فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۲۹ مورد از کل ۱٬۳۲۹ مورد.
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۴
59 - 71
حوزههای تخصصی:
نظریۀ شخصیت خودشکوفای آبراهام مزلو روانشناس آمریکایی به روش خود سعی در شناخت ویژگیهای انسان کمالیافته دارد. کمالالدین بهزاد به عنوان یکی از استادان سرآمد نقاشی دورۀ تیموری و صفوی است که قابلیت مطالعه از این منظر را دارد. هدف این پژوهش شناخت ویژگیهای خودشکوفای شخصیت کمالالدین بهزاد با رویکرد به نظریۀ انسانگرایی آبراهام مزلو است. سؤال اصلی مقاله حاضر این است که: بررسی ویژگیهای خودشکوفایی در شخصیت بهزاد چگونه میتواند ما را به شناخت ابعاد دیگری از این شخصیت راهنما باشد؟ این پژوهش به صورت توصیفی ـ تحلیلی و شیوۀ جمعآوری اطلاعات کتابخانهای و فیشبرداری از منابع اصلی تألیف شده است. جامعۀ آماری شامل 20 نگاره از آثار بهزاد است که از میان آنها، 8 نگاره برای مطالعه به صورت هدفمند با توجه به ارتباط آثار بهزاد و نظریۀ حاضر گزینش شدهاند. تجزیهوتحلیل دادهها به روش استدلال استقرایی صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که بهزاد ده ویژگی از سیزده ویژگی افراد خودشکوفای مزلو را دارد که همین امر میتواند او را مصداقی از انسان خودشکوفا معرفی نماید. ویژگیهایی چون درک کامل از واقعیت در آثار خود، مسئلۀ مداری نسبت به مسائل روزمره انسانها، قدرشناسی نسبت به پدیدههای جهان با توجه به طبیعتگرایی، ادراک همدردی، قبول خود و دیگران بهطور طبیعی، خودانگیزی ساده و طبیعی، خبرگی در تصوف به علت توجه جامعۀ به عرفان، داشتن پیوندهای میان فردی با افراد مشهور دوران خود، شخصیت مردمسالارانه، توجه به افراد مختلف جامعۀ در آثار بهزاد که برخی از این ویژگیها به صورت واحد و برخی دیگر به شکل ادغام یافته در بیان تصویری به کار گرفته شدهاند.
شبیه نامۀ منصور حلاج: حکمت عرفانی در قامت نمایش آئینی ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۳
39 - 53
حوزههای تخصصی:
شبیهنامۀ منصور حلاج که گاهی هنگام بحث از اندیشۀ عرفانی مستتر در مجالس تعزیه در پژوهشهای پیرامون این نمایش سنتی- آئینی به آن اشاره میشود از مجالسی است که نسخهای از آن در کتابخانه واتیکان نگاهداری میشود و مطالعۀ دوباره آن از منظر حکمت عرفانی ابتدا به دلیل اهمیتی که این مجلس در نشان دادن ظرفیتهای موجود در شبیهخوانی دارد و سپس به این جهت که مجلس منصور حلاج نشان از تحولاتی دارد که با تنوع مضامینِ دوران اوج تعزیۀ اواسط عصر قاجار در اینگونه از نمایش پدید آمده بود، از اهمیت به سزایی برخوردار است. از این مطالعه که با بهره بردن از نظرات متفکرینی چون هانری کربن در باب حکمت عرفانی ایرانی و اسلامی و همچنین نظریاتی پیرامون ساختار قصص و نمایشهای شرقی و ایرانی انجام پذیرفته است درنهایت درمییابیم که: این مجلس نیز چون بسیاری از متون تعزیه در قصه، موضوع، مضمون، شخصیتپردازی و زبان مدیون ادبیات ایرانزمین بوده و به دلیل تأثیر بدون تردید اساطیر و حکمت عرفانی در شکلگیری و تداوم بینش اساطیری و عرفانی ایرانیان در آن که در تمامی اجزاء و عناصر مجلس موردمطالعه حضور و نمودی غیرقابلانکار یافتهاند، اساساً نمایشی اساطیری و عرفانی به شمار میآید، نمایشی که ضمن صحه نهادن بر غلبه نهایی خیر بر شر و حق بر باطل در طول اعصار، حقجویی و عدالت دوستی ایرانیان را به تصویر میکشد و تأثیر اندیشه ایرانی نهفقط در «محتوای» مجلس، که در شکل، ساختمان و ساختار متن و الگوهای تکرارشونده در آن نیز کاملاً هویداست، چنانکه دارا بودن ساختاری «زنجیرمانند»، استفاده از الگوهای سفر، طی طریق و گذر از وادیهایی که موجب تعالی رهرو و مخاطب خواهد بود؛ چون رمزی از مصائبی که بشر از ابتدای خلقت و جدایی و ترک عالم مینوی تا به پایان جهان و بازگشت دوباره به اصل و مبدأ خود با آن دست بر گریبان است و سیر و سلوکی که سفر پررمزوراز مرغان در منطقالطیر را تداعی میسازد و در فقرههای پایانی مجلس «شهادت منصور حلاج» و طیِ طریق شبیهخوانان شمس و مولانا به کار گرفته شده است، شواهدی بر این مدعا هستند. ضمناً بهرهبرداری از سنتهای ادبی و بهویژه شعر کلاسیک فارسی در مجلس موردبررسی علاوه بر افزایشِ توان مجلس با قرار دادن شعر غنایی در خدمت شعر نمایشی، به سبب آشنایی ذهنی مخاطب با این اشعار، باعث ایجاد ارتباطی بهتر با اثر نیز میشود.
کاربست نظریات ژرار ژنت در تحلیل بینامتنی آثار علی اکبر صادقی با رنه مگریت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۴
87 - 94
حوزههای تخصصی:
علیاکبر صادقی از پیشگامان هنر نوگرا و صاحبنام در سبک سوررئالیسم ایران است. باتوجه به مضامین آثار صادقی که پیچیده و عجیب به نظر میرسد و نیز تکنیکی که وی برای تصویرسازی این مضامین به کار گرفته است، از این منظر قابل مقایسه با آثار هنرمند غربی رنه مگریت میباشد که وی یکی از برجستهترین نمایندگان سوررئالیسم محسوب میگردد و همین امر نیز سبب به وجود آمدن اشتراکاتی در برخی از آثار این دو هنرمند شده است. در این پژوهش سعی بر آن است تا شرح کاملی از ترامتنیت ژنتی ارائه و سپس با بهرهمندی از بیشمتنیت این نظریه، شباهتهای آثار علیاکبر صادقی و رنه مگریت مورد تحلیل قرار گیرد. شیوه پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و با استفاده از بیشمتنیت ژنتی به مطالعه و تحلیل نمونههایی از آثار علیاکبر صادقی و رنه مگریت پرداخته است. بر اساس نتایج به دست آمده میتوان اذعان نمود که علیاکبر صادقی که از هنرمندان معاصر و سبک شبه سوررئالیسم در ایران شناخته میشود، بسیاری از عناصری که در آثار مگریت ـ از هنرمندان برجسته در سبک سوررئالیسم غربی ـ مورد استفاده قرار گرفته، به صورت ضمنی یا صریح در آثار خود به شکلی ایرانی و آمیخته با فرهنگ بهره جسته است.
جایگاه طراحی و نقش طراحان در کارگاه های شیشه گری سنتی تهران در دهه 1390خورشیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۳
7 - 20
حوزههای تخصصی:
شیشه از جذابترین ترکیبات موجود در طبیعت با خصوصیاتی منحصربهفرد است، که با بهرهگیری صحیح و مناسب از خواص ماهیتی و ظاهری آن، میتوان آثاری شاخص در دنیای هنر خلق نمود. بااینهمه، دستیابی به محصولات شیشهای که به شایستگی نمایانگر خواص شیشه باشد مستلزم رسیدن به مادۀ اولیهای باکیفیت، طراحی متناسب با خواص ماده و دانش فنی جهت فرمدهی منطبق با نیاز روز است. با مشاهدۀ آثار تولیدی کارگاههای شیشهگری سنتی تهران در دهه 1390، محدودیت در طراحی و تکرار فرمها با تغییراتی جزئی، بسیار جلب نظر مینماید. به نظر میرسد یکی از حلقههای مفقوده در مراحل ساخت شیشههای سنتی ایران، بیتوجهی به جایگاه و نقش هنرمندان در چرخه تولید محصولات کاربردی و خلق آثار هنری شاخص و درخور از این مادۀ کمنظیر است. با توجه به پشتوانۀ تاریخی شیشهگری ایران در دنیای هنر، انتظار میرود این هنر-صنعت همچنان از جایگاهی شایسته برخوردار باشد و برای حفظ جایگاه دیرینه آن، رویکردی علمی در طراحی پیشبینی شود. شوربختانه به نظر میآید شیشهگری امروز ایران نهتنها در عرصه جهانی حضوری سزاوار ندارد، بلکه شواهد نشان از آن دارد که در بازار داخلی نیز از اقبال مناسبی برخوردار نیست. از آنجاکه بقای هر حرفه مستلزم استقبال مخاطب و وجود بازار فروش است، این پژوهش کاربردی با هدف حفظ و پایداری این هنر-صنعت و کمک به ارتقای سطح کیفی محصولات تولیدی کارگاههای شیشهگری از طریق شناخت نقش طراحی در تولید محصول انجام شد. پژوهشی توصیفی ـ تحلیلی که از نظر چیستی و ماهیت دادهها، کیفی است. اطلاعات آن پس از مطالعات اسنادی و منابع کتابخانهای، با حضور در کارگاهها، مصاحبه با شیشهگران و مشاهدۀ آثار از منظر ارتباط طراحی و کاربرد، به دست آمده و به شیوۀ تحلیل محتوا نگارش شده است. دستاوردهای حاصل از این پژوهش چنین بود که امروز در هیچکدام از واحدهای شیشهگری، بخشی برای طراحی پیش از تولید اختصاص داده نشده، که عواملی چون ضعف آگاهی طراحان، عدم خلق روشی نو، فرهنگ سنتی حاکم بر این حرفه، تأثیرگذاری افراد نامتخصص و ناآشنا در فرایند تولید و غیره از دلایل آن است.
روایت شناسی اذکار نگاره معراج پیامبر اکرم ﴿ص﴾ در خمسه نظامی موزه بریتانیا، به شمارۀ Or.6810(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۴
43 - 59
حوزههای تخصصی:
خمسه نظامی محفوظ در موزه بریتانیا یکی از مهمترین نسخ خطی دوره تیموری است. این نسخه به دلیل وجود نگارههایی منتسب به بهزاد و یا تحت نظارت او از اهمیت فراوانی برخوردار بوده و پرمایه بودن مضمون معراج از زبان نظامی گنجوی نیز مزید بر علت است. اهداف این پژوهش شناسایی ارتباط میان کتیبههای قرآنی و اذکار ملهم از آن با کلیّت داستان نگاره است، که تاکنون مغفول مانده است. پژوهش حاضر درصدد است به دو سؤال زیر پاسخهایی در حد امکان و توان دهد: اول- چه ارتباطی میان کتیبههای خوشنویسی اذکار موجود در نگاره وجود دارد؟ دوم- هنرمند بنا به چه دلایلی از نوشتن عین آیات قرآن کریم صرفنظر کرده و بیشتر از اذکار ملهم از قرآن بهره برده است؟ تحقیق حاضر به صورت کیفی بوده و با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی و تفسیری نگاره مورد نظر را واکاوی کرده است. جامعه هدف پژوهش حاضر به صورت غیرتصادفی از میان نگارههای نسخه مزبور انتخاب شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که هنرمند با ترسیم آیات و اذکار در نگاره به ذکری تصویری دست مییازد که وجه تنبّه آن تا زمانِ وجود نگاره پابرجاست. از سویی دیگر هنرمند تنها رابطۀ صرفِ اسماء الهی و مخاطب را نمیخواهد بلکه مترصد است تا خدا در کانون توجه مخاطبش قرار دهد و مخاطب خود را ترغیب کند که ذکرش جنبۀ صرفاً لفظی نداشته و با تمام وجود به خدا رو کرده و رابطهای زنده و وجودی با خداوند داشته باشد. هنرمند در آرمانگرایانهترین حالتِ ممکن در صدد است تا مخاطبش نسبت به خدا، دلشوره و اشتیاق پیداکرده و در درون خود حالت وجودی خاصی نسبت به خدا یافته و از اینرو آغازگر و ایجادکنندۀ رابطهای زنده و وجودی میان خداوند و مخاطبِ اثر باشد و این مهم کارکرد اصلی آیات و اذکار موجود در نگارگری ایرانی است.
مطالعه نقوش سوزن دوزی منطقه بجستان با رویکرد مردم نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنرهای دستی، تجلی ذوق و سلیقه مردم هر دیار و نشان دهنده توجه آنان به دنیای هزار رنگ اطرافشان هستند. سوزن دوزی از زمان قدیم تاکنون در شهرستان بجستان رایج بوده و از باورها و اعتقادات مردم منطقه تاثیر گرفته و حاصل تلاش و خلاقیت این هنرمندان است. هنرمند سوزن دوز بجستانی با طرح های خود روی بسیاری از وسایل زندگی نقش آفرینی می کند. هدف این پژوهش مطالعه نقوش، دوخت و کاربرد سوزن دوزی منطقه بجستان است. در این پژوهش نمونه گیری تصادفی از زنان سوزن دوز منطقه انجام شد و ۳۰ نمونه سوزن دوزی که از غنای هنری مناسبی برخوردار بودند، شناسایی شدند. این آثار به روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد مردم نگاری مطالعه شده اند و جمع آوری مطالب به شیوه کتابخانه ای و میدانی انجام گرفته است. هم چنین به مبانی نظری زیبایی شناسی، سنت گرایی و کارکردگرایی نیز توجه شده و به تاثیرات فرهنگی بر این هنر و نحوه نمایش هویت محلی و فرهنگی تا حدودی پرداخته شد. نقوش سوزن دوزی بجستان در سه گروه گیاهی، جانوری و سایر نقوش (شامل نقوش انسانی، اسماء مقدس، یادگاری و اشعار) بررسی شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهند که در بیش تر سوزن دوزی ها از تکنیک ساده تو پردوزی، ساقه دوزی و زنجیره دوزی استفاده شده است. کاربرد سوزن دوزی ها در اغلب مناطق شهرستان مشترک بوده و بیش تر برای تزیین لباس، پشتی، جاحوله ای، جالباسی، لب طاقچه ای، بقچه و جانماز استفاده شده اند. اما در مورد کاربرد رنگ تفاوت هایی در مناطق مختلف بجستان وجود دارد. از ویژگی های بصری این آثار، صراحت در فرم، تخت بودن تصاویر، استفاده از رنگ های اصلی، حاشیه گذاری، ریتم، قرینه سازی و توالی طرح را می توان برشمرد. تنوع نقوش شامل انواع گل های پنج پر، شش پر، و حیواناتی مانند شیر، گوزن، آهو، بز کوهی، شتر، قوچ و پرندگانی چون خروس، گنجشک، بلبل و کبوتر است. حاصل پژوهش شناخت کاملی از نقوش، انواع دوخت و کاربرد سوزن دوزی این منطقه ارائه می نماید. با استفاده از رویکرد مردم نگاری، نه تنها ارزش هنری سوزندوزی بجستان شناسایی گردید بلکه ارتباط آن با هویت فرهنگی، اجتماعی و تاریخی مردم منطقه نمایان شد.
گونه شناسی کوبه و پولک دَرهای بناهای تاریخی شهرستان قوچان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۴
27 - 42
حوزههای تخصصی:
زمودگری از هنرهای برجسته در تاریخ فلزکاری ایران محسوب میشود که الصاقات فلزی نصبشده روی دَر و پنجرههای قدیمی، مربوط به ساخت زمودگران در ایام گذشته است. شهرستان قوچان در آثار فلزی الصاقشده بر دَرهای چوبی، تنوع قابل ملاحظهای دارد. با توجه به کیفیت آثار و فقدان منابع کافی، این پژوهش کوشیده شده است تا به گونهشناسی آثار فلزی دَرهای بناها تاریخی بپردازد و به دنبال پاسخ بدین پرسش است که گونههای الصاقات فلزی دَرهای چوبی شهرستان قوچان چیست؟ و نقوش آن حاوی چه پیامی است؟ ماهیت پژوهش توصیفی_تحلیلی و کاربردی و شیوه گردآوری اطلاعات اسنادی و بهویژه میدانی است. نتایج نشان میدهد که از میان یراقآلاتی که روی درهای بناها قوچان نصبشدهاند، کوبه و پولک زیر کوبه، دارای تنوع بیشتری نسبت به سایر الصاقات است. مشبککاری و قلمزنی، دو شیوه تزئین این الصاقات هستند. نقوش چلیپا، گل و مرغ و بته، خطوط مواج، متقاطع و موازی بیشتر دیده شد. کنگرههای مثلثی و پیکانی تأکیدی بر نقش خورشید؛ اژدها دافع نیروهای شر؛ درختان سرو نشان درخت زندگی و جاودانگی، نعل اسب به دفع چشم زخم و خوش یمنی تأکید دارد. میتوان بیان کرد الصاقات نصبشده علاوهبر ویژگیهای کاربردی، به طلسمی در جهت تعویذ و آرزو ساخته شده است.
هنرهای کاربردی ایران در دوره صفوی بر اساس سفرنامه شاردن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره صفویه، هم زمان با رشد اقتصادی و سیاسی و نیز طولانی شدن مدت حکومت، جنبه های مذهبی و فرهنگی نیز تقویت شدند. این دوره شاهد تقویت و تحکیم تولیدات هنری بود که به دلیل علاقه حاکمان به هنر و فرهنگ، و هم چنین شکل گیری روابط داخلی و خارجی و ارتباط نزدیک تر با سیاحان اروپایی حاصل شد. این تعاملات منجر به ایجاد گنجینه ای از اطلاعات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و هنری گردیدند که دستیابی به جزئیات آن ها از طریق منابع مکمل امکان پذیر می باشد. بررسی منابع تاریخی با تأکید بر سفرنامه در راستای استخراج اطلاعات فرهنگی و طبقه بندی و معرفی تولیدات هنری به منظور استخراج اطلاعات مکمل تاریخی از اهداف این پژوهش می باشد. سؤالات پژوهش نیز عبارتند از: چگونه می توان هنرهای کاربردی دوره صفوی را بر اساس کتاب سفرنامه شاردن احصاء نمود؟ تولیدات هنرهای کاربردی دوره صفوی بر اساس کتاب سفرنامه شاردن چگونه قابل دسته بندی هستند؟ تحقیق حاضر بر مبنای هدف، پژوهشی بنیادی و نظری و از نظر روش اجرا، توصیفی تحلیلی است. هم چنین پژوهش حاضر از نظر روش تجزیه و تحلیل اطلاعات، کیفی و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات، هم در بخش تاریخی و هم در بخش نظری، پژوهشی کتابخانه ای و اسنادی محسوب می شود. تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز به روش کیفی انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد از کتاب سفرنامه شاردن به سبب تنوع مشاهدات منعکس شده در قالب شرح رویدادها و وقایع، شرح فضاها و مکان های شاخص، شرح فعالیت های فرهنگی و اقتصادی، شرح چیدمان های مراسم مهم درباری و طبقات بالادست، شرح تشریفات درباری، ذکر فهرست هدایا، و ... ناگزیر می توان به اطلاعات قابل توجهی از تولیدات این دوره دست یافت. از طرفی تحلیل محتوای کمّی و کیفی منجر به ایجاد دسته بندی نُه گانه ای با عناوین پوشاک، منسوجات، زیراندازها، ظروف، تزیینات کاربردی، کتیبه نویسی، جواهرات، تزیینات وابسته به معماری و سایر تولیدات گردیده است.
تأثیر نقوش و تزئینات ایرانی اسلامی بر نشانه های پیشگامان گرافیک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۲
57 - 71
حوزههای تخصصی:
نشانه (آرم) در حوزه گرافیک یکی از ماناترین مباحث گرافیکی است و این نشان از اهمیت نشانه در کاربرد روزمره جامعه دارد. از سوی دیگر، نشانه می تواند هویت ساز باشد؛ یکی از راه کارهایی که گرافیست ها به جهت هویت از آن استفاده می کنند، بهره گیری از گنجایش نقوش سنتی است. در این میان بسیاری از آثار نشانه نسل پیشگام گرافیک ایران بر مبنای نقوش ایرانی و اسلامی شکل گرفته و این نقوش، بسان بُن مایه و پایه طرح بسیاری از طراحان گرافیک به کار رفته است. نقوش ایرانی اسلامی با محتوای غنی، هویت آثار نشانه را شکل می دهد. این مقاله با هدف شناسایی پایه طراحی این نشانه ها و چگونگی تأثیر نقوش ایرانی اسلامی بر طراحی نشانه های نسل پیشگام گرافیک ایران نوشته شده است. رویکرد پژوهش بر مبنای روش توصیفی تحلیلی بوده و همچنین انتخاب نمونه های مطالعاتی به صورت آگاهانه از آثار هنرمندان پیشگام گرافیک ایران می باشد(هنرمندانی که آثار متعددی از نشانه دارند). داده های مطالعاتی از منابع کتابخانه ای یا پایگاه های اطلاعات علمی گردآوری شده است. پرسش اصلی این مقاله چنین تدوین یافته که نقوش ایرانی-اسلامی چگونه در طراحی نشانه های معاصر ایران نقش ایفا کرده و چه تأثیری بر هویت بصری این آثار داشته اند؟یافته ها مبنی بر این است که در چهار دسته نقوش هندسی، اسلیمی، نوشتاری و تلفیقی در هنر اسلامی ایران دسته مایه اولیه طراح برای رسیدن به نشانه بوده است. طراح گرافیست نسل اول ایران با الهام از نقوش ایرانی اسلامی توانسته آثاری درخور ذائقه ایرانی بیافریند و وظیفه مهم نشانه که جذب مخاطب با استفاده از سادگی است را به انجام برساند.