فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۵٬۵۶۴ مورد.
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۷
51 - 65
حوزههای تخصصی:
ابو صالح باذام بین رد و قبول(نمایشی از پشت پرده اتهامات او)چکیدهابوصالح باذام از راویان قرآنی و چالشی میان شیعه و اهل سنت است که در چنگ اختلاف محدثان و علمای رجال گرفتار شده است و در برابر نکویی هایش، اتهامات بسیاری بسوی او روانه شده است. این نوشتار با بررسی سه دیدگاه گوناگون نسبت به باذام، جمع بندی و نتیجه گیری را نسبت به شخصیت او و روایاتش ارائه می کند. کلیدواژه ها: ابوصالح، باذام، باذان، شیعه، تشیع، کذاب.ابوصالح باذام از راویان قرآنی و چالشی میان شیعه و اهل سنت است که در چنگ اختلاف محدثان و علمای رجال گرفتار شده است و در برابر نکویی هایش، اتهامات بسیاری بسوی او روانه شده است. این نوشتار با بررسی سه دیدگاه گوناگون نسبت به باذام، جمع بندی و نتیجه گیری را نسبت به شخصیت او و روایاتش ارائه می کند.
تحلیل سندی و متنی حدیث «ردّوا الحجر من حیث جاء» و تطبیق آن با قاعده مقابله به مثل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کتاب نفیس نهج البلاغه که گزیده ای از عالی ترین و زیباترین سخنان امام علی R است، حدیثی ذکر شده که می فرماید: «ردّوُا الحجرَ مِن حیثُ جاء، فإنّ الشرَّ لا یدفَعُه إلا الشّرُّ.» این روایت که پس از نهج البلاغه در منابع متعدد شیعه و اهل سنّت منعکس شده است، بر دفع بدی با بدی یا همان مقابله به مثل تذکر می دهد؛ درحالی که این معنا علاوه بر آنکه می تواند بستری برای ورود شبهه تلافی جویانه بودن آموزه های دین مبین اسلام فراهم آورد، با آیات و روایات متعددی که دالّ بر صفح و احسان در مقابل بدی و شر است، متعارض می نماید. در نگاشته حاضر پس از ارزیابی سندی و اعتبارسنجی روایت مذکور و نیز شرح و تبیین کامل آن، تعارض این روایت با ادله قرآنی و روایی دیگر نمایان شده و سپس از رهگذر تبیین رابطه منطقی میان دو قاعده دفع شر با نیکی و مقابله به مثل، تعارض مذکور برطرف گردیده و در نهایت این نتیجه حاصل آمد که روایت مورد بحث نه تنها به هیچ رو دلالت بر انتقام جویی و یا تلافی ظالمانه ندارد، بلکه گاه در مواردی، اتخاذ هر موضع دیگری غیر از موضع مقابله ای، زیان آور و غیرمنطقی است.
بررسی دیدگاه آیت الله فاضل لنکرانی در تخصیص عمومات قرآن با خبر واحد ثقه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸شماره ۱۱
119 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی موضوعی مهم از فروع علوم قرآن است. موضوع تحقیق « تخصیص عمومات قرآن با خبر واحد ثقه » می باشد. با توجه به اختلاف علماء در موضوع مذکور، بازخوانی و اعتبارسنجی ادله طرفین نزاع ضروری است و طی تحقیق حاضر، ضمن تقسیم عمومات قرآن و مخصصات آنها و نیز یادکرد از آراء موجود در مسأله، ادله مانعین و مجوزین به صورت تفصیلی بررسی شده و جواز تخصیص عمومات قرآن با خبر واحد ثقه، قولی مستدل، متقن و غیر قابل خدشه شناخته شده است. هدف از پژوهش حاضر ، بررسی موضوعی مهم از فروع علوم قرآن است . موضوع تحقیق « تخصیص عمومات قرآن با خبر واحد ثقه » می باشد . با توجه به اختلاف علماء در موضوع مذکور، بازخوانی و اعتبارسنجی ادله طرفین نزاع ضروری است و طی تحقیق حاضر، ضمن تقسیم عمومات قرآن و مخصصات آنها و نیز یادکرد از آراء موجود در مسأله ، ادله مانعین و مجوزین به صورت تفصیلی بررسی شده و جواز تخصیص عمومات قرآن با خبر واحد ثقه ، قولی مستدل ، متقن و غیر قابل خدشه شناخته شده است . روش تحقیق از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و رویکرد غالب بحث، تأکید بر دیدگاه آیت الله فاضل لنکرانی ( رضوان الله تعالی علیه ) است .
