فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۹٬۸۷۰ مورد.
منبع:
معماری و محیط های انسان محور دوره ۱ پاییز ۱۴۰۳ ماره ۱
19 - 34
حوزههای تخصصی:
از عوامل مهم در خوابگاه دختران، اهمیت دادن به موضوع محرمیت می باشد، محرمیت در اقامتگاه دخترانه برای دانشجویان دختر بسیار حائز اهمیت است، زیرا وجود حریم به احساس آرامش آنها کمک میکند و بدین طریق دانشجویان میتوانند زمان خود را بدون هرگونه اضطراب و دلهره گذرانده و به بلوغ و صلح روانی دستیابند. مدنظر قرار دادن محرمیت به عنوان یک عامل مهم در جهت ارتقای آرامش برای استفاده کنندگان از فضا حائز اهمیت است، و به همین سبب هدف از مقاله حاضر نیز بررسی خوابگاه های دانشجویی با رویکرد ارتقا سطح آرامش و محرمیت می باشد. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی برپایه پیمایش بوده و ابزار مورد استفاده در آن ،پرسشنامه می باشد. جامعه آماری تحقیق دانشجویان شهر محلات و تعداد نمونه مورد مطالعه آن 300 نفر می باشد که به صورت هدفمند انتخاب شده است. براساس نتایج به دست آمده با توجه به نیاز دانشجویان به سلامت روانی، می توان شرایط مد نظر را با توجه به شاخصه ها در طراحی یک خوابگاه دخترانه با رویکرد ارتقا محرمیت و آرامش فراهم آورد. به عبارتی دیگر سلامت روانی می تواند با برقراری آرامش به دست آید. با توجه اینکه آرامش در گرو امنیت بر قرار می شود، می توان گفت میان ابعاد آرامش و امنیت رابطه ای وجود دارد، به عبارتی میتوان گفت با افزایش امنیت به آرامش مطلوب خواهیم رسید.
فرم یابی دیجیتال سازه های درختی براساس آزمایش رشته های خیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ مرداد ۱۴۰۳ شماره ۱۳۴
37 - 44
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بیان مسئله: فرم یابی براساس خودسازماندهی اجزا در طبیعت مدت ها مورد توجه بوده است. این فرم ها که براساس بهترین نحوه انتقال نیروها شکل می گیرند، با حداقل مصالح قابل ساخت بوده اند و نیز سبک هستند. در گذشته برای پی بردن به نحوه این خودسازماندهی، مدل های فیزیکی مبنای طراحی و محاسبه قرار می گرفت. اما فرایند ساخت این مدل ها، اندازه گیری و تعمیم آن به مقیاس واقعی کار زمان بر و پرزحمت است. به خصوص اگر ساختار موردنظر، ساختاری پیچیده، چون سازه های درختی باشد. امروزه با اعمال منطق طبیعت در شبیه سازی های رایانه ای، می توان مدل هایی دیجیتال ساخت که فرایند فرم یابی و تعمیم آن به مقیاس نهایی، با صرف زمان و انرژی کمتر ممکن شود. هدف پژوهش: هدف این پژوهش ارائه ابزاری دیجیتال برگرفته از طراحی الگوریتمی، جهت فرم یابی دیجیتال سازه های درختی براساس آزمایش فیزیکی رشته های خیس است.روش پژوهش: این پژوهش ابتدا از طریق مطالعه منابع و مقالات علمی موجود در این زمینه شکل گرفته و سپس نتایج حاصل با استفاده از ابزارهای رایانه ای به طراحی ابزاری دیجیتال منجر شده است. نتیجه گیری: استفاده از طراحی الگوریتمی حاصل از مدل رشته های خیس، می تواند ابزاری ساده برای طراحی بهینه ساختارهای درختی در اختیار طراحان قرار دهد. به این صورت، نه تنها نتیجه طراحی، بلکه فرایند طراحی نیز بهینه خواهد بود. یکی از چالش های اصلی در فرم یابی فیزیکی، برداشت مدل و تهیه نقشه های ساخت بوده است. با انتقال این فرایند به دنیای دیجیتال، اندازه گیری فرم حاصل بسیار ساده تر و در زمان کمتری انجام خواهد شد. در نتیجه ساخت پذیری این فرم ها افزایش می یابد.
تحلیل تطبیقی در سنجش کیفیت فضایی بازار تبریز مبتنی بر نحو فضایی و ماتریس PPS (نمونه مورد مطالعه: بازار تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله یافتن شیوه مناسب تحلیل یک فضا همواره ذهن پژوهشگران را معطوف به خودساخته است. اغلب تحقیقات فضایی تنها با استفاده از یکی از روش ها و تکنیک های تحقیق کمی و یا کیفی انجام می گردد و نتایج آن ها تنها قسمتی از ویژگی های فضایی را روشن می نماید. هدف از این پژوهش، تحلیل تطبیقی دو روش چیدمان فضایی که بر ساختار فضایی تمرکز دارد و رویکرد «پروژه برای فضاهای عمومی» (PPS[1]) که بر کیفیت محیط از طریق شاخص های تعریف شده مانند جامعه پذیری، دسترسی، کاربری ها و فعالیت ها، راحتی و تصویر تمرکز دارد و نیز امکان کاربرد هم زمان آن ها می باشد که درک کیفیت مکان موردمطالعه را ممکن می سازد. از دلایل انتخاب این شیوه ها می توان به کارایی، گستردگی استفاده و رویکرد کمی و کیفی آن ها اشاره نمود. این پژوهش از این دو روش به منظور سنجش کیفیت فضایی بازار تاریخی شهر تبریز به عنوان یک اثر شاخص معماری و شهرسازی استفاده می کند. مقادیر کمی شیوه چیدمان فضایی شامل همپیوندی، اتصال و قابل فهم بودن می باشد. در یافته های این مطالعه، تفاوت هایی بین نتایج این دو روش مشخص گردید. PPS با بازخورد کاربران بازار در مورد اثرات اجتماعی- فرهنگی، عوامل محیطی موجود در بازار را ارزیابی کرده است و تحلیل چیدمان فضا به طور کامل با مفروضاتی در مورد رفتار فردی ازنظر ساختار کالبدی بازار منطبق است. در مقایسه با چیدمان فضا که تحرک و نحوه حرکت کاربران در بازار تبریز را با شاخص های موفولوژیک تعیین می کند، PPS با در نظر گرفتن عوامل انسانی، وضعیت زندگی در فضاهای بازار را بهتر آشکار می کند. در انتهای این مطالعه نتیجه گیری می گردد که ترکیب این دو روش می تواند رویکرد جایگزین جدیدی برای نتایج جامع و قابل اعتماد در سنجش کیفیت فضاها ارائه دهد. [1] Project for public spaces
آموزش آنلاین کارگاه طراحی شهری در مواجهه با عدم قطعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
16 - 30
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: سوال اصلی که باعث شروع این مطالعه شد، به دو چیز برمی گردد: 1) آیا مدرسان و دانشجویان در برابر عدم قطعیت باید انتظارات خود را به طور معقولی پایین بیاورند؟ 2) اگر نه، آیا آن ها می توانند یک برنامه پشتیبانی برای خود ایجاد کنند که گزینه مناسبی را برای آن ها فراهم کند
اهداف: به گونه ای که هدف یادگیری مطابق با اهداف برنامه درسی تضمین شود؟ این مقاله یک سفر آموزشی جمعی را شروع کرد که در ابتدا با شکوه های جدی مواجه بود، اما در نهایت بازخورد مثبتی از دانشجویان دریافت کرد. شیوع ویروس کووید 19 در سطح جهان، مدرسی که از خارج از کشور کارگاه را هدایت می کرد و آموزش همیشگی رو در رو در کارگاه طراحی شهری، باعث نگرانی های اولیه شد.
روش ها: برای رفع این مشکلات، مدرسان بخش اول کارگاه را به آشنایی نظری با پنج اپیزود کشف شهری اختصاص دادند. آشنایی با تئوری، در حالی که در کارگاه های عملی کمتر استفاده می شود، تردیدهای اولیه دانشجویان را برطرف کرد. افزایش اعتماد به نفس دانشجویان، روحیه آن ها را برای اضافه کردن ساعات بیشتر به تولید تفاسیر خود، بهبود بخشید و راه آنها را به سمت تعریف مشکل، سنتز و طراحی باز کرد.
نتیجه گیری: این روش در جستجوی کسب تلاش های پدیدار شناختی و هستی شناختی ای در آموزش کارگاه طراحی شهری است که به طور یکپارچه تر؛ با وارد کردن تئوری به طراحی، از روش های همگرا استفاده می کند.
به کارگیری مؤلفه های بومی قلمرو در جهت افزایش تعاملات اجتماعی در مجموعه مسکونی نواب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱۳۰
35 - 44
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: از بدو پیدایش و فراگیری ساخت بلندمرتبه های مسکونی، تعاملات اجتماعی به عنوان مؤلفه ای مهم و اثرگذار مورد دقت بوده است. با این حال در بسیاری از بلندمرتبه های ارزان قیمت عدم توجه به این موضوع باعث افزایش ناهنجاری ها و نابه سامانی های اجتماعی می شود.هدف پژوهش: هدف این پژوهش تبیین مؤلفه های قلمروی مستخرج از محله ایرانی به عنوان سازوکاری فضامند در جهت افزایش تعاملات اجتماعی در بلندمرتبه مسکونی ارزان قیمت است. پس از آن پاسخ به این سؤال که مؤلفه های بومی قلمرو در مجتمع نواب چقدر به کار گرفته شده و چقدر برای ساکنین ترجیح داده می شود، هدف بعدی این پژوهش است. روش پژوهش: محققین فراوانی مفهوم قلمرو را متأثر از زمان و فرهنگ می دانند. پس در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی به استخراج مؤلفه های قلمروی محله، به عنوان شکل فرهنگی سکونت ایرانی پرداخته می شود. در گام بعدی مؤلفه های مستخرج در قالب پرسش نامه ای از ساکنین مجتمع مسکونی نواب مورد سؤال قرار می گیرد.نتیجه گیری: باتوجه به نتایج پژوهش هایی که وضعیت تعاملات اجتماعی را در نواب بررسی کرده بودند و نتایج پژوهش موجود، سطح رضایت از تعاملات اجتماعی کم تر از متوسط بیان شد. با بررسی مؤلفه های به دست آمده قلمرو درصد کمی از ساکنین از وضعیت قلمروی موجود رضایت داشته با این حال بسیاری از آن ها علاقه مند به کارگیری مؤلفه های قلمروی در فضا بوده اند. در مورد تعاملات اجتماعی نیز با این که میزان نفرات کمی از تعاملات اجتماعی موجود راضی بودند هم چنان تعداد قابل توجهی تمایل به افزایش تعاملات اجتماعی داشتند. در این میان مؤلفه مرکزیت و مالکیت دو مؤلفه ای است که برای پرسش شوندگان در فضای مجتمع نواب بسیار کم تر ملموس و مشهود قرار گرفته است.
فرآیندها و روش های مشارکتی به کاررفته در معماری مسکونی: یک مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
113 - 130
حوزههای تخصصی:
رویکرد مشارکتی در دوران کنونی یک رویکرد تثبیت شده از حیث نظری است و کاربردهای بسیاری نیز در حوزه عمل دارد. معماری (و طراحی) مشارکتی نیز گرایشی آزموده و واجد موفقیت ها و دستاوردهای متعدد است. اما همچنان سوالات و چالش های زیادی پیرامون آن وجود دارد. از جمله پرسش های مهم درباره مشارکت، چگونگی انتخاب فعالیت و روش مشارکتی از میان گزینه های متنوع، چگونگی پیاده سازی و میزان مؤثر بودن روش های مشارکتی می باشند. هدف پژوهش حاضر گزارش و بررسی این روش ها و فرآیندهای مشارکتی از طریق مرور سیستماتیک منابع مرتبط است. در پایان از ترکیب نتایج به دست آمده، یک فرآیند مشارکتی برای معماری مسکونی در چهار گام معرفی و آشنایی، بررسی وضع موجود، طراحی، و بازبینی و اصلاح همراه فعالیت های قدم به قدم آن پیشنهاد شده است. روایی و پایایی پژوهش با کمک دو فرد متخصص و از طریق پرسشنامه دوارزشی کنترل شد که در آن ضریب کاپای کوهن ۰/۷۴۴ در سطح معناداری ۰/۰۱۱ به دست آمد.
بررسی جایگاه آستانگی در معماری خانه های ویلایی شمال بخش مرکزی تهران در دوره پهلوی بر اساس مفهوم سکونت نزد نوربرگ شولتز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ شهریور ۱۴۰۳ شماره ۱۳۵
21 - 40
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: آستانگی، مرحله میانی از فرایند گذار، شامل جدایی، انتقالی/ آستانه ای و پیوستن، نزد صاحب نظران انسان شناسی است. این مفهوم، در امر سکونت نزد نوربرگ شولتز ناظر بر رابطه متقابل «سرگردانی» و «ماندن» در فرایند جدایی تا رسیدن میان مراکز و راه ها، جهت ایجاد رابطه ای صمیمانه با مکان جایگاهی اساسی دارد؛ دراین راستا، مجموعه ویژگی های آستانگی فضاها، حاصل از تبیین جایگاه آستانگی در سکونت برمبنای سلسله مراتب، تحت عنوان ماهیت انفصالی- اتصالی، گشودگی و نفوذپذیری، انعطاف پذیری و گوناگونی و پویایی قابل شناخت هستند.هدف پژوهش: هدف این پژوهش، بررسی جایگاه آستانگی بر اساس ویژگی های فضایی حاصل از تبیین آستانگی در سکونت، در عرصه های سه گانه گذار نمونه هایی از خانه های ویلایی شمال بخش مرکزی تهران در دوره پهلوی است. دراین راستا، این پژوهش با ارائه نتایج خود، شناختی از کیفیات آستانگی فضاهای مذکور با توجه به تغییرات آستانگی در دوره پهلوی در تهران به عنوان پایتخت، به وجود می آورد. نتایج پژوهش، به عنوان پاسخی به چیستی جایگاه آستانگی در فضاهای مذکور، می تواند گامی در حوزه بررسی و طراحی فضاهای قابل سکونت، به عنوان هدف معماری، به ویژه مسکن، قلمداد شود.روش پژوهش: این پژوهش توصیفی- تحلیلی، ازطریق موردپژوهشی متکی بر مطالعات اسنادی، مشاهدات میدانی، مستندنگاری و تحلیل و مقایسه تطبیقی یافته ها انجام شده است.نتیجه گیری: ماحصل تحقیق بیان می کند، بیشترین تغییرات در «سلسله مراتب»، «انفصال- اتصال» و «گشودگی» در «محدوده ورودی بنا»، «ورودی اتاق ها» و «فضاهای خارجی» است. این تغییرات، به ترتیب موجب غلبه گشودگی بر بستگی و انفصال بر اتصال؛ غلبه یکبارگی، ضعیف شدن حریم داخل اتاق - و در مواردی تقلیل خوانایی هال ورودی- و اشراف شده اند. علاوه بر این، «هال ورودی در ترکیب با راه پله» و «فضاهای نیمه باز» در نمونه های مطالعه شده دوره دوم پهلوی، نسبت به دوره اول، به لحاظ «ماهیت انفصالی- اتصالی» قوی تر عمل کرده اند. از سوی دیگر، همواره به شاخص های «انعطاف پذیری»، «گوناگونی» و «پویایی»، علی رغم اشراف، توجه شده و به خصوص در بخش «فضاهای نیمه باز»، در بناهای دوره دوم نسبت به دوره اول، در تقویت جایگاه آستانگی تأثیرگذارتر بوده اند.
تحلیل اصل محرمیت در خانه های اقلیم گرم و خشک ایران در راستای پایداری شهرهای آینده (نمونه موردی شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصل محرمیت و زیر مجموعه های آن شامل سلسله مراتب، درونگرایی و پیوند معماری با طبیعت به وضوح در معماری سنتی خانه ها به خصوص در اقلیم گرم و خشک مرکزی ایران دیده می شود. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و با هدف کاربردی و با اتخاد روش های استنباط کیفی و تحلیل میدانی منازل مسکن بومی شهر یزد انجام شده است. چهار نمونه موردی از خانه های سنتی این شهر (خانه علومی، خانه گلشن، خانه مروج و خانه رسولیان) به عنوان نمونه های موردی انتخاب شده اند و به لحاظ کیفی مورد بررسی قرار گرفته اند. همچنین روش گردآوری داده ها با کمک مطالعات کتابخانه ای و مشاهده میدانی انجام شده است. با وجود اصل محرمیت در تمامی مناطق آب و هوایی ایران، این عنصر معماری در منطقه آب و هوایی گرم و خشک نمود بیشتری دارد. محرمیت از طریق معماری درونگرا، به کارگیری دالان، هشتی و راهرو و وجود حیاط مرکزی در راستای باز شدن گشودگی های فضاهای خصوصی و نیمه خصوصی به داخل حیاط نمایان می شود. یافته ها حاکی از آن است که اگرچه برخی از ویژگی های مرتبط با اصل محرمیت در خانه های معاصر با متراژ کم و فشردگی بافت شهری و در قالب مسکن آپارتمان گونه قابل استفاده نیست، اما برخی از شاخصه های معماری بومی در راستای حفظ محرمیت قابلیت ظرفیت سنجی در راستای به هنگام شدن در مسکن معاصر را دارا هستند. عدم قرار دادن درهای خروجی موازی (رو به روی هم)، طراحی فضای پیش ورودی و توجه به سیرکولاسیون حرکتی به شکلی که فضاهای خصوصی ماند فضای خواب و استحمام از فضاهای عمومی تر مانند فضای پذیرایی، سرویس بهداشتی و آشپزخانه جدا شود، توجه به جایگاه حریم خصوصی در خانه ایرانی و عدم تطابق شکل گیری آشپزخانه های باز با این اصل، از مواردی است که می تواند در خانه های معاصر لحاظ شوند و گامی در جهت انطباق اصل محرمیت در راستای معماری مدرن برای ساخت مسکن در شهرهای معاصر و حتی آینده باشند.
تحلیل تحقق پذیری شاخص های توسعه گردشگری دوستدار کودک در مجتمع های تجاری تفریحی، نمونه مورد مطالعه: مجتمع تجاری تفریحی گردشگری خلیج فارس یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۳
51 - 66
حوزههای تخصصی:
ظهور گردشگری دوستدار کودک از مظاهر پاسخ به نیازهای کودکان به فراغت و هماهنگ با تغییرات سبک زندگی بوده است. با توسعه شهر، افزایش جمعیت و تغییرات روزافزون در حوزه فراغت و مصرف، مجتمع های تجاری تفریحی وارد چرخه گردشگری و فراغت شهروندی شده اند. طراحی نامناسب و بی توجهی به نیاز کودکان در این فضاهای شهری سبب بروز خستگی، ناهنجاری های رفتاری در کودکان و خلق تجربه ای نامطلوب می شود که می تواند بر تجربه همراهان، سایر بازدیدکنندگان و گردشگران تأثیری منفی بگذارد. در پژوهش حاضر برآنیم تا به تحلیل تحقق پذیری مؤلفه های کلیدی توسعه دوستدار کودک در مجتمع های تجاری تفریحی به عنوان یک بخش و زیرسیستمی از گردشگری بپردازیم. مورد مطالعه ما، مجتمع تجاری، تفریحی و گردشگری خلیج فارس یزد است. پژوهش حاضر با رویکرد آمیخته در دوفاز متوالی انجام پذیرفته است. فاز نخست پژوهش، کیفی با رویکرد مبتنی بر نظریه پردازی زمینه بنیان است که برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها، از تکنیک تجزیه و تحلیل تم کلارک و براون استفاده شده است. داده ها از طریق مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته از ۳۱ تن از خبرگان حوزه گردشگری کودک، معماری و طراحی فضاهای دوستدار کودک و روان شناسی کودک که به روش هدفمند و به صورت ارجاع زنجیره ای انتخاب شده بودند، گردآوری شد. فاز دوم پژوهش کمی است که به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تجزیه و تحلیل شکست و اثرات آن استفاده گردیده است. نتایج پژوهش طی فراگرد تحلیل تم که شامل پنج مرتبه مرور مستمر رفت و برگشتی بین مجموعه داده ها و خلاصه های استخراجی کدگذاری شده بود، منجر به شناسایی ۳۹ مقوله درقالب هفت مقوله اصلی «تسهیلات و امکانات فیزیکی، مدیریت و برنامه ریزی، ایمنی و احساس امنیت، نیازهای آموزشی و خودشکوفایی، نیازهای اجتماعی و فرهنگی، نیازهای بصری و ظاهری و تفریحات، سرگرمی ها و رویدادهای اجتماعی» گردید. همان طور که نتایج تکنیک FMEA نشان می دهد، مقوله تدوین آیین نامه ای مدون برای برنامه ریزی و مدیریت مکانی در حوزه کودک با ۵۸/۳۷۰ ضریب RPN اولویت ۱، مقوله های توجه به مقیاس های کودکان در طراحی فضا، طراحی فضای تعاملات کودکانه به منظور ادغام اجتماعی و برانگیختن حس تعلق فضایی در کودک ، ساخت محیطی ایمن از نظر جسمانی، اولویت های بعدی را دریافت کردند. این مقوله ها مربوط به مقوله های اصلی مدیریت و برنامه ریزی، نیازهای بصری و ظاهری و امنیت بودند. این مقوله ها همگی بر بهبود قابلیت های مجتمع تجاری _ تفریحی اشاره دارند. ازآنجایی که نیازهای کودکان پویایی زیادی از خود نشان نمی دهند، لازم است با برنامه ریزی و سرمایه گذاری مناسب در بخش خصوصی و دولتی توسعه گردشگری کودک مدنظر قرار گیرد.
سرمقاله: کمیته نما؛ انحراف سلیقه ای یک مطالبه دیرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
3 - 3
حوزههای تخصصی:
قریب یک دهه است که ابتدا در تهران و سپس در شهرهای دیگر به تقلید از مرکز، کمیته های نما برای هدایت نمای ساختمان ها تشکیل شده است. این کار پاسخ به مطالبه ای به عمر چند دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود که ابتدا «هویت» و سپس «هویت ایرانی-اسلامی» را در شهر و معماری تمنا می کرد. افزایش حساسیت در «بازگشت به خویشتن» و آغاز «رنسانس اسلامی» در سال های نخستین تشکیل جمهوری اسلامی به برقراری جلسات متعدد دانشگاهی و مذهبی برای بررسی رابطه «سنت و مدرنیته» انجامید. در جریان مبارزات پیش از انقلاب، گسترش نارضایتی روشنفکران و انقلابیون از خودباختگی رژیم پهلوی در برابر غرب، فرح پهلوی سیاستگذار فرهنگی رژیم را به ایجاد جریانی مصنوعی و شکل گرا از تلفیق معماری مدرن با عناصر سنتی واداشت. نسلی از معماری یادمانی از قبیل موزه هنرهای معاصر و مدرسه مدیریت نتیجه این سیاست دربار بود. برای تئوریزه کردن این جریان کنفرانس «پیوند سنت و تکنولوژی» با حضور دست چینی از مشاهیر معماری ایران و جهان به ریاست فرح پهلوی در اصفهان برگزار شد. در عین حال، جریان رسمی معماری کشور و آنچه که از سوی بدنه حاکمیت در لوای الگو و قانون ترویج می شد، مدرنیسم مثله شده و بی محتوای متکی بر مصرف کالای لوکس و تقلید از صورت جریان های غربی بود. انقلاب اسلامی مطالبه احیای هویت تاریخی ملت ایران را نمایندگی می کرد. در سال های پیش از انقلاب اما، اقدام مؤثری در این زمینه به عمل نیامد. شرایط اقتصادی ناشی از جنگ و تحریم، نادانی مدیریت های مربوطه در کشور و قدرت گرفتن جریان های غرب گرا در بدنه اجرایی نظام مجالی برای پاسخگویی علمی و عمیق به مطالبه احیای هویت باقی نگذارد. در دهه ۹۰ به سفارش شهرداری مطالعه ای برای تدوین ضوابط نما انجام شد. روش مطالعه به رویه بولتن سازانی که احساسات مسئولان را با گزینش اخبار مدیریت می کردند، شباهت داشت. در شهر تهران که همزمان هزاران ساختمان در حال ساخت بود، چند نمونه خاص که شاید جز همسایگان آن ها کسی از وجودشان باخبر نبود، نماد گرایش به ابتذال جا زده شد؛ با بهره گیری از مطالبه اجابت نشده یک قرن گذشته در بازگشت به خویشتن، احکام خارق العاده و عجیبی صادر شد: استفاده از رنگ های مبتذل ممنوع؛ و برای دینی شدن دفترچه ضوابط، «منع نصب مجسمه در نما» هم به آن افزوده شد. هیجانی که این مطالعه جهت دار و سست بنیاد در مدیریت شهری برپا کرد، به سرعت به نهادسازی برای مداخله در خصوصی ترین بخش های جامعه انجامید. کمیته های نما برای تصویب نقشه نما که به مدارک فنی قبلی افزوده شده بود تشکیل شد. این کمیته فلسفه وجودی خود را صیانت از حقوق عمومی بیان کرد. از آن پس تا امروز کمیته نما در تهران و بسیاری از شهرهای ایران به ابزاری برای طولانی شدن صدور پروانه، گران کردن ساخت و تحمیل سلیقه اعضای کمیته به هزاران متقاضی پروانه بدل شده است. فرایند تغییر ضوابط مبتنی بر افزایش کمی جزئیات فنی و غیر مرتبط با مطالبه هویت ملی-دینی است. در این مدت جزئیات کم اثر و پیچیده ساختن موضوع نما با هدف توجیه ضرورت وجود کمیته به ضوابط اولیه افزوده شده است. نتیجه عمل کمیته در یک دهه فعالیت آن برای دستیابی به هویت ایرانی-اسلامی تقریباً هیچ است. این ادعا از تکرار مطالبه رهبری انقلاب در آخرین گزارش شهردار تهران به شورا (روزن انلاین ۲۳/۱۲/۱۴۰۲) در مورد حرکت به سوی هویت ایرانی-اسلامی در معماری شهری تأیید می شود. این خواسته بنیادین راهبرد چندبعدی و پیچیده ای است که با ساده سازی مسئله تحقق پیدا نمی کند. همان طور که فرح پهلوی نتوانست مطالبه هویت را با اقدامات روبنایی و یادمانی منحرف کند، کمیته های نما نیز جز نارضایتی حاصلی نخواهند داشت. ادراک هویت، به معنای فهم چیستی متداوم یک پدیده، وابسته به بقای هستی آن است. فهم هستی یک شهر که از خلال مواجهه و تجربه فضا به دست می آید، قبل از هر چیز وابسته به بقای مؤلفه های هستی بخش شهر است. اهمیت احساس وجود شهر از آن روست که مقدمه و شرط ادراک چیستی آن و فهم هویت است. در صورت بقای مؤلفه های هستی بخش شهر است که می توان در خصوص ویژگی های چیستی دهنده آن صحبت کرد. بازخوانی سنت رسول اکرم (ص) در ساماندهی به شهر یثرب و نامگذاری آن به عنوان مدینه النبی نیز حاکی از دقت و اصرار ایشان بر اولویت انتظام مؤلفه های آفرینش شهر بود تا صورت عناصر شهری. دانش مربوط به فضا و مکان نیز بر همین رویه و اصالت هستی شهر نسبت به چیستی آن برای دستیابی به هر سنخ از مطلوبیت صحه می گذارد. با این ترتیب به نظر می رسد کمیته های نما با حاکم کردن سلیقه اعضای کمیته به جای سلیقه مالک نه تنها قاعده «الناس مسلطون علی اموالهم» را مراعات نکرده اند، بلکه در دستیابی به هدف بزرگی که پیش رو قرار داده اند راه اشتباه پیموده اند. اینان بجای شناسایی و خوانش سرشت شهر و مؤلفه های اصلی پدیدآورنده آن و حفظ و بسط آن ها، یکسره به سراغ صورت شکل های شهری رفته اند تا مطالبه هویت کنند. ادراک هویت از شهر یعنی توان خوانش گذشته آن از صورت امروز شهر. احساس و فهم قرارگیری در مکانی که به واسطه معیارها و نگرش خاص آفریده شده و در طی زمان عناصر آن به تدریج رنگ زمانه گرفته اند؛ و تحول صورت ها چنان تدریجی و پیوسته است که حس جدایی افتادگی و بریدن از منشاء در ناظر پدید نمی آید. روشن است که مداخله در پدیده ای پیچیده و تا این درجه از اهمیت که در ساخت ادراک شهروندان اثر مستقیم دارد و علاوه بر مطالبه اجتماعی یکصدساله، مورد عنایت پیامبر گرامی اسلام نیز بوده و در سیره ایشان نقش پررنگی داشته، اولاً بسیار ضروری و ثانیاً نیازمند روش و دانش بنیان است. تصویر روی جلد از نمایی در شهر قم اگرچه به دوگانگی دو نمای سنتی و لجام گسیخته اشاره دارد، در عین حال به سرگشتگی این نسل و مدیریت شهری در ایجاد منظری هویتمند از شهر مطلوب خود صحه می گذارد.
واکاوی مفهوم جوامع محصور در تعاریف موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
۶۳-۳۹
حوزههای تخصصی:
جوامع محصور به عنوان الگوهای جدید سکونتگاهی، مفاهیمی همچون انزوای محیطی و اجتماعی، محصوریت، کنترل دسترسی، خدمات و امکانات، همگنی اجتماعی، کیفیت زندگی، حریم خصوصی، امنیت و گروه اجتماعی خاصی از مردم را به همراه داشته و بازتاب دهنده تغییرات ساختاری در شهرهای معاصر هستند برخی مطالعات نشان می دهد که رشد جوامع محصور، می تواند به افزایش تفکیک اجتماعی و فضایی منجر شود. . پژوهش حاضر به بررسی جوامع محصور و تأثیرات اجتماعی، اقتصادی و فضایی آن ها در محیط های شهری می پردازد. روش تحقیق استفاده شده ترکیبی از روش های توصیفی تحلیلی و استنادی است. در این پژوهش به بررسی تطبیقی تعاریف و دسته بندی های مختلف از جوامع محصور و تحلیل ویژگی ها و پیامدهای این نوع جوامع پرداختیم . از تعاریف و ویژگی ها، مولفه های جوامع محصور به دست آمد که این مولفه ها در پنج جنبه کالبدی – فضایی، عملکردی، معنایی، مدیریتی -اقتصادی-حقوقی و جمعیت شناختی – اجتماعی دسته بندی شدند و باتوجه به فراوانی این مولفه ها در تعاریف و آزمون خبرگی به بازتعریف مفهوم جامعی برای جوامع محصور پرداخته شد. در این میان با ارزیابی تاریخچه و ویژگی های جوامع محصور در کشورهای مختلف، سعی گردید تا دید وسیع تری نسبت به این جوامع به وجود بیاید. اهمیت جوامع محصور بیشتر به جنبه های کالبدی – فضایی بستگی دارد و این موضوع بیانگر تفکیک این جوامع از دیگر نقاط شهری است که با ماهیت این جوامع در ارتباط است.
ارتقاء کیفیت سکونت در مجتمع های مسکونی از طریق حریم، نمونه مورد مطالعه: چند مجموعه مسکونی در مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
61 - 74
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان یک ضرورت در نظام برنامه ریزی شهری هر جامعه ای است. در پژوهش حاضر مسئله اصلی، کیفیت سکونت در مجتمع های مسکونی با پیش فرض پژوهش نقش حریم در ارتقای کیفیت سکونت است. هدف این پژوهش، دستیابی به ساختاری انسانی و اجتماعی در مجتمع های مسکونی از طریق ارتقای کیفیت سکونت است. تبیین مؤلفه ها و معیارهای کیفیت سکونت و حریم و چکونگی تحقق آن در نمونه های مورد پژوهش (چهار مجتمع مسکونی در مشهد) سئوال پژوهش است. نمونه گیری به صورت تصادفی با حجم نمونه (345 نفر) و با استفاده از پرسشنامه باز و میدانی انجام گرفت. نتایج مطالعات با استفاده از آزمون های توصیفی، میانگین، همبستگی، رگرسیون و تحلیل مسیر ارائه شده که با استفاده از نرم افزار Spss انجام گرفته است. یافته ها نشان می دهد، بین دو متغیر حریم و کیفیت سکونت رابطه معنادار و همبستگی برقرار و تنها دو متغیر وضعیت سکونت و جنسیت تأثیر مستقیم و مثبتی بر متغیر کیفیت سکونت دارند. گونه منفرد یا متمرکز مانند مجتمع ونوس، بیشترین میزان کیفیت سکونت و حریم را در حالت کلی و در بین مؤلفه های کیفیت سکونت(ادراکی_عاطفی،کالبدی_عملکردی،اجتماعی_فعالیتی)و مؤلفه های حریم(فردی_اجتماعی، اخلاقی_اعتقادی، رفتاری_عملکردی) دارا ست. کیفیت سکونت گونه پراکنده(مجتمع فرهنگیان) و سپس گونه محیطی(مجتمع پارس) به ترتیب در شرایط مطلوبند. در رابطه با متغیر حریم، گونه محیطی(پارس)و سپس گونه پراکنده (فرهنگیان) در شرایط مطلوبند. حریم و کیفیت سکونت در مجتمع های مسکونی رابطه همبستگی و معناداری مثبتی دارند. در نهایت نتایج پژوهش، در سه حوزه طراحی واحدهای سکونتی، واحد همسایگی و مجموعه مسکونی ارائه شده است.
بررسی وضعیت شاخص های پایداری محیطی شهر چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
89-104
حوزههای تخصصی:
شهر چابهار، در دهههای اخیر با مشکلات و مسائل عدیدهای همچون آلودگیهای زیست محیطی، کاهش توان اکولوژیک، مسائل محیطی، افزایش بار وارده بر محیط زیست، افزایش شکلگیری سکونتگاههای غیررسمی (بیش از ۵۰ هزار نفر)، و ... مواجه بوده است که پایداری محیطی شهر را تحت تاثیر قرار داده است. در این راستا این پژوهش با هدف بررسی وضعیت شاخصهای پایداری محیطزیست در شهرچابهار انجام شد. ابتدا مطالعات کتابخانهای در راستای شناخت ابعاد، شاخصها و متغیرهای پایداری محیطی انجام شد و با توجه به اطلاعات گردآوری شده، شاخصها و معیارها با توجه به وضعیت شهر چابهار شناسایی شد، و نهایتا 21 متغیر در قالب 5 شاخص به عنوان شاخصها و معیارهای پایداری محیطی شهر چابهار شناسایی شد و در قالب پرسشنامه تاثیرات متقابل طراحی و برای 10 کارشناس فرستاده شد. دادهها گردآوری و با نرمافزار میکمک تجزیه و تحلیل شدند. با توجه به هدف کاربردی این پژوهش، که استفاده از نتایج این پژوهش توسط سایر محققان و ادارات شهر چابهار است سعی شد از عواملی که به عنوان عوامل کلیدی شناخته شدند به واسطهی قدرت انعطاف و اثری که بر روی سایر عوامل دارند، شناسایی و استفاده شوند و مورد تحلیل بیشتری قرار بگیرند. نتایج حاصل از سنجش شاخصهای پایداری محیط شهر چابهار حاکی از ناپایداری در وضعیت محیطزیست شهر است ولی قرارگیری 15 متغیر از 21 متغیر پایداری محیط در محدوده عوامل کلیدی جای امیدواری را نشان میدهد زیرا این متغیرها قابلیت انعطاف و از قدرت تغییر خود و سایر متغیرها برخوردارند که باید مدنظر شهرسازان قرار بگیرد. پوشش گیاهی، روانگرایی و زمین لغزش، خشکسالی، وجود فرسایش آبی و بادی، فرسایش خاک، سیل خیزی، وجود تپههای شنی سست در جنوب شرق، عدم وجود سفره های آب زیرزمینی و بهره برداری ناچیز از آنها، پیدایش و رشد سکونتگاههای غیررسمی درون شهر چابهار، محدود بودن منابع آب سطحی، محدودیت رشد کالبدی در جهتهای غرب و جنوب و شمال، آسیب پذیر بودن اراضی شهر و دو اسکله شهر در برابر سونامی به دلیل افزایش ارتفاع أمواج؛ زمینلرزه، طوفان، نسبت ساختمانهای بادوام به کل ساختمان عوامل کلیدی در این پژوهش انتخاب شدند. متغیر پوشش گیاهی بیشترین میزان اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم را بدست آورده است که حاکی از نقش بسیار مهم این عامل در پایداری محیطی شهر چابهار است که تحت تاثیر اقلیم منطقه و فقر منابع آبی است و باعث شده است از نظر سبزینگی فقیر باشد و سبزینگی و پوشش گیاهی در این شهر صرفا بصورت خطی در حاشیه محورهای تردد و به صورت لکههایی در قالب پارک است.
