فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۲۱ تا ۲٬۵۴۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحلیل زمینه های پیدایش مجسمه سازی پست مدرن از 1960 تا 1980(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دورة پست مدرنیسم، هنر دچار کارکردهای متغیری شده و مدام در حال تغییر ماهیت و هویت است. این مسایل در ارتباط مستقیم با مجسمه سازی امروز است زیرا این گوناگونی حیرت آور در هیچ زمینه ای به اندازة جهان مجسمه سازی آشکار نیست. حال این سؤال مطرح می شود که چه تحولاتی در دوره مدرن منجر به ظهور مجسمه سازی پست مدرن شد؟ چنین فرض می شود که توجه به محتواگرایی و مفهومی بودن مجسمه برخلاف فرم گرایی حاکم در دوره مدرن باعث شد که رویکردهای غالب در مجسمه سازی تغییر کرده و مجسمه سازی پست مدرن با صورت های بیانی جدیدش ظهور پیدا کند. این مقاله با رویکردی توصیفی- تحلیلی به تحولات و دگرگونی های ایجاد شده در عرصه مجسمه سازی از 1960 تا 1980 پرداخته است. نظر به اینکه زمینه های تحول و پیدایش مجسمه سازی پست مدرن به لحاظ تأثیرگذاری بر مجسمه سازی از دهة 1980 به این سو هنوز ساماندهی آکادمیک نشده است، ضرورت این اقدام احساس می شود که در این پژوهش به آن پرداخته شود. در پایان این نتیجه حاصل شد که تحولاتی چون تغییر مفهوم گالری جهت نمایش مجسمه، تغییر شکل اشیاء بازتولید شدة صنعتی در شکل اثر هنری و نقش مؤثر زمان و مکان در ایجاد و نمایش آثار مجسمه سازی از جمله دگرگونی های بنیادینی بود که تعریف مجسمه سازی مدرن، به عنوان یک شیء فرمی تجرد گرا را زیر سؤال برد و هویت آن را تغییر داد. این دگرگونی ها موجب شد درک و دریافتی نو در قالبی جدید جهت بیان «محتوا و معنایی خاص» از طریق مجسمه ظهور پیدا کند.
سنگ نگاره خسرو پرویز در تاق بستان
منبع:
باغ نظر ۱۳۸۵ شماره ۶
حوزههای تخصصی:
فرمانروایان ساسانی را رسم بر این بود که پیرامون شهرهای بزرگ و مکان های مساعد طبیعی باغ های سرسبز و زیبایی ایجاد می نمودند. این فضاهای سبز و خرم پردئز (پردیس) نامیده می شدند. تاق بستان را باید یکی از این پردیس های دوره ساسانی دانست. نقش برجسته خسروپرویز در ایوان بزرگ تاق بستان واقع شده است. در این نقش خسرو از اهورا مزدا و آناهیتا تاج ستانی می کند. خسروپرویز سنت تاجگیری از ایزدان را که بیش از دو قرن به فراموشی سپرده شده بود دوباره زنده می کند. بدین گونه خسرو پایه های فرمانروایی خود را استوار کرده و به صورت سمبلیک اعلام می کند که اهورا مزدا و آناهیتا مورد احترام او هستند و از هر دو نفر همزمان حلقه سلطنت را دریافت می کند. این امر در دیگر نقش برجسته های ساسانی سابقه نداشته است.
معیارهای بهینه برنامه ریزی و طراحی بافت مسکونی شهرها با توجه به ارتباطات متقابل اجتماعی
منبع:
مدرس هنر ۱۳۸۱ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
فضا، مکان، معماری
حوزههای تخصصی:
ساخت، اعتباریابی و رواسازی پرسشنامه نقش طراحی به منظور جلب مشارکت مردمی در فرایند معاصرسازی بافت های فرسوده ایران (نمونه موردی محله سیروس تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف ساخت، اعتباریابی و رواسازی پرسشنامه جایگاه طراحی در معاصرسازی بافتهای فرسوده ایران بر اساس مصاحبه با اساتید دانشگاههای تهران و متخصصین و استخراج نظرات آنان تهیه شد. با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای، نمونه 210 نفری از اهالی محله سیروس تهران انتخاب و پرسشنامه روی آنان اجرا شد. پرسشنامهها با استفاده از نرمافزار SPSS تحلیل شد. روشهای به کار رفته شامل تحلیل گویهها (ضریب تمیز و روش لوپ)، روایی محتوا و روایی سازه (تحلیل عاملی) و اعتباریابی (محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه و عاملها) بودند. در نتایج تحلیل عاملی 11 عامل شناسایی شد که عبارتند است از : مشارکت مردم در تهیه و ساخت، شکل معابر، تجمیع قطعات برای نوسازی، حفظ فضاهای ارزشمند، اولویت عبور و مرور، لزوم تغییر و نوسازی، نوسازی توسط دولت، ایجاد خدمات منسجم، ایجاد خدمات خرد، استحکام مصالح و زیبایی ساخت. اعتبار این پرسشنامه از طریق محاسبه آلفای کرونباخ 961/0به دست آمد. با در نظرگرفتن نتایج این پژوهش میتوان گفت این پرسشنامه از اعتبار و روایی مناسبی برخوردار است و عوامل به دست آمده از تحلیل عاملی میتواند جایگاه طراحی در معاصرسازی بافتهای فرسوده ایران را به گونه مناسب اندازهگیری کنند و یا به عبارتی با دریافت نظرات مردم در الگوی طراحی با عاملهای معرفی شده در این پژوهش میزان موافقت مردمی و در نهایت موفقیت معاصرسازی را سنجش کرد.
مفهوم منظر فرهنگی؛ اصطلاحی ناکارآمد در فرهنگ شرق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۳ شماره ۲۸
حوزههای تخصصی:
یکی از عمیق ترین نیازهای ما، حس هویت و تعلق است. پیوستگی انسان به منظر و چگونگی پیداکردن هویت در منظر و مکان یک نیاز مشترک میان انسان ها است. لذا منظر آن چیزی که ما به سادگی می بینیم نیست، بلکه روش نگاه کردن است : ما با چشمانمان منظر را می بینیم ولی با ذهنمان آن را تفسیر می کنیم و ارزش ها را با دلایل ناملموس (معنوی) به آن (منظر) نسبت می دهیم. بدین جهت منظر می تواند به عنوان یک ساختار فرهنگی که در آن حس ما از مکان و خاطره ذاتی ماندگار شده است، دیده شود. توجه روزافزون به مطالعه منظر فرهنگی موجب به رسمیت شناخته شدن مناظر فرهنگی برجسته و قرارگرفتن آنها در فهرست میراث جهانی در 1992 شده است. این مقاله به بررسی برخی ایده های مرتبط با منظر و خاطره و ارتباط تنگاتنگ ""منظر"" و ""ذهن انسان"" و با تمرکز بر آسیا به عنوان زمینة اصلی شکل گیری ایدة مناظر فرهنگی که دارای امتیاز بیشتری است، می پردازد.
آرامگاه در دوران اسلامی ایران و تاثیر آن بر آرامگاه های گورکانیان هند
منبع:
جلوه هنر ۱۳۸۳ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی:
ساخت بناهای آرامگاهی ، همواره در تاریخ مورد توجه بوده است . وجود مقبره عظیم پادشاهی فرعون ها در مصر ، استوپای هند ، بناهای شهیدان مسیحی ، بناهای آرامگاهی اسلامی و غیره ... تاییدی بر این مدعا است . در این مقاله ، تلاش شده است تا بناهای آرامگاهی در ایران و تاثیر آنها بر بناهای آرامگاهی هند بررسی شود . روش پژوهش ، در این مقاله به روش کتابخانه ای و میدانی بوده است . به این ترتیب که ابتدا به ریشه یابی آرامگاه در صدر اسلام و سپس به سیر تاریخی آرامگاه در ایران پرداخته شده است ...
مقایسه ی معماری مساجد بلوچستان ایران با مساجد دوره ی تیموریان هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر، حاصل برنامه ای پژوهشی (میدانی، کتابخانه ای) است که با نگرشی کلی، به مساجد بلوچستان می پردازد. جایگاه بلوچستان در مطالعات هنر اسلامی ایران تاکنون، ناشناخته مانده است. مساجد بلوچستان دارای شاخصه های هنری زیادی در زمینه ی معماری، عناصر و تزئینات وابسته است. بیشتر مساجد شناسایی شده، دارای عظمت و شکوه چندانی نیستند و از نظر قدمت نیز، اکثر آن ها متعلق به سده های متأخّر دوره اسلامی هستند؛ اما شاخصه هایی ارزشمند از نظر معماری و تزئینی دارند؛ این ویژگی ها عملاً نشانگر فرهنگ خاص بلوچستان هستند. مطالعه دقیق تر این شاخصه های هنری در معماری اماکن مذهبی، تأثیر پذیری آن ها را از مناطق همجوار شرقی، به خصوص شبه قاره ی هند در دوره ی تیموریان بزرگ، روشن می کند. از سوی دیگر، این شاخصه ها تحت تأثیر فرهنگ و معماری فلات مرکزی ایران نیز بوده است. در این مقاله تلاش شده تا با بیان اشتراکات تاریخی، اجتماعی و فرهنگی میان دو منطقه (بلوچستان ایران و شبه قاره هند)، چگونگی تأثیر پذیری این آثار در تزیینات و برخی از عناصر معماری همچون گنبد و مناره بررسی شود.
هنر از لحاظ روانشناسی
حوزههای تخصصی:
نسبتهای طلایی در هنر
منبع:
فصلنامه هنر ۱۳۶۳ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
تجلی تخیل مقدس در نقشمایه های سفال و سرامیک اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نقوش سفال و سرامیک دوران اسلامی تداعی اشکال آشنایی است که ریشه در اساطیر باستانی و ادبیات ایران دارد و به کارگیری دوباره آنها و بعد از دوران باستان زنده کردن خاطره های ظاهرا فراموش شده ای است که در ناخودآگاه جمعی این ملت جای دارد....
پارک شهری با الگوی باغ ایرانی؛ مطالعه و تدوین ضوابط و معیارهای طراحی باغ و پارک بر اساس الگوی باغ ایرانی
حوزههای تخصصی:
رضا ، آقا رضا و رضا عباسی : (سه اسم و رقم در قالب یک قلم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه نزدیک به یک قرن است که هنر پژوهان جهان درباره رضا عباسی هنرمند نقاش در باره شاه عباس مطلب می نویسند و هنر پژوهان در نیمه اول قرن 20 رضا آقا رضا و رضا عباسی را سه تن مجزا فرض و درباره او و آثارش قلم فرسایی کرده اند در نیمه دوم این قرن آثار هنر پژوهانی چون سچوکین و انتونی ولش و شیلا کنبی منتشر میشود و این محققان به رفع اشتباهات محققان پیشین می پردازند و این نتیجه حاصل می شود که این سه تن یک نفر هستند در قالب سه اسم و رقم بخصوص تک نگاری محققانه کنبی در باره آثار و احوال رضا عباسی به طور مستوفی کارستان و زندگی او را می پژوهد و نتایح در خور شایسته پیش رو می نهد در این مقاله نگارنده از برای اثبات یکی بودن این سه تن به شواهد تاریخی و تاریخنگاری دیگری نیز اشاره می کند و بر این نظر تاکید می ورزد که رضا آقارضا و رضا عباسی سه اسم و رقم هستند در قالب یک قلم.
تراژدی و مردم عادی
معیارهای مرمت منظر محوطه های تاریخی و طبیعی با تأکید بر محوطه بیستون کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقة بیستون جزو مناطق بینظیر در کشور و حتی جهان است که آمیختگی تاریخ و طبیعت، فرهنگ و افسانه را یک جا به نمایش میگذارد. این منطقه به عنوان پناهگاه حیات وحش از یکسو ارزشهای طبیعی منحصر به فردی دارد و از دیگر سو دارای آثار تاریخی با ارزش جهانی است. در این مقاله به نقش معماری منظر به عنوان پیونددهنده و احیاکنندة ارتباط بین لایههای طبیعی، تاریخی و روایتهای داستانی منظر در چارچوب دیدگاه جامعنگر «مرمت منظر» تأکید شده است. این پژوهش با هدف بازشناسی طبیعی و فرهنگی منطقه بیستون که عرصهای مناسب برای طرح دیدگاه جدید مرمت منظر به محوطههای تاریخی و طبیعی است به بررسی بومشناسانة لایههای این محوطه پرداخته است تا از این رهگذر راهکارهایی عملی در مرمت جامع منظر بیستون به دست آید.
در این مقاله ابتدا به طرح موضوع و روش تحقیق اشاره میشود و پس از واکاوی مفهوم واژههای مرمت بومشناسی و مرمت منظر، اصولی برای مرمت جامع منظر به دست میآید. در ادامه به تحلیل بومشناختی منطقه پرداخته و با توجه به ارکان مرمت منظر که شامل انسان، طبیعت، فرهنگ و تاریخ است، نقاط ضعف، قوت، فرصتها و تهدیدات طبیعت و فرهنگ منطقه در دو جدول جمعبندی میشود. از آنجا که تأکید دیدگاه مرمت منظر به بازخوانی و احیای تمامی لایههای منظر است، در انتها با کنار هم قراردادن اصول مرمت منظر و مطالعات بومشناسانة سایت، معیارهای مرمت منظر طبیعی و فرهنگی بیستون به دست میآید. نتیجه کلی آنکه صرفاً با مرمت تمامی لایههای موجود در منظر و درک رابطة بین آنهاست که میتوان به احیای جامع محوطههای تاریخی و طبیعی دست یافت. در این پژوهش از روش تحقیق توصیفیـ تحلیلی در بستری از مطالعات کتابخانهای و همچنین مشاهدات میدانی متعدد بهره گرفته شده است.
چندسویگی معناییِ آتش در معراج نامه تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معراج نامه تیموری، از نسخه های خطیِ ارزشمند و از منابع تصویریِ مهم برای فهم هنر دینیِ اسلامی است. عقاید، بینش و ایدئولوژیِ پدیدآورندگانِ این اثر به خوبی در آن متجلّی شده است. وفورِ شعله های آتشین در نظام های نشانه ایِ تصویریِ این معراج نامه و اطلاقِ آن ها به چندین مدلولِ متفاوت و حتی گاهی متقابل، نگاره های معراج نامه تیموری را بیش از پیش متمایز کرده است. این مقاله، با تطبیقِ این عناصر درون متنی، به مطالعه مفاهیم مختلف آتش و چگونگی تغییر کارکرد معناییِ آن در این معراج نامه پرداخته است و سعی دارد علاوه بر بررسیِ پیوند میان نار و نور در این نسخه، مراتب مختلف آتش در آن را نیز با بینش اسلامیِ نگارگر تیموری مطابقت دهد. همچنین معانیِ ضمنیِ متفاوتِ آتش در این نسخه خطیِ مصوّر، مسلماً نگارگر تیموری را وادار کرده است فرم و شکل آن را از نظر بصری تغییر بدهد. این پژوهش به مطالعه این مهمْ نیز خواهد پرداخت.
تحلیل ساختار فضایی-کالبدی بافت مرکزی شهر خرم آباد
حوزههای تخصصی:
بافت شهری گستره ای هم پیوندی است که از ریخت شناسی های متفاوت طی دوران حیات شهری در داخل محدوده شهر و حاشیه آن در تداوم و پیوند با شهر شکل گرفته باشند. بخش مرکزی شهرها (C.B.D) به واسطه نقش و عملکردشان در بافت و سیمای شهر در فرآیند توسعه کاربری ها و فعالیت های اجتماعی، اقتصادی و اداری شهر تأثیرگذار بوده اند. این پژوهش با رویکرد توصیفی– تحلیلی با هدف کاربردی و جمع آوری اطلاعات بر اساس مطالعات کتابخانه ای و پیمایشی بوده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل یافته ها از مدل استراتژیک سوات (SWOT) بهره گرفته شده است تکنیک یا ماتریس سوات، ابزاری برای شناخت تهدید ها و فرصت های موجود در محیط خارجی و بازشناسی ضعف ها و قوت های داخلی آن به منظور سنجش وضعیت و تدوین راهبردهایی برای هدایت و کنترل آن سیستم است. در ادامه با مطالعه چگونگی، علل و پیامدهای تمرکز و رشد نامتناسب کاربری ها در بخش مرکزی شهری خرم آباد به بیان راهکارهایی در جهت توسعه زنجیره ای و خوشه ای آن و فعالیت های گوناگون از جمله بخش تجاری در جهت شکل گیری شهر سالم و توسعه پایدار پرداخته شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بخش مرکزی شهر خرم آباد به عنوان نقطه ثقل شهر و منطقه با مسائل و مشکلات گوناگونی در زمینه های اقتصادی، اداری- خدماتی، اجتماعی، حمل و نقل و کالبدی- فضایی روبرو می باشد. وجود کاربری های متعدد و نامتناسب، تراکم زیاد جمعیت، عرض کم معبر سواره رو و پیاده رو در خیابان 17 شهریور موجب شده این مشکلات در سال های اخیر رو به گسترش باشد، همچنین یافته های حاصل از مدل سوات نشان می دهد که بخش مرکزی دارای 8 نقطه قوت و فرصت اصلی به عنوان مزیت ها و 10 نقطه ضعف و تهدید اساسی به عنوان محدودیت ها و مشکلات پیش روی بافت مرکزی شهر خرم آباد می باشد. در این راستا ارزیابی ماتریس های داخلی و خارجی بیانگر آن است که راهبرد عملکردی بخش مرکزی شهر، از نوع راهبردهای تدافعی (WT) می باشد. بنابراین برای برون رفت از مشکلات جاری و ترفیع آن، ساماندهی بخش مرکزی شهر خرم آباد به صورت سه مرحله در زمان های متمادی با اجرای برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت بایستی صورت بپذیرد.
چشمه عمارت عباس آباد
منبع:
باغ نظر ۱۳۸۳ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
گرایش به آب و نوازش و ستایش آن و حتی به نوعی بازی با آب در دوره های مختلف به شکلهای گوناگون وجود داشته است ، اما این امر در دوره صفویه با ساختن بناها، کاخها و باغهای باشکوه بسیارچشمگیر می شود. به ویژه جویها و فواره های موجود در کاخها و باغهای این دوره می تواند علاقه پادشاهان صفوی و مردم این دوره را به آب و چشم اندازهای آن به خوبی نمایان سازد. چشمه عمارتهای مختلفی از عهد صفویه برای ما به یادگار مانده است که برخی از آنها از نظر فنون علمی بسیارجالب توجه هستند. اغلب واژه چشمه عمارت ، به بنایی که روی آب ساخته شده باشد اطلاق می شود. در حالی که معنای واقعی چشمه عمارت ، بنایی است که در جوشش و جریان آب نقش داشته باشد. در میان بناهای مختلفی که به نام چشمه عمارت در ایران و کشورهای دیگر ساخته شده ، چشمه عمارت عباس آباد بهشهر را می توان چشمه عمارت واقعی دانست ؛ چرا که این بنا در زیر آب قرار گرفته و در جوشش ، جریان و فوران آب نقش اساسی داشته است . این بنا به همراه ملحقات خود همچون سد، اسکله ، تنبوشه ها و بنای آلاچیق طبقه دوم آن در کنترل آب دریاچه ، هدایت آب و ایجاد دهها فواره در نقاط مختلف باغ و مجموعه عباس آباد که تعداد آنها بنا بر گفته جهانگردان به پانصد عدد می رسید، نقش تعیین کننده ای داشته است.ساخت این بنا به همراه ملحقات دیگر بی تردید به منظور دست یابی به یک هدف مشترک بوده، اما کارکرد شگفت آور آن که در جهان بی نظیر است ، نشان دهنده اندیشه و توانمندی دانشمندان ایرانی عهد صفوی است .در مقاله حاضر ویژگیهای این بنا، بخشهای مختلف آن و چگونگی کارکرد چشمه عمارت عباس آباد، بر اساس تحقیقات و کاوشهای میدانی که اینجانب در سال 1352در این مجموعه به انجام رسانده ام، تدوین گشته است .