فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۱۳٬۷۷۵ مورد.
منبع:
سراج منیر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
161 - 184
حوزههای تخصصی:
یکی از آیاتی که تفسیر آن محل اختلاف مفسّران بوده عبارت «و عَلَی الَّذینَ یُطیقونَه» در آیه 184 سوره بقره است. نظر به آنکه فعل «یُطیقونه» در این آیه مثبت بکار رفته، مفسّران را در فهم عبارت مذکور دچار چالش نموده است. نوشتار حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته، در صدد است تا با گذاری به سیر تطوّر فهم این آیه در اندیشه مفسّران، زمینه ی فهم دقیق تر آیه را فراهم آورده و داده های لازم جهت داوری صحیح پیرامون شروط و استثنائات روزه در قرآن را بازیابی کند. با بررسی های انجام شده در این تحقیق روشن شد که بر حسب سیر زمانی از قرن اول تا عصر حاضر، به ترتیب سیر فهم مفسّران، مباحثی همچون؛ اختلاف قرائت، فرضیه نسخ، در تقدیر گرفتن حرف نفی یا فعل «کانوا»، بیان مصادیق «یُطیقونَه» و تبیین معنای دقیق این ماده در آیه مورد بحث بوده است. از میان این دیدگاه ها، تلاش مفسّران اخیر در قرن چهاردهم و پانزدهم در فهم آیه به برداشت صحیح از آیه کمک شایانی کرده است. این تلاش ها از طریق کشف حقیقت معنایی «یُطیقونَه» بوده که به مقارنت قید مشقّت در ماده «یُطیقونَه» انجامیده و در نظّرات مفسرانی از صحابه همچون ابن عباس هم بدان اشاره شده است.
بررسی تفسیری آیه اکمال با تکیه بر ارزیابی دیدگاه ناسازگاری سیاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
۸۴-۶۳
حوزههای تخصصی:
آیه اکمال که از آیات شاخص در موضوع ولایت است در طول تاریخ معرکه آراء مفسران فریقین بوده است. برخلاف دیدگاه اکثر مفسران اهل تسنن، دیدگاه اکثر مفسران شیعی حاکی از دلالت آیه بر ولایت امیرمؤمنان علیه السلام است. البته روایات دال بر این معنا محدود در مصادر روایی شیعه نیست و در برخی مصادر روایی اهل سنت منعکس شده است. بر این پایه بعید نیست که اختلاف ها در مورد دلالت آیه، ریشه در امری غیر از روایات داشته باشد و آن چگونگی فهم ارتباط موجود میان آیه اکمال و آیه محرمات از طعام است. فهم نادرست این ارتباط، زمینه طرح دیدگاه ناسازگاری سیاقی در استدلال به آیه اکمال بر ولایت امیرمؤمنان× را فراهم آورده است. در این راستا نگاهی توصیفی تحلیلی به دیدگاه و خاستگاه آن نشان می دهد: آیه اکمال خواه پیوستگی نزولی با آیه محرمات طعام داشته باشد و خواه نداشته باشد، با توجه به متوقف نبودن دلالت آیه محرمات از طعام بر آیه اکمال و تغییر لحن در آیه اکمال، آیه ای معترضه است؛ آیه اکمال با دلالت بر ولایت امیرمؤمنان× به حسب معنا با آیه محرمات از طعام مرتبط است؛ روایات صادره از معصومان^ در خصوص آیه اکمال، کوششی هوشمندانه به منظور اثبات نادرستی این دیدگاه بوده است.
نخستین پیامبر خدا: آدم ابوالبشر یا حضرت نوح علیهما السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی از محقّقان با استناد به آیه «کَانَ النَّاسُ أُمَّهً وَاحِدَهً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیحْکُمَ بَینَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ» (بقره/213)، نبوّت آدم را منتفی و حضرت نوح(ع) را نخستین پیامبر خدا می دانند؛ زیرا مردمان نخستین بر روش و آیین واحدی زندگی می کردند که نیازی به پیامبر (حجّت بیرونی) نداشتند، با آغاز اختلاف هایی که دیگر با حکم عقل (حجّت درونی) به تنهایی قابل حل نبود، خداوند بعثت انبیاء را با فرستادن حضرت نوح(ع) آغاز کرد که از جمله آیات «شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِی أَوْحَینَا إِلَیکَ ...» (شوری،13) و «إِنَّا أَوْحَینَا إِلَیکَ کَمَا أَوْحَینَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِیینَ مِنْ بَعْدِهِ» (نساء، 163) و نیز احادیث معتبر مبیّن آن است. این جستار ضمن بررسی دلایل این دسته از پژوهشگران، با تدبّر در آیات قرآن و مطالعه احادیث، پیامبری آدم ابوالبشر را با مؤلّفه های مطرح شده برای بعثت و نبوّت انبیا به بوته نقد و سنجش گذارده است.
مؤلفه ها و الگوهای فرهنگی از منظر قرآن کریم
منبع:
الاهیات قرآنی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
139 - 155
حوزههای تخصصی:
قرآن به عنوان آخرین و کامل ترین کتاب آسمانی واجد مؤلفه ها و الگوهای دقیق و جامع فرهنگی برای تربیت و هدایت انسان ها است. این تحقیق، مؤلفه ها و الگوهای فرهنگی قرآن را مورد احصاء و بررسی قرار داده است. نگارنده از روش تحقیق کتابخانه ای و توصیفی برای تشریح بحث، بهره گرفته است. یافته ها حاکی از آن است که این مؤلفه ها در سه حوزه باورها، ارزش ها و رفتار قرار دارد. باورهای اساسی، ایمان به مبدأ و معاد، رسالت انبیاء، کتب آسمانی، ملائکه و غیب است. ارزش ها در چهار محور اخلاق، تعلیم و تربیت، عدالت و جهاد قرار دارد و در حوزه رفتار، تکالیف واجب شرعی محوریت دارد. هم چنین الگوهای فرهنگی در منطق قرآنی، پیامبران اولوالعزم (عل) (رسول اکرم(ص)، نوح(ع)، ابراهیم(ع)، موسی(ع) و عیسی(ع)) معرفی شده و وجوه الگوبودن آنان تقریر و تبیین شده است. بی تردید احصاء این مؤلفه ها و الگوها، ضمن آن که قابلیت های متعدد و خصوصیات منحصر به فرد فرهنگ اسلامی، اصالت و حقیقی بودن، قابلیت تمدن سازی، برتری این فرهنگ بر سایر فرهنگ ها، انطباق آن با همه نیازهای بشری و نیل انسان ها به سعادت واقعی در همه ابعاد را به تصویر می کشد، می تواند به عنوان الگویی اصیل و واقعی به دیگر مکاتب نیز معرفی شود.
گونه شناسی افزوده های تفسیری در ترجمه «علی مشکینی» با رویکرد انتقادی (مورد کاوی سوره الرحمن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزوده های تفسیری ازجمله لوازم مورد نیاز هر مترجم است؛ زیرا در برخی موارد، ترجمه واژگانی قرآن، افاده کامل معنای آیه را نمی کند و مفاهیم عمیق کلام الهی به خواننده منتقل نمی شود؛ بنابراین، مترجمان ناچارند گاهی افزوده هایی به متن ترجمه اضافه کنند تا شفاف سازی معنایی و ساختاری متن ترجمه شده به خوبی انجام شود. ازجمله ترجمه های فارسی معاصر قرآن کریم که در آن افزوده های تفسیری جایگاه ویژه ای دارد، ترجمه تفسیری «علی مشکینی» است. این پژوهش درصدد است با استفاده از روش تحلیل انتقادی، گونه های افزوده های تفسیری را در ترجمه مشکینی از سوره «الرحمن» بررسی و تحلیل کند. بررسی ها نشان دادند هرچند مترجم تلاش کرده است تا با بیان افزوده های تفسیری، زمینه ارتباط بهتر خواننده با آیات کلام وحی را فراهم آورد، لغزش هایی نیز صورت گرفته است. گونه های افزوده های تفسیری با رویکرد انتقادی در ترجمه مشکینی، در حوزه ارجاع ترجمه الفاظ آیه به آیات بعدی، انحصاری پنداشتن الفاظ و گزاره های قرآنی، استفاده از پیش فرض های علوم تجربی در ترجمه آیات، بیان مصداقی خاص از آیات، بی توجهی به قواعد زبان عربی همانند قاعده تغلیب، استفاده از برخی از تفاسیر باطنی در ترجمه آیات و ... است.
