فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
117 - 138
حوزههای تخصصی:
موضوع خلع بدن، از موضوعات برجسته در عرفان اسلامی است که در عرفان عاشقانه مطرح شده، اما پیشینه آن قبل از متون عرفانی در آثار ابن سینا دیده می شود. ابن سینا اولین فیلسوفی است که با براهین عقلی، تجرد نفس را تأکید کرده و به طور مشخص در آثارش در مورد خلع بدن بحث کرده است. در این مقاله با مطالعه کتابخانه ای و روش تحقیق توصیفی تحلیلی، موضوع خلع بدن و مؤلفه های آن در آثار ابن سینا با آثار برجسته متون عرفان اسلامی بررسی شده و سعی بر این است به سؤال اصلی تحقیق که بررسی تطبیقی موضوع خلع بدن و بیان اشتراکات فکری ابن سینا با آثار عارفان است، پاسخ داده شود. نتایج تحقیق نشان می دهد در مؤلفه های « شایستگان خلع بدن»، «شرایط خلع بدن»، «تعابیر و تمثیلات خلع بدن» و «مصادیق تجربه خلع بدن» در فلسفه و عرفان مشابهت وجود دارد و قبل از متون صوفیه در آثار ابن سینا آمده است. ابن سینا در اواخر عمر با گرایش به عرفان، به عروج روح و خلع بدن تأکید کرده و به صورت مشخص و معیّن، نظریه خلع بدن را ارائه داده است. طبق اندیشه های وی، عارفان گروهی هستند که می توانند به خلع بدن نائل آیند و برخی کرامت ها، نمونه تجربه های عارفانه خلع بدن است، ریاضت، تهذیب نفس و مرگ ارادی از شرایط و عوامل خلع بدن است و در مقابل آن، گرایش به لذت های شهوانی و مادیات مانع تجرد روح می شود. تعبیر نضو جلباب (درآوردن لباس)، تمثیل مرغ و قفس در رساله الطیر و قصیده عینیه ، تعابیر ابن سینا برای توصیف خلع بدن است که بعد از وی در متون عرفانی تکرار شده است. تنها وجه تفاوت در مقایسه تطبیقی آثار ابن سینا و متون عرفانی در این است که ابن سینا با براهین عقلی از خلع بدن سخن گفته ولی در عرفان، عقل فلسفی در برابر عشق کنار گذاشته شده است.
بررسی چندمؤلفه عرفانی درمنظومه شیخ صنعان ادب عامیانه کردی با روایت مام احمدلطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۳
302 - 320
حوزههای تخصصی:
مبانی عرفان وتصوف از مهم ترین درون مایه های فرهنگ اسلامی وادبیات فارسی وکردی بوده و درآثار بزرگان ادب وعرفان به ویژه ادب عامیانه کردی بازتاب فراوانی داشته است. مام احمدلطفی، یکی از راویان این داستان به صورت فولکلوریک (ادبیات شفاهی)«بیت کردی»است که به تأثیر از داستان شیخ صنعان عطار روایت کرده است اما به لحاظ مردم شناسی وجامعه شناختی، تلفیقی بین عرفان عطار و اعتقادات عرفانی دوره و جغرافیای راوی درآن نمایان است و دیدگاه های متفاوت عرفانی را ارائه داده است. این مقاله با هدف مؤلفه های عرفانی در منظومه شیخ صنعان ادب عامیانه کردی با روایت مام احمدلطفی باروش پژوهشی ، توصیفی تحلیلی نگارش شده است.یافته های مقاله نشان می دهد که داستان کردی شیخ صنعان هرچند در کلیّات و مضمون و مفهوم آن مطابق با شیخ صنعان عطار است اما هم در قالب و فرم وهم در محتوا تفاوت هایی دارد که نشان از تأثیرات فرهنگی قوی و تحولات فرهنگ عرفانی در دوره های گوناگون است. تغییرات در شخصیت های مهم تأثیرگذار و حتی بعضی آداب عرفانی آشکار است.
شبکه معنایی تقریب ادیان ابراهیمی (یهودیت، مسیحیت و اسلام) در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
112 - 91
حوزههای تخصصی:
ادیان ابراهیمی که در طول تاریخ بر بشریت نازل شدند، به سبب نوع قرائت و تفسیر عالمان دینی از آن ها و همچنین مطامع سیاسی صاحبان قدرت، تاریخ پر فراز و نشیبی در مواجه با هم داشته اند. صدور فتواهای دینی علیه یک دیگر، درگیری های خونین نظامی، جنگ های طولانی مدت، کشتار، و هتک حرمت یک دیگر به اسم خدا و دین و... گوشه ای از اختلاف و تفرقه پیروان ادیان ابراهیمی است که در منابع تاریخی موجود می باشد. تفکیک و دوقطبی ناشی از این تقابل در میان ادیان ابراهیمی به خصوص مسیحیت و اسلام، سبب پیدایش اصطلاحاتی چون دنیای مسیحی و دنیای اسلام شد. این در حالی است که قرآن به عنوان آخرین کتاب آسمانی بر تقریب و همگرایی ادیان ابراهیمی توجه داشته است. آنچه اهمیت دارد این است که عناصر و مؤلفه های تقریب ادیان ابراهیمی از نگاه قرآن چه هست و چگونه در ارتباط معنایی با هم شبکه معنایی تقریب را به وجود می آورد. هدف و خروجی شبکه معنایی تقریب چیست؟ به نظر می رسد عناصر و مؤلفه های تقریب ادیان ابراهیمی در قرآن بیشتر مبتنی بر جوهره و ارزش وجودی انسان بماهو انسان است که سبب ایجاد گزاره های مشترک زیادی میان ادیان ابراهیمی شده است. بار معنایی که هر کدام از این عناصر و مؤلفه ها در قرآن حمل می کنند وقتی در ارتباط معنایی با هم قرار می گیرند، شبکه معنایی از تقریب ایجاد می کنند که نه تنها بر رشد فردی انسان، بلکه بر پیشرفت و رشد جامعه انسانی نیز تأکید دارند. بنابراین، اگر تفسیر و قرائت صحیح و به دور از پیش فرض های سیاسی و دینی از عناصر و مؤلفه های تقریب ادیان ابراهیمی در قرآن صورت گیرد، می تواند این جوامع را به سمت همگرایی و رشد سوق دهد و از تقابل و تعارض آن ها بکاهد.
نقش نهاد قدرت در پیشبرد گفتمان «کثرت گرایی دینی» در تصوف ایرانی (با تأکید بر عصر مغول)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
185 - 163
حوزههای تخصصی:
تأثیر اراده نهاد قدرت بر شدت و ضعف گفتمان کثرت گرایی دینی در اندیشه های صوفیه مسأله ای است که این مقاله می کوشد میزان و چگونگی آن را در سیر تاریخی تصوف ایرانی تا پایان قرن هفتم (با تاکید بر عصر مغول) نشان دهد. بررسی ها نشان داد که ثبات و سلطه گفتمان انحصارگرایی دینی در مناسبات فرهنگی جامعه ایرانی تا قرن هفتم، برآیند پیوند متشرعه با نهادهای قدرت بوده و خلع ید متشرعه از قدرت سیاسی موجب به حاشیه رفتن گفتمان فقه و رشد جریان تصوف، و در نتیجه اعتلای گفتمان کثرت گرایی دینی در آراء صوفیان شده است. نمونه تاریخی صحت این مدعا حکومت (غیر دینی و سپس دینی) مغولان در ایران است که تا زمانی که مسلمان نگشته و متشرعان را در مناسبات قدرت سهیم نکرده بودند، کثرت گرایی دینی در متون صوفیه گفتمان غالب بوده است؛ اما با مسلمان شدن مغولان پیوند مجدد متشرعه با قدرت مانع بسط گفتمان کثرت گرایی دینی در آثار صوفیه می شود.
طراحی واعتباریابی مدل مدیریت عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۳
65 - 86
حوزههای تخصصی:
اهتمام همه جانبه تزریق، ترویج و تعمیق آموزه های عرفان ناب اسلامی در همه عرصه های اجتماع و به ویژه در قلمرو اصول مدیریت ضرورتی است انکارناپذیر. هدف این پژوهش آن است تا با طراحی واعتباریابی مدل مدیریت عرفان اسلامی: اولاً این تأثیر را بنمایاند و ثانیاً عرفان اسلامی را در حقیقت راستین اش با الگوپذیری از انسان کامل و کامل شدن مدیران در سیرو سلوکی صدرایی، از انزوای منفی نجات بخشد. این پژوهش با استفاده از طرح تحقیقی آمیخته از نوع اکتشافی انجام و به ترتیب با بررسی کتابخانه ای و مصاحبه با صاحب نظران، چارچوب اولیه راهنما را تهیه و بر اساس روش کیو که عامل پیوند بین داده های کمی و کیفی است مراحل نهایی پژوهش، تا طراحی و اعتباریابی مدل مورد انتظار دنبال شده است. مدل به دست آمده دارای هفت مؤلفه اصلی: عدالت محوری، تعالی جویی، بهبود اجتماعی، اثربخشی، کارایی، اسوه ای، تکلیف-مداری مرتبط با یکدیگر بوده و نتایج حاکی از آن است که مؤلفه های مدیریت مبتنی بر عرفان اسلامی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم با ضرایبی بین 108/0 تا 384/0 بر یکدیگر تأثیر معنی دار داشته اند و مدل ارائه شده از لحاظ آماری با اطمینان 95 درصد، مورد تأیید است. لذا می توان با بهره گیری از آموزه های عرفان اسلامی در مدیریت، جلوه ای الهی و کاراتر در سازمان ارائه نمود که نتایج آن منجر به بالندگی هرچه بیشتر سازمان ها شود.
وفای مُشَکّک در فلسفه مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
5 - 30
حوزههای تخصصی:
اندیشه مولانا دارای نظامِ معرفتیِ منسجمی است که از ویژگی های کلیِ یک نظامِ معرفتی برخوردار است و نظمِ معنویِ خاصی را تداعی می کند؛ این نظام با همه تفاوت ها، در امهاتِ مباحث با آموزه های بسیاری از حکمای اسلامی در موضوعاتِ مختلف هماهنگی دارد و یا دست کم قابلِ تطبیق است ؛ یکی از اصل های مهمِ مشترک در میانِ آموزه های حکمت اسلامی و عرفان مولوی، اصلِ تشکیک و لازمه های آن مانندِ مراتبی بودنِ هستی و معرفت است. تحققِ تشکیکی هریک از شاخه های وجود و معرفت، وجودِ نظمِ شگفت انگیزی از معانی در عالمِ معنا را جلوه گر می سازد. ویژگی کلی نظامِ معرفتی مطرح در عالم اسلام این است که بر سه گانه های «مجردِ محض، برزخ و مادی محض» مبتنی است؛ و سه گانه های مختلفی در حوزه های مختلفِ وجودی و معرفتی بر اساسِ این اصلِ کلی قابلِ طرح است. شئون سه گانه حق تعالی، مراتب سه گانه عالم، مراتب سه گانه نیروهای انسان، و نیز مراتبِ سه گانه حالاتِ انسانی یعنی بیداری، خواب و مرگ، با موضوعِ حاضر ارتباطی وثیق و عمیق دارد. حال موضوعِ مهمِ «وفا» نیز باید نسبتی با این نظامِ وجودی و معرفتی داشته باشد و جایگاهی در منظومه معرفتی مولانا به خود اختصاص دهد. ما ضمنِ اشاره به جایگاهِ وفا در نظامِ اندیشه مولانا در قالبِ نموداری، جوانبِ این موضوع را بررسی می کنیم.
ریا و اخلاص و بازتاب آن در شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۲
325 - 342
حوزههای تخصصی:
اندیشه های اخلاقی در شعر حافظ جایگاه ویژه ای دارند. شعر حافظ مملو از مفاهیم و ارزش های اخلاقی و انسانی است که هرکدام برای نوع بشر درس زندگی به شمار می روند. پند و اندرزهای اخلاقی حافظ که بسیاری از آنان ریشه در تعالیم دین مبین اسلام دارد، رهنمودهایی برای زندگی هستند که با دقت و ظرافت ادبی، راه و رسم خوب زیستن را به انسان نشان می دهد. حافظ شاعر اندیشه های ناب انسانی است که معنویت حاکم بر اشعار او ریشه در آیات قرآن و آحادیث و روایات دینی دارد که جامعه را به سمت فضائل اخلاقی رهنمون می سازد. اشعار حافظ درباره اخلاق و ارزش های اخلاقی چنان زیبا و هنرمندانه سروده شده اند که می توان او را یک جامعه شناس صاحب سبک در زمینه آسیب های فرهنگی و اجتماعی دانست. این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی بر آن است تا علاوه بر بررسی ریا و اخلاص از منظر آیات و احادیث و تبیین معنا و مفهوم آن ها، دیدگاه این شاعر بزرگ را با ارائه شواهد شعری در خصوص این دو خصیصه بررسی کند.
واکاوی سه مقام عرفانی «توکّل»، «صبر» و «توبه» با تکیه بر تفسیر «مخزن العرفان» از بانو امین و «فتوحات مکیه» ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۲
127 - 142
حوزههای تخصصی:
عرفان در لغت به معنای شناختن و دانستن بعد از نادانی و شناسایی و آگاهی و درایت است و دراصطلاح به مفهوم معرفت خدا و عبادت عاشقانه وی و دریافت شیوه های آن است. در میان تفاسیر قرآن کریم، به آثاری برمی خوریم که مفسّر در آن ها رویکرد عرفانی داشته و آیات قران کریم را از منظر عرفانی تفسیر نموده است. یکی از این مفسّران سیده نصرت بیگم امین است که در تفسیر قرآن کریم به جنبه های عرفانی توجّه داشت. در مقاله حاضر تلاش شده است تا با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای به ویژه آثاری که در زمینه عرفان و تفسیر قرآن کریم هستند، به بررسی دیدگاه های عرفانی بانو امین و ابن عربی پیرامون سه مقام عرفانی توکّل، صبر و توبه در قرآن کریم بپردازیم تا جنبه عرفانی غالب بر شخصیت ایشان بیش ازپیش آشکارگردد. از بررسی دیدگاه های ایشان چنین استنتاج گردید که بانو امین به توکّل عملی، صبر بر سختی ها و توبه ای که در راستای ایمان باشد بسیار اهتمام دارد و تفسیری که بر آیات مربوط به این مفاهیم ارائه کرده حاکی از صبغه عرفانی شخصیت و اثر وی می باشد.ابن عربی به عنوان مؤسس عرفان نظری بیشتر بر مسائل سلبی و ایجابی توکل، صبر و توبه تأکیددارد.
مسائل بنیادین انسان و هستی در پرسش های خیام و پاسخ های نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
134 - 113
حوزههای تخصصی:
خیام در رباعیات در باب مسائل بنیادین انسان و هستی موضوعات یا پرسش هایی را مطرح کرده و از همان روزگار واکنش هایی را برانگیخته است. کسانی چون نجم رازی در عوض نقد اندیشه، شخص او را نقد و هجو کرده اند. از دیگرسو در مخزن الاسرار نظامی مفاهیم، نمادها و تصاویری را می توان دید که عیناً یا با تفاوت های جزئی در رباعیات خیام به کار رفته است و به نظر می رسد پاسخی به آن اشعار باشد. پس از تحلیل و طبقه بندی این مفاهیم و تصاویر در سطح مسائل بنیادین انسان و هستی این نتیجه به دست آمد که نظامی با برگرفتن مفاهیم و تصاویر خیام و موضوعات و مسائلی که او مطرح کرده بود از منظری عرفانی به آن پاسخ داده و برون شدی از آن حیرانی فلسفی ارائه کرده است.
مقایسه تطبیقی استعاره مفهومی شراب عرفانی در غزلیات مولانا، خمریه ابن فارض مصری و ساقی نامه ظهوری ترشیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۳
377 - 396
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر اساس چهارچوب نظری نظریه لیکاف و جانسون به بررسی و مقایسه تطبیقی استعاره مفهومی شراب عرفانی مشترک در غزلیات مولانا و قصیده خمریه(میمیه) ابنفارض مصری و ساقی نامه ظهوری ترشیزی پرداخته است.و هدف آن معرفی نگاشت نام های شراب عرفانی و حوزه های مبدا آن از جنبه الهی و و عرفانی آن در اشعار مذکور است. چراکه با مقایسه تطبیقی و تحلیل معنایی این واژه می توان نگرش یک ملت و جامعه را در یک حوزه مفهومی درک کرد و میزان تاثیر و تاثر آن ها را سنجید و به نقاط اشتراک و افتراق این شعرا در به کارگیری این واژه پی برد. پس به این منظور پس از جست وجو در پیکره های مورد بحث، عبارات استعاری فراوانی که دربرگیرنده استعاره مفهومی شراب عرفانی هستند به دست آمد و برمبنای آن ها نگاشت نام ها و حوزه های مبدا استخراج گردید و با طبقه بندی آن ها و اراِئه شواهد لازم به تحلیل و مقایسه آن ها پرداخته شد و مفهوم اصلی و کانونی شراب عرفانی در اشعار مذکور مشخص گردید.
منابعی کهن در شناخت اندیشه های فرقه اسحاقیه: پژوهشی درباره اسحاق بن محمّد اَحْمَر نَخَعی و بازیابی قطعاتی برجای مانده از آثار وی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
89 - 63
حوزههای تخصصی:
بی شک آثار فِرق نگاری اسلامی بی تأثیر از منازعات کلامی جدلی به ویژه درباره گروه های منتسب به شیعیان نبوده است. بنابر یک نظر، اسحاقیه یکی از همین فرقه های غالی شیعی است که جهت گیری های کلامی در گزارش اندیشه های مؤسّس آن ابویعقوب اسحاق بن محمد بن أبان نخعی احمر بصری مؤثر بوده است، از این رو برخی تلاش هایی را برای تنزیه وی از این اتهامات مبذول داشته اند. امروزه به واسطه میراث نصیریان، برخی متون و نقل قول های منسوب به وی در اختیار است که در صورت درستی انتساب آن ها می توان به منابعی دست اول در شناخت اندیشه های وی دست یافت. اهمیت این نقل قول ها در آن است که اطلاعاتی بی واسطه درباره اندیشه های اسحاق احمر و تعالیم اسحاقیه به دست می دهد. این نوشتار می کوشد تا ضمن بازیابی این قطعات باقی مانده از آثار متعدد اسحاق و تاریخ گذاری آن ها، متونی دست اول از میراث اسحاقیه برای شناخت اندیشه ها و تعالیم آن ها ارائه نماید.
بررسی تطبیقی مراتب قیامت ازدیدگاه سیدحیدرآملی و میرسیدعلی همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۴
41 - 62
حوزههای تخصصی:
معاد و قیامت از موضوعات اساسی ومهم مورد توجه عرفای اسلامی است؛ در ادوار مختلف، عارفان محقق هریک به نحوی درباب حقیقت، انواع، مراتب، وچیستی آن سخن گفته اند. بر این اساس این پژوهش که به روش اسنادی صورت گرفته است به بررسی تطبیقی مراتب قیامت از منظر سی حیدر آملی و میرسیدعلی همدانی دو عارف بزرگ شیعی- قرن هشتم ه. ق- پرداخته است و به این نتیجه رسیده است که سیدحیدر برمبنای معرفت شناسی تثلیثی و مبانی هستی شناسی و انسان شناختی عرفانی، از دو منظر مراتب قیامت را مورد توجه، تحلیل وبررسی قرارداده و دو گونه تقسیم کرده و برای هر قسم، دوازده مرتبه ترسیم نموده است. میرسیدعلی نیز در ابتدا بر مبنای معرفت شناسی مربعی اسرار نقطه و عدد چهار، چهارمرتبه قیامت را ترسیم وتبیین می کند سپس بر مبنای معرفت شناسی تثلیثی واطوار باطنی انسان سه قسم قیامت راتقسیم، تحلیل و بررسی می نماید. سیدحیدر آملی به عنوان یک نظریه پرداز بزرگ عرفان شیعی در تحلیل مراتب قیامت، رویکرد نظری ایشان بر رویکرد عملی و سلوکی، غلبه مشهود دارد ولی رویکرد میرسیدعلی همدانی با توجه به پیر و مرشد بودن، بیشتر جنبه سلوکی، تربیتی و کاربردی دارد.
انسان شناسی عرفانی در اندیشه و آراء علامه حسن زاده آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
انسان کامل نقش محوری در حدوث و بقای عالمِ وجود و استکمال نوعی آن از آغاز تا انجام هستی دارد و صاحب ولایت مطلقه و واسطه فیض در قوس نزول و صعود است. بدین سان اهل معرفت حقیقت محمدیه(ص) را «ام الاسماء» و «ام الاعیان» نامیده اند. شناخت همه جانبه انسان کامل از خاتم الانبیاء (مظهر ختم ولایت کلی بالاصاله) تا خاتم الاوصیاء (جلوه خاتم ولایت کلی به تبعیت) به قدر طاقت بشری امری مهم در نیل به مقام خلافت الهی و ضرورتی اجتناب ناپذیر برای حمل بار امانت خدای سبحان و وصول به مقام ولایت الهیه به شمار می آید. علامه حسن زاده آملی انسان کامل را به صورت جمعِ سالمِ نقل، عقل و کشف و به روشِ ترکیبی قرآن، برهان و عرفان مورد تحقیق و تدقیق قرار داده و بر این باور است که: 1. هرچه از دریای عالم غیب روانه می شود تا به ساحل وجود برسد، صورت آن بر دل انسان کامل پیدا می شود و وی از آن حال خبر دارد و درواقع قلب او مجلای اراده حق تعالی و مجرای فیض ربوبی است. 2. انسان واقعی و حقیقی در عرف عرفان، کسی است که به فعلیت رسیده است و اگرچه این استعداد نوعی در همه آدمیان تعبیه شده و راه رسیدن به ولایت الهیه به روی همگان باز است، در واقعیت همگان بدان دست نمی یابند. بنابراین: 1. انسان در عرف عرفان، انسان به کمال رسیده و فعلیت یافته است. 2. انسان کامل خلیفه الله است و در نظام هستی، هم «خلیفه مطلق» وجود دارد و هم «خلیفه مقید». «خلیفه مطلق» انسان کامل است؛ زیرا متخلق به تمام اسما و صفات الهی است. «خلیفه مقید» هم کسی است که بعضی از اسماء الهیه را در خود دارا بوده و نشان دهنده حق متعال از شئونی خاص و محدود است. 3. عالم ماده امکان استعدادی دارد و موجود مادی توانایی تکاملِ تدریجی خروج از مرتبه نازله به سوی مرتبه کامله (یعنی از نقص به کمال و از قوه محض به سوی کمال مطلق) را داراست. 4. انسان در سیر تکاملی خود، قابلیت آن را دارد که به مرتبه «عقل مستفاد» دست یابد. بدین روی انسان کامل صاحب «مرتبه قلب» است که از منظر حکیمان همان مرتبه «عقل مستفاد» است.
مقایسۀ زمینه های سلوک عرفانی از دیدگاه علی صفایی حائری و اکهارت تُله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
۲۱۶-۱۹۵
حوزههای تخصصی:
علی صفایی حائری، روحانی و متفکر معاصر شیعی، و اکهارت تُله (Eckhart Tolle)، از صاحب نظران مسیحی معنویت در عصر حاضر، در مقام دو اندیشمند پرآوازه درباره زمینه های سلوک عرفانی و چگونگی رفع موانع رشد انسان، آراء و دیدگاه هایی خاص ابراز کرده اند. مقایسه اندیشه این دو شخصیت درباره زمینه های سلوک عرفانی که به دو فرهنگ دینی، فضای فکری، اقلیم جغرافیایی و زبانی متفاوت تعلق دارند، موضوع اصلی این پژوهش است. با اتخاذ رویکردی مقایسه ای، پدیدارشناسانه و فارغ از جانبداری، و از طریق مراجعه به نوشته ها و اظهارات ایشان می توان به جست وجو، کشف و تبیین دیدگاه ها و مقایسه آن ها پرداخت و به نتایجی قابل اعتنا رسید. فرض بر این است که اگرچه این دو در طرح پیش فرض ها نقاط مشترک کمتری دارند، در تشخیص منبع اصلی اختلال در زندگی بشر دارای اتفاق نظرند و در ارائه راه حل هم به نتایجی مشابه رسیده اند. طبق نتایج به دست آمده، به نظر می رسد که علی صفایی حائری در تبیین اندیشه اش به دلیل بسندگی به گزاره های شیعی دچار کلی گویی شده و منظومه فکری او که شامل طرح جامعی از دین می شود، با مؤلفه هایی چون استناد، اصالت، هماهنگی و ارتباط، و ارائه الگویی منحصربه فرد در تاریخ ادیان با تناقض درونی همراه است، حال آنکه اکهارت تُله به راهکارهایی دقیق، بسیار ساده و مؤثر و فارغ از هر فرهنگ و اقلیم خاص دست یافته است.
بررسی تطبیقی «انسان کامل» در آراء متصوفه و اندیشمند شیعی معاصر منصور براعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۲
305 - 324
حوزههای تخصصی:
انسان کامل، فارغ از شیوه تبیین، از آموزه های مشترکِ عرفای اسلامی است. وجوه اشتراک و اختلاف این ایده در قالب طرح نمونه قدسی از انسان یا انسان کامل مطرح می شود. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی به بررسی تطبیقی ایده مزبور در آراء اندیشمند و مفسر شیعی معاصر، منصور براعتی و متصوفه اختصاص دارد. براعتی، مفسر شیعی و ابن عربی، پدر عرفان نظری متصوفه، عقیده دارند انسانِ کامل، خلیفه حق و واسطه او با مردمان است. اگر این واسطه از میان برخیزد، عالم متلاشی شده و آخرت آغازمی شود. وجود پیامبر اکرم(ص) به عنوان عقل اول و کامل ترین انسان در جهان هستی، از دیگر نتایج فکری مشترک براعتی و متصوفه است. تمامی موجودات عالم هستی از فرشتگان و انبیا و سایر انسان ها، تحت امر و اراده این عقل اول قراردارند. از تفاوت های بارز دو ایده این است که براعتی عقیده دارد مصداق انسان کامل در وجود انبیای الهی و امامان معصوم تجلی می یابد و دیگر انسان ها نیز به تناسب ظرفیت و استعدادهای درونی به واسطه انسان های کامل، در مسیر رشد و کمال قراردارند. ولی در تصوف علاوه بر انبیای مکرم، پیران و اقطاب صوفیه نیز در دسته انسان کامل جای دارند.
تطور تاریخی و عقیدتی سلسلۀ علاویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
۱۹۴-۱۷۳
حوزههای تخصصی:
علاویه عنوان یکی از سلاسل صوفیه شمال آفریقاست که شیخ احمد العلاوی (۱۲۸۶ ۱۳۵۳ق / 1869 1934م ) آن را پس از مرگ استادش بوزیدی بنا نهاد. این سلسله یکی از معروف ترین انشعابات طریقت درقاویه شاذلیه است و با تلاش مشایخ و بزرگان خود همچون احمد العلاوی (مؤسس طریقت) شیخ عده بن تونس، شیخ محمد المهدی بن تونس، خالد بن تونس و نیز انتشار ده ها جلد کتاب و مجله، توانسته است در مناطق مختلفی از جهان رواج پیدا کند. احمد العلاوی طریقت خویش را بر اموری چون تبعیت از کتاب و سنت، سیره خلفای راشدین، تهذیب نفس، آزادی از قیودات شیطان و نیز توجه به عشق، محبت و صداقت در سلوک عرفانی پایه گذاری کرد. از مهم ترین انشعابات علاویه می توان به طریقت مریمیه اشاره کرد که با وفات شیخ احمد العلاوی در سال 1353ق/ 1934م توسط فریتیوف شوآن پایه گذاری شد. همچنین باید طریقت علاویه و مریمیه را دو جریان جدایی طلب از اصل سلسله شاذلیه دانست؛ چراکه به رغم وجود ایرادات موجود در وصایت و اجازه ارشاد از ناحیه مشایخ ایشان، دست به تأسیس طریقتی جدید زده و از اصول قطعی سلسله عبور کرده اند، که در این میان دو مسئله وصایت معنوی و عدم پایبندی به شریعت بیشترین سهم را دراین باره به خود اختصاص داده است.
بررسی زن عرفانی، قرآنی در رمان عشق سال های جنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۳
241 - 260
حوزههای تخصصی:
زنان چه به عنوان موضوع و چه در جایگاه خالق اثر، رکنی مهم در پهنه مطالعات ادبیات معاصرند. گاه در متن قرارگرفته اند و گاه در حاشیه؛ اما با وقوع دو رویداد مهم، یعنی انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس، چهره ای متفاوت از خود نشان داده اند. زن همیشه در کنار مرد، در تمدن سازی و رشد و شکوفایی جوامع انسانی مستقیم یا غیرمستقیم نقش آفرین بوده است. اسلام زن را به عنوان مسئله مهم زندگی و متمم حیات انسانی در مسائل اجتماعی، اخلاقی و قانونی خود جاداده است. هدف اصلی نگارش این مقاله بررسی زنان آرمانی – اسلامی در رمان «عشق سال های جنگ» است. ازآنجاکه رمان برای بازنمایی زندگی انسان معاصر بیشترین ظرفیت را دارد، سعی شده است که مفاهیم آرمان خواهی و اسلامی زنان در این رمان برجسته گردد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که زن در این رمان برخلاف رمان های گذشته، در حاشیه، قرارنگرفته و حضور همراه با تعقل و بلوغ فکری او بیانگر تحول فکری - اجتماعی زنان پس از انقلاب است. او با فراموشی موقعیت ضعیف جسمانی، آگاهانه از تمام توان خود برای حضور مستقیم و غیرمستقیم بهره گرفته است و به تمام آرمان های مردان پاسدار پایبند است.
جایگاه معرفت شناختی عالم مثال در هریک از مراتب خلقت از دیدگاه مکتب ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۴
203 - 220
حوزههای تخصصی:
اعتقاد به وجود عالم مثال مطلق به عنوان عالمی حقیقی و جوهری روحانی، که حدواسط میان عالم جبروت و عالم شهادت تلقی می شود، ازجمله باورهای عرفان محیی الدینی است .از آنجایی که تمام ممکنات عوالم خلقت در این عالم با صورتی مثالی ظهوردارند می توان به نقش بی بدیل این مرتبه از هستی در فرآیند معرفت انسان پی برد. مقاله حاضر برآن است که نشان دهد چگونه از طریق شناخت عالم مثال می توان به شناخت همه مراتب خلقت نائل گشت.ممکنات عالم عقول، با تجرد تام تنها درعالم مثال که محل ظهور صور است با یک نحو تعین مناسب کمالات خویش متمثل می شوند. مرتبه مثالی عالم دربردارنده حقایق نوری نیمه مجرد وسیعی است که با صوری مثالی تعین یافته اند، ممکنات عالم طبیعت نیز در سابقه وجودی خود ظهوری مثالی داشته اند زیرا عالم مثال واسطه ظهورآن ها است. بنابراین ارتباط معرفتی با عالم مثال امکان شناخت همه مراتب هستی را برای انسان فراهم می آورد و از آنجا که یکی از قوای ادراکی انسان قوه خیال اوست که خود از سنخ عالم مثال می باشد لذا انسان می تواند با مثال مقید خویش با عالم مثال مطلق ارتباط وجودی ومعرفتی حاصل نماید.
واکاوی مفهوم زیبایی شناسانه «سرّ سماع» بر پایه متون عرفانی و فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
61 - 88
حوزههای تخصصی:
«سرّ سماع» مفهومی عرفانی است که به حسّ برانگیختگی روح در مواجهه با موسیقی اطلاق می شود. به باور صوفیان، روح در حین استماع موسیقی با تداعی خطاب اَلَست به نوعی آگاهی مبهم نسبت به مبدأ وجودی خود نائل می شود و بدین ترتیب آماده کشف و شهود می گردد. می توان این مفهوم عرفانی را بیان دیگری از نظریه «سماع طبیعی» در فلسفه فیثاغورسیان و افلاطونیان پنداشت که بر اساس آن، جهان ما با موسیقی حاصل از گردش نفوس افلاک به وجود آمده و ازاین رو، تناسب موسیقایی برای روح آدمی تداعی گر عالم روحانی و برانگیزاننده نوعی حسّ نوستالژی در برابر آن است. این نظریه پس از راهیابی به فلسفه و حکمت اسلامی، به ویژه آرای اخوان الصّفا، توسط عرفا اقتباس و با مفاهیم قرآنی آمیخته گردید. عرفای مسلمان به ویژه نوای دل انگیز خطاب الست در صحنه ازل را جایگزین موسیقی زیبایی می سازند که بر اساس نظریه سماع طبیعی سرچشمه هستی بود. همچنین مفهوم سرّ سماع و سماع طبیعی با مفهوم «بازی آزاد قوّه خیال و فاهمه» در زیبایی شناسی کانت قابل انطباق اند که به احساس برانگیختگی در برابر زیبایی هنری و حالتی اطلاق می شود که در آن ذهن می کوشد تا با گسترش شبکه های تداعی، تناسب های بی سابقه را ادراک کند. این نوشتار نشان می دهد که چگونه تداعی زیبایی شناسانه در فلسفه الهیاتی و عرفان اسلامی خوانشی نو می یابد.
خلافت الهی از دیدگاه امام خمینی (ره)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد علمی امام خمینی(ره) در کنار فقه و فقاهت (فقه الاصغر)، ورود ایشان در مطالعات فلسفی و عرفانی (فقه الاکبر) است. مرتبه والای مطالعات عرفانی ایشان را باید در مبحث «خلافت» و «ولایت» یا به تعبیری دیگر در مسئله «خلیفه اللهی انسان» یا «انسان کامل» جست وجو کرد که به نظر می رسد علاوه بر بن مایه های شیعی، تا حد زیادی تحت تأثیر مکتب یا مشرب ابن عربی قرار دارد. در این مقاله نویسندگان کوشیده اند تا به اجمال، ابعاد گوناگون مسئله «خلافت الهی» را به مثابه مظهر و جلوه گاه اسما و صفات الهی در سلسله مراتب وجود از دیدگاه امام خمینی(ره) بررسی کنند و رابطه ولایت و خلافت را از نظر ظهور و بطون در مراتب عالم تکوین و تدوین به روش «استقرایی» و «کتابخانه ای» (غالباً با تکیه بر آثار ایشان) تبیین و اثبات نمایند که «حقیقت محمدیه به مثابه خلیفه، محل ظهور و تجلی اسما و صفات الهی است و رسول خدا(ص) مجلای اسم اعظم و خلیفه این خلافت است و بعد از ایشان، جانشینان او به عنوان امام و ولی حامل این ولایت و خلافت اند».