بهزاد آقاجمالی

بهزاد آقاجمالی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

جنبه های نمایشگری میدان توپخانه در دوران قاجار به عنوان صحنه نمایش با نظر به آرا هانا آرنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صحنه نمایش قاجار میدان توپخانه نمایشگری هانا آرنت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۶
میدان توپخانه ازجمله میدان های شهر تهران است که با کنشی نمادین توسط حکام قاجار هم زمان با توسعه کالبد شهر، شکل می گیرد. در این مسیر، میدان توپخانه به واسطه استقرار توپ هایی که نمادی از قدرت و اقتدار زمانه به شمار می روند به لحاظ کالبدی، میدانی سیاسی-نظامی تلقی می شود؛ این فضای وسیع به سرعت تبدیل به مکانی برای دیدن و دیده شدن می شود و کاربرد و کارکرد مکانِ میدان تغییر می کند و کاربردهایی همسان با صحنه نمایش پیدا می کند و در این مکان، مردم در نقش بازیگران و تماشاگران زندگی روزمره خود را دیگرگون به نمایش می گذارند. این روند مکانِ میدان را به مکانی برای نمایشگری اقتدار حکومت تبدیل می کند و معنایی فراتر از میدان پیدا می کند. در نظر هانا آرنت، میدان ، مکانِ مناسبی برای تعامل کنش های سیاسی-نمایشی انسان است. این عرصه در بسیاری از جوامع شرایط را برای آشکار شدن کنش های نمایشگری مهیا می سازد؛ به تعبیری هرگاه آرنت در حال سخن گفتن از سیاست است؛ او در حال بازسازی واقعیت ها و ویژگی های تئاتری انسان است. ازاین رو، در این پژوهش تلاش بر آن است که به روش توصیفی-تحلیلی به کنش های نمایشگری موجود در میدان توپخانه پرداخته شود و این نتیجه به دست آید که فعالیت های نمایشگری در میدان منجر به تبدیل آن به مکان ِ اجرا و در نهایت تغییر کاربری میدان می شود.
۲.

مطالعۀ نوتاریخ گرایانه بازنمود تاریخ و قدرت در آثار گریگور یقیکیان (مطالعۀ موردی: نمایشنامه انوشیروان عادل و مزدک و نمایشنامۀ جنگ مشرق و مغرب)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاریخ یقیکیان گفتمان قدرت نوتاریخ گرایی فوکو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۸
تاریخ همواره به عنوان ثبت رخدادهای گذشته تلقی می شود، اما بیش از آنکه بازتاب حقیقتی ناب باشد، روایتی گفتمانی از گذشته است. نمایشنامه و صحنه تئاتر به دلیل پیوند با سیاست، جامعه، قومیت و ایدئولوژی، بستری مهم برای بازنمایی این روایت ها به شمار می آیند. در دوران پهلوی، تئاتر به مثابه رسانه ای اجتماعی، در بازسازی حافظه تاریخی و ترویج ایدئولوژی رسمی نقش آفرین بود. این پژوهش با روش کیفی و مبتنی بر مطالعه کتابخانه ای و در چارچوب رویکرد نوتاریخ گرایانه با تأکید بر تبارشناسی میشل فوکو، به تحلیل دو نمایشنامه انوشیروان عادل و مزدک و جنگ مشرق و مغرب اثر گریگور یقیکیان می پردازد. یافته ها نشان می دهد که یقیکیان با بازآفرینی مقاطع تاریخی، تاریخ را نه به صورت بازتابی خطی، بلکه به عنوان میدان گفتمان ها و شبکه ای از قدرت و حقیقت به تصویر می کشد. این نمایشنامه ها از طریق روایت، شخصیت پردازی و آیین های نمایشی، هم نقدی بر فساد قدرت های گذشته اند و هم بازتابی از دغدغه های عدالت اجتماعی، هویت ملی و اصلاحات تدریجی در ایران معاصر. بدین ترتیب، آثار یقیکیان ضمن هم سویی ظاهری با گفتمان پهلوی، در سطحی عمیق تر به گفت وگویی انتقادی با مفهوم عدالت و سوءاستفاده از ایدئولوژی می پردازند. این پژوهش می کوشد خلأ مطالعات نوتاریخ گرایانه درباره آثار یقیکیان را پر کند و نسبت میان تاریخ، قدرت و درام در ادبیات نمایشی ایران را بازخوانی نماید.
۳.

تحلیل بازنمایی زنان عصر مشروطه در ادبیات نمایشی معاصر از منظر جامعه شناسی بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات نمایشی بوردیو مشروطه زنان نظریه میدان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳ تعداد دانلود : ۲۵۰
ادبیات نمایشی همواره در ساختار روایی ، فرم و مضامین با گفتمان های اجتماعی در ارتباط بوده و معضلات جامعه مخاطبین خود را بازنمایی کرده است. در دو دهه اخیر بازخوانی تاریخی زنان عصر مشروطه مورد توجه قرار گرفته است و در قلمرو ادبیات نمایشی به تولید متون مهمی منجر شده است. پژوهش حاضر سعی دارد از دریچه جامعه شناسی هنر میل به این گونه بازخوانی را بررسی کند. در این راستا سه نمایشنامه ندبه (بهرام بیضایی)، شهادت خوانی قدمشاد مطرب در طهران (محمد رحمانیان) و شب سیزدهم (حمید امجد) از منظر آرای پی یر بوردیو تحلیل می شوند. از دیدگاه بوردیو انسان ها برای کنش دارای منطق خاصی هستند و همین منطق کنش است که انسان ها را به جهان اجتماعی پیرامون خود مرتبط می سازد. در آرای بوردیو نظریه میدان، ابعاد کنش انسان (عاملان) در جامعه را با مثلث ارتباطی هبیتاس، میدان و سرمایه می کاود. نتیجه آن که؛ قهرمانان این آثار اگرچه بازنمودی از زنان جامعه معاصر نویسندگان هستند، اما جای گیری آنان در فرادستی میدان قدرت عصر مشروطه را می توان برگرفته از ماهیت آرمانی این متون دانست.
۴.

زندگی روزمره دوره پهلوی اول با میانجی متونِ نمایشی آن دوره(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زندگی روزمره پهلوی اول هانری لفور درام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۱۰۵
زندگی روزمره یکی از مفاهیم آشنا و درعین حال پیچیده است. بسیاری از اندیشمندان در حوزه های جامعه شناسی خرد و کلان به اهمیت جایگاه زندگی روزمره پی برده و در مطالعات اجتماعی خود به آن توجه کرده اند. هانری لفور متفکر مکتب انتقادی معتقد است که با بررسی زندگی روزمره یک جامعه می توان مناسبات قدرت را در آن جامعه شناسایی کرد. او با نگاهی انتقادی، هر دو جنبه جامعه شناسی کلان و خرد را در زندگی روزمره مورد توجه قرار می دهد. این نوشتار در صدد است تا با مطالعه زندگی روزمره بازنمایی شده در متون نمایشی پهلوی اول؛ مهم ترین مضمون های موجود در آثار نمایشی دوره پهلوی اول را شناسایی و ارتباط آنها با سیاست های دولت را آشکار کند. به همین منظور چهار اثر، جعفرخان از فرنگ آمده، حق با کیست، گلنار و نوروز و عروسی آحسین آقا برای تحلیل انتخاب شده است. این پژوهش از نوع انتقادی و تفسیری بوده و با روش مطالعه کتابخانه ای انجام شده است. این تحقیق نشان می دهد که با برآمدن دولت رضاشاه، ساختار جامعه به دولت   ملت تغییر کرد و مدرنیزاسیون تحت عنوان اصلاحات در دستور کار دولت قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از این است که تولید محصولات سرگرمی از سوی دولت در نهاد هنر و تئاتر بروز یافت. همچنین تئاتر در دوره پهلوی کارکردی ایدئولوژیک در خدمت اهداف دولت پیدا کرد و خالی از مضامین انتقادی شد. همچنین تقابل سنت و مدرنیته در زندگی روزمره بیشتر در گزاره های مربوط به زنان همچون طلاق و ازدواج نمود یافته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان