فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۷۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
بخش عربی: جلوه های نحوی و بیانی در آیات قرآنی (7)
حوزههای تخصصی:
تاریخ نحو(2)
حوزههای تخصصی:
آموزش علم عروض (5)
حوزههای تخصصی:
تطبیق عناصر زیبایی شناسی قرآن کریم با نظریه هنجارگریزی نحوی نمونه مورد پژوهانه: سوره مبارکه «کهف»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی، به عنوان یکی از روش های تحلیل متون ادبی امروزه بیشتر بر پایه «هنجارگریزی» استوار است. این نظریه که گاهی از آن با عناوینی چون «انحراف از نُرم» یا «عدول از زبان معیار» یاد می شود، یکی از مهمترین یافته های صورتگرایان روس است و تأکید آن بر تمایز یک اثر ادبی از صورت عادی زبان است. از آن جمله می توان به هنجارگریزی در عرصه دستور زبان یا همان بخش نحوی آن اشاره کرد که به شکل جابجایی ارکان جمله و دخل و تصرف در آن نمود پیدا می کند.قرآن کریم که نمونة کامل سخن و در اوج فصاحت و بلاغت است، دارای جنبه های مختلف زیبایی ادبی است. با این پیش فرض، پژوهش حاضر کوشیده است تا با پاسخ دادن به پرسش های زیر گوشه ای از زیبایی های پنهان در این کتاب شگرف و اعجاز ادبی آن را در حد توان آشکار نماید.- کدام یک از روش های هنجارگریزی نحوی در قرآن کریم کاربرد و بسامد بیشتری دارد؟
- این روش ها چه اهداف زیبایی شناختی و معناشناسانه ای را دنبال می کند؟
- تأثیر فرایند مذکور در ارتقای سطح زبانی متن چقدر است؟
بدین منظور سورة مبارکة «کهف» از دیدگاه هنجارگریزی نحوی و با روش توصیفی - تحلیلی به عنوان جرعه ای از دریای بی کران کلام الهی مورد بررسی قرار گرفته است.نتیجة تحقیق نشان می دهد که تقدیم و تأخیر هدفمند ارکان جمله، با اهدافی چون اهتمام و اختصاص؛ حذف، برای درگیر نمودن ذهن مخاطب و برانگیختن احساسات و تخیل وی؛ اضافه که موجب اضافه شدن معنا و تقویت و تأکید مطلب می گردد؛ و گونه های مختلف التفات در ضمایرکه باعث تغییر سبک یکنواخت متن می شود و نیز خواننده را به پیگیری، تفکر و یافتن اسرار متن وامی دارد، از پر بسامدترین نمونه های هنجارگریزی نحوی در این سورة مبارکه بشمار می آیند که موجب برجسته سازی متن آن گردیده و به تبع آن معانی ویژه ای را به مخاطب القا نموده اند.
روش شناسی نحوآموزی در حوزه براساس کتاب البهجة المرضیة با تأکید بر تحلیل نحوی آیات
حوزههای تخصصی:
یکی از پرسش های اساسی درباره فرایند نحوآموزی در حوزه های علمیه این است که چرا باید پس از فراگیری هدایه و صمدیه، البهجة المرضیة و سپس مغنی الادیب فراگرفته شود؟ این مقاله به این موضوع اختصاص دارد تا اولاً، فراگیران با هدف فراگیری این کتاب ها آشنا شوند. در نتیجه، انگیزه آنان در فراگیری این کتاب ها، به ویژه البهجة المرضیة تقویت شود. ثانیاً، نقشه راهی برای مسئولان آموزش حوزه در تجدید نظر جدّی در هدف و روش تدریس این کتاب ها به ویژه البهجة المرضیة باشد. ثالثاً، تذکاری به مدیران و دانش پژوهان رشته تفسیر و علوم قرآن باشد که به «نحوی» که در حوزه فراگرفته اند، بسنده نکنند. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، به این پرسش پاسخ می دهد: فراگیران در فرایند نحوآموزی در حوزه با فراگیری دو کتاب هدایه و صمدیه فقط توانایی تطبیق قواعد نحوی بیان شده در این دو کتاب را بر آیات، به دست می آورند. سپس آماده ورود به فراگیری البهجة المرضیة می شوند. اما با فراگیری کتاب البهجة المرضیة اولاً، با تحلیل اعرابی آشنا می شوند. ثانیاً، آمادگی لازم برای فراگیری کتاب مغنی الادیب و روش تحلیل نحوی آیات در فرایند تفسیر را به دست می آورند. بنابراین، تدریس البهجة المرضیة ضرورت دارد. اما باید در هدف و روش تدریس آن بازنگری اساسی انجام گیرد.
جلوه های نحوی و بیانی در آیات قرآنی (6) «قسمت دوم»
حوزههای تخصصی:
بخش عربی: جلوه های نحوی و بیانی در آیات قرآنی: سفر شبانه
حوزههای تخصصی:
اعلال
حوزههای تخصصی:
سید یحیی فدائی یزدی عالم قرن سیزدهم ایران و منظومه نحویه او
حوزههای تخصصی:
سید یحیی فدائی یزدی از جمله شخصیتهای علمی و ادبی قرن سیزدهم می باشد. او در شهر یزد زندگیش در اشتغال به تعلیم و تعلم سپری نموده است . ودر سال 1280 یا 1282 هجری قمری رو در نقاب خاک کشید ، و مجموعه ای از آثار علمی و ادبی از خود بجای گذاشت . از جمله آثار قلمی او کتاب ((منظومه فی علم النحو)) به زبان عربی است که مشتمل بر بیشترین مطالب نحوی می باشد و تاکنون بصورت نسخه خطی باقی مانده. مؤلف آراء و نظریه های مختلف را از مکتب بصریان و کوفیان و دیگر علمای نحوی فراهم آورده و با زبردستی پیوستگی و انسجام بخشیده و به شیوه شیرین به نظم درآورده . در این منظومه بعضی از مطالب نحوی با تفصیلات بیشتر از الفیه ابن مالک بیان شده.
الأصل المصطلح وشبههء فی النحو العربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالهء حاضر پژوهشى تحلیلى درگونه اى از اصطلاحات نحو عربى موسوم به ""اصل "" و""شبهه "" مى باشد. این اصطلاحات که بیشتر به صورت مستقل مورد استفاده قرار مى گیرند از تفاوتها ووجوه مشترک فراوانى برخوردارند. نویسنده بر آن است با بررسى موارد کاربرد ومعانى لغوى اصطلاحات مذکور، علل وجایگاه استفاده آن را بیان نماید. از برجسته ترین این اصطلاحات مى توان به ""جمله وشبه جمله ""، ""ظرف وشبه ظرف "" و""مضاف وشبه مضاف "" اشاره کرد.
علم نحو - منصویات
منبع:
اخگر تیر ۱۳۲۵ شماره ۹
حوزههای تخصصی:
آموزش علم عروض (5)
حوزههای تخصصی:
علوم عربی- نحو
حوزههای تخصصی:
شیوه ای نو در اعراب گذاری قرآن کریم (2)
حوزههای تخصصی:
المصدر المؤول
حوزههای تخصصی:
سیاق و کارکرد آن در کتاب التعبیر القرآنی (بررسی دیدگاه فاضل صالح السامرایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاق از مقوله دلالتهای عقلی و بهترین قرینه در کشف دقیق معانی آیات برای مفسرین، زبان شناسان وعلمای بلاغت می باشد. مساله اصلی این پژوهش نیز تبیین، ارزیابی و چگونگی کاریرد آن در کتاب التعبیر القرآنی به قلم ادیب عراقی، فاضل صالح السامرایی بوده که با استقراء و گزینش برخی آیات از قرآن کریم انجام گرفته است. وی با هدف نشان دادن جلوه های ادبی اعجاز قرآن ضمن رد مساله تکرار به بیان اسرار آیات متشابه پرداخته است و ثابت نموده چگونه هر واژه ای بر جای خود آنچنان مستقر است که امکان جابجایی با لفظ مشابه را ندارد؛ زیرا با روح کلمه و کلام یعنی سیاق پیوند خورده است. یکی از شاخصه های مهم تبیین های او پیوند لغت و نحو با معانی در بلاغت است. وی در این عرصه با تکیه بر آراء پیشینیان و کتب آنها مانند «ملاک التاویل» غرناطی و تطبیق دیدگاه آنان با سیاق درون متنی و برون متنی، به ظرافتهای معنایی تازه ای دست یافته که می توان آن را توسعه معنایی در بستر سیاق تلقی نمود.
الرابط فی الجمل الاسمیة العربیة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بعض الجمل فی اللغة العربیة لیس لها فعل خلافاً لکثیر من اللغات الحیة فی العالم، وقد سماها النحاة الجملة الاسمیة، وهی مکوّنة من المسند إلیه والمسند. والمسند یمکن أن یکون على أحد الوجوه الخمسة التالیة: الاسم، الجارّ والمجرور، الظرف، الجملة الاسمیة التی خبرها اسم أو جارّ ومجرور أو ظرف وأخیراً الفعل المؤول إلى المصدر. ویصعب فهم جمل کهذه وتعلمها للذین یعرفون الجملة عادة بفعلها ولو کان مقدراً، وفقاً للغتهم الأم غیر العربیة. والنحاة الأوائل الذین کان غالبهم من أصول فارسیة اعتبروا فعلا محذوفا أو اسما مقدرا أو مذکورا لهذا النوع من الجمل کرابط بین المبتدإ والخبر.
ویتخلص المؤلف بعد دراسة واسعة واستقصاء شامل لهذا النوع من الجمل فی القرآن البالغ عددها أکثر من خمسة آلاف جملة، وکذلک بدراستها فی النصوص العربیة وتنویع جملها من حیث البنیة النحویة یتخلص بأن فکرة وجود الرابط بین المبتدإ والخبر هی من صنع النحاة الذین إما کانوا متأثرین ببنیة اللغات غیر العربیة کالفارسیة أو متأثرین بتقسیمات المنطق الیونانی، والحال أن هذه الجمل لا تحتاج إلى رابط مقدراً کان أو مذکوراً لأن العرب الذین لا یتقنون النحو یمیزون بین هذه الجمل والبنیه النحویة الأخرى بالنظر إلى البنیة النحویة الخاصة للجمل الاسمیة، لا على أساس فکرة وجود رابط لم یجد ولا یوجد فی لغتهم ، کما اختلقها النحاة.
شیوه ای نو در اعراب گذاری قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
علم نحو
منبع:
اخگر مرداد ۱۳۲۵ شماره ۱۰
حوزههای تخصصی: