ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۶۱ تا ۱٬۰۸۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
۱۰۶۱.

Transformations in Pahlavi II House Architecture in Sanandaj (A Case Study Comparing Modern Adaptations and Traditional Spaces)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Pahlavi II architecture tradition Innovation Sanandaj Modernism

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۵ تعداد دانلود : ۱۴۳
This article presents a case study exploring the intersection of tradition and innovation in Pahlavi II architecture, focusing on buildings from the Pahlavi II period in Sanandaj. The research investigates incorporating traditional spaces and introducing innovative design approaches during this architectural period. By analyzing the added and removed spaces compared to the traditional period, the study seeks to identify the key factors influencing the transformation of architectural features. The research methodology involves site visits, interviews with architectural experts and residents, and archival research to gather data on the architectural design choices and motivations. The findings reveal a harmonious integration of traditional and innovative spaces in Pahlavi II buildings in Sanandaj. The analysis of added and removed spaces sheds light on the dynamic nature of architectural evolution, providing insights into the influence of cultural and historical factors on design decisions. The study highlights the importance of preserving cultural heritage while embracing innovation and modernity in architectural design. It also emphasizes the need for a holistic approach to design that considers social, cultural, and environmental factors. Overall, this study contributes to a deeper understanding of the intricate relationship between tradition and innovation in Pahlavi II architecture and its impact on built environments. The research provides valuable insights for architects, designers, and policymakers seeking to create sustainable and culturally sensitive built environments.
۱۰۶۲.

کاربست همزمان راهبردهای کلاس معکوس و بحث گروهی در ارتقای کیفیت یادگیری درس تاریخ معماری جهان: یک طرح تحقیق روش های آمیخته مداخله ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کلاس معکوس بحث گروهی یادگیری عمیق تاریخ معماری جهان طرح تحقیق روش های آمیخته مداخله ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۹۲
بیان مسئله: تاریخ معماری جهان مشحون از واژگان کم کاربرد و ناآشنا از بافت ها و بناهای تاریخی است. گستردگی اطلاعات و پیچیدگی مفاهیم بناهای تاریخی؛ و همچنین روش های تدریس سنتی مبتنی بر سخنرانی صِرف، قابلیت تحلیل و سازماندهی حیطه شناختی و فراشناختی دانشجویان نسبت به هنر و معماری تمدن های باستانی را در کلاس درس تاریخ معماری جهان با صعوبت و دشواری مواجه ساخته است.هدف پژوهش: این پژوهش در نظر دارد به تبیین تأثیر بحث گروهی بر بستر کلاس معکوس در ارتقای کیفیت یادگیری درس تاریخ معماری جهان بپردازد. روش پژوهش: این پژوهش با روش های آمیخته مداخله ای انجام شده است؛ که در مرحله کیفی با استفاده از روش نظریه برخاسته از داده های ساخت گرایانه کتی چارمز؛ و در بخش کمّی از روش آزمایشی استفاده شد. استخراج و تحلیل داده های کیفی برآمده از یادداشت های گروه آزمایش، مشاهده رفتار و همچنین انجام مصاحبه با تعدادی از ایشان با استفاده از شیوه کدگذاری اولیه و متمرکز انجام شد. سپس در بخش کمّی با استفاده از طرح شبه آزمایشی، میزان و کیفیت یادگیری گروه آزمایش و گروه گواه مورد مقایسه قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش 43 نفر از دانشجویان رشته معماری دانشگاه تربیت دبیر شهیدرجایی است که به صورت در دسترس  و در دو کلاس با شرایط نسبتاً برابر، یکی به عنوان گروه آزمایشی شامل 22 نفر و دیگری به عنوان گروه گواه شامل 21 نفر به صورت گروه های دست نخورده قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده های کمّی، آزمون محقق ساخته است که روایی محتوایی آن از طریق روش ارجاع به خبرگان و همسانی درونی آن با ضریب آلفای کرونباخ  82/0 تأیید شد. همچنین تحلیل داده های کمی نیز با آزمون  Uز Mann-Whitney و با استفاده از نرم افزار SPSS-22 تحلیل شد.نتیجه گیری: یافته های این پژوهش در بخش کیفی منتج به طبقه بندی هفت مقوله متمرکز است. در ارتباط با صعوبت یادگیری واژگان ناآشنا و کم کاربرد، مقوله های ساخت شناختی و ساخت دانش مشارکتی؛ در ارتباط با امکان ناپذیری بازدید از آثار تاریخی برون مرزی، مقوله های بصری سازی و بیان گرافیکی محتوای متنی، در ارتباط با گستردگی اطلاعات و پیچیدگی مفاهیم، مقوله های عاملیت در یادگیری محتوای آموزشی، پیوندیابی و شبکه سازی میان محتوای هر فصل، ارتقای مهارت ارتباط مؤثر، و تاب آوری در یادگیری مفاهیم انتزاعی صورت بندی شدند؛ یافته های بخش کمّی نشان داد که کاربست همزمان راهبردهای کلاس معکوس و بحث گروهی بر ارتقای کیفیت یادگیری دانشجویان در درس تاریخ معماری جهان اثرمعنادارآماری دارد (p<0.01). بنابراین اندازه اثر محاسبه شده، برابر با 399/0 است که نشان دهنده تأثیر 40 درصدی این روش تدریس بر بهبود کیفیت یادگیری دانشجویان است. این نتایج بر اهمیت روش های نوین تدریس در ارتقای کیفیت یادگیری دانشجویان تأکید دارند؛ و به نظر می رسد پژوهش های بیشتر در این زمینه، می تواند ادراک عمیق تری از تأثیرات آن ها را محقق سازد.
۱۰۶۳.

تحلیل عکسیت در عکاسی هنری دهه1390 ایران بر پایه دیدگاه فرانسوا سولاژ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عکاسی هنری ایران دهه 1390 عکسیت فرانسوا سولاژ امر بازگشت ناپذیر امر پایان ناپذیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۶۰
  عکسیت در تعریف فرانسوا سولاژ به معنای تأکیدِ همزمان بر بازگشت ناپذیر بودنِ لحظه عکاسی شده (امر بازگشت ناپذیر) و امکان تولید تصاویر متفاوت از فایل دیجیتال یا نگاتیوِ آن لحظه است (امر پایان ناپذیر). این امکاناتِ بی پایان، بر تواناییِ ذاتی عکاسی برای ادغام با سایر رسانه ها صحه می گذارند بنابراین با محو شدن مرزهای میانِ رسانه ها، عکاسانه بودن معنای متفاوتی از دوران مدرنیستی اش یافته و به «عکسیت» نزدیک تر است. در این پژوهش به منظور بررسیِ جایگاهِ «عکس بودن» در آثاری که در دهه نود خورشیدی در نمایشگاه های عکاسیِ تهران به نمایش درآمده اند، از این شاخصه استفاده شده است. ابتدا اهمیت امر بازگشت ناپذیر در عکاسی این دهه تحلیل شده که اغلب به شکل ثبت اموری در حال زوال ظاهر شده و گاه از طریق دستکاری در ثبت و چاپ عکس یا نمایش عکس های زوال یافته ، برجسته شده است. سپس استفاده عکاسانِ این دهه از امر پایان ناپذیر در عکاسی مطرح شده که به صورت ِ فتومونتاژ، دستکاری نگاتیو و عکس، چاپ آلترناتیو و استفاده فیزیکی از عکس های از پیش موجود نمایان شده است. در نهایت، تحلیلِ آثار عکاسانی که این دو ویژگی را پیوند داده اند و عکسیت در آثارشان برجسته است، نشان داده که آن ها در مواردی معدود از طریق چینش متفاوت عکس های از پیش موجود خوانش ارجح را به چالش کشیده و در مواردی از طریق چاپ آلترناتیو یا دستکاری اثر به نقاشی نزدیک شده اند، و در بیشتر موارد، از تلفیق گذشته و امروز بهره گرفته اند. چنین تلفیقی اغلب در مسیر سوگواری برای گذشته ای فراموش شده بوده اما در موارد اندکی نیز تداومِ اندوهناک گذشته ای ناخوشایند را در وضعیت امروز به نمایش گذاشته است. 
۱۰۶۴.

آیکونولوژی «دست دلبر» در گل و مرغ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: گل و مرغ دست دلبر دو دلداده برسم مهر میترا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۸۸
در نقاشی دوره قاجار دستی شاخه گلی را گرفته است که آن را «دست دلبر» می خوانند. این دست چکیده ای از یک الگوی بزرگ تر بود که این پژوهش در قالب سه فرضیه آن را مطرح می کند، نخست الگو دودلداده که عاشق گلی را به معشوق می دهد، دوم گلی در دست فرشته که الگویی مسیحی در نقاشی ایرانی داشت و سوم پیشکش که گویی شاهزاده ای شاخه گلی را به شخصی نامرئی می دهد. این پژوهش با طرح این فرضیه به دنبال اثبات آن خواهد بود که آیا می توان نقش دست دلبر را به عنوان الگوی پیشکش در نظر گرفت؟ هدف از این پژوهش تبیین استحاله کهن الگوی برسم یا قربانی گیاهی به منزله تشرف است. پس سوال این پژوهش به طور مشخص این است که از نقاشی دست دلبر چه معنایی را می توان استنباط کرد؟ پس از مطالعه نقاشی دست دلبر به شیوه توصیفی-تحلیلی و گردآوری مطالب در اسناد کتابخانه ای با روش آیکونولوژی به طبقه بندی و استحاله نقش در از دوره قاجار تا دوره پیش از اسلام پرداخته و معانی استخراج گردید که بیانگر درهم تنیدگی مفهوم «مهر» می باشد. مهر در پیش از اسلام با پیشکش یا قربانی کردن گیاهان معطر همراه بود و آن مراسم را برسمن می گفتند.  
۱۰۶۵.

کاربرد هنر نقاشی در تربیت زیباشناختی و پرورش تفکر خلاق در کودکان از منظر فبک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقاشی فلسفه برای کودکان متیو لیپمن تفکر خلاق گفت وگو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۸۷
فلسفه برای کودکان (p4c) به همت لیپمن بنیان نهاده شد. وی تلاش نمود با طرح فرایندی از فعالیت ها به کمک داستان، تفکر را توسعه دهد. داستان، پایه اصلی تفکر و ارتباط و یکی از ابزارهای پرورش تفکر در فبک هست؛ اما آیا فبک در مورد سایر هنرها ازجمله نقاشی به عنوان ابزار و واسطه ای در فلسفه برای کودکان کارا هست؟ هدف این پژوهش که به روش توصیفی – تحلیلی است، بهره گیری از ظرفیت های نهفته در نقاشی از منظر لیپمن به عنوان واسطه ای در تقویت و رشد تفکر کودکان در برنامه فلسفه برای کودکان  هست. این ویژگی های نهفته در هنر، لیپمن را بر آن داشت تا در کتاب «رویداد هنری»  به ویژگی های هنرها ازجمله نقاشی بپردازد. در این مقاله تلاش شده با استناد به نظرات لیپمن این سوال پاسخ داده شود که نقش نقاشی در پرورش مشرب های فکری با همه اهداف فبک چیست؟ لیپمن، هنر را نوعی رویداد می داند که ماهیت آن معمای ثابت و چالش برانگیزی است. او هنر را یک فرایند هوشمندانه خرد با زندگی می داند و هنر را یک دستگاه واحد می داند که تجزیه وتحلیل آن مفید است. همچنین نقاشی را سبب بروز خلاقیت های فردی و وضوح بخشی به موضوع و چندجانبه گری و پرورش فکر می داند. نتایج تحقیق حاکی است: کودکان از طریق نقاشی کردن، به کار عملی و هنری می پردازند و با گفت وگو حول نقاشی ها و آثار هنرمندان تفکرات و ذهنیات شان بهبود می یابد. نقاشی به عنوان روشی کارآمد می تواند این مسئولیت را به درستی انجام دهد. لذا نقاشی بر بهبود تفکر فلسفی کودکان از نظر لیپمن مؤثر است.اهداف پژوهش:بررسی نقش هنر نقاشی در تربیت زیباشناختی در کودکان از منظر فبک.بررسی نقش هنر نقاشی در پرورش تفکر خلاق در کودکان از منظر فبک.سؤالات پژوهش:هنر نقاشی چه نقشی در تربیت زیباشناختی در کودکان از منظر فبک دارد؟هنر نقاشی چه نقشی در پرورش تفکر خلاق در کودکان از منظر فبک دارد؟ **این نوشتار برگرفته از رساله دکتری حلیمه احمدیوسفی با عنوان «جایگاه هنر نقاشی در آموزش تفکر فلسفی به کودکان بر اساس آرای لیپمن» است که به راهنمایی آقای دکتر سعید ناجی و مشاوره خانم دکتر شهلا اسلامی در گروه گروه فلسفه واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی در حال انجام است.
۱۰۶۶.

تحدید، گام اول تشخص مکان

کلیدواژه‌ها: تحدید قلمرو مکان توسعه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۶۲
کنده شدن از وجود بسیط، نخستین مرحله در ظهور تشخص و تبیین ماهیت است. وجود، همه هست و چیز نیست؛ ماهیت و چیستی ندارد. فقط هست. آن گاه که پاره ای از آن جدا می شود است که نام و اسم پیدا می کند. چیزهای عالم، پاره های هستی اند که با تحدید قابلیت های خود، چیزی شده اند و ماهیتی جداگانه یافته اند. در مسیر ماهیت یابی، نخستین اقدام، خط کشی میان شیء جدید با بقیه وجود است. مراتبی از وجود را دارد اما در جاهایی که خود را جدا کرده، محدودیت دارد. بخش جداشده از هستی، اگرچه در وجود با منشأ خود مشترک است، اما به واسطه برخی صفات و ویژگی های خاص «شیء و چیزی» می شود که با نام همان «واسطه» خوانده می شود. در فرایند تشکیل ماهیت، گام اول تعیین مرز و حدود است. مرز، استقلال موجود را تأمین می کند. همان مرز، مرتبه شیء را تعریف می کند و با صفاتی که ناشی از مرتبه اوست، ماهیت شیء تبیین می شود. در ساحت وجود، اراده آفرینش چیستی جدید، مقدم بر لوازم آن از جمله لبه و مرز است؛ اما در عالم ماده، تعیین حدود، شرط پیدایش ماهیت جدید است. لبه و مرز در ساحت ماده نیز شرط شخصیت یابی و جداشدگی است. لبه، پایان دامنه یک چیستی را اعلام می کند و آغاز چیستی دیگر را بیان می کند.دزفول در آغاز در حاشیه رود دز تشکیل شد. دژپُل، قلعه ای که برای نگهبانی از پل برپا شده بود، نخستین محله شهر بعدی دزفول بود که چسبیده به ساحل دز، شهر را تدریجاً در عرصه بیکران دشت پدید می آورد. رود اگرچه لبه و مرز شهر بود، اما ساختار شهر را شکل می داد و سازمان فضایی شهر را متأثر از خود می کرد. مرز رود آن قدر قوی بود که تا چند دهه قبل، شهر را در یک طرف خود داشت. گویی در طول هزار و چند صد سال عمر دزفول، هیچ اندیشه ای جرأت عبور از لبه و فکر کردن به طرف دیگر را نداشت. شکل گیری و توسعه شهر، نه در فرار از لبه رود به معنای محدودیت جهت توسعه، بلکه با کشش لبه به سمت خود و استقرار حداکثری در حاشیه آن بود. لبه آنقدر قوی بود که در باور اهالی نیز آن سوی رود جایی پست و کم بها در قیاس با این سو شناخته شد. حتی طرح جامع نیز که بی پروا از نقش رود در قلمروسازی دزفول به آن طرف به عنوان اراضی سهل الوصول و ارزانی نگاه کرد که با یک پل داخل بافت شهر می شود، نتوانست با همه تمهیدات خود دوقطبی این سو-آن سو را تعدیل کند. همچنان رود، مرز درون و بیرون و شهر و بیابان باقی ماند. قلمرو، به مثابه سرزمینی که انسان با ربط دادن عناصر آن به یکدیگر و به خود، محدوده ای ذهنی ترسیم می کند و تعلقات خود را در آن پدید می آورد، با تحدید پدید می آید. قلمروسازی روش استقرار انسان در فضاست. مفهوم سازی از بخشی گزیده از دنیای بی نهایت پیرامون است به اعتبار عناصر درون آن و از همه مهمتر تعیین یک مرز با آنچه در بیرون است. حصار در مالکیت، افزون بر نقش قانونی و حمایتی، مظهر فاصله میان من و غیر است. قلمروسازی می کند و به ساکنان درون تعریف و هویت خاص می بخشد. این کار به واسطه قلمروسازی و آن هم به واسطه تبیین مرز و لبه ممکن می شود. والّا تشخص های اجتماعی و تاریخی امکان ظهور پیدا نمی کنند و عالم در حد تشخص های اولیه جغرافیایی و طبیعی باقی می ماند. از این روست که در فرایند برنامه ریزی فضایی از جمله طرح های جامع و تفصیلی برای توسعه شهر، لازم است تا نقش بنیادین عناصر اصلی سازمان فضایی و منظر شهری که زمینه ساز و بستر فهم از شهر هستند و واقعیت مفهوم شهر را می سازند، با دقت شناخته و حفاظت شود تا حس شهر و ادراک کلی شهروندان از شهر خود، تداوم پیدا کند. احساس تداوم هویت و زندگی در شهری که از قدیم بوده است، در زمره گرانبها ترین دستاوردهای برنامه های توسعه است. چنین رویکردی به عناصر پایه سرزمینی می تواند امکان توسعه مکان محور که برپایه شناخت سرزمین به مثابه «مکان» استوار است را فراهم آورد. اگرچه در شرایطی که اولین انتظارات از برنامه توسعه شهری، عبور سریع تر در خیابان ها و دفع آب های سطحی و جلوه فروشی برای ایجاد شهر مدرن است، صحبت از رویکرد مکان محور در توسعه شهری قدری بعیدالوصول به نظر می رسد، ولی چه می توان کرد که تا با گفتن و نوشتن، شناخت اراده ای خلق نشود، محصولی هم نخواهد رویید.
۱۰۶۷.

تحلیل رابطه ی بین مؤلفه های کمی و کیفی مسکن حداقل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسکن حداقل رابطه کمیت با کیفیت بهینه سازی کیفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۷۳
 ازآنجاکه مسکن حداقل باهدف استطاعت پذیری طراحی می شود، عموماً مؤلفه های کمی و کیفی در آن توأمان لحاظ نمی شود. لذا هدف از این پژوهش، تحلیل رابطه ی بین کمیت و کیفیت در مسکن حداقل است. ابتدا مؤلفه های کمی و کیفی مسکن حداقل و فراوانی و وزن آن ها با روش توصیفی و آنتروپی شانون استخراج شد. سپس از طریق روش پیمایشی (مصاحبه ساختاریافته) راهبرد های طراحی ذیل هر مؤلفه مشخص شد که بر اساس آن، مجموعه ی ضوابط نمره دهی در تحلیل پلان تنظیم گردید. در گام بعد، 9 تیپ پلان برگزیده در شهر جدید پرند طبق ضوابط توسط متخصصین نمره داده شدند. درنهایت، رابطه ی بین مساحت و کیفیت در پلان های برگزیده کیفی تحلیل شد. یافته ها نشان می دهد در واحد های یک و سه خوابه برگزیده، فضای عمومی و در واحد های دو خوابه فضای خدماتی از اهمیت بیشتری نسبت به سایر فضاها برخوردارند. نتایج نشان می دهد که برخلاف تصور عموم، الزاماً با افزایش مساحت، کیفیت واحد مسکونی افزایش نمی یابد.
۱۰۶۸.

نسبت هوشمندی و مکان؛ از هوشمندسازی معماری تا "مکان هوشمند"(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش و هوشمندی معماری هوشمند هوشمندی فرمی هوشمندی رفتاری پیکربندی فضای هوشمند هوشمندی جامع مکان هوشمند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۴۷
اهداف: هدف پژوهش حاضر را می توان در ابتدا شناخت بن مایه های هوش و مفاهیم مرتبط با "هوشمندی"بوده و در ادامه فهم نسبت "هوشمندی" با معماری و تبیین شاخصه های معماری هوشمند برشمرد؛ همچنین می توان به صورت ویژه ارائه ی راهبردهایی برای همگرایی سطوح شکل دهنده مفهوم مکان و معماری هوشمند در راستای حصول به "مکان هوشمند"دانست. ابزار و روش ها: پژوهش حاضر، ترکیبی از شیوه های تحلیلی و توصیفی بوده که با تکیه بر بنیان های شکل دهنده مفهوم "هوشمندی" و ویژگی های تأثیرگذار آن در معماری است، که پس از بررسی متون تخصصی، مفاهیم آن استخراج و رویکردهای مختلف بررسی شده و ترکیبی جامع در جهت دستیابی به "مکان هوشمند" تبیین می کنند. یافته ها: مفهوم "هوشمندی" ویژگی اساسی و از مهم ترین عوامل در شکل گیری کیفیت فضایی در عصر حاضر است. سه ویژگی اساسی این مفهوم را می توان "هوشمندی فرمی-کالبدی"، "هوشمندی عملکردی-رفتاری" و "هوشمندی معنایی-مفهومی" بیان کرد که در صورت بروز هر سه ویژگی "هوشمندی جامع" محقق شده و می توان در ترکیب با ویژگی های شکل دهنده مفهوم مکان به پدیده "مکان هوشمند" دست یافت. نتیجه گیری: مفهوم مکان با توجه به تعامل ویژگی ها و سطوح شکل دهنده آن که نشأت گرفته از پایگاه مفهومی و بنیادی ثابت در معماری از یک سو است و شناخت مفاهیم هوش و عوامل تأثیرگذار در شکل گیری هوشمندی به عنوان اندیشه ای متغیر در فرم و ساخت وندها، که ساختارهای هوشمند پویا هستند، از طریق ثبات بنیان معماری هوشمند به عنوان دستاورد از سوی دیگر، مورد واکاوی قرار گرفته و می توان مهمترین نتیجهی مفاهیم تبیین شده را دست یابی به "هوشمندی جامع فضایی" با عنوان "مکان هوشمند" دانست.
۱۰۶۹.

نهی از «تبرُّج» یا «تزیینات بیهوده» در هنر و معماری «عقل مدار و سلام محور»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سادگی خِرَدمدارانه فائده مندی یا مفید بودن برای محیط سَلام و سلام محوری (تمام دارندگی متقابل یا تعامُل مُتکامل أجزاء یا سلامت أفزائی متقابل أجزاء) در یک نظام مرکّب تَبَرُّج یا لباس شهرت یا جلوه گری خودنمایانه خودبزرگ بینانه و گردن فرازانه بیهودگی یا بی فائدگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۹
این مقاله به بررسی مفهوم «لباس شهرت» و «کشف چرایی "ناپسند بودن"، و بلکه "زشت و مکروه (یعنی ناشناسای عقل سالم و سلیم بودن)"، و حتّی "حرام بودن عقلانی" آن» در «فرهنگ "دانش نهاد"، "عقل محور" و "حکمت بُنیانِ" تفکّر و هنر "اسلامی" یا به سخنی، "سلام محور" و "وظیفه مند در حفظ سلامت و سلامت افزایی محیط فکری، انسانی و روحی روانی جامعه"» و تأثیرات آن در «مهندسی هندسه دیروز، حال و فردای معماری خانه و محله و شهرهای این سرزمین (یعنی ایران اسلامی،) و دیگر سرزمین های تحت حاکمیّت و یا نفوذ این فرهنگ» می پردازد. و [با استناد به «سخن و حُکمِ خداوندگار عقل و ع لم و دانایی در قرآن کریم»، و داشتن نگاهی تحلیلی به «سیره آخرین پیام آور این دین ازلی ابدی، نبیّ اکرم» (که درود و ملازمتِ کریمانه و تربیت محورانه خداوند با او، با خانواده او و با هم اندیشان با او مستدام باد) و پیشوایان معصوم مذهب شیعه(ع)، در «داشتن نگاهی این چنین به دین سلام محور اسلام»، در «طول طرح و تبیین و تدوین حکمت بنیان و دانش نهاد شریعت محمّدی و مهندسی هندسه احکام و قوانین زندگی مربوطه»، و سپس با استناد به «سخن ها و دستورالعمل های حکیمانه صادره از بزرگان عالی مقام قوم در پیروی همه جانبه از ایشان»، و «تلاش مجاهدانه شان در جاری سازی و عینیّت بخشیدن آن ها در فضای عقلی و عینی یا کالبدی زندگی خود و خانواده و هم نشینان با خویش»، «تأکی د مؤکّد ایشان بر "سادگی خِرَدمدارانه" و "پرهیز دادن شدید از جلوه گری خودبزرگ بینانه و گردن فرازانه" در مهندسی هندسه کمّی و کیفی فضای زندگی و شیوه زیست فردی، خانوادگی، محلّی و حتّی قومی و سرزمینی، و بلکه پوشش ظاهری افراد»،] پس از کشف «اصول و احکام نتیجه شونده از این بینش در فرهنگ هنر و صنعت و معماری شهرسازی اسلامی»، «نحوه إعمال آن ها در طرّاحی کُلّی هندسه و ساختار معماری اسلامی، بررسی شده، مورد تحلیل و تبیین قرار می گیرد! درنهایت، در بستر آوردن مثال هایی عینی از معماری سنّتی شهرها (ازجمله شهر یزد و حومه آن،) و تطبیق تحلیلی آن با آموزه های اسلامی نتیجه شونده از این مطالعه، نشان می دهد که چگونه این اصول و احکام (در ساده زیستی مردم بافت قدیم این شهر و پرهیز همه جانبه ایشان،) در پرداختن به این منش و روش ناپسندِ خِ رَد [یعنی پرهیز شدید از شکستن و نادیده گرفتن هنجارهای ارزشی و قَدرها یا هندسه های تعیین و تقدیرشده از جانب آن یکتا مهندس تمامی هندسه های حق نهاد (و مُقَدِّرِ کُلَّ قَدَر»،) در جهان آفرینش، و درنتیجه، عدم خودنمایی و جلوه گری خودبزرگ بینانه و گردن فرازانه در زندگی اجتماعی، همواره جریان داشته، و] در طرّاحی خانه ها و فضاهای شهری مورد توجّه قرار گرفته اند. در مقام نتیجه گیری، این مقاله بر اهمیّت «رعایتِ اصول عقلی ریاضی حاکم بر هستی و اجزای آن، و معیارهای منطقی ساده زیستی» و «پرهیز از پرداختن به بیهودگی و به کارگیری تجملّات بی فایده و زینت های غیرحقیقی و غیرضروری در همه جوانب زندگی و ازجمله فضای آن»، در کنار «داشتن توجّهی همه جانبه به "اصلی ترین و بنیادی ترین حُکم و قانون برپای دارانه ساختمان هستی و زندگی فردی و اجتماعی آن ها و حافظ تمامیّت و سلامت همیشگی ایشان"» [، یعنی «عدل و تعادل محوری»] و «هماهنگی با قوانین و هندسه های مهندس یا همان قَدرها یا هندسه های مطرح در جان و جوهر اسم ها یا عقل های الهی نهاد آموزش داده شده و نهادینه در جان و روح و عاقله انسان حق نهاد، و سلام محوری، یا به بیانی، داشتن و کوشیدن در برقراری روابط متقابل مبتنی بر تعامل متکامل و هم افزای» در «هنر و صنعت و معماری شهرسازی اسلامی» تأکید می کند! و نهایتاً نشان می دهد که «این نوع از نگاه و نگرش در مهندسی»، علاوه بر «امر ضرورت توجّه به زیبایی شناسی حقیقی یا حق محور و رعایت اصول و قوانین و هندسه ها یا قَدرها و اندازه های منطقی و خِرَدمدار آن»، به «تقویت و تحکیم اصول و ارزش ها»یی چون «همگرایی، انسجام، درهم تنیدگی و کلیّت و یکپارچگی و وحدت یا یگانگی» در «جامعه اسلامی یا سلام محور» نیز منجر می شود.
۱۰۷۰.

نشانه شناسی فرهنگی جایگاه مهاجرین افغان با تحلیل فیلم های برادران محمودی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشانه شناسی فرهنگی یوری لوتمان رولان پوسنر فیلم برادران محمودی جایگاه مهاجرین افغان مرکز-حاشیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۵
در مقاله حاضر تلاش بر این بوده است؛ تا با بهره گیری از مقوله «مرکز-حاشیه» در نشانه شناسی فرهنگی یوری لوتمان خوانشی از فیلمهای «چند متر مکعب عشق»، «رفتن»، «شکستن همزمان بیست استخوان» محصول مشترک برادران محمودی (نوید و جمشید) صورت گیرد. تحقیقات بسیاری در ارتباط با حضور مهاجرین افغان و سکنی گزیدن ایشان در حاشیه شهرهای ایران صورت گرفته است اما آنچه؛ پس از گذشت حدود چهل سال حضور ایشان در ایران ملموس است، پیشرفت آنها و تغییر جایگاه فرهنگی ایشان و افزایش تعاملات با کنشگران ایرانی است. موضوعی که در تحقیقات حاضر چندان به آن توجه نشده است. لذا مقاله حاضر درصدد بوده است که؛ با بهره گیری از مفهوم اقامتگاه به پیشرفت جایگاه آنان در سپهرنشانه ای ایران بپردازد. درواقع هدف این تحقیق نمایش این مسیر با تاکید بر سکونتگاه های مهاجرین است. گزینش فضاها و حرکت روبه جلوی مهاجرین از طریق نشانه های مکانی یعنی تغییرات در ساختار اقامتگاه های آنها و نیز نشانه های غیرمکانی همچون گفتار و کردار ایرانیان و افغان ها در آثار مورد نظر قابل بررسی است. بنابراین پرسش پژوهشی را می توان این گونه طرح کرد: روند تغییر جایگاه فرهنگی مهاجرین افغان از حاشیه به مرکز به چه ترتیبی صورت گرفته است؟ لازم به ذکر است که این پژوهشِ کیفی، به شکل اسنادی و با تکیه بر منابع دیداری و نوشتاری انجام و به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. یافته های این پژوهش مشخص می کند که مهاجرین افغان در ابتدای ورود، رویکرد «مرکز و حاشیه» را اتخاذ کرده اند اما به مرور با بیشتر شدن تعاملات با سپهرنشانه ای ایران از حاشیه به سمت مرکز پیشرفت نمودند. در این شرایط دوگان «مرکز-حاشیه» را کنار گذاشته و وارد فضاهای چهارگانه فرهنگی رولان پوسنر شده اند. درواقع ایشان تاکنون فضاهای فرافرهنگی، پادفرهنگی و فضای فرهنگی حاشیه ای را اشغال کرده اند. نشانه ها بیانگر این مطلب هستند که؛ ایشان هنوز به فضای فرهنگی مرکزی راه نیافته اند.
۱۰۷۱.

بازخوانی تحولات تاریخی شهر کرمان با تکیه بر تبیین ساختار فضایی شهر از بنیاد تا پایان سده چهارم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر کرمان پیشاساسانی تا سده چهارم هجری الگوی تحولات شهری ساختار فضایی شهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۷ تعداد دانلود : ۲۵۰
شهر کرمان در جریان رویدادهای تاریخی، دچار دگرگونی و تحول شده است، ازاین رو خوانش گذشته های دور شهر با ابهام و کمبود بسیاری در منابع، اسناد و شواهد همراه است. در این نوشتار، تحولات شهر تا پایان سده چهارم هجری دنبال می شود که پیش از روزگار ساسانیان تا دوران فرمانروایی سامانیان و بوئیان را دربرمی گیرد. مطالعه بنیاد و تحولات شهری کرمان از لابلای سطور تاریخ و شواهد معماری و شهری به جای مانده، برای فهم ساختار فضایی شهر در هر دوره و الگوی تحولات آن، که هدف پژوهش است، صورت می گیرد. به سبب ابهامات فراوان، فهم ساختار گذشته شهر با تبیین و تحلیل داده ها ممکن می شود، و بنابراین پژوهش با روش «تفسیری تاریخی» پیش خواهد رفت. براساس یافته ها، شهر کرمان با نام «به اردشیر» در زمان اردشیر بابکان بر آبادی پیشین بنیاد یافت، که با برپایی دژها بر روی بلندی و ساخت شهرِ داخل حصار در پهنه دشت همراه بود. این ساختار فضایی با کم وبیش دگرگونی هایی در عناصر معماری و شهری و بافت اجتماعی، تا سده های نخست هجری حفظ شده بود. در سده چهارم هجری که این شهر مرکز ولایت شد، آبادی بیشتری یافت. نتایج نشان می دهد، سامانه زیستی شهر مشتمل بر: دژها، شارستان با چهار دروازه، باغات متصل و آبادی هایی در پیرامون بود که گامی در تکامل سازمان فضایی شهر شمرده شده و زمینه را برای تحولات دوره های بعد فراهم آورده بود.
۱۰۷۲.

گونه شناسی آرایه های تزئینی بازشوهای شهر تاریخی ماسوله (مطالعه موردی: محله ریحانه بر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ماسوله محله ریحانه بر گره چینی آرایه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۷ تعداد دانلود : ۱۶۴
ماسوله یکی از محدود فضاهایی تاریخی و قابل سکونت در کشور ایران است که تداوم هنرهای ایرانی اسلامی در قرون متمادی در آن رایج بوده است. محله ریحانه بر ماسوله دارای گونه های متنوعی از بازشوهای مشبکی است که از الگوهای تزئینی محصورکننده ای ساخته شده اند. هدف پژوهش؛ شناخت انواع بازشوها و آرایه های تزئینی موجود در بازشوهای محله ریحانه بر ماسوله است. سؤال های تحقیق ازاین قرار است: 1- بازشوهای ابنیه تاریخی محله ریحانه بر ماسوله در چندین سطح دسته بندی می گردند؟ 2- چه الگوهای تزئینی در بازشوها بکارگرفته شده اند و میزان فراوانی الگوهای جدید به قدیمی در آرایه های تزئینی بازشوهای محله ریحانه بر چگونه است؟ روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی است و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و میدانی است. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است؛ آرایه های تزئینی بازشوهای محله ریحانه بر به سه روش؛ گره چینی، قواره بری و منبت کاری اجرا گردیده اند. بازشوهای محله ریحانه بر در شش سطح؛ بازشوهای تلفیقی، فاقد سربریه (روزن بالای پنجره)، بازشوهای کتیبه دار فاقد سربریه، سربریه های فاقد طرح حاشیه (تکی)، سربریه های کتیبه ای (تکی) و ارسی دسته بندی می گردند. درمجموع پانزده الگوی تزئینی در بازشوهای محله ریحانه بر بکارگرفته شده اند که از این میان، الگوهای گره شمسه هشت مربع و قواره بری بته و جقه بیشترین الگوهای تکرارشونده هستند. محله ریحانه بر دارای شش الگوی جدید و نه الگوی رایج (اصیل) در ماسوله است.
۱۰۷۳.

طبیعت و عناصر منظر در موزاییک های بیزانس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: طبیعت معبد کلیسا میتراییسم نماد مینیاتور موزاییک بیزانس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۲ تعداد دانلود : ۲۴۰
باور و تفکر طبیعت گرای ایرانی که در هنر و معماری این مرز و بوم آشکار است، بیش از هر شاخه هنری در نقاشی ایرانی   مینیاتور به شکل واقعی-نمادین بروز یافته است. حضور طبیعت و عناصر آن در هنرهای تزیینی - کاربردی در قالب هندسی، ساده و ماجراهای عاشقانه، عارفانه، حماسی و رزم وبزم دیده می شود. انواع گل ها وگیاهان در زمینه مینیاتور ایرانی همواره حضور دارند به گونه ای که نمایش باغ و بوستان و حیاط ها ی پرگل و درخت با آب و انواع پرندگان پذیرای طبیعت در نقاشی ایرانی با گل و بوته سازی و نمایش باغ و بوستان با انواع پرندگان، آسمان پرستاره با ماه و خورشید به گونه ای ترکیبی، جلوه ای از دنیای واقع و خیال است؛ که بخشی از آن در هنر موزاییک بیزانس رخ نموده چنان که برخی از این آثار به وضوح تأثیرپذیری از مینیاتور ایرانی را نشان می دهد. رنگ آمیزی و استفاده از نماد و نشانه های طبیعت در نقاشی ایرانی و موزاییک بیزانس ریشه در تفکر و آیین های طبیعت گرا دارد که نمونه های آن را در هنرمیترایی-مهرکده های اروپا و آسیا و در نیایشگاه های مهر و آناهیتا در ایران می توان برشمرد. بارزترین نمونه های موزاییک بیزانس در کلیساهای سن ویتاله، سن آپولیناره، و مقابر مقدسین در شهر راونا ایتالیا، شبستان کلیسای سن کلمنته  رم  و کلیسای سن صوفی در استامبول دیده می شود. دگردیسی و تداوم آیین مهر در مسیحیت و دین زرتشت، هنر و فرهنگ زرتشتی و مسیحی را به گونه ای شکل داد که ترکیبی از باور جدید و سنت های فرهنگ و هنر پیشین است.
۱۰۷۴.

بررسی نگاره نبرد رستم با دیو سپید در مکاتب تیموری و صفوی با رویکرد روایت شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دوره صفوی دوره تیموری نگارگری ایران شاهنامه روایت شناسی نبرد رستم و دیو سپید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۳ تعداد دانلود : ۱۵۲
گستردگی روایت شناسی در حوزه ی تصویر سبب شده تا نتایج به دست آمده از مقایسه متن و تصویر به عنوان دو رویه متفاوت نشان داده شود. ماهیت بیانی و مستقل تصویر از متن شناخت و فهم تصویر را در تطبیق با متن ادبی ضروری نموده استغیره «نبرد رستم و دیو سفید» از رویدادهای شاهنامه بوده که بعدها در مکاتب مختلف نگارگری مانند مکتب تیموری و صفوی به تصویر درآمده است. سؤالی که مطرح است: چگونه می توان این نگاره را با مؤلفه های روایت شناسانه بررسی نمود؟ هدف این تحقیق شناسایی واحدهای روایی پیرنگ، شخصیت پردازی، زاویه دید، درون مایه، زمان و مکان، برجسته سازی و حذف در متن و تصویر این دو نگاره و بررسی شباهت ها و تفاوت های آن ها با یکدیگر است. روش گردآوری توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و با رویکردی روایت شناسانه انجام گرفته است. نتایج حاصل این است که: نقاشی خلق و بازنویسی مجدد متن بوده به گونه ای که این اثر خلق هنری دیگری برای نقاش است. نقاش درحالی که از شعر پیروی کرده اما سبک او نسبت به هر دوره تاریخی و زندگی زیسته اش متفاوت است. اگرچه در متن (شعر) پیوستگی بین واژه ها وجود داشته و داستان گام به گام و بدون تسلسل با توجه به زمانمندی روایت جلو رفته، اما نقاش همواره با محدودیت هایی مواجه است. بر این اساس لحظاتی از متن را به عنوان رستاخیز اثر برجسته سازی و پیام را با تصویر بیان کرده است. با توجه به بررسی های انجام شده، از میان مؤلفه های روایت شناسی مؤلفه حذف و برجسته سازی برای هنرمند از اهمیت بیشتری برخوردار است.
۱۰۷۵.

تحلیل و آسیب شناسی مدیریت بحران سیلاب شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسیب شناسی دیدگاه سنتی مدیریت بحران سیلاب شهری ایلام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۱۵
غالباً مدیریت حوادث سیلاب در کشورهای در حال توسعه واکنش به شرایط غالب فاجعه (پاسخ فوریتی و بهبود) را نشان می دهد. جهت افزایش اثربخشی مدیریت و کاهش خسارات وارده به زندگی و اموال، باید پاسخ واکنشی به اقدام پیشگیرانه تغییر یابد. مدیریت پیشگیرانه در برابر بلایای طبیعی نیازمند مشارکت بیشتر دولت های مختلف، سازمان های غیر دولتی و خصوصی و مشارکت عمومی است که شامل تلاش و زمان بیشتر، تأمین بودجه، تجهیزات، امکانات و منابع انسانی است که منجر به یکپارچه سازی مدیریت حوادث سیلاب برای فعالیت های بلندمدت و کوتاه مدت می شود.هدف این مقاله ، شناسایی وضعیت موجود مدیریت بحران سیلاب شهری ایلام در سه مرحله قبل ،حین و بعد از وقوع می باشد.که بر اساس نظرات خبرگان و کارشناسان امر، مدیریت بحران سیلاب شهری ایلام در سه مرحله مذکور، وضعیت نامطلوبی داشته است. با توجه به نتایج تحلیل داده های به دست آمده از بخش های کمی و کیفی مقاله ؛ می توان نتیجه گرفت طبق نظرات پاسخگویان در هر دو بخش کیفی و کمی وضعیت نظام مدیریت بحران سیلاب شهری ایلام در سه مرحله (قبل از وقوع بحران، حین وقوع بحران و بعد از وقوع بحران) وضعیت نامناسبی دارد. این نتایج نشان دهنده این موضوع است که اقدامات انجام شده در این زمینه اقداماتی مقطعی در هر سه مرحله وقوع بحران سیلاب بوده و وضعیت نظام مدیریت بحران سیلاب شهری ایلام برمبنای الگوهای سنتی استوار است و فاقد الگوی مناسب علمی است. بنابراین نتایج تایید کننده نظریه پشتیبان مقاله (دیدگاه سنتی در مدیریت بحران) می باشد.
۱۰۷۶.

تحلیل بازنمایی زنان عصر مشروطه در ادبیات نمایشی معاصر از منظر جامعه شناسی بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات نمایشی بوردیو مشروطه زنان نظریه میدان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۲۱۲
ادبیات نمایشی همواره در ساختار روایی ، فرم و مضامین با گفتمان های اجتماعی در ارتباط بوده و معضلات جامعه مخاطبین خود را بازنمایی کرده است. در دو دهه اخیر بازخوانی تاریخی زنان عصر مشروطه مورد توجه قرار گرفته است و در قلمرو ادبیات نمایشی به تولید متون مهمی منجر شده است. پژوهش حاضر سعی دارد از دریچه جامعه شناسی هنر میل به این گونه بازخوانی را بررسی کند. در این راستا سه نمایشنامه ندبه (بهرام بیضایی)، شهادت خوانی قدمشاد مطرب در طهران (محمد رحمانیان) و شب سیزدهم (حمید امجد) از منظر آرای پی یر بوردیو تحلیل می شوند. از دیدگاه بوردیو انسان ها برای کنش دارای منطق خاصی هستند و همین منطق کنش است که انسان ها را به جهان اجتماعی پیرامون خود مرتبط می سازد. در آرای بوردیو نظریه میدان، ابعاد کنش انسان (عاملان) در جامعه را با مثلث ارتباطی هبیتاس، میدان و سرمایه می کاود. نتیجه آن که؛ قهرمانان این آثار اگرچه بازنمودی از زنان جامعه معاصر نویسندگان هستند، اما جای گیری آنان در فرادستی میدان قدرت عصر مشروطه را می توان برگرفته از ماهیت آرمانی این متون دانست.
۱۰۷۷.

بررسی رفتار جریان باد و ذرّات معلق (PM2.5, PM10) پیرامون پوسته بلوک های ساختمانی در بافت مسکونی طرح تفصیلی شهر عسلویه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت هوای بیرون ذرات معلق بادخور دره های شهری ضریب دید به آسمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۱۵۳
ذرّات معلق پیامدهای مخرب بر سلامت افراد دارند. سرعت باد، فاکتور مهم در تعیین غلظت ذرّات است. هندسه شهری بر سرعت باد و درنتیجه کیفیت هوا تأثیرگذار است. پایش کیفیت هوای شهر ازطریق اندازه گیری ذرّات و پارامترهای جوی صورت می گیرد و تأثیرگذاری بافت بر پراکندگی آلاینده ها لحاظ نمی شود. پژوهش حاضر، با هدف مطالعه رفتار جریان باد و ذرّات معلق پیرامون ساختمان ها در کدهای ارتفاعی، معابر و جبهه های مختلف، در یک بافت مسکونی در شهر عسلویه انجام شد. تأثیر رفتار باد بر پراکندگی ذرّات، همچنین تأثیر ارتفاع، جهت گیری معابر و بناها، بر رفتار باد و ذرّات بررسی شد. سرعت، فشار، آشفتگی، مسیر حرکت باد، و سرعت، غلظت و مسیر حرکت ذرّات، در سطح زمین و ارتفاعات مختلف، معابر هم راستا با جریان باد و عمود بر آن، جبهه های رو و پشت به باد، با شبیه سازی در نرم افزار انسیس فلوئنت نسخه 2021 تعیین شد. در ارتفاعات بالاتر بنا، با افزایش سرعت و تلاطم جریان، طول سایه باد در معابر و جبهه های پشت به باد کاهش یافت. تجمع ذرّات فاقد جرم در جبهه های پشت به باد در محدوده سایه باد مشاهده شد. بیشترین و کمترین غلظت ذرّات معلق به ترتیب در جبهه رو به باد و سایه باد مشاهده شد. یافته ها در مطالعه آسایش حرارتی و مقاومت مصالح با توجه به بار باد در فضاهای شهری نیز سودمند خواهد بود.
۱۰۷۸.

مطالعه ارتباط دلبستگی به مکان و ادراک محیطی بر رضایت از مکان (مورد پژوهشی: محله نوبر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دلبستگی به مکان ادراک محیطی رضایت از مکان متغیر میانجی محله نوبر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۲۹
ارتباط عاطفی و تجربی انسان با مکان از موضوعات مهم روانشناسی محیطی بوده است. دراین ارتباط درک و احساس انسان تابعی از ویژگی های محیطی، کارکرد عناصر، هویت و توانایی مکان در ایجاد ارتباط اجتماعی و حافظه جمعی دانسته می شود که به ویژه در ارتباط با اماکن و محلات تاریخی موضوعیت بیشتری دارد. تحقیق حاضر باهدف تعیین میزان تأثیر ادراک محیطی و دلبستگی مکانی بر رضایت مکانی در محله تاریخی نوبر تبریز انجام گرفته است. تعداد 320 نفر از ساکنین و کسبه بالای 18 سال بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و در تحقیق مشارکت کردند. در گردآوری اطلاعات، از پرسشنامه های مختلف بکار رفته در پژوهش های مرتبط استفاده شد: از مقیاس لویکا برای سنجش دلبستگی به مکان، از مقیاس یوکسل و همکاران برای سنجش رضایت از مکان و از مقیاس تعدیل یافته بونیتو و همکاران برای سنجش ابعاد مختلف ادراک محیطی استفاده شد. ضرایب آلفای کرونباخ برای همه متغیرها در حد قابل قبول بوده و تحلیل عاملی تأییدی حکایت از اعتبار ساختاری مناسب ابزار تحقیق داشت. برای سنجش ارتباط و تأثیر متغیرها بر یکدیگر از مدل سازی معادلات ساختاری و برای سنجش معنی داری تأثیر متغیرهای میانجی گر از آزمون z سوبل استفاده شد. یافته ها نشان می دهد، بین دلبستگی به مکان و ادراک محیطی ارتباط و همچنین این متغیرها بر متغیر رضایت مکانی تأثیر مستقیم و معنی داری دارند. آزمون سوبل نشان داد، هیچ کدام از متغیرهای دلبستگی به مکان و درک محیطی اثر میانجی گر معنی داری ندارند. نتایج تحقیق نشان داد ارزیابی و قضاوت انسان ها از مکان در ارتباط با تجارب شناختی و عینی است که در انسان احساس مثبتی نسبت به مکان ایجاد می کند.
۱۰۷۹.

واکاوی تأثیر دلبستگی محیطی بر سازگاری اجتماعی در فضاهای آموزشی بر اساس اصل تقویت مکان نظریه سیمون (نمونه موردی: مدارس دخترانه ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دلبستگی به مکان سازگاری اجتماعی فضای آموزشی مدرسه متوسطه دخترانه نظریه سیمون تقویت مکان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۱۳۷
بیان مسئله: نگرش اجتماعی فرد، نگرش او نسبت به افراد یا محیط در جامعه است. به فردی که خود را با تغییرات محیط فیزیکی، شغلی و اجتماعی تطبیق می دهد، سازگار با محیط می گویند. در فرایند سازگاری، فرد بین فعالیت های اجتماعی به توازن دست می یابد. مدرسه به عنوان محیط اجتماعی، از طریق افزایش حس دلبستگی به مکان باعث افزایش سازگاری اجتماعی می شود. سؤالات اصلی این پژوهش عبارتند از ؛ مؤلفه های تأثیرگذار بر دلبستگی به مکان طبق نظریه سیمون کدام مؤلفه ها هستند و تأثیر مؤلفه تقویت مکان بر سازگاری اجتماعی چگونه است؟ هدف پژوهش: هدف این پژوهش بررسی میدانی فاکتورهای تأثیرگذار نظریه سیمون و تقویت مکان بر دلبستگی به محیط و سازگاری اجتماعی است. این پژوهش به محققین امکان می دهد، تا نقش عوامل مؤثر بر سازگاری اجتماعی را به طور گسترده تر بررسی کنند. روش پژوهش: در جهت تحقق اهداف، ابتدا از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی به استخراج مؤلفه های نظریه سیمون پرداخته می شود؛ سپس طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری برای دو گروه 45 نفره مشاهده و کنترل اجرا می شود. پس از پایان جلسات، پیگیری به کمک پرسشنامه مؤلف ساخت سازگاری اجتماعی انجام می شود. نتیجه گیری: یافته های نظری تحقیق شامل شش مؤلفه نظریه سیمون اعم از تقویت مکان، کالبد مکان، تسلط مکان، وابستگی عاطفی، هویت مکان و تعامل با مکان است که تقویت مکان به عنوان متغیر پژوهش بررسی می شود. یافته ها حاکی از آن است که آموزش های گروهی جهت تقویت مکان، اعم از تشکیل گروه های سرود و نمایش، گروه تئاتر و ورزش ، اردوهای گروهی، تزئین کلاس ها و پانل با دست سازه و تمیزکردن کلاس درس و حیاط با مشارکت دانش آموزان، رنگ آمیزی نیمکت ها تأثیر به سزایی در سازگاری اجتماعی دانش آموزان دارد که به مرور این تمرین در شخصیت دانش آموزان تأثیر می گذارد و آنها را سازگارتر می کند، لذا در مدارس فعالیت هایی جهت تقویت مکان برای افزایش تعامل و حس دلبستگی بیشتر موردتوجه قرار گیرد تا به تبع آن سازگاری اجتماعی افزایش یابد. به عبارت دیگر با افزایش سطح توجه به کالبد محیط و دلبستگی به مکان در مدارس، سازگاری اجتماعی در دانش آموزان نیز افزایش می یابد.
۱۰۸۰.

تحلیلی بر تفاوت های ساختاری بازار قدیمی شهر سنندج با بازارهای ایرانی

کلیدواژه‌ها: تفاوت های ساختاری بازار قدیمی شهر سنندج بازارهای ایرانی دوره اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۸۴
مقدمه: از ویژگی شهرهای ایرانی در دوره اسلامی وجود عناصر مسجد، بازار و محله و ارگ حکومتی بود. عنصر بازار به عنوان شالوده شهر در برگیرنده ویژگی های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و جغرافیایی در فضایی واحد بود. بازار در گذر زمان در امتداد مهم ترین گذرهای شهر به صورت تدریجی شکل گرفته و گسترش می یافت. بازار قدیمی سنندج، که هم زمان با شکل گیری شهر و متأثر از اندیشه های شهرسازی مکتب اصفهان، به صورت یک باره ساخته شد، دارای تفاوت های ساختاری با سایر بازارهای ایرانی در دوره اسلامی است. هدف پژوهش: پژوهش حاضر بر آن است تا ویژگی های ساختاری بازار قدیمی شهر سنندج را با سایر بازارهای ایرانی مقایسه کند، تفاوت ها را آشکار نماید و به تفسیر و تشریح و علل و عوامل اثرگذار در ایجاد این تفاوت و تمایزها بپردازد. روش شناسی: این نوشتار به دلیل اتکا به داده های کیفی و روش های تفسیری متن، به لحاظ روش شناسی در گروه پژوهش های کیفی قرار می گیرد و روش اصلی تحلیل داده ها در آن، از نوع تحلیل محتوای کیفی هدایت شده است. تحلیل محتوا و کدگذاری براساس مفاهیم و مضامین برگرفته از مطالعات و پژوهش های مرتبط انتخاب شده و براساس آن به دسته بندی مؤلفه های شکل دهنده ساختار بازار پرداخته شده است. یافته ها و بحث: یافته های پژوهش نشان می دهد که ساختار بازار قدیمی شهر سنندج از نظر مؤلفه های نحوه استقرار فضایی- کالبدی، ساختار شکلی و پیوستگی و اتصال فضایی با عناصر اصلی شهر (محلات، ارگ حکومتی و مسجد) با سایر بازارهای ایرانی دارای تفاوت است. نتیجه گیری: ویژگی های ساختاری و کالبدی بازار قدیمی سنندج تا حد زیادی نشأت گرفته از نقش سیاسی و نظامی شهر و ساختار شهر قلعه ای سنندج بوده و در طراحی و استقرار بازار، صرفاً بر بعد کالبدی با محوریت و مرکزیت قلعه حکومتی تأکید شده و بعد کارکردی شامل عملکردهای تجاری، اجتماعی، ارتباطی، فرهنگی و مذهبی در اولویت بنیان گذاران آن نبوده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان