مقالات
حوزههای تخصصی:
دوره قاجار به دلیل گسترش و رواج قالیبافی در شهرها و روستاها دوره رواج قالیهایی با طرحهای سادهتر نسبت به دوران صفوی است. هدف پژوهش حاضر مطالعۀ نقوش و زیباییشناسی قالی شانهای الوان متعلق به منطقه سنه بین قالیهای نفیس این منطقه موجود در موزه فرش ایران است. ازاینرو پژوهش حاضر در پی یافتن پاسخ به این سؤالات است چه ویژگی مشترکی بین قالیهای منطقه سنه در موزه فرش تهران وجود دارد؟ نمادهای موجود در قالی شانهای الوان به چه پیشینه تاریخی در منطقه کردستان باز میگردد؟شانههای پرتکرار نماد چه هستند؟ پژوهش حاضر با شیوه توصیفی-تاریخی به تجزیهوتحلیل اطلاعات گردآوریشده از منابع کتابخانهای و اسنادی پرداخته است. این پژوهش به این نتیجه دست یافت که شانهها در این فرش نماد مردان هستند که با توجه به پرتکرار بودن این نقش در سرتاسر ترنج بزرگ و تأکید بر آن و رایج بودن دین ارامنه در دوران ناصری در شهر سنه و تطبیق این شانه با نقاشیهای سنت بلیز مقدس، معتقد است که نقش شانه در متن فرش نماد سنت بلیز مقدس یکی از اسقفان ارامنه است که نماد او شانه و حامی پشمبافان است . همچنین نقش دوستکومی در حاشیه اصلی و نقوش تسبیحی در حاشیههای فرعی داخلی و بیرونی فرش نقش محافظت از شانهها و ماهیهای درهم موجود در متن اصلی را بر عهده دارند که در آن زمان از پرتکرارترین نقوش رایج در منطقه بودهاند.
گونه شناسی کوبه و پولک دَرهای بناهای تاریخی شهرستان قوچان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمودگری از هنرهای برجسته در تاریخ فلزکاری ایران محسوب میشود که الصاقات فلزی نصبشده روی دَر و پنجرههای قدیمی، مربوط به ساخت زمودگران در ایام گذشته است. شهرستان قوچان در آثار فلزی الصاقشده بر دَرهای چوبی، تنوع قابل ملاحظهای دارد. با توجه به کیفیت آثار و فقدان منابع کافی، این پژوهش کوشیده شده است تا به گونهشناسی آثار فلزی دَرهای بناها تاریخی بپردازد و به دنبال پاسخ بدین پرسش است که گونههای الصاقات فلزی دَرهای چوبی شهرستان قوچان چیست؟ و نقوش آن حاوی چه پیامی است؟ ماهیت پژوهش توصیفی_تحلیلی و کاربردی و شیوه گردآوری اطلاعات اسنادی و بهویژه میدانی است. نتایج نشان میدهد که از میان یراقآلاتی که روی درهای بناها قوچان نصبشدهاند، کوبه و پولک زیر کوبه، دارای تنوع بیشتری نسبت به سایر الصاقات است. مشبککاری و قلمزنی، دو شیوه تزئین این الصاقات هستند. نقوش چلیپا، گل و مرغ و بته، خطوط مواج، متقاطع و موازی بیشتر دیده شد. کنگرههای مثلثی و پیکانی تأکیدی بر نقش خورشید؛ اژدها دافع نیروهای شر؛ درختان سرو نشان درخت زندگی و جاودانگی، نعل اسب به دفع چشم زخم و خوش یمنی تأکید دارد. میتوان بیان کرد الصاقات نصبشده علاوهبر ویژگیهای کاربردی، به طلسمی در جهت تعویذ و آرزو ساخته شده است.
روایت شناسی اذکار نگاره معراج پیامبر اکرم ﴿ص﴾ در خمسه نظامی موزه بریتانیا، به شمارۀ Or.6810(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خمسه نظامی محفوظ در موزه بریتانیا یکی از مهمترین نسخ خطی دوره تیموری است. این نسخه به دلیل وجود نگارههایی منتسب به بهزاد و یا تحت نظارت او از اهمیت فراوانی برخوردار بوده و پرمایه بودن مضمون معراج از زبان نظامی گنجوی نیز مزید بر علت است. اهداف این پژوهش شناسایی ارتباط میان کتیبههای قرآنی و اذکار ملهم از آن با کلیّت داستان نگاره است، که تاکنون مغفول مانده است. پژوهش حاضر درصدد است به دو سؤال زیر پاسخهایی در حد امکان و توان دهد: اول- چه ارتباطی میان کتیبههای خوشنویسی اذکار موجود در نگاره وجود دارد؟ دوم- هنرمند بنا به چه دلایلی از نوشتن عین آیات قرآن کریم صرفنظر کرده و بیشتر از اذکار ملهم از قرآن بهره برده است؟ تحقیق حاضر به صورت کیفی بوده و با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی و تفسیری نگاره مورد نظر را واکاوی کرده است. جامعه هدف پژوهش حاضر به صورت غیرتصادفی از میان نگارههای نسخه مزبور انتخاب شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که هنرمند با ترسیم آیات و اذکار در نگاره به ذکری تصویری دست مییازد که وجه تنبّه آن تا زمانِ وجود نگاره پابرجاست. از سویی دیگر هنرمند تنها رابطۀ صرفِ اسماء الهی و مخاطب را نمیخواهد بلکه مترصد است تا خدا در کانون توجه مخاطبش قرار دهد و مخاطب خود را ترغیب کند که ذکرش جنبۀ صرفاً لفظی نداشته و با تمام وجود به خدا رو کرده و رابطهای زنده و وجودی با خداوند داشته باشد. هنرمند در آرمانگرایانهترین حالتِ ممکن در صدد است تا مخاطبش نسبت به خدا، دلشوره و اشتیاق پیداکرده و در درون خود حالت وجودی خاصی نسبت به خدا یافته و از اینرو آغازگر و ایجادکنندۀ رابطهای زنده و وجودی میان خداوند و مخاطبِ اثر باشد و این مهم کارکرد اصلی آیات و اذکار موجود در نگارگری ایرانی است.
خودشکوفایی شخصیت کمال الدین بهزاد بر اساس نظریۀ انسان گرایی «آبراهام مزلو»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریۀ شخصیت خودشکوفای آبراهام مزلو روانشناس آمریکایی به روش خود سعی در شناخت ویژگیهای انسان کمالیافته دارد. کمالالدین بهزاد به عنوان یکی از استادان سرآمد نقاشی دورۀ تیموری و صفوی است که قابلیت مطالعه از این منظر را دارد. هدف این پژوهش شناخت ویژگیهای خودشکوفای شخصیت کمالالدین بهزاد با رویکرد به نظریۀ انسانگرایی آبراهام مزلو است. سؤال اصلی مقاله حاضر این است که: بررسی ویژگیهای خودشکوفایی در شخصیت بهزاد چگونه میتواند ما را به شناخت ابعاد دیگری از این شخصیت راهنما باشد؟ این پژوهش به صورت توصیفی ـ تحلیلی و شیوۀ جمعآوری اطلاعات کتابخانهای و فیشبرداری از منابع اصلی تألیف شده است. جامعۀ آماری شامل 20 نگاره از آثار بهزاد است که از میان آنها، 8 نگاره برای مطالعه به صورت هدفمند با توجه به ارتباط آثار بهزاد و نظریۀ حاضر گزینش شدهاند. تجزیهوتحلیل دادهها به روش استدلال استقرایی صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که بهزاد ده ویژگی از سیزده ویژگی افراد خودشکوفای مزلو را دارد که همین امر میتواند او را مصداقی از انسان خودشکوفا معرفی نماید. ویژگیهایی چون درک کامل از واقعیت در آثار خود، مسئلۀ مداری نسبت به مسائل روزمره انسانها، قدرشناسی نسبت به پدیدههای جهان با توجه به طبیعتگرایی، ادراک همدردی، قبول خود و دیگران بهطور طبیعی، خودانگیزی ساده و طبیعی، خبرگی در تصوف به علت توجه جامعۀ به عرفان، داشتن پیوندهای میان فردی با افراد مشهور دوران خود، شخصیت مردمسالارانه، توجه به افراد مختلف جامعۀ در آثار بهزاد که برخی از این ویژگیها به صورت واحد و برخی دیگر به شکل ادغام یافته در بیان تصویری به کار گرفته شدهاند.
بازنمایی دیداری آیه ای از قرآن کریم در نگاره «جنگ شتران» کمال الدین بهزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمالالدین بهزاد، نقاش ایرانی است که در سدههای نهم و دهم هجری، کمالالدین بهزاد، نقاش چیرهدست ایرانی است که در سدههای نهم و دهم هجری زیست میکرده است. وی در بارگاه پادشاهان و امیران تیموری، صفوی و شیبانیان، صاحبمنصب و از نظر نوآفرینی در سبک نقاشی، برجستهترینِ همنوعانش بود. نگاره «جنگ شتران»، «نزاع شتران» یا «دو شتر در حال جنگ با خادمان» یا «وجه تاریک و روشن جهان»، یکی از آثار این نقاش است که در کتابخانه کاخ گلستان نگهداری میشود. بر اساس کتیبه مندرج در این نقاشی، زمان خلق این اثر به سال 1071 هجری میرسد و به سن بالای 70 سالگی بهزاد تعلق دارد. این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی و با هدف شناسایی لایههای پنهان تصویری و محتوایی در نگاره «جنگ شتران» بهزاد، تلاش دارد به این پرسش پاسخ دهد که «آیه شریفه مندرج در کتیبۀ اثر «جنگ شتران»، چگونه توسط بهزاد بازنمایی شده است؟». نمونه مطالعاتی، به صورت آگاهانه انتخاب و روش گردآوری دادهها، کتابخانهای بوده است. یافتهها بر مبنای مطالعات اسنادی نشان میدهد که تمامی عناصر تصویری موجود در این نگاره با ترکیببندی بینظیر، در ارتباط مستقیم با مفهوم موجود در کتیبه بوده است. این متن برگرفته از آیه 17 سوره غاشیه در مورد توصیه به اندیشه در آفرینش شتر بوده است. شتر مخلوق شگفتانگیز خداوند است که قدرت و استقامت وی در میان سایر حیوانات در آستانه معجزه بوده و در فرهنگ اسلامی نماد زیبایی، سختکوشی، تواضع، توبه و عزتنفس است و بهزاد، شتران را در مرکز به عنوان بازیگران اصلی ترکیب به تصویر میکشد و این بازنمایی تصویری، با تحولات فکری و صوفیانه بهزاد در واپسین سالهای زندگی وی ارتباط عمیقی دارد.
کاربست نظریات ژرار ژنت در تحلیل بینامتنی آثار علی اکبر صادقی با رنه مگریت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علیاکبر صادقی از پیشگامان هنر نوگرا و صاحبنام در سبک سوررئالیسم ایران است. باتوجه به مضامین آثار صادقی که پیچیده و عجیب به نظر میرسد و نیز تکنیکی که وی برای تصویرسازی این مضامین به کار گرفته است، از این منظر قابل مقایسه با آثار هنرمند غربی رنه مگریت میباشد که وی یکی از برجستهترین نمایندگان سوررئالیسم محسوب میگردد و همین امر نیز سبب به وجود آمدن اشتراکاتی در برخی از آثار این دو هنرمند شده است. در این پژوهش سعی بر آن است تا شرح کاملی از ترامتنیت ژنتی ارائه و سپس با بهرهمندی از بیشمتنیت این نظریه، شباهتهای آثار علیاکبر صادقی و رنه مگریت مورد تحلیل قرار گیرد. شیوه پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و با استفاده از بیشمتنیت ژنتی به مطالعه و تحلیل نمونههایی از آثار علیاکبر صادقی و رنه مگریت پرداخته است. بر اساس نتایج به دست آمده میتوان اذعان نمود که علیاکبر صادقی که از هنرمندان معاصر و سبک شبه سوررئالیسم در ایران شناخته میشود، بسیاری از عناصری که در آثار مگریت ـ از هنرمندان برجسته در سبک سوررئالیسم غربی ـ مورد استفاده قرار گرفته، به صورت ضمنی یا صریح در آثار خود به شکلی ایرانی و آمیخته با فرهنگ بهره جسته است.