فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۲٬۰۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر دوزبانگی و جنسیت بر هوش زبانی و هوش ریاضی- منطقی با مقایسة دانش آموزان دوزبانه و یک زبانه پژوهش حاضر در ابتدا شرح مختصری را پیرامون نظریه پردازی دو طرز نگرش در مورد ماهیت هوش، ارائه می نماید. سپس با نگاهی تاریخی و مستند به رابطة دوزبانگی و رشد شناختی، مبانی نظری تحقیق را شرح می دهد. هدف از انجام این تحقیق، بررسی تأثیر دوزبانگی و جنسیت بر هوش زبانی و هوش ریاضی- منطقی با مقایسة دانش آموزان دوزبانه و یک زبانه است. از میان 67031 نفر دانش آموز مشغول به تحصیل مقطع پیش دانشگاهی در سال تحصیلی 91-92 در دو استان، در مجموع 205 نفر در خوزستان و 243 نفر در فارس گزینش شده و در این تحقیق شرکت کردند. به منظور آزمودن این دو مؤلفة هوشی از پرسش نامة «هوش چندگانه» (Armstrong, 1992) استفاده شده است. پس از واکاوی آماری داده ها، نتایج پژوهش نشان داد که دانش آموزان دوزبانه در بخش های هوش زبانی و هوش ریاضی- منطقی، در مقایسه با دانش آموزان یک زبانه برتری دارند. علاوه بر این، با در نظر گرفتن متغیر جنس، تفاوت معناداری بین نمرات خودارزیابی در هوش منطقی- ریاضی به نفع پسران وجود دارد. درحالی که دختران در هوش زبانی به طور معناداری از پسران برتری دارند. نتایج چنین مطالعاتی که حاکی از تفاوت دانش آموزان در مؤلفه های هوشی است، می تواند به تدوین گران کتاب های درسی و معلمان آگاهی دهد تا بستر لازم را برای پایه ریزی فعالیت های متنوع آموزشی مبتنی بر سبک های یادگیری و قابلیت های هوشی فراگیران فراهم کنند.
ریشه شناسی و دانش ساخت واژه و تأثیر آن بر یادگیری و توسعهء واژگان زبان انگلیسی
حوزههای تخصصی:
دانش زبانى در زمینهء ساختار و ریشه شناسى واژه، واجد تمامى ویژگى هایى است که روان شناسان آموزش از آن به عنوان "فراگیری معنادار" یاد کرد ه اند. علاوه بر این، در محدودهء فراگیرى زبان خارجى محققان به دنبال یافتن بهترین شیوهء تدریس براى این گروه از فراگیران اند. بر این اساس، پژوهشى بر روى گروهى از دانش جویان دانشگاه تهران که در یک نیم سال، درس زبان عمومى انگلیسى را مى گذراندند، انجام شد و با اعمال شیوه هاى آمار و نمرات دانشجویان، این نتیجه به دست آمد که یک آموزش معنادار در زمینه تجزیه و تحلیل واژه مى تواند کمک شایانى به یادگیرى و افزایش واژگان دانشجویان در وهلهء اول و بالا بردن دانش دستورى آن ها در مرحله بعدى باشد.
تحلیل آزمون های ارزشیابی پیشرفت یادگیری بر پایه آزمون های الکترونیکی سایت Passwort Deutsch(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آزمون های ارزشیابی پیشرفت یاد گیری، فعالیتی هدفمند و ابزاری مهم برای ارزشیابی دانش و مهارت های زبانی در برنامه ریزی درسی آموزش زبان به شمار می روند. این آزمون ها که با هدف تعیین میزان پیشرفت و یا پس رفت زبان آموزان در یادگیری مطالب درسی و نیز با تشخیص مشکلات احتمالی در فرایند یادگیری، طراحی و اجرا می شوند، متناسب با اهداف یادگیری و شیوه های آموزش زبان از تنوع برخوردارند. مقاله حاضر ضمن بررسی اهداف و کارکرد آزمون های ارزشیابی پیشرفت یادگیری در بستر آموزشی متعارف و نیز معیارهای کلی در طراحی آنها، استفاده از این آزمون ها را در بستر اینترنت، با تحلیل سایت آموزش زبان آلمانی «passwort Deutsch» مورد تحلیل قرار می دهد.
تصریح و متنیت در ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله متنیت به عنوان رویکرد نویدبخشی برای مطالعه تصریح، که یکی از ویژگی های محصول و فرآیند ترجمه است، در نظر گرفته شده است. انواع مختلف تصریح از متن انگلیسی «دیباچه» و دوباب از گلستان سعدی تحت عناوین «در فواید خاموشی» و «در تاثیر تربیت» ترجمه ادوارد ریهاتسک (1964) استخراج شده و از نظر ویژگی های متنیت مورد بررسی قرار گرفته است. در این مطالعه، از چارچوب نظری کلادی (1998) برای شناسایی و دسته بندی انواع مختلف تصریح و از چارچوب نظری نیوبرت و شرو (1992) برای بررسی آنها از لحاظ ویژگی های متنیت استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که تمامی انواع تصریح شامل تغییری در جهت مطابقت با ویژگی های متنیت در زبان مقصد هستند. به عبارت دیگر، مترجم الگوهای هدفمندی، مقبولیت، موقعیت مندی، اطلاع دهی، انسجام، پیوستگی و بینامتنیت را تغییر داده است تا متن مبدا را در چارچوب ارتباطی متن مقصد قرار دهد. از آنجا که الگوهای تصریح در رفتار ارتباطی مترجم منظم است می توان گفت که تصریح در این مطالعه تحت تاثیر هنجار ارتباط قرار دارد و ویژگی های متنیت شرایط هستند که این هنجار تحت آنها عمل می کند.
بررسی تمثیلی مانوی بر اساس الگوی اسطوره آفرینش به زبان پارسی میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این جُستار خواننده نخست با کلیاتی درباره مانویت و اسطوره آفرینش در کیش مانی آشنا می شود. آن گاه نگارنده، با تعریف نوع ادبی تمثیل و داستان تمثیلی، اسطوره آفرینش مانویت را به مثابه داستانی تمثیلی در نظر می گیرد و بر نقش تمثیل، در جایگاه یکی از ابزار های فن بلاغت در آسان فهم کردن اصول دینی، فلسفی و اخلاقی برای تودة مردم، تأکید می کند. با این مقدمات، تمثیلی مانوی به زبان پارسی میانه بر اساس الگوی اسطوره آفرینش مانی بررسی و تحلیل می شود. این داستان با بیانی نمادین به اسارت نخستین انسان در زندانِ ماده اشاره دارد. بررسی حاضر به یاری مقایسه شخصیت ها و عناصر سازنده اسطوره آفرینش مانی با این داستان تمثیلی صورت می گیرد.
چرا به ترجمه روی آوردم: گفتگو با دکتر عزت الله فولادوند)
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر آموزش بر ارتقای سطح آگاهی زبانآموزان از منظورشناسی زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تأثیر آموزش را بر ارتقای سطح آگاهی زبان آموزان ایرانی در زمینه منظورشناسیPragmatics)) در زبان انگلیسی، بررسی می کند. به طور خاص، این پژوهش می کوشد تفاوت میان دو رویکرد آموزشی تشریحی (Explicit) و تلویحیImplicit) ) را در بهبود سطح منظورشناسی مخالفت های Refusals)) زبان آموزان فارسی زبان، مورد مطالعه قرار دهد. در این پژوهش، پنجاه و چهار زبان آموز، با دانش زبانی تقریباً یکسان به طور تصادفی در سه گروه آموزش کنترل، تشریحی، و تلویحی قرار گرفتند. بر خلاف زبان آموزان گروه کنترل که آموزشی بی ارتباط با اهداف تحقیق را دریافت کردند، فراگیران در دو گروه آزمایش، دو نوع آموزش متفاوت را دریافت کردند. در گروه آموزش تشریحی، زبان آموزان توضیحات فرا منظورشناسی Meta-pragmatics))، بازخوردهای مستقیم، و آموزش های صریح ارتقاء آگاهی را در زمینه مخالفت ها در زبان انگلیسی، دریافت کردند؛ در حالیکه، در گروه آموزش تلویحی، فراگیران تحت آموزش غیرمستقیم و ضمنی قرار گرفتند. هر سه گروه قبل و بعد از دوره شش جلسه ای آموزش، در آزمون چند گزینه ای تکمیل کلام(Multiple-Choice Discourse Completion Test) شرکت کردند. بررسی های آماری نشان داد که ارتباط مستقیمی بین آموزش و سطح منظورشناسی مخالفت های زبان آموزان ایرانی در زبان انگلیسی وجود دارد. بر اساس نتایج به دست آمده آموزش تشریحی بیش از آموزش تلویحی در ارتقاء میزان آگاهی فراگیران فارسی زبان از سطح منظورشناسی مخالفت ها در زبان انگلیسی، مؤثر است. بر اساس نتایج این پژوهش به معلمان زبان انگلیسی توصیه می شود که راهکارهای آموزش تشریحی را بیش از آموزش تلویحی مورد توجه قرار دهند.
کلاسیسیسم و/ یا رمانتیسیسم: مروری بر زیباییشناسی قصة زمستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در نظر دارد تا با توجه به نظریه هگل در پیوند با فلسفه هنرهای زیبا خوانشی تازه از قصه زمستان شکسپیر به دست دهد. پژوهشگران تلاش خواهند کرد ایده های هگل را درباره جنبه های هنری نمایشنامه نامبرده به کار گیرند. در این مطالعه، ارزش های زیبایی شناختی نمایشنامه از دو دیدگاه متفاوت اما کاملاً وابسته کلاسیسیسم و رمانتیسیسم و با توجه به تعاریف هگل از دوره های متفاوتِ ظهور و رشد و نموِ شکل های هنری بررسی خواهند شد. نمایشنامه قصه زمستان دربرگیرنده هر دو شکل هنری کلاسیسیسم و رمانتیسیسم است اما چنین یافته ای لزوماً دلیل بر اعتقاد کامل شکسپیر به آنها و یا بکارگیری غیرجانبدارانه شان نیست. همان گونه که نشان خواهیم داد، شکسپیر نه ایده های زیبایی شناختی کلاسیسیسم را باور داشت و نه زیبایی شناسی رمانتیسیسم را آن گونه که باید وفادارانه و یا جانبدارانه بکار بست، بلکه روی مرز میان این دو زیبایی شناسی حرکت کرد و هوشمندانه و با شوخ طبعی گونه ای طنزآمیز از آنها آفرید.
بازنمایی نقش ها و مفاهیم زبان در دو مجموعه آموزشی فارسی بیاموزیم و زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد مفهومی- نقشی از اثرگذارترین رویکردهای آموزش زبان دوم/ خارجی است و کمتر منبعی برای آموزش زبان هایی مثل انگلیسی، فرانسه، آلمانی، ایتالیایی، اسپانیایی و حتی عربی، عِبری و ترکی وجود دارد که در تولید محتوای آموزشی به اصول و مبانی این رویکرد توجه نکرده باشد. کلیدی ترین اصل این رویکرد، ایجاد تناسب هدفمند و ارتباط محور بین نقش ها و مفاهیم زبانی و موقعیت های واقعی است. باوجود این، در منابع معتبر آموزش زبان فارسی به خارجیان، توجه چندانی به این رویکرد نشده است. در پژوهش پیش رو، ابتدا رویکرد مفهومی- نقشی و مهم ترین نقش ها و مفاهیم زبانی در چهارچوب این رویکرد معرفی شده؛ سپس میزان بازنمایی این مفاهیم و نقش ها در دو مجموعة فارسی بیاموزیم(ذوالفقاری و همکاران، 1381) و زبان فارسی(صفارمقدم، 1386) مورد بررسی قرار گرفته است. این بررسی در قالب یک فهرست وارسی محقق ساخته انجام شده است. این فهرست وارسی شامل ده پرسش اساسی در زمینة محتوای دروس است. برای هر پرسش، شش پاسخ پیش فرضِ اصلاً، بسیار کم، کم، متوسط، زیادو بسیار زیادبه ترتیب با نمره های 0، 1، 2، 3، 4و 5امتیاز درنظر گرفته شده است. تحلیل نتایج حاکی از این است که مجموعة فارسی بیاموزیم35 و مجموعة زبان فارسی16 نمره از 50 نمرة فهرست وارسی را کسب کرده است. اگرچه نتیجة کلی پژوهش حکایت از این دارد که بازنماییِ نقش ها و مفاهیم زبانی در مجموعة فارسی بیاموزیمبهتر از مجموعة زبان فارسیاست، تنوع و پراکندگی مفاهیم و نقش های زبانی در هر دو مجموعه ما را به ضرورت برنامه ریزی هدفمند برای آموزش زبان فارسی برپایة مفاهیم و نقش های زبانی رهنمون می شود.
نظریه ترجمه از منظر زبانشناسی زایشی
حوزههای تخصصی:
"از آنجا که زبانشناسی توصیف علمی زبان و طرح نظریه در خصوص آن می باشد و ترجمه نیز برگردان ساختار و محتوا از یک زبان به زبان دیگر است، بررسی رویکرد هر نظریه زبانی به همه یا برخی از جوانب ترجمه مدخلیت پیدا می کند. این پژوهش بر آن است تا ضمن معرفی رویکرد زبانشناسی زایشی نسبت به زبان، به طرح این رویکرد در خصوص ترجمه بپردازد.
در این مقاله مباحث مهم ترجمه از جمله ترجمه پذیری، چگونگی ترجمه، ارزشیابی ترجمه، محدودیتهای ترجمه و امانت داری در ترجمه از این منظر مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در این مقاله استدلال شده است که تعریف ترجمه از دیدگاه زبانشناسی زایشی علاوه بر امکان ترجمه، امید به حل برخی از مباحث ترجمه از جمله ترجمه ماشینی را افزایش می دهد. در بخشی از این مقاله به دستاوردهای این بررسی در آموزش ترجمه نیز اشاره شده است. این مقاله صرفا فرم و یا ساخت زبان را مدنظر قرار داده است و بحث ترجمه را از این منظر پیگیری می نماید."
مغالطه روش برتر در ترجمه ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیرباز دو روش عمده در ترجمه ادبی وجود داشته است ؛ این دو روش که تحت عناوین مختلف از جمله لفظ گرا و معنی گرا شناخته می شوند ، رقیب یکدیگر بوده و در هر مقطع تاریخی یک روش بر روش دیگر غلبه داشته است. کسانی که یکی از دو روش را از روش دیگر برتر می شمارند ، برای اثبات برتری روش مورد نظر خود به عواملی استناد می کنند که مبنای فردی و یا منشا بیرونی دارد. برخی از این عوامل عبارتند از خواننده ترجمه ، زبان ، فرهنگ و اخلاق . نویسنده ، تعاریف موجود از روش های ترجمه را مغلطه آمیز می شمارد و براساس عواملی درونی و عام ، تعریفی از روش ترجمه ادبی ارائه می کند که تابع ذوق افراد و نیازهای فرهنگی در مقطع زمانی خاصی نیست و از اعتباری همیشگی برخوردار است.
مبانی نظری فراگیر محوری در روش های آموزش زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی مبانی نظری فراگیر محوری در روش های آموزش زبان خارجی می پردازیم و سعی خواهیم کرد جوابی برای این پرسش که چگونه علم آموزش زبان های خارجی از معلم محوری به فراگیر محوری رسید، بیابیم. توصیه بر فراگیر محوری در کلاس زبان خارجی، امری است که بر آن تاکید می شود، ولی شاید در عمل خیلی رعایت نشود. روش های آموزش زبان های خارجی در قرن بیستم کاملاً متاثر از روان شناسی، پداگوژی و آندراگوژی هستند. روان شناسی رفتارگرا (اسکینر) و زبان شناسی ساخت گرا مبانی نظری روش شنیداری-گفتاری بودند، به همین جهت فراگیر به تقلید سریع و خودکار از الگوهای معلم می پرداخت. در روش سمعی- بصری ساخت یکپارچه، با دادن اختیار به فراگیر در تولید جملات جدید، یک گام به فراگیر محوری نزدیک می شویم. نظریه خلاقیت زبانی و نظریه توانش و کنش زبانی چامسکی، به طور غیر مستقیم بر روش های آموزش زبان های خارجی تاثیر گذاشت. در روش ارتباطی، فراگیر در تولید کنش های گفتاری مختلف فعالیت دارد و در فرایند آموزش با معلم همکاری بیشتری می کند. در روش آموزش گروهی به اصول آندراگوژی در آموزش زبان خارجی توجه شده است و معلم به عنوان مشاور فراگیر بزرگسال در نظر گرفته می شود. در سیر تحول جایگاه فراگیر بزرگسال یا خردسال در روش های آموزش زبان های خارجی در قرن گذشته، به بررسی تحولات روان شناسی از رفتارگرایی به روان شناسی شناختی، تغییر نگرش از پداگوژی سنتی به پداگوژی جدید و پیدایش آندراگوژی خواهیم پرداخت.
بررسی تنوع زبان-منظور شناختی و منظور- جامعه شناختی در تولید کنش های گفتاری فراگیران زبان دوم و انگلیسی زبانان (Exploring Pragmalinguistic and Sociopragmatic Variability in Speech Act Production of L2 Learners and Native Speakers)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنبه های زبان- منظور شناختی و منظور- جامعه شناختی کارکرد زبان در موقعیت ها، زبان ها و فرهنگ های گوناگون متنوع هستند. جداسازی این دو جنبه ی کارکرد زبانی به بررسی هنجارها و آداب اجتماعی- فرهنگی و همچنین اشکال و راهکارهای زبانشناسی که اساس عملکرد منظورشناسی گویندگان در شرایط مختلف کارکرد زبانی هستند کمک می کند. این مطالعه به بررسی تنوع زبان- منظور شناختی و منظور- جامعه شناختی در بیان کنش های گفتاری عذرخواهی، درخواست و امتناع در میان بومیان آمریکایی و زبان آموزان ایرانی می پردازد. 100 دانشجوی ایرانی در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد و 50 آمریکایی در این پژوهش شرکت کردند. یک آزمون نوشتاری تکمیل گفتمان (WDCT) از طریق شیوه ی الگوسازی کاربر-محور طراحی شد و به منظور جمع آوری اطلاعات مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که تنوع چشمگیری در به کارگیری قالب های معنایی، مفاهیم زبان-منظور شناختی و منظور- جامعه شناختی توسط گروه های شرکت کننده در زمان تولید کنش های گفتاری و متاثر از متغیرهای بافتاری و تفاوت های شخصی آنها وجود دارد. گویندگان آمریکایی از راهکارهای فرمولی زبان-منظورشناختی بیشتری استفاده کرده اند و نسبت به زبان آموزان ایران صریح تر بودند. همچنین تنوع قابل توجه ای در انتخاب شرکت کنندگان از فرمول های منظور- جامعه شناختی مناسب به منظور ملایم نمودن کنش های گفتاری و اجتناب از رنجش مخاطب خود وجود داشت. یافته های این مطالعه نشان داد که پیوستگی پیچیده ای بین ارزش های منظور- جامعه شناختی و شکل های متنوع و یا راهکارهایی که کاربران زبان در سطح زبان-منظورشناختی کارکرد زبانی به کار می گیرند وجود دارد. سرانجام پیشنهاد می شود که تنوع منظورشناسی از جنبه ی زبان- منظور شناختی و منظور- جامعه شناختی کارکرد زبانی در شرایط واقعی (یا شبه واقعی) مورد پژوهش قرار بگیرد.
بررسی خطاهای زبانی در نوشتار دانش آموزان فارسی آموز کرد زبان (لهجه مهابادی)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در رابطه با چیستی خطاهای قانونمندی که زبان آموزان مرتکب می شوند ما را در کشف ماهیت راهبردها و فرضیه های یادگیری زبان بسیار کمک می کند. اینکه زبان آموزان کٌرد چه خطاهایی را مرتکب می شوند و بسامد تکرار هر خطا و منبع هر خطا کدام است سؤالهای این تحقیق می باشند. نوشتار 100 نفر دانش آموز کلاس پنجم ابتدایی شهرستان مهاباد در فاصله سنی 10ـ11 سال و زبان مادری کردی (لهجه مهابادی) به صورت انشایی با موضوع یکسان تحلیل و بررسی شد. در این تحقیق زبان آموزان در همه حوزه های دستوری ساخت واژی، نحوی، واژگانی ـ معنایی مرتکب خطا شده اند اما در حوزه نحوی تعداد و بسامد و درصد خطاهایشان بیشتر است. البته به طور موردی بیشترین خطا مربوط به جزء فعلی نامناسب (ساختواژی) و کمترین خطا مربوط شخص فعل (نحوی) می باشد. در این تحقیق، تداخل زبان مادری یکی از منابع اصلی خطاهای زبانی محسوب می گردد. با وجود این، خطاهای بسیاری نیز از طریق تداخل متقابل واحدها در درون زبان مقصد و راهبردهای یادگیری زبان آموز، سرچشمه می گیرند. چیزی کمتر از یک سوم خطاهای زبان آموزان، خطاهای درون زبانی هستند و حدود دوسوم آنها، خطاهای بین زبانی هستند و بخشی هم به عنوان خطاهای راهبردهای یادگیری آموزنده هستند.
خرده روایت ها، گریزگاه نقال از برنامه روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داراب نامة طرسوسی از قصه های عامیانه بلند، مربوط به قرن ششم است که ازطریق سنت نقالی و داستان گزاری ثبت و روایت شده است.داستان سرگذشت داراب و به شاهی رسیدن وی را بیان می کند. در میان خط سیری که بیانگر به شاهی رسیدن داراب است، خرده روایت های بسیاری قرارگرفته اند که باعث آشفتگی و اغتشاش روایت پایه شده اند؛ خرده روایت ها با روایت پایه گاه ارتباط و انسجام ساختاری می یابند و گاه با الگوی گفتمانی متفاوت، مستقل از کلان روایت شکل می گیرند و یکپارچگی روایت را با آشفتگی، استقلال و انفکاک خود از فرایند های سه گانه تحول کلامی مخدوش می کنند. رویکرد نشانه معناشناسی روایی براساس«قصد»کنش گر که برنامه روایی بر آن متمرکز شده، خط سیرکلان روایت را از میان خرده روایت های نامرتبط جدا می کند. سوالی که مطرح می شود آن است که خرده روایت ها از چه الگوی گفتمانی تبعیت می کنند؟زیرا برخلاف کلان روایت بر نظام برنامه محور روایی منطبق نیستند و نمی توانند به عنوان روایت ابزاری، کلان روایت را به سمت تحقق کنش اصلی سوق دهند. پژوهش حاضر ضمن بررسی نظام های گفتمانی در داراب نامه، به دنبال پاسخی برای منشا و کارکرد خرده روایت ها و تبیین علت اغتشاش در روایت است. با توجه به بافت فرهنگی عاملی ثانویه در ساحت گفته پردازی حضور دارد که خنثی و بی تاثیر نیست؛ سنت شفاهی نقالی و داستان گزاری با پایبندی به ساختار های اصلی و در تعامل پیوسته با فرهنگ جمعی راه تولید فرم های نوظهور را بازگذاشته. حضورِسیال نقال بین گفته پرداز نخستین و روایت شنو نظام معنای روایت را دستخوش تغییرکرده است.
ترجمه اسامی خاص: مشکلات و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که برگردان اسامی خاص همواره یکی از مباحث پیچیده و چالش برانگیز در امر ترجمه بوده است. هدف عمده این مقاله آن است که توجه خوانندگان و مترجمین را به برخی از مشکلات عمده در ترجمه اسامی خاص از یک زبان به زبان دیگر معطوف سازد و راهکارهایی مفید در این خصوص ارایه نماید. بدین منظور، پس از طرح برخی مشکلات عمده در روند ترجمه این اسامی از زبان مبدا به زبان مقصد، به تقسیم بندی کلی اسامی خاص از لحاظ معنایی پرداخته ایم؛ سپس مثالهای متعددی در خصوص برگردان اسامی خاص در نامگذاری اشیا، اشخاص و اماکن جغرافیایی و در نهایت راهکارها و پیشنهادهایی در جهت بهبود امر ترجمه اسامی خاص ارایه کرده ایم. هدف نهایی این مقاله تنویر فکری خوانندگان و جلب توجه و مداقه بیشتر مترجمین، علاقمندان و دست اندرکاران در این زمینه از ترجمه است.
پدرسالاری در بامداد خمار (با تکیه بر نظریات آلتوسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به موضوع روابط قدرت و چگونگی حفظ آن در رمان بامداد خمار بر اساس نظریات آلتوسر(Althusser) (1990-1918) اندیشمند فرانسوی می پردازد. به باور آلتوسر فرایند حفظ قدرت به دو شکل صورت می پذیرد. در دوره ما قبل مدرن، حکومت ها با توسل به دستگاه های سرکوب گر (suppressive apparatuses) همچون ارتش، زندان، و ... قدرت خود را حفظ می کردند اما، در دوره مدرن شیوه حفظ قدرت، نامحسوس و از طریق دستگاه های ایدئولوژیکی (ideological apparatuses) همچون آموزش، ادبیات و... صورت می پذیرد. رمان بامداد خمار روایت مسیر هشتاد ساله تغییر جامعه ایرانی از یک جامعه سنتی به مدرن است. به همین دلیل به روشنی می توان روند تغییر شیوه حفظ قدرت، از شکل سنتی خشن به شکل نامحسوس و ایدئولوژیک مدرن را در آن دید. مهمترین محمل تجلی قدرت در جامعه ایرانی خانواده و مصداق عینی نمود این قدرت، پدرسالاری است. نوشته حاضر به بررسی چگونگی حفظ این نمود قدرت (پدر سالاری) در رمان بامداد خمار می پردازد. در مقاله حاضر با تکیه بر عناصر داستانی در این رمان استدلال شده است که این رمان پیش از آن که داستانی رمانتیک باشد، روایتی است درباره روابط قدرت در جامعه ایرانی از دوران سنتی تا دوره مدرن.
پژوهشی بر عنصر پیرنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"طرح یا پیرنگ یکی از عناصر پویا و زنجیره ای قصه، نمایشنامه و شعر (روایی) است. عناصر روایت وقتی پویایند که جزیی از پیرنگ روایت باشند. از میان عناصر گوناگون روایت پیرنگ اساسی ترین و با ثبات ترین عنصر آن است.
هر سکانس و هر بخش روایت دارای پیرنگ است که خود شامل آغاز، میانه و پایان است. در حقیقت، یکی از دلایلی که روایت ها همواره خوشایند مردم بوده اند، آراستگی و نظم و ترتیب درونی آنهاست. خواننده یک روایت انتظار دارد بعد از به پایان رساندن آن به حالت تعادل و آرامش فکری برسد. شاید بتوان گفت هر روایتی که چنین احساسی را در خواننده بیدار کند، دارای پیرنگ است. بدین منظور ابتدا سعی می کنیم پاسخی برای این پرسش بیابیم: چگونه می توان به روشی منطقی و علمی پیرنگ را در روایت یافت و آن را ارزیابی کرد؟ و آن گاه با بررسی دو اثر از صمد بهرنگی تلاش می کنیم به پرسش های زیر پاسخ گوییم: آیا این دو اثر ویژگی های یک پیرنگ ایده آل را دارند؟ آیا این دو اثر روایت هستند؟ اگر پاسخ منفی است، به چه دلیل؟ در واقع، هدف نگارنده، به نوعی، نشان دادن قواعد ساده ای است تا خواننده بتواند به کمک آن پیرنگ داستان را پیدا کند. همان طور که چامسکی نشان داد که چگونه جمله های پیچیده از جمله های ساده نتیجه می شوند، در رابطه با روایت هم می توان این اصل را به کار برد. و در این جا ما نشان خواهیم داد که چگونه می توان از ساختارهای پیچیده یک متن به اجزا ساده آن رسید"
نگاهی به تاریخچه و رویکردهای هرمنوتیک در زبان و ادبیات عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«هرمنوتیک» علمی است که مسئله «فهم»، به ویژه فهم متون و چگونگی روند آن را بررسی می کند. «تاویل» اصطلاحی است که بیشترین کاربرد را به عنوان معادل عربی آن دارد. از آنجا که امروزه هرمنوتیک در حوزه های مختلف و به ویژه به عنوان یک روش نقدی از اهمیت به سزایی برخوردار است، بررسی ریشه ها و بیان جایگاه آن در زبان و ادبیات عربی به طور مستقل و بدون وابستگی کامل به دستاوردهای غرب در این زمینه، ضروری به نظر می رسد.
این جستار، بررسی تاریخچه کاربرد تاویل در زبان و ادبیات عرب و رویکردهای مختلف آن را به دنبال دارد و با بیان اینکه هر نقد، خود نوعی تاویل است، به اهمیت این پدیده در نقد معاصر عرب و معرفی نمونه هایی از انواع تاویل های ادبی با گرایش های مختلف پرداخته است.
روش و منهج این جستار توصیفی است و با شیوه مطالعه کتابخانه ای انجام گرفته است.