فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
شهر ایمن سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۷
69 - 88
حوزههای تخصصی:
فضای شهری باید امنیت گروه های مختلف کاربری را تامین کند. ترس از جرم رفتار و حوادث در محیط شهری تأثیراتی بر زنان و گروه های آسیب پذیر اجتماعی و اقتصادی دارد. ناامنی زنان در فضاهای شهری مشارکت کامل آنان را در جامعه محدود و علاوه بر آسیب روانی فرد، خانواده ها و در نهایت کل جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد با نظر به نقش فعال پارک ها در توسعه حیات مدنی و همچنین ارتقاء کیفیت فراغت و تاثیر آن در ارتقاء کیفیت سکونت، این پژوهش به بررسی احساس امنیت زنان در سه بوستان شقایق، 15 خرداد و خانواده شهر ورامین می پردازد. کاهش حضور فعال زنان در پارک های شهر ورامین، علیرغم تلاش مدیریت شهری ورامین در تامین امکانات و تسهیلات و خدمات، مساله پژوهش حاضر است. نخست، مدل نظری پژوهش، با استفاده از مولفه های کالبدی و روانشناسی موثر براحساس امنیت زنان در فضاهای عمومی منتج از نظریات مرتبط با امنیت اجتماعی و فضای شهری تدوین و مولفه های به دست آمده به دو بخش عوامل کالبدی و عوامل غیرکالبدی تقسیم شدند. در گام بعدی، به روش پیمایشی، پرسشنامه ها توسط 400 نفر از زنان ساکن شهر ورامین پاسخ داده شدند و با تحلیل رگرسیون سهم هر یک از متغیرهای ویژگی های کالبدی محیط در پیش بینی میزان احساس امنیت اجتماعی زنان مشخص شد. یافته های پژوهش حاکی از وجود رابطه مستقیم و معنادار بین فضای شهری و احساس امنیت زنان است. در مقام مقایسه، ویژگی های کالبدی فضای عمومی شهری در احساس امنیت زنان بسیار تاثیرگذارند و این نقش بیش از ویژگی های غیرکالبدی آن است.
Re-Discovering the Original Form and Function of Shīrāz Toopkhāneh Square by His torical Documents and Existing Evidence(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Arg or Toopkhāneh Square was an essential part of Karim Khān's citadel complex in his new capital, Shīrāz, Iran, in the mid-18th century, which was destroyed in the early 1920s. However, the studies conducted regarding its form and functions have not been accurate enough, and their hypotheses are inconsistent with reality. This paper calls into question previous studies and takes a new look at the design, geometry, and spatial relations of the Square in the days of the Zand dynasty (17511794) and studies the changes of the Square in the Qājār (1789-1925) and Pahlavi (1925-1979) eras. This study analyzed European travelogues and historical photographs with little existing evidence by applying a historical research method. The study revealed that the Arg, later named Toopkhāneh Square, was rectangular, about 130 by 185 meters, with an east-west orientation. The Arg square and its adjacent buildings should be considered a governmental-military open space with various internal relations. The architecture of the main gate and the Naqqāra Khāneh mansion were the prominent features of this Square, and its location has always been questionable. The previous studies did not have a correct understanding of the location of the Naqqāra Khāneh, the number of entrances to the Square, the height of the walls of the Square, as well as its layout. Finally, it is crucial to notice that The design of this Square differs from the example of Naqsh-e Jahan Square in Safavid Isfahan and Toopkhāneh Square in Qājār Tehran.
واکاوی توصیه های طراحی فضای آموزشی بر مبنای نظریه یادگیری ویگوتسکی و تطبیق آن با توصیه های مفهوم انعطاف پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقات نشان دادهاند که ویژگیهای کالبدی فضای آموزشی بر عملکرد دانشآموز و اثربخشی آموزش مؤثر بوده و یادگیری به معماری مطلوب و فضای یادگیری مناسب نیاز دارد. در میان نظریات در حوزه آموزش، نظریه ویگوتسکی بر اهمیت برقراری تعامل و نیز محیط اجتماعی در یادگیری دانشآموزان تأکید داشته است؛ اما بررسی توصیههای کالبدی آن کمتر مورد توجه پژوهشها بوده است. از طرف دیگر مفهوم انعطافپذیری که تحقیقاتی متعدد به توصیههای کالبدی آن پرداختهاند نیز به ایجاد تعامل میان دانشآموزان در جهت بهبود یادگیری اشاره دارد. بر این اساس، این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که به چه میزان میتوان از توصیههای مفهوم انعطافپذیری برای طراحی فضاهای آموزشی بر اساس نظریه ویگوتسکی استفاده کرد و توصیههای مفهوم انعطافپذیری و نظریه ویگوتسکی تا چه حد همپوشانی دارند. در این پژوهش که بر مبنای روش توصیفی-اکتشافی صورت میگیرد برای نیل به اهداف پژوهش پس از شناخت نظریه ویگوتسکی و مفهوم انعطافپذیری؛ به جمعآوری و دستهبندی توصیه-های این دو مفهوم برای طراحی معماری فضای آموزشی پرداخته میشود. در گام بعد با مبنا قرار دادن سه مؤلفه تنوعپذیری، تطبیقپذیری و تغییرپذیری از مفهوم انعطافپذیری، تلاش میشود تا میزان همپوشانی توصیههای طراحی نظریه ویگوتسکی با هر یک از این مؤلفهها بررسی شود. نتایج پژوهش نشان داد برخی توصیههای طراحی ویگوتسکی نظیر مبلمان یا سازماندهی فضاها، به ویژه با معیارهای طراحی دو مؤلفه تنوع پذیری و تطبیق پذیری انطباق دارند. به طور کلی غالب توصیههای طراحی مفهوم انعطافپذیری همسو با اهداف نظریه ویگوتسکی هستند و به کارگیری این توصیهها همان نتایجی را در پی دارد که نظریه ویگوتسکی به دنبال آن است. این بدان معنی است که راهکارهایی با تنوع و تعدد بیشتر پیش روی طراحی معماری فضاهای آموزشی بر اساس نظریه ویگوتسکی قرار می گیرد.
بررسی و شناخت آرایه های معماری شهری در بافت تاریخی ارسن زندیه شیراز
منبع:
مطالعات طراحی شهری ایران دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
321 - 344
حوزههای تخصصی:
ارسن زندیه شیراز به عنوان یکی از شاخص ترین مجموعه های تاریخی معماری و شهرسازی ایران به شمار می رود که در آن هنر و آرایه ی بناها به شکوفایی و اوج خود رسیده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی آرایه ها، ساختار کالبدی و لایه بیرونی بناهای مجموعه زندیه شیراز و شناخت عوامل تاثیرگذار بر آن می باشد. روش تحقیق این نوشتار، توصیفی – تحلیلی است. برای تدوین چارچوب نظری پژوهش، از مطالعات کتابخانه ای و برای تحلیل آرایه های به کارفته در این مجموعه از برداشت-های میدانی استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که ابداعاتی در آرایه های این مجموعه به کار رفته است و شرایط سیاسی و اجتماعی باعث شده عواملی چون تاثیر پذیری از هنر اساطیری و باستانی، تزیینات جزیی از کالبد بودن و درونگرایی در ایجاد آرایه ها نقش داشته است و تزیینات به کار رفته در آن دارای الگوها، نشانه ها و نمادهایی است که باعث وحدت و معنابخشی آثار شده اند. این معماری همچنین از توجه به مقیاس ادراک پیاده غافل نبوده و به آرایه های گذرها و دید ناظر نیز توجه کرده است.
تحلیل شناختی از بازنمایی حکمت سوره لقمان در مستندهای شهید مرتضی آوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی مضامین قرآنی در آثار هنری از دیرباز دغدغه خاطر هنرمند مسلمان بوده است که در قالب های گوناگون هنری به منصه ظهور رسیده است. ورود به عصر مدرنیته و تفاوت ماهوی هنرهای مدرن مانند سینما دستیابی به این دغدغه را با دشواری مواجه ساخت. نحوه بیان مضامین والای حکمی و به تصویر کشیدن آن در قاب محدود تصویر با چالش های بسیاری مواجه است. شهید سید مرتضی آوینی با برخورداری از نفس تربیت شده در ساختار اسلام ناب در مستندهای روایت فتح تلاش کرد تا تحقق مضامین غیبی قرآنی را در لایه اول در رزمندگان و لایه دوم به مخاطبان مستندها نشان بدهد. در این پژوهش سعی بر آن بوده است با تبیین مولفه های حکمت به عنوان مضمون محوری در سوره لقمان، بازنمایی آن در مجموعه اول روایت فتح ردیابی شود. روش تحلیل محتوای کیفی و تجزیه و تحلیل شناختی با کمک نرم افزار مکس کیودا، برای دستیابی به این منظور انتخاب شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها گویای این امر است که روایت فتح در بازنمایی مضمونی حکمت ازشاخص های دقیقی برخوردار است. این بازنمای از طریق هماهنگی مولفه های شناختی و ادراکی انسان و ویژگی های تکنیکی به کار رفته در مجموعه اول روایت فتح به تصویر کشیده شده است و نشانگر انطباق نفس فیلم ساز بر حقیقت پدیده بیرونی در جبهه و گفتمان غالب انقلاب اسلامی می باشد.
بررسی تطبیقی ساختار ارتباط دهنده فضاهای باز و بسته معماری سنتی و مدرن شهرهای منطقه آذربایجان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
171 - 195
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ خانه به عنوان مهم ترین مکانی که سازگار با زندگی انسان باشد، شناخته شده است. به علت عدم شناخت کافی از کاربران و نیازهای آن ها، امروزه تغییرات زیادی در بحث مسکن و ساخت ساز فعلی مشاهده می شود که منجر به بی هویتی خانه ها و حرکت به سوی یکسان سازی در سطح کشور شده است. روی آوردن به یک معماری که بر پایه شناخت نیازها، شیوه زندگی، باورهای بومی که در طول زمان تبدیل به فرهنگ آن جامعه شده است و هویت خاصی را به آن اختصاص می دهد، می تواند موجب افزایش حس تعلق به فضا و در کل رضایت مندی ساکنین از برآورده شدن نیازهای واقعی خویش باشد. درواقع این مؤلفه طراحی همان فضای بینابین می باشد. هدف این پژوهش تحلیل فضایی فضاهای ارتباط دهنده مسکن های سنتی و مدرن منطقه آذربایجان و تاکید آن بر نحوه قرارگیری ساختمان در فضاها می باشد. روش انجام این پژوهش ترکیبی (توصیفی و کیفی، تحلیلی و سرانجام استدلال منطقی) است؛ به طوری که از نظر مکان تحقیق کتابخانه ای- اینترنتی- میدانی و از نظر نوع داده ها کمی و کیفی است. در این مطالعات پس از بررسی خانه های سنتی و مدرن شهرهای اردبیل، تبریز و زنجان به ارائه راهکارهای مطلوبی به منظور استفاده از فضاهای ارتباط دهنده معماری سنتی در خانه های مدرن در منطقه آذربایجان کشور پرداخته شده است، چیزی که حائز اهمیت است، عدم توجه معماری امروزی منطقه به اصول و مفاهیم گذشته است. مفاهیمی که گاهی از روی ناآگاهی با تعاریف نامأنوس دیگران جایگزین شده است. این درحالی است که همان مخاطبان نیازهایی را مطرح کرده اند که طی گذر زمان فضاهای پاسخ ده همان نیازها از بین رفته است و یا کم رنگ شده است. مسکن مطلوب مسکنی است که برپایه انسان و ارزش های انسانی، تجلی گاه ارزش های فرهنگی، تأمین کننده آرامش و آسایش انسان شکل گرفته باشد.اهداف پژوهش:تبیین الگوی مطلوب برای گذر از فضای باز به فضای بسته و بالعکس در بناهای مسکونی منطقه آذربایجان.بررسی تفاوت ها و شباهت های موجود میان ارتباط دهنده های فضاهای باز و بسته در بناهای مسکونی سنتی و مدرن در منطقه آذربایجان.سؤالات پژوهش:الگوی مطلوب برای گذر از فضای باز به فضای بسته در بناهای مسکونی منطقه آذربایجان چیست؟تفاوت ها و شباهت های موجود میان ارتباط دهنده های فضاهای باز و بسته در بناهای مسکونی سنتی و مدرن در منطقه آذربایجان شامل چه مواردی است؟
ارزیابی ریسک حریق در میراث فرهنگی و موزه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مکتب احیاء سال دوم تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
26 - 31
حوزههای تخصصی:
میراث فرهنگی به عنوان نماد هویت و فرهنگ یک جامعه نیاز به حفاظت و نگهداری دارد. یکی از مهم ترین خطرهایی که میراث فرهنگی را تهدید می کند، حریق است. حریق به طرق مختلف منجر به بروز آسیب به میراث فرهنگی می شود. بدین لحاظ محافظت میراث فرهنگی در برابر حریق، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ارزیابی ریسک حریق یکی از مراحل مهم در تدوین برنامه مدیریت ریسک حریق است که در میراث فرهنگی و موزه ها به دلیل حائز ارزش بودن آن ها به شیوه ای متفاوت از سایر بناها محاسبه می شود. در این مقاله سعی شده است دو مدل ارزیابی ریسک حریق در میراث فرهنگی و موزه ها معرفی شود. مدل CPRAM یک مدل کمّی است که با استفاده از چهار معیار، خطر حریق را اندازه گیری می کند. در این مدل عواملی مثل نوع کاربری و دسترسی آتش نشانان به بنا در اندازه خطرِ ارزیابی شده، تأثیرگذار هستند. از سوی دیگر، مدل ABC یک مدل کیفی است که خطر حریق را با استفاده از سه عامل دوره بازگشت، میزان آسیب وارد شده و نسبت ارزش هر اثر نسبت به ارزش کل مجموعه رتبه بندی می کند. این مقاله با تمرکز بر اهمیت محفاظت از میراث فرهنگی و موزه ها در برابر حریق، به ضرورت برنامه ها و مدلسازی های جامع در این زمینه اشاره می کند.
الگوی کالبدی مدارس براساس سند تحول بنیادین (سازگارسازی الگوهای کالبدی نایر با سند تحول بنیادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ مهر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
5 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: اکثر کشورها از جمله ایران، سند تحول بنیادین آموزشی دارند که مهارت های جدید زندگی را ترویج می دهد. اما تغییر در ارزش های آموزشی، نیازمند تغییر محیط های آموزشی است که در ایران، تغییری در محیط ها ایجاد نشده است.هدف پژوهش: این پژوهش در پی رسیدن به اقتضائات فضایی در قالب الگوی کالبدی برای تحقق سند تحول است تا روشن شود محیط آموزشی چطور می تواند به تحقق سند کمک کند. این الگو از بعد طراحی و تعامل با فضا راهگشا است. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ روش، تحلیلی-استدلالی است. جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و اسنادی انجام شد. ابتدا الگوهای محتوایی از اسناد ملی استخراج شد. سپس الگوهای کالبدی مطرح از پراکاش نایر مبنا قرار گرفت که با الگوهای محتوایی اسناد ملی بررسی و نتایج با پرسش نامه نخبگانی مقایسه شد تا انحراف آن از معیار نخبگانی سنجیده و اصلاح شود. در نهایت الگوهای منتخب، سازگارسازی و متناسب با دوره تحصیلی، اولویت بندی شدند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش را می توان در دو بعد تعیین و سازگارسازی الگوی کالبدی و دسته بندی الگوها براساس دوره تحصیلی تنظیم کرد. الگوی بدون دیوار می تواند از الگوهای محتوایی سند تحول حمایت کند. اما باید با دیوار متحرک همراه باشد تا انعطاف پذیری آن به انطباق پذیری ارتقا یابد. الگوی مشاوره ای و خیابان یادگیری، الگوهای سازگار بعدی هستند. به طور کلی تمامی آتلیه ها امکان یکپارچه سازی دارند. تحقق الگوهای محتوایی سند تحول، به خصوص معلم محوری و روش های یادگیری فعال و جنبه های تربیتی اجتماعی نیازمند محیط های منعطف و چندگانه، به خصوص محیط های یکپارچه و تنوع در امکانات و محیط است. در دسته بندی براساس دوره تحصیلی، برای دوره اول و دوم ابتدایی به ترتیب، مشاوره ای و مشاوره ای بدون دیوار و دوره اول و دوم دبیرستان و دوره دوم هنرستان به ترتیب بدون دیوار و خیابان یادگیری و بدون دیوار مناسب تر است.
