فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۲۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
سنگ قبرها از تکه های سنگ با آرایه ها و تزئینات مختلف تشکیل شده و نقش آن در اسلام و فرهنگ ایرانی با توجه به زندگی پس از مرگ و نقش تربیتی آن در تنبّه زندگان به مفهوم مرگ و دیار باقی از دیرباز از آثار فرهنگی به شمار می رود. در جوامع گذشته، سنگ ها به عنوان جایگاه ارواح شناخته می شدند. این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با روش کتابخانه ای می کوشد ضمن مطالعه انواع سنگ قبرها و آرایه های مختلف مزارها در دوره های مختلف اسلامی و روش های حفاظت و مرمت سنگ قبور، دیدگاه اسلام دراین باره را مورد واکاوی قرار دهد. اقدام مرمت در رابطه با قبور اسلامی و سنگ قبر اقدامی علمی- عملی است و بررسی منابع اسلامی نشان می دهد حفظ و مرمت قبور اولیاء الهی من جمله ائمه معصومین به عنوان مصداق روشنی از تعظیم شعائر، امری ممدوح و مورد تأکید در اسلام است. همچنین مرمت قبور درگذشتگان از مردم عادی نیز به دلیل نقش تربیتی بارز آن در یادآوری مفهوم مرگ و آمادگی برای هجرت به سرای باقی در میان بازماندگان، فی نفسه امری موجه است.
شناسایی رنگ دانه های آبی و قرمز به کاررفته در پنج نسخه خطی منسوب به دوره صفوی
منبع:
دانش حفاظت و مرمت سال ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲)
1 - 12
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، نوع و ساختار شیمیایی ۱۰ نمونه رنگ آبی و قرمز مربوط به پنج نسخه خطی دوره صفوی تعیین شده که هدف از آن شناسایی رنگ دانه های معمول در تذهیب آثار مکتوب هم عصر است. این مسئله در بحث فن شناسی مطالعات حفاظت و مرمت علمی و صحیح این آثار بسیار ارزشمند خواهد بود. در مرحله اول، بررسی تاریخی و کتابخانه ای در زمینه نوع و چگونگی تهیه رنگ های استفاده شده در نسخ خطی در دوره زمانی مد نظر انجام شد و در مرحله بعد، پس از نمونه برداری از نسخ و آماده سازی آنها، از میکروسکوپ الکترونی روبشی- طیف سنجی پراش انرژی اشعه ایکس (SEM-EDX) و طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه (FTIR) برای شناسایی رنگدانه ها استفاده شد. نتایج حاصل از بررسی و آنالیز رنگ های مطالعه شده، بیانگر این است که تمام نمونه رنگ های قرمز و آبی به کار رفته در این پنج نسخه، معدنی بوده اند. همچنین، نتایج نشان داد که رنگدانه های قرمز استفاده شده در این نسخ شنگرف (ورمیلیون)، اخرا و سرنج بوده و تمام رنگدانه های آبی آزمایش شده، لاجورد مصنوعی (اولترامارین) هستند. همچنین حضور نوار جذبی ضعیف در محدوده عدد موجی cm-۱ ۲۳۴۰ در طیف FTIR رنگ های آبی، نشان دهنده ی استفاده از نوع طبیعی اولترامارین است.
استحکام بخشی، حفاظت و مرمت نقش برجسته درگاه شمال غربی کاخ صد ستون، تخت جمشید
منبع:
دانش حفاظت و مرمت سال ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
20 - 37
حوزههای تخصصی:
گزارش پژوهشی حاضر در خصوص عملکرد نجات بخشی، حفاظت و مرمت نقش برجسته بلوک شماره 4 جرز شرقی، درگاه شمال غربی کاخ صد ستون تخت جمشید است. این درگاه مشتمل بر دو جرز شرقی و غربی است، که در طول سال های 1359 و 1360 تنها بر روی جرز غربی این اثر برنامه مرمت، آناستیلوز، بازسازی و استحکام بخشی توسط دفتر فنی (حفاظت و مرمت) به سرپرستی استاد حسن راه ساز و اجرای استادکاران قدیمی صورت گرفته است. این در صورتی است که تا سال 1397 هیچ گونه اقدامی بر روی جرز شرقی انجام نشده است تا اینکه با توجه به پایش های صورت گرفته و بررسی تحلیل آسیب های روی داده بر روی تزئینات نقش برجسته این جرز، کارشناسان حفاظت و مرمت پایگاه تصمیم بر راه اندازی کارگاه حفاظتی- مرمتی و انجام عملیات نجات بخشی این نقوش با هدف بنیان گذاری و توسعه روش های نوین مرمتی بر اساس مواد، مصالح جدید و نوین مرمتی آموزش دیده توسط متخصصان داخلی و ایتالیایی اقدام شود. در این گزارش با اشاره به یک بلوک از آن پرداخته خواهد شد. امید است که نگارندگان در مقاله حاضر بخشی از تلاش های صورت گرفته با هدف گسترش اقدامات نوین در پایگاه میراث جهانی تخت جمشید را توصیف، تحلیل و معرفی نماید.
حفاظت و مرمت دیگ چه سفالین متعلق به عصر آهن در تپه سگزآباد دشت قزوین
حوزههای تخصصی:
سفال یکی از با ارزش ترین دست ساخته های انسان بوده که در گذر زمان، فنّاوری ساخت و کاربرد آن دچار تغییراتی شده است. در بیشتر کاوش های باستان شناسی آثار سفالین بخش عمده ای از یافته ها را به خود اختصاص می دهند که بیشتر این آثار دارای آسیب های رایجی مانند شکستگی و ترک و در مواردی لایه لایه شدن بدنه هستند که نیاز به پژوهش و اقدامات حفاظتی و مرمتی خاصی دارند. در این مقاله یک نمونه دیگچه سفالین که متعلق به تپه سگزآباد دشت قزوین و مربوط به عصر آهن بوده، مورد مطالعه قرار گرفته است. از جمله اقداماتی که در این طرح بر روی اثر مذکور انجام شده است، می توان به شناخت دقیق فن ساخت و آسیب های به وجود آمده بر روی بدنه و دلایل ایجاد آن ها اشاره کرد. در این مسیر از روش های بررسی دستگاهی همانند XRF و مطالعات تاریخی- تطبیقی بهره گرفته شده است. نتایج بررسی های صورت گرفته، به انتخاب شیوه مرمت و سایر اقدامات حفاظتی مورد نیاز اثر کمک کرد. در نهایت شئ مرمت شده برای جلوگیری از آسیب های ثانویه در جعبه ای که برای آن طراحی شد، قرار گرفت. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که هر اقدام مرمتی و حفاظتی به فراخور مورد، نیازمند بررسی ها و مطالعات تطبیقی، آسیب شناسانه و در مواردی فن شناسانه است.
راهنمای مستندسازی و ثبت اشیا سفالی و سرامیکی در عملیات حفظ و مرمت
حوزههای تخصصی:
ثبت و مستندسازی آثار فرهنگی و تاریخی یکی از مهم ترین مراحل در حفاظت و مرمت آن هاست. بااین حال، این بخش اساسی در بسیاری از موارد، آن گونه که باید، از سوی مرمتگران، موزه ها و مجموعه داران مورد توجه قرار نمی گیرد. این مقاله با هدف آشنایی دانشجویان و کارورزان با اصول پایه مستندسازی سفالینه های تاریخی تدوین شده است. برخلاف منابعی که بر آموزش عکاسی، نورپردازی، یا ترسیم فنی تمرکز دارند، این نوشتار بر ارائه نکات کاربردی و ضروری برای مستندسازی دقیق آثار سفالی در طول فرآیند حفاظت و مرمت متمرکز است . در مستندسازی سفالینه ها، اهمیت ثبت اطلاعات به عنوان گام نخست حفاظت و مرمت مورد تأکید قرار می گیرد. این فرایند شامل ثبت وضعیت موجود شیء، مستندسازی مداخلات انجام شده و فراهم سازی گزارشی جامع برای استفاده های پژوهشی و عملیاتی آینده است. علاوه بر این، در این پژوهش، پیشینه ای از توسعه مستندسازی در حوزه حفاظت و مرمت ارائه شده که نشان می دهد، چگونه این فرایند به یک استاندارد جهانی تبدیل شده است . بخش دیگری از این تحقیق به بررسی مراحل و جزئیات مستندسازی می پردازد، از جمله ثبت ویژگی های فیزیکی، شیمیایی و آسیب شناسی آثار. این فرآیند به حفاظت گران و مرمتگران کمک می کند تا نه تنها عملکردی مؤثرتر و دقیق تر در اجرای پروژه های خود داشته باشند، بلکه اسناد تهیه شده در طول مستندنگاری به عنوان شواهدی معتبر و قابل استناد، امکان بازسازی دقیق تر تاریخچه، تحلیل شیوه های ساخت و فناوری های به کاررفته در تولید اشیای تاریخی را نیز فراهم می آورد. این اسناد همچنین می توانند مبنایی برای پژوهش های آینده در زمینه شناخت و حفظ میراث فرهنگی باشند. این مقاله به دنبال ارتقای دانش و مهارت های مستندسازی است تا متخصصان بتوانند هم زمان با انجام عملیات مرمت، گزارشی جامع، دقیق، و علمی برای آینده تهیه کنند. هدف نهایی، ایجاد بستری برای حفاظت پایدار و پژوهش های ارزشمند در حوزه میراث فرهنگی است .
استفاده از سایبان چوبی برای حفاظت از محوطه های تاریخی و فرهنگی پس از کاوش های باستان شناسی، نمونه موردی: حمام صدقیانی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف یافتن راه حل مناسب برای پوشش سقف حمام صدقیانی صورت گرفته است. بقایای حمام صدقیانی هنگام انجام علمیات عمرانی در محوطه ی دانشکده معماری و شهرسازی دانشکده هنرهای اسلامی تبریز یافت شده و مورد کاوش های باستان شناسی قرار گرفته است. این حمام متعلق به دوره قاجار است و در فهرست آثار ملی ثبت شده است. با توجه به اینکه بنای مذکور فاقد سقف است و در کد ارتفاعی پایین تر از محوطه قرار دارد، نیازمند پوششی است که هم مانع نفوذ نزولات جوی شود و هم بنا را در مقابل تابش محافظت کند. از این رو با هدف توسعه سیاست های درسی دانشگاه در حوزه فناوری معماری، تلاش شد با استفاده از فناوری های جدید پوششی مناسب با شرایط اثر، طراحی و ساخته شود. در همین راستا، پس انجام تحقیقات و ارائه طراح های مختلف توسط دانشجویان رشته فناوری معماری این دانشکده و تأمین اعتبارات لازم، سازه لملای1 قوسی شکل با پوشش پارچه انتخاب و اجرا شد. این سازه ی محافظ هم به لحاظ مصالح و هم شکل، با بنای حمام و دیگر بناهای موجود در محوطه همخوانی دارد و با حداقل وزن و تکیه گاه که موجب به حداقل رساندن آسیب های احتمالی به بنای اصلی می شود، ساخته شد.
تغییرکاربری تطبیقی میراث صنعتی، الگویی برای خلق فرصت های جدید درون شهرها
منبع:
دانش حفاظت و مرمت سال ۱ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
21 - 33
حوزههای تخصصی:
مفهوم میراث صنعتی در اواسط قرن بیستم یعنی دوره ه ایی که چندین و چند ساختمان صنعتی و منظر شهری ویران شد در انگلستان مطرح گردید. از آن هنگام به بعد تلاش های متعددی در راستای شناخت آثار میراث صنعتی شکل گرفته است. سایت های صنعتی نقطه عطفی در تاریخ بشریت شمرده می شوند. آن ها خاطرات روزهایی را در بر دارند که هم موجب پیشرفت و هم مایه رنجش بوده و در عین حال نمادی از امید به زندگی بهتر هستند. بناهای صنعتی توسعه فناوری کشورها را از طریق معماریشان نشان می دهند و ارزش های اجتماعی و فرهنگی زمان خود را نمایان می سازند. از دست رفتن کاربری صنعتی در دل شهرها و عدم توفیق اجتماعی آن، این مجموعه ها را به سرعت به فرمان تخریب می سپارد. انتقال روحیه کار و فعالیت و سبکی از معماری که متعلق به تجربیات جهانی است، لزوم حفظ و مطالعه این آثار را تشدید می نماید. اینجاست که دانستن چگونگی حفاظت از بناهایی که دیگر قادر به تأمین آینده ی خود نیستند اهمیت می یابد. عدم تأمین آینده به دلیل کاهش نیاز به این بناها به وجود آمده و نتیجه آن ایجاد محیطی متروک و ناامن است که به ظهور و پرورش جوامعی ناسالم دامن می زند. تغییرکاربری تطبیقی بنایی موجود و تاریخی و افزودن بنایی جدید به آن، حرکت، سرزندگی و تنوع بصری می آفریند، در عین اینکه شخصیت مجموعه حفظ می گردد. مقیاس عظیم کارخانه، تکرار ریتمیک آن، طول آن که به بی نهایت اشاره می کند و حتی رنگ های غم انگیز بنا، به هنگام جستجوی یک طراحی اصیل برای استفاده مجدد از آن یک موضوع کلیدی است.
نیارش کاربندی: تعریف، شکل گیری و مؤلفه های تأثیرگذار بر آن
حوزههای تخصصی:
کاربندی، یک عنصر طاقی برای پوشش سقف با ظرفیت بالای عملکردی و فرمی و کارکرد سازه ای و تزئینی، متعلق به معماری تاریخی ایران است. این عنصر تزیینی در طول مدت رواج خود تغییراتی داشته است که موجب شکل گیری انواع مختلف از آن با ویژگی های گوناگون شده است. از این رو، هدف از این تحقیق دست یابی به پاسخ این سؤالات است که روند شکل گیری کاربندی چه مسیری را طی کرده است؟ و مؤلفه های مؤثر بر کاربندی در این مسیر و در ادامه تبدیل آن به انواع موجود، چه بوده است؟ در این تحقیق کیفی، اطلاعات به روش میدانی و کتابخانه ای جمع آوری و سپس تحلیل و بررسی شده اند. در این راستا، ضمن اینکه روند تغییر تدریجی دستگاه های سازه ای رایج در معماری تاریخی ایران به سمت ایجاد کاربندی، موردبررسی قرار گرفته است، مفهوم کاربندی نیز از دیدگاه پژوهشگران بررسی شده تا دقیق ترین تعریف کاربندی ارایه شود. در ادامه مفاهیم مطرح در حوزه کاربندی بیان و دسته بندی خواهند شد. بررسی ها نشان داد که کاربندی از باریکه ی طاق هایی با هندسه وتری و هماهنگ ایجاد می شود و دارای هر دو نقش باربری و تزئینی است. هندسه وتری، اتصالات منظم و روی هم قرارگیری نقاط اصلی زمینه و کاربندی روی دایره ی مبنا، از خصوصیات اصلی کاربندی هستند. مؤلفه های ساختار کاربندی را می توان ذیل دو بخش هندسه نظری و عملی بررسی نمود؛ باید دقت داشت که ارتباط این دو هندسه یک ارتباط تعاملی و دوطرفه است که دارای مؤلفه های مشترک نیز هستند. هر یک از این مؤلفه ها بر روند شکل گیری این عنصر طاقی تأثیر داشته و نیز در این روند، خود دچار تغییر شده اند.
نظام هندسه نظری در کاربندی های دوپا قالب شاغولی، برگرفته از دایره محیطی در معماری ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۳
57 - 76
حوزههای تخصصی:
رسمی بندی در دو حالت یک پا و دوپا کاربرد دارد. عدم به کارگیری آن ها در زمینه دلخواه، ضعف این نوع از کاربندی ها محسوب می شود که در نوع دوپا، به علت قرارگیری پاها در خارج از کنج ها و روی نقاط مشترک زمینه که خود باعث ایجاد هندسه پیچیده تر می شود، بیشتر ملموس است. ازاین رو بررسی هندسه دوبعدی رسمی دوپا شاغولی، آشنایی با ابعاد و نسبت های زمینه اجرای آن ها ضروری به نظر می رسد. پرسش پژوهش آن است که تغییرات فراوانی شیوه های اتصال، تناسب ابعادی و نسبت های هندسی زمینه رسمی های دوپا قالب شاغولی چگونه است؟ و مناسب ترین زمینه هندسی رسمی های دوپا قالب شاغولی، براساس نسبت های طلایی فیبوناچی و عدد طلایی Φ کدام است؟ بر این اساس، مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و تحلیل های نظری، از طریق دایره محیطی، هندسه نظری 185 حالت از رسمی های دوپای 8 تا 24 قالب شاغولی بررسی شده و با حذف آلت سنبوسه، به طبقه بندی انواع، حالت های اتصال و تعداد حالت های ممکن در این نمونه ها پرداخته شده است. درنهایت، بهترین حالات رسمی دوپا برای طول و عرض زمینه ها مشخص شده و زمینه های مناسب براساس نسبت های طلایی فیبوناچی و عدد طلایی Φ معرفی شده است. نتایج نشان می دهد که تعداد زیادی از زمینه های رسمی دوپا از قوانین نسبت های طلایی فیبوناچی و عدد طلایی Φ پیروی می کنند. رسمی های دوپا از حالت اتصال 3 به 3 آغاز می شوند و با افزایش نوع رسمی دوپا از 8 به 24، فراوانی آن رسمی نیز بیشتر یا برابر رسمی دوپای قبل از خود می شود. به ازای هر مرحله بالاتر از نوع رسمی دوپای 8، حالت اتصال، تصاعدی می شود؛ بنابراین هرچه تعداد اتصالات بیشتر شود، فراوانی تعداد رسمی های دوپا نیز بیشتر خواهد بود. رسمی دوپای 8، کمترین تعداد فراوانی (یک نوع حالت) و رسمی دوپای 22 و 24، بیشترین تعداد فراوانی (48 نوع حالت مختلف) را دارد. شعاع شمسه نیز در حالت های مختلف اتصال رسمی های دوپا، برای تمام نمونه ها یکسان است.
نحوه ادراک و پاسخ کاربران به تغییرات کالبدی شهری با توجه به دل بستگی مکانی آن ها به محیط (موردپژوهی: محلات مرزداران شرقی و دریان نو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۳
1 - 20
حوزههای تخصصی:
زمینه و بستر شهری و تغییرات مربوط به آن، از جمله عوامل مؤثر بر دل بستگی مکانی است که خود می تواند بر ویژگی های مختلف فردی و اجتماعی از جمله روابط و احساس افراد تأثیرگذار باشد. با توجه به نحوه تأثیرگذاری تغییرات محیطی و دل بستگی مکانی بر یکدیگر، نحوه درک تغییرات محیطی توسط کاربران با توجه به میزان دل بستگی مکانی آن ها به محیط متفاوت است؛ نحوه ادراک، پیامدها و پاسخ های متفاوتی را از سوی کاربران به همراه دارد. در ارتباط با نحوه ادراک تغییرات محیطیِ متناسب با دل بستگی مکانی، پژوهش های کمی صورت گرفته است. در بیشتر پژوهش ها به رابطه دل بستگی مکانی و نحوه ادراک تغییرات توجه نشده و پژوهش های مذکور، بیشتر از این که در پی تدوین روابط علت و معلول باشند، جنبه توصیفی داشته و تنها به شخص و ویژگی های او توجه کرده اند. پژوهش حاضر به دنبال شناسایی نحوه ادراک، تفسیر، ارزیابی و پاسخ شهروندان به تغییرات مختلف محیط به خصوص کالبدی، متناسب با دل بستگی مکانی افراد است. این مطالعه با استفاده از روش های تحلیل محتوا و نظریه زمینه ای و با استراتژی استقرایی و استفهامی انجام شده و هدف، آن است تا با کشف مفاهیم و مقوله ها و ارتباط میان آن ها، مدلی مرتبط با نحوه ادراک تغییرات محیطی و پاسخ به آن ها براساس دل بستگی مکانی، با بررسی در ساکنان محلات دریان نو و مرزداران شرقی واقع در منطقه 2 شهرداری تهران به دست آید. در نهایت، براساس نحوه ادراک کاربران مشخص شد که دل بستگی مکانی ناشی از تغییرات کالبدی شهری دارای ابعادی شامل: محرک های غیرکالبدی، نوع تغییرات کالبدی و میزان سرعت و وسعت آن، پاسخ های روانی (احساسات و انگیزه های روانی) و پاسخ های عملی است که در قالب زمان و مکانِ مشخص شکل می گیرند. براساس نتایج، پاسخ به تغییرات را می توان در قالب دو دسته ماندن (با ارتباط مؤثر و یا غیرمؤثر با محیط زندگی) و یا نقل مکان (جابه جایی) با اقدام های متفاوت کالبدی تا رفتاری، تعریف نمود.
