فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۲٬۷۶۹ مورد.
منبع:
دانش حفاظت و مرمت سال ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲)
48 - 73
حوزههای تخصصی:
محوطه های بازِ تاریخی ساخته شده از سنگ در ایران، در مقایسه با دیگر آثار، تعداد محدودی هستند؛ اما این آثار باقی مانده ارزش و قدمت بسیار دارند و نکات پژوهش نشده بی شماری در آنها وجود دارد. از آنجا که بیشتر این محوطه های سنگی در ایران قدمتی حدوداً دوهزارساله دارد، مدت زیادی در معرض عوامل آسیب رسان قرار گرفته است. اطلاعاتی در زمینه انواع عوامل آسیب رسان و الگوهای تخریبی آنها به شکل پراکنده در مقالات و کتب وجود دارد که عموماً به زبان انگلیسی هستند و دسترسی به آنها نیز برای کارشناسان حوزه حفاظت و مرمت آثار تاریخی دشوار است. در این پژوهش تلاش شده است با جمع آوری هدفمند اطلاعات حاصل از تحقیقاتی که تاکنون بر سنگ های محوطه های باز انجام شده، اقدام مؤثری در راستای روشن ساختن همه جنبه های تخریب در سنگ های رسوبی کربناته صورت گیرد که بخش بزرگی از محوطه های باز ایران را تشکیل داده اند. به این ترتیب با استفاده از منابع کتابخانه ای به معرفی عوامل آسیب رسان محیطی و الگوهای تخریبی رایج در محوطه ها با شرایط اقلیمی و صنعتی مشابه پرداخته می شود. مطالعات نشان داده است برخلاف تصور عموم، «عوامل محیطی» تنها فاکتورهای تخریب در سنگ های رسوبی نیستند؛ بلکه خواص فیزیکی و شیمیایی ذاتی (درونی) سنگ نیز در امر تخریب بسیار تأثیرگذار است. از بین عوامل تخریبی شیمیایی و فیزیکی، عوامل شیمیایی مخرب به دلیل اینکه به انحلال و یا تغییر ماهیت سنگ منجر می شوند، اهمیت بیشتری دارند.
مطالعات کانی شناسی روی سنگ های مادر فشنگیِ دوره نوسنگی در محوطه چیاسبزِ شرقی در سیمره لرستان
منبع:
دانش حفاظت و مرمت سال ۱ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
83 - 88
حوزههای تخصصی:
محوطه باستانی چیاسبز در حاشیه رودخانه سیمره و در بخش مرکزی رشته کوه زاگرس واقع شده است. این محوطه از معدود مجموعه های عصر نوسنگی بی سفال اواخر هزاره هشتم پیش از میلاد در زاگرس است که طی کاوش های نجات بخشی سد سیمره مورد بررسی قرار گرفت. طی حفاری باستان شناسی این محوطه، تعداد زیادی سنگ مادر فشنگی متعلق به دوره نوسنگی به دست آمد که بخشی از آن ها با روش پراش پرتو ایکس مطالعه شدند. بر اساس این مطالعات اغلب سنگ های به کارگرفته شده دارای ترکیب کانی شناسی مشابه و همگنی هستند. برای تأمین ماده خام مورد نیاز در تولید این سنگ مادرها نیز از منابع محلی استفاده شده است. در این مورد به نظر می رسد قلوه های سیلیسیِ سازندِ امیران که در بستر رودخانه و آبراهه های منطقه نیز یافت می شوند، منبع اصلی ماده خام مورد نیاز بوده اند.
بررسی روند تشکیل ترکیبات اکسیدی در آثار برنزی با استناد به مطالعات میکروسکوپی
منبع:
دانش حفاظت و مرمت سال ۱ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
89 - 102
حوزههای تخصصی:
به علت سازوکار پیچیده خوردگیِ آثار برنزی، توضیح ساختار مختلف لایه های خوردگی در این آثار تنها در سطوح میکروسکوپی امکان پذیر است. زمانی که شی ء برنزی خورده می شود، معمولاً اکسید مس I، اولین لایه خوردگی بر سطح آثار برنزی [به ویژه آثار] مکشوفه از محوطه های تاریخی است. لیکن بسته به شرایط محیطی، صورت های مختلفی از لایه های خوردگیِ اکسیدیِ غنی از قلع یا مس شکل می گیرد که در میزان مقاومت آثار در برابر خوردگی مؤثر است. شناسایی ترکیبات اکسیدی قلع یا ترکیبی از محصولات قلع مس با استفاده از شیوه های تجزیه دستگاهیِ معمول ساده نیست. با این وجود در پژوهش صورت گرفته با استفاده از قابلیت میکروسکوپ نوری در به تصویر کشیدن رنگیِ محصولات خوردگی با استفاده از نور قطبیده، روند شکل گیری اکسیدهای مس و قلع نمونه هایی از آثار برنزی مکشوفه از محوطه های مختلف ایران بررسی شده و در برخی موارد از شیوه میکروسکوپی روبش الکترون مجهز به سیستم تجزیه عنصری (SEM-EDX) جهت تکمیل روند شناسایی لایه های اکسیدی استفاده شده است. با توجه به نتایج به دست آمده، شناسایی شواهدی از اختلاف توزیع مس و قلع در ریزساختار حاصل از جدایش های ماکروسکوپی و میکروسکوپی، تشکیل محلول جامد مس در کنار مخلوط یوتکتیک مس اکسید مس در حین مراحل انجماد، وجود آخال های اکسیدی مس در ریزساختار فلز، حرکت لایه غنی از قلع از میان لایه اکسیدی مس، شکل گیری لایه های ساندویچی اکسید مس اکسید قلع، حل شدن انتخابی قلع در لایه های خارجی، پدیده جدایش مس از لایه های خوردگی و تغلیظ قلع در مرکز نمونه و در نهایت روند رشد معمول لایه اکسیدی مس و یا تخریب آن تحت شرایط خاص در نمونه آثار برنزی انتخابی با استفاده از تصاویر میکروسکوپی مطالعه شده است. نتایج مذکور تأییدی بر قابلیت شیوه های میکروسکوپی در مطالعه لایه های اکسیدی آثار برنزی است.
پژوهشکده حفاظت و مرمّت آثار تاریخی-فرهنگی و موضوع حفاظت و مرمّت آثار تاریخی-فرهنگی
منبع:
دانش حفاظت و مرمت سال ۱ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
1 - 19
حوزههای تخصصی:
این که پژوهشکده ی حفاظت و مرمّت آثار تاریخی-فرهنگی توانسته است اجازه ی چاپ و انتشار تعدادی مجلّه ی علمی، از جمله این نشریه ی وزین دانش حفاظت و مرمّت، را دریافت کرده و به انتشار آن نیز دست یابد، خبر بسیار فرخنده ای است که لازم است جامعه ی مرمّتگران کشور آن را به فال نیک گرفته و ضمن مشارکت فعّال و پیوسته در آن، ʺخانه ی مرمتگران کشورʺ را بیش از پیش ʺخانه ی خودʺ، بدانند. ولی برای آن که بتوان راه و رسم چنین جریده ای را با عنایت به نیازهای جاری کشور، وظایف و مسئولیّت های پژوهشکده، و نیز نظام پژوهشی، آموزشی و اجرایی کشورمان در حوزه ی حفاظت و مرمّت آثار تاریخی-فرهنگی، تبیین و توصیه نمود لازم است ابتدا به دیروز نگاه کرد، بعد در باره ی وضعیّت امروز اندیشه نمود، سپس فردا را دید، و سرِآخر تلاش کرد تا راه مجلّه چنان طرّاحی شود تا ضمن آن که مسئولیّت خود نسبت به مردم، و به ویژه جامعه ی فرهنگی کشور را انجام می دهد، حرکتی پویا، بادوام، ملّی، و پاسخگو نیز داشته باشد. حفاظتگران و مرمّتگران میراث فرهنگی کشور، که به واقع می توان آنها را طبیبان امور فرهنگی کشور دانست، بیش از پیش تشنه ی گفت و گوهای سازنده با یکدیگر در داخل کشور، و با همقطاران خود در بیرون از کشور، هستند و هر چه تعداد مجلّات علمی در این حوزه بیشتر شود، دست یابی به مقصود نهایی، یعنی نگاهداری میراث فرهنگی و معرّفی درست و به کمال آن، امکان یافتنی تر خواهد شد. به بیان دیگر برای آن که بتوان آینده ی پژوهشکده و در نتیجه آینده و شیوه ی کاری نشریّات منتشره از سوی این نهاد مهم را براساس نیازها و اولویّت های میراث فرهنگی کشور و سپس دیدگاه پالایش یافته ی ملّی و جهانی پیرامون امر حفاظت، نگاهداری و مرمّت آثار فرهنگی تعریف و تبیین نمود، لازم است به گذشته و حال اندیشید و بعد توانی دوچندان یافت و به افق های پیشِ رو نظاره کرد؛ دُرُست همان گونه که کوه نوردی تجربه اندوخته در میانه ی راه صعود می ایستد و به راهی می نگرد که تا آن زمان پیموده است، بعد حال خود را می بیند، و سرِآخر، با توانی که از نگاه به گذشته بازیافته است، ادامه ی مسیر می دهد.
تغییرکاربری تطبیقی میراث صنعتی، الگویی برای خلق فرصت های جدید درون شهرها
منبع:
دانش حفاظت و مرمت سال ۱ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
21 - 33
حوزههای تخصصی:
مفهوم میراث صنعتی در اواسط قرن بیستم یعنی دوره ه ایی که چندین و چند ساختمان صنعتی و منظر شهری ویران شد در انگلستان مطرح گردید. از آن هنگام به بعد تلاش های متعددی در راستای شناخت آثار میراث صنعتی شکل گرفته است. سایت های صنعتی نقطه عطفی در تاریخ بشریت شمرده می شوند. آن ها خاطرات روزهایی را در بر دارند که هم موجب پیشرفت و هم مایه رنجش بوده و در عین حال نمادی از امید به زندگی بهتر هستند. بناهای صنعتی توسعه فناوری کشورها را از طریق معماریشان نشان می دهند و ارزش های اجتماعی و فرهنگی زمان خود را نمایان می سازند. از دست رفتن کاربری صنعتی در دل شهرها و عدم توفیق اجتماعی آن، این مجموعه ها را به سرعت به فرمان تخریب می سپارد. انتقال روحیه کار و فعالیت و سبکی از معماری که متعلق به تجربیات جهانی است، لزوم حفظ و مطالعه این آثار را تشدید می نماید. اینجاست که دانستن چگونگی حفاظت از بناهایی که دیگر قادر به تأمین آینده ی خود نیستند اهمیت می یابد. عدم تأمین آینده به دلیل کاهش نیاز به این بناها به وجود آمده و نتیجه آن ایجاد محیطی متروک و ناامن است که به ظهور و پرورش جوامعی ناسالم دامن می زند. تغییرکاربری تطبیقی بنایی موجود و تاریخی و افزودن بنایی جدید به آن، حرکت، سرزندگی و تنوع بصری می آفریند، در عین اینکه شخصیت مجموعه حفظ می گردد. مقیاس عظیم کارخانه، تکرار ریتمیک آن، طول آن که به بی نهایت اشاره می کند و حتی رنگ های غم انگیز بنا، به هنگام جستجوی یک طراحی اصیل برای استفاده مجدد از آن یک موضوع کلیدی است.
تحلیل بحران برپایه سنجش عوامل مؤثر بر خوردگی فعال و ارزیابی بحران در مجموعه های برنزی باستانی
منبع:
دانش حفاظت و مرمت سال ۱ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
67 - 82
حوزههای تخصصی:
امروزه ارزیابی و مدیریت بحران در مجموعه های تاریخی فرهنگی یکی از موضوعات مهم در پژوهش های حوزه حفاظت پیشگیرانه است. در سالیان گذشته روش ها و دیدگاه های نسبتاً متنوعی در زمینه ارزیابی و مدیریت بحران در مجموعه ها و محوطه های باستانی مطالعه و استفاده شده اند و نتایج جالب توجهی از این پژوهش ها منتشر شده است. یکی از انواع مجموعه های موزه ای باستانی، مجموعه اشیای فلزی هستند که ممکن است در کاوش های باستان شناسی کشف شوند. در این پژوهش، استفاده ار رهیافت ارزیابی بحران جهت تخمین شرایط حفاظتی در مجموعه های برنزی باستانی مورد توجه قرار گرفته است. این رهیافت بر روی وقوع خوردگی فعال (بیماری برنز) و عوامل مؤثر بر آن در زمان دفن و پس از حفاری متمرکز شده است. بر این اساس، نتایج حاصل از مطالعات آزمایشگاهی بر اساس یک سیستم مطالعاتی از پیش انجام شده (سیستم فلز محیط خوردگی) شامل شناسایی ماهیت خاک، شناخت مکانیزم خوردگی و اثر آنها بر شرایط حفاظتی اشیای برنزی مورد توجه قرار گرفته است. به همین منظور، دو مجموعه برنزی به دست آمده از کاوش محوطه های هفت تپه خوزستان و سنگ تراشان لرستان مطالعه و بررسی شده اند. در پژوهش حاضر به ارزیابی شرایط در دو مجموعه اشیای برنزی پرداخته شده که شامل شناخت مخاطرات و عوامل آسیب رسان به اشیای برنزی در هنگام حفاری، نگهداری و حفاظت از آن ها و ارزیابی بحران بر اساس خوردگی فعال در دو مجموعه است. در نهایت شرایط حفاظتی و وضعیت حفاری و نگهداری اشیای دو مجموعه با توجه به ماهیت و وضعیت فرایند خوردگی رخداده در آنها و بر اساس نتایج حاصل از ارزیابی بحران در محیط موزه و خاک بررسی و تحلیل شده است.
استفاده از الاستومرها برای تخمین غلظت گاز ازون در محیط موزه
منبع:
دانش حفاظت و مرمت سال ۱ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
103 - 110
حوزههای تخصصی:
خطرات ناشی از گاز ازون برای آثار تاریخی و هنری، همچنین محدودیت های دسترسی و غیر قابل استفاده بودن دستگاه های سنجش گاز ازون در کلیه محیط های موزه ای، نیاز به ابزار پایش ساده، مقرون به صرفه، و قابل استفاده در موزه برای سنجش این گاز را دوچندان کرده است. از سوی دیگر الاستومرها موادی پلیمری با واکنش پذیری بالا نسبت به گاز ازون هستند و در این میان لاتکس که از الاستومرهای طبیعی محسوب می شود، بیش ترین حساسیت را نسبت به این آلاینده گازی دارد. همین امر موجب شده است که این ماده به عنوان دُزی متر گاز ازون مورد توجه قرار گیرد. در این تحقیق به منظور دستیابی به دزی متر ازون، اثر این گاز بر روی نوارهای لاتکسِ تهیه شده در شرایط مصنوعی مورد بررسی قرار گرفت. برای این کار از یک محفظه کهنگیِ مجهز به ژنراتور گاز ازون استفاده شد. از آنجا که اکسایش نوارهای لاتکس در محیط می تواند تحت اثر پرتوهای UV نیز اتفاق بیفتد، برای بررسی این فرایند و در مقایسه با گاز ازون نمونه های آزمایشی با استفاده از لامپ UV با طول موج 254 و 366 (nm) نیز کهنه شدند. کلیه بررسی های فوق در درجه حرارت oC 24 و 40% رطوبت نسبی انجام شد. نوارهای لاتکسِ دست نخورده و کهنه شده با استفاده از روش طیف سنجی ATR-FT-IR و میکروسکوپ دیجیتال مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج مطالعات انجام شده نشان می دهد که اثر اکسیدکنندگی گاز ازون و اکسایش پرتوهای UV بر روی نوارهای لاتکس متفاوت و قابل تمیز هستند. از سوی دیگر با انجام کالیبراسیون نوارهای لاتکس می توان غلظت گاز ازون را در محیط تخمین زد. برای راستی آزمایی غلظت گاز ازونِ حاصل از نوارهای لاتکس در محیط موزه از دستگاه سنجش گاز ازون استفاده شد و نتایج مورد تأیید قرار گرفت.
فن شناسی و آسیب شناسی دو خنجر مفرغی از هزاره دوم قبل از میلاد متعلق به محوطه باستانی گَروی
منبع:
دانش حفاظت و مرمت سال ۱ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
53 - 65
حوزههای تخصصی:
اشیای مطالعه شده در این پژوهش دو خنجر مفرغی متعلق به محوطه باستان شناسی گَروی منسوب به اواخر عصر مفرغ و اوایل عصر آهن هستند که فاقد تزیینات اند و خوردگی و اکسیدشدگی روی سطح شان هوید است. هدف این پژوهش مطالعه فن شناسیِ اشیای مذکور از طریق انجام مطالعات تطبیقی و باستان شناسی به روش کتابخانه ای و انجام مطالعات فن شناسی و آسیب شناسی به روش آزمایشگاهی (شیمی تر، رادیوگرافی، متالوگرافی، و آنالیز عنصری مغز فلزی توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) به منظور شناسایی فلز و تکنیک ساخت آن است. پس از مطالعه و انجام آزمایش های ذکرشده، جنس این اشیاء از مفرغ، تکنیکِ ساخت شان ریخته گری و چکش کاری، و متعلق به دوره عصر آهن تشخیص داده شد.
کاربست آمیخته بازاریابی در کاخ موزه های تهران مطالعه موردی: مجموعه های فرهنگی تاریخی سعدآباد، نیاوران و کاخ گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:پژوهش حاضر به تعیین میزان کاربست آمیخته بازاریابی در کاخ موزه های تهران (گلستان، سعدآباد و نیاوران) پرداخته است. روش پژوهش:پژوهش حاضر پیمایشی-تحلیلی است و جامعه آماری آن از بازدیدکنندگان و کارکنان کاخ موزه های بررسی شده انتخاب شدند. تعداد 386 نفر بازدیدکننده و 102 نفر از کارکنان در کاخ موزه های سعدآباد، نیاوران و کاخ گلستان براساس نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته است. یافته ها:با توجه به یافته ها، میانگین کاربست آمیخته بازاریابی از دیدگاه بازدیدکنندگان کاخ موزه ها 59/113، و از دیدگاه کارکنان 76/125 بود که هر دو میانگین از حد متوسط بالاتر است. از بین هفت مؤلفه آمیخته بازاریابی ازلحاظ میزان کاربست از دیدگاه بازدیدکنندگان و کارکنان، مؤلفه شواهد فیزیکی (به ترتیب با میانگین های 99/31 و 47/32) به طور معنا داری بیش از سایر مؤلفه هاست و مؤلفه فرآیند (به ترتیب با میانگین های 42/6 و 36/7) کمترین میانگین را دارد. نتیجه گیری:کاربست آمیخته بازاریابی با توجه به بالاتربودن میانگین های به دست آمده از حد متوسط، شرایط مطلوبی را نشان می دهد. با توجه به غنای بی بدیل گنجینه های موزه ای ایران و اهمیت این مجموعه ها در شناساندن پیشینه تاریخی کشور، این یافته ها نکات امیدبخشی دربردارد که آینده مناسبی را برای ترویج آشنایی و بازدید گردشگران داخلی و خارجی از نقاط دیدنی ایران ترسیم می کند.
آنالیز با ریزباریکه یونی: ابزاری توانمند در باستان سنجی، مرمت و حفاظت اشیای تاریخی و فرهنگی
منبع:
دانش حفاظت و مرمت سال ۱ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
35 - 52
حوزههای تخصصی:
در بررسی تکنولوژی ساخت و محل تولید اشیای تاریخی و همچنین پیشنهاد و تدوین راهکار های حفاظتی و مرمت این آثار، داشتن اطلاعات کافی از نمونه مورد بررسی ضروری است. اطلاعات مورد نیاز بسته به نوع نمونه و اشیای تاریخی متفاوت است. تعیین و اندازه گیری دقیق ترکیب عنصری و مواد سازنده این اشیاء یکی از اطلاعات ضروری است که امروزه با استفاده از علوم و فنون آزمایشگاهی مدرن قابل دست یابی است. در این مقاله، برخی از نتایج به دست آمده از بررسی نمونه های مختلف تاریخی و فرهنگی که در چند سال اخیر با استفاده از باریکه یونی میکرونی در آزمایشگاه وان دوگراف پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای مورد مطالعه و پژوهش قرار گرفته اند، ارائه شده است. بررسی سفال های مینایی نقاشی شده جهت تعیین رنگدانه های مختلف به کاررفته در آن، تعیین ضخامت و خلوص لایه های طلاکاری شده در سفال های مینایی زراندود، بررسی و تعیین عامل درخشندگی در نقاشی های دیواری یک مکان تاریخی، بررسی علل خوردگی و تخریب یک نسخه از دست نوشته های قدیمی، تعیین خلوص و عیار سکه های برنزی الیمایی، و همچنین بررسی و تعیین نوع شیشه های تاریخی ایرانی از جمله مواردی است که در این مقاله به آن ها اشاره خواهد شد. نتایج حاصل از این آنالیز ها و تعیین مواد تشکیل دهنده آن ها در مطالعه تکنیک ساخت و فن شناسی، بررسی اصالت نمونه ها، و نهایتاً حفاظت این آثار تاریخی کمک قابل توجهی خواهد کرد.
چیدمان آیکونولوژی: مطالعه ی آیکونوگرافیک رابطه ی تزیینات هندسی و کتیبه «دَر » خاتم به شماره ثبتی (901) موجود در موزه حرم عبدالعظیم حسنی (ع)
حوزههای تخصصی:
غنای محتوایی عناصر ساختاری و تزیینی بقاع متبرکه و امامزادگان، واجد اهمیت به سزایی از منظر رویکرد های معناکاوانه همچون روش آیکونوگرافی می باشد. بی تردید در بنای اماکن مقدس بکارگیری نقوش هندسی و دیگر آرایه های تزیینی در کنار کتیبه نگاری ها در ارتباط با مسأله ایمانی هنرمند مسلمان، امری اتفاقی نبوده و از این رو زمینه مهمی را در وادی تحلیل و تفسیر رقم خواهد زد. در پژوهش حاضر با توجه به قابلیت ها و ظرفیت های معناکاوانه روش آیکونوگرافی به بررسی نقوش هندسی و کتیبه در خاتم موجود در موزه حرم مطهر حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) متعلق به دوره قاجار خواهد پرداخت. این مطالعه بر دو پویه توصیف و تحلیل آیکونوگرافیک استوار است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که، هنرمند خاتم کار عهد قاجار در طراحی و گزینش اجزای طرح در تلاشی آگانه کوشیده است باوری های شیعی را با زبان رمزی به تصویر کشیده و ثبت نماید. به نظر می رسد در جهت نیل بدین منظور نقوش هندسی و کتیبه نگاری به طور مکمل و معنادار به کار گرفته شده باشد.
بررسی مکانیسم واکنش تخریبی اکسیداسیون در کاغذهای تاریخی
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر ترجمه بخشی از کتاب کاغذ و آب (Paper and Water) به کوشش بانیک (Banik) و بروکل (Brückle) (2011) است که این بخش توسط ویس مور (Whitmore) نوشته شده است. در این مقاله فرایند تخریب واکنش اکسیداسیون در کاغذ به تفصیل بیان گردیده و نکات مبهم موجود در آن رفع شده است. هدف از این مقاله ارائه صحیح روند انجام واکنش اکسیداسیون و تخریب کاغذهای تاریخی و علت اصلی زرد شدگی آن ها در طول سالیان متمادی است. بدنه اصلی مقاله، از کتاب ذکر شده مشتق گردیده است. واکنش اکسیداسیون در ابتدا نیازمند یک مولکول واکنشی یا اکسیدانت است که به طرق مختلفی ایجاد می شود. در ادامه این مولکول به وسیله فرایند رادیکالی سبب حذف هیدروژن از زنجیره سلولز می شود. این واکنش های رادیکالی آن قدر ادامه می یابد تا ترکیبات جدیدی حاصل می شوند که خواص متفاوتی نسبت به ساختار اصلی کاغذ و سلولز دا رند. در پایان ترکیبات کربونیل به وجود آمده، که در اکسید بیشتر تبدیل به کربوکسیلیک اسید می شوند، فرایند اسیدی شدن کاغذ را شدت می بخشد و می توانند کاتالیزورهایی برای هیدرولیز شوند.
Analysis of the Substantive Distinction between Medina (City) and Gharieh (Village) in the Quranic Literature (واکاوی تمایز ماهوی مدینه (شهر) و قریه (روستا) در ادبیات قرآنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم به عنوان مهم ترین متن دینی مسلمانان در حوزه های مختلف دانش بشری دارای ظرفیت های قابل توجهی است که اغلب مورد غفلت قرار گرفته است. از جمله موضوعات طرح شده در این کتاب آسمانی، شهر و مؤلفه های آن است که بر این اساس، تاکنون پژوهش های مختلفی پیرامون شهر اسلامی انجام شده است. در همین راستا، طی این مقاله به بررسی این مسئله پرداخته شده است که آیا قرآن کریم، تمایزات عرفیِ میان شهر و روستا را به رسمیت می شناسد یا خیر؟ به بیان دیگر، در ادبیات قرآنی، شهر چه مؤلفه یا مؤلفه هایی دارد که آن را از قریه (آبادی یا روستا) متمایز می سازد؟ برای این منظور در این مقاله، دو کلیدواژه مدینه (شهر) و قریه (روستا) در قرآن کریم با استفاده از روشی ترکیبی (مرکّب از تحلیل محتوای کیفی و استدلال منطقی) مورد ژرفکاوی قرار گرفته اند. یافته های تحقیق بیانگر آن است که قرآن کریم برخلاف نظریات رایج در حوزه شهرسازی، مؤلفه اصلی در تمایز ماهوی شهر و روستا را ناشی از تفاوت های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و حتی جمعیتی نمی داند بلکه در ادبیات قرآنی، مؤلفه اصلی در تمایز ماهوی شهر و روستا عبارت است از ایمان به خدای متعال و الزامات حاصل از آن و لذا یک زیستگاه انسانی، هر چقدر هم که به لحاظ جمعیتی و کالبدی بزرگ باشد، چنانچه فاقد این مؤلفه باشد از منظر قرآن فاقد استحقاق لازم برای اطلاق واژه مدینه (شهر) است. این ادّعا در بدنه پژوهش، با تطبیق آیات مختلفِ حاوی واژه های مدینه و قریه پیگیری و اثبات شده است.
بررسی کارآمدی طرح درس «بافت فرسوده و تاریخی» جهت ورود فارغ التحصیلان رشته شهرسازی به عرصه عمل بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده و تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسائل و مباحث مختلف و مهم ناشی از رویکردهای متفاوت به دوگانه نظر و عمل، و به تعبیری دیگر دانشگاه و حرفه بخش قابل توجهی از ادبیات شهرسازی دو دهه اخیر را به خود اختصاص داده است. میزان ارتباط میان آموزش های دانشگاهی و توانایی های لازم در عرصه های حرفه ای یکی از مقولات مطرح در این میان است. اینکه به چه میزان عناوین مباحث مطرح در یک طرح درس می تواند دانش و مهارت موردنیاز حرفه مندان را در عرصه تجربه عملی پوشش دهد، پرسشی است که در پژوهش حاضر و برای درس نظری «بافت فرسوده و تاریخی» در مقطع کارشناسی مدنظر قرار گرفته است. مطالعه حاضر نشان می دهد ارتباط منسجم و مؤثری میان آموخته های دانشجویان در این درس و عرصه بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده در کشور وجود ندارد. طرح درس «بافت فرسوده و تاریخی» با لحاظ دانش و مهارت موردنیاز در عرصه عمل، می تواند نویدبخش پرورش متخصصانی توانمند جهت مداخله در بافت های ناکارآمد شهری کشور باشد. شایان ذکر است در مرحله اول پژوهش، برای بررسی ادبیات نظری موضوع از روش مطالعه اسنادی و تحلیل محتوا بهره گرفته شد. در مرحله دوم نیز، برای شناخت وضعیت حال حاضرِ آموزش درس «بافت فرسوده و تاریخی» در دانشگاه های کشور و ارزیابی تأثیرگذاری آن بر نحوه عملکرد شهرسازان در دفاتر خدمات نوسازی، روش پرسشنامه مدنظر قرار گرفت.
چیدمان آیکونولوژی: بازنمود زحل و باورهای مربوط به آن در نگاره ها
حوزههای تخصصی:
این مقاله با به کارگیری روش بینارشته ای آیکون نگاری- آیکونشناسی در مطالعات تاریخ طبیعی، فلسفه، نجوم، دین و هنر در پی ارائهی چگونگی کاربردی کردن روش شناسی های علمی و جهانی در هنر ایرانی- اسلامی است. در این راستا موضوع تاثیر و تاثر زحل را در باورهای تاریخ فرهنگی ایران و بازنمایی آن در نگاره های هنری ایرانی- اسلامی که خود از طریق درک و دریافت جهان بینی سنتی اصل انطباق جهان کبیر و صغیر قابل فهم می شود، برگزیده ایم. سعی ما بر این است تا پس از بررسی تصویری صریح زحل در نگاره های آثار نجومی، با روش آیکون نگاری به طبقه بندی ویژگی های بازنمایی های مرتبط با آن بپردازیم و سپس در پیوند با منابع نوشتاری مرتبط با نجوم و تنجیم و منابع طبی در تبیین صفات و رفتارهای متاثر از زحل در جهان صغیر به بازنمایی های غیر صزیح زحل در برخی از نگاره ها از طریق آیکون شناسی تفسیری از آنها ارائه کنیم. در این راستا، پژوهش پانوفسکی، کلیبانسکی و زاکسل در باره زحل/ کیوان و مالیخولیا الگوی روش شناسی تحقیق در این مقاله قرار گرفته است. هدف از کاربست این روش می تواند ما را نه تنها به فهم مفاهیم کلیدی تاریخ علم و تاریخ فرهنگ رهنمون باشد، بلکه امکان روش شناسی تازه ای در ارتباط تاریخ ایده ها ی فرهنگی در پیوند با آیکون های تصویری در نگاره های هنری فراهم آورد و و ما را در فهم دقیق رابطهی میان ابژه های تاریخی و پدیده ها توانا میسازد.
Intuition in artworks compared to the Kant’s theories in the Critique of Pure Reason (ملاحظة شهود در آثار هنری و مقایسه با مفهوم آن در نقد عقل محض کانت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشف و شهود از گواراترین و رازآمیزترین جلوه های حیات دینی بشر است. بازشناسی ماهیت و سرشت آن، ارزش معرفتی، سنجه های تشخیص سره از ناسره در میان انبوه دعاوی، باعث دلمشغولی بسیاری از اندیشمندان و خردورزان شده است. اثر هنری با ریشه گرفتن از شهود استعلایی و حسی هنرمند از یکسو و درک آن از سوی مخاطب، جاودان و یگانه می شود. «شهود»، حقیقت ذهن هنرمند و در نهایت حقیقت اثر هنری را آشکار می سازد. مبحث شهود در اندیشة بسیاری از اندیشمندان پرقدر بوده و این مقاله بر مفهوم شهود در ساختار معرفتی کانت تمرکز کرده است. «شهود»، از بنیادی ترین مفاهیم فلسفة «ایمانوئل کانت» است و تا حد یک زیرساخت، نقش محوری در نظام معرفتی کانت ایفا می کند. کانت بر شهود حسی و قرار دادن ذهنیّت به عنوان درون مایة اصلی اثر هنری تأکید دارد و این نگرش، در شکل گیری مکاتب و آثار بزرگ هنری در دوران مدرنیسم و حتی پست مدرن راه گشا بوده است. در بررسی آثار هنری، حضور و مواجهة شهود در مثلثِ اثر هنری، هنرمند و مخاطب را شاهد هستیم. تأثیر شهود در ادراک اثر هنری و روند فهم و درک اثر هنری و آفرینش منسوب به آن نقشی مهم یافته است.
این مقاله در نظر دارد منزلت شهود را در پیدایش آثار هنری مشخص و با استناد به تعریف کانت از مفهوم شهود در نقد اول (نقد عقل محض)، جایگاه آن را در آثار هنری تبیین و آشکار کند. فرضیه مقاله بر این استوار است که آثار هنری محصول کشف و شهود بوده و هنرمند با فعل یگانه ذهن خویش، یعنی شهود استعلایی دست به خلق اثر هنری زده است. بر اساس تعریف کانت از مفهوم شهود در نقد اول، شهود چیزی نیست جز آگاهی مستقیم از معنایی که در ذهن حاضر است و در شهود هنری این نگرش کانتی نقشی اساسی دارد و به همراه نبوغ هنرمند به ارتباط و تسخیر مخاطب می پردازد. این پژوهش به شیوة تحلیلی- توصیفی، با بهره گرفتن از کتب و مقالات به تحلیل داده ها پرداخته است.
«چیدمان نقد هنری: آرامش آشوبناک» نمایشگاه هست شب، گالری اثر، مهر 1395
حوزههای تخصصی: