمله تأثیرات سیاست های آموزشی بر کالبد مدارس دوره تیموری می توان به گسترش ابعاد مدارس، کیفیت حجره ها و مدرس ها، تأمین محل اقامت طلاب، تغییرات دستگاه ورودی اشاره کرد. این مسئله در دوره صفوی به دلیل عمومی تر شدن رویکرد مدارس تأثیر دوچندان داشت و ابعاد و کیفیت فضایی مدارس را متأثر کرد. عمده ترین دگرگونی ها در دو دوره، پاسخ به تأمین فضای اقامتی، آموزشی و نیایشی مطلوب تر بوده است.
بررسی دگرگونی های الگوهای معماری مساجد مردمی در ابتدای مدرنیته در ایران، نمونه موردی: مساجد شهر قم در اوایل دوره ی پهلوی (1340-1304ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
135 - 158
حوزههای تخصصی:
بررسی تاریخ معماری عامیانه ایران از موضوعات پژوهشی ضروری و نسبتاً مغفول مانده برای شناخت راه آینده معماری است. این پژوهش به بخش خاصی از این معماری، یعنی مساجدی می پردازد که در دوران ممنوعیت های مذهبی رضاخانی و بعد از برداشتن آن در عمق بافت درهم پیچیده شهری قم به تعداد زیاد ساخته شده است. این تحقیق با روش تفسیری تاریخی زمینه های اجتماعی سیاسی و کالبدی ظهور این دسته از بناها و تحلیل الگوهای فضایی آنها را بررسی کرده است. برای این پژوهش با بررسی میدانی، بیش از 50 مسجد متعلق به دوران 40ساله اوّل و دوم دوران پهلوی (قبل و بعد از مدرن سازی اجباری) شناسایی و به صورت اولیه تحلیل شد و از بین آنها، 20 مسجد (با سبک غیر سنّتی) که کمتر دچار تغییرات شده بودند، برای تحلیل عمیق انتخاب شد. در ضمن این مطالعه، دو الگوی مسجد بر فرازآب انبار و مساجد سرپوشیده، از لحاظ فضایی و عملکردی، به عنوان ویژگی های خاص مساجد مزبور شناسایی شد. درهمچنین ایجاد بالکن در داخل مساجد پدیده دیگری بود که ردپای آن در سنّت تکایا، پیگیری شد. از لحاظ ساختی و فرمی، الگوی تیرآهن و طاق ضربی آجری نمایان به همراه ستون های لوله ای، نمونه هایی از پدیده های خاص شناسایی شده برای این مساجد بود و در کنار آن، استفاده از پنجره های باریک عریض یا طویل مطابق سبک مدرن و کتابخانه در مساجد، از مواردی بود که در امتداد تحول مدرن در این مساجد ارزیابی گردید. در مورد علت یابی این پدیده ها که پرسش اصلی این مقاله بود، رویکرد جامعه در واکنش به سیاست مدرن سازی رضاشاهی و تلاش عامه برای استفاده از پتانسیل های محلی برای حفظ قالب های فرهنگی در مقابل خواست حکومتی به عنوان یافته های اصلی ارائه شده است.
توسعه چهارچوب نظری ارزش در قنات ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
205 - 223
حوزههای تخصصی:
حفظ و ارتقای ارزش ها یکی از مهم ترین اهداف حفاظت میراث فرهنگی است که در گرو شناخت درست از آن هاست. قنات ایرانی یکی از آثار ارزشمندی است که در فهرست میراث جهانی به ثبت رسیده است. این اثر به دلیل درهم تنیدگی با بسیاری از لایه های سکونت گاه های بشری و محدوده ها ی زیست محیطی که در آن احداث شده اند، همواره محملی برای شکل گیری ارزش های متنوعی بوده است. به رغم وجود دسته بندی های متعدد، از ارزش های گونه های مختلف میراثی در اسناد و پژوهش های بین المللی و داخلی، تاکنون پژوهشی که به طور خاص به بازشناخت ارزش های قنات ایرانی، دسته بندی آن ها با دیدی جامع و ارائه چهارچوب نظری قابل کاربست در اقدامات حفاظتی بپردازد، انجام نشده است. هدف این مقاله، شناسایی و دسته بندی ارزش های مختلف در قنات ایرانی و ارائه آن ها در یک چهارچوب نظری است. برای دستیابی به چهارچوب نظری ارزش در قنات ایرانی سه پرسش طرح شد: نخست. اصلی ترین ارزش ها در قنات ایرانی کدام اند؟ دوم. این ارزش ها چه نسبتی با دسته بندی ارزش در ادبیات داخلی و بین المللی دارند؟ سوم. ارتباط این ارزش ها در چهارچوب نظری ارزش چگونه است؟ در این مقاله با بهره گیری از رویکرد کیفی و راهبرد تحلیل محتوا اسناد و پژوهش ها در دو حوزه ارزش و قنات ایرانی بررسی شد و سپس با روش استدلال منطقی چهارچوب نظری توسعه یافت. در این راستا آنچه اهمیت می یابد این است که قنات ایرانی بر اساس دو معیار از معیارهای شش گانه مرکز میراث جهانی که گویای ارزش های شناخته شده در عرصه بین المللی هستند معرفی شده، درحالی که این اثر با توجه به شکل گیری و بالندگی در بستر فرهنگی اجتماعی ایران، واجد ارزش های مهم محلی است که برای حفاظت از این اثر باید توأمان بازشناسی و تبیین گردند. نتایج این پژوهش ارزش های قنات ایرانی را در هفت دسته شامل ارزش های «زیبایی شناختی»، «فرهنگی اجتماعی»، «اقتصادی»، «فنی و مهندسی»، «بوم شناختی» و «عملکردی» ارائه، تعریف و زیر شاخه های هرکدام را تبیین کرد.
تبیین ادراکات حسی به طبیعت در فرایند طراحی معماری بیوفیلی؛ موردپژوهی: پدیدارشناختی یوهانی پالاسما
منبع:
بوطیقای معماری سال اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲
79-97
حوزههای تخصصی:
معماری بیوفیلی به معنای دوست دار طبیعت و موجودات زنده بودن براساس تعریف واضع نظریه آن ادوارد ویلسون است. روش های اصلی که به وسیله آن ها پدیدارشناسان تلاش دارند تا به ارتباطی خالص و حقیقی با «طبیعت و زیست بوم» (بیوفیلی) برسند، تأمل صحیح در رابطه با تفکر عمیق درباره ماهیت طبیعت و حیات طبیعتی (جانوران و گیاهان)، توصیف کیفی ژرف از سوژه های طبیعی و خاصه موجودات زنده طبق دیدگاه ادوارد ویلسون، و مشاهده نکته بینانه محیط های طبیعی و سبز شهری یا رویکردهای مشابه به «احساس دوست داشتن طبیعت» است. روش تحقیق روش توصیفی- تحلیلی و روش «پدیدارشناسی هرمنوتیکی گادامری» است. یافته های تحقیق نشان می دهد که چنین تجاربی را می توان از طرق مختلف ازجمله مصاحبه، مشاهده، خواندن، نوشتن و زندگی کردن کسب نمود. فرایند استدلال در روش پژوهش مورد نظر، مستلزم شکل دادن و برنامه ریزی بخش های گوناگون و ساختن کل ها به طور ادراکی است و بهترین راهکار ارتقا ادراک حسی (بیوفیلی) به طبیعت و زیست بوم، انتخاب گزینه های حسی در سایت است که می توانند به صورت نقاط و محدوده ها و کریدورهای حسی در سایت عمل و از نیروهای مستتر در سایت نشات گرفته و طراح را در مسیر طراحی یاری رسانند. همچنین مسیر فرایند طراحی چگونه طراحی گردد و این رویکرد چگونه تاثیر گذار باشد با ارائه مدل های فرایند طراحی که معماران تعریف می نمایند، هماهنگ می گردد.
تحلیلی انتقادی دوره پست مدرن بر رویکردهای آرمانشهری با تاکید بر طبیعت
منبع:
بوطیقای معماری سال اول زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
83-101
حوزههای تخصصی:
تاریخ بشر نشان می دهد که انسان همواره به دنبال تأسیس جامعه ای برین بوده که در آن همه امور بر وفق مراد و مطابق میل باشد، جامعه ای که در آن نه خبری از ظلم و تبعیض و نه اثری از جنگ و ستیز و نه ردپایی از جهل و فقر و مرض باشد. این کمال یابی، مدام فکر عده ای از متفکران و اصلاح طلبان را به خود مشغول داشته و آنان را به طراحی حکومتی ایده آل که برآورنده آرمانهای فوق باشد، وادار نموده است. چنین جامعه ای در زبان اروپایی اتوپیا در زبان عربی مدینه فاضله و در فرهنگ فارسی آرمانشهر گفته می شود. اما ایده-های ارمانشهری یا آرمان های ارمانشهری همواره از منظرهای مختلفی قابل نقد بوده اند. این پژوهش با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و همچنین تفسیری- تاریخی با بررسی ریشه ها و خاستگاه فکری اندیشه های ارمانشهری با یک رویکرد تحلیل انتقادی آرمانشهر دوران پست مدرن و طبیعت پیرامون آن را مورد بررسی قرار داده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که الزاماً همواره ایده های آرمانشهری منجر به ارتقای کیفیت معماری و کیفیت زیست نشده و آرمانشهر پست مدرن با تاکید بر جنبه های اجتماعی و اثرگذاری در جامعه از طریق معماری و شهرسازی آرمان اصلی خود را پی می ریزد.
بررسی نظری مفهوم دلپذیری در مقیاس مطالعات فضای شهری با کمک روش تحلیل محتوا (نمونه منتخب: مطالعات بازه زمانی 2020-1998)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
92-119
حوزههای تخصصی:
دلپذیری به عنوان یکی از کیفیت های فضای شهری، از سال 1998 وارد ادبیات جهانی شهرسازی گردید. با ورود این مفهوم، اهمیت آن به عنوان کیفیتی پایه و پیچیده در مطالعات معدودی مورد توجه قرار گرفت. اما با این وجود، مدلی مفهومی که بتواند ابعاد گوناگون تشکیل دهنده ی این مفهوم در حوزه فضای شهری را به صورتی جامع ارائه کند، یافت نگردید. همچنین در حوزه مطالعات طراحی شهری در ایران جایگاه این کیفیت، با وجود کاربرد گسترده آن در سایر نقاط جهان، هنوز نوپاست. اگرچه این مفهوم به دلیل ارتباط نزدیکش با فرهنگ، امری زمینه محور به شمار می آید؛ اما شناسایی و استخراج مفاهیم و مقولات مشترک در پیشینه مطالعاتی، قیل از کاربست آن در بستر فرهنگی- فضایی خاص، امری ضروری به نظر میرسد.بنابراین، هدف مقاله پیش رو، شناسایی و دسته بندی مقولات مشترک و سازنده ی دلپذیری و دستیابی به مدل مفهومی عام برای تعریف این کیفیت در مقیاس فضای شهری از میان مطالعات جهانی است. پژوهش حاضر بر پایه رویکرد کیفی و با کمک روش تحلیل محتوا، به شناسایی 178 مفهوم پایه و دسته بندی 34 مقوله مشترک مستخرج از مجموع 40 مطالعه نظری و عملی معتبر حول کیفیت دلپذیری در مقیاس فضای شهری در بازه زمانی 1998 الی 2020، پرداخته است. مهمترین دستاورد این مقاله، مدلی هشت لایه متشکل از 4 بعد اصلی با توانایی کمی سازی مقولات کیفی دلپذیری در ارزیابی فضاهای شهری است. با توجه به نتایج مدل نهایی، بعد اجتماعی- فرهنگی از میان سایر ابعاد، مهمترین و پرکاربردترین مضمون مشترک در حوزه مطالعات کیفیت دلپذیری به شمار می آید.
نقش فرهنگِ مذاهب اسلامی در اِنسجام اجتماعی محلات تاریخی با مطالعه موردی محله سرتپوله سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هفتم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
161 - 191
حوزههای تخصصی:
فرهنگ اسلامی، ازجمله مسائل اساسی انسان است که انتظار می رود جامعیت قرآن کریم و روایات صحیحه، پاسخ مناسبی به آن داشته باشد. هدف اصلی این پژوهش شناسایی جنبه های تأثیرات فرهنگ اسلامی در روابط اجتماعی ساکنین محله سرتپوله و بررسی تأثیر عناصر کالبدی با عملکردهای مختلف به ویژه ابنیه مذهبی در نوع معاشرت ساکنین می باشد. نظر به کاسته شدن از اهمیت اجتماعی محلات درگذر زمان، هدف پژوهش دستیابی به الگویی جهت ارتقای کیفیات اجتماعی محلات با عناصر انسجام بخش می باشد. لذا از روش تحلیل مضمون مبنای مبانی نظری در حوزه انسجام اجتماعی منطبق بر قرآن کریم، سنت پیامبر (ص) و نهج البلاغه، سه مؤلفه حسن معاشرت عام یا انسجام اجتماعی شامل فضیلت، کرامت و مشارکت به دست آمد. ضمن تهیه پرسشنامه منطبق بر مصادیقِ مؤلفه های فوق، منطبق بر فرمول کوکران تعداد 100 نفر از ساکنین و کسبه محله به عنوان نمونه انتخاب و نتایج حاصله نشان داد که مؤلفه های کرامت دارای امتیاز 3.44، فضیلت 3.36 و مشارکت 0.66 می باشند. بر اساس استاندارد تحلیل پرسشنامه طیف پنجگانه لیکرت، مؤلفه های فضیلت و کرامت در بازه 2 الی 3.5 یعنی بی اثر و مؤلفه مشارکت در محدوده مخالف بوده و نشانگر این است که ازنظر روابط اجتماعی و حسن مشارکت روابط ضعیف مابین همسایگان برقراراست. نهایتاً انسجام اجتماعی در وضعیت نسبتاً مناسبی بوده و پیشنهاد هایی ارائه می گردد.
Augmented Reality System Specification for Placemaking(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۴ - Serial Number ۴۶, Autumn ۲۰۲۲
53 - 66
حوزههای تخصصی:
Augmented reality (AR) builds better participation for placemaking by focusing on real time features, communication, and direct information flow between project s takeholders. This s tudy attempts to access to specification of the Augmented Reality Sys tem for Placemaking (ARSP) model and make the research a basis for a profitable e-business model. By inves tigating AR and placemaking, this research seeks to build an augmented reality sys tem specification of the information flow and communication for project s takeholders' management. This paper explores the potential for using AR technology in interior design by three-dimensional (3D) and two-dimensional (2D) and façade placemaking by 2D textures of brick material. The sys tem consis ts of a qualitative proof of concept (POC) model, a prototype model, and a minimum vital product (MVP) model to s tudy to compel quantitative research. The ARSP POC model, prototype model, and MVP model are programmed by building an information modeling (BIM) sys tem, Revit and Unity software, and different software development kits (SDKs) as an application for Android devices. Seventy-four experts tes ted the MVP model in the Delphi method and observed, interviewed, and filled out a ques tionnaire. The research shows that the contributions of this s tudy to the body of knowledge are twofold. Firs t, this s tudy extends the unders tanding of AR applications in placemaking. Second, this s tudy identifies possible improvements using AR sys tems in design, procurement, and cons truction.
تحلیل فضامندی قانون در مدیریت زمین های ساحلی: کنشگری آب و تعارض منافع بررسی موردی: ساحل جنوبی دریای کاسپین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
27 - 46
حوزههای تخصصی:
زمین های ساحلی در کرانه جنوبی دریای کاسپین به دلیل مزیت های فضایی متنوع، همواره در معرض فشارهای ناشی از رقابت برای سکونت و فعالیت قرار دارند. اگرچه جریان قانون گذاری برای هدایت و کنترل استفاده و بهره برداری از این زمین ها حدود 9 دهه قدمت دارد، با این حال، به نظر می رسد عملیاتی شدن این قوانین در هر دوره با چالش های متفاوتی مواجه بوده است. این پژوهش می کوشد تا از منظر جغرافیای قانونی و با استفاده از رویکرد روش شناسی آمیخته و فن تحلیل اسنادی و پیمایش، جریان قانون گذاری را به بسترهای طبیعی و اجتماعی مربوطه پیوند دهد. یافته های پژوهش نشان داده اند که اگرچه قانونمندی فضا و تعین بخشی به قلمروهای ساحلی با تکیه بر تراز ارتفاعی آب دریا انجام شده است، اما در عمل این قوانین به دلیل بکارگیری رویکرد ایستا و مقطعی در مواجهه با پویایی های طبیعی ساحل، بی اعتبار شده اند. همچنین عینیت نیافتن زمین های ساحلی پیراشهری از سوی ساکنان بومی و نیز تعارض منافع سازمانی و منافع عمومی، مانع از اجرای قوانین آزادسازی حریم دریا بوده است. روایت های این پژوهش نشان دهنده اهمیت فضامندی قوانین مدیریت زمین های ساحلی به واسطه کنشگری عناصر مادی (آب) و غیرمادی (قدرت) هستند.
بررسی تاثیر نمای دو پوسته در کاهش مصرف انرژی در ساختمان های تجاری_اداری
حوزههای تخصصی:
پوسته های ساختمان در تقابل بین محیط خارجی و فضاهای ساخته شده داخلی هستند که ما اغلب آنها را به عنوان مانع یا حفاظ در نظر گرفته ایم و راه حل های محدودی در تطابق با تغییرات محیطی در ساختمانها لحاظ کرد ه ایم. نماها نقش مهمی در اتلاف انرژی در ساختمانها دارند. این مصرف انرژی برای تأمین راحتی فضای داخلی است. ایده های مختلفی برای عملکرد بهتر پوسته خارجی-نمایی ساختمان وجود دارد. یکی از این ایده ها طراحی نماهای دو پوسته هستند. این نماها برای دو لایه کردن نماهای معمول امروزی است. نماهای دو پوسته براساس ساختاری که دارند می توانند مصرف انرژی را به میزان قابل توجه ای کاهش دهند. هدف از این مقاله بررسی چگونگی تاثیر نمای دو پوسته بر کاهش مصرف انرژی بر پایه منابع مختلف می باشد. شیوه تحقیق نیز براساس روش توصیف و تحلیل است که با جمع آوری اطلاعات توسط مقالات و کتب مختلف شکل گرفته است. در پایان نیز با جمع بندی و بررسی تحلیل ها، مشخص شد که با تعبیه نمای دو پوسته برروی ساختمان های تجاری_اداری علاوه بر افزایش کیفیت معمارانه و شفافیت فضا، باعث کاهش مصرف انرژی نیز می شود.
بازشناختی بر سازماندهی فضایی معماری مساجد دوره قاجار (تحلیل کالبد فضای معماری مساجد دوره قاجار شهر اصفهان)
حوزههای تخصصی:
مسجد به عنوان یک کانون مذهبی و پایگاه عقیدتی سیاسی و اجتماعی در شهر های اسلامی عنصری مهم بوده . به همین دلیل همواره مورد توجه قرار گرفته و در ساخت آن ذوق و سلیقه بهره گیری شده است از طریق بررسی معماری مساجد میتوان به اهمیت و نقش جایگاه مسجد در جامعه پی برد؛ قاجار عصری است که درآن زنجیرواره شیوه های معماری ایران دچار گسست گردیده و شیوهای دورگه از سنت و مدرنیته پدیدار گشته است در پی تغییر یافتن شئون زندگی مردم صورت پذیرفت با توجه به تغییر معماری در سنوات گذشته و رسوخ پدیده جهانی شدن به معماری معاصر کشور ایران میتوان از آن به عنوان آخرین دوره معماری الگویی ایران نامبرد و بررسی هر چه بیشتر معماری بناهای این دوره بل اخص در جغرافیایی محدود مهم به نظر میرسد ولی با وجود آثار ارزشمند این دوره در کمتر پژوهشی به کالبد معماری و سازماندهی فضایی این دوران توجه شده و در پژوهشها بیشتر به دیگر دوره های تاریخی و یا تزئینات ابنیه پرداخته شده لذا در این پژوهش با انتخاب تصادفی از میان مساجد دوره قاجاری در شهر اصفهان به بررسی و تحلیل کالبد فضای معماری ابنیه مسجد سید ، مسجد حاج رحیم خان ، مسجد نو بازار مسجد ، رکن الملک و مسجد حاج محمد جعفر در شهر اصفهان پرداخته وبه این نتیجه دست یافته است که مساجد قاجاری به علت کثرت کاربری های اضافه شده دارای پیچیدگی بوده و الگو پذیری خاصی ندارد و در کل میتوان به سه دسته کلی طبقه بندی نمود :1) مساجدی که در انها مقبره بانی قرار دارد 2)مسجد مدرسه ها 3) مساجد کوچک محلی که تماما به نیت علما و توسط افراد سر شناس و به صورت خیرات ساخته شده و برای پویایی و زنده ماندن در شریان های اصلی شهر و از ابنیه جانبی عام مانند بازار حمام و... استفاده داشته است.
تأثیرات انتقال سازمان های عمومی به نواحی فرسوده شهر به مثابه پروژه محرک توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اجرای پروژه های محرک توسعه در راستای تسریع و تسهیل بازآفرینی بافت های نابسامان شهری صورت می پذیرد و با اتکا به مشارکت اجتماعی و استفاده از ظرفیت های محلی به ثمر می رسد. هدف اصلی این پژوهش بررسی اثرات انتقال سازمان های عمومی به بافت فرسوده شهر تهران بوده است که به این منظور تلاش شد با بهره گیری از رویکرد ارزیابی تأثیرات و باهدف برآورد تأثیرات ناشی از این اقدام، با استفاده از روش های اسنادی و میدانی نخست به گردآوری داده ها و اطلاعات پرداخته و درنهایت با بهره گیری از فنون متفاوت همچون مطالعات تطبیقی، برآوردی از متغیرها و ذی نفعان این اقدام (انتقال سازمان های عمومی) ارائه گردد. برای تحقق این هدف علاوه بر مرور پژوهش های انجام شده، برخی از طرح های شهری داخلی و خارجی مرتبط نیز موردبررسی قرار گرفت. مدیران شهری، مسئولان مرتبط، نخبگان و فعالان محلی، بخشی از جامعه آماری این پژوهش بودند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری با این افراد گفتگو شد. درنهایت تأثیراتی در حوزه های مختلف اجتماعی (تغییر در متغیرهایی چون تراکم جمعیت، نظارت اجتماعی، امنیت، سبک زندگی، تعارضات اجتماعی، حضور زنان، مهاجرت، کیفیت زندگی و...)، کالبدی (زیرساخت ها، ترافیک، فرسودگی بافت، منظر شهری و...)، اقتصادی (بهای املاک، اشتغال زایی، کسب وکارهای محلی، سرمایه گذاری و...) و محیط زیستی بیان و تلاش شد در قالب نظامی از نهادها و سازمان هایی که باید در مدیریت پیامدها نقش ایفا نمایند ارائه گردد. در انتها نیز باهدف کاهش آثار منفی پیشنهادهایی ارائه گردید.
وجه نمادین تکنولوژی در تولید میراث معماری معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
41-22
حوزههای تخصصی:
اهداف: معماری به عنوان یکی از شیوه های خلق اثر، ضمن بهره گیری از هنر، ترکیبی از اندیشه و فناوری است. آنچه یک اثر معمارانه را از سایر آثار ممتاز می سازد، این است که واجد ارزشی بیش از فراهم کردن سرپناه باشد؛ به عبارتی علاوه بر وجه کارکردی، خصیصه زیبایی و انتقال مفاهیم متعالی تر را نیز بروز دهد. این نوع معماری به عنوان یک میراث ارزشمند، قابلیت ماندگاری در تاریخ را داشته و نقش فناوری در تولید چنین میراثی، همواره یکی از پارامترهای اثرگذار بوده است. هنگامی که طرح معماری به عنوان یک اثر هنری ویژه شکل می گیرد، بی تاثیر از فناوری در روند خلق نبوده و فناوری در این حالت، جنبه نمادین می یابد. هدف این پژوهش بررسی این وجه ثانویه فناوری و نقش آن در تولید میراث معماری معاصر می باشد. روش ها: از نظر روش شناسی، مطالعات صورت گرفته به صورت ترکیبی بوده و در آن از رهیافت زمینه ای استفاده شده است. از طریق روش های توصیفی-تحلیلی عوامل اثرگذار بر معماری با بررسی آثار میراث معماری معاصر و همچنین وجوه تاثیرات فناوری و نقش آن تحلیل شده است. یافته ها: بررسی نمونه های هویت بخش معماری معاصر به عنوان میراث ماندگار، با پراکنش مختلف جغرافیایی نشان می دهد که به طور مشترک ویژگی های فرم، عملکرد و زیبایی در حوزه های پیکربندی فرمی، سازماندهی فضایی و ترکیب بندی نما قابلیت تحلیل و مقایسه دارند. نتیجه گیری: ماهیت معماری در فصل مشترکی از وجوه هنر، علم و تکنیک، بسته به مقطع زمانی و جغرافیای مکانی دستخوش تحول بوده و خلق میراث ماندگار معماری، وابسته به سطح پیشرفت فناوری زمان خود بوده است.
کاربست روش تصمیم گیری چندمعیاره در تعیین کاربری خانه نیما یوشیج در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استدلالی قوی در میان حفاظت گران شایع است که مفهوم میراث فرهنگی خود به معنای استفاده از گذشته برای نیازهای حال و آینده است. ازاین رو استفاده ی مجدد از بناهای تاریخی به یکی از اهداف مهم دانش حفاظت بدل شده است. برنامه ریزی استفاده ی مجدد مستلزم حل مسائل پیچیده و تصمیم گیری درباره ی چگونگی حفظ خصیصه های ارزشمند فرهنگی ملموس و ناملموس درعین تامین نیازهای روز جامعه است. برای حل این چالش ها پژوهش گران روش های متعددی را در راستای انطباق کاربری با آثار میراث معماری برگزیده اند. بااین حال در ایران، به ویژه توسط نهادهای دولتی متصدی حفاظت، این روش ها به خوبی مطالعه و معرفی نشده اند. ازاین رو پژوهش حاضر روش تصمیم گیری چندمعیاره را برای انتخاب مناسب ترین کاربری در فرآیند استفاده ی مجدد تطبیقی با مطالعه برروی نمونه مور دی خانه ی نیما یوشیج در شهر تهران، مورد بررسی قرارداده است. روش این پژوهش، در مرحله ی بررسی ادبیات موضوع و شناخت نمونه موردی، کیفی است که ازطریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. در مرحله ی ارزیابی معیارها و گزینه های پیشنهادی نیز رویکرد کمّی اتخاذ و از ابزار پرسشنامه و نرم افزار Expert Choice استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهند که روش تصمیم گیری چند معیاره به عنوان ابزاری بهینه می تواند در استفاده ی مجدد بناهای تاریخی به حفاظت گران کمک شایانی کند. گزینه های "کافه-گالری نیما"، "خانه-کتاب نیما" و "خانه-موزه ی نیما" به عنوان سه گزینه ی پیشنهادی استفاده ی مجدد از خانه ی نیما، بر مبنای آرای متخصصین معرفی گردیده اند. نتایج پژوهش نشان می دهند که با تکیه بر روش تصمیم گیری چندمعیاره و مبتنی بر معیارهای فرهنگی، معماری، اجتماعی، اقتصادی و محیطی از میان گزینه های پیشنهادی، "خانه-موزه ی نیما" منطبق ترین کاربری برای این خانه ی تاریخی است.
بررسی نقش باد در شکل دهی منظر انسان ساخت سیستان و راهکارهای به کارگیری و مقابله با آن به استناد منابع تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم فروردین ۱۴۰۱ شماره ۱۰۶
33 - 44
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: وزش بادهای تقریباً دائمی در طول سال، مشخصه اصلی اقلیم سیستان به شمار می رفته است. این پدیده اقلیمی، تأثیرِ غیرقابل انکاری بر روش زندگی، معاش و معماریِ مردم داشته و آنان را واداشته در طول تاریخ، با ابداع راهکارهایی خلاقانه و بومی، به مقابله با اثرات مضر این پدیده طبیعی پرداخته و همچنین با ارائه ابزارها و ترفندهای گوناگون، درصدد به خدمت گرفتن این نیروی طبیعی برآیند. قوه خلاقه ساکنان این سرزمین در بهکارگیری و مقابله با پدیده باد، منظرِ انسان ساختِ این منطقه و شیوه زندگی مردمِ آن را به شدت تحت تأثیر قرار داده است؛ به گونه ای که سیّاحان و افرادی که در ادوار مختلف گذرشان به این سرزمین افتاده، ضمن اشاره به منظرِ متأثر از شرایط اقلیمی خاص منطقه، هر یک، گوشه ای از راهکارهای به کار گرفته شده توسط مردم بومی را در نوشتههای خود منعکس کردهاند. بیان مسئله : وزش بادهای تقریباً دائمی در طول سال از قدیم الایام، مشخصه اصلی اقلیم سیستان به شمار می رفته است. این پدیده اقلیمی، تأثیرِ غیرقابل انکاری بر روش زندگی، معاش و معماریِ مردم این مرزوبوم داشته و آنان را واداشته در طول تاریخ، با ابداع راهکارهایی خلاقانه و بومی، به مقابله با اثرات مضر این پدیده طبیعی پرداخته و همچنین با ارائه ابزارها و ترفندهای گوناگون، درصدد به خدمت گرفتن این نیروی طبیعی برآیند. قوه خلاقه ساکنان این سرزمین در به کارگیری و مقابله با پدیده باد، منظرِ انسان ساختِ این منطقه و شیوه زندگی مردمِ آن را به شدت تحت تأثیر قرار داده است، به گونه ای که سیّاحان و افرادی که در ادوار مختلف گذرشان به این سرزمین افتاده، ضمن اشاره به منظرِ متأثر از شرایط اقلیمی خاص منطقه، هر یک، گوشه ای از راهکارهای به کار گرفته شده توسط مردم بومی را در نوشته های خود منعکس کرده اند. هدف پژوهش : این نوشتار درصدد است تا از منابع مختلفِ معتبر تاریخی، نحوه مقابله و به کارگیری باد توسط بومیان سیستان را شناسایی کرده و به دسته بندی آن ها بپردازد. مطالعات میدانی به ویژه در روستاهای سه کوهه و قلعه نوی سیستان نشان می دهد که در دوره معاصر نیز، معماران بومی به نحو مناسبی از تکنیک های بهره گیری از انرژی باد در مسکن بومی استفاده می کنند. روش پژوهش : پژوهش حاضر در نظام پژوهش های کیفی و با استفاده از روش تحلیلِ محتوا، ضمن کاوش در متون کهن، اشاراتی را که به تأثیرپذیری روش زندگی و مسکن مردم سیستان از پدیده اقلیمی باد می پردازند، یافته و با تأویل آن ها، هدف و راهکار به کارگرفته شده در هرکدام از موارد را مورد بررسی قرار داده است. نتیجه گیری : نتایج مطالعات نشان می دهد که سیستانیان از گذشته های دور، راهکارهایی خردمندانه برای انحراف باد قبل از رسیدن به سکونتگاه و استفاده و بهره گیری از باد در داخل سکونتگاه به کار می گرفته اند که احیا و به روزرسانی این راهکارها می تواند پاسخی مناسب برای شرایط امروز منطقه سیستان باشد.
بررسی هنرهای مقدس در طراحی معماری اسلامی
حوزههای تخصصی:
فرهنگ اسلامی یکی از غنی ترین حوزه های فکری بشر در طول تاریخ می باشد که جنبه های مختلف جامعه اسلامی را شکل و سامان داده است. هنر اسلامی از حکمت الهی و معانی عمیق عرفانی تشکیل شده است، چون این هنر ریشه در تفکرات معنوی و الهی دارد. به نظر می رسد معماری اسلامی چهره جمال و حقیقت صورت را؛ در شکل به منصه ظهور می رساند. آن تجلی یقین انسانی در عملکردهای مادی بوده و سرچشمه هایی در درون معمار داشته است. هنر مقدسی اساسی ترین وجه هنر سنتی است که بقای آن مستقیماً در گرو بقای دین است و این پیوند حتی پس از تضعیف و زوال ساختار جامعه سنتی نیز پابرجاست. احکام مقدس تجلی عوالم برتر در عالم نفسانی و مادی هستی است. مبدأ صدور امر مقدس، عالم معنوی است که بالاتر و فراتر از قلمروهای ذهنی یا نفسانی است، چنان که در تعالیم اسلامی اولی مربوط به «روح» و دومی مربوط به «انیت» است. معماری قدسی به عنوان یکی از حاملان اصلی هنرهای معنوی از جایگاه و جایگاه مشخصی در جامعه برخوردار است. سوالات تحقیق بر این قرار هستند که؛ کدام ارزش ها معرف تجلی الهی یا مقدس در معماری هستند و آن را متعالی می کنند؟ هنرهای مقدس و دلایل وجودی آن ها در معماری اسلامی ایرانی چیست؟ بررسی اصول و ویژگی ها، همراه با شناسایی الگوهای سودمند در جایگاه هنر مقدسی، هدف این پژوهش است. روش شناسی این تحقیق عمدتاً مقطعی بوده و اساساً مبتنی بر اسناد و مدارک پیشینه است. همچنین مصاحبه با متخصصان این حوزه نیز به نفع ما بوده است. سؤالی که در صدد یافتن پاسخ آن هستیم این است که کدام ارزش ها و ویژگی ها جلوه الهی بر معماری نهاده و آن را متعالی کرده است. در نتیجه می توان ادعا کرد که همین رابطه انسان، جهان و معماری، ضرورت موعود شناخت معماری اسلامی است.