فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱٬۹۰۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
شرح و تحلیل رثاى خوله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متنبى از سالى 337ه .ق تا 346 در خدمت سیف الدوله حمدانى بوده و در این مدت در فن رثا مجموعأ شش قصیده گفته است. در پنج مرثیه از این مراثى، هر چند ابیات نغز و نیکو فراوان است ولى بهترین قصایدى نیست که در رثاگفته است, زیرا متنبى بیشتر این قصاید را براى انجام وظیفه گفته نه به حکم احساس و عاطفه و سوز درون. وى در این قصاید به هنر و عقلش بیشتر پناه برده تا دل و احساسش، از همین رو شنونده درآنها احساس سردى مى کند. اما باید قصید ه اى را که در رثاى خوله ساخته است از بقیهء قصاید استثنا کنیم؟ زیرا این قصیده را هنکامى گفته که جدایى وى از سیف الدوله به درازاکشیده، شوقش به وى زیاد گشته و حوادثى که براى هر دو پیش آمده، آن دو را به یکدیگر نیازمند ساخته است. وى در این قصیده به عقلش- خصوصأ عقل فلسفى اش- تکیه نموده و به بسیارى از حکم شایع میان ملت ها پناه برده و آنها را در قالبى موجز و دقیق ریخته است به گونه اى که به صورت امثال سائره در آمده و در هر زمان و مکان براى تسلیت گفتن صلاحیت دارد.
مقاله به زبان عربی: سبک ابن انباری در کتاب «الانصاف فی مسائل الخلاف بین النحویین: البصریین والکوفیین» (اسلوب ابن الانباری فی کتاب «الانصاف فی مسائل الخلاف بین النحوییین البصریین و الکوفیین» و اصوله النحویه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک ابن انباری در کتاب «الانصاف فی مسائل الخلاف بین النحویین: البصریین والکوفیین» و اصول نحوی او عیسی متقی زاده* مجید محمدی بایزیدی** بعد از آمیزش عرب با غیر عرب و گسترش مساله لحن، زبان شناسان تلاش کردند جهت حفظ زبان قرآن و تسهیل آموزش آن قواعد خاصی برای زبان عربی وضع کنند. ولی طولی نکشید که مساله قانونمند کردن زبان و وضع قواعد پیچیده گشت و اختلافات بار سنگینی بر شانه زبان عربی نهاد و هدف از ایجاد علم نحو به فراموشی سپرده شد، در نتیجه برخی نحویان اقدام به تالیف کتابهای در مورد مسائل مورد اختلاف کردند. از مهمترین و مشهورترین این کتابها ،کتاب «الانصاف فی مسائل الخلاف بین النحویین : البصریین و الکوفیین» می باشد. ابن انباری در این کتاب به بررسی 121 مساله مورد اختلاف بین دو مکتب پرداخته است و بسیار تلاش کرده است که از اصول خاصی در تالیف کتاب و پاسخ دادن به طرفی که حق را به جانب او نمی داند پیروی نماید. او تمام سعی خود را به کار بست تا در قضاوت خود از جاده انصاف خارج نشود؛ ولی جانبداری او از بصریها در بسیاری از مسائل و تایید آنها باعث شد بسیاری از پژوهشگران در انصاف و بی طرفی او شک کنند اگر چه آنها ارزش این کتاب را انکار نمی کنند. این مقاله در نظر دارد تا بر اساس شیوه توصیفی –تحلیلی به بررسی روش ابن انباری در تالیف این کتاب و میزان انصاف و اصول خاص او در پاسخهایش بپردازد. او با تالیف کتاب خود به سبکی خاص مسایل نحوی را از خشکی و ملال آور بودن خارج ساخته و به آنها طراوت خاصی بخشیده است و برای هر اصل فروع خاصی وضع کرده است.و استدلالاتش در حل و فصل مسائل مورد اختلاف پاره ای اوقات سست و در بیشتر موارد محکم است. کلید واژگان: ابن انباری، الانصاف فی مسائل الخلاف، اصول نحو، مکتب کوفه و بصره.
وصف در دیوان ابو تمام
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ضمن بیان شمه ای از زندگی ابو تمام،دیوان وی را با نگاهی گذرا و در عین حال با دقت مورد بررسی قرار داده ام.از میان ابواب شعر ابوتمام""وصف"" از مهمترین ویژگی های نبوغ شاعری وی محسوب می شود. نیروی خیال و دقت نظری که به ابو تمام ارزانی شده،از او توصیفگری چیره دست ساخته است. توصیف های بسیار وی بر غنای شعرش افزوده است. همچنانکه همین امر بر دقت و ژرفنگری او نیز دلالت دارد و از طرفی اگر بگویم که ""وصف"" در تمام اغراض شعری اش خمیر مایه? شعری اوست، شاید سخنی گزاف نباشد.این مقاله شرح گسترده ای از توصیف ابو تمام است.
صورت بندی های حوزه معنایی «روابط زناشویی» در زبان عربی عصر نزول و تحلیل کاربری آن در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲ (پیاپی ۴)
حوزههای تخصصی:
معتبرترین اطلاعات زبان شناختی نسبت به زبان عربی عصر نزول، از طریق قرآن کریم قابل دستیابی است. لذا در مرحله نخست این پژوهش، مفردات قرآنی متعلق به حوزه معنایی «روابط زناشویی» گردآوری و صورت بندی های حاکم بر آنها مورد بررسی قرار گرفت که در نهایت صورت بندیهای شش گانه؛ رابطه مجاورتی، رابطه تماس، رابطه فراگیری، مکان انگاری زن، سخن یا کنش ناپسند و [خون] آلودگی استخراج گردید. در مرحله دوم این پژوهش، با توجه به تابوشدگی و قبح معنایی حاکم بر این گونه واژگان، کاربری قرآنی مفردات متعلق به حوزه معنایی «روابط زناشویی» محور تحلیل قرار گرفت که طبق آن به استثنای برخی از آیات الاحکام که بستر تقنین و تشریع احکام فقهی بوده و به ناچار نیازمند ورود به جزئیات روابط زناشویی هستند، و نیز آیاتی که دلالت بر این حوزه معنایی در دوره پیش از قرآن دارند؛ اینگونه به دست آمد که در همه موارد، کاربری قرآنی همراه با حسن تعبیر و نزاهت بیانی است.
تحلیل ساختاری داستان «وجه القمر» زکریا تامر (با تکیه بر دو محور هم نشینی و جانشینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زکریا تامر یکی از نویسندگان سوریه است که در قالب داستان کوتاه دستی توانا داشته است. او داستان هایش را در ساختاری منظم و ترکیبی به همپیوسته به نگارش درمیآورد و تمام عناصر و واحدهای تشکیل دهندة آن را به حرکت و تکاپو وامی داشت تا پیام مشخصی را انتقال دهد. نام یکی از داستان هایش، «وجه القمر» است که در آن همة عناصر را در کنار هم در یک رشتة خطی قرار داده تا پیام دفاع از زن شرقی را که تا قبل از این خوار و ذلیل شده است، به همگان برساند. برای درک پیام اصلی داستان، تحلیل آن براساس دو محور همنشینی و جانشینی کمک شایانی میکند. محور جانشینی به نویسنده امکان میدهد که از بین مجموعة واژگان، واژة متناسب با ساختار را برگزیند. واژگان گزینش شده در یک مسیر خطی عمودی کنار هم قرار میگیرند و ترکیب نوشتاری جدیدی را به وجود می آورند و ارزش جانشینی آن به جای واحدهای دیگر، از اینجا فهمیده میشود که سمیحه، شخصیت زن داشتان به معنای بخشنده است و زنان شرقی تمام وجود خود را به مردان بخشیدهاند. در محور همنشینی، ارتباط عبارت ها و ترکیب آن ها در یک خط افقی بررسی می شود و وقتی در کنار هم قرار می گیرند، مسیر داستان به جلو حرکت می کند. همچنین، توصیف هایی بررسی شده اند که به تنهایی معنای صریح دارند؛ ولی با هم معنای نشانه ای مییابند؛ مثل هم نشین شدن درخت لیمو و صدای نالة مرد دیوانه که دال بر ایجاد حد فاصل بین دوران کودکی سمیحه و پس از آن است.
مبالغه و اغراق در مدایح متنّبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اصطلاح اهل ادب مدح یعنی وصف و ستودن شاعر ممدوحش را به صفات و فضایل پسندیده ‘ مدح و ستایشگری یکی از صفات فطری و ذاتی انسان بوده و انگیزه او را از پرداختن به ستایشگری از گذشته تاکنون در چهار عامل (اعجاب‘تشکر‘رهبت‘تکسب)خلاصه کرده اند. متنبی یکی از شاعران مدیحه سرا و نامدار عصر عباسی است که دراین فن گوی سبقت را از دیگر حریفان ربوده است . البته مدایح او بیشتر به خاطر کسب مقام و ثروت بود ه است . از بارزترین ویژگیهای مدایح متنّبی مبالغه و اغراق می باشد ‘ او در مدایح خود به وصف و مدح فضایل معنوی نظیر(شجاعت‘جود‘قدرت ‘علم و تدبیر و...)بیشتر توجه داشته تا فضایل مادی و ظاهری مانند (جمال و زیبایی ظاهری ‘بسیاری ثروت ‘ فامیل ‘ فرزندان و...) مانند این بیت که در وصف جود و شجاعت محمد بن زریق طوسی با مبالغه و اغراق گفته است: (دیوان متنبی ‘ ج 2 ص 193 ) و لحظت انمله فسلن مواهبا و لمست منصله فسال نفوسا از سرانگشتان ممدوح من جود و بخشش جاری است و از دم تیغش خون دشمنان .
بررسی گونه کاربردی زبان زنانه در مرثیة معاصر (با تأکید بر مرثیه های سعاد صباح)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث و بررسی درباره موضوع تجربه زنان و تفاوت آن با تجربه مردان، زمینهساز شکلگیری رویکردهای مختلفی در زمینه پیوند زبان و جنسیت شده است. زنان و مردان در کاربرد برخی از ویژگیهای زبانی (به ویژه آوایی) گرایشهای متفاوتی دارند و همین امر سبب تفاوت زبان آنان با یکدیگر می شود. تفاوتهای زبانی چندان آشکار و شناخته شده نیستند و گویندگان زبان نسبت به آن ها حساسیت و آگاهی زیادی ندارند؛ امّا از طریق بررسی آثار و نوشتههای زنان، میتوان به ویژگیهای یاد شده دست یافت. از میان انواع شعر، به دلیل پیوند عمیق رثا با عواطف و احساسات شاعر، این نوع ادبی بیش از سایر گونههای ادبی، زمینه انعکاس ذهنیات و افکار شاعر را فراهم می آورد و به همین دلیل ظرفیت تحلیل و بررسی از نظر بازتاب جنسیت زبانی را دارد. فن شعری رثا از مصیبت نشئت گرفته و احساسات و عواطف شاعر را بر می انگیزد تا اشعاری حزن انگیز بسراید و از این طریق مخاطبان را تحت تأثیر قرار دهد.
در این پژوهش با روش توصیفی– تحلیلی و با استفاده از آرای محققان جامعهشناسی زبان، شعر «سعاد صباح»، از پیشتازان شعر رثای عربی در دوره معاصر را در سه سطح واژگانی، نحوی و بلاغی بررسی می کنیم و از این طریق، به تحلیل پیوند زبان و جنسیت در اشعار این شاعر می پردازیم. مهم ترین نتیجه حاصل از کاربست این نظریه در تحلیل مرثیة سعاد صباح، این است که رابطة تنگاتنگی بین عاطفة رثاء و جنسیت شاعر وجود دارد و عاطفة حزن بر اشعار سعاد صباح تأثیر مستقیم گذاشته است.
شوقی ضیف و الادب العربی فی ایران
حوزههای تخصصی:
رثاء الحسین (ع) فی شعر عبدالعظیم الربیعی (الآبادانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الشاعر الآبادانی عبدالعظیم الربیعی من طائفة شعراء رثاء الحسین (ع) وهم لایقرضون الشعر إلّا لذکرمناقبِ أهل البیت (ع) التزاما بما لدیهم من الشعور الدینی، فالبحث هذا یرید أن یُعرّف هذا الشاعر البارع حیاتَه وآثارَه أولّا وهو الذی لایعرفه إلا نزرٌ من العرب الإیرانیین ویُلقی الضوء على أسلوبه فی الرثاء الحسینی ثانیا. من أهم ما حصل علیه هذا البحث هو أنّ الربیعی اختار القصیدة العربیة العمودیة لقول الشعر خلافا للتیار التجدیدی الذی عاصره کما استحسن قول الشعر والبیان عن الأفکار العابرة اللطیفة فی قالب الرباعیة التی تخصّصها الفرس لهذا الغرض. أما أسلوب الربیعی فی القصائد فأسلوب جدید من حیث تقدیم المعانی والأفکار فله دائماً بدایات ومطالع خلابة لافتة للانتباه کما له الهیکل الشعری المنسق المطبوع بطابع المقابلة والحوار ونهایات مصبوغة بصبغة الدعاء والاستشفاع هذا ونراه فی الرباعیات یُبدی استدلالات شعریة (نوع من حسن التعلیل) تثبت عظمة الحسین (ع) ومجده بأسلوب المقابلة.
بررسی و تحلیل سبک شناسی آوایی خطبه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی، یکی از رویکردهای نقدی است که در سده ی أخیر، توجه ویژه ای از طرف ادیبان و سخنوران به آن شده است. یکی از مهم ترین موضوعات مورد بررسی در سبک-شناسی، بررسی آوایی و یا موسیقایی متن ادبی و به عبارت دیگر سبک شناسی آوایی اثر ادبی است که نحوه ی کاربرد واحدهای آوایی (صدا و آهنگ) در یک موقعیت زبانی و نیز کارکرد بیانی آواهای زبان را بررسی می کند. از جمله متونی که ارزش و شایستگی بررسی و تحلیل سبک شناسی آوایی را دارد، خطبه های نهج البلاغه امیرمؤمنان علی(ع) است. این خطبه ها دارای موسیقی دلنشین و تأثیرگذاری می باشد که توجه ی بسیاری از اندیشمندان و ادیبان را به خود جلب نموده است، نوشتار حاضر بر آن است، تا عناصر سبک ساز آوایی خطبه های نهج البلاغه و میزان انسجام این عناصر با مفاهیم مورد نظر حضرت را با روش توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار دهد. نتایج حاضر از این نوشتار حکایت از آن دارد که سجع، جناس، نظم آهنگ درونی، تکرار، تضاد و مقابله به عنوان نمود های برجسته ی عناصر آوایی در خطبه ها هستند که علاوه بر موسیقی گوش نواز، امکان استنباط معانی و مفاهیم مورد نظر حضرت را فراهم می کنند.
استعاره های مفهومی در حوزه شرم با استناد به شواهدی از شعر کلاسیک فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر تحلیلی از استعاره های مفهومی شرم، با استناد به اشعار کلاسیک فارسی قرن ششم تا دهم قمری، به دست می دهد. چهارچوب نظری این پژوهش، کتاب استعاره و عواطف: تأثیر زبان، فرهنگ و بدن در احساس نوشتة زولتان کووچش (2010) است. سؤال اصلی مقاله این است که در زبان فارسی استعاره های مفهومی شرم بر مبنای کدام حوزه های مبدأ ساخته می شوند؟ هدف از پاسخ گویی به این سؤال، یافتن مفهوم کانونیِ شرم در زبان فارسی با استناد به شواهدی از شعر کلاسیک فارسی است. به این منظور، ابتدا، دُرج 3 (کتاب خانه الکترونیک شعر فارسی)، «پیکره زبانی گروه فرهنگ نویسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی»، و تارنمای گنجور (آثار سخن سرایان پارسی گو) با کلیدواژه های «شرم» و «حیا» جست وجو شد. در نتیجه این جست وجو ابیاتی که در آن ها مفهوم شرم در قالب استعاره مفهومی دریافت می شد گردآوری گردید. بر اساس روشی که توضیح داده شد، 220 شاهد به دست آمد. در مرحله بعد، با تحلیل استعاره های مفهومی حوزه های مبدأ استخراج شد. در نتیجه این بررسی، ده اسم نگاشت برای استعاره مفهومیِ شرم به دست آمد که در قالب یک شبکه با هم در ارتباط اند و مفهوم شرم را در زبان فارسی می سازند.
عوامل پایداری نوروز در عصر اسلامی و بازتاب آن در شعر عربی در دوره عباسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر پس از برسی نوروز و نفوذ آن در شبه جزیره عرب ، چالشهای بوجود آمده بدنبال مواجه شدن دین مبین اسلام با فرهنگ نوروزی و نیز سیاستهای خلفای راشدین ، اموی و عباسی را در ارتباط با نوروز در عصر اسلامی مورد تحلیل قرار داده است . تداوم فرهنگ نوروزی در پیچ و خم های تحولات تاریخی در دوره اسلامی به عنوان گوناگون اعتقادی ریال اقتصادی و سیاسی مربوط بود . این عید باستانی به خاطر برورداری از پیامهای والای انسانی با شعارهای متعالی اسلامی هماهنگ شده و با این طریق توانست به تثبیت و پایداری خویش کمک کند . نوروز در اشکال گوناگونی در ادبیات عرب عصر عباسی از جمله در شعر عربی متجلی شد . سنتهای نوروزی همانند : رسم هدیه ، آب پاشی ، آتش بازی و ... یا به طور مستقیم در اشعار عربی این دوره ظاهر شدند و یا در این ایام برای موسیقی دانان ، شاعران و ترانه سرایان فرصتی فراهم آمد تا بتوانند آثارشان را به مناسبت نوروز عرضه داشته و به این وسیله تاثیر بزرگی بر رشد و ترقی شعر عربی در شکل و محتوا بگذارند .
بررسی مقوله ی جانشینی به عنوان عنصری کم کوشانه در قران کریم (مطالعه موردی ده جزء پایانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان قران زبانی است که اختصار در آن بی نظیر است. از آن جایی که می طلبد که این کلام الهی در سینه جای گیرد پس نیاز به الفاظی موجز و گرانبها دارد که در عین اختصار پرمایه باشند. کم کوشی زبانی مقوله های فراونی دارد که یکی از آن محور جانشینی است. به این صورت که سازه ای پر مغز و مختصر جایگزین سازه ای طولانی می شود. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی برآنست تا جلوه های کم کوشی های زبان را در مقوله ی جانشینی مورد واکاوی قرار دهد. این محورها عبارتند از جانشینی آوایی، لغوی، نحوی، بلاغی. چنین استنباط می شود که مخاطب قران از أمّی گرفته تا مخاطب اعصار مدرن نیازمند کلامی است که در حافظه ذخیره گردد؛ زیرا زبانها به سرعت به سمت ساده شدن به پیش می روند. بنابرین کلام قران به نحوی به همگونی آواها و گزینش واژگان پرداخته که توازن در آن رعایت شده، هر نسلی می تواند از آن بهره گیرد و آن را به سینه سپارد.
تانیث و زبان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش تانیث درزبان عربی،چشمگیر است؛چه به لحاظ واژگانی که در زیرمجموعه مونثهای سماعی قرارمی گیرندو یا مونثهایی که دارای علائم تانیث اند،حال ،تانیث آنها از نوع حقیقی باشد یا مجازی.در همین سمت و سوی ،آن دسته از مونثهای سماعی که در جرگه واژگان دو وجهی قرار می گیرند و از بسامد در خوری بهره وراند،جای قابل ملاحظه خودرادارند،همچنانکه تانیث در دستور زبان عربی-به تبع واحدهایی که زبان از آنها تشکیل شده –نیز حیطه پروستعتی را از آن خویش دارد.این پژوهش ،چند و چون این ویژگی زبانی را مطمح نظر دارد.
بررسی لایه ی آوایی سوره ی مبارکه ی ""انبیاء"" از منظر سبک شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی، به عنوان یکی از گرایش های زبانی نقد متون ادبی، از لایه های مختلفی برای تحلیل متن سود می جوید که سطح آوایی یکی از آن ها به شمار می آید. در این لایه، برجسته ترین ویژگی های خلق موسیقی که به دلیل ""نشان دار"" بودن به یک مشخصه ی سبکی بدل می گردد، بررسی می شود و جنبه های زیبایی شناسی آن بازگو می گردد. اوج زیبایی موسیقی در متون ادبی را در آیات قرآن می توان یافت، که با آرایش کلمه ها و چینش دقیق آن ها در کنار هم، باعث تناسب و انسجام شده و توجه خواننده را به متن جلب می کند. از آنجا که موسیقی نقش بی بدیلی در قرآن کریم ایفا می کند، لذا در این پژوهش مهمترین جنبه های خلق موسیقی را در سوره ی مبارکه ی(أنبیاء) مورد واکاوی قرار داده ایم. در این سوره ی مبارکه، شواهد مخلتفی سبب خلق موسیقی و آهنگ گشته است، اما برخی به دلیل بسامد بالا، به یک مشخصه ی سبکی بدل گشته است، که در زیر مجموعه ی موسیقی درونی، موسیقی معنوی و موسیقی فکری به آن ها پرداخته شده است. ایجاد تناسب، انسجام و هماهنگی لفظ با معنی به منظور جلب خواننده، تصویر سازی صحنه های فرح بخش بهشتیان و عذاب آور دوزخیان از طریق صفات و حروف، تثبیت معانی در ذهن از طریق کاربرد مفاهیم متضاد، از کارکرد های موسیقی در این سوره ی مبارکه است. این پژوهش، با روشی تحلیلی- توصیفی به بررسی لایه ی آوایی سوره ی مبارکه انبیاء پرداخته است.