فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۱٬۹۰۰ مورد.
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۶
1 - 22
حوزههای تخصصی:
گفتمان ادبی یکی از رویکردهای نقدی معاصر است که از گذر تحلیل آثار ادبی تلاش می کند دریچه جدیدی در فهم متون ادبی گشوده و زیبایی های نهفته متن را آشکار کرده و تأثیر آن را در برانگیختن احساسات مخاطب مورد مطالعه قرار دهد. یکی از شاهکارهای امروالقیس، شاعر جاهلی، بعد از معلقه اش، میمیه "الا عم صباحا ..." است که از روزگاران گذشته تا به حال نظر بسیاری از ناقدان ادبی را به خود جلب کرده است. در این پژوهش تلاش شده است با روش توصیفی تحلیلی، تاثیر عوامل اجتماعی و موقعیتی زمان شاعر بر گفتمان او تحلیل و بررسی شود. تحلیل ساختارهای زبانی قصیده، نشان می دهد که عوامل اجتماعی و فرهنگی به صورت آگاهانه و یا ناخودآگاه در گفتمان شاعر تأثیر گذاشته است. همچنین بررسی موسیقی قصیده و ساختارهای نحوی و بلاغی و خلق تصاویر مختلف، افزون بر خلق زیبایی های ادبی در قصیده، در انتقال اندیشه حاکم بر ذهن شاعر و همراه کردن مخاطب با متن، تاثیر فراوانی داشته است.
تجلیات ما بعد الاستعمار المتمثّله بالشخصیات النسویه الإیجابیه فی روایه عذراء جاکرتا (دراسه اجتماعیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ (۱۴۴۳ه.ق) شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
279-312
حوزههای تخصصی:
إنّ الدراسه حول الأدب والآثار الأدبیّه، وخاصّه فی مجال النقد، قد واکبت الدراسات التی تتمّ بین الفروع المختلفه وخاصّه علم الاجتماع؛ وذلک لأهمیّه الآثار الأدبیّه بوصفها مرآه لانعکاس المشاکل الاجتماعیّه، فبإمکان الدراسات الأدبیّه الاجتماعیّه إصلاح البناء الثقافی للمجتمع، وحلّ مشاکله وتطویره فی مختلف المجالات. وبهذا السیاق، نلاحظ أنّ الروایه الإسلامیّه قد أولت اهتماماً بالغاً على تصویر القضایا والتطوّرات التی تطرأ على المجالات المختلفه للمجتمع الإسلامی، ومنها الاستعمار والاحتلال. ونظراً إلى المکانه المتمیَّزه لشخصیّه المرأه فی الروایه، فإنّ التحلیل الاجتماعی لأهمّ تأثیرات المقاومه على الشخصیّات النسائیه الإیجابیه فی روایه عذراء جاکرتا،وذلک فی ظلّ الاستعمار والمقاومه، من أهمّ أهداف هذا البحث ویدلّ على أهمیّته. إنّنا فی إطار الدراسه الاجتماعیه للنماذج المتعلّقه بأدب المقاومه، والتی قد تجلّت فی روایه عذراء جاکرتا للکیلانی، قد قمنا بتحلیل العلاقه بین القضایا الاجتماعیه للمجتمع، ومنها الاحتلال والاستعمار، وبین ملامح الشخصیّات النسویّه فی هذه الروایه، وحاولنا أن نبیّن موقف المؤلّف من موضوع الاستعمار والاحتلال فی مجتمع إسلامی، ونشرح آراءه حول دور المرأه فی مواجهه هذه القضیّه. وظهر من خلال البحث فی ضوء المنهج الوصفی التحلیلی، أنّ الکیلانی قد رکّز کثیراً علی رسم الشخصیّات النسویه الإیجابیه فی هذه الروایه، وذلک بالترکیز على ثلاث صور للمرأه وهی المناضله، والصامده والشهیده، وذلک لرسم آثار الاستعمار الشیوعی على المجتمع الإندونیسی من جانب، ولتحریض أبناء البلاد المستعمره فی مواجهه العدو من جانب آخر.
تکنیک های زبانی تصویرسازی امریکا و غرب در اشعار شفیق حبیب (با تکیه بر تشاکل، تباین وتکرار)
منبع:
التنظیرات و النقد فی الادب العربی سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
87 - 106
حوزههای تخصصی:
هر نویسنده و شاعری برای بیان مقاصد خود از اسلوب و تکنیک های بیانی خاصی استفاده می کند. از آنجا که امریکا و غرب در شعر شعرای معاصر جلوه خاصی یافته است واکاوی شیوه بیان و پردازش آنها در خور توجّه است؛ این نوشتار تکنیک های زبانی شفیق حبیب در توصیف غرب و امریکا را به شیوه توصیفی- تحلیلی با عنایت به توان لفظی و معنایی واژگان بیان می کند. با واکاوی شیوه های بیانی اشعاری که شفیق حبیب در مورد امریکا و غرب سروده است می توان دریافت که کاربست واژه های همشکل و مترادف در ضمن دقّت و گزینش مناسب و درست آن انجام شده است. تقابل و تضاد واژگان با بهره گیری از معنای لفظی یا چگونگی کاربرد آن در اشعار وی نمود خاصی دارد که این امر، همراه با تهکّم، طنز و نیشخند و در ضمن بیان مقاصد و معانی مورد نظرشاعر محقّق شده است. تکرار با انواع مختلف و صبغه های گوناگونش، شگردی است که شاعر به خوبی از آن استفاده کرده و با به خدمت گرفتن آن، منظور و معنای مورد نظر خود را هر چه زیباتر بیان کرده است. در این سروده ها، همسانی و تناقض الفاظ با گزینش مناسب و چینش زیبای شاعر عجین شده و شعرش را در خور بررسی و پردازش کرده است.
صوره المرأه فی أغانی الفیدیو کلیب العربیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۴
19 - 36
حوزههای تخصصی:
للأغانی العربیه المصوّره بطریقه الفیدیو کلیب حضوراً قویاً فی المجتمعات العربیه. ولها تأثیر قوی على الناشئه. فالصوره التی تظهر بها المرأه غالباً ما تکون صوره جندریه نمطیه سلبیه. هناک فراغ علمی فی دراسه الفیدیو کلیب وخصوصاً دراسه الدلالات اللغویه و دور الصور المسجله فی رسم صور ورسائل عن دور ومکانه المرأه فی المجتمع تهدف الدراسه إلى التعرف على صوره المرأه فی الأغانی العربیه المصوره بطریقه الفیدیو کلیب وقد اعتمدت على المنهج الکیفی. یهدف البحث إلى الکشف عن التنمیط الجندری وبالتالی توعیه الناشئه بخطر الصور التی یتم تمریرها. الهدف هو تحلیل الصور النمطیه ومحاربتها بطریقه علمیه والتوصیه بخلق صور إیجابیه متوازنه لخلق مجتمع متوازن. تم الاعتماد على دراسه الدلالات اللغویه والصوره والسیناریو المعتمد فی الفیدیو کلیب. عینه الدراسه تشکلت من أغنیتین "سی السید" و "التنوره". إذ تم تحلیل أغنیه المطرب المصری تامر حسنی "سی السید" وأغنیه فارس کرم "التنوره". فقد تم القیام بتحلیل لغوی للکلمات لفهم الدلالات و الرموز التی تصاحب ظهور المرأه العربیه فی أغانی الفیدیو کلیب کما تم رصد أبعاد السیناریو فی کل من الأغنیتین. وکشفت النتائج أنه تم عرض المرأه بطریقه سلبیه نمطیه ترسخ صوره المرأه الجسدیه والمرأه المستضعفه التافهه والمتحکم فی مصیرها، کما تظهر کأداه للإثاره و مصدر الخطیئه، حیث تم تکریس صوره حواء التی أخرجت آدم من الجنه. و بالتالی فإن الفیدیو کلیب یخدم ویقنن ویحیی الصوره النمطیه القدیمه. أما الرجل فهو سید المجتمع و صاحب القرار والحکم الذی یقرر مصیر المرأه. بالتالی أغانی الفیدیو کلیب جاءت لتعزیز وتقنین الصور النمطیه المتوارثه. فالصوره السلبیه التی تخلقها الأغانی من شأنها أن تؤثر على مکانه المرأه فی المجتمع أینما کانت فی البیت أو الشارع أو العمل.
منهج الإمام موسی الکاظم(ع) فی تَأسیس العلوم الإسلامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ (۱۴۴۳ه.ق) شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
341-387
حوزههای تخصصی:
کانت فتره إمامه الإمام موسى الکاظم(ع) ذات أهمیه خاصه لتقارنها مع عصر ازدهار النقاشات العقائدیه والفکریه وظهور التیارات المختلفه فی العلوم الإسلامیه. والعلوم الإسلامیه تشملُ القرآنَ والحدیثَ والفقهَ وعلمَ الکلام، والّ تی ترتبطُ بالأصولِ أو المبادئ الفرعیه، أو الموضوعات الّتی تُثبِتُ مبانیَ الإسلام ومبادئَه الفرعیه. لیس تأسیسُ وبناءُ العلوم الإسلامیه سوی طریقٍ لبیان الإسلام الصحیح لمواجهه البدع والانحرافات التی تظهر فی بطنه. طبعاً تستطیعُ هذه الأبحاث أن تُظهرُ المکانه البارزه للإمام الکاظم(ع) فی تقدیم وإحیاء الإسلام النبوی، رغم کل الضغوط الّتی کانت تفرض الحکومه علی الإمام(ع). فیهدفُ هذا البحث إلی کشف اللثام والإجابه على ماهیه وأسباب منهج الإمام موسى الکاظم(ع) فی تأسیس العلوم الإسلامیه متکئاً علی المنهج التحلیلی_ التاریخی. نظراً إلى المصادر، فهمنا أنّ منهج الإمام الکاظم(ع) هی عرض العلوم الإسلامیه مِن خلال التعلیم وجهاً لوجه والمراسلات، وکذلک تدریب الطلاب المتخصصین فی مختلف فروع العلوم الإسلامیه. المنهج الذی بجانبِ الحفاظ على السلسله التعلیمیه فی العلوم الإسلامیه، أدی إلى انتقال هذه العلوم إلى الأجیال القادمه مِن الشیعه. وبهذا الطریق لعب دوراً هاماً فی ترسیخ العلوم الإسلامیه مِن خلال الحفاظ على الإسلام النبوی وتأسیسه.
دراسه الآلیات الفنیه لتقدیم النفس فی نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ (۱۴۴۳ه.ق) شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
389-416
حوزههای تخصصی:
الحق أنّ الإمام علی (ع) بقدر ما کان حریصاً علی نقل المفاهیم المعنیه کان معنیّاً أیضاً بأسلوبه فی هذه العملیه؛ فإنّه صاحب الظرافه اللغویه حیث یلقی المفاهیم المعنیه بأسلوبه الکلامی القویم ومع التدبّر والتریّث؛ هذا فإنه مضافاً إلی الأسلوب الصریح المتراوح بین الاستفاده من الضمیر واسم العلم واللقب، قدّم نفسه فی نهج البلاغه إلی الآخرین بآلیات وإستراتجیات فنیّه متعدّده أخری تتراوح بین التشبیه والاستعاره والکنایه والکُنیه، وعبر توظیف هذه الإستراتجیات أضاف إلی نصّه بعداً إیحائیاً ومنحه التمیّز والفراده. علی ضوء مکانه أشکال تقدیم النفس فی نهج البلاغه وبما أنّ هذه القضیه تحظی بأهمیه بالغه فی استیعاب النصّ، تتعاطی هذه الدراسه بمهنجها الوصفی التحلیلی الآلیات التی وظّفها الإمام فی تقدیم نفسه وتعالج النصوص التی عرّف نفسه بلسانه إلی الآخرین اعتقاداً بأنّ مقاربه مثل هذه الموضوعات فی هذا الکتاب ترتقی فهم المتلقّی وتعینه علی استیعاب النصّ وتساعده علی کشف الظرائف اللغویه الجدیده؛ فللحصول علی الغرض المقصود قمنا بدراسه جمیع الخطب والرسائل والحکم الموجوده فی نهج البلاغه من هذا المنظور. من المستنبط أنّ الإمام بجانب اهتمامه بالأسلوب المباشر فی تقدیم نفسه، رکّز ترکیزاً خاصّاً علی الأسلوب غیر المباشر وکان علی علم خاص بأن یستفید من أیّه آلیه فی أی السیاق حیث کان للسیاق دور محوری فی اختیار نوع الآلیه.
بررسی و تحلیل عامل و معمول نحوی بر اساس نظریه نظم جرجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان آرای نحویان درباره عامل اعراب کلمات دو نظریه مشهور با نام های نظریه لفظی و معنوی وجود دارد؛ اما می توان دیدگاه های دیگری را نیز استخراج کرد. در میان این دیدگاه ها، نظریه تعلیق که خاستگاهش آرای عبدالقاهر جرجانی است، از اهمیتی ویژه برخوردار است. قوّت دیدگاه او در موشکافی و ریشه یابی مسائل نحوی و اعرابی و نیز فراتر بردن نظریه تعلیق از ساحت صحت نحوی به ساحت فنّی و بیانی است؛ دیدگاهی که بر مطابقت تامّ تعلیق کلمات به یکدیگر با مقصود متکلم متکی است. هدف از این پژوهش، افزون بر معرفی دیدگاه های مربوط به نظریه عامل و معمول، تفسیر نظریه عامل و معمول در پرتو نظریه نظم جرجانی یا همان نظریه تعلیق است. در این پژوهش از روش توصیفی تحلیلی و تحقیق کتابخانه ای سود جسته ایم. ابتدا دیدگاه های مختلف درباره عامل و معمول را استخراج کرده و ضعف های هر نظریه را بیان کرده ایم. سپس به تفسیر عامل و معمول بر اساس نظریه نظم پرداخته و ضعفش را گفته ایم. در ادامه به بیان قوّت این نظریه در مقایسه با دیگر نظریات عامل و معمول پرداخته ایم. در پایان نتیجه گرفته ایم که نظریه تعلیق عبدالقاهر جرجانی به دلیل اینکه بر قصد متکلم در ارتباط اجزای جمله با یکدیگر تأکید می کند و نیز موشکافانه به تحلیل علل و عوامل نحوی می پردازد و نظریه عامل را از ساحت صحت نحوی به ساحت بیانی ارتقا می دهد، قوّتی فزون تر از دیگر نظریات عامل و معمول دارد.
سردیات الجماعه فی الروایه العربیه المعاصره: قراءه ثقافیه لروایه "أکراد، أسیاد بلا جیاد" لمصطفى سعید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترتبط الروایه منذ نشأتها بهاجس ضروره استجابه الکتابه لسؤال الحریه ولمعطیات العصر، وقد حاولت هذه الروایه بلوره عده مفاهیم کالحریه والمتخیل والمجتمع والهویه... کما رفضت الروایه العربیه أن تعیش على الهامش بلا حیاه، وتحولت إلى صمام أمان یحمی الأمم من السقوط فی هوه النسیان، ففی عالم متناقض وصعب تُصبح الحریه هاجس الأدب ومبتغاه وتصبح الهویه هاجس الأدیب وبحثه الدؤوب. ویتعلق السؤال هنا تحدیدا بتحدیات الروایه العربیه وقضایا الهویه والحریه والتاریخ، فهل هی ضروره حضاریه للحریه؟ وهل تنشأ داخل الحاجه الثقافیه التی لا یمکن الاستغناء عنها لأنها وجه الآخر الثقافی أمام عالم متحول ومنزلق؟ وهل هذه الروایه هی التاریخ المضاد للتاریخ الذی تصنعه المؤسسات الرسمیه وهو تاریخ طوباوی ملیء بالأکاذیب؟ فهل للروایه القوه من أجل قول تاریخ مسکوت عنه، والحفاظ على جسورالحوار التی تضیق کل یوم قلیلا. تسعی هذه المقاله دراسه قضایا ثقافیه مترکزه علی المنهج الوصفی التحلیلی فی روایه أکراد أسیاد بلا جیاد. إن روایه "أکراد أسیاد بلا جیاد" نموذج لسردیات الهویه القومیه، وکما یشعر الأکراد بالأسى کانت الروایه کذلک تعبر عن مدى الألم والأسى الذی یشعر به کل کردی ومدى الألم المعبر عنه، ورغم السرد البطیء للروایه، ورغم أن لغتها تخلو من أی حشو وأی إضافات شعریه، وتظهر أحی انا ممله وصعبه القراءه، إلا أنه هناک رابط خفی بین السطور یقود القارئ إلى آخر الروایه، روایه تعبر عن مصیر شعب اضطهده العالم ونسیه التاریخ، یجد القارئ نفسه وهو یتتبع خط وات البط ل فی بحثه عن صدیقه شیروان، ویتتبع القارئ هویه قومیه بحاجه الى تعریف من جدید.
«فشردگی» و «گستردگی» کلامی در ترجمه قرآن (موردپژوهی سوره انفال و توبه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تولید کلام با دو مشخصه «فشردگی» و «گستردگی» همراه است. ایجاز و فشرده گویی از جمله سبک های انتقال پیام است که یکی از صنایع پرکاربرد در قرآن به شمار می رود. انتقال صرف این فن کلامی به زبان مقصد، پیام نهفته در متن اصلی را انتقال نخواهد داد و مخاطب را در دریافت پیام دچار مشکل می کند. مقاله پیش رو با توجه به این مهم در نظر دارد ضمن بررسی آیاتی از سوره انفال و توبه با ترجمه الهی قمشه ای و رضایی اصفهانی، به سنجش عملکرد مترجمان در ترجمه مواضع فشرده گویی بپردازد. برای این منظور 6 مورد از مواضع فشرده گویی انتخاب شد که عبارتند از: 1. مفاهیم و اصطلاحات 2. تشریح لفظ عام 3. بیان ارجاعات شخصی 4. تشریح اسم موصول 5. توجه به سیاق آیه 6. گسترش فشردگی اسم های اشاره بدون مشارالیه. در پایان پس از بررسی نمونه ها مشخص شد که مترجمان به منظور گسترده سازی، بیشتر راهبرد ارجاع به مابعد را به کار گرفته اند. همچنین باید گفت که بسامد کاربست راهبرد گسترده سازی در ترجمه قمشه ای به نسبت قابل ملاحظه ای بالاتر از مترجم دیگر بوده و رضایی با رعایت احتیاط، از این راهبرد بهره گرفته است اما قمشه ای با نگاه تفسیری به ترجمه، مرزی بین ترجمه و تفسیر قائل نبوده و با شرح و بسط زیاد در موارد غیر ضروری، سبب دوری از ترجمه و انحراف مخاطب از فحوای اصلی سخن شده است.
قراءه مقارنه لتجلیَّات أدب السجون فی الأدبین الروائیین العربی والفارسی: روایتا "یا صاحبی السجن" لأیمن العتوم و"53 شخصاً" لبزرگ علوی أنموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یُعد أدب السجون أحد فروع الأدب الغنائی الذی أوجدته الظروف السیاسیه والاجتماعیه فی شتَّی المجتمعات، کما هو تعبیر عن المشاعر الصَّادقه للذین اعتقلوا بسبب دعوتهم للحریه، فتعرضوا للتعذیب والاضطهاد. أدب السّجن، آهاتٌ وزفراتٌ أطلقها أناس مثقفون سُجنوا أو أسروا لمختلف الأسباب، منها؛ السیاسیه والاجتماعیَّه والدینیه، وقاموا بتسجیل لحظات صعبه وحزینه بقوه التعبیر. ینبغی أن یعالَج أدب السجن بسبب طبیعته الخاصه من مختلف الجوانب. أیمن العتوم المولود عام 1972م وبزرک علوی المولود عام 1907م من هؤلاء الکتَّاب المعاصرین فی الأدبین الفارسی والعربی الذین کانت لکتاباتهم بصمه واضحه، ویعتبران من الأصوات الصادقه فی هذا المضمار. قامت هذه الدِّراسه، فی إطار المنهج الوصفی–التحلیلی وعلی أساس المدرسه الأمریکیه للأدب المقارن، بمقارنه الروایتین من منظور أدب السجون. أهمیَّه البحث تعود إلی أن دراسه الروایتین من منظور أدب السجن تساعدنا فی الاطلاع علی الظروف السیاسیه والاجتماعیه بین البلدین الأردن (أیمن العتوم) وإیران(بزرک علوی). علی الرغم من الاشتراک الکثیر بین منهج هذین الکاتبین حول أدب السجون، هناک فرق یسیر بین الأثرین وهو أنّ بزرک علوی قد أعرب بصراحه عن نضاله بعد الإفراج عنه، ولکن فی روایه العتوم لم نعثر علی هذا. فنتائج هذه الدراسه تبدی غرض الکاتبین من کتابه هاتین الروایتین وهو تصویر المجال الفکری وکیفیه تعامل الحکومات مع المثقفین فی الأردن وإیران. حیث تفوح فی کلتا الروایتین رائحه التعذیب والألم والإهانه، والجدران والسجون وضیق المکان والعتمه الشدیده فی کلِّ الأنحاء ومکونات أخری من الإضراب عن الطعام، وصعوبه الارتباط بالأهل وحالات نفسیه مزریه للسجناء. تناولت روایه "یا صاحبی السجن" و "53 شخصاً"، طریقه تعامل السجَّانین وشرطه السجن مع السجناء السیاسیِّن.
تحلیل ساختار و محتوای رمان «الوقائع الغریبة فی اختفاء سعید أبی النحس المتشائل» اثر امیل حبیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امیل حبیبی، نویسنده فلسطینی در رمان «الوقائع الغریبه فی اختفاء سعید أبی النحس المتشائل» با سبکی واقع گرایانه و سمبلیک تلاش کرد درد و رنج هم میهنانش را به تصویر کشد و از اندوه بی پایان، آرزوهای برباد رفته و سختی های جانکاهی که از رهگذر اشغال گریبانگیر آنان شده، پرده بردارد. وی در این رمان، تاریخ مسئله فلسطین از سال 1948 الی 1974 را به تصویر می کشد. این پژوهش بر آن است تا به روش توصیفی-تحلیلی به بررسی ساختار و محتوای رمان مذکور بپردازد. در این بررسی، برخی از عناصر داستانی مانند شخصیت پردازی، زاویه دید، درون مایه و سبک مورد تحلیل قرار گرفته و چگونگی بهره گیری از این عناصر بررسی شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در این رمان، نقش زن مبارز فلسطینی و وابستگی آنها به وطن نیز در این رمان بسیار مشهود است، حبیبی از اسلوب جریان سیال ذهن استفاده کرده و در قالب طنزی صریح و شفاف، این رمان را به رشته تحریر درآورده است. از دیگر ویژگی های این رمان، شکستن مرز بین رمان و سایر گونه های ادبی و گنجاندن متون شعری گوناگون در متن رمان و اشاره به رویدادهای واقعی همراه با تاریخ آنها است. زبان امیل حبیبی با عطر میراث آمیخته است، از این رو از آن بوی سبک مقامات، کنایه و سخریه جاحظ و حکایت های هزار و یک شب به مشام می رسد.
الرؤیه العالمیه للقرآن الکریم ضمن الأسالیب المتشکله ترکیزا على نظام الحقل الدلالی للمعرفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
173 - 190
حوزههای تخصصی:
اللغه نظام کلی یتشکل من الأسالیب التی تؤثر على فهم کیفیه وجهه نظر صاحبها. من هذا المنطلق، من مجموعه الأسالیب المتشکله فی النظام اللغوی، یتکون الهیکل الرئیس الذی تنبثق منه الرؤیه العالمیه. القرآن الکریم کنظام لغوی یحتوی على مجموعه من الأسالیب المختلفه والمتشابهه، فکل أسلوب متشابه یؤدی إلى تشکیل حقل دلالی متحد فی المعنى. هذه فکره اتخذت من مبادئ النظریه النسبیه اللغویه التی تتمیز بنسختین: النسخه القویه شکل متطرف أن اللغه تحدد الرؤیه العالمیه وتشکّل الثقافه؛ أما النسخه الضعیفه فتجعل للغه دورا منفعلا، أنها تعبر عن وجهه نظر الکاتب وقد تؤثر على تشکیل الأفکار والثقافه. نظرا لأهمیه کیفیه تکوّن الهیکل الرئیس من الأسالیب والرؤیه العالمیه المنبثقه منها، یعالج هذا المقال نظام الحقل المعرفی المتشکل من الکلمات "شکّ، وزعم، وظنّ، وحسب، وعقل، وفکر، وتدبّر، وعرف، وبصر، وشعر، وفقه وعلم"، فی القرآن فیتمسک بنسخه ضعیفه من هذه النظریه کالفرضیه الأساسیه للبحث. تطرق هذا المقال، معتمدا على المنهج الوصفی التحلیلی ووفقا للأسلوبیه الإحصائیه، إلى توظیف هذه النظریه فی نظام الحقل المعرفی للقرآن الکریم. والهدف من هذا هو إلقاء الضوء على هذه النظریه واستخراج الرؤیه العالمیه ضمن الهیکل الرئیس من الأسالیب المتشکله. ومن أهم النتائج التی یمکن أن یشار إلیها أن الهیکل الرئیس للحقل المعرفی یعتمد على تشکل الحلقات الأربعه: حلقه التصور، وحلقه التعقل، وحلقه الإدراک وحلقه العلم. الرؤیه العالمیه للقرآن الکریم تدل على العلاقه الوثیقه والمتشابکه، وهی کون حلقه العقل کمصدر نهر یصب منه الإدراک وتنتهی هذه العملیه إلى بحر المعرفه الحقیقه والتامه التی تمثلها حلقه العلم.
ترجمه و ادبیات تطبیقی در جهان عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی ا ز جریا نهای تأثیرگذار ب ر گسترش و ارتقا ی دانش ادبیات تطبیقی د ر جهان عر ب، ترجمة آثار نظری هپردازان و اندیشمندان اروپایی عرصة ادبیات تطبیقی یا ترجم ة نمون ههای کاربردی تطبیقی به زبان عربی یا ب العکس بوده است؛ شناخت و معرّفی آثار و مترجمان، هدف اصلی این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. یافت ههای پژوهش نیز گواه آن است که ترجمة آثار اندیشمندان اروپایی از زبا نهای انگلیسی، فرانسوی و آلمانی به زبان عربی ، نقش بسزایی درگسترش جریان رو به رشد ادبیات تطبیقی درجهان عرب، به ویژه در مصر، داشته است. این ترجم هها، در دو بعد نظری و پژوهش کاربردی، قابل تفکیک و دست هبندی است. از سوی دیگر؛ هما نطور که ترجمة آثار نویسندگان و اندیشمندان اروپایی در گسترش ادبیات تطبیقی عربی مؤثّر بوده است، ترجمة آثار پژوهشگران عربی به فارسی یا بالعکس (هر چند اندک) نیز در معرّف ی و گسترش این دانش در میان عر بها و ایرانیان ، سودمند و تأثیرگذار تلقّی میگردد. به هر حال، یافتة اساسی و بنیادی این پژوهش، بیانگر آن است که در آغاز امر، بیشتر ترجم هها از زبانهای فرانسوی و انگلیسی صورت گرفته است و همین امر سبب گردیده است که دانش ادبیات تطبیقی در جهان عرب پیوسته با محوریّت مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی حرکت نماید؛ هر چند در چند دهة اخیر، ترجمة آثار اندیشمندان مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی در تغییر ذائقة پژوهشگران عرب ب یتأثیر نبوده است .
سیاسه المسلمین الأمنیه تجاه قریش حصار شِعب أبی طالب أنموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و چهارم یهار و تابستان ۱۴۰۰ (۱۴۴۲ه.ق) شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
209-228
حوزههای تخصصی:
البحث عباره عن محاوله للکشف عن الحس الأمنی للمسلمین الأوائل فی مکه وهم یعانون من المراقبه الجاده من قبل قریش. وقد اخترنا حقبه مهمه من تاریخهم ألا وهی حصار الشعب وکیفیه تعاملهم مع الحصار والاستعداد له. فضلا عن تعاملهم مع مقاطعه قریش لهم. وأظهر البحث أیضاً کیفیه تعامل أبی طالب مع قریش وکیف رسم إستراتیجیات کان من شأنها حمایه الرسول (ص) الکریم من البطش القرشی، ولأجل إعطاء صوره واضحه عن أهمیه البحث العلمیه ارتأینا تقسیمه على مقدمه وثلاثه مباحث وخاتمه. أجریت هذه الدراسه باستخدام المنهج الوصفی_ التحلیلی. شملت المقدمه التعریف بالبحث وماهیته فی حین جاء المبحث الأول لیعرض السیاسه التی أتبعها أبو طالب تجاه قریش حینما علم بأنه لا مناص من أنهم قد قصدوا النبی محمد (ص) لقتله وعلى أثر ذلک أتبع رضوان الله علیه سیاسه التمویه التی سیعالجها هذا المبحث وهی استعراض لإظهار أبی طالب بأنه فاقدا للنبی محمد (ص) ولا یعلم مکانه وأمر أتباعه بأن یحملوا حدیدا کی یضربوا به کل من یشکوا بأنه السبب فی ذلک. أراد من خلال هذا الاستعراض أن یبلغ قریش بأن من یقترب من النبی محمد (ص) مصیره القتل. وکان المبحث الثانی قد خصص لإظهار خطط المسلمین فی تحصنهم فی الشعب. أما المبحث الثالث فقد جاء لیبین دور أبی طالب فی الدفاع عن النبی محمد (ص)، إذ أظهرت الروایات کیف أنه کان ینقل النبی (ص) بین منام أولاده الأربعه خوفا من استهدافه واغتیاله، وقد أظهرت هذه الروایات طبیعه الحس الأمنی للمسلمین الأوائل.
المفردات الحسیه فی اللغه العربیه دراسه نسویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
95 - 110
حوزههای تخصصی:
یکتسی موضوع اللغه النسائیه والنقد النسوی فی الأعمال السردیه أهمیه بالغه. ولقد عدّ الباحثون مواصفات للغه المرأه کالرؤیه الدقیقه فی الأشیاء، وتوظیف الجمل القصیره وعلامات غیر لغویه فی الکلام والکتابه. یحاول هذا البحث استقصاء خصوصیه اللغه النسائیه والتطلع إلی علاماتها الممیزه، ضمن البحث عن إمکانیه استعمال هذه التسمیه "اللغه النسائیه" عن طریق اکتشاف خصوصیاتها الأدبیه بشأن المفردات الحسیه. المفردات الحسیه هی التی ترتبط بالحواس الخمس: "الرؤیه"، و"السمع"، و"التذوق"، و"الشمّ"، و"اللمس". تسعی هذه الدراسه إلی البحث عن هذه المفردات فی الکتابه النسائیه لبنیه الروایه، وذلک وفقا للمنهج الوصفی التحلیلی، معتمده علی المقارنه بین لغه الروائیه، لیناهویان الحسن، فی روایه ألماس والنساء (2014م)، والروائی، عزام فادی، فی روایه سرمده (2011م). تعتمد الدراسه علی نظریه علم الدلاله المعجمیه المعرفیه، بوصفها نظریه تقوم بتأطیر ظاهره الاتساع الدلالی المنهجی للمفردات. لقد کشفت الدراسه عن عدم وجود الهوه بین الروائی والروائیه فی استخدام المفردات الحسیه فی الدرجه الأولی، وثانیاً عدم اعتبار هذه المفردات کمیزه من مواصفات لغه المرأه، علی أن المرأه تعنی باستخدام المفردات والجمل التی تتعلق بالحواس، ولکن لا یعتبر توظیف المفردات الحسیه مما یمیز الروائیه عن الروائی فی السرد، بل أحیانا یستخدم الروائی هذه المفردات أکثر من الروائیه، وخاصه فی استعمال حاسه البصر، وحاسه اللمس فی المعنی غیر الحقیقی.
المفارقه فی ضوء نظریّه التلقّی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
131 - 150
حوزههای تخصصی:
یتناول هذا البحث المفارقه باعتبارها وسیطاً اجتماعیاً تعتبر آلیه تهدف إبلاغ الرساله الإصلاحیه الاجتماعیه والتی أخذت انتشاراً لدى الباحثین العرب المعاصرین، وقد تعلقت دراستنا التنظیریه هذه حول تلک التقنیه فی ضوء نظریه التلقّی مع تحلیل مضامین النظریه وإجرائها على المفارقه حیث تطرقت إلى عرض نظریه التلقّی محلله أرکانها، کما رکزت على قضیه التواصل اللسانی وفهم المفارقه وحللت بعض عناصر التلقّی وأعراف المفارقه. فقد عدّت هذه الدراسه تسلط المتلقی على الموضوع الکلی والأساس فی النص معیاراً مناسباً لفهم المفارقه، فمادام المتلقی لم یستدرک الموضوع الکلی والموقف المحیط بالمفارقه لم یستطع أن یستوعب ویفهم المعنى الأصلی والمفهوم الأساس للمفارقه ویسمّى ضحیه للمفارقه. وأخیراً إن عملیه التلقّی تفید أنواعاً خاصه من المفارقه لکون التلقّی بحاجه إلى حضور النص والقراءه وهذا ما لا یتیسر فی کل أقسام المفارقه. ومن نتائج الدراسه أن المفارقه آلیه بید المؤلف لإبلاغ مقاصده الإصلاحیه ولکنها لا تصل إلى الهدف المنشود إلا بتعامل المتلقی والنصّ معاً وطالما لم یتکامل هذا التفاعل لم تنجح المفارقه. وإن نعترف بأولویه المبدع فی صیاغه المفارقه وإعلاء شأنها، فلأنه یجب أن یعتبر نفسه قارئاً افتراضیاً وذلک لنجاح المفارقه. فمبدع المفارقه هو الذی یهیئ السیاقات والوسائط وینظم الأسالیب الفنیه الهادفه لوصول المتلقی إلى أبرز النتائج وأحسنها.
پیوستگی تصویر و معنی در اشعار سعاد الصباح
حوزههای تخصصی:
سعاد الصباح از شاعران مطرحِ کویتی در شعر معاصر عربی است که سروده هایش، از نوع رئالیسم اجتماعی محسوب می شود. وی با زبانی ساده و روان، رویدادهای مهم سیاسی و اجتماعی جامعه ی خود را با زبان شعر بازگو نموده است. آنچه که شعر این شاعر کویتی را متمایز ساخته است، بهره گیری از زبان تصویر و به ویژه جان پنداری شاعرانه در بیان معانی و مفاهیم شعری است. این پیوستگی میان زبان تصویر و معنا، موجب گردیده تا شاعر به گونه ای محسوس و عاطفی، مکنونات ذهنی و احساسات خود را به مخاطب خود انتقال دهد. این پژوهش تلاش می کند تا به شیوه ی توصیفی- تحلیلی، هماهنگی میان تصویر و معنا در شعر سعاد الصباح را با تکیه بر اشعار اجتماعی او بررسی نموده و به این پرسش پاسخ دهد: سعاد الصباح چگونه از تصاویر شاعرانه در ترسیم مسائل اجتماعیِ جامعه ی خویش بهره جسته است؟ یافته های پژوهش گویای آن است که شاعر با کاربست تصاویر عاطفی و به ویژه استفاده از عناصر طبیعی، صدای اعتراض خود را بر ناعدالتی های اجتماعی و جامعه ی مردسالار اظهار داشته است.
تمظهرات الصوفیه وإشراقاتها الروحانیه فی شعر نبیله الخطیب مقاربه تحلیلیه فی دیوان هی القدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ (۱۴۴۳ه.ق) شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
199-123
حوزههای تخصصی:
الشعر الصوفی تجربه أدبیه ذات سمات فنیه تسمو بالروح فوق الآفاق الروحانیه وتقرب من الذات الإلهیه، فیسیر بعض الشعراء المعاصرین فی مسارات معرفیه للانعتاق من الواقع المهیمن والحصول على مبتغاهم الفنی والوجودی. وقد شهدت إبداعات بعض الشاعرات العربیات کنبیله الخطیب الشاعره الأردنیه المعاصره تجربه صوفیه یجد القارئ فیها دلالات صوفیه تعکس فلسفتها ورؤیتها للکون، وتتبدّى تباشیر تلک الدلالات فی أنفاس دیوانها المسمّى ب هی القدس الذی تتمظهر فیه أفکارها الدینیه ورؤاها الروحیه الخصبه. ومن هذا المنطلق یهدف هذا البحث بمنهجه الوصفی والتحلیلی إلى دراسه آلیات تشکیل النصّ الصوفی وتمظهراته فی شعر الخطیب حتّى یکشف الفکره الصوفیه وموضوعاتها ورموزها لدیها. توصّلت الدراسه من خلال تحلیل قصائد دیوان هی القدس إلى بعض نتائج أهمّها: أنّ نبیله الخطیب شاعره ذات نزعه صوفیه، وقد تجلّت تلک النزعه فی هذا الدیوان الذی یغمر بالإشراقات الروحانیه، وقد ترجمت الشاعره العشق الإلهی وحب رسوله من خلال تعابیر وصور رائعه تکشف عن وجدانها الصادق. کما کشفت الدراسه أنّ التجربه الصوفیه عند نبیله الخطیب لم تکن تجربه معجمیه بل کانت تجربه روحیه تنحو باتّجاه العلوی ومشبعه بالقیم الروحیه وممتزجه وجدانیاً بالوعی الصوفی المنفتح على الأسمى والأنقى، الأمر الذی ظهر بوضوح فی اغترابها الروحی وحنینها الدائم إلى الوصل واللقاء بالذات الإلهیه المطلقه.
تحلیل گفتمان انتقادی اشعار احلام نصر بر اساس نظریه «لاکلا و موفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
78 - 103
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی با دخالت دادن عواملی همچون ایدئولوژی و قدرت، قابلیت زبان شناختی بهتری نسبت به سایر روش های تحلیل گفتمان در تفسیر متون دارد، همچنین نظریه «لاکلا و موفه» به سبب وارد کردن تحلیل گفتمان انتقادی به عالم سیاست و اجتماع برای شناخت و تبیین پدیده های اجتماعی و سیاسی مناسب است. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل گفتمان انتقادی اشعار احلام نصر به عنوان شاعر داعش بر اساس مفاهیم نظریه «لاکلا و موفه» است که عبارت اند از: دال مرکزی، وقته ها، دال شناور، دال خالی، غیریت سازی، برجسته سازی و حاشیه رانی و استعاری سازی. اهمیت پژوهش حاضر، ضرورت شناخت اندیشه های مبلغان داعش برای مقابله با شیوه کنش آن ها در عرصه اجتماع است، به ویژه این که گروه های تکفیری در سالیان اخیر در منطقه غرب آسیا گسترش یافته و فصل جدیدی از مسائل امنیتی را رقم زده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که دال مرکزی این گفتمان، تشکیل خلافت اسلامی است و وقته های جهاد، هجرت، تسخیر دنیا و شریعت، حول آن مفصل بندی شده است. احلام نصر بر اساس دال خالی قرون اولیه اسلام، دال مرکزی تشکیل خلافت را مطرح کرده است. دال شناور در اشعار وی، مصداق خلفای دوازده گانه قریشی است که با به کاربردن لقب «الحسینی» برای «ابوبکر بغدادی» وی را از مدلول های آن معرفی می کند. دال مرکزی و وقته های گفتمان در این اشعار، برجسته شده، همچنین مفهوم امنیت در حکومت «بشار اسد» و نمادهای ناسیونالیستی از قبیل زبان و نژاد به حاشیه رانده شده است. احلام نصر با تشبیه «ابوبکر بغدادی» به حضرت «ابراهیم»(ع) و داعشیان به صحابه پیامبر(ص) و تداعی نبرد «قادسیه» و شکست ایرانیان، گفتمان اشعارش را استعاری سازی کرده است و بدین وسیله آینده ای درخشان و عاری از مشکلات فعلی را برای مردم مناطق تحت سلطه داعش ترسیم می کند. نتیجه این که روح سلفی گری و خصومت بر گفتمان داعش غلبه دارد که بازتاب آن در اشعار احلام نصر و عملکرد آن ها ملاحظه می شود.
الواقعیه السحریه فی روایه "فی ممر الفِئران" لأحمد خالد توفیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الواقعیه السحریه تعنی الجمع والمزج بین الواقع والسحر والخیال؛ أی الواقع واللاواقع. العجائبیه ظاهره حاضره فی الروایه العربیه، یتجلی من خلالها اهتمام الکاتب العربی باستکشاف شکل کتابه الروایه من خلال عبور الحدود التقلیدیه للروایه مع فتح المجال لفئه التساؤل عن الواقع من خلال هذا الشکل الجدید من السرد. ظهر هذا الاتجاه الأدبی فی الروایات العربیه ومؤلفیها، ومن بینهم أحمد خالد توفیق (1962-2018 م)، وهو من رواد أدب الرعب فی الأدب العربی المعاصر. کتب توفیق مؤلفات وروایات طویله فی هذا المجال. ومن أشهر روایاته هی "فی ممر الفئران" المستوحاه من قصته السابقه "أسطوره أرض الظلام" رقم 68 من سلسله کتاب ماوراء الطبیعه. یتناول أحمد توفیق فی هذه الروایه القضایا الاجتماعیه فی مصر على ضوء أدب الواقعیه السحریه؛ بلون الخوف والسحر والخیال والرعب والظلام والأسطوره وغیرها؛ لذلک یهدف هذا البحث إلى إعاده قراءه أحداث الروایه بالمنهج الوصفی-التحلیلی بهدف الکشف عن الأبعاد الاجتماعیه والسیاسیه للروایه. أمّا أهم النتائج التی توصلنا إلیها فهی: إنّ الروائی أحمد خالد یصور المجتمع المصری وکیفیه مواجهته بالفقر والجهل والظلام والخوف من الأعداء. یتحدث خالد عن مشاکل شعبه وهی الیأس والحرمان واضطهاد الأعداء مثل أمریکا وإسرائیل وغیرها. یشرح لنا الروائی کل هذا من خلال الواقعیه السحریه بخیال واسع وتقنیات مختلفه، ویمزج عناصر الواقع مع الخیال والأساطیر الیونانیه مثل أودیسیوس، وبرومیثیوس، وما إلى ذلک، ویصف الشخصیات الأسطوریه والرهیبه بعنایه.