احیای چه چیز؟ بازخوانی مفهوم مرمت بر اساس رویکرد نوین به فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مکتب احیاء سال اول زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱
6 - 11
حوزههای تخصصی:
پس از 60 سال آموزش شهرسازی در دانشگاه های ایران و ۵۵ سال برنامه ریزی متمرکز دولت برای شهرها در قالب طرح های جامع شهری، که آنها را به یک شکل درآورده، در حالی که قریب دوسوم جمعیت کشور در شهرها زندگی می کند، رضایتمندی از زندگی شهری بسیار پایین است. در اولین طرح جامع مصوب تهران که در سال ۱۳۴۸ توسط «ویکتور گروئن» تهیه شد، ردپای تقلیل کلیت شهر به چیدمان ساختمان ها و چاره جویی برای جایابی آنها هویداست. چند دهه پس از تسخیر شهرهای ایران به دست مدرنیست های غربی تلاش ها برای مرمت «پاره های آسیب دیده» شهرها آغاز شد. مفهوم مرمت، مجدداً با تقلید از غرب که شهرهای خودشان نیز از شهرسازی مدرنیست آسیب دیده بود، تعریف شد. در جهان بینی مدرنیست بر خلاف نگاه سیستمی و کل نگر، آنچه اصالت دارد جزء است و این روند هر چه بتواند به جزء کوچکتری که نهایت آن اتم است منتهی شود از دقت و اصالت بیشتری برخوردار است. در این دیدگاه تنها آنچه واقعی است که بتواند در مشاهده ملموس و عینی اندازه گیری شود. برای این کار، سطوح مختلف مرمت اشیاء، ابنیه، بافت و شهر وضع شد. در همه اقسام این طبقه بندی «شیئیت» و «چیزبودگی» مقوله موضوع مرمت است. سازمان میراث فرهنگی ایران ضابطه هایی برای تعریف، حفاظت و مداخله در مقولات قابل مرمت بافت های باارزش شهری تدوین کرد که وجه مشترک آنها کالبد است. ولی همه آنها در این ویژگی که همچنان شهر را به مثابه امر واقع و بیرونی مورد توجه قرار می دادند، مشترک هستند. تکامل و افزایش لایه های شناخت شهر یا حتی ابعاد مداخله در شهر نمی تواند جایگزین لایه ادراکی شهر که از تفسیر ناظر در مواجهه با شهر به دست می آید، گردد. لذا افزودن بر لایه های شناخت شهر و تقویت داده های پایه، جبران خطا در شناخت شهر را نمی کند. بنابراین مرمت با رویکرد کالبدمحور و با تکیه بر ابعاد، شکل و کارکردهای پیشین کالبد، فارغ از ارزش ها و زمینه های معنایی آن، چگونه می تواند موجودیت و پویایی مکان را حفاظت کند؟
مطالعه روش ساخت و بررسی تطبیقی نقوش و دوره زمانی خلق یک عروسک خیمه شب بازی متعلق به موزه عروسک و اسباب بازی کاشان
حوزههای تخصصی:
عروسک های خیمه شب بازی یکی از عناصر هنرهای نمایشی هستند که هنرمندان عروسک گردان از دور هنگام جهت اجرای نمایش از آن ها استفاده می کرده اند. امروزه این آثار به عنوان میراث تاریخی، فرهنگی و هنری با ارزشی شناخته می شوند. موزه عروسک و اسباب بازی کاشان، یکی از قدیمی ترین مجموعه عروسک های خیمه شب بازی را نگه می دارد که حاوی اطلاعات با ارزش تاریخی، هنری و فنی هستند. نظر به اهمیت موضوع تلاش شده است تا در راستای شناخت ویژگی های فنی، زیباشناسانه و مواد سازنده این آثار، مطالعات تطبیقی- تاریخی بر روی یک نمونه عروسک تاریخی "فراش" از موزه مذکور انجام شود. برای این منظور، نقوش به کار رفته در لباس عروسک، مواد و روش ساخت سر و بدن عروسک با در نظر گرفتن دوره تاریخی حدودی، یک نمونه عروسک از موزه مذکور مورد بررسی قرار گرفت. عروسک مورد مطالعه، عروسک «فراش» با قدمت 150 سال، مربوط به منطقه نائین و اردکان است. نتایج مطالعات تاریخی و مقایسه تطبیقی عروسک با نمونه مشابه عصر قاجار، مؤید تعلق اثر مورد نظر به دوره قاجار است. نتایج نشان داد، عروسک خیمه شب بازی مورد نظر از خمیر چوب مرسوم در دوره قاجار همراه با پارچه های مختلف که بخشی از آن ها کالای وارداتی دوره قاجار بوده، ساخته شده است.
بررسی آسایش حرارتی فضای باز در دوره گرم سال در ساختمان های سنتی احیاء شده، (نمونه موردی: دانشکده هنر و معماری یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
۶۶-۵۱
حوزههای تخصصی:
تعیین محدوده آسایش حرارتی در فضای باز پیچیده بوده و از آنجاکه وجود آسایش حرارتی بر حضور بیشتر افراد در فضای باز کمک می کند، امری مهم است. در پژوهش حاضر سعی شده است محدود آسایش حرارتی افراد در فضای باز بناهای سنتی و احیا شده، در اقلیم گرم و خشک شهر یزد تعیین گردد. به این منظور در پنج حیاط مرکزی از مجموعه دانشکده هنر و معماری شهر یزد به عنوان بناهایی که از کاربری مسکونی به آموزشی تغییر کاربری داده اند، یک پایش میدانی در فصل گرم سال انجام شده، که شامل اندازه گیری اطلاعات اقلیمی همزمان با تکمیل 389 پرسشنامه آسایش حرارتی توسط دانشجویان دانشکده بوده است؛ سپس به کمک نرم افزار Ray Man و SPSS اطلاعات به دست آمده تحلیل و پس از بررسی نمودارهای رگرسیون خطی، محدوده آسایش حرارتی برای افراد در حیاط های مرکزی دانشکده به عنوان یک خرد اقلیم در منطقه گرم و خشک شهر یزد بین بازه 28-16/5 درجه سانتی گراد براساس شاخص دمای معادل فیزیولوژیک (PET) به دست آمد و به علت اینکه ترکیب عوامل اقلیمی و جغرافیایی برای هر منطقه ی خاص منجربه درک متفاوت از شرایط آسایش حرارتی برای افراد آن جامعه خواهد شد، این بازه آسایش با محدوده های آسایش در مناطق دیگر که در پژوهش های متعدد تعیین گردیده است، متفاوت می باشد. از مقایسه حیاط های مورد مطالعه نیز چنین برآمد که هرچه حیاط دارای نسبت ارتفاع به عرض بیشتر و محصورتر باشد، میزان دریافت سایه و درنهایت آسایش حرارتی در طول شبانه روز برای ایام گرم سال بیشتر خواهد بود.
گونه شناسی انواع سرامیک بر اساس ساختار بدنه، دما و روش ساخت
منبع:
دانش حفاظت و مرمت سال ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۳)
47 - 62
حوزههای تخصصی:
سرامیک و صنعت سرامیک سازی از ابتدای حضور انسان ابزارساز بر روی زمین تا به امروز دستخوش تغییرات متعددی شده است. این تغییرات سبب پیدایش گونه های مختلفی از سرامیک ها متفاوت در شکل، طرح، نام گذاری، اندازه، روش های تهیه و تولید، گردیده که عمدتا در حفاری های باستان شناسی به دست می آیند و حفاظت و مرمت آن ها با درک و شناسایی انواع و گونه های آن بسیار می تواند دقیقتر انجام پذیرد. سرامیک ها بسته به فن ساخت، دمای پخت، خاک مورد استفاده و افزودنی های مورد استفاده در خمیره به انواع مختلفی دسته بندی می شوند. این دسته بندی ها در برخی مواقع بسیار پراکنده هستند، به طوری که بر اساس دمای پخت به چهار دسته استون ور و ارتن ور، چینی و پورسلان و بر اساس روش ساخت به انواع دستی، ورقه ای، چرخی، قالبی و فشاری تقسیم می شوند. هدف از انجام این پژوهش معرفی مهم ترین گونه های سرامیک و ویژگی های آن ها از جمله دمایی پخت، فن ساخت و سایر ویژگی های ساختاری و مواد مورد استفاده در بدنه است. در این راستا و برای رسیدن به این هدف، به تشریح برخی از اصطلاحات سرامیک سازی، و دسته بندی سرامیک ها بر مبنای دمای پخت، روش ساخت و نوع خاک، تشکیل دهنده خمیره آن ها می پردازیم.
اولویت سنجی مفهوم هویت در اسناد بین المللی میراث فرهنگی بر اساس الگوی فرایند تحلیل سلسه مراتبی( AHP )
حوزههای تخصصی:
هویت از جمله مفاهیمی است که دارای گستره معنایی وسیعی در علوم انسانی است. اهمیت آن از این جهت است که نمی توان فرد یا شخصی و یا چیزی را یافت که فاقد هویت باشد. به همین دلیل در بیشتر شاخه های مختلف علوم انسانی موضوع مورد مطالعه پژوهشگران قرار گرفته است. همچنین در حوزه میراث فرهنگی نیز که ارتباط مستقیمی با هویت فرهنگی جوامع دارد مورد توجه است و به همین دلیل اسناد زیادی در این خصوص تهیه شده است. به دلیل اهمیت موضوع هویت در این مقاله اسناد بین المللی در حوزه میراث فرهنگی به تحلیل محتوا شدند. به این منظور مفهوم هویت در تعدادی از اسناد بین المللی مرتبط با میراث فرهنگی انتخاب شدند. بر اساس تحلیل محتوای صورت گرفته مفهوم هویت در این اسناد در دو شاخه اصلی تعریف هویت و عرصه های هویت قابل بررسی است. هر یک از این شاخه ها زیرشاخه هایی دارد که در این مقاله با عنوان مقوله و زیرمقوله دسته بندی شدند. اما اینکه هر یک از این مقوله ها و زیرمقوله ها با چه سلسله مراتبی در این اسناد مورد توجه قرار گرفته اند؛ و اولویت نسبی آنها به همراه پیشنهادی برای بهبود پرداختن به موضوع هویت در اسناد آتی، مسئله ای است که در این مقاله به آن پرداخته شده است. اهمیت تحلیل سلسله مراتبی زیرمقوله ها در این اسناد به این صورت است که علاوه بر اینکه در تصمیم گیری ها موثر است بلکه در تدوین اسناد جدیدتر با موضوع هویت کمک کننده خواهد بود. پس از مشخص شدن مقوله ها و زیرمقوله ها در ارتباط با مفهوم هویت، مقوله ها و زیرمقوله ها اولویت بندی شدند. یعنی پس از تحلیل محتوای اسناد تحلیل سلسه مراتبی آنها انجام شد و مشخص شد که کدامیک از مقوله ها در چه مرتبه ای قرار دارد.
تجارب مستندسازی بافت های روستایی در منظر فرهنگی هورامان
حوزههای تخصصی:
مستندسازی بافت های روستایی به عنوان یکی از عوامل کلیدی در برنامه ریزی و مدیریت، نیازمند رعایت مراحل منظم و هدفمند است. این فرآیند مستلزم بهره گیری از علوم مختلف و روش های چندگانه است که در هر مرحله از مستندسازی باید به کار گرفته شوند. هدف از پژوهش حاضر معرفی تجربیات مستندسازی بافت های روستایی شاخص منظر فرهنگی هورامان است. مراحل مستندسازی این بافت ها شامل نقشه برداری سه بعدی به شیوه فتوگرامتری، استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و ایجاد بانک اطلاعات ابنیه است. در نهایت، برداشت های دقیق و جزئی از عناصر مختلف بافت مانند معابر، پلان بناهای شاخص، جزئیات معماری و بازشوها انجام شده است. پژوهش حاضر علاوه بر معرفی شیوه های نوین و کاربردی مستندسازی بافت های روستایی منظر فرهنگی هورامان، به بررسی مزایا و قابلیت های ویژه هر یک از این مراحل و روند مرحله بندی این روش ترکیبی می پردازد. تهیه اطلاعات دقیق کمی و کیفی از مراحل مختلف مستندسازی این بافت ها حائز اهمیت ویژه ای است. مستندسازی و برداشت بافت های روستاهای پلکانی با شرایط خاص و دشوار، نیازمند دقت بالا به منظور کاهش خطاهای سیستماتیک است. این شیوه مستندسازی و مراحل مجزای آن باهدف ثبت جهانی منظر فرهنگی هورامان انجام شده است. در پایان این مراحل مجزا، اطلاعات تولیدشده به هم پیوسته و در قالب یک مستندسازی کامل معرفی می گردد. این داده ها که برای 20 بافت روستایی در منطقه هورامان جمع آوری شده اند، طی سال های آینده در پژوهش های علمی و اجرایی کاربرد خواهند داشت و می توانند به حفاظت، پایش، معرفی و توسعه پایدار این روستاها کمک کنند. در نهایت، معرفی تجارب و دستورالعمل مراحل مستندسازی و شیوه ترکیبی آن در این پژوهش به عنوان الگویی برای سایر بافت های تاریخی روستایی و شهری می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
نگاه به بناها و شهرهای تاریخی به مثابه متن؛ رویکرد روایتگری در حفاظت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مکتب احیاء سال اول زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱
46 - 51
حوزههای تخصصی:
هر ساختار نظری در جهت حفظ میراث فرهنگی باید بتواند به سؤال «چگونگی» ادامه حیات بناها و محوطه های تاریخی پاسخ دهد و از آن جایی که مدرنیته بندهای ارتباطی ما با سنت و گذشته خود را قطع کرده، ساختار ارائه شده جدید باید تلاشی برای برقراری این ارتباط از دست رفته باشد. به همین دلیل پژوهش پیش رو تلاشی است در جهت ارائه ساختاری جدید در زمینه حفاظت از بناها و بافت های تاریخی تا بتوان با کمک آن به این میراث، حیاتی دوباره بخشید. در این پژوهش بیان می شود که رویکرد روایت گری چگونه می تواند با استفاده از توانایی خود در برقراری ارتباط بین گذشته، حال و آینده، وضعیتی از وجود و ماندگاری را به این میراث اعطا کند که نه تنها بتوانند به زندگی خود ادامه دهند، بلکه از نقش خود به عنوان عنصری منفعل در جامعه جدا شده و به شخصیتی تأثیرگذار در زمینه خود تبدیل شوند و با هویتی مستقل به زیست خود ادامه دهند در حالی که هم زمان برای حفظ بقاء با «تغییرات» زمانه نیز خود را منطبق می کنند. درنهایت بیان می شود که استفاده از این رویکرد به صورت ساختارمند و یا مکملی در کنار دیگر رویکردها می تواند به نتایج پایداری در زمینه حفاظت منتهی شود. در همین راستا در پژوهش پیش رو رویکرد روایت گری در نوشته های افرادی چون پل ریکور، هانس گئورگ گادامر، هایدگر و نایجل والتر کنکاش می شود.
شناسایی و مطالعه مکانیزم خوردگی و راهکار حفاظت پیشگیرانه از اشیای آهنی به دست آمده از محوطه پَهلوج سوادکوه مازندران
منبع:
دانش حفاظت و مرمت سال ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲)
74 - 84
حوزههای تخصصی:
شناسایی ویژگی های شیمیایی و میکروسکوپی لایه های خوردگی اشیای آهنی باستانی موضوع مهمی برای درک شرایط حفاظتی مجموعه های آهنی حفاری شده است. این مسئله در فراهم کردن سیاست های حفاظتی، به حفاظت طولانی مدت از آثار باستانی کمک می کند. در بسیاری از مجموعه های سراسر دنیا تعداد زیادی از اشیای آهنی به دست آمده از حفاری های مختلف وجود دارد. ایران در تاریخ باستانی متالورژی یکی از مناطق مهم است و بسیاری از مجموعه های فلزی متعلق به دوران مختلف از محوطه های باستانی ایرانی به دست آمده است. در این مقاله لایه ها و محصولات خوردگی تعدادی از اشیای آهنی بررسی شده تا مکانیزم خوردگی در آثار مشخص شود. اشیای آهنی از محوطه باستانی پَهلوج در شمال ایران به دست آمده که احتمالاً به اواخر دوره ساسانی مربوط است. اشیای به دست آمده از این کاوش هم اکنون در موزه کلبادی ساری نگهداری می شود. ریخت شناسی و مکانیزم خوردگی اشیا با میکروسکوپ نوری (OM)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM-EDS)، رادیوگرافی (X-Ray) و پراش پرتو ایکس (XRD) آزمایش شد و نتایج نشان می دهد لایه نازک خوردگی روی سطح اشیا را پوشانده است. قشر خوردگی سطح اشیا نشان دهنده ساختار چندلایه است که می تواند ناشی از تغییر شرایط تدفین در زمان دفن و تغییرات پس از حفاری باشد. محصولات خوردگی اصلی شامل اکسیدها و هیدروکسیدهای متفاوت آهن است و ریخت شناسی و مکانیزم خوردگی در اشیای مطالعه شده، نشان دهنده مدت زمان طولانی تدفین در خاک نسبتاً خورنده است. هدف از شناسایی روند فرسایش، طرح موضوع حفاظت پیشگیرانه و ایجاد شرایط حفاظتی مناسب در حفاری است. ایجاد شرایط محیطی مناسب برای نگهداری نمونه ها پس از حفاری مستلزم محیطی با میزان رطوبت و اکسیژن کم است. استفاده از مواد جاذب رطوبت یکی از ابزارهای کاربردی در کاهش رطوبت است.
مطالعه تطبیقی-تحلیلی سیر تحولات تاریخی-کالبدی مسجد حاج رجبعلی تهران
منبع:
دانش حفاظت و مرمت سال ۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳)
1 - 18
حوزههای تخصصی:
مسجد حاج رجبعلی از بناهای قاجاری تهران است که در سیر تکاملی خود دستخوش تحولات بسیاری به ویژه از جنبه های کالبدی شده است و با وجود اهمیت ویژه تاکنون به طور شایسته بررسی نشده است. پژوهش های انجام شده بیشتر به بررسی وضعیت موجود بنا پرداخته اند. بیشتر اطلاعات حاصل از این پژوهش ها با اطلاعات موجود در اسناد تاریخی دوره های مختلف، به ویژه از نظر فرم کالبدی، هم خوانی ندارند و تناقضاتی از نظر تغییرات شکلی، زمانی و همچنین تاریخ احداث بنا مشاهده می شود. هدف اصلی این پژوهش بررسی سیر تحولات تاریخی بنا، به ویژه از دیدگاه کالبدی در دوره های مختلف به منظور تدقیق زمانی پیدایش و سیر تحولات بناست. برای این منظور از روش پژوهش کیفی با رویکرد توصیفی-تحلیلی-تطبیقی استفاده شده و گردآوری اطلاعات نیز به روش مطالعه کتابخانه ای، بررسی های میدانی و مصاحبه صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد برخلاف اطلاعات موجود در برخی منابع، بنا به دوره محمدشاه مربوط است. همچنین برخلاف اطلاعات موجود در منابع کتیبه موجود در بنا نشان دهنده سال اتمام ساخت بنا نبوده و فرایند تکمیل بنا پس از تاریخ کتیبه نیز ادامه داشته است. تحلیل داده ها نشان می دهد فرم کالبدی بنا از زمان تکمیل تا اواسط دهه ۴۰ ثابت بوده است. تفسیر عکس های هوایی مشخص می کند بیشترین تغییرات کالبدی از اواخر دهه ۴۰ تا اواسط دهه ۶۰ رخ داده که کاربری های ناهمگونی را به بنا تحمیل کرده است. نتایج پژوهش به کمک تحلیل و تفسیر منابع اطلاعاتی که از نظر علمی و حقوقی قابل استناد هستند، ضمن تصحیح زمانی تحولات و کمک به تصحیح و بازترسیم تغییرات، سیر تحولات کالبدی- تاریخی بنا را بازیابی کرده و در رفع ابهامات مؤثر است. درنهایت ترکیب و تحلیل اطلاعات نقشه های تاریخی و عکس های هوایی به تعریف چهار دوره اصلی تغییرات کالبدی در بنا منجر شده که معرف اصالت کالبدی بخش های مختلف بنا نیز است.
مطالعات فنی و خوردگی تعدادی از آثار برنزی مکشوفه در محوطه میراث جهانی بم
منبع:
دانش حفاظت و مرمت سال ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲)
22 - 35
حوزههای تخصصی:
مطالعه آثار فلزی محوطه ارگ بم همسو با طرح بیماری شناسی آثار فلزی در ایران انجام گرفته که هدف آن بررسی، مطالعه و آسیب شناسی آثار فلزی در ایران است. از محوطه ارگ بم آثار فلزی مختلفی ازجمله آهن، نقره و آلیاژهای مس به دست آمده است. در پژوهش حاضر بر تعدادی از آثار برنزی تمرکز شده است. مطالعات انجام شده از روش های میکروسکوپی و ماکروسکوپی شامل متالوگرافی، شیمی تر، تفرق اشعه ایکس (XRD)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) و طیف سنجی پراش انرژی پرتو ایکس (EDX) استفاده کرده است. نتایج حاکی از آن است که با توجه به ساختار دندریتی، اغلب این آثار به روش ریخته گری ساخته شده اند. طبق نتایج پراش سنج پرتو ایکس (XRD)، محصولات خوردگی شامل کوپریت (اکسید مس)، آزوریت (کربنات مس)، بروکانتیت (سولفات مس)، کاسیتریت (اکسید قلع) و ترکیبات کلریدی آتاکامیت، پاراتاکامیت، نانتوکیت و ملانوتالیت (Cu2OCl2) هستند. نکته قابل توجه آن است که وجود فاز حاوی آهن و گوگرد در تمام نمونه ها نشان دهنده استفاده از سنگ معدن های سولفیدی در استخراج مس است.