مطالعات شهری

مطالعات شهری

مطالعات شهری دوره 13 زمستان 1403 شماره 53 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

ارزیابی پیامدهای دگرگونی هندسه شهری بر شرایط خرد اقلیمی و آسایش حرارتی، نمونه مورد مطالعه: محله تاریخی سنگ سیاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسایش حرارتی طراحی همساز با اقلیم هندسه شهری خرداقلیم شهری محله تاریخی سنگ سیاه شیراز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۱۸
با افزایش نرخ شهرنشینی و پیدایش پیامدهای زیست محیطی، ضمن افزایش تقاضای انرژی برای تعدیل شرایط حرارتی، اهمیت پیامدهای خرداقلیمی توسعه شهری نزد طراحان و برنامه ریزان شهری دوچندان شد. طراحی بهینه هندسه شهری می تواند به منظور تعدیل شرایط خرداقلیمی و ارتقای کیفیت فضاهای شهری مفید واقع گردد. هندسه شهری همساز با اقلیم بافت تاریخی شهر شیراز گواهی است بر این مدعا که با به کارگیری سیاست های طراحانه توانسته بود شرایط آسایش حرارتی مناسبی را در فضاهای شهری به وجود آورد. با توجه به این که این ساختار ارزشمند تاریخی همچون سایر بافت های پویای شهری در معرض تحول و دگرگونی قرار دارد، پژوهش حاضر بر آن است تا به مقایسه تطبیقی عملکرد هندسه شهری تاریخی محدوده مطالعاتی و بررسی پیامدهای خرداقلیمی منتج از تغییرات هندسه شهری صورت گرفته در آن بپردازد. در این راستا، با روشی توصیفی_تحلیلی با بهره مندی از مطالعه و تحلیل اسناد، تصاویر و نقشه های تاریخی و پیمایش میدانی، هندسه شهری تاریخی و معاصر محدوده مطالعاتی در محیط نرم افزار انویمت شبیه سازی شده و شرایط خرداقلیمی و سطح آسایش حرارتی منتج از دو گونه بافت شهری مورد ارزیابی تطبیقی قرار گرفته است. اعتبارسنجی داده های حاصل از این شبیه سازی با برداشت میدانی شاخص خرداقلیمی دما در تاریخ 10تیرماه و محاسبه ضریب همبستگی داده های اندازه گیری و شبیه سازی شده به اثبات رسید. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داده با تغییرات کالبدی صورت گرفته شاخص های هندسه شهری مطالعاتی نسبت ارتفاع به عرض و شاخص دید به آسمان به طور میانگین به ترتیب 58.41درصد کاهش و 42.71درصد افزایش یافته اند. در نتیجه این تغییرات، دمای هوا در محدوده به طور میانگین 0.3درجه سلسیوس افزایش یافته است. همچنین دمای تابشی افزایش چشمگیری داشته و با کاهش سطوح تحت پوشش سایه همراه بوده است. در ادامه به سبب تخریب موانع کالبدی هدایت کننده جریان هوا، سرعت باد افزایش یافته و سطح رطوبت را به حداقل رسانده است. برآیند تغییرات یادشده کاهش سطح آسایش حرارتی را در محدوده مطالعاتی به دنبال داشته است. بدین ترتیب ضروری می نماید ضمن جلوگیری از تغییرات گسترده تر این بافت ارزشمند، از الگوهای هندسه شهری تاریخی برای بهبود شرایط خرداقلیمی فضاهای شهری و توسعه همساز با اقلیم کلانشهر شیراز بهره گرفته شود.
۲.

بازخوانی هستی شناسی محله های معاصرشهری با اتکا بر سویه اجتماعی محله سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محله هستی شناسی عرصه اجتماعی ظرفیت های اجتماعات محلی انسجام اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۲۲
مفهوم محله سنّتی به عنوان واحدی اجتماعی در محدوده ای جغرافیایی و در نقش نظام خوداتکا، شاید به قدمت عمر بشر باشد. برای هزاران سال، محله به مثابه میراث شهری و کالبدی قابل درک با حفظ گروه بندی های اجتماعی سازمان یافته و مکان محور و تمامیت شهری چند سطحی، اجتماع را از فروپاشی نجات داده است. به نظر می رسد در جوامع امروز، برای دستیابی به ارزش های فراموش شده شهری، بازتعریف محله جایگاه ویژه ای دارد و می تواند بنیادی ترین عنصر شهری و حلقه میانجی بین شهر و شهروندان به شمار رود. مطالعه حاضر در پاسخ به چیستی مفهومی و مکانی محله سنّتی در ذیل پارادایم تفسیرگرایی و به لحاظ روش تحقیق براساس رویکرد کیفی انجام شده است. از آنجا که هدف، درک تحولات مفهومی محله و نیل به نگاهی جامع از لایه های پیدا و پنهان عرصه اجتماعی محله سنّتی بود، از مطالعات اسنادی آرا و اندیشه های نظریه پردازان در پایگاه های استنادی معتبر استفاده شد. پس از مرور نظام مند منابع، تحلیل مضمون داده های مستخرج از منابع داخلی و خارجی انجام و کدگذاری در شش مرحله و به روش جزء به کل طراحی گردید و تا رسیدن به مرحله اشباع نظری ادامه یافت. یافته ها نشان می دهد که تعریف محله در گذر زمان از مفهوم کالبدی صرف به مفهوم معنایی _ادراکی و ذهنی متمایل شده است؛ با این حال در تمام تعاریف ارائه شده، چهارگانه فضا (کالبد)، زمان (تاریخ)، شهروند (افراد، گروه ها و نهادها) و فعالیت یا عملکرد ملموس است. چهارگانه گفته شده در تعامل با یکدیگر، همزمان که به تکمیل مفهوم محله به عنوان موجودیت مدنی هویت مند می پردازند، بازتولید امر شهری و شهروندی را نیز موجب می شوند. همچنین مضامین فراگیر ظرفیت های اجتماعات محلی با دربرگیرندگی مضامین سازمان دهنده دلبستگی اجتماعی و انسجام اجتماعی و همچنین اجتماع پذیری محله شامل تعهدات اجتماعی و خیر عمومی و توانمندسازی، مضامین اصلی هستی شناسی عرصه اجتماعی محله سنّتی را شکل می دهند که با عملیاتی سازی نمودن هریک می توان در احیای محله های پریشان یا محدوده های فاقد هویت شهری مداخله نمود.
۳.

مولفه های ادراک معنایی فرامکان: خوانشی پدیدارشناسانه از مراکز نمادین تاریخی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی زبان فرامکانی عاملیت فراشمایلی و نمادین کنش شدنی شهرسازی مکتب اصفهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۲۰
آرمانشهر ایرانی _اسلامی اصفهان واجد مراکز تاریخی نمادینی بوده که مبتنی بر جهان بینی های عقلی، نقلی و شهودی شکل گرفته اند. میدان کهنه، بازار و نقش جهان در ترکیبی پیوسته، وابسته و همبسته با هم این مجموعه مرکزی را شکل داده اند. وجهی که جامعه پذیری جمعیت و حضور پذیری حکومت، اصناف، امت و مذهب را در مکانی همچون مرکز فراهم ساخته و به یگانگی می کشاند. پرسش اینجاست که نظام معنایی عمیق یا معنوی این مجموعه مرکزی با کدام مؤلفه ها برای انسان ها _ با هر نگرش و جایگاه وجودی _ ادراک پذیر و قابل دریافت می شود؟ هدف، فرارفتن از ادراک حسی و دسته بندی دریافت معنایی از مراکز نمادین تاریخی بر پایه اوج فهم معنایی مشترک افراد است. بازخلق چنین فضاهایی بدون حصول مؤلفه های ادراک معنایی و معنوی ممکن نیست. روش پژوهش پدیدارشناسی هرمنوتیک است که از رویکردهای تاریخی _ تفسیری و راهبرد مورد پژوهی عمیق درونی بهره می برد. کشف جوهر مشترک تجربه زیسته افراد از طریق طبقه بندی و تحلیل اطلاعات بر پایه مرور سیستماتیک متون و مشاهدات میدانی استوار بوده است. بر پایه نتایج حاصل از پژوهش، مجموعه مرکز نمادین تاریخی شهر اصفهان بر پایه زبانی با منش کالبدی _ فضایی، از مبدأ میدان کهنه شروع شده، مسیر بازار را می پیماید و به مقصد نقش جهان می رسد. در این گذر و گذار از مبدأ به مقصد، دریافت معانی با ارجاع به مؤلفه های پایداری فرازمینه ای، رویداد فراعملکردی _اجتماعی، موضع فراریخت شناسی، سیماشناسی فرادیداری و گونه شناسی فرافضایی بیشتر قابل ادراک می شود. فرایند بازخلق مراکز نمادین کهن ایرانی در کشاکش مؤلفه های ادراک معنایی بیشتر رخ می دهد، اگر تجربه زیسته "تهی از هر" بتواند از موقعیت پیرامونی آگاهی به مرکز سیر کند. این وضعیت با عاملیت یافتن بیشتر وجوه نمادین (به نسبت شمایلی) مکان همچنین کنش شدنی (به نسبت بودنی) ناظر در فضا افزایش می یابد. در این حالت، ادراک معنایی در اوج خود به یگانگی کنشگران در فضا منتهی می شود.
۴.

تحلیل تحقق پذیری شاخص های توسعه گردشگری دوستدار کودک در مجتمع های تجاری تفریحی، نمونه مورد مطالعه: مجتمع تجاری تفریحی گردشگری خلیج فارس یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردشگری شهری کودک دوستدار کودک شهر یزد مجتمع های تجاری تفریحی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۴
ظهور گردشگری دوستدار کودک از مظاهر پاسخ به نیازهای کودکان به فراغت و هماهنگ با تغییرات سبک زندگی بوده است. با توسعه شهر، افزایش جمعیت و تغییرات روزافزون در حوزه فراغت و مصرف، مجتمع های تجاری تفریحی وارد چرخه گردشگری و فراغت شهروندی شده اند. طراحی نامناسب و بی توجهی به نیاز کودکان در این فضاهای شهری سبب بروز خستگی، ناهنجاری های رفتاری در کودکان و خلق تجربه ای نامطلوب می شود که می تواند بر تجربه همراهان، سایر بازدیدکنندگان و گردشگران تأثیری منفی بگذارد. در پژوهش حاضر برآنیم تا به تحلیل تحقق پذیری مؤلفه های کلیدی توسعه دوستدار کودک در مجتمع های تجاری تفریحی به عنوان یک بخش و زیرسیستمی از گردشگری بپردازیم. مورد مطالعه ما، مجتمع تجاری، تفریحی و گردشگری خلیج فارس یزد است. پژوهش حاضر با رویکرد آمیخته در دوفاز متوالی انجام پذیرفته است. فاز نخست پژوهش، کیفی با رویکرد مبتنی بر نظریه پردازی زمینه بنیان است که برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها، از تکنیک تجزیه و تحلیل تم کلارک و براون استفاده شده است. داده ها از طریق مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته از ۳۱ تن از خبرگان حوزه گردشگری کودک، معماری و طراحی فضاهای دوستدار کودک و روان شناسی کودک که به روش هدفمند و به صورت ارجاع زنجیره ای انتخاب شده بودند، گردآوری شد. فاز دوم پژوهش کمی است که به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تجزیه و تحلیل شکست و اثرات آن استفاده گردیده است. نتایج پژوهش طی فراگرد تحلیل تم که شامل پنج مرتبه مرور مستمر رفت و برگشتی بین مجموعه داده ها و خلاصه های استخراجی کدگذاری شده بود، منجر به شناسایی ۳۹ مقوله درقالب  هفت مقوله اصلی «تسهیلات و امکانات فیزیکی، مدیریت و برنامه ریزی، ایمنی و احساس امنیت، نیازهای آموزشی و خودشکوفایی، نیازهای اجتماعی و فرهنگی، نیازهای بصری و ظاهری و تفریحات، سرگرمی ها و رویدادهای اجتماعی» گردید. همان طور که نتایج تکنیک FMEA نشان می دهد، مقوله تدوین آیین نامه ای مدون برای برنامه ریزی و مدیریت مکانی در حوزه کودک با ۵۸/۳۷۰ ضریب RPN اولویت ۱، مقوله های توجه به مقیاس های کودکان در طراحی فضا، طراحی فضای تعاملات کودکانه به منظور ادغام اجتماعی و برانگیختن حس تعلق فضایی در کودک ، ساخت محیطی ایمن از نظر جسمانی، اولویت های بعدی را دریافت کردند. این مقوله ها مربوط به مقوله های اصلی مدیریت و برنامه ریزی، نیازهای بصری و ظاهری و امنیت بودند. این مقوله ها همگی بر بهبود قابلیت های مجتمع تجاری _ تفریحی اشاره دارند. ازآنجایی که نیازهای کودکان پویایی زیادی از خود نشان نمی دهند، لازم است با برنامه ریزی و سرمایه گذاری مناسب در بخش خصوصی و دولتی توسعه گردشگری کودک مدنظر قرار گیرد.
۵.

شناسایی واحدهای همگن وا کنش به اقلیم در کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طبقه بندی اقلیمی برنامه ریزی شهری اقلیم شهری ژئومورفولوژی و ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۲
فضاهای شهری با ویژگی های متفاوت از محیط های طبیعی، نیازمند تجدید نظر در پهنه بندی های اقلیمی سنتی هستند تا شرایط اقلیمی در برنامه ریزی ها و مدیریت شهر، قابل استفاده باشد. شهر تهران با ویژگی های طبیعی و الگوی توسعه شهری متفاوت، پاسخ های متفاوتی در برابر شرایط اقلیمی دارد. واحد های همگن واکنش به اقلیم (HCR) طبقه بندی اقلیم شهری را بر اساس نقشه های تراکم ساختمانی و ژئومورفولوژی طبیعی زمین انجام می دهد. هدف آن تهیه نقشه ای با مجموعه ای از مناطق همگن با فضای شهری است و مزیت آن در ارائه دستورالعمل های اقلیمی برای برنامه ریزی در طرح های جامع شهری است. برای مطالعه از لایه های اطلاعات مکانی کاربری/پوشش اراضی، تراکم ساختمانی، شبکه هیدروگرافی، عناصر جوی، تراکم جمعیتی و توپوگرافی شهری استفاده گردید. نتیجه آن تهیه نقشه اقلیم شهری تهران در 17 واحد اقلیمی و به دنبال آن ارائه هشت دستورالعمل اقلیمی برای برنامه ریزی شهری است. ترکیب مورفولوژی زمین، سطوح ارتفاعی، شیب سطحی، بستر رودخانه ها با مشخصات فیزیکی و کالبدی شهری مهمترین مشخصه مدل HCR استفاده شده در پژوهش است. نتایج به دست آمده گویای واحد اقلیمی همگنی در نوار شمالی تهران در مجاورت کوهستان با مخروط افکنه ها، روددره ها، پوشش گیاهی غنی تر و رخنمون های سنگی است. در حالی که تکه تکه شدن زیستگاه ها، بافت ساختمانی فشرده، دشت رسوبی هموار مشخصه اصلی مناطق مرکزی شهر هستند. نوار میانی تهران با توالی تپه ها و دره ها از پارک جنگلی چیتگر در غرب تا تپه های گیشا، پردیسان، عباس آباد  و لویزان واحد اقلیمی همگن میانی را تشکیل داده که فضاهای تنفسی شهر هستند. گسترش فیزیکی شهر در سمت ارتفاعات و به ویژه در مسیر روددره ها اغلب ظرفیت پویایی، تهویه طبیعی و گردش هوا را کاهش داده و از عوامل افزایش بار گرمای محیطی و شکل گیری جزیره گرمای شهری و تشدید آلودگی هوا در مناطق مرکزی شهر هستند.
۶.

سنجش تحقق عدالت اجتماعی در اخلاق زیستی شهروندان، نمونه مورد مطالعه: مناطق شهری اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عدالت اجتماعی اخلاق زیستی تحلیل عاملی مدل وازپس شهر اردبیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۱۶
اخلاق زیستی مبنای ایجاد یک زیستگاه اخلاقی و فضای واقعی عدالت است. این مقاله با هدف بررسی ابعاد عدالت اجتماعی در اخلاق زیستی و میزان تحقق آن در هر یک از مناطق شهری اردبیل انجام شد. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی و تحلیلی بود. تعداد 40 سئوال پژوهشی در قالب20 گویه با طیف لیکرت محقق ساخته تهیه و تدوین شد. از بین 529 هزار و 374 نفر جمعیت شهر اردبیل طبق فرمول کوکران، 383 نفر به عنوان حجم نمونه آماری تعیین شد. به روش نمونه گیری تصادفی ساده طبقه بندی شده، سئوالات در اختیار نمونه آماری بالای 18 سال قرار گرفت. برای تحلیل پژوهش از مدل ترکیبی (تحلیل عاملی و مدل وازپس) استفاده شد. به طوری که داده ها از طریق نرم افزار spss  نسخه20 تحلیل شده و با استفاده از مدل وازپس میزان تحقق ابعاد عدالت اجتماعی در مناطق شهری سنجیده شد. درصد واریانس تجمعی حدود77/59 درصد از واریانس شاخص های عدالت اجتماعی بر اخلاق زیستی را تبیین نمود و معیارهای انصاف، برابری، نیاز و فردگرایی اقتصادی به ترتیب بیشترین تا کمترین میزان اثربخشی در اخلاق زیستی شهروندان را به خود اختصاص داده اند. همچنین مدل وازپس نشان داد که میزان تحقق عدالت اجتماعی در اخلاق زیستی شهروندان اردبیل کمتر از حد متوسط بود. مناطق شهری 1، 2، 5، 3و 4 بیشترین تا کمترین میزان تحقق ابعاد عدالت اجتماعی را داشتند. نتیجه این که حیطه های اخلاق زیستی تحت تأثیر ابعاد عدالت اجتماعی تقویت شده و زمینه برنامه ریزی شهری را مهیا می سازند. 

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۵۳