فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۸۸۱ تا ۱۱٬۹۰۰ مورد از کل ۱۳٬۹۴۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
Translation of cultural-specific items (CSIs) has always been a challenge for translators. To overcome this problem, they employ different strategies. The present study focused on the role of CSIs in English translation of the Holy Quran by Irving and how he has used different strategies in rendering them. The design of the study was a descriptive one and the data were collected from the second surah of the Quran (Baqara). The theoretical framework was Venuti’s (1995) domestication and foreignization Model. This study analyzed the differences in the use of these two strategies through descriptive statistics by presenting frequency and percentage of each alternative. The analysis of the data showed that Irving used domestication as the main technique to render CSIs. The findings of this study could be beneficial for both students of translation and the practitioners in the field to get familiar with the most influential strategies in rendering cultural specific items.
تحول مسئله «کلی و جزئی» در فلسفه اصالت وجودی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث منطقی که با پذیرش اصالت وجود دستخوش تحول جدی شد، مسئله «کلی و جزئی» است. ملاصدرا در این مسئله با بهره گیری از اصالت وجود و فروع برآمده از آن، نظریه جمهور حکما را متحول کرده و آن را بگونه یی متناسب با مبانی فلسفه اصالت وجودی خود بازسازی نمود. از نظر ملاصدرا ملاک کلیت، وجود عقلی و ملاک جزئیت، وجود خاص مادی و مثالی است. معلوم برای رسیدن به مرتبه کلیت باید از وجود خاص مادی و مثالی تجرید شود. این تجرید، حقیقتی متفاوت با تجرید تقشیری جمهور حکما دارد و میتوان از آن به «تجرید ارتقایی» تعبیر کرد. بعقیده ملاصدرا اشکال معروف «اجتماع کلیت و جزئیت» با مبانی جمهور حکما قابل رفع نیست اما با مبانی اصالت وجودی او بسادگی برطرف میشود. همچنین، به اعتقاد وی تعریف اشتراک، اضافه وجودی موجود عقلی به افراد است نه حضور بالقوه ماهیت در افراد.
تفاوت یا همسانی شیطان و ابلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال سوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۱۲
123 - 140
حوزههای تخصصی:
شیطان فرینبنده آدم و حوا، بزرگترین مانع بشریت برای رسیدن به کمال ، و موجودی است که در همه قرون و اعصار از بدو آفرینش آدم ابوالبشر تا قیام قیامت در پی اغوا و اغفال نوع بشر بوده؛ و به عزت الهی سوگند یاد کرده که انسانها را گمراه کند. اصل واژه شیطان مفاهیم گستردهای را در بر دارد و هر موجود موذی ، سرکش و طغیانگر را شامل میشود، اما در متون متفاوت از این موجود با تعابیر کاربرد بیشتری داشته است . « ابلیس » مختلفی یاد شده که از از آن میان واژه موضوعی که در این جستار بدان پرداخته خواهد شد، بررسی معناشناختی این دو واژه، و نیز تبیین یکسانبودن یا متفاوتبودن دو واژه شیطان و ابلیس از منظر آیات و روایات است.
نماد و نقش آن در تبیین لایه های معنایی صفات خبریه خداوند در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن به عنوان متنی الهی از لایه های معنایی به هم پیوسته تشکیل شده است. این لایه ها در عین یکپارچگی معنایی در چینش واژگان «تفصیل» یافته است؛ که دریافت دقیق این لایه ها، نیازمند به ابزار زبان شناسی است تا ضمن همراه ساختن مخاطب با مسیر معنایی خود، او را تا عمیق ترین لایه ها رهنمون و به یکپارچگی معنایی نزدیک نماید. نماد، نشانه ای امری قدسی و فرود آمده از عوالمی فراتر از انسان است که خود را در بستر واژگان به ظهور می رساند تا بتواند میان انسان و این معانی ماورایی، پیوند معنا و فهم برقرار سازد. در این پژوهش تلاش شده است به کمک نماد، میان آیات صفات خبریه خداوند و مفهوم عمیق آن ها با مخاطبان و مفسران پیوند عمیق ایجاد شود تا از تشتت آراء آن ها و نسبت شخص وارگی به خداوند در ذیل این آیات جلوگیری به عمل آید. نتیجه اینکه قرآن کریم به عنوان کتابی که از عالم ملکوت و جانِ نفس نزول پیدا کرده، در قالب الفاظ بشری و به تناسب افکار او در ظرف بشری مظروف گردید. مبتنی بر این مقوله، بعضی از آیات که ذیل صفات خبریه خداوند «وجه – عین – ید – استواء بر عرش – نفس – فوق – سمع – بصر)، نازل گردید؛ چون از همین ترکیب بهره مند است، مفسران و فلاسفه را در ذیل خود، به آراء متفاوت تفسیری گرایش داده است.
Responsible Dominion and Knowledge for man: Re-reading the Account of Adam’s Creation in the Qur’an and the Bible(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
There are several mentions of man gifted dominion and knowledge by God, both in the Qur’an and the Bible, but it is important to notice that this advantages for man are not absolute and are bringing responsibility. The main question of this research is inquiring those conditions and responsibilities through re-reading the relevant verses of the Qur’an and the Bible. The approach of this article is comparative theology of Abrahamic sacred books and the methods used are those common in lexical etymology. The core sentence of the article is the fact that both in the Qur’an and the Bible, the power and dominion of man, as well as knowledge gifted is conditioned to be used in just and responsible way. Then the man has to response to God regarding all the privileges given to him/her and only in this way, one can perform his/her role as caliph of God according to the Qur’an or image of God according to the Bible.
انسجام متنی سوره های شمس و لیل بر پایه فرایند حلقه های معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
269 - 292
حوزههای تخصصی:
تک تک واژگان و جملات کلام فصیح به صورت هدفمند و منطق پذیر، گزینش و چینش شده اند. از آنجا که قرآن، فصیح ترین سخن است، محققان قرآنی در پی کشف نحوه ارتباط و حکمت چینش آیات قرآنی بوده اند. فرایند «حلقه های معنایی» نیز در همین راستا تعریف شده تا بتواند فهم ساده ای از چگونگی ارتباط آیات سوره های قرآنی ارائه دهد. بر پایه این فرایند نوپا، محتوای هر سوره به حیطه های معنایی متعددی تقسیم شده و نحوه ارتباط بین این حلقه ها مورد بررسی قرار می گیرد. در این نوشتار، فرایند «حلقه های معنایی» به روش توصیفی تحلیلی بر دو سوره شمس و لیل تطبیق داده شده تا پاسخی برای این پرسش بیابد که کاربست فرایند حلقه های معنایی، چگونه موجب کشف انسجام متنی سوره های شمس و لیل می شود؟ در نهایت، این نتیجه به دست می آید که در هر یک از این دو سوره، یک حلقه معنایی مرکزی وجود دارد که بقیه حلقه ها با روش های مختلف بیانی در جهت اثبات و یا باورپذیری و درک بهترِ آن معنای محوری چینش شده اند.
غلبه بر موانع موفقیت از دیدگاه قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال پنجم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۸
119 - 136
حوزههای تخصصی:
انسان درطول زندگی خود همواره به دنبال پیشرفت و کسب موفقیت است. عوامل متعددی از جمله ضعف اعتماد به نفس، خشم، ترس و غم، بخل، سوء ظن، بزرگ شمردن مصیبت ها، ترس از شکست های گذشته و حسد مانع تفکر مثبت شده و با از بین بردن شور و نشاط و انگیزه در انسان، آرامش را از وی سلب نموده و میزان موفقیت را به شدت کاهش می دهند. انسان با غلبه بر این موانع می تواند به احساس زیبای لذت و شادی از لطف و رحمت الهی دست یافته و راه سعادت و نیک بختی را در پیش گیرد. پژوهش حاضر به بررسی این موانع و راهکارهای غلبه بر آن ها از دیدگاه قرآن کریم و سخنان اهل بیت(علیهم السلام) می پردازد.
مقایسه مفهوم قرآنی تفضیل با مفهوم تبعیض در علوم اجتماعی و استلزامات آن در مباحث جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
51 - 74
حوزههای تخصصی:
از دیرباز تا کنون، افراد ناآشنا با معارف قرآنی، شبهاتی درباره گزاره های قرآنی مربوط به حقوق و جایگاه اجتماعی زنان مطرح کرده اند. یکی از مستندات این شبهه افکنان در مورد جایگاه زن در قرآن کریم، استدلال به مفهوم «تفضیل» در آیه 34 سوره نساء است. آنان مدعی اند که این مفهوم قرآنی بر «تبعیض» علیه زنان دلالت می کند. این نوشتار بر آن است که با هدف پاسخ گویی مستدل به این شبهه و همچنین تنویر افکار عمومی خصوصاً جوانان نسبت به مقصود خداوند از آیات «تفضیل»، به روش توصیفی تحلیلی مٶلفه های معنایی مفهوم قرآنی «تفضیل» و «تبعیض» در علوم اجتماعی را استخراج نموده و پس از مقایسه این دو، اثبات نماید که واژه تفضیل ممکن است بر مزیتی برای مردان نسبت به زنان دلالت داشته باشد؛ ولی در واقع بیانگر برتری تکوینی آنان برای ایفای نقش «قوّام» بودن و انجام مسئولیت برای حفظ و تأمین نیازمندی های خانواده است. این امر با مفهوم تبعیض در علوم اجتماعی کاملاً متفاوت است و هیچ دلالتی بر آن ندارد.
بررسی مشاهده و رؤیت خداوند در قرآن کریم و عهدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال هفتم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۸
9 - 32
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مطرح در قرآن و عهدین امکان رؤیت الهی و چگونگی آن است. مشاهده در فارسی معادل رؤیت در عربی است. اقسام مشاهده در عهدین نیز همانند اقسام مشاهده در قرآن کریم است ولی برای هر کدام شباهت ها و تفاوت هایی در مفهوم آن ها در کتب مقدس نهفته است. هم چنین رؤیت الهی با چشم در عهدین به صورت متناقض مطرح شده ولی در قرآن کریم رد شده است. مسأله مشاهده و رؤیت الهی در عهدین با توجه به تجسیم و تصور انسان انگارانه خدا وجود دارد و عامه یهودیان و مسیحیان بر رؤیت حق تعالی ادعا دارند. از این رو اعتقاد برخی از مسلمانان به امکان رؤیت الهی در قیامت متأثر از دیدگاه یهودیان و مسیحیان و مراجعه به منابع آن هاست. مقاله حاضر ضمن بررسی اجمالی اقسام رؤیت در قرآن، امکان یا عدم مشاهده خداوند متعال بر پایه آیات قرآن را بررسی کرده و به مقایسه دیدگاه قرآنی در این زمینه با عهدین پرداخته است.
تحلیل و ارزیابی کاربرد نفس در قرآن
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
120 - 145
حوزههای تخصصی:
واژه نفس دارای معانی لغوی گوناگونی نظیر روح، خون، پیکر، چشم، جسد، نزد، حقیقت چیزی، غیب و... است. دیدگاه های متفاوتی درباره ریشه اصلی واژه نفس وجود دارد. براساس پژوهش صورت گرفته در این مقاله، ریشه اصلی واژه نفس، ذات و حقیقت هر شیء است و سایر معانی نفس برخی مجازی اند و برخی دیگر نیز قابل تأویل به این معنا هستند. واژه نفس با مشتقات آن بارها در قرآن به کار رفته است و تبیین جایگاه آن در فهم آیات قرآنی تأثیر اساسی دارد. در منابع تفسیری معانی نفس عبارت اند از: ذات شیء، روح، خون، چشم زخم، بزرگی و بخشش. گفته اند یکی از کاربردهای نفس در قرآن روح است و برای اثبات این ادعا به آیاتی از قرآن تمسک کرده اند. در این مقاله ضمن اشاره به آیات مذکور، در سه محور به نقد و بررسی دیدگاه مفسران پرداخته شده است: محور اول که یکی از مباحث مهم این پژوهش است، مناقشه در دلالت نفس بر روح است. براساس این دیدگاه به نظر می رسد در قرآن واژه نفس با همه استعمالات فراوان آن درباره انسان، در هیچ یک از موارد به معنای روح به کار نرفته است و نفس در قرآن به معنای ذات انسانی همراه با احوال و اوصاف مختلف به کار رفته است؛ محور دوم ارجاع معانی متعدد نفس به معنای ذات است و محور سوم منشأ خلط مفهوم نفس با روح است.
واکاوی مفهوم گونه و کارکرد و تعیین نسبت آن در مطالعات حدیثی
حوزههای تخصصی:
روایات تفسیری به عنوان مهم ترین منبع فهم قرآن کریم بر مفاهیم و اصطلاحاتی استوار است، که شناخت دقیق این اصطلاحات راهگشای محقق در به کارگیری روایات در تفسیر آیات قرآن می باشد. یکی از این اصطلاحات، فهم ارتباط روایت با قرآن کریم است که منجر به شناخت دو مفهوم کارکرد و گونه می شود. کارکرد و گونه به عنوان دو واژه مهم در حوزه روایات تفسیری، تعاریفی دارند که به کارگیری تعریف صحیح و متقن، سبب کاربرد درست روایات در تفسیر می باشد. بر این اساس در این مقاله سعی شده به روش کتابخانه ای و به صورت توصیفی تحلیلی به واکاوی آثار محققان علوم قرآنی پرداخته تا با جمع آوری، دسته بندی و مقایسه تعاریف ارائه شده در باب کارکرد و گونه، به تعریفی دقیق از کارکرد و گونه دست یابد بلکه راهگشای پژوهشگران در عرصه روایات تفسیری گردد و خروج از تشتت آراء گردد. با توجه به تعاریف ارائه شده گروهی از محققان پس از مداقه در آراء موجود به نظر می رسد گونه را در معنای خرد و کلان کارکرد بکار برده و گروهی دیگر گونه را در معنای خرد کارکرد. البته با توجه به تعاریف ارائه شده بعد از جمع بندی و ارزیابی دانسته شد گونه در معنای خرد کارکرد صحیح و علمی است.
شاخصه های امامت حضرت عیسی علیه السلام در آیات الهی با تأکید بر تفاسیر فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
۱۶۸-۱۵۱
حوزههای تخصصی:
نوشته پیش روی تلاشی است در ارزیابی شاخصه های امامت عیسی× که با روش توصیفی تحلیلی به مساله پرداخته است. در این تحقیق شاخصه جعل الهی از همنشینی واژه های اصطفاء، اجتباء و ملک عظیم از آیات قرآن در مورد امامت ایشان استنباط می شود و مؤلفه هدایت به امر الهی با تکیه بر آیات قرآن مشهود است؛ زیرا با توجه به آیه 113 صافات که ذریه ابراهیم را به محسن و ظالم تقسیم می کند و انضمام آیه 124 بقره، می توان دریافت که عهد امامت به فرزندان محسن آن حضرت ازجمله عیسی× رسیده است؛ زیرا فرض عدم تعلق این عهد الهی به محسنان به معنای بیهوده بودن آن تقسیم و این تقیید خواهد بود و از دیگر شاخصه ها زمامداری و تدبیر امور جامعه و پرداختن به جزئیات امور که با ویژگی صبر و یقین ایشان توأم گشته و با اجرای عدالت و منصب داوری عیسی× در زمانه ظهور مسیر برای اثبات مؤلفه های امامت ایشان هموار می گردد.
تاثیر مبانی آخوند خراسانی در تورم علم اصول فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
244 - 224
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به دنبال کشف علت اصلی تورم علم اصول فقه در دوره ی معاصر، رابطه بین مبانی جدیدی که آخوند خراسانی با تورم علم اصول آشکار شده است از آنجایی که تا پیش از شیخ مرتضی انصاری به مباحث علم اصول فقه به نحو عمیق پرداخته نمی شد از دوره های بعد از شیخ مرتضی انصاری مبحث تورم علم اصول فقه مطرح شد که دو شخصیت تاثیر بسیاری بر ای موضوع داشتند یکی شیخ مرتضی انصاری و دیگری آخوند خراسانی که در این مقاله به تاثیر آخوند خراسانی بر تورم علم اصول پرداخته شده به نوعی آخوند خراسانی با نادیده گرفتن الگوی علم شناسی قدیم که بر اساس موضوع علم بوده و با تاسیس الگوی غایت محور در علوم و همچنین با بیان جدید از موضوع علم، موضوع علم اصول و تعریف علم اصول، منجر به وسیع شدن دایره ی علم اصول فقه شده به همین خاطر قواعدی، از سایر علوم به راحتی تحت مبانی مرحوم آخوند وارد علم اصول فقه شده است. این قواعد بنا بر مبنای علمی آخوند خراسانی نتنها زائد نیستند بلکه مفید و کارآمد نیز هستند.
بررسی مسئله الگوی حجت برای ساخت سبک زندگی اسلامی
حوزههای تخصصی:
مسئله سبک زندگی ابهامات متعددی دارد؛ از جمله اینکه بهترین روش شکل گیری سبک زندگی چیست و انسان برای رسیدن به اهداف آفرینش خود نیازمند چه نوع سبک زندگی است. <br /> آیا شکل گیری تدریجی و تجربی سبک زندگی براساس افکار و تمایلات بشری بهترین روش است <br /> یا شکل گیری زندگی براساس باورهای الهی و الگوگیری از حجت های خدا؟ تفکر اسلامی روش <br /> دوم را تجویز می کند. پژوهش حاضر نشان می دهد اگر نمونه های عملی از سبک زندگی معصومان پیش روی انسان قرار داشته باشد، انسان می تواند به آنها اعتماد کند و اضطراب صحیح نبودن <br /> سبک زندگی و عدم تطبیق آن بر عقاید و اندیشه های الهی را نداشته باشد. همچنین در پی نشان دادن وجود الگوهای حجت در سبک زندگی، معرفی آنها و دلایل حجیت سبک زندگی آنان است. این پژوهش توصیفی - تحلیلی نوآورانه، با استفاده از منابع کتابخانه ای داده های مورد نیاز را جمع آوری کرده است.
Existentialistic Analysis of Time-Faith Relation, with a Look at Surah Al-ʿAṣr(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Quran and Religious Enlightenment, Volume ۴, Issue ۱, ُ۲۰۲۳
91 - 100
حوزههای تخصصی:
Time is the basis of human life in this world and it is not only his biological background, but also a background for his intelligent life. Man thinks about time and looks at it from the angles of different sciences; from physics to philosophy; and from cosmology to anthropology. The concept of "Time" has also received attention in the Qur'an, and due to the dedication of an independent surah to this concept and the oath to time has assigned a special place to it in the form of the concept of "al-ʿAṣr". The epistemological connection of this concept with the concepts of "Man", "Loss", and "Faith" is very important from an existential point of view, which organizes the current approach in this article. The existential and existentialistic condition of man is the condition of this world that requires timing. This is a possibility for humans, which indicates a time limit for humans. This situation is associated with the feeling of loss in the passage of time, which is absolute and inseparable from the situation of this world. This is the human condition and, of course, it is a condition that presents possibilities to the human being. Time passes on man and confronts man with the concept of eternity and immortality. Eternity is placed in front of man as a possibility to face an existential contradiction in order to achieve salvation as an existential concern by choosing faith in a transcendental and spatial origin and destination.
عقل مستمع (مظهر) و عقل منبع (مصدر) از دیدگاه استاد جوادی آملی (با ملاحظاتی از استاد مصباح یزدی بر آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
69 - 80
حوزههای تخصصی:
بحث از ادراک عقلی و نحوه تعقل، از مباحث مهم معرفت شناسی است. فلاسفه اسلامی ضمن تأکید بر ارزش ادراک عقلی، در تبیین سازوکار تعقل رویکردهایی گوناگون داشته اند. در این میان، ملاصدرا نیز در تبیین فرایند ادراک کلی، تعبیرات مختلفی دارد؛ او گاهی عقل را مظهر (مستمع) و گاهی مصدر (منبع) صور عقلی میداند. از اینرو هر یک از پژوهشگران و شارحان حکمت صدرایی بنوعی، در صدد توجیه اختلاف تعابیر صدرالمتألهین برآمده اند. استاد جوادی آملی در آثار خود، در مقام یک فیلسوف نوصدرایی مباحثی را مطرح میکند که میتواند نگاهی نو به مسئله فرایند ادراک عقلی باشد. پژوهش حاض ر با روش توصیفی تحلیلی نشان میدهد که استاد جوادی آملی به دو نوع ادراک عقلی و لزوم تفکیک آنها تصریح نموده است؛ در یک نوع عقل، مستمع است و ادراک کلی حاصل شهود آگاهانه عقلی و انفعال نفس میباشد و درک آن مختص به گروهی خاص است و در نوع دیگر، عقل، منبع است و ادراک کلی حاصل کارکرد ذهن و فعالیت نفس است و عموم مردم از این ادراک عقلی بهره مندند.
نقد و بررسی انگیزه ها و مبانی طبقه بندی قرآنی ژول لابوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال هفتم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶
29 - 54
حوزههای تخصصی:
طبقه بندی موضوعات قرآنی، از جمله دغدغه های مستشرقان بوده است که ژول لابوم به عنوان فردی اثرگذار در این حوزه، طبقه بندی خود را در هیجده باب اعمال کرده است. طبقه بندی وی متأثر از انگیزه های علمی و عملی هم چون دستیابی به بانکی جامع از موضوعات قرآنی و پاسخ گویی به نیاز مخاطبان است. همچنین وی در طبقه بندی خود مبانی و اصول خاص خود را در نظر داشته است. از جمله مبانی و اصول مورد استفاده وی می توان به وحیانی بودن قرآن، توجه به مطلق منابع اسلامی و عدم طبقه بندی آن ها، نادیده گرفتن مبنای روایات و عدم رجوع به اسناد تاریخی مسلم، رویکرد تاریخی به جهان آفرینش و توجه به جلوه همبستگی مذهبی در قالب عبادات اسلامی اشاره کرد. مقاله حاضر با در نظر گرفتن انگیزه های ژول لابوم به دنبال دستیابی به مبانی و اصول طبقه بندی وی در جهت تبیین و فهم بهتر این اثر است.
On the Translation of ‘Address Terms’ of the Holy Quran into English and Persian Based on“Politeness Theory”(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
-
This study aimed at investigating the translation of address terms from Arabic text of the Quran (ST) into English as well as Persian translations (TTs) based on politeness principle. The purpose was to evaluate the two translations in terms of implementing proper polite address terms. The data were gathered from the Original Arabic version of the Quran as the ST and two different versions of its English translations (Gharib and Yusuf Ali) as well as two versions of Persian translations (Fooladvand and Makarem Shirazi) as the TTs. In order to analyze the data, Brown and Levinson’s (1987) theory of politeness was used. The most frequent translation strategies were also identified according to Vinay and Darbelnet (2012) as well as Harvey and Higgins (1986) for rendering proper nouns. Moreover, the classification of address terms by Aliakbari&Tohi (2008) and address functions by Biber et al (1999) was also applied. To achieve the objectives, the following steps were taken: address terms were extracted from Arabic, English and Persian texts of the Quran. Then, they were classified to different types, after that politeness principles used in the Arabic text of the Quran and their rendering were compared and contrasted, and finally translation strategies applied to render Arabic address terms into English and Persian were identified. The results of the study revealed that all versions of English and Persian translations depicted the psychological distance between Allah and people as the Arabic version of the Quran. Also, the findings showed that in the translation of address terms from SL into TTs translators did their best to maintain the words of Allah by rendering the words literally.
بررسی و نقد راهکارهای ترجمه ابهام در قرآن کریم به زبان فارسی و چینی (ابهام واژگانی و دستوری به عنوان نمونه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه ابهام ، به ویژه ابهام های قرآن به عنوان یک متن مقدس همیشه کار سختی است؛ زیرا سبک و شیوه ابهام قرآنی خالی از خلل و در عین سازواری و بلاغت است. در مقاله پیش رو با بررسی چگونگی ترجمه ابهام به دو زبان فارسی و چینی، تلاش شده است نخست، نحوه برخورد مترجمان با مقوله ابهام مشخص شود و دوم، تفاوت های این دو زبان در انتخاب های فرهنگی بررسی شوند. برای این منظور، از ترجمه های فارسی، یک ترجمه کهن ترجمه ابوالفتوح رازی و یک ترجمه معاصر ترجمه گرمارودی و از میان ترجمه های چینی، ترجمه «سلیمان بی جه سو» انتخاب شده اند. مهم ترین یافته های این پژوهش، نشان می دهد رازی در مواجهه با وجوه متعدد لفظ یا ساختار مبهم، معمولاً یک وجه را برگزیده و وجوه دیگر را وانهاده است. همچنین، گرمارودی بیشتر بر انتقال تعدد معنایی موجود در متن اصلی با استفاده از پاورقی و کمانک متمرکز است؛ در این بین، تمرکز سلیمان بر انتقال واژه یا ساختار مبهم به زبان چینی است.
حکم طلاق معتادِ مدهوش بر اثر مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
293 - 270
حوزههای تخصصی:
حکم طلاق مدهوش یعنی کسی که اراده و شعور خود را از دست داده و از خودبیخود شده، موضوعی است که همواره میان فقها مورد بحث بوده است. طلاق مدهوشِ بر اثر شرابنوشی که در فقه اسلامی از آن تعبیر به طلاق سَکران میشود، «مقیسعلیه» مناسبی برای طلاق مدهوش بر اثر مصرف مواد مخدِّر است. در مورد عدم وقوع طلاق سکران غیر متعدِّی[یعنی کسی که ناآگاهانه یا حَسب ضرورتی، مادهی سکرآور را میل کرده] میان فقها اتفاق نظر است اما در مورد حکم طلاق سکران متعَدِّی[یعنی کسی که عمداً و بدون ضرورت، شراب یا هر چیز مسکری را تناول کرده] فقها اختلاف نظر دارند. گروهی از اصحاب و تابعین و نیز جمهور فقهای اهل سنت و زیدیه، طلاق سکران متعَدِّی را واقع دانستهاند اما برخی از اصحاب و تابعین و برخی از بزرگان حنفیه و شافعیه و فقهایی از جمله قاسم و طاووس و ربیعه و لیث و اسحاق و ابوثور و ابنتیمیه و ابنقیم و شوکانی و بسیاری از فقهای معاصر اهل سنت و نیز فقهای امامیه، طلاق سَکران متعدِّی را واقع ندانستهاند. در این تحقیق که با روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته، ضمن قیاس «طلاق مدهوش بر اثر مواد مخدِّر» به «طلاق سکران متعدِّی»، دلایل موافقان و مخالفان وقوع طلاق سکران متعدِّی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و در نهایت به دلیل قویتر بودن دلایل ارائه شده توسط مخالفان وقوع طلاق سکران متعدِّی از جمله آنکه سکران متعدی توانایی ارادهی لفظ یا ارادهی معنای طلاق را ندارد و لذا در حکم مجنون است و احکام جنون نیز به اختلاف اسباب آن مختلف نمیشود؛ حکم به عدم وقوع طلاق سکران متعدی و به تَبَع آن حکم به عدم وقوع طلاق مدهوش بر اثر مواد مخدر، قول راجح بیان شده است.