درآمدی بر ترجمه ساخت های کنایی در صحیفه سجّادیّه(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۷
105 - 131
حوزههای تخصصی:
ترجمه به مثابه فرآیندی هدفمند جهت رفع موانع زبانی و فرهنگی است و در پیام رسانی متون اهمیت دارد، لذا ارائه ترجمه ای همسنگ متون موثق دینی جهت انتقال مفاهیم والای آن، ضرورت می یابد. در صحیفه سجادیه، تعابیر کنایی فراوانی است که مترجمان در معادل یابی و ترجمه صحیح آن با چالش هایی رو به رو هستند. غایت نوشتار حاضر ترجمه ساخت های کنایی صحیفه سجّادیّه در ترجمه ی فارسی سه تن از مترجمان معاصر (ارفع، بلاغی و سجّادی) می باشد. بدین منظور با روش توصیفی- تحلیلی فرآیند ترجمه و معادل یابی کنایی در صحیفه مورد بررسی قرار گرفته است. مترجمان در ساختهای کنایه از صفت، اغلب به ترجمه کنایی و معنایی روی آورده اند و در ساختهای کنایه از موصوف، بیشتر به ترجمه تحت اللفظی و معنایی گرایش داشته؛ در کنایه از نسبت نیز به ترجمه تحت اللفظی پرداخته اند، امّا در برخی موارد به علّت عدم توجّه به معادل یابی ، مفهوم و ساختار نحوی و بلاغی نتوانسته اند معنای مناسب را ارائه دهند.
آفات قلب از دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۸
57 - 86
حوزههای تخصصی:
قلب یک منبع معرفتی و جایگاه عواطف و احساسات و ایمان است . این منبع ممکن است دچار آفت شود . ما در این پژوهش بر آنیم که از دیدگاه آیت الله جوادی آملی این مسأله را مورد بررسی قرار دهیم . برای این هدف ابتدا معنای لغوی و اصطلاحی قلب و آنچه در این ارتباط است و ماهیت قلب در قرآن ، به کارکردهای قلب و ابعادی را که شامل خواهد شد پرداخته و آفات قلب را مورد بززسی قرار داده. در نتیجه آنکه در قلب آفاتی ایجاد می شود و عواملی به وجود آورنده آنها ، حجاب قلب ، ختم قلب وقساوت قلب می باشد هر یک از موارد فوق نیز خود عوامل ایجاد کننده ای دارند که در لسان قرآن ، آیت الله جوادی آملی آن را به تفسیر کشانده اند. در حالی که قلب حالتی روحانی داشته که هم بیمار و هم می تواند سالم باشد.
گونه شناسی روایات صفات امام در تفسیر عیاشی
حوزههای تخصصی:
آیات متعددی در قرآن کریم در مورد مسئله امامت بیانگر اوصاف و فضائل امام می باشد، مفسران و متکلمان شیعه بر اثبات خلافت و امامت ائمه (ع) به این آیات استناد جسته اند، محمد بن مسعود سمرقندی (ابوالفضل) معروف به عیاشی از مفسران و محدثین قرن چهارم هجری در تفسیر خویش که به روش روایی نگاشته شده است به مسائل کلامی و بحث امامت نیز پرداخته است، با توجه به اینکه کتاب وی از آثار کهن تفسیری امامیه می باشد از جایگاه ویژه ای نزد اندیشمندان برخوردار است، یافته های تحقیق حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی و جمع آوری کتابخانه ای مطالب صورت پذیرفته، حاکی از آن است که در گونه شناسی محتوایی روایات صفات در تفسیر عیاشی دریافتیم وی در تفسیر خویش صفات امام همچون علم، عصمت و افضلیت را بحث نموده است.
بررسی روایات مورد استنادی مشهور فقیهان در عدم تساوی زن و مرد در قصاص و دیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی از فقهای معاصر برخلاف نظر مشهور فقیهان مبنی بر عدم تساوی زن و مرد در قصاص و دیات قائل به تساوی میان آنان شده اند. ایشان ضمن نقد مستندات روایی مشهور، به روایات دیگری به عنوان روایات معارض با روایات مستند مشهور، استناد جسته اند. مقاله حاضر، در صدد بیان این تعارض و ارائه راه حل برای رفع احتمالی آن است. به نظر می رسد با تحلیل انجام شده مستندات روایی مشهور، دارای اعتبار و حجیت لازم است و قول خلاف مشهور قابل دفاع نیست. این قول(خلاف مشهور) که سابقه چندانی ندارد به دلیل اینکه مستند روایی قابل توجهی ندارد، سعی کرده است بین روایات تعارض برقرار کند و آ ن ها را از اساس مخدوش نماید درحالی که روایات مورد استناد قول مشهور از نظر سند و دلالت متقن و غیر قابل تشکیک می باشد.
واکاوی و نقد روایات غلوآمیز درباره امامان در دو تفسیر عیاشی و قمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
339-360
حوزههای تخصصی:
تحلیل و بررسی روایات یکی از بایسته ها در حوزه حدیث و برای دفاع و پاسداری از آن است؛ این ضرورت بنا به دلایلی در روایات تفسیری از اهمیت بیشتری برخوردار است و به خصوص آن احادیثی که درباره امامان معصوم k وارد شده که برخی از آنان نه تنها در جهت تبیین جایگاه آنان نیست بلکه ممکن است دستاویزی برای برخی مخالفان و معاندان شود. تحقیق پیش رو به دنبال پاسخ این پرسش است که آیا اساساً روایات غلوآمیزی در دو کتاب تفسیری عیاشی و قمی درباره امامان k وارد شده است؟ و بعد اسناد و محتوای آن ها چگونه است؟ نتایج حکایت از آن دارد که تعدادی از روایات این دو کتاب، که در بخش دوم مقاله به تفصیل ذکر خواهد شد، غلوآمیز بوده؛ از جمله اعتقاد به الوهیت و ربوبیت امامان k و خلقت غیرعادی آنان و برخی تأویلات غیرقابل قبول، و البته اسناد ضعیفی دارند و از طرفی غیرقابل انطباق با معانی و سیاق آیات هستند. روش تحقیق در این مقاله تحلیلی توصیفی و به گونه تطبیقی است.
معناشناسی روایی، چیستی و مبانی اعتبار(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸شماره ۱۱
147 - 168
حوزههای تخصصی:
معناشناسی روایی قرآن، به معنای منبع دانستن روایات اهل بیت(ع) در معناشناسی این کتاب الهی، ضرورتی است که با توجه به برخی کمبودها و کاستی ها در عملکرد لغویان و نیز مختصات معناشناختی قرآن، پیش چشم داشتن آن در فرآیندهای قرآن پژوهی نتایج شگرفی به دنبال دارد. ارزیابی مبانی اعتبار و کارآمدی رویکرد معناشناختی به روایات اهل بیت(ع) در فهم قرآن کریم، مسأله اصلی این نوشتار است. بررسی مصادر اولیه لغت عربی نشان از آن دارد که عملکرد لغویان در بازنمایی واقعیت های زبانی آن روزگار با آسیب های جدی روبه رو است. در مقابل به دلیل اوج فصاحت و سخنوری اهل بیت، هم ترازی زبان ایشان با سبک زبانی قرآن، ساختارمندی دستگاه نقل حدیث شیعه و ناچیز بودن آسیب نقل معنا در آن، نه تنها استشهاد لغوی به روایات اهل بیت(ع) شایسته است، بلکه این منبع واژگانی کارآمدی بیشتری نسبت به دیگر مصادر لغوی در معناشناسی قرآن دارد. کلیدواژه ها: معناشناسی قرآن، روایات اهل بیت(ع)، معناشناسی روایی، حجیت قول لغوی، استشهاد لغوی به روایات.
ارزیابی احادیث فریقین در دلالت آیات مبیِّن اعجاز علمی حرکت خورشید(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۸شماره ۱۰
103 - 132
حوزههای تخصصی:
آیات مبیِّن حرکت خورشید در قرآن، به عنوان یکی از مصادیق اعجاز علمی بیان شده است. مسلمانان در صدر اسلام، این آیات را مبیِّن حرکت ظاهری خورشید می دانستند؛ اما در سده دوم هجری با ترجمه کتاب «المجسطی» به عربی، این آیات را با هیئت بطلمیوس تطبیق دادند. در دهه های معاصر با کشف حرکات خورشید در کهکشان، مفسران این آیات را بیانگر کشفیات اخیر و اعجاز علمی قرآن دانستند. حال این پرسش مطرح می شود آیا آیات مذکور، دلالت بر حرکات کهکشانی خورشید دارند و اعجاز علمی قرآن محسوب می شوند؟ با استفاده از روش تحلیلی و ارزیابی گسترده احادیث فریقین، دیدگاه برگزیده این است که با توجه به عدم صراحت آیات مذکور در حرکات کهکشانی خورشید، در کهکشان و امکان تطبیق آیات با حرکات ظاهری خورشید و عدم وجود روایتی اشاره کننده به حرکات کهکشانی خورشید، این آیات مصداق اعجاز علمی قرآن نیستند. استفاده گسترده از روایات فریقین، در ارزیابی این مصداق اعجاز علمی در هیچ کتاب و مقاله ای سابقه ندارد.
بررسی حجیت روایات با سند ضعیف و متن قوی با تأکید بر روایات «حجه الله»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال یازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
105-132
حوزههای تخصصی:
بسیاری از روایات، به ویژه روایات غیرفقهی و از جمله روایاتی که درباره «حجه الله» هستند، دارای سند مقبول نیستند، اما بسیاری از این روایات به دلیل قراین صحت از جمله قراین متنی، قابل قبول هستند. نمی توان روایتی را که دارای متن صحیح هماهنگ با سایر روایات است یا به دلیل علوّ متن قابل جعل نیست، به دلیل ضعف سند کنار گذاشت و خود را از معارف آن بی بهره کرد. از جمله دلایل این نظریه می توان به سیره عقلا در حجیت چنین خبری و نیز روایاتی که دربر دارنده دستور امام معصوم R به بررسی متنی است اشاره کرد. واقعیت های تاریخی تدوین حدیث شیعه و عدم راهیابی جعل های گسترده و سازمان یافته به آن نیز، اهمیت بررسی متنی را نسبت به بررسی سندی افزایش می دهند. در روایات درباره «حجه الله» که منظور تمام روایاتی است که درباره رسول و امام معصوم است، هماهنگی با کلیات و هندسه معارف دینی، روایت مشابه با سند معتبر و نیز سندهای متفاوت در کتب مختلف از جمله قراین پرکاربرد برای اثبات صدور روایت از معصوم R هستند.
حدیث بسندگی و سیر تطور آن در اهل سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال یازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
277-290
حوزههای تخصصی:
حدیث بسندگی جریانی فکری است که بین گروهی از مسلمانان شکل گرفت و کم وبیش در عصر حاضر نیز رگه هایی از آن به چشم می خورد. حدیث بسندگان، قرآن را برای همگان قابل فهم ندانسته به همین دلیل از مراجعه مستقیم به قرآن پرهیز نموده و در شناخت معارف دینی تنها به سنت و حدیث مراجعه می کنند. آن ها هرگونه بحث عقلی و تفکر و تأویل در این خصوص را رد می کنند و تنها آیاتی را در شناخت دین می پذیرند که حدیث یا روایتی درباره آن وجود داشته باشد. پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی تحلیلی نگاشته شده در پی شناخت و سیر شکل گیری این جریان در اهل سنت است. بررسی ها نشان می دهد جریان حدیث بسندگی در مقابل جریان قرآن بسندگی ایجاد شده است. حدیث بسندگی در بین مسلمانان، نخستین بار از برخی صحابه و تابعان گزارش شده است. این جریان فکری در اهل سنت پس از رحلت پیامبر در دوران صحابه تشکیل و تا دوران معاصر ادامه دارد. حدیث بسندگی در اهل سنت عمدتاً بین گروهی از عامه اهل الحدیث همچون حنبلیه، حشویه و سلفیه شکل گرفته است.
تحلیل قلمرو محتوایی قاعده «خذوا بما رووا و ذروا ما رأوا»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۴ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
3 - 27
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین روایات قاعده ساز، روایت «خذوا بما رووا و ذروا ما رأوا» درباره کتاب های بنی فضال است که از امام حسن عسکری7 نقل شده است. این روایت از گذشته محل مناقشه بوده و برداشت ها و استدلال های مختلف و گاه متناقضی درباره این روایت مطرح شده است. برداشت هایی چون: وجوب رجوع به راویان حدیث، تقلید از میت، توثیق عام، عدم اشتراط ایمان در وثاقت راوی و غیره. نگارندگان در این مقاله درصدند ضمن بیان دیدگاه های مختلف درباره قلمرو محتوایی «خذوا بما رووا»، با شیوه ای توصیفی- تحلیلی محتوای روایت را مطالعه کرده و صحت یا سقم برداشت ها و استدلال های متنوع را تبیین نمایند. مقاله حاضر به این نتیجه رسیده است که علت اصلی اختلافات عالمان در تفسیر روایت، معنای دو فعل «رووا» و «رأوا» است. در این روایت «رووا» به معنای ظاهری خود حمل می شود و تنها اشاره به نقل روایت دارد. «رأوا» نیز به معنای اجتهاد و نظر شخصی بنی فضال است. بر همین اساس، برخی از برداشت ها صحیح و بقیه نادرست است.
روایت «لا یُقاتل معی، مَن علیه دَین»، در ترازوی نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۴ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۹۳)
158 - 176
حوزههای تخصصی:
در منابع اهل سنت خبری از سیّدالشهداء7 نقل شده که در آستانه روز عاشورا خطاب به یارانش فرمود: «لایُقاتل معی، مَن علیه دَین». طبق این خبر، امام7 کسانی را که بدهکاری مالی داشته اند، از همراهیِ با خود در جهاد و شهادت منع کرده و خواستار خروج آنان از جمع دیگر یاران خود شده است. این خبر، اهمیّت حق الناس و لزوم ادای آن را مورد تأکید قرار داده و فراوان، مورد استناد واقع می شود. مقاله پیش رو ضمن بررسی محتوایی این خبر، تلاش دارد به درستی یا نادرستی آن دست یابد. یافته های تاریخی، حکایت از آن دارد که گزارش مورد نظر، ضعیف و غیرقابل اعتماد است. گویا چنین خبری ساخته شده تا از زبان سیّدالشهداء7، اهمیت فوق العاده پرداخت «دَین» نسبت به تکالیف دیگر، حتی در بالاترین سطح آن، یعنی جهاد و نبرد با دشمنان فرزند رسول خدا9 و محافظت از جان ایشان را دست کم در میان پیروان و شیعیان آن حضرت نهادینه نماید.
نگرشی نو به گونه شناسی وضع در حوزه حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
199-222
حوزههای تخصصی:
از جمله پژوهش های مهم در روزگار معاصر، بررسی جریان وضع و جعل است . از آنجایی که حدیث در شکل گیری و جهت دهی به زندگی افراد ریشه دوانده است و نقش مهمی را ایفا می کند، احادیث موضوع نیز نقش مخربی داشته و انسان را از هدف معین خویش دور می سازد. در همین راستا بازشناسی احادیث موضوع و آگاهی بخشی نسبت به آن امری لازم است. در این مقاله، سعی در واکاوی گونه های وضع و تبیین قالب هایی است که واضعانِ حدیث اهداف خود را در آن پیاده کرده اند. گونه هایی که واضع با استمداد از آن خواسته است ذهن مخاطب را به هدف ناصحیح خویش سوق دهد. در این نگاشته که با روش تحلیل و رویکردی ذهنی به احادیث پرداخته شده است به هشت مورد از گونه های وضع اشاره می شود. این موارد عبارت اند از: وضع در قالب استتار، وضع در قالب حکم شرعی، وضع در قالب جهت دهی، وضع در قالب رفع ابهام، وضع در قالب ترکیب، وضع در قالب سبب نزول، وضع در قالب تقلید و وضع در قالب تبیین مراد آیه.
عوامل فرهنگی اجتماعی انحراف جامعه اسلامی
منبع:
مطالعات حدیث پژوهی سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۸
39 - 61
حوزههای تخصصی:
انحراف را می توان ناهمنوایی با مجموعه هنجارهای معینی تعریف کرد که شمار زیادی از افراد یک اجتماع یا جامعه پذیرفته اند. تخطی از هنجارها، طیف وسیعی دارد؛ چنان که در سطح کلان جامعه با اتلاف و قصور و بی نظمی و لااُبالی گری تداعی می شود و در سطح میانه جامعه به نظامی گری و ناامنی و بی تخصصی و ناآگاهی تعبیر می گردد و در سطح خرد جامعه سر از بیماری و بزه و جرم و گناه در می آورد . در تحقیق حاضر که به روش علمی تحلیلی – توصیفی و جمع آوری کتابخانه ای صورت گرفته است، یافته های تحقیق حاکی از آن است که عوامل فرهنگی اجتماعی انحراف جامعه اسلامی عبارت اند از: محیط ناسالم خانواده و اجتماع و فقر، فرهنگ فاسد و رسانه های منحرف کننده که راهکارهای مقابله با آنها شامل توجه به نقش خانواده در تربیت، رعایت حقوق اعضای خانواده و نظارت اجتماعی، توجه به عدالت اجتماعی و نهادینه سازی فرهنگ اصیل اسلامی می باشد.
بازتاب جنسیت در سبک گفتار زنانه و مردانه از منظر رابین لیکاف (مورد پژوهی خطبه امام سجاد و حضرت زینب (س) در کوفه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۴ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۹۴)
58 - 93
حوزههای تخصصی:
زبان از عناصر بنیادی در سبک شناسی است و از جمله مباحث مهم در بررسی زبان، توجه به جنسیت و ارتباط و تناسب آن با زبانِ متن ادبی است. برخی از پژوهش گران معتقد به وجود تمایز بین زبان مردانه و زنانه هستند. رابین لیکاف به عنوان نخستین نظریه پرداز حوزه زبان شناسیِ جنسیت دیدگاه های خود را درباره الگوی گفتار زنانه در گفتمان مطرح کرده است. از منظر وی تمایز بین زبان زنانه و مردانه بیشتر در گفتار نمود می یابد تا در نوشتار. لیکاف چهارده مشخصه کلی را در تمایز گفتار زنانه از مردانه ذکر می کند. شاخصه های چهارده گانه وی تحت سه عنوان نشانه های واژگانی، واجی و آوایی و ویژگی های نحوی قابل دسته بندی است. در این نوشتار خطبه امام سجاد و خطبه حضرت زینب3 در کوفه به واسطه تشابه موضوعی و موقعیتی (مکان و مخاطب)، گزینش و بر اساس نظریه لیکاف با روش توصیفی - تحلیلی و با ارائه جداول و نمودارها مورد مقایسه قرار گرفته است. مقایسه دو خطبه تمایز برجسته و معناداری را میان آن دو نشان نداد و لذا نتوانست نظریه لیکاف را به طور کامل اثبات کند؛ حتی در برخی از موارد، یک نوع تضاد زبانی میان نظریه لیکاف و متن خطبه ها مشاهده شد؛ از جمله کاربرد دشواژه ها یا عبارات پرسشی و ... با این همه، مقایسه مذکور تا حدی توانست تطابق نسبی دیدگاه لیکاف با مولفه های زبانی این دو خطبه را نشان دهد. نتایج نشان داد که کاربست مناسب عناصر آواساز در سطح آوایی خطبه ها، در هر دو خطبه بار عاطفی مورد نظر را به خوبی انتقال داده و در نتیجه تأثیر زیادی بر مخاطب گذاشته است؛ با این تفاوت که این عناصر، سازگار با نظریه لیکاف، در خطبه حضرت زینب3 بیشتر بوده و از تنوع آوایی بیشتری نیز برخوردار است. در سطح واژگانی کاربرد بیشتر قید و صفت و سوگندواژه در خطبه حضرت زینب3 آن را متمایز از خطبه امام سجاد علیه السلام کرده؛ اما برخلاف دیدگاه لیکاف خطبه حضرت زینب3 از دشواژه های بیشتری نسبت به خطبه امام سجاد7 برخوردار است. این تفاوت بیش از عامل جنسیت، تحت تأثیر موضوع خطاب و رویکرد دو خطیب در کلامشان به مردم کوفه است. از جمله نتایج در سطح نحوی نیز می توان به کاربرد بیشتر جملات قسم و پرسشی در کلام اشاره کرد که هر چند از نظر آماری منطبق با دیدگاه لیکاف است، اما از نظر معنایی هماهنگ با آن نیست.
أسالیب النداء ب "یا" فی خُطب نهج البلاغه (دراسه نحویّه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الثالثه خریف و شتاء ۱۳۹۸ (۱۴۴۱ق) العدد ۱ (المتوالی ۵)
13 - 24
حوزههای تخصصی:
إنّ أهمیّه النداء تکمن فی الدور الذی یؤدّیه فی التواصل والتقارب والتفاهم بین المخاطِب والمخاطَب، وإذا کان معلوماً أنّ التواصل لا یتمّ إلّا استناداً إلى تخاطب، فإنّ النداء أحد أسالیب هذا التخاطب. ویتکوّن هذا الأسلوب من جزأین أساسیّین، وهما حرف النداء والمنادی. یهدف هذا البحث إلی دراسه شامله لحرف نداء "یا" فی خُطب نهج البلاغه ، فدرس مجیء هذه الحرف، وأنماط استعمالها، وعرض تحلیل أسلوب النداء نحویّاً وأسلوبیّاً مستعیناً ببحوث النحویّین والبلاغیّین، وذلک عبر استقصاء الأمثله التی تدخل فی هذا الإطار، والاعتماد علی المنهج الوصفیّ – التحلیلیّ - الإحصائیّ الذی تطرّق من خلاله إلی استخراج المبادئ النظریّه للبحث ثمّ تطبیقها علی الشواهد التی تمّ استخراجها من الخطب. وکشف البحث عن تواتر أداه واحده وهی "یا"، إضافه إلی الکشف عن تنوُّع فی التراکیب بین المُنادی المضاف والعلم المفرد والنکره المقصوده علی الترتیِب. وکثیراً ما یجیء النداء فی الخطب مع "أیّها". واستعملت هذه الحرف حسب غرضها، فمنها ما جاءت للاستغاثه أو التعجُّب، وأنّ حذف حرف النداء ورد فی مواضع کثیره من الخطب.
نقدی بر روش هاشم معروف حسنی در اعتبارسنجی روایات فضایل اهل بیت در کتاب الموضوعات فی الآثار و الأخبار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال یازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
367-394
حوزههای تخصصی:
از جمله آثار معاصر در زمینه احادیث ساختگی، کتاب الموضوعات فی الآثار و الاخبار تألیف هاشم معروف الحسنی است که درباره روایات جعلی موجود در منابع فریقین و با تأکید بر روایات منقبت و منقصت نگاشته شده است. تاکنون پژوهش های چندی در خصوص معرفی، روش شناسی و نقد این اثر با نگاهی کلی صورت گرفته است. پژوهش حاضر ضمن بهره گیری از این آثار، نقد و بررسی روایات فضایل اهل بیت k را به طور خاص مورد نظر دارد. گرچه هاشم معروف در سراسر کتاب الموضوعات با رویکرد نقد متنی و نقد سندی با روایات مواجه شده، گاه با اهمال و تسامح و گاه یک جانبه و عجولانه قضاوت کرده است. به نظر می رسد وی عمدتاً از روی محتوای روایت حکم به جعلی بودن آن داده و بررسی های سندی وی بیشتر جنبه تأیید و تأکید دارد. روش وی در بررسی سندی برخی روایات با ایراداتی همچون تعمیم گرایی، غفلت از منابع رجالی دست اول، پرداخت بی ضابطه به بحث غلو، عرضه اطلاعات نادرست در شرح احوال راویان و نقد غیرمنصفانه برخی محدثان و صاحبان آثار، عدم تفحص از سایر طرق روایت در منابع معتبر روایی و کم توجهی نسبت به جمع آوری احادیث هم مضمون و خانواده حدیثی، بهره گیری از معیارهای اختلافی، اصرار بیش از حد بر معیار موافقت روایت با عقل و علم تجربی روبه روست.
خوانش سایه معنایی نامه امام علی به عثمان بن حنیف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
361-386
حوزههای تخصصی:
در خوانش متن های نظام مند ادبی و از جمله نهج البلاغه ، خواننده با سویه هایی از قبیل سویه وزنی، آوایی و بلاغی روبه روست؛ نشانه هایی که با خوانش سایه معنایی، نشانه ها، سازواری ها، هماهنگی ها و ارتباطات پیدا و پنهان عناصر متن معلوم و مدلول های پیدا و ناپیدای این نشانه ها مشخص می شود. در این جستار بر اساس اصول نشانه شناسی و روش توصیفی تحلیلی، و با خوانش سایه معنایی، نامه چهل وپنجم نهج البلاغه(نامه امام به عثمان بن حنیف) بررسی و تحلیل شده است. دستاورد این تحقیق معلوم ساخته که در بافت و ساختار این نامه، حضور چشمگیر عناصر آوایی واژگان نقش بسزایی در برانگیختن و القای معنا به مخاطب ایفا کرده است. همچنین سایه معنی تکرار واکه هایی مانند «آ» و «ای» که سبب پیدایش نوعی هارمونی شده، بازتاب دهنده احساس درونی امام در برابر رفتار کارگزار حکومت است. بسامد فعل ماضی که از قطعیت گزاره ها و هشدارهای جدی امام حکایت دارد. با همراهی فعل مضارع توجه دادن به پیوند زمان و اندرز گرفتن از گذشته برای آینده را می رساند. سایه معنای کاربست تکنیک تزاحم تشبیه و استعاره، تناسبات تصویری که به پیوندهای درونی متن انجامیده از تأکید امیر مؤمنان R بر انگیزش حس تأمل مخاطب در رفتارها و رویدادها و اقناع وی است.