رهیافت تاریخی در کنار شناخت بسترهای مختلف جامعه، عهده دار نمایاندن فرازها و فرودهاست. دست یابی به سیر تطور یک اندیشه و درک بهتر از خاستگاه و دوران آغازین شکل گیری آن، منوط به تحلیل گفتمان های مکشوف از داده های تاریخی برجای مانده در آن حوزه است. اصبغ بن نباته کوفی از نخستین مفسران شیعی در کوفه است که در منابع رجال و تراجم، به عنوان نخستین مؤلف ذکر شده؛ اما اثری مشخص با محتوای قرآنی یا تفسیری به وی نسبت داده نشده؛ فراوانی نسبتاً زیاد روایات تفسیری او و بازتاب آن ها در آثار معتبر پسین و همچنین توجه به روان شناسی اعتقادی شخصیت وی، این فرضیه را به ذهن می رساند که به گمان قوی، اصبغ از ارکان مهم انتقال آموزه های قرآنی امام علی(ع)، با رویکرد تأسیس یا ترویج گفتمان های شیعه بنیان همچون امامت و وصایت در روزگار خود بوده؛ براساس نظریه ""آوای متعارض باختین"" باید گفت بازتاب گسترده مؤلفه های معنایی وصایت در تفسیر اصبغ و اهتمام او به گفتمان وصایت علوی، معنادار بوده و در دیالکتیک تعاملی با گفتمان رقیب شکل گرفته که قصد داشت نظریه خلافت سقیفه ای در جامعه را نهادینه کند.
دستورها و توصیه های فراوانی در قرآن و روایات مبنی بر قرائت قرآن، به ویژه با صدای بلند و زیبا رسیده است و با استناد به همین پشتوانه، در سبک زندگی اسلامی، قرائت یا ترتیل فردی، پدیده رایج و شایع است . اما در برخی از کشورهای اسلامی، قرائتی با عنوان قرائت جمعی «قرائة الجماعه، قرائة الجماعیه» نیز انجام می گیرد. مسأله اصلی این است که آیا چنین سبکی از قرائت قرآن، بدعت است یا مباح و یا استحباب دارد؟ در این نوشتار نخست معانی گوناگون قرائت گروهی و محل اصلی نزاع توضیح داده شده است. سپس دو دیدگاه متقابل فقیهان مالکی که قائل به جوازند و فقیهان سلفی که آن را بدعت و حرام می دانند، مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. در این راستا ضمن نقد دلایل مدعیان بدعت بودن قرائت جمعی، از نظریه جواز دفاع شده است، گرچه برخی به خاطر فواید مترتب بر قرائت جمعی، قائل به استحباب آن شده اند.