فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۰۱ تا ۲٬۲۲۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
عرفان با طعم آبگوشت می خواهی یا با طعم پیتزا؟
حوزههای تخصصی:
زن و عرفان
«توکل از نگاه قرآن و عرفان»
حوزههای تخصصی:
توکل یکی از مفاهیمی است که هم در قرآن، این کلام آسمانی خداوند، هم در سنت پیامبر(ص) و کلام بزرگان دین و همچنین بزرگان و مشایخ تصوف و عرفان در طول تاریخ ساری و جاری بوده است، بلکه همواره انسان یکتاپرست با این مفهوم سر و کار داشته است. گروهی به بهانه اینکه در کلام خودِ خدا بیان شده است به آن استناد کردند و دست از تلاش و کسب برداشتند و راه خطا رفتند و گروهی در عین واگذاری خود و امور زندگی شان به آن صاحب مطلق، دست از تلاش نیز برنداشتند و انسان را صاحب اراده و اختیار دانسته که با آن در معرض آزمایش الهی قرار می گیرد و در عین حال باید با عشق و اتکا به حق همه کارهای خود را به او واگذار نماید.
«اعرابی، شخصیت ماندگار داستان های مثنوی معنوی»
حوزههای تخصصی:
هر چند مولوی آفرینش داستان را در خدمت بیان اندیشه خود قرار داده است اما داستان های مثنوی سوای درون مایه های شگرفشان از ارزش والایی برخوردارند و در این میان شیوه شخصیت پردازی، پرداخت گفت و گوهای پرکشمکش و اوج در خور ستایش این قصه ها نشان از تبحر مولوی در داستان سرایی دارد.دهها قهرمان و ضد قهرمان داستان های مثنوی به پنج دسته زیر تقسیم می شوند:1ـ شخصیت های واقعی مقدس از جمله پیامبران، اولیاء الله و فرشتگان.2ـ شخصیت های واقعی عارف و عالم با درجاتی پایین تر.3ـ شخصیت های واقعی سیاسی، علمی و اجتماعی.4ـ شخصیت ها و تیپ های تخیلی در هیبت انسان.5ـ شخصیت ها و تیپ های تخیلی در هیبت حیوانات.از میان شخصیت های داستان های مثنوی، اعرابی، جوحی، بوبکر ربانی، بهلول، دلقک یا تلخک بیش از بقیه در داستان های طنز مورد توجه قرار گرفته اند و برخی از آنها همچون اعرابی به آثار دیگر شاعران و داستان سرایان راه یافته و به شخصیت ماندگار ادبیات فارسی تبدیل گردیدند.اعرابی در سه قصه اعرابی زنش و خلیفه، اعرابی و فیلسوف و اعرابی و سگش حضور دارد. مولوی در هر یک از این قصه ها علاوه بر توجه به عناصر دراماتیک، ظرایف عرفانی و تمثیلات فلسفی و دینی را نیز مطمح نظر قرار داده است. در این مقاله ضمن آشنایی با نام شخصیت های مختلف مثنوی، شخصیت اعرابی در سه قصه مذکور بررسی گردیده و لایه پنهان این قصه پردازی ها بررسی می گردد
عرفان نمایی در قرنهای هفتم و هشتم هجری در ایران
حوزههای تخصصی:
عارف نمایان، همواره، به ظواهر اجتماعی و شمایل فرهنگی مکتب عرفان آسیب رسانیده اند، و بسیاری را در دام خود گرفتار کرده اند. از اینرو، شناخت عارف نمایان و آسیبی که از ایشان بر مکتب عرفان وارد آمده بسیار مهم و ضروری می نماید.
در این مقاله چارچوب مکتب اصیل عرفان تعریف شده تا با مشخص شدن مرز عرفان و عرفان نمایی، شناخت عارف نمایان، با توجه به ویژگیهای ایشان، میسر شود. در تحقق بخشیدن به این امر، آثار بزرگان قرنهای هفتم و هشتم هجری بررسی و نکات مربوط به موضوع دسته بندی شده است. نکته مهم دیگر انگیزه های عرفان نمایی و شکلهای مختلف آن در دو قرن یاد شده است که در این مقاله به آن نیز پرداخته شده است.
انسان کامل از نگاه امام خمینی (ره)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
کوثر معارف ۱۳۸۶ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان نظری
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
کرامت انسان و محورهای اصلی آن در مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کرامت انسان یکی از مباحث مهم انسان شناختی در عرفان اسلامی است. اصل این نظریه در آیات قرآن مجید و احادیث اسلامی مطرح شده است. در این مقاله، محورهای اصلی کرامت انسانی از نظر مولانا در مثنوی شریف مورد واکاوی قرار گرفته است. بدین منظور، چهار اصل مسجودی آدم، تعلم و تعلیم اسماء الهی، نبوت و ولایت به عنوان محورهای این کرامت بررسی شده و به منظور تبیین بهتر این جستار، دیدگاه عارفان صاحب نظر با اندیشه ی مولانا مورد تطبیق قرار گرفته است.
«مولوی و زیبایی»
حوزههای تخصصی:
مولوی در آثار پنج گانه خود، دیدگاهی خاص نسبت به مقوله «زیبایی» دارد. از نظر زیبایی شناسی، زیبایی را امری سوبژکتیو و ابژکتیو، عینی و ذهنی، حقیقی و مجازی می داند و به هر دو اصالت می دهد. او زیبایی را مبنای خداشناسی و هستی شناسی خود قرار می دهد و چون به مکتب جمال در عرفان ایرانی و اسلامی وابستگی دارد، مطابق با اصول آن مکتب، خداوند را زیبایی مطلق می داند و همه ذرات هستی را عکس ها و جلوه هایی از آن جمال به شمار آورده و همه چیز را زیبا می بیند. زیبایی اصیل مادرِ عشق است،چنان که زیبایی ها و عشق های مجازی و زمینی را نردبانِ وصول به مرتبه حقیقی آنها به شمار می آورد. به جمال حق، زیبایی های معنوی، زیباییِِ نفس انسان، زیبایِ زن، شاهد و دیگر صورت های زیبا تکیه دارد و به همه انسان ها پیام می دهد: «چون شدی زیبا، بدان زیبا رسی».
«تقوای الهی و رستگاری انسان در عرفان اسلامی»
حوزههای تخصصی:
فلاح و رستگاری سرمنزل مقصود و نقطه اوج آمال و آرزوهای هر انسانی است. اما سئوال اساسی این است که رستگاری واقعی در چیست و چگونه تحقق می یابد؟ از دیدگاه عرفان اسلامی، مسیر رستگاری انسان که نعمت جاودانه و در وصال محبوب است از مجرای شریعت و طریقت عبور می کند و به حقیقت می رسد و در این سفر توشه ای بهتر از تقوی نیست؛ زیرا تقوی اصل و اساس تمامی احوال و مقامات، جامع همه نیکی ها و راه رسیدن به سعادت و کمال مطلوب است. این مقاله بر آن است که به روش توصیفی و با الهام از مفاهیم عالیه عرفانی در جهت رسیدن به اهداف مورد نظر به تحقیق بپردازد.
«وحدت وجود زرتشتی»
حوزههای تخصصی:
این مقاله ماخوذ از پایان نامه نگارنده با عنوان «پژوهشی در مراسم، اسطوره ها و عرفان دین زرتشت» است که در آن به نظریه وحدت وجود در عرفان زرتشتی و مقایسه آن با این نظریه در عرفان اسلامی، بودایی و مسیحی پرداخته و کوشش گردیده نشان داده شود که دین و عرفان زرتشتی در دیگر ادیان تاثیر داشته و دستاوردهای فرهنگ ایرانی به حیات خود ادامه داده و تا به امروز به شکل های مختلف به تمدن بشری خدمت کرده است.وحدت وجود در نظریه آفرینش زرتشتی دیده می شود که امشاسپندان صفات و جلوه های خدا هستند و دیگر موجودات نیز جلوه های همان صفات به شمار می آیند. تنها نور است که وجود دارد و تایکی «نبودنِ نور» است و هستیِ او استقلالی نیست. نور حقیقی نیز خدای یکتا یا اهورامزدا است. همین دیدگاه در نزد عارفان اسلامی، ایرانی و حتی مسیحی و یهودی و ... دیده می شود.
«استاد شهریار، مرغ باغ معرفت»
حوزههای تخصصی:
همه آن نیست که دانش برد انسان تا ماهدانشی هست که تا عرش برد انسان راآهن آلات تمدن نشود کز عرفان آدمی جلوه دهد جوهر جسم و جان را در این مقاله که حاصل مطالعات دقیق و موشکافانه دیوان فارسی شهریار ملک سخن پروری است، بینش های عارفانه شهریار و نگرش های عارفانه و عالمانه او به مراحل سیر و سلوک، نشان داده شده است. و تراوشات قلبی این شاعر ولایی در باب عرفان و معرفت به تصویر کشیده شده است. و در حد یک مقاله به اثبات رسیده است که؛ شهریار همچنان که در انواع موضوعات شعری حق مطلب را ادا کرده است، آن گاه که قدم در وادی بیکران عرفان و معرفت نیز نهاده است، تا قله قاف کشف و شهود اوج گرفته، با استمداد از انفاس قدسی همای رحمتش زیر سایه همای هدایت آرمیده است. و سرانجام به این باور رسیده است که:شهریارا درس عشق خود روان
عرفان یا حرمان
حوزههای تخصصی: