فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۴۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
با افزایش جمعیت شهر، حریم آن ها در معرض توسعه محیط شهری قرار می گیرد و منجر به پیشروی شهرها در حومه آن ها می شود . یکی از راه حل های دنیای مدرن در جلوگیری از رشد بی رویه شهرها ایجاد کمربند سبز در اطراف شهرهای بزرگ است . این راهکار دارای ارزش های زیست محیطی بسیاری است و طبیعت و چشم انداز گسترده را در دسترس جوامع شهری قرار می دهد . شهر فرانکفورت از نمونه های موفق به کارگیری کمربند سبز است . این مقاله به تحلیل کمربند سبز و به طور ویژه کمربند سبز فرانکفورت می پردازد . این شهر به علت موقعیت جغرافیایی دارای ذخایر طبیعی ارزشمندی در اطراف شهر است که مدیران شهری آن را هوشمندانه حفظ و از گسترش بی رویه شهر جلوگیری کرده اند . در طرح برنارد لاسوس برای کمربند سبز فرانکفورت، فضایی چند عملکردی برای مردم شهر در بستری طبیعی طراحی شد، فضایی که علاوه بر ارتقا سطح اکولوژی منطقه، این مکان را تبدیل به محلی برای تفریح، سرگرمی و آموزش برای جامعه شهری کرده است . لاسوس در این طرح برای وحدت بخشی به مکان های ناهمگن موجود در حومه شهر، با به رسمیت شناختن تفاوت آن مکان ها و درعین حال سازمان دهی آن ها به صورت کلیتی واحد و متشکل از عناصر متفاوت عمل کرده است . از مهم ترین دستاوردهای این طرح استفاده از تمایز منظر و حفاظت از گونه های زیستی متنوع، زمین های کشاورزی و جنگلی در اطراف شهر و ایجاد فعالیت های بینابینی اجتماعی برای حمایت از یک جامعه شهری فعال است .
تصویرسازی منظر در شهرسازی فرانسه (1970-1960)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۴
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با ابعاد دوگانه تاریخی و معرفت شناسانه، ابتدا مختصراً به دریافت منظر شهری و جایگاه این مفهوم در مداخلات ساماندهی و همچنین به عنوان ابزاری برای تحلیل شهر در سه دوره زمانی از 1960 تا اوایل 1980 می پردازد؛ سپس با بررسی آثار عکاسی و سینما به عنوان ابزارهای منظرین سازی، جایگاه تصویرسازی در منظر شهری را مطالعه می کند. این مطالعه بر پایه سه گروه سند استوار است : گروه اول شامل مجلات تخصصی معماری، شهرسازی، منظر و رساله های دکتری، گروه دوم مجموعه ای از پروژه های تخصصی منظر که صورت های طراحی در آن نمودار است و گروه آخر دو مجموعه عکس و منتخبی از فیلم هایی است که بین سال های 1957 تا 1974 ساخته شده اند. عکاسی و سینما به طرق گوناگون از مستندنگاری منظر و قرائت آن گرفته تا ایجاد خلاقیت و ایفای نقش به عنوان ابزاری برای مشارکت مردم و خوانا کردن شهر نزد جمعیت غیرمتخصص، نشان دهنده تمام عیار جایگاه تصویر در منظر شهری هستند. مطالعه ارتباط این شیوه های هنری با حوزه های تخصصی شهر و منظر گام مهمی در شناخت تاریخ منظر شهری به شمار می رود.
زیبایی شناسی پایداری؛ نسبت زیبایی با پایداری محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های پیش روی توسعه پایدار، دستیابی به الگوهایی برای تعامل پاینده میان محیط های انسان ساخت و طبیعت پیرامون است. علم پایداری در تلاش است مجموعه ای از مفاهیم و دستورالعمل ها ارائه نماید که به تعامل بهتر این دو منجر شود. آنچه امروزه به عنوان منظر پایدار مطرح می گردد، بر سه اصل تأکید دارد: پایداری اکولوژیک، پایداری اجتماعی و پایداری اقتصادی. در این دسته بندی عموماً جنبة زیبایی شناسی در پایداری در نظر گرفته نمی شود و یا آنکه به عنوان امری فرعی تلقی می گردد. بااین حال به نظر می رسد منظر به عنوان پدیده ای فرهنگی، برای دستیابی به پایداری به مفاهیمی فراتر از صرفاً اکولوژیک نیاز دارد. چنانچه جنبة زیبایی شناختی یک اثر قادر است با تأثیر بر عواطف فردی به آگاهی بخشی در جهت افزایش پایداری محیطی منجر شود. این مقاله در پی آن است که به بررسی نسبت مقوله زیبایی شناسی با پایداری و جایگاه آن در رسیدن به منظر پایدار بپردازد. با توجه به آنکه این پژوهش در پی بررسی معیارهایی کیفی و آنالیز و نتیجه گیری از آن است، روش تحقیق، تحلیل محتوا گزیده شد. در این جستار ابتدا رویکرد پایداری و تأثیر آن بر ارتباط انسان و طبیعت معرفی می گردد سپس به بیان مفاهیم زیبایی شناسی و ضرورت تدوین اصول زیبایی شناسی پایداری می پردازد. در پایان، این نوشتار چهار اصل بنیادین را برای تدوین زیبایی شناسی پایدار معرفی می نماید و نمونه هایی عملی از به کار گرفته شدن آن ها در مناظر پایدار به دست می دهد.
بررسی مناسب سازی فضاهای عمومی شهر کوهدشت جهت استفاده جانبازان و معلولان و ارائه راهکارهای بهینه سازی
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعه جوامع، ایجاد بسترهای فضایی کالبدی مناسب جهت استفاده همه اقشار جامعه از خدمات و امکانات عمومی به منظور تحرک و جابجایی بهتر انسان و دسترسی آسانتر در سطح شهر است. ناتوانان جسمی، معلولان و جانبازان، بخشی از افراد جامعه اند که همچون سایرین، نیازمند دسترسی و استفاده از امکانات و خدمات عمومی هستند. اما، وجود برخی موانع به خصوص در نحوه طراحی، معماری و شهرسازی، بسیاری از فضاهای شهری، به ویژه معابر عمومی، پارکها و فضاهای سبز را فاقد شرایط لازم برای برآورده ساختن نیازهای دسترسی افراد معلول نموده است پژوهش حاضر با بررسی مناسب سازی فضاهای عمومی شهر کوهدشت جهت استفاده جانبازان و ارائه راهکارهای بهینه سازی تدوین شده است روش به کار گرفته توصیفی-تحلیلی مبتنی بر منابع اسنادی-پیمایشی است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه در قالب مدل تاپسیس بوده است. نتایج حاصل از روش تاپسیس نشان می دهد که در برخی فضاهای مورد مطالعه در شهر کوهدشت، با توجه به مولفه های مناسب سازی که بیان شد، برخی مولفه های مناسب سازی رعایت شده است و در این مدل به نوعی ارزیابی تطبیقی بین فضاهای مورد مطالعه به لحاظ مناسب سازی جهت استفاده جانبازان و معلولان صورت گرفته است. به لحاظ شاخص مناسب سازی آموزش و پرورش کوهدشت در رتبه1، شرکت برق در رتبه2 و دانشگاه آزاد-ملی در رتبه سوم قرار دارند و جایگاهی مطلوبتری نسبت به سایر فضاهای عمومی دارند و در همین راستا نتایج حاصل از مدل ویکور نشان می دهد که آموزش و پرورش در جایگاه نخست در بین فضاهای مورد مطالعه قرار دارد و شاخص دانشگاه آزاد- ملی در رتبه دوم و در نهایت اینکه شهرداری کوهدشت در جایگاه سوم قرار دارد
احیاء رودخانه های شهری، بر اساس دو رویکرد طراحی شهری بیوفیلیک و حساس به آب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
امروزه توجه به مسائل زیست محیطی از جمله بحران آب به عنوان یکی از موضوعات چالش برانگیز در محافل علمی و تصمیم گیری های سیاسی نقش پررنگی به خود گرفته و توجه به رودخانه ها به عنوان یکی از عناصر اصلی زیست محیطی در شهرهای ایران مغفول مانده و کیفیت فضاها و بافت شهری مجاور آن ها تنزل یافته است. از این رو متخصصین شهری به دنبال ارائه راه حل هایی مختلف برای مقابله با مهجور ماندن رودخانه ها و بازگرداندن و پیوند آن ها با بستر و زمینه شان هستند. در این میان طراحی بیوفیلیک و حساس به آب به عنوان دو رویکرد جدید مطرح در طراحی شهری سعی در تلفیق شهر و طبیعت با در نظرگیری مسائل مرتبط با آب دارند. در این مقاله تلاش شده است تا با استفاده از روش های توصیفی و تحلیل داده های ثانویه (اسنادی)، معیارهایی برای طراحی لبه های رودخانه های شهری بر مبنای دو رویکرد بیوفیلیک و حساس به آب ارائه شود.
گذرگاه حیات وحش در منظر راه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
خیابان ها و جاده ها مسیرهای ارتباطی هستند که دو مکان یا به عبارتی دیگر اجتماعات انسانی را به هم وصل کرده و پیوند می دهند. در تمامی تعاریف مربوط به جاده مفهوم پیوند و ارتباط دادن وجود دارد؛ اما در تاریخ قرن ها ساخت جاده ها، به همان اندازه که پیوند میان فضاها وجود دارد، ازهم گسیختگی نیز دیده می شود. با مشخص شدن نقش مخرب جاده ها و بزرگراه ها در گسیختگی اکولوژیک و زیست بومی مناظر، زمان آن رسیده است که در مورد جاده ها و خیابان ها بازنگری صورت پذیرد و درباره نقش اصلی جاده به عنوان پیونددهنده و نه عناصری که زیستگاه های طبیعی و حیات وحش را از هم می گسلد، دوباره بی اندیشیم. امروز از طراحان و برنامه ریزان انتظار می رود تا علاوه بر انتخاب بهترین محل برای احداث جاده ها و بزرگراه های بین شهری، راهکارهای گوناگونی را در طراحی و ساخت آن ها در نظر بگیرند. جاده ها و بزرگراه ها باید عناصری باشند که باعث ایجاد پیوند میان انسان ها و حیات وحش، فرهنگ و طبیعت می شوند. طراحی و برنامه ریزی منظر راه یکی از مهم ترین وظایف معماران منظر است. نوشتار حاضر با بررسی و تحلیل نمونه ها و ایده های نوین ارائه شده برای دالان های اکولوژیک در مسابقه آرک، تأثیر این مؤلفه ها در طراحی و برنامه ریزی منظر راه و نقش آن ها در ایجاد پیوستگی منظرین و اکولوژیک جاده ها را مورداشاره قرار می دهد.
Prioritize of Intervention Zones in Central Deteriorated Fabrics of Arak City According to Functional, socio-Economic and Environmental Indicators (اولویت بندی پهنه های مداخله در بافت فرسوده مرکزی شهر اراک بر اساس شاخص های کالبدی، اجتماعی- اقتصادی و محیطی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت های فرسوده بخش قابل توجهی از پهنه بسیاری از شهرهای کشورمان را تشکیل می دهند که به دلیل معضلات خاص خود از گستره حیات شهری خارج شده و به بخش های مسئله دار شهرها تبدیل شده اند. این بافت ها علاوه بر مسایل و مشکلات کالبدی، ابعاد و کیفیات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و فضاهای شهری را نیز دچار تنزل کرده، حضور انسان در فضاهای شهری را با معضل روبرو و یا مختل می سازند. شناسایی این مناطق شهری و اولویت بندی پهنه های مداخله به منظور اعمال راهکارهای منطقی و متناسب که به ارتقای کیفیت فضاهای شهری در این بافت ها می پردازد، جهت بازگرداندن هویت و حیات شهری بدان ها ضروری به نظر می رسد. پیشینه اکثر تحقیقات مرتبط و همچنین بررسی اسناد فرادست از جمله تفصیلی و جامع مرتبط با بافت فرسوده مرکزی شهر اراک که به عنوان منطقه مطالعاتی این تحقیق انتخاب شد، حکایت از به کارگیری مطالعات کالبدی در شناسایی این مناطق دارد. لذا در این تحقیق به منظور افزایش جامعیت و کارایی در بازشناسی و اولویت بندی حوزه های مداخله بافت مورد بررسی، علاوه بر شاخص های کالبدی از عوامل اجتماعی، اقتصادی و محیطی نیز استفاده شد.
به منظور اولویت بندی بلوک های بافت فرسوده مطالعاتی بر اساس هر سه دسته معیار فوق و تشکیل لایه های اولویت بندی مربوط به هر کدام و سپس برهم نهی شاخص ها از تلفیق دو روش تصمیم گیری AHP و Delphi استفاده شد. به این منظور ابتدا با استفاده از شاخص ها و متغیرهای موجود، لایه مربوطه تعیین و اولویت بندی حوزه های مداخله برای هریک از مؤلفه های کالبدی، اجتماعی- اقتصادی و محیطی تهیه شد، در نهایت با برهم نهی (روی هم اندازی) لایه های مذکور مبتنی بر روش تلفیقی، حوزه های نیازمند مداخله در بافت فرسوده تعیین و با توجه به مسایل و مشکلات موجود در هریک از حوزه ها اولویت بندی های لازم صورت گرفت. نتایج بیانگر تطابق نسبی مناطق اولویت بندی شده بر اساس معیارهای اجتماعی- اقتصادی و محیطی با معیارهای کالبدی است. بر این مبنا می توان استنباط کرد که اگر بخشی از اطلاعات لازم در ارزیابی کالبدی بافت مورد نظر به هر دلیلی قابل حصول نباشد، اطلاعات و تحلیل های اجتماعی- اقتصادی و محیطی می تواند به عنوان جایگزینی مطمئن در شناسایی و اولویت بندی مناطق فرسوده مورد استفاده قرار گیرد. از طرف دیگر تلفیق اولویت بندی پهنه ها بر اساس سه شاخص مورد بررسی ضمن آنکه منجر به شناسایی بهتر و دقیق تر پهنه های مداخله شد، در مواردی هم سبب تغییرات جزیی اولویت بندی پهنه های مداخله به ویژه در اولویت های سوم تا پنجم شد.
برنامه ریزی راهبردی در راستای بهبود کیفیات فضایی منظر پیاده راه ها در شهر تهران (مطالعه موردی: پیاده راه 17 شهریور)
حوزههای تخصصی:
پیاده راه ها، به عنوان فضایی برای افزایش ارتباطات و تعاملات اجتماعی شهروندان، باعث تقویت زندگی جمعی، افزایش حس تعلق به مکان و دستیابی به اعتدال بین مفهوم سواره و پیاده می شود. همچنین پیاده راه ها، هم ابزار و هم مکان هایی برای تبلور و احقاق حق عابران و شهروندان می باشند. هدف پژوهش حاضر برنامه ریزی راهبردی برای بهبود کیفیات فضایی پیاده راه 17 شهریور تهران می باشد.برای این امر از مدل های SWOT و AHP استفاده شده است. نوع پژوهش حاضر، کاربردی– راهبردی و روش انجام آن توصیفی–تحلیلی است. در انجام پژوهش حاضر علاوه بر مطالعات کتابخانه ای از روش پیمایشی نیز استفاده شده است. برای جمع آوری و ارزیابی اطلاعات پیمایشی پژوهش حاضر، تکنیک دلفی و مصاحبه با کارشناسان و مسئولین امر به کار گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که راهبرد تدافعی برای بهبود کیفیات فضایی پیاده راه 17 شهریور دارای اولویّت می باشد. بدین نحو که نقاط تهدید و ضعف باید کاهش پیدا کند و برای این امر نیز از نقاط قوت و فرصت در جهت افزایش اثرات مثبت کیفیات فضایی پیاده راه 17 شهریور در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محیط زیستی استفاده شود. برخی از راهبردهای تدافعی شامل برنامه ریزی در جهت هدایت راهبردی اقدامات لازم الاجرا در پیاده راه 17 شهریور و چشم اندازی سازی این اقدامات جهت جلوگیری از خرده اقداماتی که منجر به اغتشاش فضایی در محدوده می شود، شناسایی و حفاظت از بناهای ارزشمند در فضای پیرامون پیاده راه و نوسازی آنها به خصوص جداره های بلافصل محدوده، افزایش فعالیت های فرهنگی و آئینی و همچنین برگزاری مسابقات و جشنواره های فرهنگی، تدوین طرح زیست محیطی برای محدوده در جهت جلوگیری از آلودگی آب های زیرزمینی، دفع و جمع آوری مناسب پسماندهای بیمارستانی و سایر مسائل مربوط به کیفیّت و بهداشت محیط محدوده.
آشتی شهر و طبیعت؛ مسائل منظر در شهر فردا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشته حاضر متن سخنرانی خانم دکتر «ناتالی بلان» در همایش «هنر، شهر، طبیعت» است که با اندکی تلخیص منتشر می شود. این همایش، هشتمین نشست از سری نشست های «پدیدارشناسی منظر شهری» است که در یازدهم شهریور 1395 توسط پژوهشکده نظر و با حمایت سازمان زیباسازی شهر تهران برگزار شد. ناتالی بلان، جغرافیدان و پژوهشگر، مدیر لابراتوار پژوهشی «لادیس»، استاد دانشگاه پاریس دیدرو (پاریس 7) و متخصص در موضوعات «طبیعت در شهر» و «زیبایی شناسی محیطی» است.
وجوه شکل شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۴
حوزههای تخصصی:
گوناگونی مجموعه های زیستی در شناخت بشر از آن نیز انعکاس یافته است. غنای مطلب و لایه های متمایز این شناخت باعث پدیدار شدن روش های متفاوتی در پژوهش های شکل شهر شده است. حتی در حوزه ای مانند ریخت شناسی شهری، رویکردهای متفاوتی با منابع مطالعاتی مختلف وجود دارد. چالش اصلی، انتخاب میان این رویکردهای متنوع نیست، بلکه این است که چگونه آن ها را ترکیب و هماهنگ کنیم. مقصود این مقاله، یک تحلیل نقادانه اولیه از رویکردهای مختلف به ریخت شناسی شهری، در تلاش برای حل این چالش است. هدف اول، بازشناسی و تحلیل رویکردهای مختلف به مکاتب اصلی فرم شهر به عنوان مسئله اصلی موضوع ریخت شناسی است. هدف دوم، بازشناسی یک جنبه است که میان همه رویکردها مشترک باشد و بتواند به عنوان کلید مرجع برای هماهنگی میان دیدگاه های مختلف به صورت روشمند مورداستفاده قرار گیرد. هدف غایی نوشتار، دست یافتن به یک دیدگاه ترکیبی است که در آن رویکردهای گوناگون یکدیگر را حمایت کرده و ادراکی بهتر از زیستگاه های بشری ارائه کنند.
منظر پارک طبیعی از جاده؛ شکل گیری منظر جاده در تعامل با اجتماع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
ما در عصر «راه ها» هستیم. در اروپای غربی، اصول و قواعد شبکه های ارتباطی سه قرن پیش تعریف شده بود. بدون کارایی این شبکه های ارتباطی، هیچ گونه نشر ایده و دانش، هیچ نوع هماهنگ سازی تجاری و هیچ سیستم اجرایی کارآمدی وجود نداشت. راه ها، بیش از هر نشانه دیگری، یکی از بهترین ابزارها برای سیستم حاکمیت، برای نظام اجتماعی و سیاسی هستند. یک جنبه متناقض راه این است که زمانی که هر یک از نواقص آن از بین می رود کارایی اش افزایش می یابد. راه ها زمانی که کسی به آن ها توجهی نمی کند مفید به نظر می رسند. تجربه رانندگی با تمایلی برای سیالیت هدایت می شود. امروزه، نقشه های قدیمی راه با سیستم پایش جی. پی. اس. جایگزین شده است. فردا، سازندگان خودرو نوید وسایل نقلیه خود هدایت شونده را می دهند. سیستم و شبکه راه ها به طرف این ایده درحرکت اند. در فرانسه، نشانه این فرآیند فلکه (میدان ترافیکی) است، یک شیء توپوگرافیک عجیب که به سرعت به عنوان راه حلی منحصربه فرد در مدیریت ترافیک مورداستفاده قرار گرفت. سی هزار تا از فلکه ها در تقاطع راه ها ساخته شده اند. راه ها در جامعه ما (جامعه مردانه) شور و شوقی زنده، یک شیء انسان شناسانه ساختاری، یک نشانه بنیادین در سیستم برنامه ریزی و اجرایی ما به شمار می روند. این روبان های آسفالتی، به نظر می رسد تأثیر مشترک بیشتری نسبت به سایر عناصر اساسی دیگر : خاک هوا یا آب بر انسان ها دارند. آیا راه ها می توانند ما را به رویکردی بهتر به این موضوعات اساسی رهنمون شوند؟ آیا ما اسیر «شیوه تفکر جاده ای» هستیم؟
