منابع نگارش یافته در باره مقتل امام حسین(ع) به جهت اعتبار و دقت در نقل و تحلیل یکسان نیستند و مى توان آن ها را به دو دسته کلى قابل استناد و ضعیف تقسیم کرد. دسته دیگرى به نام منابع مفقود نیز وجود دارد که تنها در کتب فهرست به آن ها اشاره شده است و هر چند برخى اخبارشان به کتاب هاى دیگر راه یافته است، اکنون به آن ها دسترسى مستقیم وجود ندارد. این نوشتار کوشیده است تا ضمن گونه شناسی منابع یاد شده، به معرفی و سنجش مهمترین آثار متقدم و متأخر در حوزه مقتل نگاریِ امام حسین (ع) بپردازد و با نقد آثار غیر معتبر و ضعیف، تلاش های صورت گرفته در تدوین مقتل نگاری های جامع را تبیین نماید.
ویلفرد مادلونگ یکی از برجسته ترین و تأثیرگذارترین شیعه شناسان دوره معاصر است. آثار وی، برخلاف بسیاری از آثار اسلام شناسان و شیعه شناسان مغرب زمین، در شناخت و توصیف ابعاد گوناگون اسلام بسیار موفق بوده، به طوری که حتی جوامع اسلامی و شیعی نیز آثار وی را می پسندند و می پذیرند. به نظر می رسد سهم بالایی از این موفقیت به دلیل توجهی است که او به نکات روش شناسانه دارد. آثار وی در مطالعات شیعی، در مقایسه با آثار دیگر شیعه شناسان غربی، نقاط قوت یا ویژگی های پژوهشی خاصی دارد که مهم ترین آنها عبارت اند از: توجه به منابع اصیل و معتبر اسلامی و شیعی، تفکیک موضوعی و روشی منابع، توجه به فضا و تاریخ حوادث و آموزه ها، فهم آموزه ها در راستای یک نظام فکری، اشراف نسبتاً کامل به ابعاد گوناگون اسلام، شناخت دقیق دانشمندان و آثار معتبر ایشان، و نیز تسلط به زبان عربی، که مادلونگ با بهره گیری از آنها توانسته است توجه مسلمانان و شیعیان را به آثار خود جلب کند و حتی تحسین ایشان را برانگیزد. رعایت کردن نکات فوق باعث شده است او را از جرگه مستشرقان مغرض و جاهل جدا کنند و در میان پژوهش گران منصف جای دهند. این مقاله روش ها و منابع مورد استفاده و نیز شیوه های پژوهشی مادلونگ را، در معرفی تشیع به جوامع غربی، می کاود و ضمن مقایسه آن با آثار برخی دیگر از شیعه شناسان می کوشد تمایز و برتری آثار وی را نشان دهد.
الفلاحه النبطیه به عنوان یک اثر مهم در زمینه کشاورزی در تمدن اسلامی و مهم ترین کتاب ابن وحشیه کلدانی (حدود 246 ه ق/ 865 م) بوده است.ابن وحشیه مدعی است که این اثر، ترجمه ای از نوشته های کهن بابلی است اما این امر، مورد اختلاف بسیاری از خاورشناسان و پژوهش گران بوده تا جایی که عده ای نه تنها صحت این انتساب بلکه سایر آثار ابن وحشیه را نیز زیر سوال برده اند و برخی حتی خود وی را نیز شخصیت جعلی و موهوم، ساخته ابن زیات که ادعای شاگردی اش را داشته و روایت کننده الفلاحه النبطیه است، دانسته اند.برخی از این گروه، اشاره های ابن وحشیه را به اقوام و اشخاص و ادیان در الفلاحه، اشاره به وضع زمان زندگی وی و انتقادش از آن ها را، انتقاد از دین و حکومت آن زمان دانسته اند با وجود این، عده زیادی در دوره معاصر این نظر را رد کرده اند.نکته مهم این است که در الفلاحه، علاوه بر موارد خرافی و افسانه ای، نکته های علمی مهم و کاربردی در گیاه شناسی و کشاورزی وجود دارد. البته بیشتر نظرهایی که در رد ادعاهای ابن وحشیه مبنی بر انتساب الفلاحه به کلدانیان و جعلی دانستن مطالب آن آمده، توسط برخی خاورشناسان قرن 19 م، ابراز شده است.
عنوان مقاله حاضر «مثنویمولویو نجوم» است. وقتیکه وضعیت علوم را در قرن هفتم و هشتم هجریمطالعه میکنیم، متوجه پیش رفت و توسعه علوم عقلیو نجوم در کنار علوم نقلیمیشویم و در مییابیم که از بین ستارگان عرصه ادب فارسی، مولویشاعر آفاق و انفس است. در این پژوهش نیز مجالیفراهم آمده است تا با طریق استفاده مولانا از دانش نجوم، ابزار نجومی، پدیده هایجوی، پیوستگیبا اختران، سعد و نحس، افلاک، ستارگان و برج هایدوازده گانه مثنویو کاربرد آن ها در شعر او بیش تر آشنا شویم.