ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۲۱ تا ۲٬۴۴۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
۲۴۲۱.

حیرت در عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عقل عارف فیلسوف کشف حیرت زدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۹۴۸
چکیده حیرت در عرفان اسلامی، یکی از مطلوبات مهم و از مقامات عالیه عارف است. حیرت در بادی امر با ضلالت و سرگردانی هم معنا ست. اما در عرفان به عنوان بدیهه‌ای است که بر قلب عارف وارد می‌شود و نهایت معرفت عارف به باری تعالی را می‌رساند. چون ذات او حقیقتی لا یتناهی است و در ادراک محدود عقل جای نمی‌گیرد، بنابراین درک عقل از حقیقت او و همچنین آنچه که مربوط به عالم غیب و ماوراءطبیعت است قرین باعجز و حیرانی است. خداوند بزرگترین رازی است که نه عقل ونه کشف به فهم ذاتش پی نخواهند برد و همیشه در حیرت و سرگردانی باقی خواهند ماند. فیلسوف و عارف با دو ابزار عقل و کشف و شهود، کوششهای فراوانی برای کشف حقیقت و ادراک آن نموده و در بسیاری موارد با هم همنشین و موافق بوده اند. اما در مسأله حیرت این دو تیره با هم هم داستان نشده و فیلسوف در همه حال از حیرانی و سرگردانی گریزان بوده و عارف طالب آن. حیرت از مطلوبات عارف است اما برای فیلسوف از امور نکوهیده و مذموم.عارف در اکتشافات عالیه خود به حقایقی از معرفت ذات باری می‌رسد که وقتی آنها را بر عقل فلسفی عرضه می‌کند، آن را حیران و سرگردان می‌گذارد.
۲۴۲۴.

قرآن، عرفان و برهان/ (بررسی رابطه دین، فلسفه و عرفان اسلامی)

۲۴۲۸.

«شبستری و معرفت عارفانه»

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تفکر عرفانی تفکر برهانی نقد تفکر برهانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷۶
آثار عرفای بزرگ اسلام بیانگر این حقیقت می باشد که دو عنصر «معرفت» و «محبت» نقش مهمی هم در شکل گیری و هم در مرزبندی این آثار وزین داشته اند، هر چند کمتر عارفی یافت می شود که آثارش از این دو عنصر مهم بی بهره باشد، لکن طایفه ای از عرفای اسلامی بیشتر «معرفت گرا» می باشند و عنصر معرفت در آثارشان نمودِ بیشتری دارد و طایفه ای دیگر بیشتر «محبت گرا» می باشند و عنصر محبت و عشق در آثارشان جلوه بیشتری دارد. شیخ محمود شبستری (687-720 هـ .ق) از اکابر عرفای معرفت گرای سده هشتم هجری است که معرفت عارفانه خویش را در گلشن راز به سلک نظم کشانده و سالکان حقیقت را بر سر سفره گلشن راز خویش در مکتب خانه معرفت نشانده و پیغام سروش را به گوش جانشان رسانده، این مقاله تحت عنوان «شبستری و معرفت عارفانه» تلاشی است در جهت تبیین دیدگاه معرفت گرایانه شبستری و بیان جایگاه نوع تفکر عرفانی و تفکر برهانی وی در گلشن راز است.
۲۴۳۶.

عرفان در دوره صفوی

کلیدواژه‌ها: عرفان تصوف حکمت متعالیه سبک هندی ادبیات عرفانی تشیع نقطویه اسماعیلیه نزاری علمای قشری صوفی نماها درویشیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۲۵ تعداد دانلود : ۲۳۶۶
دوره صفوی (906 هـ .ق / 1501 م ـ 1148 هـ .ق / 1736 م) را باید از درخشان ترین دوران های پیشرفت عرفان، فلسفه و حکمت در ایران دانست. عرفان و تصوف فرصتی برای دخالت در اوضاع ایران یافت که به وحدت و استحکام سیاسی ایران و انقلابی فرهنگی و معنوی انجامید که در آن فلسفه مشائی و اشراقی با کلام شیعی و عرفان اصیل ایرانی با تصوف ابن عربی جمع گردید و بزرگترین گام را ملاصدرا برداشت. در این میان دسته ای صوفی نما به سیاست وارد شده جدال های فرقه ای برپا کردند. برخی علمای قشری نیز به مخالفت شدید با کل این جریان بپا خاستند. حکومت صفوی هم برای حفظ خود به هر ترفندی متوسل می گردید. در این موقعیت عارفان اصیل بدور از منفعت طلبی، فرقه گرایی و عوام فریبی در برابر دو دسته افراطی و تفریطی و گاهی در برابر حکومت صفوی ایستادند و عرفان و فلسفه اسلامی و ایرانی را به جایگاهی رساندند که باید «قله حکمت ایرانی» نام گیرد و با عنوان «حکمت متعالیه» معروف شده است.در این مقاله زمینه های عرفان و تصوف در دوره صفوی بررسی گردیده و سه جریان شناسایی و ارزیابی گردیده اند. نخست عارفان اصیل و حکیمان و صوفیان جامع مانند بهاء الدین عاملی معروف به شیخ بهائی، میرفندرسکی، میرداماد، ملاصدرا، عبدالرزاق لاهیجی، محمدبن سعید قمی، محمدتقی مجلسی (مجلسی اول)، فیض کاشانی، ملامسیحای گیلانی، ملا رجبعلی تبریزی و ودود تبریزی. دسته دوم: صوفیان ظاهری و فرقه هایی که درویشیسم لقب گرفته اند. دسته سوم علمای قشری که انحراف های دسته دوم را بهانه کرده و در مخالفت با عرفان و تصوف و حکمت به میدان آمده و با اهداف سیاسی می خواستند هیچ رقیبی در برابر خود نداشته باشند. تا روزی که دسته نخست به پادشاهان مشورت می دادند ایران رو به تعالی داشت مانند خواجه نصیرالدین که در گذشته روش دخالت مثبت در سیاست را انتخاب کردند. از روزی که آن دسته سوم یا علمای قشری به دربار مشورت می دادند ایران به رکود و عقب ماندگی رسید.
۲۴۳۷.

سیمرغ در جلوه های عام و خاص(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قاعده لطف سیمرغ عنصر اعظم هیولای کل عقل کل عبدیت خاص نبی مطلق ولی مطلق کلمه الهیه تجلی اول روح کی اعظم الهی سلطنت معنوی عنقا مغرب تبدیل مزاج روحانی طب روحی اکسیر عشق مقام مرآتیت ولادت معنوی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات نمادین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات مفهوم شناسی تصوف و عرفان
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات رابطه تصوف و عرفان با ادیان و مذاهب
  4. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات اسطوره ای
تعداد بازدید : ۵۶۶۱ تعداد دانلود : ۳۱۵۲
" سیمرغ از نمادهای پرمعنی در ادب و حکمت عرفانی و متون فلسفی است. بسیاری از متفکران عالم فلسفه و حکمت و عرفان، این واژه را از بهترین دلالت معنوی و وسیله ای مناسب در استخدام مفاهیم بسیار ظریف و عمیق تشخیص داده و از آن استفاده کرده اند؛ به همین سبب ساحت گسترده ای از معانی بلند به این حقیقت افسانه نما اختصاص یافته است. در این مقاله، مفاهیم محوری سیمرغ در گستره های متنوع از اساطیر تا فلسفه و معارف عرفان و تجارب سلوکی بررسی شده و برای نخستین بار مشابهت های معنوی آن با مبانی امام شناختی در شیعه امامیه مورد تطبیق و تحلیل قرار گرفته است. از فواید این مقاله، تبیین مباحث انسان شناختی عرفانی از طریق رویکردی مشترک به معارف دینی، جستارهای فلسفی و حکمت و ادب عرفانی است."
۲۴۳۸.

نگاهی نو به نسبت وحدت شخصی و وحدت تشکیکی وجود

کلیدواژه‌ها: فلسفه ملاصدرا وحدت شخصی و تشکیکی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان نظری
تعداد بازدید : ۱۵۲۳ تعداد دانلود : ۷۸۷
این مقاله در صدد ارائه دیدگاهی نو در باره نسبت میان «وحدت شخصی وجود» در حوزه عرفان و «وحدت تشکیکی وجود» در حوزه فلسفه است. در همین راستا با تکیه بر ادبیات، قواعد و روشهای مختلف آنها، این دو دیدگاه وحدت گرا را نه در طول و عرض هم که در دو حوزه مختلف معرفتی و متناظر بر یکدیگر می داند. بر همین اساس این دو موضوع را در کتب فیلسوف شهیر مشرق زمین جناب صدرالمتالهین دنبال کرده و با ارائه تقدم و تاخر آثار ایشان بر پذیرش توامان این دو رویکردهستی شناسانه در آثار ایشان تاکید می ورزد.
۲۴۳۹.

دیوانگی و دیوانه نمایی در ادبیات عرفانی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عرفان تصوف عقل معشوق عشق جمال محبت وجد هوشیاری مستی حال شور محبوب سکر صحو جنون جانان سودا

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان عملی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
تعداد بازدید : ۷۰۵۱ تعداد دانلود : ۱۷۰۲
عشق و محبت و زیبایی؛ یکی از دغدغه های همیشگی بشر بوده و درگیری های دنیایی و فکری با آن داشته است. این موضوعات اساسی، در عرفان نیز تبلور خاصی یافته اند تا آنجا که به عنوان یکی از بحث های عرفان در شاخه های گوناگون آن مطرح گردیده اند. عشق به معشوق، مستغرق شدن در جمال بی پایان نگار ازلی و سر کشیدن جرعه ای شراب نام محبت یار، حالتی به عاشق می دهد که او را از وادی عقل وهوشیاری به صحرای بی کران جنون و سرگشتگی می کشاند و به اصطلاح متصوفه، او را از «صحو» به «سکر» رهنمون می گردد و در بیخودی و مستی و دیوانگی از اثر می ناب وحدت، خود را بیگانه می یابد و رفتار و کرداری از او سر می زند که از عقل بشری و هوشیاری دنیوی به دور است و به حالات مجانین نزدیک تر است و همین امر، باعث به وجود آمدن حالات و کرداری می شود که بیشتر کاویده خواهد شد. این مجانین و مستان الهی در پناه این بیخودی و جنونشان، به زیباترین و ناب ترین ارتباط معنوی و درونی با معشوق یکتای ازلی شان می رسند و چنان به پختگی می رسند که از خودیِ خودشان اثری نمی ماند و آنچه برجا می ماند فقط «او»ست و لاغیر... .
۲۴۴۰.

زبان دین در عرفان

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات رابطه تصوف و عرفان با ادیان و مذاهب
تعداد بازدید : ۳۴۹۳
توجه به شریعت یکی از مهم ترین دغدغه های عرفان اسلامی است. از دیدگاه عارف، کلام الهی و سخنان معصومان(علیهم السلام)، هم مبیّن شریعتند، هم نماینده طریقت و هم متن حقیقت. از این رو، اسما و صفات به کار رفته در شریعت، برای عارف اهمیتی ویژه دارد. از دیدگاه عارف مسلمان، صفات الهی در مرتبه ذات، به نحو عینیت حضور دارند و شئون ذاتی حق به شمار می روند. این صفات در روندی نزولی تنزّل کرده و تا پایین ترین مراتب ماده متجلّی شده اند. بدین روی، تمام آنچه در عالم ماده به چشم می خورد از حقیقتی واحد نشأت گرفته و در نتیجه، سمع و بصر مادی در اصل ذات و روح معنا با دیگر مراتب سمع و بصر، حتی در صقع ربوبی و ذات الهی، مشترکند، و این تأکیدی است بر نظریه «اشتراک معنوی الفاظ دینی». در این مقاله، همچنین نحوه دست رسی به روح معنا از دیدگاه عرفا بیان شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان