فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۱۳٬۷۲۸ مورد.
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
125 - 150
حوزههای تخصصی:
یکی از نقش های نحوی پرکاربرد در قرآن، مفعول مطلق است. پیچیدگی های موجود در کاربرد مفعول مطلق در زبان عربی به ویژه قرآن باعث شده است که فهم دقیقی از آن، توسط مفسران و مترجمان فارسی زبان انجام نشود. برای نمونه، اینکه مفعول مطلق تأکیدی دقیقاً بر چه چیزی دلالت می کند و چگونه باید ترجمه شود، موضوعی است که همچنان آن گونه که بایسته است، به آن پرداخته نشده است؛ همچنین مصدر مطلقی که در نگاه اول تصور می شود، مفعول مطلق تأکیدی است؛ با بررسی سیاق می توان به این نتیجه رسید که چنین تصوری اشتباه است و چنین مصادری مفعول مطلق نوعی هستند. در این تحقیق با پرداختن به گفتگوی مفهومی مفعول مطلق و نشان دادن خطاهایی که در بعضی از ترجمه های قرآن کریم در رابطه با مباحث مرتبط با مفعول مطلق رخ داده است، بر اهمیت تسلط بر مبانی تفسیر ادبی قرآن کریم به منظور ارائه ترجمه صحیح تأکید گردیده است.
The Fingerprint: A Convergence of Qur’anic Revelation and Biometric Science(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Since ancient times, human identification has been of paramount importance, and various methods have been employed to achieve this goal. Over time, advancements in science have mathematically and scientifically proven the uniqueness of fingerprints, making them the most common criterion used by identification systems today. The Qur’an, in many verses, addresses the concepts of the afterlife, the resurrection of the dead, and the accounting of human actions. A fundamental requirement for this accounting, whether for reward or punishment, is the accurate identification of individuals. In verses 3 and 4 of Surah al-Qīyāmah, God emphasizes the precision of human recreation, even down to the restoration of banān (often interpreted to mean fingertips). The primary objective of this research is to answer the question of whether the restoration of banān in the afterlife can be interpreted as the restoration of each individual's unique fingerprint. Employing a descriptive-analytical approach and an interdisciplinary perspective, this study examines the correlation between Qur’anic concepts regarding the restoration of banān and scientific findings in the field of biometrics, particularly fingerprints. Historical records indicate that fingerprints have long been of interest to humanity; however, the mathematical and empirical proof of their uniqueness was not established until the 17th century. The findings of this research suggest that by referring to the restoration of fingertips, the Qur’an has drawn attention to a feature that, while its intricacies were apparent to people at the time of its revelation, was not fully understood in its unique nature. In other words, God has alluded to a unique feature whose complexity and difficulty of restoration were comprehensible to the people of that era but have, with scientific advancements, become the most common and accessible biometric method in the world today.
Emotional Typology in the Qur’an: A Comparative Study Based on Plutchik's Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study explores the emotional landscape of the Qur’an through the lens of Plutchik's psychological model of emotions, which categorizes emotions into eight primary types: joy, sadness, trust, anticipation, surprise, disgust, anger, and fear. It identifies how various types of emotions are represented and utilized in different contexts. By applying a comparative and interdisciplinary approach, the study demonstrates the Qur’an’s unique perspective on emotions, offering insights into its approach to emotional expression, regulation, and guidance. The analysis reveals that while Plutchik’s primary emotions are present in the Qur’an, their subcategories differ significantly, reflecting the Qur’an’s divine origin and guidance-oriented objectives. The findings highlight the Qur’an's distinctive emotional framework, which not only confirms but also extends beyond human-centered psychological models, reflecting its divine purpose and focus on holistic human development.
نقد مقاله «بررسی دلالت آیۀ "اطیعوا" بر عصمت»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
برای عصمت پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) ادله متعددی وجود دارد که یکی از آنها آیه «اطیعوا» است: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم » (نساء: 59). از دیدگاه عالمان شیعه و برخی از اهل سنت، آیه شریفه بر عصمت پیامبر اکرم(ص) و اولی الامر دلالت دارد و یکی از استدلال های اساسی آن اطلاق و مقدمات حکمت است. دلالت آیه شریفه در مقاله ای که از حسین اترک با عنوان «بررسی دلالت آیه "اطیعوا" بر عصمت» در مجله حکمت معاصر (سال یازدهم، ش 1، 1399) منتشر شده، مورد مناقشه قرار گرفته و اشکالاتی بر آن ذکر شده که به نظر نگارنده هیچ کدام از اشکالات تمام نیست. نگارنده همانند عالمان شیعه، به تمام بودن اطلاق آن از راه مقدمات حکمت عقیده دارد و بر این باور است که خدای سبحان در مقام بیان بوده و هیچ قیدی برای آن نیاورده، با اینکه امکان تقیید اطاعت وجود داشته است. پس این آیه کریمه هر اطاعتی را شامل می شود. ازاین رو گستردگی اطاعت از پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) نسبت به هر طاعت و فعلی با عصمت تلازم دارد. مقاله پیش رو نخست با روش توصیفی تحلیلی تفسیری استدلال به آیه برای اثبات عصمت را تبیین کرده، سپس با روش «انتقادی» ادعا و ادله مقاله مزبور را نقد نموده است.
مربع نشانه شناسی و کاربرد آن در معناشناسی ساختاری قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانه - معناشناسی یکی از دانش های جدید در زبانشناسی نوین است که موجب تحول بنیادین در نشانه شناسی ساخت گرای قرن بیستم شده است. یکی از زبان شناسان محقق در این رشته به نام آلژیر گریماس الگوهای تکمیلی و نوینی برای تحلیل نشانه - معناشناسی گفتمان به دنیای معاصر وارد کرده است. الگوی مربع نشانه شناختی، اولین الگوی تحلیلی معرفی شده از گریماس در نشانه - معناشناسی گفتمانی است. در این مقاله با استفاده از داده های اطلاعاتی موجود، ضمن معرفی این الگو، میزان کاربرد مربع نشانه شناختی در تفسیر قرآن بررسی می شود. براساس نتایج به دست آمده، تشکیل مربع نشانه شناختی ازطریق کشف روابط تقابلی در یک آیه یا یک سوره یا محتوایابی از کل قرآن نه تنها امکان پذیر است، سبب ایجاد یک شبکه معنایی گسترده در معنایابی موضوعی در قرآن می شود؛ ولی استفاده از این الگو برای دست یابی به لایه های عمیق تر معنایی و کشف دلالت های پنهان نص کافی نیست؛ زیرا عملکرد این الگو تنها آشکارکننده روابط تقابلی درون نص است و برای کشف لایه های عمیق تر معنا نیازمند ابزارهای دیگر تفسیر است؛ ازجمله توجه به سیاق، دلالت یابی ازطریق روایات، کمک گرفتن از آیات دیگر قرآن، بررسی روابط همنشینی و جانشینی در آیات.
منطق دیالوگی و بازخوانی خطوط نانوشته در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآمدی روش های فهم برای متن پژوهی در گِرو کشف مراد جدی خداوند از آیات است. مفسران همواره برای کشف و تبیین مفاهیم آیات، از روش های مختلف استفاده کرده اند. قرائن فهم نوشتاری از متن متضمّن ساختار گفتاری متفاوت است، در ساختار شفاهی قسمتی از متن به صورت خطوط نانوشته همواره مغفول باقی می ماند. نوشتار حاضر به دنبال معرفی روش پژوهش با عنوانِ «منطق دیالوگی» متناسب با سبک و ساختار گفتاری قرآن می باشد. مبنای روش مذکور، نزول شفاهی و تدریجی قرآن، عنصر دیالوگ و گفتگو در قالب ساختار گفتاری قرآن است و عناصر روش فهم منطق دیالوگی عبارتند از: دانایی، مؤلفه های شخصیتی متکلم و مخاطب، پیام و موقعیت. توجه به عناصر مذکور، فضای قرآنیِ دیالوگ ها را فضایی زنده نشان داده و مفاهیمی با عنوان خطوط نانوشته به تصویر می کشد و لمس عمیق و دقیق تری از معانی آیات ارائه می دهد. کاربست نظریه منطق دیالوگی به عنوان یک روش معناشناسی جدید در نمونه-های قرآنی نشان از کارآمدی آن در کل قرآن دارد.
ماهیت مرگ اندیشی از منظر قرآن و کتب مقدس
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
13 - 37
حوزههای تخصصی:
خداوند روح انسان را جاودانه قرارداده و انسان به واسطه ی مرگ با سیر تکاملی به سوی جهان آخرت انتقال می یابد. از این رو لازم است انسان خود را برای سرای جاودانه ی آخرت آماده کند. تحلیل های متفاوت درباره ی حقیقت و ماهیت مرگ، هراس از مرگ و یا عوامل کاستن وحشت از مرگ، تأثیر مستقیمی در معناداری زندگی دارد. این پژوهش درصدد پاسخگویی به این سؤال است که از دیدگاه قرآن کریم و کتب مقدس، مفهوم مرگ اندیشی و حیات ابدی دارای چه ابعاد و آثار تربیتی بر زندگی انسان است. بررسی توصیفی - تحلیلی این مسئله نشان می دهد مفهوم مرگ اندیشی و حیات ابدی در قرآن و کتب مقدس به معنای اعتقاد به عدم فنا و نابودی، پس از زندگی دنیایی و اعتقاد به قیامت و عدم انکار آن است. ارزشمندی زندگی، انسان را به تفکر در آفرینش و هدفمندی آن و نیز ایمان به معاد و اعتقاد به جاودانگی فرامی خواند. توجه به ابعاد حیات اخروی، عدم غفلت از مرگ و... موجب می شود جهت زندگی مشخص شده، آمادگی برای انتقال به حیات ابدی میسر گشته و زندگی از چالش بی معنایی و پوچی رها شده، آرامش یاد الهی افزایش و مستقر گردد. لذا قرآن و کتب مقدس یاد مرگ و اعتقاد به قیامت را دارای آثاری تربیتی نظیر: از بین بردن زیاده خواهی، صبر بر مصائب، زنده دلی، بی اعتنایی به دنیا، آمرزش گناهان و... می داند.
بررسی روایت آیه نگارانه ی تاریخ نگاری صفوی از قدرت گیری شاه اسماعیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۴ پاییز ۱۴۰۲شماره ۳ (پیاپی ۱۳)
82 - 105
حوزههای تخصصی:
قدرت گیری شاه اسماعیل صفوی (930-907ق) و تشکیل سلسله صفویان، یکی از مهم ترین حوادث تاریخ ایران محسوب می شود. مورخان دوره صفوی به طور ویژه به این حادثه توجه کرده اند و درنتیجه، به یکی از محورهای مهم تاریخ نگاری صفویان تبدیل شده است. مهم ترین و غالب ترین دیدگاه حاکم بر بازتاب این حادثه در جریان تاریخ نگاری صفویان، ارائه روایت دینی و مذهبی از این رویداد بوده است. این نوع نگاه، متأثر از نگرش دینی حاکم بر جریان تاریخ نگاری ایران به طور عام و ماهیت مذهبی صفویان به صورت خاص بوده و در همین راستا، استفاده از آیات قرآن کریم مهم ترین محور روایت مورخان صفوی از قدرت گیری شاه اسماعیل قرار گرفته است. مسئله اصلی این پژوه، بررسی نقش آیات قرآن در روایت تاریخ نگاری صفویان از قدرت گیری شاه اسماعیل است. یافته های پژوهش نشان می دهد که روایت آیه نگارانه مورخان صفوی از قدرت گیری شاه اسماعیل در پنج مؤلفه انعکاس یافته است: مشروعیت بخشی به حکومت، روایت آیه نگارانه از پیروزی های شاه اسماعیل، توصیف مخالفان، ایجاد شباهت میان احوال شاه اسماعیل و پیامبران الهی و درنهایت، توجیه اقدامات اغلب خشن شاه اسماعیل. مشروعیت بخشی مهم ترین دغدغه مورخان صفوی بود و دو محور داشت: نخست مشروعیت دادن به کلیت حکومت صفویان و دوم مشروعیت بخشی به حکومت و اقدامات شاه اسماعیل. مورخان صفوی در همین جهت تلاش داشتند از آیات همسو با این اهداف استفاده کنند.
نقد شبهه تأثیرپذیری قرآن از اشعار «امیّهبن أبیالصّلت ثقفی» همراه با تحلیل دیدگاههای«کلمان هوار» و «تسدال»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارکردهای مستشرقان در مواجهه با قرآن کریم حکایت از این دارد که آنان در عرصه مقابله با این معجزه ماندگار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، شبهات فراوانی را طراحی نموده اند تا بدین وسیله از ارزش و جایگاه آن در میان ملت ها بکاهند؛ و بدین طریق از تأثیرگذاری آن در اقشار مختلف جلوگیری نمایند. شبهه تأثیرپذیری قرآن از اشعار جاهلی؛ از جمله این شبهات محسوب می شود. در این نوشتار، تنها شبهه مصدر بودن سروده های «امیّه ابن ابی الصّلت» برای قرآن کریم، مورد واکاوی قرار گرفت، و به شبهه آنان در این حوزه خاص، پاسخ داده شد. اطلاعات این پژوهش به شیوه اسنادی گردآوری و با روش توصیفی- تحلیلی پردازش یافت. برایند تحقیق برآمده از مفاد نقدهای هفتگانه مذکور در این نوشته این است: وجود اشکالات فاحش ادبی در اشعار «امیّه ابن ابی الصّلت» و فقد صنایع استوار ادبی بدست آمده از مقارنه قرآن با سروده های وی، حاکی از این است که شبهه مذکور، کاملا باطل، بی اساس، و غیر همخوان با واقعیات موجود می باشد.
رفع تعارض آیات بقا و قطع پیوندها در آخرت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
171 - 197
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مربوط به زندگی پس از مرگ و قیامت در قرآن کریم، وضعیت پیوندها و روابط بین انسان هاست که آیاتی حاکی از انقطاع و نابودی همه ی روابط پس از مرگ است. از دلایل پررنگ این اتفاق، ترس و وحشت انسان ها از واقعه ی قیامت و مراحل بعدازآن و نیز روابط و دوستی های گناه آلود و بد سرانجام است. در آیاتی دیگر الحاق افراد به اهل و خانواده و بقای دوستی ها، در آخرت دیده می شود. با نگاه سطحی و عدم تشخیص مصادیق صحیح و بی توجهی به اطلاق و تقیید آیات، به تقابلی ظاهری برخورد می کنیم. نکته ای که در این پژوهش موردتوجه قرارگرفته است، وضعیت مؤمنین و کفار در مراحل مختلف آخرت و محور ارتباطات است که با در نظر گرفتن این دو مورد، آیات به ظاهر مختلف، در این زمینه، مختص به گروهی خاص می گردند. به طورکلی آیاتی که بیان گر قطع اسباب و نسب ها است، ارتباطاتی است که خدامحور نبوده است، اما ارتباطی که حول ایمان و تقوا باشد، در آخرت هم ماندگار می باشند. در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی با توجه به محور و اسباب پیوندها که یا الهی اند و یا مادی و توسط خود قرآن و روایات تبیین شده اند، مصادیق آیات قطع روابط و بقای آن ها، به خوبی روشن می گردد. پرسش اصلی عبارت است از اینکه آیا ارتباطات دنیوی در آخرت به طورکلی منقطع می شود یا نه؟
نقد و بررسی مقاله «بازتاب فرهنگ زمانه در قرآن» از بهاءالدین خرمشاهی
حوزههای تخصصی:
در آیاتی از قرآن به فرهنگ و عقاید مردم معاصر نزول اشاره شده است. همین عامل سبب شد عده ای نظریه «تأثیر قرآن از فرهنگ زمانه» را مطرح کنند. یکی از این افراد آقای بهاء الدین خرمشاهی است. ایشان نظریه خود را در مقاله «بازتاب فرهنگ زمانه در قرآن» ارائه داده است. ایشان معتقد است: قرآن هر چند با تمام الفاظش از طرف خداوند بر پیامبر(ص) نازل شده، اما برخی مواقع به جهت همراهی و مماشات با مردم عصر نزول، خداوند عالماً و عامداً عقاید آنان را بیان کرده است؛ لذا اگر در مواردی، آیاتی از قرآن مخالفِ علم و جهانِ واقع بود، نباید پنداشت که آیه ای از قرآن ابطال شده است. آقای خرمشاهی برای اثبات نظریه خود به شواهد و دلایلی از قرآن استناد کرده، از جمله: مسئله اسباب النزول، انعکاس فرهنگ جاهلیت به قصد تخطئه و اصلاح، استفاده قرآن از قالب ها و شیوه های ادبی و واژگان عصر نزول و همچنین ذکر جن، سحر و چشم زخم در قرآن. در پژوهش حاضر، به روش توصیفی – تحلیلی و با گرایش انتقادی، تک تک این شواهد و دلایل با استناد به سایر آیات قرآن، تحلیل و بررسی شد. حاصل پژوهش این شد که هیچ یک از شواهدی که آقای خرمشاهی به آن استناد کرده، نمی تواند اثبات کننده این نظریه باشد که در قرآن مطلبی خرافی و خلاف علم آمده و قرآن نیز آن را پذیرفته است.
تبیین ضرورت توجّه به «وجوه قرآنی» منقول از اهل بیت (ع) در ترجمه صحیح قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش مفردات، با هدف خدمت به فهم واژگان و عباراتِ دشواریاب قرآنی بنیان نهاده شد. پیشینه بنیان گذاریِ این دانش، به سده دوم هجری بازمی گردد. نخستین آثار تفسیری نگاشته شده در جهان اسلام، به واقع کتابهایی در جهت تفسیر و تبیین مفرداتِ دشوار قرآنی بوده اند که در قالب غریب القرآن ها، معانی القرآن ها و مجاز القرآن، پا به عرصه نشر نهادند. دانش مفردات خود از زیرشاخه هایی تشکیل شده است؛ «وجوه القرآن» یکی از کهن ترین و مهم ترین شاخه های دانش مفردات به شمار می رود. «وجوه قرآنی» به معانی مختلف واژگان یا عباراتی از قرآن اطلاق می گردد که در سیاق های مختلف قرآن معانی مختلفی دارند. بی شک بدون توجّه بدین مهم، دست یابی به فهم درست واژگان و عبارات قرآنی فراهم نخواهد بود. نگاهی به میراث روایِ اهل بیت (ع) نشان می دهد که حجم گسترده ای از «وجوه قرآنی» در دو سطح مفردات (420 واژه) و عبارات (60 عبارت) تبیین و تفسیر گشته است. نظر به جایگاهِ الهیِ خاندان وحی، و پیشوایی ایشان در عرصه سخن دانی، بهره گیری از نظرات صائب این پیشوایان، نقش مؤثری در مقابله با کژفهمی ها در فهم واژگان قرآن و تأویلات ناروا از عبارات قرآنی دارد. در گذار تاریخ اسلام، عالمان بسیاری در این موضوع، آثاری نگاشته اند، امّا با وجود تنوّع و تعدّد آثار موجود در این زمینه، در هیچ یک از آن ها دیدگاه های خاندانِ وحی که نقش مهمی در دست یابی به فهم صحیح از قرآن دارند، انعکاس نیافته است. ...
مصادیق آیات نُه گانه (تِسْعَ آیَات) حضرت موسی(ع) از منظر مفسران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
۱۰۶-۸۳
حوزههای تخصصی:
در دو آیه از آیات قرآن کریم تعبیر «تسع آیات» به حضرت موسی× نسبت داده شده است. برخی از مفسران، مصادیق آنها را احکام و قوانین اما اکثر مفسران مصادیق آنها را معجزات آن حضرت دانسته اند ولی در معرفی مصادیق آنها اختلاف کرده اند. برخی دیدگاه تفصیل میان سوره نمل و سوره اسراء را اختیار کرده اند. آنان که مصادیق آنها را معجزات می دانند دو دسته هستند یکی مطالب غیر قرآنی را در شمارش دخیل کرده اند، مانند: اینکه برخی در این امر، مبنا را دیدگاه تورات قرار داده اند. گروه دیگر فقط از آیات قرآن استفاده کرده اند. برخی از این گروه با توجه به پنج معجزه مذکور در آیه 133 سوره اعراف در چهار معجزه باقی مانده اختلاف کردند ولی غالب مفسران با افزودن دو معجزه عصا و ید بیضاء به این پنج معجزه، اختلاف را بر سر دو مصداق باقی مانده برده اند. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی و با بررسی دیدگاه های مختلف با تقریری نو در ارائه ملاک جامع این مصادیق، بر این باور است که این دو مصداق، قحطی و شکافته شدن دریا است
Evaluation of Two English Translations of Quranic Metaphors Based on Mandelblit’s Cognitive Translation Hypothesis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study examined the translation of Quranic metaphors based on Mandelblit’s (1995) Cognitive Translation Hypothesis (CTH), including a metaphors translation model, summarized as three plans: (a) similar mapping conditions (SMC) with the same or similar wording in translation, (b) SMC but with different wording in translation, (c) and different mapping conditions (DMC). Forty-three Quranic metaphors and their translations by Saffarzadeh (2001) and Arberry (1955) were selected randomly and explored to see in what plan their CTH Quranic metaphors could be placed and how they translated them. Twenty-one metaphors turned out to be SMC and 22 were DMC. Twelve metaphors could be SMC and were rendered in similar wording, four could be SMC and rendered literally by both translators, three metaphors could be SMC and translated in similar wording by Saffarzadeh, three could be SMC and were translated literally by Arberry, and no SMC metaphor to be translated in different wording by either. Also, out of 22 DMC Quranic metaphors, 21 were rendered literally by both translators and one in different wording by both. It was concluded that SMC and DMC conceptual metaphors in Arabic-English conceptualization exist in the Quran, and similar conceptualizations facilitate metaphor translation, while differences can do the opposite.
گذری بر «تربیت جهشی» به عنوان رویکردی نو در تربیت
منبع:
قرآن و عترت سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲
117 - 139
حوزههای تخصصی:
روش تربیت صحیح از جمله مهم ترین مسائل نظام های آموزشی می باشد. یکی از روش های تأثیرگذار که کمتر مورد توجه مربیان و اندیشمندان تربیتی قرار گرفته است: مفهوم «تربیت جهشی» است. مفهومی که در کنار تربیت مرحله ای قرار گرفته و دلالت بر تسریع در مراحل تربیت دارد، به گونه ای که گاه گذران این مراحل، قابل مشاهده نیست و در زمانی کوتاه و در جریان تحولی عظیم صورت می گیرد. لزوم پرداختن به چنین روش تربیتی در عصر حاضر و با توجه به سرعت روزافزون انباشت اطلاعات، ضروری می نماید و با یافتن عوامل مؤثر بر چنین پدیده ای می توان در جهت همگام شدن تربیت و پیشرفت سریع جهانی قدم برداشت. لذا این مقاله در پی آن است که به تبیین مفهوم و عوامل مؤثر بر تربیت جهشی بپردازد. بدین منظور از روش تحلیل محتوای کیفی به شیوه ی استقرایی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد سه دسته عوامل درونی، بیرونی و موقعیت تحول در جریان تربیت جهشی مؤثر هست. سن، عوامل وراثتی و روحیات فردی از جمله عوامل درونی و محیط، عوامل فرهنگی -اجتماعی و استفاده از نماد از جمله عوامل بیرونی و همچنین وجود فشار در موقعیت تحول از جمله سازوکارهای این نوع تربیت در موقعیت تحول می باشند.
مبانی قرآنی اهداف جهاد تبیین در منظومه فکری امام خامنه ای
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۴
227 - 257
حوزههای تخصصی:
جهان اسلام، امروز گرفتار تهاجم همه جانبه ای از سوی دشمنان شده است. توطئه فراگیر با ابزارهای گوناگون علمی و تکنولوژیکی، علیه اسلام، ارزش های اسلامی و مسلمانان به خصوص جوانان صورت گرفته است. پیوسته این هجمه ها شدید تر و گسترده تر و پیچیده تر می شود. جهت مقابله با این تهاجم بی رحم، هوشمندانه و با بهره گیری از رهنمودهای وحیانی قرآن و با استفاده از ابزارهای کارآمد روز باید به دفاع بر خواست. مقام معظم رهبری (مدظله العالی) کارآمدترین ابزار مقابله با دشمنان را «جهاد تبیین» معرفی نموده و همگان را ملزم به کاربست آن کرده اند. تحقیق پیشرو، با رویکرد تحلیلی- توصیفی، مبانی قرآنیِ اهداف جهاد تبیین در منظومه فکری امام خامنه ای (مدظله العالی) را مورد تحلیل و کنکاش قرار داده است. یافته ها حاکی از آن است که دشمنان اسلام، تمام ظرفیت ها و توانمندی ها خود را علیه اسلام، قرآن، ولایت، ارزش ها و منابع مادی و معنوی مسلمانان، تجهیز و به کار گرفته اند؛ تا بتوانند، نظام سلطه را در جامعه اسلامی حاکم سازند و با تحریف، خدعه و دروغ، حقایق را وارونه جلوه دهند. همچنین مشخص شد در جهت خنثی سازی، دفع و رفع اهداف دشمنان مهم ترین وسیله جهاد تبیین و شناخت مبانی قرآنی و اهداف آن است که از طریق نهادینه سازی مؤلفه های همچون: بصیرت و آگاهی بخشی، بیداری وجدان ها، ارائه الگوهای اصلی و حقیقی به جای الگوهای تقلبی و ناکارآمد، امیدبخشی، نهادینه نمودن سبک زندگی اسلامی، تقویت نمودن پایه های وحدت اسلامی و دوری از تفرقه، حفظ عزت ملی، تثبیت اخلاق و عقلانیت، جدال احسن، تبشیر و انذار، یادآوری نعمت ها، تکریم شخصیت ها به دست می آید.
صورت بندی مشارکت سیاسی در نظام سیاسی مشروع؛ رهیافتی قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲شماره ۵۴
121 - 157
حوزههای تخصصی:
مبحث مشارکت سیاسی یکی از مهم ترین و ظریف ترین چالش های سیاسی و معرکه آرا هم در ساحت نظر و هم در صحنه عمل در جامعه ایرانی و در دوره معاصر به ویژه در نظام جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود. بر این اساس در پاسخ به پرسش از صورت های مشارکت سیاسی در نظام سیاسی مشروع دینی در رهیافت قرآن، فرضیه بر پایه چارچوب نظری اشکال و انواع مشارکت سیاسی در علوم سیاسی و روش تفسیر موضوعی قرآن در پی آن است که: انواع مشارکت معطوف به کنش سیاسی حمایت گرانه، پرسش گرانه، منتقدانه و معترضانه، انتخاب گرانه، تصمیم سازانه، تشکل گرایانه و مشارکت سیاسی منفی/ معارضه جویانه ذیل نظام سیاسی مشروع از اقسام مثبت و منفی مشارکت سیاسی ذیل نظام سیاسی مشروع است. هر کدام از این اشکال نیز مبتنی بر دلایل و شواهدی در قرآن است که نوع منفی آن از دیدگاه قرآن مردود است. لزوم و وجوب مشارکت حمایت گرانه از نظام سیاسی مشروع بر پایه آیاتی مانند نفر، جهاد، هجرت و...؛ الزامی بودن عمل به نتیجه قاطعی که از مشورت حاصل می شود توسط حاکم شرعی و به ویژه غیر معصوم در امور غیر وحیانی؛ لزوم نقادی، سعه صدر و نقد پذیری؛ و مطلوبیت تسابق و مسابقه دادن در اداره بهتر و قوی تر جامعه از یافته های پژوهش است. پژوهش در تدارک تحقیق به نظریه ای تمایل دارد که آن را نظریه مشارکت سیاسی حداکثری مشروط یا واکارگذارانه نام می نهد که مردم را صاحب حق سیاسی می داند اما فقها را نیز به طور عام و بالقوه منصوب می شمارد ولی خروج از قوه به فعل قدرت سیاسی آنان بر اساس پذیرش و انتخاب مردم است و مشارکت سیاسی یک پایه شرعیت نظام سیاسی است. این نظریه می تواند برترین ترجمان از مردم سالاری دینی هم باشد.
کاربست روایات سبب نزول در تفسیر روض الجنان و روح الجنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
197 - 220
حوزههای تخصصی:
دانش اسباب النزول به مثابه یکی از ابزارهای فهم مضامین قرآن، تأثیر مهمی در سیر تطور نگارش کتب تفسیری داشته است. یکی از موضوعات مهمی که در بازخوانی انتقادی رویکردهای معاصر به اسباب النزول ضروری به نظر می رسد، ترسیم چگونگی اهتمام مفسران در میراث فرهنگی دانش تفسیراست. تفسیر «روض الجنان و روح الجنان» ابوالفتوح رازی یکی از کتب تفسیری شیعی قرن ششم با رویکرد کلامی- اجتهادی است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به نقش روایات سبب نزول و میزان تأثیر فضای فرهنگی آن دوره در فهم آیات قرآن کریم پرداخته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که عنایت و اهتمام ویژه ی ابوالفتوح رازی به روایات سبب نزول به گونه ای است که در نظر او این گونه روایات پیوند وثیقی با فرهنگ عصر نزول دارد؛ به گونه ای که برای فهم بهتر آیات قرآن کریم به روایات بسیاری اعتماد کرده و از آن در ارزیابی محتوایی یا متنی مدد گرفته است، این تا جایی است که برخی روایات سبب نزول را نیز در فهم آیات ناکارآمد دانسته و معیارهایی را برای نقد روایات اتخاذ کرده است که نوشتار حاضر بیان کارکردها و معیارهای نقادانه ابوالفتوح رازی و میزان کمی هر یک از این کاربست ها را تشریح می کند.
بررسی تنها هدف اساسی خلقت انسان از دیدگاه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
199 - 230
حوزههای تخصصی:
سؤال از هدف آفرینش یکی از مهم ترین سؤالات بشری است که در طی تاریخ همواره مطرح بوده و تلاش های فراوانی برای پاسخ به آن به عمل آمده است. گستره تأثیر و اهمیت این سؤال به حدی است که همه ابعاد حیات بشری را در برگرفته و تا انسان پاسخ قانع کننده برای آن پیدا نکند، زندگی او معنا پیدا نکرده و با احساس پوچی و بی معنایی، همواره در اضطراب و نگرانی خواهد بود. علاوه بر پاسخ های بشری، ادیان آسمانی نیز پاسخ هایی به این سؤال ارائه کرده اند که به سبب نشاءت گیری از مبدأ آسمانی و موثق و معصومانه بودن، از جایگاه ویژه ای برخوردارند. تمامی ادیان آسمانی خصوصاً اسلام، خلقت عالم به ویژه انسان به عنوان سید مخلوقات را هدفمند می دانند. قران اهداف متعددی را به عنوان هدف خلقت انسان معرفی کرده است که تنها در خصوص معرفی «عبودیت» از کلمه حصر استفاده کرده و آن را به عنوان «عهد الهی» و «صراط مستقیم» نامیده است. مقام عبودیت، شریف ترین و والاترین مقام انسانی است که برتر از نبوت و رسالت است؛ چراکه «رسالت»، مأموریت الهی برای انسان های برگزیده است، درحالی که «عبودیت»، امر اختیاری است که انسان ها با انتخاب خود و با تلاش مستمر و روشمند، مراحل و درجات آن را طی می کنند. رسیدن به مقام عبودیت مطلق، در حقیقت رسیدن به تمامی خیرات دنیا و آخرت است که در پی آن، انسان به مقام ربوبیت نائل شده و مظهر تجلی الهی می گردد.
Analysis of the Conceptual Map of Consciousness as a Cognitive Function in the Qur'an(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study delves into the concept of consciousness in the Qur'an, comparing it with cognitive science. While cognitive science views consciousness as a function of the brain, the Qur'an employs various terms such as soul (al-<em>nafs</em>), heart (<em>al-qalb</em>, <em>al-ṣadr</em> and <em>al-af</em><em>ʾidah</em>), hearing (<em>al-samʿ</em>), sight (<em>al-baṣar</em>), etc. to describe tools of consciousness. In order to explore the Qur'anic perspective on consciousness and its compatibility with cognitive science, an in-depth analysis of relevant areas pertaining to human consciousness, as well as the capacities of the heart and brain, is essential. Employing an analytical-comparative method with an extra-religious perspective, we extract cognitive terminology associated with consciousness from the Qur'an. By employing graph-based tools to create and analyze a conceptual map of these terms, we find that soul, heart, hearing, and sight emerge as crucial tools for generating consciousness. Of these, the Qur'an highlights the human soul as the primary tool for acquiring and processing consciousness, distinct from the spirit (<em>al-rūḥ</em>). This soul is balanced in such a way that it can collaborate with the body and brain of the human to achieve consciousness.