نگارنده در این نوشتار پس از قبول واقعیت تاریخی شخصیت لقیمان حکیم به عنوان پیش فرض، به صورت عمده به نقد نظرات و مقایسههایی میپردازد که در آنها لقمان حکیم با بعضی از شخصیتهای معروف افسانهای یا تاریخی یکی پنداشته شده است. در این راستا قول به یکی نبودن لقمان حکیم با لقمان بن عاد اساطیری، ازوپ، احیقار و بلعم باعورا و الکمئون و الکمان مورد نقل و نقد قرار گرفته است و سپس صحّت انتساب کتاب امثال لقمان که در دنیای غرب با نام لقمان حکیم شهر گشته و نیز وجود حقیقی لقمان با ویژگی قصهپردازی مورد تردید قرار گرفته است.
در پایان احتمال بروز افسانهها و تمثیلهای بر ساختة با نام لقمان حکیم، مطرح و توجیه گشته است.
در رمضان سال دوم هجری، واقعه بسیار مهم و سرنوشت سازی در تاریخ اسلام رخ داد که تحول شگرفی در سرنوشت اسلام و مسلمانان به وجود آورد و در پی آن، جهان آن روز نسبت به اسلام نظر دیگری پیدا کرد؛ این واقعه، وقوع جنگ بدر بود. جنگ بدر نخستین جنگ بزرگ مسلمانان با کفار قریش بود که در سال دوم هجرت رخ داد و موجب شکست مفتضحانه دشمن گردید. پیامبر شخصاً در آن شرکت نموده و فرماندهی جنگ را در دست داشت. بدر در جنوب غربی مدینه بین مدینه و مکه قرار گرفته و از این رو آن را بدر می گویند که نام صاحب آبهای آن «بدر» بوده است. علت این جنگ، فشارهایی بود که کفار قریش بر مسلمانان وارد می کردند، از طرفی کفار، اموال مهاجران را در مکه، مصادره کرده بودند و به طور کلی می خواستند مسلمانان را در مدینه در فشار محاصره اقتصادی قرار دهند، و روشن است که اگر این فشار ادامه می یافت، دست کم جلوی توسعه و گسترش اسلام گرفته می شد.
در این نبرد که اولین رویاروی اسلام با کفر بود، 313 نفر از مسلمانان که 77 نفرشان از مهاجران بودند و بقیه از انصار، شرکت داشتند. سرانجام جنگ با پیروزی اسلام و شکست دشمن پایان یافت و از مسلمانان چهارده یا بیست و دو نفر به افتخار شهادت رسیدند. از کفار، 70 نفر کشته شدند و 70 نفر اسیر گشتند.