فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۴٬۰۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
ارتباط هنر و عرفان در کشف گنج پنهان خلافت الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان معاصر ‘ در عصر توسعه مدرنیته ‘ میان میراث انباشته با معانی قدسی و رهیافت دنیوی عصر جدید ‘ قرار گرفته و به میزان پیشرفت در زمینه غلبه بر طبیعت و تسخیر آفاق ‘ دچار سقوط معنویت گردیده است و با قرار گرفتن در یک وضعیت بینابین ‘ نیازمند پاسخگویی دین به مسایل وجودی انسان شامل : شکاکیت ‘ تناهی ‘ بیگانگی ‘ ابهام و معنای زندگی است . عرفان ‘ جریان روحانی عظیمی است که از میان همه ادیان می گذرد و در وسیعترین معنای خود به صورت وجدان (( حقیقت واحد )) معنا میشود . عرفان با هنر قرابتی تمام دارد . چرا که هر دو با عنصر عشق و محبت که در گذرگاه روح جریان دارد سرشته اند . هردو در پی کشف و ساختن دنیایی جدید برای آدمی هستند . هم عرفان و هم هنر هر دو از مقوله ابهام هستند که از عالمی عینی گرفته می شوند و به درجات قابلیت مظروف خویش ‘ چون سیالی جریان می یابند و هردو از جذبه و الهام سیراب می گردند . جذبه ای که تعین هویت انسانی و شخصی به کلی در آن از میان می رود .
اولیا در آینه فیه ما فیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبحث «ولیّ» به عنوان یکی از مهمترین ارکان حوزه عرفان و تصوف، همواره مورد توجه ارباب اهل قلم عرفان بوده و در اکثریت قریب به اتفاق منابعى که درباره عرفان و تصوف به رشته تحریر درآمدهاند، بخشى به مبحث ولىّ و موضوعات و مفاهیم مربوط به آن، اختصاص یافته است. در کتاب ارزشمند فیه مافیه نیز که مجموعه تقریرات مولانا و در حکم مجموعهاى غنى از آراء و آداب عارفانه و صوفیانه است، با مبحث ولىّ به عنوان یکى از مهمترین موضوعات کتاب روبرو مىشویم. دیدگاه مولانا نسبت به اولیا در فیه مافیه را مىتوان در پنج مورد خلاصه کرد که عبارتند از:1. خداوند و اولیا,2. مصلحت وجود و حضور اولیا, 3.صفات و ویژگیهاى اولیا, 4.خلایق و اولیا, 5. مریدان و اولیا .هر چند فیه مافیه ، به سبب سبک آن یعنى »مجلسگویى»، از پیچیدگیها و ظرافتهاى شاعرانه مثنوى خالى است ول ی وجود همین سبک، سبب بیان مطالب و موضوعات آن، به زبانی سادهتر و همه فهمتر است. حضرت مولانا جلالالدین بلخی، با استناد به آیات قرآن و احادیث قدسى و نبوی، امثال سائره فارسی و عربی، تشبیهها و تمثیلها، سرگذشتنامههاى مشایخ و حکایات مربوط به اولیا و گفتههای آنان، همچنین اشعار فارسی و عربی به شرح و بیان دیدگاههای خود درباره اولیا پرداخته است. پژوهش حاضر به بررسی موارد یاد شده و موضوعات دیگر مربوط بدانها میپردازد.
بیت الغزل معرفت
تبیین علم الأسماء تاریخی در شکل گیری معرفت دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
«علم الاسماء تاریخی» نقطه تلاقی دو اندیشه متفاوت در دو دوران مختلف است؛ علم الاسما دیدگاه کانونی ابن عربی در تدبیر عالم و تاریخیت برگرفته از نگاه هایدگر به هستی است؛ هرچند ابن عربی در فصوص الحکم درباره سیر تطور تاریخی اسماء الهی در بستر انبیا سخن می گوید و به نوعی، علم الاسماء را در بستر تاریخ انسان کامل بازگو می کند؛ این نقطه تلاقی خود را در فردید بروز می دهد که دلبسته عرفان اسلامی است، هرچند رسالت هایدگری دارد. در این پژوهش، می خواهیم با منظم کردن افکار فردید، به ویژه باتوجه به نوشته های سیدعباس معارف، و فربه تر کردن آن با میراث عرفانی ابن عربی، نقش این آموزه را در شکل گیری علم دینی بررسی کنیم. در آخر، با تبیین علم دینی به مثابه بنیاد علوم انسانی امیدواریم گامی در هموار کردن مسیر علوم انسانی-اسلامی برداریم.
مبانی سلوک عرفانی در شرح چند غزل از حافظ
حوزههای تخصصی:
در خصوص اشعار خواجه شیراز دیدگاه های مختلفی وجود دارد و حافظ شناسان به فراخور حال در گشودن راز سروده های این شاعر بزرگ کوشیده اند. در این مقاله، این دیدگاه مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است که غزلیات حافظ را می توان جملگی به مبانی عرفانی بازگردانید و حتی برای ظاهری ترین مضامین آن نیز، معانی باطنی و عرفانی یافت. به بیان دیگر حافظ خود اهل سیر و سلوک بوده و در واقع احوال شخصی و سلوک خود اوست که در اشعارش تجلی یافت و در حقیقت او از همین طریق، هدایت عملی طالبان را با بیان ظرایف و جزئیات این سیر به عهده می گیرد.
حقیقت «ذکر»
حوزههای تخصصی:
در میان همه کاربردهای «ذکر» در قرآن کریم، یک قدر مشترک وجود دارد که در همه آنها ملحوظ است؛ اما یک معنای اضافی در اکثر آنها ضمیمه شده است. برخی فروعی برای ذکر آورده اند که حتی شامل «تفکر» هم می شود.
ذکرالله، اتصال به حضرت احدیت است و در جلوه های گوناگون، ظهور می کند. مطلق بودن «اذکرونی» در قرآن، انواع یادکردهای انسان از خدا را، پوشش می دهد. تفسیر پیشوایان معصوم(ع) و دیدگاه برخی مفسران مانند شیخ طوسی، طبری، طبرسی، زمخشری، میبدی، فخررازی، ابوالفتوح رازی، علامه طباطبایی و سیوطی، به همراه تحلیل و ارائه نظر، بخش های عمده این مقاله است.
عالی ترین «ذکر»، نسیان ذکر است که در اتصال به خداوند محقق می شود. در این نوشتار ذکر زبان، روح، نفس، عقل، سر، قلب و... تفسیر شده است.
فهرست و چندگونگی آن
حوزههای تخصصی:
نای نیایش در نیستان آفرینش
حوزههای تخصصی:
از نظر مولوی، پرورگار متعال خیر محض است، انسانی که در سیر صعودی معنوی قرار می گیرد خیر محض را می ستاید. او عشق معبود لایتناهی را شعله ای می داند که هر چیزی جز معشوق را در نظر نیایشگر می سوزاند. مولوی نیایش را توفیق الهی می داند و هر دعائی را مستلزم داشتن شایستگی نیایشگر برای آن می داند و اعتقاد دارد که فطرت روح انسانی با توحید الهی سازگار است، نباید آنرا در قید و بند ما سوی الله گذاشت. از منظر او همه مخلوقات جهان به نوعی در نیایشند.
صد کتاب ار هست جز یک باب نیست
صد جهت را قصد جز محراب نیست
6/3667
از منظر مولوی ذکر، فکر را بالا می برد و عشق، باعث ذکر و نیایش می شود و انسان در صورت اتصال به دریای لطف حق، صفت الهی پیدا می کند و در نتیجه آرامش می یابد و به نهایت فراغت می رسد.
عالم واسطه در گذر اندیشه 2(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
غزالى مشهدى و مثنوى نقش بدیع
حوزههای تخصصی:
مسأله تشبیه و تنزیه در مکتب ابن عربی و مولوی و مقایسه زبان و شیوه بیان آنان
منبع:
معارف ۱۳۶۳ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص صفات واجب
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان نظری
مبادی تصدیقیه عرفان نظری(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مبادی تصدیقی هر علمی گزاره هایی هستند که در اثبات مسائل آن علم استفاده می شوند و مبادی تصدیقی عرفان را «کشف و شهود عارفان»، «اسمای ذاتیه حق و وجود حق سبحانه»، «بدیهیات عقل بشری» و مانند آن به شمار آورده اند، ولی با توجه به اینکه، موضوع عرفان نظری وجود حق سبحانه است، اسما، صفات، افعال، چگونگی صدور کثرت از وحدت و... تمام مسائل عرفان هستند، باید «وجود حق» و «بدیهیات بشری» را مبادی تصدیقی عرفان نظری به شمار آورد و یا پاره ای از مباحث الهیات دانست.
بررسی ترابط وجودی بدن با نفس پس از مرگ (تناسخ ملکوتی) از منظر مکتب ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئلة چگونگی ارتباط بدن با نفس پس از مرگ از مسائل مهم عرفان نظری است. ابن عربی و پیروان مکتب عرفانی وی در تبیین چگونگی این ارتباط مرتبه مثالی نفس ناطقه انسانی و روح بخاری را که وظیفة وساطت میان نفس و بدن را بر عهده دارند، مطرح می کنند. اثبات مرتبه مثالی برای انسان و تبیین نقش آن در ایجاد ارتباط میان نفس ناطقه و بدن مادی از ابتکارات ابن عربی است. ابن عربی و شارحان مکتب وی با تبیین مبانی خاص هستی شناسی عرفانی، نظیر وحدت وجود، مبحث تجلی و ظهور، و مبانی انسان شناختی، نظیر جداناپذیری روح از بدن، تناسب بدن با نشئه موجود در آن و بقای هویت انسانی در نشأت دیگر، در بررسی مسئله ارتباط بدن با نفس پس از مرگ به تبیین بدن مثالی که معلول افکار و اعمال انسان است پرداخته و تناسخ ملکوتی به معنای تحول باطن و تصور ظاهر به صورت باطن را معقول و مقبول می دانند، ازاین رو گفتاربرخی طرفداران تناسخ را بر تناسخ ملکوتی حمل می کنند. هدف این نوشتار که با روش تحلیلی- توصیفی و از نوع کتابخانه ای به کند و کاو مسأله می پردازد آن است که رابطه بدن با نفس را پس از مرگ تحت عنوان تناسخ ملکوتی از منظر مکتب ابن عربی و شارحان وی تبیین کند.