فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۶۱ تا ۲٬۹۸۰ مورد از کل ۱۳٬۷۷۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
باور به حدوث عالم، گزاره یی است که پس از اعتقاد به مبدأ یکتا، پیشانی نشینِ هر باورنامه الهی است. نظر خاص میرداماد در اینباره، اثبات گونه یی آغازمندی واقعی و فرازمانی برای عالم هستی است. او با اشاره به ناکامی فلاسفه پیش از خود در تبیین برهانی مسئله پیدایش جهان، محتوا و اصطلاح نظریه «حدوث دهری» را نتیجه ابداع خویش و بزرگترین ثمره منظومه حکمت یمانی میداند. از سوی دیگر، ملا محمد اسماعیل خواجویی در رساله ابطال الزمان الموهوم، با انتساب این نظریه به جلال الدین دوانی و تطبیق دیدگاه او بر آموزه حدوث دهری، تلویحاً به اقتباس این نظریه از آثار دوانی حکم نموده است. پژوهش حاضر با بررسی تحلیلهای متافیزیکی، مدعای خواجویی را به داوری نشسته است.
واکاوی مفهومی تأویل با تکیه بر نظر علامه طباطبایی
منبع:
پژوهشنامه تأویلات قرآنی دوره دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳
117 - 141
حوزههای تخصصی:
تأویل یکی از مباحث مهم علوم قرآن و علم کلام است که در فهم قرآن و روایات به ویژه برخی آیات مربوط به اسما و صفات، نقش کلیدی و کاربردی دارد. یکی از محورهای اصلی تأویل، مرتبط با صفات خبریه خدواند در آیات متشابه است که معنای ظاهری این صفات با تنزیه خداوند سازگار نیست و تأویل آن با ارجاع به آیات محکم امری ضروری است و عدم پذیرش آن افتادن در دام تشبیه و تجسیم است. از صدر اسلام، مذاهب اسلامی و دانشمندان مسلمان، در رابطه با تأویل متون مقدس، آرای مختلف داشته اند. اولین اختلاف در مورد ماهیت و چیستی تأویل است. نوشتار پیش رو ب ه روش توصیفی تحلیلی سه نظریه اصلی پیرامون ماهیت تأویل یعنی «مفاهیم»، «عینیت مصداقی» و «عینیت تکوینی» را، مورد واکاوی و ارزیابی قرار می دهد و «حقیقت مشککه» بودن ماهیت تأویل را به عنوان نظری جدید نتیجه می گیرد. «حقیقت مشککه» در قالب سه مرحله که جامع همه ی نظرات است، تبیین می شود. مرحله اول آن حدوسط ظاهر و باطن است، مرحله دوم با باطن قرآن مترادف است و مرحله نهایی، تأویل واقعی و حقیقی است که مطابق با نظر علامه است. این پژوهش پس از مقدمه و پیشینه تاریخی تأویل، به معنای لغوی و اصطلاحی تأویل، و قلمروی تأویل می پردازد؛ و در ادامه ماهیت تأویل را موردبررسی قرار داده و نتیجه گیری می نماید.
بررسی مبانی و اندیشه های قرآنی و تفسیری محمدامین استرآبادی و نقد آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمدامین استرآبادی یکی از علمای مشهور امامیه در قرن یازدهم هجری است. محمدامین تعالیم خود را در کتابی با عنوان الفوائد المدنیه تدوین کرده که در میان آثار او، اثری شاخص است. او مبانی و اندیشه های قرآنی و تفسیری خاصی دارد که این مقاله آن ها را با روش توصیفی تحلیلی، مورد شناسایی و نقد و بررسی قرار داد و به نتایج زیر رسید: استرآبادی تمسک به روایات معصومان را تنها راه رسیدن به صلاح می داند. او مخاطب اصلی قرآن را معصومان دانسته و هر گونه تفسیری را از غیر آنان، تفسیر به رأی می شمارد و حجیت ظواهر قرآن در احکام نظری را منکر است. وی همچنین معتقد است که اجماع و عقل، شایسته احتجاج و استناد نیستند و قرآن را جامع همه علوم دانسته و تحریف قرآن را نیز محتمل می شمارد. بر این عقاید، نقدهای جدی وارد است که عبارت اند از: راه رسیدن به فلاح و رستگاری، تمسک به قرآن و عترت (ثقلین) در کنار یکدیگر است. اختصاص فهم و درک قرآن به امامان هم با معجزه بودن و تحدی قرآن منافات دارد. گرچه درک عمیق و دقیق قرآن، اختصاص به ائمه دارد، ولی دلیلی بر امتناع مطلق فهم آن توسط غیر معصوم نیست. ظهور نداشتنِ ظواهر قرآن، در تضاد با آیات دعوت کننده به تدبر و تعقل است. تفسیر قرآن بر اساس ضوابط و شرایط، امری ممکن و ضروری است و تفسیر به رأی محسوب نمی شود. جامعیت قرآن به معنای جامعیت تامّ نیست؛ بلکه جامعیت در دین و هدایت است. قرآن به دلیل آیه حفظ و عدم سرایت باطل به آن، هرگز تحریف لفظی نشده است.
بررسی مفهوم مقاومت با رویکرد اجتماعی در آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
221-236
حوزههای تخصصی:
«مقاومت» از واژه های بنیادین و فطری است که ریشه قرآنی دارد و با مفاهیم و آیات اجتماعی قرآن ارتباط معناداری دارد. بر أساس دلالت های لغوی و تفسیری می توان آن را معادل با توحید، عدالت و در نهایت، اسلام قرار داد که این امر مهم و ذاتی، گاه با برداشت های نارسا به إفراط و تفریط کشیده شده و بیشتر بر روش مقاومت مانند: تقابل، جنگ و قتال توجه شده است. هدف از این پژوهش توسعه معنایی و تفسیری «مقاومت» و آشکارسازی ظرفیت اسلام در پاسخ به نیازمندی های اجتماعی و مقابله با تفکر غرب است که تبیین آن در تحقق و تقویت نظام سیاسی و اجتماعی اسلام بسیار مؤثر است. مقاومت در قرآن بر توحید، عدالت و فطرت بنا شده است و بر تحقق أصل حاکمیت خدا بر سرنوشت انسان، تشکیل حکومت، إقامه قسط، آبادانی زمین و عدم پذیرش ولایت و ربوبیت غیر خدا تأکید دارد.
نقدی بر توجیه اعرابی و تفسیر آیه 24 سوره یوسف در کتاب «الاثرالعقدی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کتاب «الاثر العقدی فی تعدد التوجیه الاعرابی لآیات القرآن الکریم» چگونگی نقش باورهای کلامی مفسران فرقه های اهل سنت و جماعت (پیروان سلف)، اشاعره، معتزله، صوفیه، خوارج و شیعه در تعدد توجیه اعرابی آیات کلامی بررسی شده است. آیه 24 سوره یوسف از جمله آنهاست. تفسیر حاصل از توجیه اعرابی براساس ظاهر آن، خدشه به عصمت حضرت یوسف و انبیاست؛ از این رو مفسران شیعی و معتزلی توجیه اعرابی ای از این آیه به دست داده اند که حاصل تفسیر آن رفع این خدشه است. صاحب «الاثر العقدی» که مذهب سلفی دارد، این توجیه اعرابی و توجیه نحوی آن و تفسیر حاصل از آن را به سبب عدول از ظاهر آیه، تأویل آن، توجه نکردن به سخن صحابه و ارائه توجیه اعرابی و توجیه نحوی ضعیف، نقد کرده است. ما نیز بر پایه روش توصیفی تحلیلی برای ارائه یک نمونه عملی در راستای پژوهش «آسیب شناسی جریان های تفسیری» نقد و تفسیر او را نقد کرده ایم. نقدهای ما عبارت اند از: نخست، هر مفسری از ظاهر هر آیه کلامی مخالف با باورهای کلامی خود درصورتی که با ادله عقلی ثابت شده باشد، می تواند عدول آن را تأویل کند. دوم، تلقی حجیت عام روایات صحابه صحیح نیست. سوم در توجیه اعرابی به دست آمده از آیه 24 یوسف خلاف ظاهری رخ نداده است. توجیه اعرابی ارائه شده از این آیه براساس قواعد فصیح و از سوی برخی از بزرگان تفسیر و عرب تأیید شده و توجیه نحوی آن نیز صحیح است.
Investigating the Application of the Interpretative Principle of »Beat one to frighten another « in Shia and Sunni Commentaries(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Shia and Sunni commentators have come to understand some of the rules of the Qur'anic verses, and to understand and analyze these rules as one of the requirements of identifying and classifying various interpretative methods. While they have often not only have not explained the rules they have adopted, but also they have even used interpretive rules without specifying the rules, even under different names. Therefore, in order to evaluate the interpretive methods of the interpreters, one has to discover their unknown rules. The interpretive rule of "Beat one to frighten another" is one of the rules that this paper seeks to streamline its use in the Shia and Sunni interpretations in various times. This rule has been used by most Shia and Sunni commentators since its inception, sometimes by name and sometimes without mentioning the phrase "Beat one to frighten another" and has often been used to justify and analyze the verses blaming the Prophet. In the meantime, Shi''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''ite commentators have used this rule far more in the prophetic transcendence, in line with stricter theological principles in the field of infallibility. Examining many cases of the use of the interpretive rule of "Beat one to frighten another" in the multiple interpretations of Shia and Sunni regarding their time periods, suggests that commentators have never had a fixed and consistent method to use it, and they have often used this rule as a loophole. As even in the context of the verses of blame, not only have they not used this interpretive rule in a fixed way and below the specified verses, but also, when there is no collective way between the Book and the infallibility of the prophets, they have used the rule of "Beat one to frighten another" in a dispersed and unpredictable way along with some other rules.
آرمان گرایی در عین واقع گرایی از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث از رابطه آرمان گرایی به معنای در نظر داشتن اهداف عالیه و چشم بستن بر واقعیت ها، با واقع گرایی به معنای منطبق کردن حرکت تنها بر بنیان واقعیت ها، دیرینه ای بس دور و دراز دارد و به بحث های درازدامنی منجر شده است. برخی از آیات قرآن، انسان را به در نظر داشتن آرمان ها و بی توجهی به واقعیت ها فرا می خوانند و دسته ای دیگر، نسبت به غفلت از واقعیت ها هشدار می دهند. هر چند در نگاه آغازین، این دو دسته از آیات ناهمخوان به نظر می رسند اما به توجه به آیات دیگری همچون آیات مربوط به در نظر داشتن تعداد افراد دشمن در وجوب جهاد، آیات مربوط به میانه روی در انفاق و... می توان به این گونه بین آن ها جمع کرد که انسان مسلمان ضمن رصد دائمی آرمان ها و پایش چشم انداز باید به واقعیت های موجود توجه داشته باشد. به عبارت دیگر، قرآن انسان را به آرمان گرایی واقع بینانه فرا می خواند. روشن است که فراموشی آرمان ها، به انحراف از هدف و مقصد منجر شده و نادیده گرفتن واقعیت ها، شکست و عدم توفیق را به دنبال خواهد داشت.
پی جویی میزان تأثیرگذاری ابن جریج در ترویج اسرائیلیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
105 - 140
حوزههای تخصصی:
در سده های نخستین تاریخ اسلام، عواملی همچون ممانعت از نگارش و منع از کنکاش در تفسیر آیات،بستر راهیابی روایات اسرائیلی را در تفاسیر فراهم آورد. این واقعیت تلخ تاریخی که اسرائیلیات بوسیله ی مسلمان نماهای یهودی و بعضاً مسیحی به عنوان بخشی از دانسته های تفسیری و تاریخی ظهور یافت،موجب شد تا گروهی از تفسیر پژوهان به صرف وجود راویِ یهودی یا مسیحی تبار در طریق روایات تفسیری، این گونه روایات را اسرائیلی و راوی آن را از مروجان اسرائیلیات دانند. یکی از راویان مسیحی تبار که چنین اتهامی وی را نشانه گرفته،عبدالملک بن عبدالعزیز بن جریج مشهور به ابن جریج است. این پژوهش تلاش کرده است تا با روشی توصیفی-تحلیلی به بررسی محتوای تفسیر برجای مانده از ابن جریج در ذیل آیات قصص و با محوریت کتاب جامع البیان طبری که بیش از سایر تفاسیر بازگو کننده ی تفسیر او است،بپردازد تا در نمایان سازی صحت این اتهام قضاوت درستی را بدست دهد. بررسی ها نشانگرآنند که جز در چند مورد محدود،اثری از اسرائیلیات در روایات و آرای تفسیری ابن جریج دیده نمی شود و ارتباطات علمی و نقل ابن جریج از راویان اسرائیلیات اندک است و لذا نمی توان او را قطب و مرجع عمده ی انتشار اسرائیلیات در منابع تفسیری دانست.
بازشناسی و تحلیل کمّی منابع کتاب «التفسیر الاثری الجامع» مطالعه موردی سوره حمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال بیست و چهارم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۹۰)
133 - 152
حوزههای تخصصی:
شناخت منابع یک اثر، کمک شایانی به فهم آن اثر می کند و از جمله مسائلی است که موجب افزایش بینش و محتوای علمی اثر می شود. یکی از آثار در حوزه تفاسیر روایی که در قرن اخیر به رشته تحریر درآمده، کتاب « التفسیر الاثری الجامع » است. این کتاب دربردارنده ارجاعات مختلف از تفاسیر شیعی و اهل سنّت است. در این مقاله به بازشناسی و تحلیل کمّی منابع استفاده شده در تفسیر سوره حمد در این کتاب پرداخته شده و با تفکیک موارد، در جداول مخصوص به خود درج شده است. سپس با استفاده از نرم افزار، جداول و نمودار های مقایسه ای تشکیل شده و به تحلیل آماری منابع پرداخته شده است. در نهایت از تحلیل نمودارها نتایجی حاصل شده که در بررسی و شناخت این کتاب مفید است؛ ضمن آنکه مطالعه موردی سوره حمد در بازشناسی منابع کتاب، اتقان این کتاب را مبرهن می گرداند.
فرآیندشناسی شگرد ادبی "تهکم" و نقش شناخت آن در تفسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوه ادبی "تهکم"، شگردی بر پایه وارون گویی و با بسامد بالا در قرآن است. این پژوهش با بازخوانی انتقادی تاریخچه این شیوه زبانی در دانش بلاغت و نمایان سازی ناهمسانی آن با استعاره و سایر مجازها، افزون بر جایگاه شناسی شیوه زبانی تهکم در دانش بدیع، از فرآیند و رمز و راز کارایی و گیرایی این فن ادبی پرده برداری می کند. از آنجا که برخی قرآن پژوهان، شناخت دانش بدیع را تنها در زیبایی شناسی قرآن کارا دیده و آن را در فهم و تفسیر سودمند ندیده اند، این جستار با بازتعریف کاربردی از شگرد تهکّم و با نوخوانی آیات، به شیوه توصیفی-تحلیلی در پی پاسخ بدین پرسش برآمده که شناخت این آرایه، چه کارکردهای فراگیری در فهم و تفسیر قرآن دارد؟ نتیجه پژوهش آن است که پرده برداری از معنایِ معنا و تحلیل ناسازواری درون متنی یا برون متنی آیات، آشکارسازی انگیزه گزینش واژگان در محور جانشینی، پیش آوری برداشتی پویا و اثرگذار با فعلیت بخشی و بازسازیِ نشانه های متن، و پیشگیری از حمل واژگان بر معانی و مصادیق غیرظاهر، از کارکردهای شناخت این شیوه زبانی در فرآیند برداشت معنای متن قرآن است.
تغییرپذیری و اصلاح رفتار انسان از دیدگاه قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عینی سازی جامعه ایدئال فرهنگی بر اساس نگاه وحیانی، مبتنی بر فهم نگره فرهنگی تمدنی قرآن کریم است. دستیابی به این وضعیت، نیازمند طی مقدماتی است که یکی از گام های نخست آن، بررسی این پرسش است که در نظرگاه قرآن، آیا اساساً اصلاح رفتار انسان، امکان پذیر است؟ چالش بحث درباره سه دسته از آیات وحی است که اولاً نگاه منفی به مشی رفتاری اکثریت جامعه بشریت دارند؛ ثانیاً اصلاح پذیری را در مورد افراد خاص منتفی می شمارند و ثالثاً مبلغان دینی را در شرایط خاصی ملزم به ترک اقدام می کنند. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، دو دسته نخست ناظر به تجربه تاریخی و معاصر جوامع بشری از یک سو، و انسان شناسی قرآنی از سوی دیگر است که با شناساندن عوامل چالش زای درونی و بیرونی در مسیر فرهنگ معیار تکمیل می گردد. دسته سوم، در حقیقت ناشی از پیامدسنجی واقع گرایانه قرآن است که بخشی از برنامه ریزی فرهنگی قرآن تلقی می شود. در نتیجه، قرآن ضمن تأکید بر برنامه ریزی برای اصلاح همگانی رفتار انسان ها و بیان امکان و لزوم حاکمیت فرهنگ معیار در جهان بشریت، اصلاح رفتار تمامی انسان ها را بر اساس سنت الهی در مختار بودن آدمی، منتفی می داند؛ هرچند وظیفه ابلاغ عمومی پیام دین را برای اتمام حجت، ثابت و لازم می داند.
تناص قرآنی در صحیفه سجادیه؛ مطالعه موردی موضوع شیطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۴
7 - 36
حوزههای تخصصی:
«بینامتنیت» نظریه ای است که بر ضرورت وجود رابطه بین متون تأکید دارد و روابط بین متون و چگونگی ارتباط آن ها را مورد کنکاش قرار می دهد. کاربست این نظریه در حیطه قرآن و احادیث در تبیین پیوند عمیق قرآن و عترت مؤثر است. این پژوهش به روابط بینامتنی دعاهای صحیفه سجادیه در موضوع شیطان با قرآن می پردازد تا افق معنایی جدیدی از این دعا ها را ارائه دهد.روش مورد استفاده در این جستار، تحلیلی-اسنادی است. به نظر می رسد تعامل آگاهانه امام سجاد(ع) با قرآن زمینه سازش و هماهنگی میان متن پنهان و متن حاضر را فراهم کرده است. صحیفه سجادیه همچون قرآن در موضوع شیطان به اوصاف و عملکرد شیطان پرداخته است و در موارد زیادی درک عمیق دعاهای مربوط به دفع شیطان تنها در پرتو شناخت رابطه کیفی آنها با قرآن امکان پذیر نیست، با خوانش دقیق، دعاهای صحیفه سجادیه، به این نتیجه می رسیم که بیشترین شکل روابط بینامتنی قرآن با این ادعیه، به صورت نفی متوازی است که در آن، امام سجاد(ع) نوعی سازش میان متن پنهان و متن حاضر ایجاد کرده اند و تعاملی آگاهانه با آن پدید آورده اند.حضرت در دعاهای خویش با تکیه بر مضامین قرآنی از موضوعاتی چون دام های شیطان، کید و مکر شیطان، تزیین امور باطل توسط او، دور کردن شیطان با قدرت عبادت الهی، حفظ فرزندانش از شرّ شیطان، قرار نگرفتن در شمار دوستان شیطان و ... سخن گفته است.
دیدگاه هولیزم یا کل انگاری در تفسیر «تِبْیَاناً لِکُلِّ شَیْءٍ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کتابی است که حقایق آن پایان ناپذیر است و چشمه های بی پایان دانش از آن سرچشمه می گیرد؛ به گونه ای که خود را «تِبْیَاناً لِکُلِّ شَیْءٍ» معرفی می کند؛ اما چگونه قرآن باوجود محدودبودن روشنگر هر چیزی است. این نوشتار با روش تحلیلی توصیفی و بهره گیری از ابزار کتابخانه ای و استفاده از دیدگاه های اندیشمندان حوزه تفسیر، پس از بیان دیدگاه های کمینه، میانه و بیشینه در تفسیر این آیه، دیدگاه جدیدی را براساس نظریه «هولیزم»، در تفسیر «تِبْیَاناً لِکُلِّ شَیْءٍ» ارائه می دهد. براساس این نظریه، کل، علاوه بر مجموع اجزایش است و تا کل روشن نشود، هویت اجزاء مجهول می ماند. همچنین هر کل، جزئی از کل بزرگ تر است که درنهایت به کل هستی منتهی می شود؛ بنابراین تا کل هستی معرفی نشود، تمام شناخت ها از اجزاء جهان مبهم است و تنها شناخت کل هستی روشنگر آن است. شناخت کل، همان جهان بینی است که جایگاه و مراتب اشیاء را در جهان هستی نمایان می کند. علوم نیز، اجزای طبیعت را نشان می دهند و قرآن با ارائه جهان بینی کلی، جایگاه و نسبت آنها را در جهان روشن می کند و بدین صورت، قرآن روشنگر هر شیئی است.
نگاهی نو و تحلیلی به روایات «سبعه احرف»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
285 - 312
حوزههای تخصصی:
روایات «سبعه احرف» از جمله مهم ترین احادیث حوزه علوم قرآن و به ویژه در حوزه قرائات هستند که نوع جهت گیری و برخورد با آن ها، گرایش های گوناگونی را نسبت به مسئله قرائات و منشأ شکل گیری و نیز ارزش آن ها ایجاد نموده است. عده ای با معتبر دانستن این روایات، منشأ اختلاف در قرائات را وحی و «من عنداللّٰه» دانسته و در مقابل گروهی با مردود دانستن آن از جهت متن و سند و با تکیه بر منابع و مبانی خود، قرائت حقیقی و نازل از سوی خداوند را واحد می دانند. دسته بندی، تحلیل و تاریخ گذاری این روایات نشان می دهد که صدور این دست از روایات ابتدا در جهت اشاره به این مطلب بوده که آیات قرآن دارای بطون و لایه های مختلف معنایی هستند و ارتباطی به نزول چندگانه الفاظ قرآن از سوی خداوند ندارند؛ ولی همین احادیث در ادوار بعد به خاطر قداست بخشیدن به قرائات گوناگون، توسط گروهی از تابعین مورد استفاده قرار گرفته و با تغییراتی در الفاظ و عبارات وارد حوزه قرائات شده اند.
ارزیابی نظریه انقطاع عذاب جهنم در اندیشه دکتر صادقی تهرانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مشهور اندیشه وران مسلمان، جاودانگی عذاب جهنم را پذیرفته و برخی آن را اجماعی دانسته اند. اما در این میان، برخی اندیشه وران نظیر ابن عربی، ابن تیمیه، ابن قیم جوزیه، رشیدرضا و دکتر صادقی تهرانی، نظریه انقطاع عذاب جهنم را برگزیده اند که در این میان، دکتر صادقی تهرانی، اهتمام ویژه ای به بررسی این نظریه داشته، ضمن نقد نظریه جاودانگی عذاب جهنم، زوایای مختلف نظریه انقطاع عذاب را به طور گسترده در مباحث تفسیر و کلامی خویش بررسی کرده که نوشتار حاضر، به تنظیم و ارزیابی دیدگاه وی پرداخته است. از رهگذر این جستار، مشخص می شود که به باور دکتر صادقی تهرانی، واژه «خلود» نه تنها در فرهنگ لغوی، بلکه در آیات قرآنی نیز بیانگر «بقای طولانی» است، نه «جاودانگی» و آنچه از آیات قرآنی در مورد جاودانگی استفاده می شود، «جاودانه بودن در آتش» است، نه «جاودانه بودن آتش». اما به نظر می رسد این نظریه که وام گرفته از پیشینیانی نظیر ابن تیمیه، ابن قیم جوزیه، رشیدرضا و دیگران است، پذیرفتنی نیست و نه تنها فاقد دلیل عقلی معتبر، بلکه با فرهنگ قرآنی نیز ناسازگار است.
مقایسه دو رویکرد قرآنی و حدیثی در تفسیر «ظلم» به «شرک» در آیه 82 سوره انعام(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال بیست و چهارم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۹۲)
127 - 150
حوزههای تخصصی:
حدیث سالاری یا ترجیح مقتضای احادیث بر مقتضای ظاهر آیات قرآن کریم، در برخی از تعابیر محدثان دیده می شود که در مفهوم نظری و از حیث مصداق و نمونه نیازمند بررسی است. در زمینه مصداق یابی، شاید بتوان تفسیر «ظلم» به «شرک» در سوره انعام را یکی از بارزترین مصادیقی برشمرد که ریشه در حدیث سالاری دارد. «ظلم» در آیه 82 سوره انعام به صورت نکره در سیاق نفی استعمال شده و تعمیم معنا را افاده می کند، ولی با تکیه بر روایات، بر مصداق «شرک» حمل شده است. در این مقاله دلایل هر دو دیدگاه، یعنی «تعمیم» و «تخصیص» معنای کلمه «ظلم» معرفی و ارزیابی شده و در اثنای مباحث، اثرپذیری دیدگاه تخصیص از «حدیث سالاری» مطرح و مورد نقد قرار گرفته است. روش پژوهشی در این تحقیق، کیفی از نوع توصیفی - تحلیلی بوده و با هدف بررسی و اثبات تعمیم معنا برای کلمه «ظلم» در سوره انعام و نقض تخصیص آن بر یک مصداق صورت گرفته است.
تبارشناسی انگاره قرآنی قلب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از گذشته های دور در فرهنگ های مختلف بشری کارکرد قلب در بدن انسان پرسش برانگیز بوده و وظائف مختلفی به این عضو نسبت داده شده است. در قرآن کریم نیز قلب از جمله اندام هایی از بدن انسان است که نامش ذکر و طیف گسترده ای از واکنش های هیجانی و عاطفی یا کنش های عقلانی و معرفتی به آن منتسب می شود. این توصیف سبب شده است از نگاه مفسران مسلمان، تطبیق مفهوم قرآنی قلب با عضو صنوبری درون سینه همواره امکان پذیر به نظر نرسد و این گونه، در گذر زمان درک های دیگری هم از این مفهوم قرآنی بازنموده شود. در این مطالعه بنا داریم زمینه های کاربرد این انگاره را در قرآن کریم بازشناسیم و دریابیم انگاره قرآنی قلب، احیاناً امتداد کدام یک از انگاره های باستانی است؛ یا به بیان بهتر، چه نسبتی با انگاره های رایج در فرهنگ های دیگر بشری در این باره دارد. چنان که خواهیم دید، انگاره قرآنی قلب از یک سو تشابه معناداری با انگاره قلبی دارد که در عهد عتیق بازتابیده است و از دیگر سو، می توان آن را ملتقای انگاره های ایرانی، یونانی و اسرائیلی دانست.
واکاوی جنبه های بلاغت حال مؤکِّد معنای عامل در ترجمه های فارسی قرآن کریم با کاربست تئوری هم ارزی نایدا (مطالعه موردی: ترجمه های فولادوند، خرمشاهی، حداد عادل)
حوزههای تخصصی:
به دلیل برخورداری قرآن کریم از سبکی بی نظیر و ظرفیت بلاغی و بیانی بالا، ترجمه آن همواره با چالش های فراوانی رو-به رو بوده است. حال مؤکد از مهم ترین پدیده های زبانی است که در اسلوب های گوناگون و بسامدی گسترده در قرآن به کار رفته است. با توجه به اینکه هدف از کاربرد این الگوی زبانی، رعایت بلاغت در جلب توجه و تمرکز بیشتر مخاطب نسبت به یک مفهوم خاص است؛ واکاوی جنبه های بلاغی آن، رهیافتی نوین را در ترجمه آیات ارائه می دهد. پژوهش حاضر می کوشد با روش توصیفی – تحلیلی، به واکاوی و ارزیابی جنبه های بلاغت حال مؤکِّد معنای عامل در سه ترجمه فارسی قرآن کریم بر اساس نظریه هم ارزی نایدا بپردازد تا از این رهگذر، به ارائه راهکارهایی بپردازد که در عین رعایت سلامت ترجمه، بلاغت موجود در پیام الهی نیز در برابرنهادهای معنایی خود لحاظ شود. یافته ها حاکی از آن است که ترجمه فولادوند به دلیل اشاره به نکات تفسیری و تببین آن ها، بیشترین سطح هم ارزی پویا را در انتقال پیام داراست. ترجمه حداد عادل نیز با رعایت سبک ادبی قرآن و بازتاب جلوه های بلاغی، به سطح مطلوبی از تعادل پویا دست یافته، اما ترجمه خرمشاهی به علت تمرکز و تأکید بر تحت اللفظی بودن، با هم ارزی صوری مطابقت دقیق تری دارد.
مبانی و روش های تفسیری ابن قتیبه در کتاب" تاویل مشکل القرآن"
حوزههای تخصصی:
شناخت روش علمی دانشمندان در هر علمی سبب می گردد که از یافته های علمی او به صورت روشمند استفاده بهینه شود. در علوم قرآنی دانشمندانی از دیرباز، آراء و نظریات قابل استفاده ای داشته اند که ابن قتیبه مولف "کتاب تاویل مشکل القرآن" یکی از آنها است . در این نوشتار اهم مبانی و روش های تفسیری ابن قتیبه، با روش تحلیلی- توصیفی مورد بررسی قرار گرفته است . ابن قتیبه با مبانی ادبی، کلامی و بلاغی و با روش تفسیری اجتهادی و روش تفسیری ادبی شبهات شبهه افکنان و طعن طاعنان به ساحت مقدس قرآن را پاسخ گفته است و شبهات مهم را از قبیل تکرار برخی از آیات و قصص قرآنی، اختلاف قرائات ، نامفهومی حروف مقطعه، تحریف انگاری در قرآن و... که منتقدین با طرح این شبهات، آسمانی بودن قرآن را زیر سوال برده اند و امروزه نیز با تغییر شکل، باز نویسی می شوند، مطرح نموده و پاسخ داده است.
تحلیل و بررسی قوم سبا از منظر قرآن کریم و تاریخ
حوزههای تخصصی:
داستان برای همه ی انسان ها قابل درک و فهم است و اعجاز قرآن در این است که سرگذشت اقوام را با شیوا ترین الفاظ و بهترین نظم و ترتیب بیان نموده است. به همین جهت یکی از مهمترین اشارات قرآن در این رابطه به قوم سبا است که هم در سوره ی نمل و هم درسوره ی سبا ذکر این داستان آمده است. همچنین با توجه به ذکر این داستان قرآنی در متون تاریخی جنبه تاریخ نگارانه ی آن نیز مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش بصورت تحلیلی-توصیفی انجام شده وسعی شده باتوجه به ذکر آیات قرآن و معانی آن تحلیل و عبرت هایی که می توان گرفت و تاثیرش در زندگی انسان ها به خصوص جوانان بپردازد که البته این پژوهش در نوع خودش جدید و بی بدیل است. . بنابراین هدف از مطالعه سرگذشت اقوام و مطالعه قصص قرآنی، تکرار نکردن اشتباهات گذشتگان، آگاهی از رسالتمان در جهان هستی و داشتن حیات طیبه و حرکت به سوی کمال می باشد. همچنین از کتب معتبر جهت بالا بردن ارزش مقاله استفاده شده است.