محیط زیست شهری عادلانه: ارتباط بین عدالت اجتماعی و کیفیت محیط زیست شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
1 - 24
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در جهان امروز حق بهره مندی همگان از محیط زیست شهری سالم، صرف نظر از وضعیت اجتماعی-اقتصادی، یک الزام اخلاقی پررنگ است. تخریب محیط زیست اغلب به طور نامتناسبی بر جوامع به حاشیه رانده شده تأثیر گذاشته و سلامت و رفاه را تحت تأثیر قرار می دهد، ازاین رو مطالعه رابطه بین عدالت اجتماعی و کیفیت محیط زیستی برای پرداختن به چگونگی ارزیابی آن حائز اهمیت است. از طریق شناخت این ارتباط حصول اطمینان از مسیر صحیح توسعه شهری میسر شده و راه برای ایجاد سیاست ها و چارچوب های قانونی مؤثر برای رسیدگی به بی عدالتی های محیطی و اجتماعی هموار می گردد.هدف: این مقاله با هدف شناسایی و تحلیل روش ها، چالش ها، فرصت ها و مؤلفه های علمی در زمینه ارتباط بین عدالت اجتماعی و محیط زیست شهری، مقالات منتشرشده در نشریات علمی معتبر را موردمطالعه قرار می دهد تا به چگونگی رویکردهای ترکیبی، شاخص ها و تجلی عدالت اجتماعی و کیفیت محیط زیست شهری در شهرسازی پاسخ دهد.روش: در این پژوهش با جستجوی دو کلیدواژه اصلی "عدالت اجتماعی" و "کیفیت محیط زیست شهری" در پایگاه داده های علمی ساینس دایرکت ابتدا حدود 112000 مقاله، سپس با تدقیق جستجو در بخش عنوان حدود 5000 مقاله و پس ازآن با جستجوی ترکیبی کلیدواژه ها 58 مقاله کاملا مرتبط در بازه زمانی 1990 تا 2023 انتخاب شد که موردمطالعه قرار گرفتند.یافته ها: یافته ها نشان می دهند که مهم ترین مؤلفه های ارزیابی وقوع عدالت اجتماعی در محیط زیست شهری در پنج دسته قابل تعریف هستند: مؤلفه محیطی شامل سنجه های کلیدی کیفیت هوا، آسایش اقلیمی و فضای سبز؛ مؤلفه اجتماعی شامل سنجه های کلیدی جمعیت، تحصیلات و مشارکت عمومی که جنبه های انسانی و فرهنگی جامعه را اندازه گیری می کنند؛ مؤلفه اقتصادی شامل سنجه های کلیدی درآمد، هزینه ها و تولید ناخالص داخلی؛ مؤلفه بهداشت و سلامت شامل سنجه های کلیدی نرخ شیوع بیماری، مرگ ومیر و کیفیت زندگی؛ و مؤلفه حقوق شهروندی شامل سنجه های کلیدی سطوح آلایندگی، عوامل محیطی و خدمات محیط زیستی که توزیع فشارها و مزایای محیط زیستی را تحلیل می کنند.نتیجه گیری: تحلیل محتوای مقالات موردمطالعه نشان می دهد که تأثیر متغیرهای عدالت اجتماعی و کیفیت محیط زیست در شهرها در قالب اصطلاح محیط زیست شهری عادلانه، جریان جدیدی از پژوهش های مرتبط با مطالعات شهری را در برمی گیرد که از یک سو به ابعاد مختلف عدالت از جمله عدالت اجتماعی، عدالت فضایی، عدالت بین نسلی و عدالت بین گونه ای می پردازد و از سوی دیگر کیفیت محیط زیست و ابعاد شهری آن را در نظر دارد
Interpretations of Iranian Architecture from a Synchronic Linguistics Perspective(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Extensive studies on Iranian architecture have been conducted since the late Qajar period. However, many aspects remain unexplored. One of the main challenges in this field is the lack of a systematic approach to architectural analysis. Most previous research has been descriptive, focusing on the physical characteristics of buildings. Yet architecture goes beyond its physical elements; it consists of complex structures that require theoretical and conceptual analysis. As a tool for understanding architecture, the theory allows for a deeper examination of structures, meanings, and cultural transformations. Since the 1960s, linguistics has emerged as a significant architectural theory paradigm due to the renewed focus on meaning in architecture. Language and architecture are manifestations of culture—while language reflects culture, it also organizes other cultural domains. The structural similarities between language and architecture have led architects and theorists to adopt linguistic theories for "understanding architecture" and finding "design solutions." This article approaches architecture as a language and, inspired by how linguists study language through various approaches, proposes methodologies for the "understanding of architecture." It draws on Ferdinand de Saussure's classification, particularly the synchronic approach, which analyzes language at a specific moment. The scope of this research is centered on the applications of the synchronic approach in understanding Iranian architecture. Through a comparative study of linguistic and architectural methodologies, the article demonstrates how synchronic linguistic concepts and methods can be applied to analyze Iranian architecture's structures, meanings, and spatial systems, contributing to developing a theoretical model for its study.
Designing Urban Spaces in Informal Settlements Using Urban Acupuncture Approach (Case Study: Kooye Manbae Ab in Ahvaz, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۴, Issue ۲ - Serial Number ۵۲, Spring ۲۰۲۴
50 - 59
حوزههای تخصصی:
This study investigates the potential of a novel therapeutic approach to improve informal settlements, which is a highly localized healing treatment to regenerate urban spaces. The purpose is to find out how urban acupuncture can be applied to accomplish the empowerment plans of informal settlements. The process-oriented approach of urban acupuncture creates an appropriate context for the possibility of the community participation in different stages of improving public spaces. However, the social conditions and characteristics of the residents of informal settlements create challenges and require the use of special methods in dealing with the issue of participation. The first part of the research is based on formulation of an urban acupuncture framework for improving informal settlements. The theoretical finding of this part is applied in the second part of this research, which focuses on the public spaces of an informal settlement, “Kooye Manbae Ab” in Ahvaz, a city in Iran. The results showed that urban acupuncture as a small-scale, bottom-up approach, provides motivations for residents of such neglected parts of the city. Nevertheless, a combination of different participatory techniques should be applied to encourage and motivate residents to be consciously involved in the process of upgrading their environment.
قیاس الگوها و تدوین معیارهای کالبدیِ طراحی میان افزا در بافت قدیم شهر رشت در تناظر با مفاهیم پایه در معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیرزمانی است که بافت ها و بناهای باارزش کشور به فراموش شده های ذهنی بدل و به حال خود رها شده اند. تعامل میان "نو"و"کهنه"، زیرِ پوشِ طرح های میان افزا، قادر خواهد بود تداوم کالبدی را از طریق ساختارهای جدید در پیوند با ساختارهای تاریخی به بافت باارزش بازگرداند. پژوهش حاضر در پی یافتن الگوهای طراحی مناسب در مقیاس بناهای میان افزا در بافت قدیم شهرها و دستیابی به اهم معیارهایی از جنس کالبد و اثرگذار در طرحِ بناهای میان افزا در زمینه پژوهش است. بنابراین، ضمن تبیین انواع الگوهای میان افزایی، به شکل کیفی و با بهره گیری از روش های توصیفی و تحلیلی، در بداعتی خلاقانه، مبانی نظری موجود را در تناظر با "مفاهیم پایه در معماری" قرار داده تا نموداری جامع از معیارها و ریزمعیارهای کالبدیِ اثرگذار در میان افزایی ترسیم کند. در ادامه، با بهره گیری از آراء متخصصان، مؤثرترینِ آن ها طی فرآیند سلسله مراتبی AHP شناسایی و کارآمدترین و ناکارآمدترین الگوهای میان افزایی به کمک تکنیک TOPSIS ارائه داده شده است. از مقایسه تطبیقیِ مبانی نظریِ میان افزایی با مفاهیم پایه در معماری و تحلیل کیفی آن ها، نموداری شامل 4 معیار اصلی "فرم"، "پاسخ به بافت"، "فضا" و "مقیاس"، 15 معیار فرعی و 31 ریزمعیار به عنوان مؤلفه های مؤثر در میان افزایی، به دست آمد. بر اساس نظرسنجی از متخصصان نیز، الگوی طراحی "قیاس"، کاراترین روش طراحی در بافت رشت و برآوردن معیارهای کالبدی "پاسخ به بافت" و "فضا" به عنوان اثرگذارترین معیارهای میان افزایی، شناخته شد.
در جستجوی نسبتِ «معماری داخلی» و «معماری»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۲
5 - 24
حوزههای تخصصی:
حدود یک سده است که «معماری داخلی» یا «طراحی داخلی» به عنوان تخصصی حرفه ای و رشته ای دانشگاهی به صورت مستقل از معماری موضوعیت یافته است. درحالی که تا پیش از این، این تخصص به عنوان بخشی از کار «معماری» قلمداد می شد. اما در طیّ چند سده اخیر تحولات و تغییراتی به وجود آمد که بسترساز شکل گیری معماری داخلی به صورت مستقل از معماری شد. ارتباط تنگاتنگ معماری داخلی و معماری سبب شده است که چگونگی مرزها و بی مرزی های بین این دو پرسش برانگیز شود. هدف این پژوهش فهم نسبت میان این دو تخصص است. برای نیل به این هدف، ابتدا تلاش شده است که شناختی از معماری داخلی حاصل شود. پس از آن، آراء و نظرات صاحب نظران درباره نسبت معماری داخلی و معماری مورد بررسی و تحلیل قرارگرفته است. در انتها، تلاش شده است که با تبیین مدلی مفهومی این نسبت مورد بازاندیشی قرارگیرد. نوع این پژوهش، کیفی و روش آن تحلیلی -تفسیری و استدلال منطقی است. از این پژوهش این نتیجه حاصل شده است که نسبت معماری داخلی و معماری از زاویه مفهوم درون و بیرون، به صورت طیفی است که معماری داخلی از درون به بیرون، و معماری، از بیرون به درون، در هم آمیخته و فاقد مرز می شوند؛ درعین حال، این دو تخصص در نسبتی مکمل گونه تشکیلِ یک امر کل می دهند.
تحلیل مفهوم سازگارسازی در بناهای تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود زبان مشترک و تعریف مورد توافقی از اصطلاحات و مفاهیم مورد استفاده در هر حوزه ی دانشی، لازمه ی احاطه بر ابعاد مختلف آن و پیشبرد آن در ادبیات ملی و بین المللی و رسیدن به فهم مشترک در روابط حرفه ای و آکادمیک است. استفاده ی مجدد از بناهای تاریخی به عنوان روشی پایدار در حفاظت از آن ها، با مجموعه مداخلاتی همراه است که با عناوین گوناگونی مورد اشاره قرار می گیرند. وجود واژگان و اصطلاحات گوناگون در زمینه ی مداخلات کارکردی و کالبدی در بناهای موجود و بناهای تاریخی و کاربرد آن ها به صورت مترادف و بعضاً اشتباه، مسئله ای است که ممکن است فضایی سردرگم در مباحث مربوطه ایجاد کند. هدف این مقاله بررسی این اصطلاحات و مفاهیم و تبیین نقش و کاربرد هریک و روابط میان آن ها است. در این پژوهش، از یک روش تحلیل مفهوم سیستماتیک برای شفاف سازی اصطلاحات مربوط به سازگارسازی استفاده شده است. ابتدا محدوده ی مورد نظر از واژگان پرکاربرد در دامنه ی گسترده تری از مفاهیم حفاظت معماری، تعیین شد و در قالب چارچوبی از رویکردها، سطوح مداخلاتی، برنامه های سازگارسازی و راهبردها ارائه شد. سپس کاربرد اصطلاحات مرتبط تر به صورت ویژه در یک مرور ادبیات به صورت تطبیقی مورد بررسی قرار گرفتند. «استفاده ی مجدد سازگار» متداول ترین اصطلاح است که مجموعه ای از مداخلات کالبدی و کارکردی در ابعاد مختلف پایداری را دربر می گیرد. واژگان «نوسازی»، «توان بخشی» و «بهسازی» متداول ترین اصطلاحات در مداخلات کالبدی هستند و به طور غالب با اهداف زیست محیطی انجام می شوند. در این میان تغییرات مربوط به سیستم های ساختمانی بیشتر با عنوان بهسازی و تغییرات ساختاری با عنوان توان بخشی شناخته می شوند. اصطلاح نوسازی گسترده تر از دو واژه ی دیگر، در مورد بهبود شرایط کلی بنا در لایه های مختلف به ویژه معماری بنا در جهت تأمین استانداردهای نوین ایمنی و زیست محیطی کاربرد دارد.
مسئله سیاست اجتماعی مسکن در ایران: بررسی اثرات اجرای پروژه مسکن مهر بر گسترش پدیده جدایی گزینی فضایی-اجتماعی در مجموعه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۰
199 - 244
حوزههای تخصصی:
در سه دهه گذشته، چیرگی کامل دینامیز های بازار-محور بر نظام مسکن ایران به افول شدید استطاعت پذیری خصوصاً برای اقشار کم درآمد منجر شده است. در نتیجه این امر نیاز های مسکن فراوان و رو به تزایدی، عمدتاً از طرف اقشار کم درآمد جامعه، بی پاسخ مانده است. از طرف دیگر کاهش شدید استطاعت پذیری باعث گسترش پدیده جدایی گزینی اجتماعی-فضایی شده است. بروز این پدیده علاوه بر جدایی گزینی فضایی طبقات جامعه از یکدیگر، باعث می شود تا تعاملات و کنش های اجتماعی بین آن ها نیز محدودتر شود. از طرف دیگر، جدایی گزینی باعث محدود شدن بهره مندی اقشار کم درآمدتر به خدمات شهری و زیر ساخت های اجتماعی ضروری برای بازتولید اجتماعی نیروی کار می شود. بر اساس برخی از تجارب جهانی، مداخله دولت در بازار مسکن باعث افزایش استطاعت پذیری و کاهش جدایی گزینی می شود. بر همین اساس پروژه عظیم مسکن مهر طرح ریزی شد تا با آنچه شکست بازار نامیده می شود مقابله کند؛ اما این مقاله آشکار می سازد که پروژه مسکن مهر علاوه بر آنکه تا حد زیادی نتوانست با دینامیز های بازار مقابله کند، بلکه با تقویت این نیروها به گسترش پدیده جدایی گزینی فضایی-اجتماعی شهرها سرعت بخشید. این مقاله با بررسی چگونگی شکل گیری پدیده افتراق فضایی-اجتماعی در مجموعه شهری تهران، اثرات اجرای پروژه مسکن مهر را بر گسترش این پدیده بررسی می کند.