تحلیل آثار سفالین برگزیده دومین سالانه «کاربردی های معناگرا» بر اساس معنویت فردی، اجتماعی و جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۰
183 - 197
حوزههای تخصصی:
معناگرایی ازجمله اصطلاحاتی است که در دهه 90، در جریان برگزاری سالانه های کاربردی در خانه هنرمندان برای هنرهای صناعی به ویژه هنر سفال گری استفاده شد. اصطلاح معناگرایی مبهم است و بیشتر محققان آن را به معنویت گرایی تعبیر کرده اند، بااین وجود کاربردی های معناگرا اصطلاحی بود که درباره هنر سفال به کار رفت و مسئله این پژوهش واکاوی این اصطلاح بر اساس آثار تقدیر شده است. هدف از این پژوهش نقش معنا و کاربرد آن در آثار به نمایش درآمده در دومین سالانه کاربرد های معناگراست؛ بنابراین پژوهش پیش رو به دنبال پاسخ به این سؤال ها است 1. با توجه به آثار برگزیده و تقدیر شده منظور از کاربردی معناگرا چیست؟ 2. معنای نهفته در آثار در ساحت معناگرایی چگونه قابل تبیین است؟ به لحاظ ارجاع معنا به معنویت و بر اساس دیدگاه کاندینسکی از عناصر نیاز درونی (فردی، اجتماعی، جهانی)، آثار برگزیده تحلیل شده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و نحوه جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی است و نمونه های موردمطالعه آثار تقدیر شده در سالانه های کاربردی است. یافته های پژوهش نشان داد بیان رخدادها و واقعیت های اجتماعی ازجمله موضوعاتی است که در بیشتر آثار تقدیر شده مشاهده شده، بنابراین معنویت نهفته در این آثار بیشتر معنویتی است که به دوره یا یک زمان خاص تعلق دارد و کمتر اثری به معنویت جهانی یا بی زمان اشاره داشته است. شکل ظاهری آثار بیشتر واقع گرایانه می باشد که به بیان دقیقِ واقعیت ترسیم شده نمی پردازد بلکه تمثیلی از چیز دیگری است. ازنظر شکل، کمتر اثر انتزاعی در میان آثار تقدیر شده مشاهده شد. به نظر می رسد با ارجاع به کارهای برگزیده منظور از کاربردی های معناگرا، آثار سفالینی است که به معنویتی زمان مند اشاره دارد که یک رخداد یا رویداد خاص را بیان می کند و آثاری که به بی زمان، بی مکانی، معنویت ناب موردنظر کاندینسکی اشاره داشته باشد، کمتر موردتوجه بوده است.
تحلیل ساختاری تغییرات طراحی حروف کتاب های اول تا پنجم ابتدایی آموزش و پرورش ایران در سال 1400(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کودک با ورود به مدرسه برای آموختن حروف فارسی و خواندن و نوشتن آن، ملزم به خواندن و نوشتن با شکل حروفی قاعدهمند میشود. تنوع و عدم تناسب این شکلهای حروف با درک و توانایی کودک در هر دورهی آموزشی میتواند سبب دلزدگی و دشواری در یادگیری شود. پر اهمیت است بدانیم شکل حروف استفاده شده در کتاب فارسی و نگارش اول تا پنجم ابتدایی با توجه به رشد کودک چگونه تغییر یافته است. تعداد، تنوع و چگونگی تغییرات شکل حروف استفاده شده در کتاب فارسی و نگارش اول تا پنجم در هر دورهی آموزشی براساس رشد توانایی و درک کودک سوال اصلی این پژوهش است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانهای است. کشف خواص بصریِ شکل حروفِ متناسب با گروه سنی ابتدایی، هدف اصلی این پژوهش است. نتایج پژوهش نشان داده که هفت نوع شکل حروف در دوره ابتدایی، مورد استفاده قرار گرفته و نیز در هر دوره سه تا هفت شکل حروف متفاوت وجود دارد. یکی از آن شکلهای حروف، "خط تحریر" ، از ابتدا تا انتهای این دوره مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین استفاده از خط تحریری در دورههای اول و دوم ابتدایی حضور پررنگ و در دورهی سوم و چهارم ابتدایی کمتر است. با توجه به روند رشدی جسمی و ذهنی کودک در این مقطع سنی، بهتر است در هر دوره فقط از یک شکل حروف استفاده شود و همچنین شکل ظاهری حروف از ساده به پیچیده در طول دورهی ابتدایی تغییر کند. نیز آموزش خط تحریر به دوران بعد از ابتدایی انتقال یابد.
ارزیابی ادراک شهروندان از عوامل موثربر بازآفرینی در سکونتگاه های غیر رسمی با رویکرد فرهنگ مبنا (مطالعه موردی: کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
55 - 73
حوزههای تخصصی:
هدف: ارزیابی ادراک شهروندان از عوامل مؤثر بر بازآفرینی در سکونتگاههای غیررسمی با رویکرد فرهنگ مبنا کلانشهر تبریز میباشد.
روشها: روش تحقیق بر مبنای استفاده از ابزار پرسشنامه و استفاده از روشهای آمار استنباطی علی الخصوص روش تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم است جامعه آماری تحقیق 450 هزار نفر میباشدکه حجم نمونه براساس فرمول کوکران برابر 384 نفر بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Spss و SmartPlas استفاده گردید.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان میدهد که عوامل مؤثر بر بازآفرینی در سکونتگاههای غیررسمی کلانشهر تبریز با رویکرد فرهنگ مبنا در 4 شاخص اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و زیرساختی قابل طبقه بندی است. این4 عامل در مجموع 04 / 67 درصد از واریانس کل را تبیین میکند که درصد قابل توجهی میباشد. همچنین نتایج نشان داد که شاخص زیرساختی با بار عاملی 901 / 0 مجموع میانگین 61 / 3 به عنوان رتبه اول و شاخص اقتصادی با بارعاملی 860 /0 و مجموع میانگین 1.51 رتبه چهارم عوامل مؤثر بر بازآفرینی سکونتگاههای غیررسمی کلانشهر تبریز با رویکرد فرهنگ مبنا را کسب کرده اند.
نتیجه گیری: این تحقیق ادراک شهروندان و ساکنین در سکونتگاههای غیررسمی کلانشهر تبریز را مورد تحلیل قرار داده است. درنتیجه میتوان گفت ضعف زیرساختهای شهری از منظر ساکنین به عنوان مهمترین چالش در ساماندهی و بازآفرینی این بافتها مطرح شده است که این نشان دهنده این مهم است که در حقیقت این بافتها آنچنان از نظر زیرساخت های شهری مورد غفلت مدیریت شهری قرار گرفته است که به عنوان مهمترین پیشران بازآفرینی از طرف ساکنین معرفی شده اند.
سنجش و تحلیل مطالعات طراحی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
205 - 220
حوزههای تخصصی:
پژوهش های مرور نظام مند و فراتحلیلی بخش مهمی از پژوهش در هر حوزه علمی هستند که برای شناسایی وضعیت موجود و برنامه ریزی برای آینده، باید به طور پیوسته به انجام برسند. در مطالعات اکتشافی اولیه این پژوهش مشخص شد که در زمینه مطالعات فراتحلیلی در حوزه مطالعات طراحی در ایران خلاء علمی جدی وجود دارد. این خلاء باعث می شود که هرگونه برنامه ریزی و سیاستگذاری در حوزه مطالعات طراحی فاقد پشتنوانه های متقن باشند، لذا با هدف رسیدن به یک شناخت جامع از وضعیت علمی مطالعات طراحی در ایران، این پرسش مطرح شد که: وضعیت کمی و کیفی مطالعات طراحی در ایران چگونه است؟ پاسخ به چنین پرسشی نیازمند داشتن یک مبنای قیاس است، لذا پرسش مقدماتی این پژوهش این بوده است که: وضعیت کمی و کیفی مطالعات طراحی در دنیا چگونه است؟ برای دستیابی به پاسخ این دو پرسش، سلسله ای از پرسش های رویشی مطرح شده اند و در گام های مطالعاتی و پژوهشی به آنها پاسخ داده شده است. پژوهش حاضر یک پژوهش فراتحلیلی (متکی بر روش پریزما) است. از نظر ماهیت داده ها، پژوهش حاضر کیفی و از نظر روش جمع آوری داده ها، اسنادی است. برای طبقه بندی و تحلیل داده ها، روش مقوله بندی داده بنیاد به کار گرفته شده است. بحث بعمل آمده روی یافته ها معرف مجموعه ای از ویژگی ها و مختصات مطالعات طراحی در دنیا و در ایران است. از جمله فهرستی از حوزه ها و شاخه های پژوهش طراحی که از سال 2010 مورد توجه بوده اند. در پایان، این پژوهش نشانگر ابعاد کمی و کیفی ضعف شدید در حوزه مطالعات طراحی در ایران است.
واکاوی تأثیرات تکنولوژی بر کیفیت بخشی فضاهای عمومی شهری در چارچوب شهرهای هوشمند، مورد مطالعاتی: ایران مال، تهران
منبع:
مطالعات طراحی شهری ایران دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
183 - 210
حوزههای تخصصی:
پیشرفت فناوری اطلاعات و ارتباطات و دیجیتالی شدن، منجر به تحولات عمده ای در شهرها و زندگی شهری در تمامی ابعاد شده است. تکنولوژی به عنوان عامل تسهیل گر امور و افزایش کیفیت های زندگی شهری به ویژه در فضاهای عمومی شناخته می شود. مطرح شدن مفهوم شهر هوشمند به عنوان یک سیاست شهری و پارادایم غالب، نمایانگر تأثیرات این تحولات است. در این مقاله، با هدف کشف اثرپذیری تکنولوژی در دو حوزه تئوری و عملی شهرها و با استفاده از رویکرد کیفی و رهیافت مرور نظری ادبیات موضوع، به تحلیل تاثیرات تکنولوژی در سطوح کلان و خرد شهری با تاکید بر کیفیت بخشی فضاهای عمومی شهری در چارچوب شهر هوشمند پرداخته شده است. ایران مال به عنوان نمونه موردی این تحقیق در نظر گرفته شده است تا تأثیرات کلان و خرد تکنولوژی در فضاهای عمومی آن از منظر تئوری و عمل بررسی شود.نتایج تحقیق نشان می دهد که در حوزه تئوری، تکنولوژی باعث شکل گیری نظریه های جدیدی چون شهرهای دیجیتال، سایبری، خلاق، مبتنی بر دانش و یادگیری و به ویژه مفهوم شهر هوشمند به عنوان گفتمان غالب شده است. در حوزه عملی نیز، استفاده از تکنولوژی می تواند به حل چالش های شهری در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، حمل ونقل، محیطی، حکمرانی و... کمک کند. در مقیاس خرد، با تأکید بر فضاهای شهری هوشمند، تکنولوژی به ایجاد ارتباط میان انسان، فضا و تکنولوژی منجر شده که نتیجه آن بهبود کیفیت زندگی شهری در فضاهای عمومی است. نمونه موردی ایران مال نشان دهنده تحقق این مفاهیم در مقیاس کلان و خرد است، جایی که فناوری های نوین در ساختارهای فیزیکی و عملکردهای شهری ادغام شده اند و باعث بهبود تجربه شهری برای بازدیدکنندگان شده اند. در انتها پیشنهادات کاربردی برای بهبود عملکرد ایران مال و بهره برداری بیشتر از تکنولوژی های موجود با توجه به یافته های پژوهش مطرح شده است.
بررسی و تحلیل وضعیت معاصرسازی بناهای معاصر (1320 الی 1345) در کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
108-90
حوزههای تخصصی:
اهداف: در محلات تهران بناهای مختلفی از دوران معاصر به جای مانده است که کارکردهای اصلی خود را از دست داده و متروکه ماندن و عدم استفاده مناسب از آن ها، موجب تخریب هرچه بیشتر آنها می شود. امروزه بناهای تاریخی دیگر نمی توانند مانند گذشته مورد استفاده قرار گیرند و با تغییر کاربری ابنیه تاریخی از مرگ حتمی، نجات می یابند و مفهوم معاصرسازی تمامی این دستاوردها را در نظر دارد. روش ها: در این مطالعه محدوده زمانی مربوط به خانه های سنتی واقع در محلات شهر تهران در دوره زمانی 1320 الی 1345 ه.ش است که اکثر خانه ها مربوط به هسته مرکزی تهران و اطراف و همسایگی خیابان های انقلاب، ولیعصر، کریم خان زند و غیره هستند. تکنیک های مورد استفاده در روش کاربردی این پژوهش به منظور معاصرسازی بناهای تاریخی مدرن، تهیه و تکمیل پرسشنامه، استفاده رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) و تکنیک رگرسیون خطی است. یافته ها: از میان 42 شاخص مورد مطالعه در پنج بعد کالبدی-ساختاری، ادراکی، عملکردی، اجتماعی-اقتصادی و طبیعی-زیست محیطی، شاخص های حفظ ساکنین قدیمی، بهبود کیفیت مسکن، به کارگیری رنگ خاص، دسترسی آسان پیاده و غیره شرایط کاملاً نامناسبی از نظر اصول معاصرسازی در سطح بناهای تاریخی کلانشهر تهران ایفا می کنند. نتیجه گیری: چهار شاخص اصالت محله و حس تعلق، به کارگیری شکل خاص، وجود فعالیت های ضروری و قابل شناسایی بودن فضاها نسبت به سایر شاخص های مورد مطالعه دارای بالاترین و بهترین کیفیت از نظرگاه نظریه معاصرسازی است و دارای شرایط متوسط روبه بالا از نظر امتیاز به دست آمده هستند.
بررسی کارکرد بادگیر یک طرفه در تهویه طبیعی مسکن روستایی استان یزد؛ مطالعه موردی: روستای بُندرآباد شهرستان اشکذر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۶
15 - 28
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه تحقیق بر روی کارکرد بادگیرها به عنوان سامانه غیرفعال در پهنه گرم وخشک مسکن روستایی کشور جهت برقراری شرایط آسایش حرارتی بسیار حائز اهمیت است. بادگیرها به عنوان یک عنصر اقلیمی در ساخت وسازهای جدید جایگاه پیشین خود را از دست داده اند و بومیان مناطق گرم وخشک به جای این گونه اندام ها به سیستم های سرمایشی متداول نظیر کولر آبی و گازی روی آورده اند. یکی از مظاهر معماری بومی در کشورمان در پهنه گرم وخشک، استان یزد است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر بادگیر یک طرفه در تأمین آسایش حرارتی از طریق تهویه طبیعی در مسکن روستایی این استان است. روش پژوهش: در این پژوهش، ابتدا به روش کیفی به صورت توصیفی تحلیلی و سپس با مطالعات میدانی از الگوی مسکن روستایی این پهنه (روستای بُندُرآباد) به بررسی روش های استفاده از باد در تهویه طبیعی این پهنه با استفاده از اندام اقلیمی بادگیر پرداخته شد. متغیر وابسته پژوهش آسایش حرارتی و متغیر مستقل سرعت باد است. در ادامه با استفاده از نرم افزار های تحلیل دینامیک سیالاتی محاسباتی (CFD) به بررسی رابطه بین متغیرها پرداخته شده است که در نهایت به بررسی تأثیر حالت های مختلف بادگیر یعنی وضع موجود، افزایش ارتفاع پایه بادگیر به میزان دو متر و کاهش ارتفاع پایه بادگیر (دو متر) منجر شد. یافته ها: مطالعات نشان می دهد عملکرد بادگیر در حالت وضع موجود که در ارتفاع چهارمتری از کف بام قرار دارد و باد به صورت عمود بر دهانه بادگیر وارد می شود بهترین عملکرد را دارد و در حالت ارتفاع بیشتر با وجود این که سرعت جریان باد در فضای مورد بررسی بیشتر است، اما سرعت جریان باد در محدوده ای است که ایجاد جریان های نامنظم در فضای مذکور (تابستان نشین) ایجاد می کند. با بررسی حالت دیگر (ارتفاع کمتر بادگیر) در بررسی شبیه سازی ها مشاهده گردید که با کم شدن ارتفاع، سرعت باد در فضای تابستان نشین کاهش می یابد و عملکرد مورد قبولی را ندارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که سایر اجزا در کالبد ساختمان در تکمیل فرآیند آسایش حرارتی مؤثر بوده و با حذف هر یک از آنها، فرآیند مذکور ناقص می ماند. نتیجه گیری: پیشنهاد می گردد در این نوع مسکن از ایجاد روزنه های بزرگ در دیوار اتاق های تابستانی خودداری گردد و به جای آن از دهانه های کوچک استفاده شود که نقش تکمیلی در فرآیند تهویه طبیعی را فراهم می سازند؛ زیرا ایجاد دهانه های بزرگ باعث کاهش فشار منفی در اتاق مورد بررسی شده و فرآیند آسایش حرارتی را مختل می سازد.
نقش سیاست های حاکمان دوره ایلخانی، تیموری در تحول صنعت پارچه بافی ( با تأکید بر نقش و سبک هنری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
715 - 731
حوزههای تخصصی:
بررسی جایگاه صنعت پارچه بافی در ایران و تحول و تکامل این هنر، در زمینه طرح، نقش و سبک هنری آن، پس از یک دوره رکود هم زمان با حمله مغول، موردتوجه می باشد. عوامل تأثیرگذار بر این تحول، گسترش و توسعه مراکز و کارگاه های هنری، حضور صنعت گران خلاق از یک سو و سیاست های حاکمان از سوی دیگر، می باشد؛ بنابراین عوامل ایجاد تحول در صنعت پارچه بافی عصر ایلخانی و تیموری بسیار مهم و دارای اهمیت است. این مقاله بر آن است با استفاده از روش تحقیق تاریخی و به صورت توصیفی و تحلیلی انجام شده است. سؤال پژوهش این است که سیاست های حاکمان چه تأثیری در تکامل صنعت پارچه بافی عصر ایلخانی و تیموری داشته و چه تحولی در طرح و نقش و سبک هنری ایجاد کرده است؟ از نتایج به دست آمده این پژوهش می توان به تکامل و تحول در صنعت پارچه بافی به ویژه در زمینه های تولید انواع پارچه، طرح و نقش و تکنیک های متعدد، برجسته کاری، مصورسازی پارچه در مراکز و کارگاه های پارچه بافی تحت حمایت حاکمان، و در نهایت پدیدآمدن سبک جدید هنری تلفیقی سنتی ایرانی و چینی می باشد، اشاره کرد.اهداف پژوهش:بررسی تأثیر سیاست های حکام ایلخانی و تیموری بر پارچه بافی.بررسی تحولات پارچه بافی ایلخانی و تیموری از نظر و نقش و سبک هنری.سؤالات پژوهش:سیاست های حکام ایلخانی و تیموری چه تأثیری بر صنعت پارچه بافی داشت؟در دوره ایلخانی و تیموری چه تحولی در نقش و سبک هنری پارچه ها ایجاد شد؟
نقش هنر چیدمان کلاس های درس در ارتقاء آموزش (بررسی موردی، کلاس های دبستانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
752 - 768
حوزههای تخصصی:
محیط آموزشی و ویژگی های آن از نظر محققان مختلف همواره به عنوان عاملی مؤثر در کیفیت آموزش مطرح بوده است. در این میان، چیدمان کلاس را می توان یکی ویژگی محیطی دانست. پژوهش حاضر از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش تحلیل محتوا همراه با بهره مندی از شیوه گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی و استفاده از روش همبستگی و آزمون آماری مقایسه ای همراه با تحلیل واریانس آنووا به بررسی جامعه آماری به تعداد سه کلاس درس از مدرسه ابتدایی سراج در شهر تهران پرداخته است. نتایج تحقیق نشان می دهد در کلاس های درس مقاطع ابتدایی، اصل بر مشاهده عینی- تجربیاتی می باشد. ازاین رو، الگوی چیدمان سمیناری، به نوعی بر هدایت غیرمستقیم معلم پاسخ می دهد و اگر دانش آموزان در طول انجام فعالیتشان با مشکلاتی مواجه شوند، این الگوی چیدمانی می تواند به آن ها اختیاراتی در جهت رفع مشکلاتشان و دسترسی سریع به معلم بدهد و به دنبال خود دانش آموز را به سمت فعالیت های تعاملی با دیگر دانش آموزان ببرد تا اطلاعات مفید و نوینی را کسب نماید. همچنین الگوی چیدمان سمیناری موجب تشکل محدوده هایی پویا و ساختارهایی مرکب از اجزا شده که در هر لحظه در آن، فعالیت های بسیاری رخ می دهد؛ بنابراین مناسب ترین الگوی چیدمان میز و صندلی کلاس های درس مقاطع ابتدایی، الگوی سمیناری است که اگر به صورت مناسب و هدفمند باشد، موجب برانگیختن و تحریک ادراکات و احساسات و تخیلات دانش آموزان می شود و از این رو موجب بهبود یادگیری و علاقه آن ها به درس نیز می گردد.اهداف پژوهش:بررسی نقش الگوی چیدمان کلاس درس مقاطع ابتدایی بر ارتقاء آموزش.تعیین مناسب ترین الگوی چیدمان کلاس های درس مدارس ابتدایی.سؤالات پژوهش:آیا الگوی چیدمان کلاس درس مقاطع ابتدایی بر ارتقاء آموزش دارای نقش قابل توجهی می باشد؟کدامیک از الگوهای چیدمان کلاس های درس مدارس ابتدایی در ارتقاء آموزش مناسب تر است؟
هندسه فصل مشترک سازه و معماری(مطالعات موردی: برج آزادی و گنبد سلطانیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
53 - 73
حوزههای تخصصی:
پیدایش هر اثر معماری بر ارکانی استوار است؛ فرم، عملکرد، هندسه و محتوا را می توان از ارکان معماری محسوب کرد. هر یک از این عوامل در پیدایش اثر نقشی را ایفا می کنند؛ فرم را به شکل و هندسه و زیبایی بنا، عملکرد را به کارایی و بهره گیری از فضا، محتوا را به هویت و مبانی نظری اثر اطلاق می نمایند. معماری از دیرباز در پی خلق فضاهایی بوده است تا علاوه بر زیبایی، کارایی و استحکام، بتواند با کاربرانش ارتباط برقرار سازد. عواملی چون هندسه و تناسبات ابزاری بوده اند که معماران را در دستیابی به این مهم، یاری نمودند. پژوهش حاضر بر آن است تا ضمن شناخت اصول هندسی در تعامل معماری و سازه و ریشه های فکری و مبانی نظری آن، تجلی آن را در معماری مورد تجزیه وتحلیل قرار دهد. روش انجام این پژوهش به صورت تحلیلی-توصیفی است. روش و ابزار مورد استفاده تحقیق، روش کتابخانه ای و بررسی اسناد و مدارک مکتوب می باشد. در بیان نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت شناخت، درک و تجسم فضایی نیروهای ساکن و جاری در کالبد باربر ساختمان، با اشراف کامل به تناسبات و ابعاد قسمت های پر و خالی آن، دقیقاً کاربرد هندسه را در طراحی پوشش ها، ابعاد و تناسب بخش های مختلف بنا مشخص می کند و این همان کاربرد نیارشی هندسه در طراحی معماری است.اهداف پژوهش:شناخت اصول هندسی در تعامل معماری و سازه و ریشه های فکری و مبانی نظری آن.بررسی تأثیر مشارکت هندسه در تعامل سازه و معماری.سؤالات پژوهش:ریشه های فکری و مبانی نظری آن کاربرد اصول هندسی در معماری چیست؟تأثیر هندسه بر تعامل سازه و معماری چگونه است؟
بازخوانی مفهوم لذت معماری با رجوع به فضای آموزش معماری (نمونه موردی: لذت معماری در دانشکده هنر و معماری یزد (خانه رسولیان))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
261 - 284
حوزههای تخصصی:
فرض بر این است که با ارتباط مؤثر دانشجو با فضا و حضور کیفیت های معماری، شرایط برای یادگیری معماری از طریق تعامل با محیط فراهم می شود. شاخص ترین کیفیت محیطی، کیفیت زیبایی شناسی است. در برنامه آموزش معماری، فراگیر در نتیجه تقابل حسی با محیط در یک فرآیند ادراکی با تجربه ای زیبایی شناسانه آشنا می گردد که لذت زیبایی شناسی و لذت معماری را به همراه دارد. تحقیق حاضر به موضوع «لذت معماری» در محیط آموزش معماری می پردازد. از این لحاظ به یکی از موارد با اهمیت و بدیع در عرصه آموزش معماری نگاهی نو دارد. اما مسئله تحقیق عبارت است از اینکه اگر لذت را یکی از مشخصه های اصلی زیبایی شناسی معماری بدانیم، چه نمودی از آن را در فضاهای آموزش معماری، می توان مشاهده کرد؟ در راستای نیل به هدف و پاسخ گویی به مسئله تحقیق، مفهوم لذت معماری در دانشکده معماری یزد مورد بررسی قرار گرفت. این دانشکده در خانه رسولیان، متعلق به دوره قاجار، دائر گردیده است. این پژوهش در دو مرحله کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. در گام نخست، بررسی متون مرتبط با ادبیات موضوع انجام پذیرفت تا دیدگاه کلی در مورد مفهوم «لذت معماری» به دست آید و با تلخیص مبانی نظری گردآوری شده به روش استدلال منطقی، ویژگی هایی برای بروز لذت معماری تبیین شد. در گام بعدی به واسطه مطالعات میدانی و ثبت شواهد تجربی گردآوری شده و رجوع به ادبیات موضوع، چگونگی بروز لذت معماری در دانشکده هنر و معماری یزد در قالب جداول بیان گردید. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که لذت معماری در این دانشکده که در خانه سنتی رسولیان واقع شده، در قالب لذت فیزیکی، لذت روان شناسی، لذت اجتماعی و لذت ایدئولوژیک نمود پیدا کرده است.اهداف پژوهش:تبیین لذت معماری و جایگاه آن در آموزش معماری.بررسی وجود یا فقدان لذت معماری در محیط آموزش معماری.سؤالات پژوهش: لذت معماری چیست و با کدام یک از مراتب لذت مرتبط است؟در خانه های سنتی که به دانشکده معماری تغییر کاربری داده اند، چه مؤلفه هایی از لذت معماری را می توان یافت؟
زیبایی شناسی در انیمیشن های تجربی بر اساس مؤلفه های پاپ آرت از منظر آرای جان دیویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیبایی در هر مکتب هنری و فلسفی بنا بر تعریف و شناخت آن مکتب از چیستی و چگونگی انسان و شرایط زیستش تعاریف و معیارهای متفاوتی پیدا می کند. این پژوهش بر آن است تا با بررسی سیر تغییرات زیبایی شناسی در انیمیشن های تجربی انجمن ملی فیلم کانادا، در سه طیف انیمیشن هایی انتزاعی، انیمیشن هایی به عنوان نقطه گذار از زیبایی شناسی مدرنیسم به سمت پاپ آرت و انیمیشن هایی که با توجه به مولفه های فرمی و محتوایی پاپ آرت در کنار نظریه های زیبایی شناختی جان دیویی به یک زیبایی شناسی مشترک رسیده اند، به چرایی و چگونگی تغییر شاخصه های زیبایی شناسی و تاثیر آن بر انیمیشن های تجربی انجمن بپردازد. این پژوهش با رویکردی توصیفی-تحلیلی پس از جمع آوری و مطالعه مطالبی پیرامون سیر شکل گیری پاپ آرت، قابلیت های انیمیشن های تجربی و بستر مساعدی که انجمن ملی فیلم کانادا در بکارگیری این قابلیت ها در کنار بازتعریفی که دیویی از تجربه زیبایی شناختی زندگی روزمره که منجر به اهمیت فرهنگ عامه می شود، فراهم آورده است، به تحلیل و بررسی آثار انجمن می پردازد و با مقایسه شاخصه های بصری و محتوایی آثار، میزان تاثیرگذاری پاپ آرت بر آنها را مشخص و معلوم می کند که هنر و زیبایی در دوران معاصر شامل ارتباط بی واسطه هنر با زندگی روزمره و تأکید بر تجربه انسانی و فرهنگ عامه به عنوان منبع اصلی هنر است.