فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۱۲۱ تا ۱۱٬۱۴۰ مورد از کل ۱۳٬۹۴۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
استعاره مفهومی، بخش مهمی از زبان شناسی شناختی را تشکیل می دهد و به مثابه ابزاری برای اندیشیدن است که واقعیت ها و تجربه های بشری را با مقوله بندی نوینی عرضه می کند. این مقاله استعاره مفهومی «حبل» در قرآن را بررسی کرده که در ضمن داشتن معنای کلی پیوند و ارتباط، ساختاری متشکل از چندین نوع استعاره دارد. در آیه ای، حبل همچون عهد و ذمه ای برعهده طرفین متوسل شده به حبل است و تعهدات ناشى از آنها را مى نمایاند و در آیه ای به عنوان جهت بالا، جایگاه ارزشمندی را مفهوم سازی می کند. در گونه دیگر، حبل ظرف نزدیکی بیان شده که نشان از قرب باری تعالی به بنده دارد و در مفهوم استعاری دیگر با شخصیت بخشی به حبال، فعل جانداران به آن نسبت داده می شود. قرآن توسط این بیانات استعاری گونه متفاوتی از تدبر و اندیشه را به جهانیان عرضه کرده و مفاهیم متعالی را در قالب امور ساده و با بیانی روان برای بشر بازگو می کند.
ارتباط ذیل آیات با محتوای جملات در آیات سوره آل عمران
منبع:
تفسیرپژوهی سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲
130 - 107
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم، برترین و آخرین پیام خدا و ارزشمندترین گوهر گرانبهایی است که با بلیغ ترین آداب سخن، مفاهیم و معارف الهی را در اختیار ما قرار می دهد. در آیات قرآن، آن چنان ارتباط و تناسبی وجود دارد که تألیف کلام همچون ساختمان محکمی درآمده و زیبایی یک پیکره و یک تابلوی بسیار ممتاز و بی نظیری را به خود گرفته استکه در تناسب آیات، ضروری است. باید پذیرفت که در بین یک مجموعه آیات که در موضوع واحدی وارد شده اند، باید نوعی ارتباط و قدر مشترکی باشد، به اعتبار این که دارای هدف واحد و قدر جامع و مشترک واحد بوده و جمعاً یک کلام محسوب می شوند که برای ایفای هدف واحدی نازل گشته اند. رابطه بین صدر و ذیل آیات نیز از ضروریات محاوره عرفی است و گرنه کلام و سخن از سخن و کلامی که دارای هدف واحد و جامع باشد، خارج گشته؛ بلکه لازم می آید که حکیم مطلق در بین امور بی ربط و بدون مناسبت، جمع نموده باشد و این از حکیم مطلق محال است. بنابراین، تناسب بین محتوای آیات و ذیل آن، امری عقلی است؛ بلکه همان ارتباط و تناسب لفظی و معنوی است که شأن آیات و مقام بلاغت و فصاحت آن ها را بالا برده و تکمیل می نماید و زیبایی و حسن یک آیه، در همین تناسب و ترابط لازم در فواصل آیات نهفته است. دربررسی سوره آل عمران به برخی از این تناسب ها برمی خوریم که از جمله آن هاست: ارتباط ذکر اسمای الهی در آخر آیات با محتوای آن،ضمانت اجرایی حکم مطرح شده در صدر آیه،علت بیان حکم و فایده حکم که در ابتدای آیه مطرح شده است.
تحلیل اشارات قرآنی معاد در آثار شیخ اشراق سهروردی
منبع:
الاهیات قرآنی سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳
77 - 98
حوزههای تخصصی:
معاد یکی از مهم ترین اصول اعتقادی اسلام به شمار می آید. فیلسوفان مسلمان در باره ابعاد این موضوع مباحث فراوانی را مطرح کرده اند. هدف این مقاله بررسی معادشناسی اشراقی در آثار شهاب الدین سهروردی با تکیه بر اشارات قرآنی است. سوال تحقیق این است که: شیخ اشراق در تبیین مساله معاد چگونه از آیات قرآنی بهره برده است؟ وی به عنوان یک فیلسوف متأله، در نظام اشراقی خویش با نقد حکمت مشاء و با محوریت نور در حکمت اشراق و هستی شناسی تشکیکی، تبیین های متنوّعی را در باره مسائل حکمی به نمایش گزارده است. از نظ ر این فیلس وف اشراق ی، نف س انسان ی ی ا به تعبی ر او «ن ور اسفهبدی» جوهری مجرد و باقی است که فنای جسم در فساد آن تأثیری ندارد. این نور مدّبر با حدوث بدن از جانب واهب الصور به بدن افاضه می شود. نفس با بدن رابطه شوقیه تدبیریه دارد و از بدن به منزله ابزار برای تشدید انوارش استعانت می جوید و در عین حال همراه با فنای بدن فانی نمی شود. در دیدگاه سهروردی، به طور کلی سه دسته نفوس (کامل، متوسط و ناقص) قابل تمایز اند که هر کدام معاد خاصی دارند و برای اثبات آن ها علاوه بر براهین فلسفی، به آیاتی از قرآن استناد کرده است که در این مقاله مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته اند.
رابطه وجود با ماهیت در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوع رابطه وجود با ماهیت در حکمت متعالیه در مباحث اصالت وجود و اعتباری بودن ماهیت مطرح شده است. ملا صدرا در اینباره با دو زبان یا با دو شیوه بیان مطلب کرده است. او از یکسو میگوید وجود بالأصاله و بالذات تحقق دارد و ماهیت بالعرض و بواسطه وجود تحقق پیدا میکند و با وجود متحد است، اما از سوی دیگر معتقد است تنها «وجود» تحقق عینی دارد و ماهیت هرگز پا به عرصه وجود نمیگذارد و فقط یک امر اعتباری محض است که عقل از وجود انتزاع میکند. این دو تعبیر ظاهراً متباین، موجب سر در گمی پژوهشگران گردیده است. از اینروی برخی او را به تناقضگویی متهم کرده و برخی دیگر کوشش نموده اند تا این تعارض را بگونه یی توجیه کنند. با مراجعه به مجموعه آثار ملا صدرا روشن میگردد که در این دو تعبیر هیچگونه تعارضی وجود ندارد؛ جایی که ملا صدرا میگوید وجود بالذات و ماهیت بالعرض تحقق دارند منظورش ماهیت موجود است و آنجا که موجودیت و تحقق ماهیت را نفی میکند مراد ماهیت جدا از وجود است. ما در این مقاله کوشش کرده ایم با استناد به آثار خود ملا صدرا این مطلب را مدلّل کنیم.
آیا شرق شناسی و شرق شناسی وارونه را پایانی هست؟
منبع:
مطالعات فقه و اصول دوره دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
157 - 132
حوزههای تخصصی:
رویارویی با تجربه ی مدرنیته و سرمایه داری پروبلماتیک عام جهان اسلام در جهان مدرن است. این پروبلماتیک عام از سویه های درونی (مسئله هویت) و بیرونی (رابطه با سرمایه داری) برخوردار است. مواجهه با این پروبلماتیک ها در قالب گفتمان های شرق شناسی و شرق شناسی وارونه مفهوم سازی و صورت بندی شده و تا به امروز همچنان سیطره ی خود را حفظ کرده اند. هدف این مقاله کاوشی در امکان طرح پرسش از رهایی از گفتمان شرق شناسی و شرق شناسی وارونه است. پس از تحلیل گفتمان شرق شناسی و گرایش های درونی آن، به تحلیل گفتمان شرق شناسی وارونه می پردازیم و سپس با نشان دادن محدودیت های درونی هر کدام به پرسش از امکان جایگزین و اهمیت پرسش از خروج از این گفتمان ها می پردازیم. در نهایت این پرسش را مطرح می کنیم که آیا رهایی از شرق شناسی و شرق شناسی وارونه بدون توضیحی جدید از رابطه ی امر کلی و امر خاص ممکن خواهد بود؟ کلی گرایی ای که توهم بازگشت به دوران قبل از شرق شناسی را نداشته و در درون آن نیز باقی نماند، نه متکی به آموزه های غیرتاریخی ایده آلیستی باشد و نه اسیر خاص گرایی های پسا استعماری.
بررسی انتقادی استدلال سید شریف جرجانی بر بساطت مشتق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله بساطت یا ترکب مشتق، از دغدغه هایی است که در عین شباهت آن به مباحث اعتباری، در مقاطعی بر بحثهای فلسفی تأثیرگذار بوده است. نوشتار حاضر درصدد است به بررسی انتقادی استدلال جرجانی بر بساطت مشتق بپردازد. مطابق استدلال وی هرگاه مشتق، مرکب از «شیء له المشتق منه فرض گردد، در صورت أخذ مفهوم «شیء»، دخول عرض عام در فصل و در صورت أخذ مصداق «شیء»، انقلاب قضایای ممکن به ضروری اتفاق می افتد. در صورت نخست فصل، از فصل بودن می افتد و در فرض دوم جهت امکان از عالم واقع جمع میگردد. برای تبیین کیفیت انقلاب، راهکاری ارائه شده است که به تحلیل مفهوم حصه و نقش قید و تقید در محمول باز میگردد. در ادامه، برغم بینقص شمردن این استدلال، روشن خواهد شد که دلیل مزبور برای اثبات بساطت مشتق ناکارآمد است و تنها از عهده اخراج مفهوم یا مصداق «شیء» از حقیقت مشتق برمی آید.
حیات زمین از منظر تفسیر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
185-200
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم در آیات متعددی حیات را به زمین اسناد داده است؛ مقاله حاضر درصدد تبیین معنای این اسناد است. از این رو در ابتدا نگرش مقبول پیرامون حیات به خصوص با توجه به بنیادهای آن در نگاه های فلاسفه را جستجو می کند و تبیین و مبانی حکمت متعالیه را مناسب ترین گزینه می بیند. در این میان نگرش علامه طباطبایی در المیزان را بهترین تعریف برای حیات می داند و به کمک آن به تفسیر حیات زمین می پردازد. برخی از مفسران اسناد حیات به زمین را مجازی دانسته اند، اما به نظر می رسد به واسطه آیه 5 حج و 39 فصلت بتوان معنای حیات مادی زمین را ارائه نمود. طبق این معنا، اهتزاز و ربوه پس از نزول باران بر زمین، فرآیند حیات زمین را تأمین می کنند. افزون بر این به کمک برخی روایات اهل بیت ^ نیز می توان به معنای جدیدی از حیات معنوی و باطنی دست یافت که مصداق جدیدی برای مراتب حیات زمین تلقی خواهد شد.
مبانی انسانشناسی از منظر صدرالمتألهین شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چهره حقیقی زندگانی برای انسانی پدیدار میگردد که توانسته باشد در پاسخ به پرسش از «حکمت وجودی خویش» به معنایی دست یافته باشد که او را در مسیر رشد و تعالی قرار دهد. از دیدگاه حکمای اسلامی رابطه بین انسان و اله، رابطه رب و مربوبی است. در این رویکرد، اله، علاوه بر برنامه و هدفی که از خلقت موجودات داشته، دارای نقش تربیتی و هدایتی پس از خلقت نیز میباشد. حکما، الگوهای تربیتی انسان را انسانهایی دانسته اند که توانسته اند به فضل الهی، کمال مورد انتظار نوع خود را متحقق ساخته و بعنوان انسان کامل عهده دار هدایت سایر انسانها بسوی صراط مستقیم شوند. در حکمت صدرایی براساس اصولی همچون اصالت وجود، تشکیک وجود و حرکت جوهری، همه موجودات در صراط تکوین که با خلقت جهان پدیدار گشته بسوی مسبب الأسباب در حال سیرند (عبادت تکوینی.) در این میان، انسان بدلیل برخورداری از جایگاه ویژه در نظام هستی، دارای این توانایی است که در صراط تشریع نیز گام نهد و با الگو قرار دادن انسان کامل بوسیله بهره گیری از حکمت نظری و بکاربندی حکمت عملی به اوج کمال وجودی خویش که همان عبودیت الهی (لقاء اللّه) است دست یابد (عبادت تشریعی.) از منظر ملاصدرا لازمه رسیدن به چنین مرتبتی، حکمت و حریت است.
اعتبارسنجیِ تعاریف «معجزه» در منابع اسلامی، با محوریت قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث کلامی که در ذیل آیات تحدی شکل گرفت، مبحث "معجزه" است. اندیشمندان این اصطلاح را برای سند و نشانه نبوت پیامبران جعل کرده اند؛ اما تعریف متقن و جامعی برای معجزه ارائه نداده-اند، هر کسی با توجه به شناخت و درک خود از قرآن کریم و برخی گزارشات تاریخی و همچنین آیات تحدی موجود در قرآن، تعریفی برای معجزه ارائه کرده است. نتایج حاصل از پژوهش حاضر عبارت اند از: 1. معجزه در لغت، اسم فاعل و به معنای عاجز کننده می باشد که اندیشمندان مسلمان آن را برای فعلی خارق الطبیعه که سند و مثبِت رسالت مدعی نبوت بوده می باشد، انتخاب کرده اند؛ 2. معجزه بر اساس آیات قرآن در خصوص معجزات حضرت عیسی و موسی7و ادلّه عقلی از ضروریات و لوازم پیامبری است و آنچنان که برخی از اندیشمندان بیان داشته اند ضرورت دفاعی صِرف نیست؛ 3. ضرورت ارائه معجزه ، استدلال و برهان آفرینی آن می باشد تا عقل بتواند صدق ادعای مدعی نبوت را تأیید کند؛ 4. معجزه در دلالت خود بر صدق مدعی نبوت نیاز به قواعد اصولی ندارد؛ 5. بهترین تعریف جامع و مانع از نظرگاه قرآن، معجزه عبارت است از: صدور دفعی فعلی خارق الطبیعه از مدعی نبوت جهت دلالت بر صدق مدعای خود.
بررسی تحلیلی مفهوم «بشارت» به «عذاب الیم» در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۲)
59 - 80
حوزههای تخصصی:
همنشینی مفاهیم متضاد در آیات قرآن، همواره مفسران را برآن داشته تا دست به تأویل زده و با دلایلی همچون مجاز و استعاره، معنای آیه را توجیه کنند. همنشینی دو واژه «بشارت» و «عذاب الیم» در 7 آیه، یکی از مواردی است که مفسران را به زحمت تأویل انداخته و برای رهایی از این تناقض، دست به تبیین های مختلفی زده اند. آنچه این پژوهش در پی آن است، تبیینی دقیق از معنای بشارت به عذاب است که با بررسی روابط همنشینی و جانشینی و روش تحلیلی-توصیفی، چنین حاصل شد که بشارت به عذاب الیم در معنای حقیقی خود به کار رفته و مراد آن است که نفوس گنهکاران پس از عبور از عذابی دردناک، خالص شده و به فطرت نخستین خود بازگشته و آماده ملاقات با پروردگارشان می شوند و این، همان مفهوم بشارت به عذاب است و مبین این مسأله اینکه اولاً مراد خداوند ناظر به نتیجه کار است. ثانیاً خداوند مربی است و تنبیه مربی از باب تربیت است، نه انتقام و یا شکنجه و آزار از بین برنده و چنین تنبیهی هرچند در ظاهر دردناک است، اما در باطن خیر است و به دنبال آن شادی پایدار خواهد بود.
