فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۹٬۱۱۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
آزادی سقط جنین یکی از مطالبات جدی فمینیستی است که در گرایشات مختلف با استدلال های مختلف پی گیری می شود. در بعضی از استدلال های فمینیستهای سوسیال به این مطالبه در جهت احراز حقوق اخلاقی مادر و جنین پرداخته می شود. لزوم آزادی سقط جنین به دلیل حق جنین در خصوص برخورداری از شرایط زیستی مطلوب یا به دلیل توجه به کیفیت مادری ، همچنین به دلیل منع الزام زن به فداکاری به عنوان حق اخلاقی زن ،همچنین حق زن به انتخاب آگاهانه ، از جمله ادله ای است که برخی فمینیستهای سوسیال مطرح کرده اند. براساس روش شناسی بنیادین هر نظریه علوم انسانی متأثر از بنیادهای نظری بستر تکون خود است و بدون لحاظ آنها قابل فهم نیست . در نتیجه ارزیابی صحیح نظریه ، منوط به بازشناسی و بررسی بنیادهای مذکور است. ادله فمینیستی مذکور نیز با دعاوی خود مبنی برحق اخلاقی مادر و جنین ، در بنیادهای ناظر در مکاتب فلسفه اخلاق بستر خود شکل گرفته است.این مقاله با بررسی این ادله طبق روش شناسی بنیادین ، مبانی فلسفه اخلاقی ادله مذکور را مشخص و ازاین طریق نقد بنیادین آنان را میسر نموده است.
تحلیل روانشناختی کارکرد ایمان در ساختار شخصیت بر مبنای آموزه های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۲۳)
31 - 63
حوزههای تخصصی:
بسیاری از پژوهش ها نقش ایمان و معنویت را در سلامت روانی نشان داده اند، اما پژوهشی به تحلیل مکانیسم تأثیر ایمان بر شخصیت نپرداخته است. هدف اصلی پژوهش حاضر، تحلیل کارکرد ایمان در ساختار شخصیت بر مبنای آموزه های قرآنی است. با توجه به این هدف، از روش متن محور و تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. جامعه متنی این پژوهش آیات قرآن کریم بود. با استفاده از نمونه گیری هدفمند، مفاهیم و گزاره های مرتبط با ابعاد روانشناختی ایمان از قرآن کریم جمع آوری و ساز و کار تأثیرگذاری آنها در شخصیت تبیین شد. سپس استنباط ها و تحلیل ساز و کارها، توسط 5 کارشناس ارزیابی و تأیید شد. کارشناسان در علوم اسلامی و روانشناسی تخصص داشتند. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که کارکردهای ایمان در بعد شناختی (احساس معنا، انسجام شخصیتی، خوش بینی و عقلانیّت در تصمیم گیری) و در بعد عاطفی (محبت به خدا، آرامش، امید و توکل، نشاط، تواضع و خشوع، نوع دوستی و تاب آوری، احساس ارزشمندی) و در بعد رفتاری (خودمهارگری، تلاش و پشتکار، بهبود روابط بین فردی، عفت و پاکدامنی، تأمل و احتیاط در انجام کارها، زهد و قناعت، وظیفه شناسی، احساس مسئولیت اجتماعی) می باشند. یافته های این پژوهش در مقایسه با پژوهش های قبلی، مکانیسم روانشناختی کارکردها ایمان را بهتر تبیین کرد و بستر مناسبی برای ساخت مقیاس ایمان و کارکردهای آن فراهم کرد.
الگوهای تربیت جنسی سلامت محور در فرایند رشد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۱
15 - 30
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف ارائه الگوهای تربیت جنسی سلامت محور در دوره های مختلف رشدی، به صورت کیفی و با روش تحلیل اَسنادی انجام شد. با توجه به شرایط و مسائل خاص جنسینگی افراد، چهار دوره کودکی، نوجوانی، جوانی و پس از ازدواج در نظر گرفته شد. براساس ویژگی ها، تکالیف و چالش های رشدی، برای هر دوره یک الگوی راهبردی ویژه تربیت و سلامت جنسی به دست آمد. الگوی تربیت جنسیِ سلامت محور در دوره کودکی: با سه مؤلفه «محافظت، مراقبت و پیشگیری»، در دوره نوجوانی با سه مؤلفه «مراقبت، پیشگیری و مهار»، در دوره جوانی با سه مؤلفه «پیشگیری، مهار و سلامت» و در دوره پس از ازدواج با سه مؤلفه «تأمین، سلامت و عفاف» مشخص گردید. موفقیت در هر دوره، پیش نیاز تحقق مطلوب الگوی دوره بعدی است. این الگوها سیر تحولی تربیت جنسی افراد را با توجه به چالش های تحولی آنان نشان می دهد و برنامه های تربیت جنسی بر مبنای آن در خانواده و نظام آموزشی، تأمین کننده سلامت جنسی افراد در تمام دوره های رشدی خواهد بود.
تأثیر مداومت در عبادت بر پالایش رذایل اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی آفرینش انسان، عبودیت و بندگی صحیح خدای تعالی است که نتیجه آن، رحمت واسعه خداوند است. به همین سبب، در شیوه تربیت عبادی اسلام، مداومت و استمرار عبادات چنان اهمیت دارد که در فقه، براى ترک بعضی عبادات، قضاى آن و گاهى نیز کفاره واجب مى شود. بدین روی محافظت و استمرار برخی از اعمال عبادی، مانند نمازهای روزانه، واجب و بعضی دیگر، مانند اذکار و ادعیه، مستحب است. نوشتار حاضر به روش توصیفی تحلیلی به بررسی مداومت در عبادت و تأثیر آن در پالایش رذایل اخلاقی پرداخته و به این نتیجه دست یافته که با توجه به تقابل میان فضایل و رذایل اخلاقی، نقش عبادت و مداومت بر آن، در پالایش انسان از رذایل، غیرقابل انکار است و ترک مداومت بر عباداتی مثل نماز، انحراف از مسیر بندگی و قرین با ارتکاب برخی از رذایل و گناهان است. بر اثر مداومت و تکرار اعمال عبادی، فضایل موجود در عبادت به تدریج در وجود آدمی رسوخ می کند و به ملکه حسنه تبدیل می گردد و رذایل متضاد با هریک از آنها از ساحت نفس برچیده می شود.
کدهای اخلاقی کنشگری روحانیت در شبکه های اجتماعی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵ (پیاپی ۶۸)
39 - 64
حوزههای تخصصی:
با ظهور فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی و گسترش اینترنت و شبکه های اجتماعی، کنشگری روحانیت شیعه وارد صحنه جدیدی به نام کنشگری مجازی شده است. کنشگری مجازی در بستر فضای مجازی و شبکه های اجتماعی، بین کنشگر و مخاطب صورت می گیرد. به هرگونه فعالیتروحانیون که با هدف رساندن پیام دین به مخاطبان در بستر شبکه های اجتماعی انجام می شود، کنشگریروحانیت در شبکه های اجتماعی اطلاق می گردد. کنشگری روحانیت در شبکه های اجتماعی، عملی بی قیدوشرط نیست، بلکه نیازمند اصول و آیین نامه اخلاقی است. این نوشتار به دنبال آن است که مهم ترین مصادیق اجرایی اصول اخلاقی را به عنوان کدهای اخلاقی در کنشگری روحانیت در شبکه های اجتماعی شناسایی و بررسی کند. این تحقیق از نوع تحقیقات نظری و اسنادی است و از نظر روش گردآوری و تحلیل اطلاعات، کیفی محسوب می شود. اطلاعات تحقیق با روش استقرا و مشاهده کنشگران جمع آوری و با کمک منابع اسنادی تفسیر شده اند.
ارائه مدلی برای مدیریت اعتماد سازمانی به منظور بهبود بهره وری و پاسخگویی اجتماعی (مورد مطالعه: بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت بر مبنای اعتماد بیانی نوین از اندیشه کهن است که جای آن در روابط امروزی به خوبی آشکار است و به کارگیری سازوکارهای آن می تواند در راه کسب اثر بخشی فردی و سازمانی موثر واقع شود. پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی مدیریت اعتماد سازمانی در ستاد بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی انجام شده است. نوع پژوهش از نظر هدف، توسعه ای و از لحاظ نتیجه، کاربردی است و از نظر نوع داده ها آمیخته (کیفی و کمی) می باشد. مشارکت کنندگان در بخش کیفی پژوهش شامل 15 نفر از خبرگان سازمان بوده که با روش نمونه گیری غیر احتمالی قضاوتی و هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمی به تعداد 250 نفر از کارشناسان ستاد بودند که با توجه به فرمول کوکران، حجم نمونه152 نفر تعیین گردید. برای انتخاب اعضای نمونه از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. ابزارهای گردآوری داده ها در بخش کیفی شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی نیز پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی مصاحبه ها از طریق بازآزمون و روایی محتوایی پرسشنامه بخش کمی نیز توسط خبرگان تایید شد. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی شامل تحلیل داده بنیاد و در بخش کمی نیز مدل سازی معادلات ساختاری جهت اعتبارسنجی مدل طراحی شده بود. یافته های پژوهش حاکی از شناسایی مولفه های الگوی مدیریت اعتماد سازمانی است. نتایج تحلیل های کمی موید معنی داری ارتباط بین فاکتور ها و مولفه های مدل پژوهش می باشد. نتایج این پژوهش می تواند برای بهبود بهره وری از طریق توسعه فرایند مدیریت اعتماد سازمانی در ستاد بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی مفید بوده و زمینه مناسبی برای دیگر پژوهش ها فراهم نماید.
بررسی علل و انگیزه های هجوسرایی در شعر خاقانی و انوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هجو یکی از فروع ادبیات غنایی است؛ که در آن شاعر با علل و انگیزه های مختلف به بدگویی هر آنکس که با او رقابت یا دشمنی دارد، می پردازد. هجو برآمده از کینه، دشمنی و روان رنجور و آشفته ی شاعر است؛ و چون احساسات و عواطف در همه ی افراد بشر وجود دارد، همه ی نوع بشر بالفطره توانایی هجوگویی و هجوسرایی را دارند. علل و عوامل مختلفی همچون عوامل روانی، مادی، اقتصادی و اجتماعی می تواند در تکوین و پیدایش آن نقش داشته باشد. در این مقاله سعی شده است، به بررسی انگیزه های هجوسرایی دو شاعر بزرگ، خاقانی و انوری پرداخته شود. انوری ابیوردی و خاقانی هر دو از شاعران بزرگ قرن ششم هستند که در اشعار آنها هجویات زیادی وجود دارد. سوال اساسی که در این پژوهش بدان پرداخته شده است این است که، علل و انگیزه های هجوگویی در اشعار این دو شاعر چه بوده است؟ یافته های این جستار بیانگر آن است که هجوگویی در شعر هر دو تقریبا شخصی و فردی است؛ هرچند که انوری گاهی هجویات اجتماعی هم در اشعار خود دارد. حس برتری جویی از انگیزه های مشترک در شعر هر دو شاعر است. بدبینی و حسادت به دیگران و جایگاه آنها انگیزه دیگر خاقانی برای هجوگویی بوده است. از دیگر عوامل پیدایش هجو در شعر انوری نیز حریص بودن شاعر بوده است.
نقش عرف و اخلاق درحقوق مالی زوجین و تأثیرآن بر پیشگیری از وقوع جرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس ازوقوع نکاح صحیح وروابط زوجیت بین طرفین ، حقوق وتکالیف مختلفی از جمله حقوق مالی بین زوجین برقرار می شود. حقوق مالی زوجین یکی از مهمترین بخش های حقوق مدنی است که آمیخته با مسائل عرفی و اخلاقی وعاملی مهم در پیشگیری از وقوع جرم می باشد. از این رو بی توجهی به نقش عرف و اخلاق در حقوق زوجین سبب به وجودآمدن چالش های بنیادی در جامعه می شود. هدف از نگاشتن این مقاله، تبیین جایگاه عرف و اخلاق در برخی از حقوق مالی زوجین ، مانند جهیزیه، مهریه ونفقه از دیدگاه حقوق ایران، مذاهب اسلامی و ادیان رسمی به روش تحلیلی توصیفی است؛ که ضمن تبیین حدود عرف و شناساندن آن، در نهایت به این مسأله واقف خواهیم شدکه گرچه عرف و اخلاق درنظام حقوقی ایران، بطورعمده در موارد سکوت نص، نقش تکمیلی و تفسیری دارد؛ امّاگاه نقش امری داشته ودر بسیاری از موارد به صورت کاربردی درفقه وحقوق استفاده می گردد. همچنین نقش عرف در نزد اهل سنت تابدان حد است که آنچه در نزد عرف پسندیده شمرده می شود نزد خداوند نیز پسندیده محسوب می گردد . نقش عرف درحقوق اقلیت ها (کلیمی، زرتشتی و مسیحی) نیز طبق رسوم وعادات مذهبی خودشان قابل انکار نیست، و منبع حقوق محسوب می شود. باید گفت پایبن دی ب ه قواع د اخلاق ی در قلم رو خانواده،در تمامی دنیا نقش بسیار تعیین کننده ای در تأمین حقوق مرد و زن ایفا می کند ؛ زیرا در بسیاری از موارد، حقوق و تکالیفی را که زوجین در قبال یکدیگر بر عهده می گیرند، فاقد الزام قانونی بوده و صرفاً ب ر اساس ملاحظات اخلاقی صورت می گیرد.
اخلاق و هنر در پست مدرنیسم از منظر لیوتار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نگاه لیوتار، «مدرنیته پیوسته حاصل پست مدرنیته است» یا به عبارتی: « پست مدرنیته ، بازنویسی مدرنیته است.» بازگشتی بدون پیش داوری به نقطه ی آغاز، درک مدرنیته به انضمام بحران هایش. بازنویسی مدرنیته به معنای یادآوری خطاها، اشتباهات و فجایعی است که عصر مدرن مسبب آن بوده است و در نهایت، آشکار ساختن سرنوشتی است که غیب گویی در آغاز عصر مدرن آن را پیش بینی کرده بود و اکنون در تاریخ تحقق یافته است. خرد ستیزی و عقل ناباوری از بحران های مهم مدرنیته در اخلاق و هنر است. از دید او سرچشمه ی این نارسایی ها در تعریف عقل کلی و استفاده از عقل علمی برای صورت بندی زندگی است. این پژوهش با هدف بررسی اخلاق و هنر در پست مدرنیسم از منظر لیوتار انجام شده است و در پی یافتن این سوال هستیم که که اخلاق و هنر در دیدگاه لیوتار چه جایگاهی در پست مدرنیسم دارد؟
انگیزه بزهکاری، میان کنش اخلاق و حقوق کیفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجدان عمومی جامعه خواهان تساوی همگان در برابر قوانین کیفری است اما در عین حال، میان دو بزهکار که یکی با انگیزه های غیر اخلاقی مرتکب جرم شده و دیگری با انگیزه های اخلاقی و شرافتمندانه، قائل به تفاوت است؛ چنانکه در اخلاق نیز ارزش فعل به نیت فاعل وابسته است. نیت، همانند انگیزه به فاعل نیرو می دهد و جهت رفتارش را برای وصول به هدف، مدیریت می کند. بدین ترتیب می توان انگیزه بزهکاری را یک میان کنش اخلاق و حقوق کیفری به حساب آورد. رویکرد قانونگذار به انگیزه اما بدون مناقشه و چالش نیز نبوده است؛ همواره مخالفان و موافقانی زیر لوای «پاسداشت اخلاق» به نقد این رویکرد پرداخته اند. امکان ارتکاب بزه با انگیزه-های اخلاقی از یک سو و نقد و بررسی دیدگاه مخالفان و موافقان توجه حقوق کیفری به انگیزه، موضوع این مقاله است. رهاورد پژوهش، ترجیح مشروط دیدگاه موافقان است؛ حقوق کیفری در تحقق جرم باید «فعل مدار» باشد و به جز در مقام ضرورت، برای انگیزه اخلاقی یا غیر اخلاقی مرتکب نقشی قائل نشود اما در تعیین مجازات های تعزیری – که به حاکم جامعه اسلامی سپرده شده است - «فاعل مدار» باشد تا با توجه به ابعاد مختلف شخصیت بزهکار و از جمله انگیزه او، مناسب ترین مجازات را در محدوده اختیاراتش برگزیند.
نقدی بر ایده «حقِ برخطاء بودن» از منظر جماعت گرایان، منفعت گرایان و فضیلت گرایان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
69 - 90
حوزههای تخصصی:
از تئوری های رایج در تنظیم روابط اجتماعی در دروان معاصر، گفتمان «حق مدار» است. انسان موجودی آزاد و «حق» تضمین کننده این اراده آزاد است؛ ادراک تک بعدی از مفهوم حق در غرب، مولود تحولات سیاسی- اجتماعی قرون هفدهم و هجدهم میلادی است. محصول این معنای جدید تفکیک بین حق بودن (ارزش ها) و حق داشتن بود. براین مبنا انسان ها در فعل و ترک فعل مختار است و حق دارد فعل یا ترک فعل مبتنی بر ارزش ها یا بر ضد آن انجام دهد(حق برخطاء بودن). در این نوشتاربا روش توصیفی تحلیلی به بیان نکات و انتقادات جریان های فکری حاضر در زیست بوم اندیشه مغرب زمین همچون جماعت گرایان، فضیلت گرایان و منفعت گرایان به یکی از آثار گفتمان نظام حقوقی مدرن یعنی حق برخطاء بودن می پردازیم. جریاهای فکری مذکور مستدل به گزاره های «خیرعمومی»، «لزوم توجه به سود و منفعت در کنش های زیستی» و«عدم احتساب عنصر جامعه در تنظیم هنجارهای فردی»، گزاره «انسان حق دارد کاری خلاف ارزش ها انجام دهد» را متناقض و غیرقابل پذیرش می دانند.
صلاحیت های حرفه ای مربی براساس دیدگاه آیت الله حائری شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
287 - 318
حوزههای تخصصی:
تربیت، فرایندی پیچیده و مستلزم فعالیت تربیتی مربیانی است که آگاهانه و ماهرانه در این مسیر، به گونه ای مبتکرانه عمل می کنند؛ بر این اساس، شناسایی صلاحیت های حرفه ای مربی به تربیت درست، پرورش دادن استعدادهای افراد، و ایجاد جامعه ای سالم و پویا کمک می کند. هدف از پژوهش حاضر، استخراج و تبیین صلاحیت های حرفه ای مربیان در چهار محور هدف گزینی مناسب، خصلت های شخصیتی، مهارت های ارتباطی و مهارت های روشی ازنظر آیت الله حائری شیرازی بوده و این تحقیق با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. یافته ها نشان می دهند اهدافی که مربی باید در تربیت مدّنظر داشته باشد، عبارت اند از: شکوفاکردن شخصیت انسانی، استقلال یابی متربی و کمال یابی معنوی؛ همچنین خصلت هایی که مربی باید در خود بپروراند، شامل موارد ذیل هستند: ایمان، اخلاص، دانش اندوزی مداوم، وفاکردن به عهد و نظم گرایی. پنج مهارت ارتباطی ای که مربی باید در فرایند تربیت به کار گیرد، عبارت اند از: انعطاف ورزی، مدارا، محبت ورزی معتدل و بجا، پرهیز از رفتارهای آزاردهنده ، و استحقاق محوری. درنهایت، نُه روش تربیتی به دست آمده، شامل موارد ذیل است: تقویت تفکر، داستان گویی، بازی، پرسشگری، مهارت آموزی، اغماض از اشتباهات، تشویق کردن و جایزه دادن، تنبیه و کاهش دادن تدریجی کنترل بیرونی.
مصادیق اخلاقی معاشرت به معروف در روابط بین همسران و نقش آنها درتحکیم خانواده از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
103 - 120
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم اساسی ترین اصل در رفتار و تعامل بین زوجین را معاشرت به معروف می داند و معیار وظایف ، حقوق و نحوه آداب و معاشرت متقابل بین زوجین را در درون خانواده "معروف می داند .معاشرت به معروف درروابط بین همسران دارای معنای وسیع و مصادیق زیاد می باشد که در یک تقسیم بندی کلی به دوقسم به مصادیق با ماهیت فقهی و مصادیق با ماهیت اخلاقی تقسیم می شوند.پژوهش حاضر در صدد است کارکردها و نقش معاشرت به معروف با ماهیت اخلاقی در روابط بین همسران در تحکیم خانواده را مورد بررسی قرار دهد. و در این مورد به این سؤال اساسی پاسخ دهدکه مصادیق اخلاقی معاشرت به معروف در روابط بین همسران چگونه در تحکیم خانواده تأثیرگذار ند؟ مصادیق اخلاقی معاشرت به معروف در یک تقسیم بندی کلی به مصادیق مشترک بین زوجین و مصادیق اختصاصی هریک ازآن دو تقسیم می شوند.محبت و مهرورزی، معاشرت نیکو، مدار، شکیبایی و حمایت متقابل از مهم ترین مصادیق اخلاقی مشترک بین زوجین در معاشرت به معروف می باشند.محبت و مهرورزی عامل مراقبت از آرامش و درنتیجه می تواند خانواده را از فرو پاشی حفظ نماید و معاشرت نیکو ، رفق و مدارا و حمایت متقابل زوجین از یکدیگر عاملی برای ایجاد صمیمت و آرامش زوجین نسبت به یکدیگر است که از این جهت نقش اساسی در پایداری خانواده دارند.احسان، مشورت و مراقبت از مصادیق اخلاقی مختص مرد و اطاعت، تواضع و قنوت و حفظ خود، اسرار و اموال شوهر در غیاب او از مصادیق مختص زن در معاشرت به معروف می باشند. هر یک از این مصادیق سبب افزایش صفا و صمیمیت و محبوبیت زوجین نسبت به یکدیکر و در نتیجه هرکدام عاملی برای پایداری خانواده می باشند.
تأثیر عدالت خدماتی درک شده بر وفاداری مشتری با نقش میانجی کیفیت خدمات و کیفیت ارتباطات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
7 - 28
حوزههای تخصصی:
در دنیای به شدت رقابتی که تغییر سریع نیازهای مشتری در آن دیده می شود، از دست دادن مشتری هزینه زیادی برای شرکت ها دارد. لذا نحوه تاثیرگذاری بر وفاداری مشتریان از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است. هدف این مطالعه توسعه یک مدل ساختاری برای تعیین تأثیر عدالت خدماتی درک شده بر وفاداری مشتری با نقش میانجی کیفیت خدمات و کیفیت ارتباطات می باشد. روش تحقیق در پژوهش کاربردی حاضر، توصیفی از نوع پیمایشی بوده و پرسشنامه محقق ساخته، بین 215 نفر از مشتریان شرکت های ارائه دهنده خدمات اینترنتی (مشتمل بر: شاتل، پارس آنلاین، آسیاتک، های وب، صبانت، مخابرات، فن آوا، عصر تلکام) به روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس توزیع گردید. ضریب پایایی کرونباخ در این مطالعه برابر 0/86 و بالاتر از 0/7 بود. روایی همگرا نیز در مدل PLS با استفاده از معیار میانگین واریانس استخراج شده (AVE) مقادیر بالای 0/5 را برای همه سازه ها ﻧﺸﺎن داد و مورد تایید قرار گرفت. جهت آزمون فرضیات و برازش مدل از مدل یابی معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد. نتایج نشان داد عدالت خدماتی درک شده بر وفاداری مشتری تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین نقش میانجی کیفیت خدمات و کیفیت ارتباطات در تاثیر عدالت خدماتی درک شده بر وفاداری تایید گردید. ولی تأثیر کیفیت خدمات بر کیفیت ارتباطات رد شد.
تعامل و تقابل فرهنگی و اجتماعی مسلمانان با مسیحیان در اندلس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
111 - 130
حوزههای تخصصی:
امویان اندلس در اروپای غربی تاریخی به وجود آوردند که دارای خصوصیات متمایز با گذشته آنها است . مغرب زمین طی قرون میانه با تمدن اسلامی مراوده داشته است و تحت تأثیر فرهنگ اسلامی قرار گرفتند و سپس با شناخت از فرهنگ اسلامی به مرور حکومت اسلامی را تحت تأثیر خود قرار داد .در کنار عواملی چون آشنایی اروپاییان با مراکز علمی مسلمانان، رشد اقتصادی، رونق شهر نشینی وزمینه سازی مدارس موجود در کلیسا ها و دیر ها، ترجمه کتاب های عربی به زبان لاتین نیز از عوامل مهم رشد شگفت انگیز دانشگاه های اروپایی، بود. از عوامل موثر در ظهور و تثبیت تمدنی، می تواند خود را در قالب کاربرد زبان مشترک نشان دهد. در دوران سیطره فرهنگ اسلامی در اندلس، علاوه بر زبان عربی، که زبان رسمی نهادهای آموزشی و حکومتی بود، زبان لاتینی نیز، در کلیساها و نظامات اداری محلی به کار می رفت.
تأثیر تغذیه بر تربیت معرفت انسانی: تحلیل دینی−فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۰
35 - 44
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین تأثیر تغذیه به عنوان یکی از عوامل غیر معرفتی بر معرفت انسانی است که بر مبنای تحلیل دینی−فلسفی صورت می گیرد و از روش تحلیلی توصیفی استفاده می کند.یافته های این پژوهش نشان می دهد که ارتباط متقابل نفس و بدن و اتحاد آن دو از یک سو و تأثیر خوردنی ها و آشامیدنی ها بر بدن از سوی دیگر، زمینه تأثیر و تأثر بین نفس و ب دن را فراهم می آورد. بنابراین هرگاه زمینه تغذیه حرام یا حلالی از ناحیه بدن به وجود آید ،ماهیت غذا، نفس انسان را مطابق ماهیت غذا در جهت خاصی سوق می دهد. در نتیجه، تغذیه ناپاک و حرام سبب از دست دادن استعداد کافی برای کسب معرفت صحیح می گردد. همچنین غذا به عنوان شیئی مادی در تغییر وضعیت بدن و به تبع آن در موقعیت مغز و اعصاب، به عنوان ابزار ادراکی بدن نقش مهمی ایفا می کند که تغییر وضعیت این ابزار ادراکی در شکل گیری معرفت انسانی نقش مؤثری دارد.
نسبت هنر، زندگی و اخلاق در اندیشه هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
7 - 26
حوزههای تخصصی:
«پرسش از هستی» به منزله مهم ترین مسئله در حیات فکری هایدگر، نسبتی وثیق با حقیقت هنر دارد. هایدگر در برابر دیدگاه کانت که معتقد به تفکیک تام قلمرو و معیارهای داوری «قوه حکم» از قوای عقل نظری و عقل عملی بود، بر پیوند دیگرباره این ساحت ها با یکدیگر احتجاج می کند. از نظر او هنر راستین در حقیقت خود، پیوندی بنیادین با زندگی و مناسبات زیستی آدمی دارد. هدف از این پژوهش، اول، نشان دادن این است که از نظر هایدگر نسبتی بنیادین میان هنر با زندگی و اخلاق وجود دارد و این نسبت برآمده از ذات عالم ساز اثر هنری است. دوم، در صدد است تبیینی از حقیقتِ عالمِ سربرآورده از آثار هنری و نقش و نسبت این عالم در زندگی و حیات انسانی به دست دهد. در پایان نشان می دهیم نفی زیبایی شناسی جدا از اخلاق در بیان هایدگر، مستلزم این نیست که هنر به منزله ابزار اخلاق متصور شود. چنین تصوری با مبانی اندیشه هایدگر سازگار نیست.
عوامل اجتماعی مؤثر بر تحول شخصیت از دیدگاه مولانا در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
123 - 140
حوزههای تخصصی:
از آنجا که مثنوی مولوی اثری تربیتی - عرفانی است، شاعر سعی کرده است پندها و اندرزهای خود را در مورد مسائل اجتماعی در قالب داستان، حکایت و تمثیل بیان کند و همچنین افکار و عقاید عرفانی خود را بیان کند. بنابراین داستان ها، حکایت ها و تمثیل های مثنوی بسیار متنوع است. این تنوع، باعث تعدد و تنوع شخصیت ها در مثنوی می شود؛ آنچه اساس هر داستان است شخصیت های آن است که عامل یا روال وقایع هستند. در واقع، جهان داستانی مثنوی مملو از شخصیت هایی است که مولانا از طبقات و اقشار مختلف اجتماعی برمی گزیند و آنان را آگاهانه در راستای اندیشه ها، دیدگاه ها و اعتقادات حکمی، عرفانی و فلسفی خود قرار می دهد. مولانا هوشمندانه خصلت های روانی طبقاتی شخصیت های جهان قصه هایش را لحاظ می کند و شخصیت های داستانی نیز متناسب با آن خصلت ها و ویژگی ها نقش خود را ایفا می نمایند. این مقاله به بررسی برخی از مهم ترین عوامل اجتماعی مؤثر در تحول و شخصیت پردازی مولانا و ویژگی های شخصیت ها در داستان های مثنوی می پردازد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که: مولانا در بسیاری از قصه های مثنوی با طرح حکایت ها و داستان هایی ساده و عموماً برگرفته از زندگی توده مردم به رهیافت ها و استنتاج هایی تأمل برانگیز در کنش و واکنش شخصیت ها می رسد. ذهن تأویل گر و معناگرای مولانا همواره در پس اشیاء و شخصیت های داستان و امور مادی و محسوس کیفیتی معنوی را جستجو می کند تا خواننده و مخاطب خود را بر خوان معانی رنگینی بنشاند که شایسته اهل طریقت است.
تحلیل محتوای مفاهیم تربیتی و اخلاقی اشعار و قصه های آموزشی مراکز پیش دبستانی وابسته به دارالقرآن های شهر اصفهان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۷۰)
133 - 163
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تحلیل محتوای مفاهیم تربیتی و اخلاقی در اشعار و قصه های آموزشی مراکز پیش دبستانی وابسته به دارالقرآن ها است. پژوهش با رویکرد کیفی و کمی انجام شد. جامعه آماری، همه اشعار و قصه های آموزشی مورد تأکید مراکز پیش دبستانی وابسته به دارالقرآن های شهر اصفهان در سال های 1394 تا 1399 بود. روش نمونه گیری، هدفمند از نوع همگن بود. یافته های حاصل از تحلیل محتوای کیفی، کمی وآزمون کای اسکوئر حاکی از آن است که آموزه های مذهبی و احکام، آداب اجتماعی، سبک زندگی، احترام به والدین و توصیه به نظافت به عنوان مفاهیم اخلاقی و تربیتی مشترک در اشعار و قصه های مراکز پیش دبستانی استفاده می شود. میزان تکرار مفاهیم اخلاقی و تربیتی آموزه های مذهبی و احکام، احترام به والدین و توصیه به نظافت در سه بخش اشعار و قصه های مذهبی و قصه های مبتنی بر اصول و دیدگاه های روان شناسی تفاوت معناداری را (در سطح 01/0>p) نشان داد و این تفاوت در آموزش آموزه های مذهبی و احکام و توصیه به نظافت در بین اشعار قرآنی و آموزش احترام و نیکی به والدین در قصه هایی مبتنی بردیدگاه روان شناسی درصد فراوانی بیشتری را نشان داد. بر اساس این تحقیق می توان گفت به برخی از مفاهیم اخلاقی و تربیتی توجه شده و به برخی کم توجهی و حتی بی توجهی شده است. البته در این زمینه می توانیم با به کارگیری آموزه های قرآنی و روان شناسی با روش قصه و شعر به اهدافی که در تربیت کودکان داریم، برسیم.
بررسی ارزش های اخلاقی در محتوای کتاب های درسی «عربی» متوسطه اول براساس روش ویلیام رومی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت ارزش های اخلاقی در جوامع انسانی و نقش بسزایی که در تکامل و سعادت بشر دارند، استفاده از آنها در محتوای کتاب های درسی علوم انسانی، ازجمله کتاب های درسی «عربی» ضروری است. پژوهش حاضر سعی دارد با روش «تحلیل محتوای کمّی» و با استفاده از شیوه ویلیام رومی به بررسی ارزش های اخلاقی در محتوای کتاب های درسی عربی دوره متوسطه اول، به منظور تعیین میزان ضرایب درگیری فراگیران با محتوای این کتب بپردازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ضریب درگیری دانش آموزان با متن کتاب عربی پایه هفتم براساس میزان برخورداری از ارزش های اخلاقی در حد نسبتاً قبول (62/0=ISI)، ولی در تمرین های آن بسیار ضعیف (0=ISI)است. در عربی پایه هشتم، ضریب درگیری دانش آموزان با متن، غیرفعال (15/0=ISI)، ولی در تمرین های آن فعال و پویا (80/1=ISI) است. ضریب درگیری با متن عربی پایه نهم غیرفعال (2/0ISI=)، اما در تمرین های آن بیش از حد استاندارد (66/3=ISI) گزارش گردیده است. در مجموع، میزان ضریب درگیری دانش آموزان با محتوای کل کتاب عربی پایه نهم (86/3ISI=) است که بیش از همان ضریب در محتوای کتاب عربی پایه هفتم (86/0ISI=) و پایه هشتم (96/1ISI=) است.