تحلیلی بر گزاره قرآنی «سبّح بحمد ربّک» با روش ریشه شناسی واژگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گزاره «سبّح بحمد ربّک» و مفهوم «تسبیح به حمد» بارها در قرآن کریم تکرار شده است و این تکرار، نشان از اهمیت بالای آن در بینش و منش قرآنی دارد. پرسش از معنای تسبیح به حمد، از ابتدا موردتوجه عالمان و مفسران بوده و آنچه درباره این تعبیر قرآنی بیان شده، عمدتاً مبتنی بر پیش فرض ها در علم کلام و مبحث صفات الهی بوده است. از این رو نمی توان فهمی متأخر مبتنی بر دانش کلام را به کلام خداوند نسبت داد. این پژوهش در پی پاسخ به این مسأله است که تسبیح به حمد در قرآن کریم و متناسب با فرهنگ دینی عرب، چه معنای دقیقی داشته است. این پژوهش مبتنی بر روش ریشه شناسی و با استفاده از داده های زبا ن های سامی و متون مقدس، پیشینه دو مفهوم تسبیح و حمد را مرور کرده و از این رهگذر به بازخوانی معنای تسبیح به حمد در قرآن کریم پرداخته است. در پایان مشخص شد حمد در گزاره قرآنی «سبّح بحمد ربّک»، نه معنای ستایش که معنای شوق و علاقه را دارد و تسبیح به حمد، حاکی از نوعی ستایش و مناجات مبتنی بر عشق ورزی و توجه قلبی است. همچنین تسبیح به حمد برخلاف تسبیح (مطلق)، اشاره به ستایشی غیرمناسکی دارد.
نور هدایت در تفسیر «برهان رب»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
۱۴۶-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
«برهان رب» از موضوعات مطرح در قصه حضرت یوسف× و یکی از عبارت های مورد مناقشه در قرآن کریم است که مفسران، اظهارنظرهای گوناگونی درباره آن ارائه داده اند. برخی از مفسران مشاهده ناظر بیرونی را به عنوان «برهان رب» دانسته اند که برگرفته از روایات مجعول و دور از شأن مقام نبوت و عصمت حضرت یوسف× است. دیگر مفسران امداد غیبی، مشاهده جمال الهی و عصمت را به عنوان «برهان رب» معرفی کرده اند. از میان نظرهای متعدد ارائه شده، این نظرها پرتکرارترین و قابله عرضه ترین آنهاست؛ پژوهش حاضر در صدد است تا «عصمت» به عنوان مهمترین نظر مطرح شده از سوی اکثر مفسران خاصه را به تفصیل مورد نقد و بررسی قرار دهد. بر این پایه با استفاده از شواهد و قرائن عقلی و نقلی، ادله دیدگاه های بالا ناکافی هستند و «برهان رب» نور هدایت و توفیق است.
هستی شناسی ارواح معانی قرآن کریم در اندیشۀ ملاصدرا و تأثیر آن در مبحث کیفیت وضع الفاظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قاعده «وضع الفاظ برای ارواح معانی در قرآن کریم» در آثار ملاصدرا ارتباطی تنگاتنگ با فلسفه او دارد و بهمین دلیل با مبنا قراردادن هستی شناسی صدرایی میتوان به مصداق وجودی معانی الفاظ و درنتیجه کیفیت معرفت به آنها دست یافت. به اعتقاد ملاصدرا عالم، قرآن و وجود مقدس نبوی(ص) سه وجهه از هستیند که در مقام «وجود منبسط»، «کلام مستقیم الهی» و «حقیقت محمدیه» به وجودی واحد و بسیط موجودند و در مرتبه ملکوت اسفل متفرق شده و در قالب عالم مثال جزئیه، قرآن لفظی و وجود پیامبر اکرم(ص) تمثیل می یابند و آنگاه به عالم ماده نزول پیدا میکنند. از نظر ملاصدرا، هر مرتبه نازله، مثال مرتبه مافوق است و الفاظ نیز از این قاعده مستثنی نیستند. راه دستیابی از طریق الفاظ به مراتب مافوق کلام الهی، استفاده از قاعده وضع الفاظ برای ارواح معانی (معانی مطلق و عام) است. تعریف صدرالمتألهین از ارواح معانی، با تعریف او از کلی طبیعی و مثل افلاطونی مطابقت دارد. اطلاق و عمومیت ارواح معانی در مطابقت با کلی طبیعی، ناشی از خست ماهیت و در مطابقت با کلی افلاطونی، ناشی از سعه وجودی است. با تطبیق میان ارواح معانی و کلی طبیعی میتوان نتیجه گرفت که وضع الفاظ، بشری بوده و ملاک وضع الفاظ، حقیقت است.
تبیین مدیریتی تنبیه ستمگران از منظر قرآن کریم
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال ششم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲
171 - 199
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش برانگیزترین موضوعات هدایتی و مدیریتی در قرآن مسئله چگونگی مجازات و عقوبت ستمگران است. یکی از سنت های الهی انتقام مظلوم از ظالم است. با این وجود مشاهده می شود که از آغاز خلقت تاکنون ظالمان دامنه ستم خویش را وسعت بخشیده و بر جان و مال و عِرض دیگران تجاوز می کنند و گذشت قرون متمادی بخصوص جهان معاصر نشان می دهد که هزاران انسان بی گناه در کشورهای مختلف از ظلم ستمگران تباه شده اند. اهمیت و کاربردی بودن مسئله موجب شد که پژوهشگران با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از آیات وحیانی قرآن و اقوال مفسران، موضوع را از منظر دیدگاه مدیریتی قرآن کریم تبیین کرده و کاربست آن نشان دهند. یافته های تحقیق نشان می دهد که از منظر آموزه های قرآن کریم مهلت دادن به ظالمان و ستمگران، یک سنت الهی است و علت به تأخیر انداختن آن، عدم ظرفیت و قابلیت مجازات متناسب با جرم و جنایتشان در این جهان بوده و لذا مجازات کامل آنان به جهان آخرت موکول شده است، هرچند خداوند همواره در کمین ستمگران است و هر وقت حکمتش اقتضاء کند در همین جهان نیز آن ها را به خاک ذلت نشانده و به بدترین شکل ممکن مجازات می نماید.
گونه شناسی شیوه های تربیت اخلاقی حضرت یوسف (ع) از منظر قرآن
حوزههای تخصصی:
بشر، با تمام پیشرفت و توسعه های که در حوزه ی علوم و فناوری داشته است به دلیل عدم توجه به ارزش های اخلاقی و مسائل تربیتی که ناشی از نظام تعلیم و تربیت مبتنی بر غیر آموزه های وحیانی است گرفتار مشکلات و نابسامانی های بسیاری در عرصه های فردی، خانوادگی و اجتماعی شده است. درک صحیح شیوه های تربیتی پیامبران می تواند الهام بخش تفکرات سازنده و رفتارهای مطلوب و سیراب کننده ی دل های تشنه ی حقیقت در هر عصر و نسلی باشد و نقش حیاتی در تحولات عظیم انسان های بیداردل و تزکیه ی نفوس در ابعاد گوناگون زندگی ایفا کند. نگارندگان با توجه به اهمیت و کاربردی بودن مسئله با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و با بهره گیری از دانش تربیت، بر اساس گزاره های قرآن شیوه های تربیتی اخلاقی حضرت یوسف (ع) را مورد تجزیه وتحلیل قرار داده است. یافته ها نشان می دهد که حضرت یوسف (ع) در حوزه شیوه های اخلاقی از شیوه ایجابی، اصلاحی و تثبیتی و تقویتی استفاده کرده است. در شیوه ایجادی از ارائه الگوهای نیکو، بیان وقایع واقعی و جذاب، ترغیب به ایجاد رفتار و اعمال خوب، انذار و تبشیر، تزکیه و تلقین و بهره گیری از پرسش اخلاقی در تربیت، جهت نهادینه سازی ارزش ها و تمدن سازی، در شیوه اصلاحی از موعظه و جدال نیکو، تقوا مداری، چشم پوشی و از خودگذشتگی و در شیوه تثبیتی و تقویتی از ایجاد بینش مثبت در مخاطبین، یادآوری نعمت ها و ابتلا و امتحان بهره جسته است. شایان ذکر است که شیوه های ذکرشده جهانی بوده و امروز هم اگر به درستی به کار گرفته شوند تحول بنیادی در جامعه بشری ایجاد خواهد شد، همان طور که حضرت یوسف (ع) با به کارگیری آن ها توانست رفتارها، گفتارها و خصلت های ناپسند مردم مصر را متحول ساخته اخلاق برگرفته از وحی را به آنان در حوزه نظر و عمل آموزش دهد.
تأثیر ساختارهای اجتماعی «مطالعه موردی همنشینان» بر تفسیر نمونه و تفهیم القرآن
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال ششم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱
45 - 74
حوزههای تخصصی:
با دقت در تفاسیر قرآن می توان دریافت که هر کدام از این تفاسیر بر اساس روش و گرایش خاصی به رشته تحریر در آمده اند که منجر به برداشت های تفسیری متفاوت و گاه متناقض بین مفسران از یک آیه قرآن گردیده است. تحقیق حاضر به روش تحلیلی توصیفی و با جمع آوری کتابخانه ای به بررسی تأثیر ساختارهای اجتماعی با مطالعه موردی هم نشینان در دو تفسیر اجتماعی معاصر و مطرح جهان اسلام تفسیر نمونه و تفهیم القرآن پرداخته است. نتایج حاصله حاکی از آن است که اختلاف و تفاوت دیدگاه ها در تفاسیر، متأثر از ساختارهای اجتماعی است و زمینه ها و هم نشینان جامعه در برداشت های تفسیری مفسر قرآن مؤثر واقع می شوند، گرچه ساختارهای اجتماعی علت اصلی و تامه در فهم های تفسیری به شمار نمی روند ولی در تحول و تکامل فهم و برداشت های تفسیری نقش دارند، همچنان که در تفاسیر نمونه و تفهیم القرآن، برداشت های تفسیری مؤلفان و توجه به مقتضیات زمان و مکان، اصلاح گرایی و علم گرایی از جمله موارد تأثیرگذار هم نشینان و هم دوره ای ها بر این تفاسیر می باشد.
نماد و نقش آن در فرازمانی بودن قصه های قرآنی (مطالعه موردی داستان حضرت موسی (علیه السلام))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
99 - 119
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم مفاهیم معنوی و انتزاعی را به کمک نماد به شکل ساخت های مادی مجسم سازی نموده و تصویرهای پویا و مؤثر در ذهن مخاطب می آفریند و بر اندیشه های انسانی تأثیر می گذارد. یکی از تفاوت های قصه قرآنی با دیگر داستان های بشری، قابلیت انطباق پذیری و الگوبرداری فرازمانی است و کارکرد نماد، یکی از عوامل پدیدآورنده فرازمانی بودن قصه قرآنی است. داستان حضرت موسی (علیه السلام) به عنوان گسترده ترین قصه قرآنی، بالاترین حجم استفاده از نماد را دارد. کارکرد نماد از عوامل پدیدآورنده پویایی و قابلیت انطباق پذیری و الگوبرداری فرازمانی این داستان است؛ به گونه ای که احساسات و اندیشه درونی مخاطب را در طول تاریخ به خود واداشته و او را شیفته و دلباخته خود نموده است. این پژوهش ضمن بررسی چیستی نماد، به این پرسش پاسخ می دهد که کارکرد نماد در قصه حضرت موسی (علیه السلام) چگونه سبب فرازمانی شدن این قصه شده است و عصا نماد قدرت نمایی، گوساله سامری نماد کجروی، بهانه های بنی اسرائیلی نماد بهانه جویی و لجبازی، آسیه نماد خویشتن داری را بررسی می کند و فرعون، هامان و قارون را به عنوان سه نماد باطل جبهه سیاسی، اعتقادی و اقتصادی معرفی می کند.
بررسی معناشناختی مثل های سائر سور بقره براساس نظری طرح واره های تصویری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعات زبان شناختی جدید، نگاه معناشناختی یکی از کاربردی ترین شیوه های پژوهش می باشد. از نظریه های مهم این حوزه، نظریه طرح واره های تصویری است که به مفهوم سازی مفاهیم انتزاعی از طریق تجربیات حسی ساختارمند در ذهن، اشاره دارد. در این میان امثال یکی از مهم ترین حوزه های ادبی است که همواره بسیاری از مفاهیم غیر عینی در آن مطرح می شوند. قرآن کریم امثال غنی و دقیقی را در خود جای داده است که پژوهش حاضر آن ها را در سوره مبارکه بقره با استفاده از نظریه مذکور و با هدف تبیین شناختی مفاهیم به کار رفته در امثال، به روش توصیفی-تحلیلی، مورد بررسی قرار داده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که طرح-واره های حجمی بیشترین بسامد در میان انواع طرح واره ها را دارند که این امر با هدف عینی سازی مفاهیم در امثال هماهنگی دارد. در امثال مورد بررسی، بسیاری از مفاهیم مه
در مطالعات زبانشناختی جدید، نگاه معناشناختی یکی از کاربردی ترین شیوه های پژوهش است. نظریه طرح واره های تصویری، یکی از نظریات معناشناختی است که به وسیله آن آثار زبانی – ادبی بررسی می شوند. این نظریه به مفهوم سازی مفاهیم انتزاعی اشاره دارد که ازطریق تجربیات حسی ساختارمند در ذهن به وجود می آید. در این میان، مثل ها یکی از مهم ترین حوزه های ادبی است که همواره بسیاری از مفاهیم غیر عینی در آن مطرح می شوند. در همین راستا قرآن کریم مثل های پُرمایه و حکیمانه ای را در خود جای داده است که بررسی آنها در پرتو نظریه طرح واره های تصویری جانسون، سبب روشن شدن سازوکار انتقال مفاهیم انتزاعی به ادراک انسانی و پی بردن به معانی عمیق آنها خواهد شد. بر همین اساس، در پژوهش حاضر، مثل های سوره مبارکه بقره که سرشار از مفاهیم انتزاعی است، با استفاده از نظریه مذکور و با هدف تبیین شناختی مفاهیم به کاررفته در مثل ها، به روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر یافته های معناشناختی بررسی می شوند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهند طرح واره های حجمی بیشترین بسامد در میان انواع طرح واره ها را دارند که این امر با عینی سازی مفاهیم در مثل ها هماهنگی بیشتری دارد. همچنین، بسیاری از مفاهیم مهم قرآنی مانند هدایت، آخرت، دین، تقوی، آیه، صبر و ... در قالب طرحواره حجمی آمده اند تا برای مخاطب محسوس و ملموس جلوه کنند و در دایره فهم انسانی که به محسوسات تمایل دارد، بگنجند. مفاهیم انتزاعی در چهارچوب تجربیات حسی بیان شده اند؛ این تجربیات سبب می شوند معنای یک مفهوم خاص علاوه بر سطح واژگانی، در سطح گسترده تری درک شود که تجربه حسی خاص آن مفهوم را فرا می گیرد.
م قرآنی مانند هدایت، آخرت، دین، تقوی، آیه، صبر و ... در قالب این نوع از طرح واره در راستای محسوس و ملموس شدن ذکر شده اند. تجربیات حسی که مفاهیم انتزاعی در پرتو آن ها بیان شده اند. همچنین مفاهیم در قالب یک طرح واره خاص با کارکرد آن طرح واره اغلب هماهنگی دارند که این خود در مفهوم سازی و شناخت معنی مؤثر می باشد.
تجلی آیات قرآنی در مناجات شعبانیه (مطالعه موردی اوصاف الهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
185 - 216
حوزههای تخصصی:
در میان دعاهای مأثور، مناجات شعبانیه، از مناجات های خاصّ امام علی است که دارای معارف بلند عرفانی است، از آنجا که وجود امام علی به مثابه قرآن ناطق با حقیقت قرآن عجین است، بی تردید مناجات ایشان نیز ارتباط عمیق با قرآن کریم به عنوان قرآن صامت دارد. بخش قابل توجهی از این دعا درباره اوصاف الهی است که ارتباط وثیق و معنادار با قرآن کریم دارد. در پژوهش حاضر با رویکرد شیوه های اثرپذیری متون، به تبیین تبادل محتوایی اوصاف الهی بیان شده در این مناجاتِ عارفانه، با قرآن کریم پرداخته می شود. نتایج پژوهش بیانگر آن است که جلوه های تجلّی آیات در این مناجات به طور عمده در قالب تأثیرپذیری غیرمستقیم است و شیوه های مختلف تأثیرپذیری شامل واژگانی، گزاره ای، گزارشی و الهامی در بخش اوصاف الهی قابل مشاهده است که بیشترین تأثیرپذیری واژگانی و از نوع برآیندسازی است. علم، عفو، قدرت، رحمت، جود، رزق و حمد از مهمترین اوصاف الهی بیان شده در این مناجات است که براساس قرآن تجلّی یافته است.
شبهات سبب نزول آیه هشتم سوره انسان دربوته نقد
حوزههای تخصصی:
از آیات پرشماری در قرآن فضیلت اهل بیت: برداشت می گردد، از آن جمله آیه هشتم سوره انسان است. که جمهور مفسران شیعه سبب نزول آن را در مورد اهل بیت : می دانند، اما مفسران اهل سنت در این موضوع هم داستان نیستند، برخی هم آوا با مفسران شیعه سبب نزول آن را می پذیرند، اما برخی دیگر مانند فخر رازی با پذیرش آن، اختصاص آیه به اهل بیت : را برنمی تابند و برخی نیز با دیده انکار بدان می نگرند. قرطبی از جمله آن منکران است که انکار خود را برپایه شبهه پراکنی ترمذی استوار ساخته است . این مقال درحد مجال شبهات ترمذی وفخررازی را درقالب دوگونه نقضی و حلی و شبهه مکی ومدنی بودن سوره را در بوته نقد نهاده است. در نتیجه شبهات یاد شده در آیه شریفه، مردود و راه اثبات سبب نزول آن هموار گردیده است.. واژگان کلیدی آیه هشتم سوره انسان، سبب نزول ، فضیلت اهل بیت:، مفسران اهل سنت، ترمذی و فخررازی
بررسی احکام حریم خصوصی اطلاعاتی و ارتباطاتی بر اساس آیات قرآن، روایات و منابع تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
147 - 160
حوزههای تخصصی:
حریم خصوصی حوزه زندگی هر فرد است که نوعاً یا عرفاً ، در چارچوب قانون انتظار دارد دیگران بدون رضایت وی به اطلاعات راجع به آن دسترسی نداشته باشند.از جمله این حریم ها می توان به حریم اطلاعاتی و ارتباطاتی اشاره نمود . پژوهش حاضر به روش توصیفی – تحلیلی و با ابزار فیش برداری بر اساس آیات، روایات و منابع تفسیری مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاضر در خصوص حریم اطلاعاتی، حرمت تجسس و تفتیش در امور دیگران، سخن چینی و غیبت، استراق سمع مکالمات تلفنی و رهگیری ارتباطات اینترنتی (ارتباطات نوین) را مورد بررسی و ممنوعیت های قانونی آنان را برشمرده است. روایات متعددی از پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار (ع) وجود دارد که می توان با تعیین آنها دیدگاه اسلام در مورد حریم خصوصی را بیان کرد که از مصادیق آنها آیات 12 از سوره مبارکه حجرات و 19 از سوره مبارکه نور در خصوص حفظ ورود به حریم خصوصی اطلاعاتی، آیات 30 و 31 سوره مبارکه نور در خصوص حفظ ورود به حریم خصوصی ارتباطاتی اشاره نمود.
شأن شناختی قصص قرآن در زبانِ دین، از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
49 - 64
حوزههای تخصصی:
از منظر ناشناخت گرایان گزاره های دینی توصیف گر حقایق معنوی و واقعیات عینی نیستند و در برخی آراء معنادار هم تلقی نمی شوند. در این نگرش داستان های دینی نیز اشاره ای به واقعیت ندارند؛ بلکه به مقاصد دیگری بیان شده اند. در این راستا توجه به جنبه های عملی گزاره های دینی اهمیت بیشتری دارد. عمده متفکران اسلامی مانند علامه طباطبایی معتقد به شأن شناختی زبان دین هستند. از منظر علامه طباطبایی تمام گزاره های دینی، معنادار و حقیقی قلمداد می شوند و قصص قرآن نیز از جمله گزاره های تاریخی هستند که به عنوان اِخبار از حقایق گذشته یا تمثیل از نوع حقیقی بیان شده اند. این نوشتار با روش توصیفی_ تحلیلی به یک سؤال اصلی پاسخ می دهد: از منظر علامه طباطبایی قصص قرآنی دارای چه شأنی در زبان دین است؟ جهت پاسخ به این سؤال اصلی، پس از بررسی شأن شناختی زبان دین از منظر متفکران اسلامی و غربی به نظرات علامه طباطبایی پیرامون زبان دین در قصص قرآنی پرداخته می-شود.
کنکاشی در گفتمان و پردازش اسلام و مسیحیت درباره نظریه فدا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۵)
121 - 142
حوزههای تخصصی:
این مقاله با روش توصیفی و تحلیل یافته های حاصل از مطالعات کتابخانه ای، به بررسی تطبیقی مبانی گفتمانی نظریه «فدا» به عنوان محوری ترین آموزه الهیات مسیحیت با گفتمان منطقی اسلام پرداخته و به این پرسش پاسخ می دهد که دیدگاه قرآن کریم درباره آن چیست؟ در عهد جدید، خطای آدم گناهی تلقی شده که از راه جسم به نسلش منتقل شده و برای نجات انسان ها از گناه ناخواسته شان، راهی جز ایمان به عیسی(ع) به عنوان فدیه خدا وجود ندارد. اعتقاد به تثلیث و شأن فرزندی عیسی برای خدا، انتقال گناه آدم به نسلش و انسداد باب نجات از آن، عدم تأثیر شریعت در نجات، به صلیب کشیده شدن عیسی(ع) به عنوان خدای متجسد، مبانی پشتیبان این نظریه محسوب می شود. اما منابع اسلامی، گناه آدم را ترک اولی می داند، گناه را تسری پذیر نمی داند تا بنی آدم ناخواسته گنهکار تلقی شوند، تثلیث را نمی پذیرد و اعتقاد به فرزند برای خدا را کُفر می داند، عیسی(ع) را بنده و فرستاده خدا معرفی می کند که تمام صفات بشری را داشت و در نهایت، کشته نشد و به آسمان برده شد و شریعت را برای همگان، حتی شخص پیامبر، لازم الاجرا می داند.
پژوهشی در آیات متشابه قرآن با تأکید بر دیدگاه آیت الله مصباح یزدی
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
83 - 121
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم دارای امتیازات و اختصاصاتی است که آن را از دیگر کتب جدا می سازد. بهره گیری و دریافت معارف بلند این کتاب آسمانی که برای هدایت انسان ها نازل شده است در گرو مجموعه ای از امور است که هر کدام به گونه ای در فهم صحیح آن نقش دارد که از جمله این موارد آشنایی با محکم و متشابه است همانطورکه قرآن کریم در آیه هفتم سوره آل عمران، آیاتش را به این دو دسته تقسیم می کند، که در طول ادوار مختلف مورد توجه مفسران و قرآن پژوهان قرار گرفته است، فهمیدن دلایل، هدف و موارد این تقسیم، نقش مهمی در ترسیم مسیر اعتقادی و تصور درستی از محتوای ارزشمند این کتاب آسمانی خواهد داشت که پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی با استناد به آثار آیت الله مصباح یزدی و نگاهی به نظرات ابن تیمیه، تحقیقی در این زمینه در اختیار علاقه مندان قرار خواهد داد که طبق نظر آیت الله مصباح یزدی، فواتح سوره ها و آیات دارای معانی متعالی، مصداق آیات متشابه هستند و فلسفه وجود این آیات را تعالی محتوا، تشابه طبیعی و تشابه عارضی می داند و ابن تیمیه نیز آیات صفات را از متشابهات می خواند و ضمن معنادار دانستن متشابهات، آنها را به معنای ظاهری حمل می کند. وی رویکردهای مواجهه با زبان دین را به اهل تجهیل، اهل تأویل و اهل تخییل تقسیم می کند.
Validation of the Authenticity of the Attribution of the Book "Tanvir al-Miqbās" to Ibn Abbas(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Ibn Abbas is one of the most famous exegete companions known as the grandmaster of the Meccan school of interpretation. His prominent position is due to the large number of interpretive narrations quoted from him. Numerous works in the interpretation of the Qur'an are attributed to him, among which some works are more famous due to the possibility of his own writing or direct quotation from him or their important contents. One of the famous exegetical works attributed to Ibn Abbas is called “Tanwīr al-Miqbās.” According to the content evaluation, the authenticity of the attribution of this work to Ibn Abbas cannot be accepted; The most important reasons in terms of content are as follows: problems in the number of words and letters of some surahs, the existence of words indicating quotations from other companions and followers, the existence of later terms and the existence of late sectarian and theological evidence. Similarly, both documentary