استراتژی زبانی قرآن کریم در اقناع مخاطب (مطالعه موردی اسلوب مقابله)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف مهم قرآن کریم، نفوذ در انسان ها به منظور شکل دادن به رفتارها و نیل به مقاصد خاص است که این مهم در سایه روش هایی همچون اقناع انجام می شود. اقناع، فرایندی است برای مجاب ساختن مخاطبان نسبت به پذیرش موضوع و خواسته ای که به واسطه مهارت های کلامی و غیر کلامی حاصل می شود. در این پژوهش، کوشش شده است با روش توصیفی تحلیلی، استراتژی زبانی قرآن کریم در اقناع مخاطب به واسطه اسلوب بدیعی مقابله، مطالعه و چگونگی اثرگذاری آن تبیین شود. با احصای صورت گرفته در کل قرآن کریم، 121 نمونه آرایه مقابله به دست آمد؛ تمامی این نمونه ها با دو محور اساسی ایمان و کفر در ارتباط بوده اند و بحث اقناعی آن شایان توجه است که ازطریق خطاب وجدان صورت می گیرد. همچنین، نتایج بحث پیش رو حاکی از آن است که اسلوب مقابله، نقشی بنیادین در تصویرآفرینی و تولید موسیقی ازطریق سازه توازن و تکرار در متن دارد که این موارد نیز دارای کارکرد اقناعی اند و با نیکوسازی کلام، فحوای آن را با تأثیرگذاری بیشتر به مخاطب ابلاغ می کنند و به فرایند اقناع جامه عمل می پوشانند.
تحلیل کاربرد ادبی و معناشناسی شناختی واژه «حرث» در آیه «نسائکم حرثٌ لکم...» در مواجهه با شبهه شئ انگاری زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اطلاق «حرث» بر زنان در آیه 223 سوره بقره، مسئله شئ انگاری زن و ابزارانگاری او برای منافع مرد را به میان آورده است؛ چراکه براساس ظاهر عبارت قرآنی«نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُم»، به مردان خطاب می شود، «زنان کشت زار شما هستند». این برداشت که زن از منظر اسلام به نوعی طفیل مرد محسوب می شود با شواهد فراوان در قرآن و روایات که قائل به شأن و منزلت رفیع زن بوده و تنها ملاک برتری انسانی میان زن و مرد را تقوای ایشان دانسته، ناسازگار است. این پژوهش با بکارگیری روش کتابخانه ای، توصیف و تحلیل داده ها، ضمن بیان دیدگاه لغویان و مفسران به ویژه علمای بلاغت ومفسران ادبی با هدف تبیین واژه حرث در مورد زنان، به بررسی معناشناسی شناختی آن در قرآن پرداخته و به این نتیجه دست یافته است که ایجاد شبهه مذکور، ناشی از عدم شناخت کافی نسبت به نکات بلاغی به ویژه تشبیه بلیغ در قرآن است که نه تنها با استفاده از دیدگاه های ادبی قدمایی قابل دفاع است بلکه از منظر دانش نوین معناشناسی شناختی نیز به وجهی مطلوب تأیید و تحسین می شود؛ چراکه از این تشبیه مفاهیم برجسته و فاخری همچون جایگاه و نقش حیاتی زن در بقاء و رشد نسل بشر و ضرورت توجه ویژه مرد به وی، به شکلی مستدل و روشمند تحصیل می شود.
روش موضوع یابی در سُوَر آغازشده با سوگند؛ مطالعه موردی در سوره طور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گرایش های نوپدید تفسیری چون «تفسیر ساختاری» و «تدبر در قرآن» سوره به مثابه کل پیوسته تلقی می شود که الفاظ، عبارات و آیات آن پیرامون موضوعی کانونی گرد هم آمده است و از همین موضوع کانونی سخن می گویند. در این نگاه جامع و منسجم به سوره، موضوع کانونی جایگاه ویژه ای دارد و نقشی راهبردی در فهم سوره بازی می کند. این پژوهش با پذیرش اهمیت و جایگاه راهبردی موضوع کانونی در فهم سور، به دنبال ارائه روشی جهت شناسایی و پیدا کردن آن در سور آغازشده با سوگند است. روش ارائه شده در دو مرحله «شناسایی مُقسَم علیه (جواب قَسَم)» و «جایگاه سنجی مُقسَم علیه (جواب قَسَم) در محتوای سوره» طراحی شده است. این روش با مطالعه موردی آیات برخی از سور آغازشده با سوگند به دست آمده است و فهم یک دست، جامع و منسجم سوره را برای مفسر فراهم می سازد. این روش جهت راستی آزمایی در سوره طور به ارزیابی گذاشته شده و درستی و دقت آن در این آزمون اثبات شده است. در قسمت پایانی مقاله، به برخی از آسیب های ناشی از بی توجهی به موضوع کانونی اشاره شده است.
روش شناسی تفسیر امام جواد (علیه السلام)
منبع:
تفسیرپژوهی سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۷
44 - 13
حوزههای تخصصی:
پیشوایان معصوم ( ع)، راسخان در علم و عالم و معلّم قرآن می باشند. روایات تفسیری آنان به عنوان یکی از منابع ارزشمند تفسیر قرآن ، نزد مفسران در گویاسازی مقاصد آیات، نقش تعیین کننده ای دارد که اگر این روایات وجود نداشت، فهم و تفسیر بسیاری از آنها غیرممکن بود. از این رو، از دیرباز روایات تفسیری به عنوان یکی از منابع ارزشمند تفسیر قرآن کریم، نزد مفسران تلقی شده است. نگاهی کوتاه به روایات تفسیری آشکار می سازد که آن بزرگواران برای تفسیر آیات و بیان دلالت های آن، روش-شناسانه و ضابطه مند عمل نموده و به تناسب موضوعات کلامی، فقهی، اخلاقی و غیره از ابزارهای گوناگونی بهره گرفته و روش ها و گرایش های مختلفی را اتخاذ کرده اند. این نوشتار که به شیوه توصیفی و تحلیلی سامان یافته، به تبیین شیوه ها و روش های تفسیری نهمین امام شیعه، امام جواد (علیه السلام ) می پردازد. با تتبع در آرای تفسیری برجامانده از امام (ع)، سه گونه روش تفسیری ملاحظه شده است که شامل تفسیر قرآن به قرآن، قرآن به سنت و تفسیر عقلی و اجتهادی می شود و تفسیر اجتهادی ایشان شامل تفسیر مفردات قرآن کریم، شرح آیات الاحکام، تعیین معنای باطنی و سبب نزول آیات است. از این لحاظ شیوه تفسیری امام جواد (ع) ، روش تفسیری جامع می باشد. کلمات کلیدی: قرآن کریم، امام جواد (ع)، روایات تفسیری، روش تفسیری.
تحلیل معناشناختی نظام ساختارهای طبیعی و واقعی محکمات و متشابهات قرآنی از منظر روش شناختی تحلیلی
حوزههای تخصصی:
این مقاله از نظرگاه روش شناختی تحلیلی، به مفهوم محکم و متشابه و نظام ساختار واقعی و حقیقی محکمات و متشابهات می پردازد وسعی دارد تفسیر فعل گفتاری مولی در ماهیت حکم و کیفیت کار او را در حکم ما انزل الله روشن کند، یعنی با بررسی و تحلیل رابطه الفاظ و معانی با مقاصد گوینده، بگوید زبان چگونه معنا را بیان می کند و اشیاء چگونه جهان را بازنمایی می کنند؟ به ویژه اینکه معانی و مفاهیم جمله با چه شرائطی می توانند صادق باشند؟ این پرسش ها دغدغه اصلی معناشناختی مقاله در بحث مفاهیم جمله های محکمات و متشابهات است. از سوی دیگر، این مقاله سعی دارد به روش معناشناختی واژگان و بررسی و تحلیلِ تأویل بر مبنای معیار مصداقی و مفهو می کاربرد لغوی و خارجی این واژگان در جملات مشابه، آنهارا از قرآن استخراج نموده و خواننده را به معناشناختی در موضوع ماهیت حکم نظام مندی از مفردات و نظام متشابهات آگاه سازد.
مقایسه آراء فارابی و ابن سینا با ارسطو درباره جوهریت نفس بمنظور فهم نظر آنها در مورد تجرد و جاودانگی نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارسطو نفس را بالضروره جوهر میداند و جوهر اصلیترین مفهوم هستی شناسی در اندیشه اوست. از اینرو شناخت آراء وی درباره جوهر، برای رسیدن به رأی او در مورد تجرد یا عدم تجرد نفس نقش مهمی دارد. ارسطو در سنت فلسفه اسلامی، بویژه حکمت مشاء، بسیار مورد توجه بوده و متفکران اسلامی بنحوی از انحا با نظریات وی نسبت مستقیم یا نزدیک دارند. فارابی و ابن سینا معانی مختلف جوهر و کلیت تقسیم آن به محسوس و نامحسوس که از جانب ارسطو صورت گرفته را میپذیرند اما اختلاف مبنایی آنها با ارسطو به نتایجی منجر شده که در نوع خود قابل توجه و ارزشمند است. بررسی این تفاوت، با رویکرد دریافت نظر قطعی آنها در مورد تجرد نفس و جاودانگی آن، هدف اصلی این پژوهش است. بدین منظور، دو راه در پیش گرفته ایم؛ نخست به بررسی واژه یا واژه هایی پرداخته ایم که ارسطو برای بیان معنای جوهر بکار گرفته است. راه دوم، رجوع به آثار مختلفی است که ارسطو مفهوم جوهر را در آنها مورد بحث قرار داده است. سپس این دیدگاهها با آراء فارابی و ابن سینا مقایسه شده اند.
نگاهی فلسفی به تأثیر اخلاق و قانون بر رعایت نظم عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رعایت نظم عمومی یکی از امور ضروری برای تحقق یک جامعه مطلوب و بسامان است. اما چگونه و از چه راهی میتوان به این هدف دست یافت؟ آیا باید رسانه ها و مراکز فرهنگی با آموزش اخلاقی افراد جامعه، آنها را به رعایت نظم عمومی برانگیزانند یا باید با وضع قوانین بازدارنده، افراد جامعه را ناگزیر به انجام این کار کرد و یا انجام هر دو کار لازم است. پرسش دیگری که در اینباره مطرح میشود اینست که آیا رعایت نظم عمومی در یک جامعه بخودی خود ارزشمند است و انگیزه فرد از انجام آن، چه احساس تکلیف باشد چه بیم از مجازات، در هر حال نیکو ارزیابی میشود یا ارزشمندی رعایت نظم عمومی تنها در گرو احساس تعهد و وظیفه شناسی اخلاقی است. پرسش سومی که در پی پرسش دوم مطرح میشود اینست که اگر فرد بدلیل ترس از جریمه، نظم را رعایت کرد، آیا میتوان فعل او را نیکو تلقی کرد؟ در این مقاله پس از تحلیل سه پرسش یاد شده، با استفاده از اندیشه های فیلسوفان بزرگی چون افلاطون، ارسطو و کانت، میکوشیم نشان دهیم که ارزشمندی رعایت نظم عمومی از منظر اخلاق فردی در گرو احساس تعهد اخلاقی است و از منظر اخلاق اجتماعی به هر انگیزه یی که باشد، البته با شدت و ضعف، فضیلت تلقی میشود، چراکه افراد جامعه از آن سود میبرند.
بررسی آیه 11 سوره غافر و ارتباط آن با بحث رجعت با رویکرد پاسخ به شبهات
منبع:
تفسیرپژوهی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۴
265 - 235
حوزههای تخصصی:
مفسرینی از شیعه با توجه به روایات رسیده در ذیل یازدهمین آیه سوره غافر، تعبیر دو مرگ و زندگیموجود در آیه را مربوط به بحثرجعت می دانند؛رجعت را از وعده های الهی خداوند دانسته اند که به واسطه آن ذات باری تعالی، در هنگام ظهور حضرت مهدی علیه السلام، گروهی از مردگان را به همان صورتی که بودند به دنیا بر می گرداند تا گروهی عزیز و گروهی را ذلیل کند؛ به تبع آن حق مظلوم را از ظالم باز ستاند. با توجه به اختلاف نظرات تفسیری راجع به اختصاص بحث رجعت در آیه 11 سوره غافر، به دنبال شفاف سازی اختصاص مرگ های دو گانه مربوط به کفار؛ به روش توصیفی و تحلیلِ سیاقی، مفهوم صحیح این آیهبر اساس پاسخگویی به شبهات موجود بررسی می گردد. با وجود قرائن سیاقی از آیه و اخبار آحاد در روایات رسیده در بحث رجعت ذیل آیه مورد نظر، این آیه مربوط به عموم کفار است و نمی تواند مربوط به کفار در زمان رجعت باشد؛ اما با مقایسه مشخصات کفار در زمان رجعت و مشخصات کفار در سوره های هم سیاق با سوره غافر(حوامیم) مشخص می شود که: این افراد در کفر محض هستند و عذاب الهی از آنها برداشته نمی شود؛ بنابراین با مشخصات کفار در زمان رجعت مطابقت دارد و می تواند به استناد سیاقی، منظور از دو بار میراندن و زنده کردن کفار، دو بار عذاب الهی برای آنان است
ویژگی های فاعلی، قابلی و محتوایی وحی
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹)
193 - 217
حوزههای تخصصی:
به باور مسلمانان، قرآن کریم مهم ترین منبع آموزه های اسلام و تنها کتاب آسمانی و وحی فرودآمده است که بدون هرگونه تغییر و تحریف بر جای مانده است؛ ازهمین رو تبیین وحی و شناساندن زوایای مختلف این کتاب آسمانی، همواره در کانون توجه و پژوهش اندیشمندان مسلمان قرار داشته است. به رغم این اهتمام، در دهه های اخیر، شماری از خاورشناسان به تبع برخی فیلسوفان و متکلمان مسیحی، تحلیل ها و تفسیرهایی درباره وحی ارائه کرده اند که بسیاری از آنها به انکار وحی می انجامد. با غرض بیان حقیقت وحی و روشن شدن صحت و سقم تفسیرهای ارائه شده از سوی خاورشناسان و متکلمان مسیحی درباره وحی و بدون اینکه به این تحلیل ها پرداخته شود، به سراغ قرآن رفته و این سؤال را به قرآن کریم عرضه کرده ایم که این کتاب آسمانی چه ویژگی هایی برای فاعل، قابل و محتوای وحی بیان کرده است. از رهگذر این جستار که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده، به این نتیجه می رسیم که وحی از منظر فاعلی منشائی بیرونی دارد، از منظر قابلی ویژگی هایی همچون شایستگی، علم و استشعار و عصمت از خطا دارد و از منظر محتوایی مشتمل هدایت بشر در بعد عقیده، اخلاق و عمل است. نتایج به دست آمده نادرستی بسیاری از تحلیل های ارائه شده از وحی را آشکار می کند. اشراف بر مباحث یادشده زمینه پذیرش تحلیل های مستشرقان را منتفی می کند.
پژوهشی تاریخی تطبیقی از « استکبار و تکبُّر » در زبان های عبری، سریانی و عربی با تکیه بر قرآن و عهدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خود برتر بینی و رفتار کبر ورزانه ی انسان در برابر خدواند یا مخلوقات او یکی از رذایل اخلاقی است که در قرآن با واژه ی «استکبار» و مشتقاتش و در عهدین با واژگان متعددی بیان شده است. برای شناخت ابعاد گسترده ی این مفهومِ کلیدی لازم است واژگان مربوط به آن در کتب مقدس، واژه شناسی و معنا شناسی شود و عوامل، ویژگی ها و فرجام کار آنان که به این رذیله ی اخلاقی دچار می شوند، تبیین گردد. این جستار به روش تحلیلی- تطبیقی به واژه شناسی و معنا شناسی استکبار و تکبّر در عهدین و قرآن پرداخته، عوامل به وجود آورنده ی آن را در انسان از طریق آیات هر کدام از کتب مقدس بررسی نموده و با تحلیل ویژگی های مستکبران و متکبّران به بیان فرجام شوم آنان از دیدگاه کتب مقدس پرداخته است. در کتب مقدس واژگان متعددی این مفهوم را بیان نموده، عواملی تقریبا مشابه چون پیروی از هوای نفس، احساس بی نیازی و فراموشی قدرت خداوند، زمینه ساز آن و صفاتی چون ادعای خدایی، استهزا و انکارِ اصول اعتقادی به عنوان صفات ایشان و فرجام شومی نظیر گمراهی و هلاکت در دنیا، محرومیت از بهشت و خسران ابدی به عنوان مجازات آنان ذکر شده است، هر چند که این مفهوم با تمام ابعادش، در قرآن نمودی ژرف تر و گسترده تر یافته است.