منظر ایرانی : رابطه دوگانه
حوزههای تخصصی:
روستاهای ایران مرز روشنی با طبیعت ندارند . برای آن ها ساخت وساز برای سکونت، همسان با طبیعت شکل می گیرد . در نظر ایرانی طبیعت، موجودی است که زندگی و جریان خود را دارد و برای همسایگی با او، باید سازگاری نشان داد . مهار طبیعت یا جدایی گزینی از آن خوش عاقبت نیست . همسازی با طبیعت در طول تاریخ تدریجاً زیبایی شناسی خاصی را در روستای ایرانی پدید آورده است که طبیعت بکر در آن جایگاه پراهمیتی دارد . صحنه هایی نیز که طبیعت در جریان حیات خود می آفریند، زیباست؛ چه، در نظر ایرانی صحنه های طبیعی، تصادفی پدید نیامده اند بلکه محصول فعالیت نظاماتی در دل طبیعت هستند که بسیاری از آن ها برای ما روشن نیست . اما همچون هندسه فرکتال، در پس ظاهر متنوع خود، از نظمی قابل دسترسی برخوردارند . ازاین روست درختی که تنهایی توانسته با صخره های کوهستان تعامل حیاتی داشته باشد، به عنوان بخشی از « موجود » طبیعت به رسمیت شناخته می شود و باقی می ماند . چنین تک درخت هایی در منظر ایران به وفور دیده می شود؛ و چه بسا پدید آمدن سه گانه منظر ایرانی، که منظری تاریخی و مصنوع است، ناشی از قدرت و اصالت چنین رویکردی در تاریخ فرهنگ ایران بوده باشد . خانه هایی میان صخره ها، تقلید از حیات درخت در لابه لای آن هاست . همان طور که درخت پیرامون خود به سازگاری رسیده، خانه ها هم در اندازه و شکلی محدود، همسازی با محیط را تقلید کرده اند و هر سه باهم زندگی به تعادل رسیده ای را ادامه می دهند . در سوی دیگر، شهرهای ایرانی، اغلب لبه ای قاطع و متضاد با طبیعت دارند . در بیشتر نمونه ها، حصاری قوی مرز میان شهر و طبیعت را تعریف می کند . این لبه آن قدر قوی است که برای تردد میان شهر و طبیعت، دروازه ای به مثابه فضای واسط ساخته می شود و « رفتار » ارتباط میان این دو چنان پراهمیت می گردد که دروازه ها نمادهای شهر می شوند و تعیین کننده ساختار و ستون فقرات شهر . جدایی گزینی شهر و پیرامون در مقابل همسازی روستا با محیط، دو رویکرد متضاد به حساب می آید . چرایی آن را در سرشت و سرنوشت شهر باید جستجو کرد . از دیرباز، حصار، لبه ای معنا بخش به ساکنان درون آن ها بوده که قلعه امن را به وجود آورده است . شهرها، پس ازآن و با تبعیت از همان روش برای حفظ خود و دارایی ساکنان، هم آغوش با طبیعت را به قیمت امنیت رها کردند . درعین حال، شهروند ایرانی، در شهرهای پیش از اسلام و در پناه دیوارها انسانی ممتاز بود که در جایگاه اجتماعی بالاتری از ساکنان پیرامون، که در دل طبیعت جای داشتند، می ایستاد . صرف نظر از سده های نخستین دوره اسلامی که حصار شهرها با شعار برابری اجتماعی اهالی درون و بیرون شهر فروریخت، سنت دیرین ممتاز گرداندن مکان زیست شهروندان، این بار به بهانه یا دلیل امنیت ایجاد شد . نتیجه قهری این باززنده سازی، جدایی گزینی شهر از طبیعت بود که در دوره مدرن، با صورتی آذین شده ادامه یافت . کمربندهای سبز شهرهای امروزی، اگرچه در نگاه خرد و جزءنگر، فضاهای مطلوبی برای محیط زیست یا خدمات شهر پدید می آورند اما از منظر کل نگر، همچنان بر دوگانگی شهر و پیرامون اصرار می ورزند و رابطه ای قهرآمیز با طبیعت محیط خود برقرار کرده اند . رابطه ای که تأکید ویژه و پررنگی بر حفظ فاصله و حتی تبدیل آن به یک موجود مستقل که حائل شهر و طبیعت باشد دارند .
مطالعه موردی : پیوند حرفه و دانش در معماری منظر؛ تجربه بنیاد معماری منظر آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۴
حوزههای تخصصی:
جداییِ فعالیت های دانشگاهی و حرفه ای از یکدیگر، مسئله ای است که با عنوان لزوم «پیوند حرفه و دانش» در سطح کشور مطرح است. لزوم پیوند میان حرفه و دانش در رشته هایی نظیر معماری و شهرسازی نیز به شدت احساس می رود. این انفصال دو دلیل اصلی دارد : اولی مربوط به تولیدِ علمِ نامرتبط با نیاز داخلِ کشور و دومی عدمِ امکانِ ترجمه کاربردی از دانش های تولیدشده است. در کشورهای توسعه یافته، به سبب روندِ همسانِ توسعه دانش و صنعت، تولید علم، مرتبط با زمینه است که با اقداماتی سازمان یافته تحت کنترل درآمده و کاربردی می شوند. در رشته معماری منظر، یکی از متصدیانی که در این زمینه تأسیس شده بنیادِ معماری منظرِ آمریکاست. در این راستا، هرچند برنامه ای که کشورهای توسعه یافته اجرا می کنند به عنوان یک حقیقت عینی برای کشوری چون ایران لزوماً راهگشا نیست، ولی شناخت و بررسی تجارب این کشورها حتماً می تواند بخشی از روند رسیدن به جوابِ مسئله قرار گیرد. سؤال نوشتار حاضر این است که این بنیاد چه برنامه سازمان یافته ای برای حل معضل «جدایی میان دانش و حرفه» معماری منظر اجرا می کند؟ مطالعه 2 نمونه موردی در این برنامه سازمان یافته چه اعتباری دارد؟ تعریف این بنیاد از مطالعه موردی چیست؟ در بنیاد معماری منظر آمریکا «مطالعه موردی» به عنوان هسته محورِ «تحقیقِ» این بنیاد، در کنار دو محور دیگر، یعنی «بورس تحصیلی» و «رهبری»، نقش بسیار پررنگی در شش حوزه آموزش، تحقیق، عمل، ساخت نظریه، نقد و ارتباطات و توسعه در معماری منظر دارد. در این مقاله ضمن بررسی چیستی مطالعه موردی، مزیت ها و محدودیت های آن برای معماران منظر، روش و قالب انجام مطالعه موردی منظر از نگاه بنیاد معماری منظر آمریکا بررسی می شود. توجه به تجربه بنیاد معماری منظر آمریکا، بهره گیری نظام مند و برنامه ریزی شده از شیوه مطالعه موردی در آموزش معماری منظر و همین طور در حوزه های حرفه ای معماری منظر به عنوان یکی از راه های برقراری پیوند میان حرفه و دانش معماری منظر معرفی و مطرح می کند.
منظر راه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
مفهوم راه در ایران به دلیل وضعیت و تنوع جغرافیایی خاص، قدمت طولانی زیست، کوچ نشینی و لزوم تعامل بین اقوام ایرانی و ارتباط بین مراکز زیستی از دیرباز با مفاهیم و تعابیری که امروزه از راه در سایر نقاط زیستی جهان وجود دارد متفاوت است. راه ها مبتنی بر کریدورهای طبیعی، حفاظت مردم در مقابل تهدیدهای گوناگون و با بینشی فرهنگی ایجاد می شد. از این منظر راه به عنوان معبر یا محل عبور تلقی نمی شد بلکه خود مقصد و دربرگیرنده عناصر و نشانه های مربوطه و رویدادهای مختلف بود. رفتن در مسیر برخی از این راه ها خود رسیدن به مقصود محسوب می شد؛ مانند راه خراسان که علاوه بر اینکه بسیاری از استقرارگاه های زیستی را به هم متصل می کرد تبدیل به راه مهم زیارتی و فرهنگی در مقیاس حوزه فرهنگ ایرانی شده به گونه ای که تمامی مکان های زیست و عناصر مربوطه از نعمت بودن در راه خراسان بهره مند و متبرک می شدند. نشانه ها و مجموعه های وابسته به راه و پدیده های فرهنگی که در طول زمان ایجاد می شد خود به عنوان جذابیت ها و محل رجوع انسان ها تبدیل می شد. از این نظر شناخت راه در ایران می تواند مفهوم و معنای راه فرهنگی را که ایکوموس در دهه اخیر به عنوان موضوع ثبت آثار جهانی مطرح نموده توسعه بخشد. این نوشتار ضمن پرداختن به طرح مفهوم و تعاریف راه فرهنگی در جهان به اهمیت این نگرش و منظر راه در ایران و گونه های متنوع آن در دوره های تاریخی مختلف می پردازد.
منظر راه در جغرافیای تاریخی ایران؛ نگاهی به کتاب «راه و رباط » با رویکرد منظرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
کتاب «راه و رباط» به قلم مرحوم دکتر کریم پیرنیا و کرامت الله افسر در سال 1370 توسط سازمان میراث فرهنگی و انتشارات آرمین به چاپ رسید. مرحوم پیرنیا در این کتاب با روش مرسوم خود نگاهی تاریخی- فرهنگی به سیر پیدایش و تکامل راه و راهداری در پهنه سرزمین ایران داشته است. کتاب، سیر راهداری در ایران را به دو سرفصلِ «پیش از اسلام» و «پس از اسلام» تقسیم کرده و در قالب این دو سرفصل به بررسی تاریخی وضعیت راه ها پرداخته است. از دیدگاه منظرین، کتاب حاضر شامل اطلاعات ارزشمندی پیرامون منظر راه در ایران است که تصویر نسبتاً دقیقی را از سیر پدیدار شدن و توسعه این منظر ارائه می کند. بر این اساس دو مؤلفه اصلی در پدید آمدن منظر راه در ایران قابل شناسایی است : 1. چراییِ به وجود آمدن منظر راه؛ علل مکان یابی مسیرهای اصلی و فرعی در سرزمین ایران؛ که منجر به «انتخاب» منظر راه شده است. 2. چگونگی ساختار منظرین راه؛ شکل گیری و توسعه مؤلفه ها، تجهیزات و تأسیسات مرتبط با راه و راهداری در مسیر راه های ایران، که منجر به «شکل گیری» منظر راه شده اند. در این بخش نقش منظرین و چند عملکردی این مؤلفه ها در ایجاد مفهوم منظر راه مختص به ایران موردتوجه قرارگرفته است. این نوشتار کتاب حاضر را از دیدگاه منظرین و بر اساس دو عنوان ذکرشده در بالا بررسی می نماید تا درنهایت به الگویی برای منظر راه در ایران دست پیدا کند.
زیرساخت به عنوان منظر: تلفیق قلمروهای انسانی و طبیعی در برنامه ریزی و طراحی بزرگراه های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
در خلال تغییرات سریع جهانی در محیط های شهری و رویکردهای پایداری و تاب آوری ، بسیاری از عناصر در شهرها، از جمله زیرساخت های حمل و نقل، تغییر الگویی را تجربه می کنند که برنامه ریزی برای استفاده چندمنظوره و یکپارچه کردن نیازهای انسانی و طبیعی از ملاحظات اصلی آن است. در رویکرد شهرسازی اکولوژیک، زیرساخت شهری؛ شامل مسیرهای حمل ونقل، دیگر به عرصه انحصاری مهندسان، برنامه ریزان حمل ونقل و مدیران تعلق ندارد و نقش معماری منظر و اکولوژی منظر در این فرآیند رو به فزونی است. ظرفیت سیستم های زیرساختی در اجرای کارکرد مکمل شکل دهی به فرم های معماری، اکولوژیک و شهری تا حد زیادی تحقق نیافته است. دالان های حمل ونقل به عنوان بخش مهمی از اکوسیستم های شهریِ ساخته شده، می توانند از طریق تلفیق با ویژگی های اکولوژیکی به لحاظ تأثیر در تجربه انسانی از محیط های شهری و همچنین زیرساخت های سبز شهری، ارتقا یابند. نقش های قابل توجه معماری منظر، اکولوژی منظر و شهرسازی منظرگرا در برنامه ریزی و طراحی دالان های حمل ونقل شهری، موضوع اصلی این مقاله است تا روشن کند که چگونه پروژه های زیرساخت شهری می توانند پایدارتر ساخته شده، چند عملکردی بوده و خدمات اکولوژیک را به شهر ارائه کنند. این پژوهش از یک نمونه موردی برای تحقیق استفاده می کند : «ایست لینک»1 که یک پروژه زیرساخت حمل ونقل بزرگ مقیاس در ملبورن، استرالیا است. این پروژه یک شبکه راه گسترده مشترک برای دوچرخه سواران و عابران را در خود جای داده و مجموعه ای از تالاب های مصنوعی، حوضچه های ذخیره آب و باریکه های زمین برای ذخیره و تصفیه زیستی آب های سطحی2 در طول دالان ایجاد کرده است. تجربه محیطی رانندگان، دوچرخه سواران، عابران پیاده و مردمی که در نزدیکی این محیط زندگی می کنند، در برنامه ریزی و طراحی مدنظر قرارگرفته و معماران منظر و طراحان به صورت فعالی در این فرآیند شرکت داشتند. این پژوهش دسترسی، پیوستگی، چند عملکردی بودن، عملکردهای چند مقیاسه و قابلیت حفظ و نگهداری را به عنوان معیارهای اصلی برای یکپارچه سازی قلمروهای انسانی و طبیعی در طراحی زیرساخت امروزی و تغییر شکل مناظر شهری آینده نشان می دهد.
منظر جنگ؛ ادراک منظر، استحکامات دفاعی و استتار در زمان جنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۴
حوزههای تخصصی:
این مقاله به چگونگی تأثیر جنگ بر شکل گیری مناظر و همچنین نحوه ادراک ما از آن می پردازد. شواهد زیادی از تأثیر جنگ ها بر منظر از زمان باستان تاکنون وجود دارد. این تأثیرات هم در بعد فیزیکی منظر قابل مشاهده است و هم در ابعاد ذهنی آن تأثیر می گذارد. بسیاری از مناظر فرهنگی امروز درنتیجه جنگ ها شکل گرفته اند. رابطه متقابل جنگ و منظر را می توان بر پایه دو کلیدواژه اصلی «ادراک» و «زمین» مطالعه کرد. در این مقاله مختصراً به ادراک منظر در نظریه های غربی در ارتباط با ارزش های منفی مانند ترس و خطر، همچنین ادراک منظر در بستر جنگ پرداخته می شود؛ سپس نمونه هایی از تغییر فیزیکی منظر در نتیجه اقداماتی که در زمان جنگ و یا پس از آن برای شکل دهی به منظر صورت گرفته، بررسی می گردد. این نمونه ها شامل دیوارها و استحکامات دفاعی، یادمان های جنگی و گورستان های جنگ، باغسازی در زمان جنگ و همچنین مناظر استتار است. بررسی این موارد، پیچیدگی ارتباط میان جنگ و منظر را نشان می دهد و اینکه امروز، طراحی دوباره و معنادار مناظر متأثر از جنگ برای استفاده های جدید، در وهله اول نیازمند خوانش دقیق این مناظر است.
منظر مشارکتی؛ اثر حضور مردم در طراحی دو باغ موزه : تهران و خرمشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۴
حوزههای تخصصی:
پس از هشت سال دفاع مقدسِ ملت ایران در برابر تجاوز کشور عراق، گونه ای از هنر به نام هنر دفاع مقدس در ایران پدید آمد که به لحاظ عینی و مفهومی به تجسم رشادت، استقامت، وطن پرستی و ایثار مردم در برابر کشور مهاجم می پردازد. از نمودهای این حوزه از هنر در حوزه معماری، موزه ها و باغ موزه هایی است که در بسیاری از شهرهای ایران برای به نمایش گذاشتن آثار برجای مانده از جنگ و یادگارهای رزمندگان و نیز بازسازی صحنه های نبرد - واقع گرایانه یا مفهومی- بوده است. موزه دفاع مقدس خرمشهر (1375) و موزه دفاع مقدس تهران (1385) دو نمونه قابل توجه از این دسته موزه ها به شمار می روند. نتیجه بررسی این دو پروژه در روندی قیاسی نشان می دهد که مرکز فرهنگی دفاع مقدس خرمشهر، با هزینه ساخت اندک و بهره گیری حداقلی از تکنوکرات ها، در نمایش ایثار، ازخودگذشتگی و واقعیات جنگ ایران و عراق موفق تر از پروژه شهری بزرگ باغ موزه دفاع مقدس تهران با هزینه هنگفت و استفاده حداکثری از تکنوکرات هاست.
سؤال این است؛ چرا پروژه باغ موزه دفاع مقدس تهران نتوانست موفقیت لازم را به دست آورد و چه عواملی باعث شد تا مرکز فرهنگی دفاع مقدس خرمشهر پروژه موفقی باشد؟
زیباشناسی نورپردازی چنارهای خیابان ولیعصر(عج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نورپردازی هویت مند منظر طبیعی شهر کیفیت زندگی شبانه را ارتقاء می دهد. شناسایی عناصر هویتی و نورپردازی مناسب آن ها هنری شهری محسوب می شود. عناصر طبیعی شهر به واسطه مشارکت در ساخت خاطره جمعی، واجد هویت هستند و مهم ترین آن ها در منظر شهر تهران را می توان درخت دانست. چنارهای خیابان ولیعصر (عج) هویت مندترین درختان این شهر شناخته شده اند. حفظ هویت چنارهای ولیعصر در نورپردازی آن ها، به جهت پایداری منظر روزانه و شبانه، از طریق رعایت نکات زیبایی شناسانه امکان پذیر است. بسیاری از نکات زیبایی شناسی تجسمی قابلیت انطباق با نورپردازی را دارند، زیرا نورپردازی منظر شبانه مانند تابلویی نقاشی انرژی عناصری چون خط، نقطه، سطوح، بافت و غیره را داراست که از طریق نور بر سیاهی شب ایجاد می شود. همانند نقاشی کنترل این عناصر به همراه کنترل زمینه می تواند به بیانی متفاوت از موضوعاتی یکسان منجر شود. بررسی نقش زیبایی شناسی در حفظ هویت عناصر بصری شهر و ارتقاء منظر شبانه هدف این پژوهش را تشکیل می دهد.
Redesigning Bazaar Based on Formation Capability; and Recording of Collective Memories;Case Study: Bazaar Khan, City of Yazd (بازطراحی بازار مبتنی بر قابلیت شکل گیری و ثبت خاطره جمعی؛نمونه موردی : بازار خان شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاطره انگیزی یکی از کیفیت های قلمروهای عمومی فضا و مشتمل بر چهار مرحله شکل گیری، ثبت، تداعی و انتقال است. نقش قلمروها و فضاهای عمومی در دو مرحله اول از اهمیت بیشتری برخوردار است. بازارها، مکان هایی هستند که در آن فرد تعاملات اجتماعی را تجربه، فضا را احساس و به ادراک محیط نایل می آید. نتیجه این گونه فعالیت ها و رفتارها، شکل گیری و ثبت خاطرات جمعی است. به نظر می رسد در سال های اخیر، بازار محمدعلی خان یزد معروف به بازار خان که از جمله نقاط دیدنی و قدیمی شهر به شمار می آید این نقش را کمتر ایفا کرده باشد. بازنمایی خاطره در بستری نوین به گونه ای که بتواند در برابر فرهنگ معاصر مقاومت کرده و راهی جدید در درون مایه به سوی آینده پیدا کند، ضروری است لذا، تحقیق حاضر با هدف ایجاد بستری مناسب مبتنی بر دو مرحله اول یعنی قابلیت شکل گیری و ثبت خاطره جمعی در این بازار انجام شد. سؤالات تحقیق عبارتند از : مراحل شکل گیری و ثبت خاطره در اذهان عمومی در فضای بازار به عنوان مکانی برای آفرینش خاطرات جمعی چگونه است؟ عوامل مؤثر در مراحل شکل گیری و ثبت خاطرات در بازارها چیست و چگونه می توان بستر شکل گیری و ثبت خاطرات را در بازار خان یزد فراهم کرد؟ روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است و برای گردآوری داده ها از مطالعات اسنادی و میدانی استفاده شد. در روند پژوهش مشخص شد : خاطره جمعی واجد ابعاد اجتماعی، مکانی، زمانی و احساسی است. برای ابعاد، مؤلفه ها و برای مؤلفه ها، شاخص هایی شناسایی شد. همچنین، مراحل مختلف شکل گیری و ثبت خاطره جمعی شناسایی و مشخص شد این مراحل نسبت به هم همپوشانی داشته و شروع یک مرحله الزاماً در نقطه پایانی مرحله قبل نیست. به علاوه، مشخص شد : بازار خان یزد کماکان از این دو قابلیت بهره مند است. لذا، بازطراحی اجزاء بازار در جهت تقویت این قابلیت انجام و راهبردهایی برای حفظ این قابلیت ارایه شد.