در مقاله حاضر تلاش بر این بوده است؛ تا با بهره گیری از مقوله «مرکز-حاشیه» در نشانه شناسی فرهنگی یوری لوتمان خوانشی از فیلمهای «چند متر مکعب عشق»، «رفتن»، «شکستن همزمان بیست استخوان» محصول مشترک برادران محمودی (نوید و جمشید) صورت گیرد. تحقیقات بسیاری در ارتباط با حضور مهاجرین افغان و سکنی گزیدن ایشان در حاشیه شهرهای ایران صورت گرفته است اما آنچه؛ پس از گذشت حدود چهل سال حضور ایشان در ایران ملموس است، پیشرفت آنها و تغییر جایگاه فرهنگی ایشان و افزایش تعاملات با کنشگران ایرانی است. موضوعی که در تحقیقات حاضر چندان به آن توجه نشده است. لذا مقاله حاضر درصدد بوده است که؛ با بهره گیری از مفهوم اقامتگاه به پیشرفت جایگاه آنان در سپهرنشانه ای ایران بپردازد. درواقع هدف این تحقیق نمایش این مسیر با تاکید بر سکونتگاه های مهاجرین است. گزینش فضاها و حرکت روبه جلوی مهاجرین از طریق نشانه های مکانی یعنی تغییرات در ساختار اقامتگاه های آنها و نیز نشانه های غیرمکانی همچون گفتار و کردار ایرانیان و افغان ها در آثار مورد نظر قابل بررسی است. بنابراین پرسش پژوهشی را می توان این گونه طرح کرد: روند تغییر جایگاه فرهنگی مهاجرین افغان از حاشیه به مرکز به چه ترتیبی صورت گرفته است؟ لازم به ذکر است که این پژوهشِ کیفی، به شکل اسنادی و با تکیه بر منابع دیداری و نوشتاری انجام و به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. یافته های این پژوهش مشخص می کند که مهاجرین افغان در ابتدای ورود، رویکرد «مرکز و حاشیه» را اتخاذ کرده اند اما به مرور با بیشتر شدن تعاملات با سپهرنشانه ای ایران از حاشیه به سمت مرکز پیشرفت نمودند. در این شرایط دوگان «مرکز-حاشیه» را کنار گذاشته و وارد فضاهای چهارگانه فرهنگی رولان پوسنر شده اند. درواقع ایشان تاکنون فضاهای فرافرهنگی، پادفرهنگی و فضای فرهنگی حاشیه ای را اشغال کرده اند. نشانه ها بیانگر این مطلب هستند که؛ ایشان هنوز به فضای فرهنگی مرکزی راه نیافته اند.