فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۰۱ تا ۲٬۸۲۰ مورد از کل ۱۳٬۷۷۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
Due to the important status of martyrdom in the context of Islam and Muslim thoughts, especially Shiites, some orientalists such as Wim Raven have sought to write works in this field. Throughout an article published as "Martyr" in the Encyclopedia of the Qur''an, Raven has explored the meaning of martyrdom and its genealogy, using the books and articles by other western scholars, especially Goldziher and Wensinck. According to them, he believes that "martyr" in The Qur''an means "witness" and "hearer of confession", and that reference of the term to the concept of "being killed in the path of Allah" is the result of a semantic transformation that occurs in the Old Testament and the use of "shahīd" in the sense of martyr owes to hadith literature. Orientalists believe that the term "shahīd" in the sense of martyr is a loan and post-Qur''anic word whose root is derived from the Syriac origin of Sahda. In the present article, with a descriptive-analytical approach, after examining Raven''s semantics discussions and outlining his viewpoints and sources, we have considered the semantics of "martyrs" in lexical and Islamic books and then analyzed Orientalists'' viewpoints in this regard. According to the historical analysis of the usage of the word "shahīd" in the sense of "the killed", its application is traced back to the outward contiguity of the concept of the killed with the basic meaning of the word "shahīd" (witness and presence). That is to say, due to the adjacency of the presence some of the killed on the battlefield and their practical witness to the faith of God and the Prophet, the concept of "being killed" is linked to "the presence", and gradually, this contiguity has led to the independent usage of the word "shahīd" in the sense of "the killed".
پژواک وحی در چکامه های ولایی کمیت بن زید اسدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
131 - 154
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم همواره سرچشمه الهام هنری و آفرینش های ادبی عربی سرایان است. در یک نگاه کلی، تأثیرپذیری از این کتاب آسمانی دو لایه دارد: فکری و زبانی. روش بینامتنی یکی از شیوه های مناسب برای رصد این تأثیر زبانی و فکری است. بر پایه این روش، هیچ اثر بشری خودبسنده نیست، بلکه باید آن را امتداد آثار پیشین دید. متن ها و پدیدآورندگان آن ها، در داد و ستد فکری و زبانی با یکدیگرند. هدف این نوشتار توصیفی تحلیلی، آشنایی با دیدگاه های شاعر نامدار شیعی کمیت بن زید اسدی (م. 126 ق.) درباره رخدادهای جامعه اسلامی و تحلیل قرآنی آن هاست. از این رو به بررسی بینامتنیت مفهوم و پیشینه آن در ادبیات عربی و نیز گونه های آن اشاره شده است و پس از معرفی مختصر القصائد الهاشمیات، جلوه های بینامتنیت مستقیم و غیر مستقیم در نمونه های شعری کمیت بررسی و تحلیل شده اند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که دو گونه بینامتنیت قرآنی مستقیم و غیر مستقیم در القصائد الهاشمیات دیده می شود. شاعر، هم از ساختارها و ترکیب های قرآنی بهره جسته و هم از گفتمان و جهان بینی قرآن. کمیت در پرتو قرآن به مثابه یک شاعر متعهد و مکتبی و به انگیزه نشر و پاسداری از تفکر شیعی با تمرکز روی موضوعاتی همچون: امامت، ولایت، یادآور شدن فضایل خاندان عصمت و طهارت M ، شفاعت و نیز افشاگری انحراف های حاکمان وقت، رسالت خویش را با همسان سازی کردار آنان با مظاهر استبداد در قرآن به انجام رسانیده است.
تحلیل انتقادی شبهه ظالمانه بودن خلقت شیطان به عنوان عامل گمراهی و عذاب انسانها (با تاکید بر کتاب نقد قرآن)
منبع:
شبهه پژوهی مطالعات قرآنی سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
109 - 134
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم در آیات متعددی بنی آدم را از پیروی و اطاعت شیطان برحذر داشته و شیطان را دشمن انسان معرفی کردهاست. ولی برخی از مغرضان با استناد به برخی آیات، آفرینش شیطان رانده شده از درگاه الهی را عامل گمراهی انسان و در پی آن نزول عذاب میدانند. این مسأله ضرورت تبیین و پاسخ به این شبهه را روشن میسازد. در این مقاله با روش تحلیلی- انتقادی و با تأمل در مدلول آیات مورد بحث و نیز تفسیر و تبیین دقیق آنها روشن میشود که خلقت شیطان نه تنها بدون هدف و برای اضلال انسان نبوده، بلکه وسیلهای برای امتحان الهی و تکامل انسان است. فلسفه مهلت یافتن ابلیس هم نه برای گمراهی انسان، بلکه به عنوان نتیجه عبادات قبلی او و تکمیل آزمایش اوست. محدودیت قلمرو شیطان فقط در حد وسوسه بوده و هیچ گونه تسلط تکوینی بر انسان ندارد. از اینرو شیطان تنها بر کسانی که ولایت او را پذیرفتهاند، ولایت داشته و بر مومنان مخلَص تسلطی ندارد.
خاستگاه اختلافات مبنایی درباره علت غایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جایگاه ممتاز بحث از علت غایی بر اهل اندیشه پوشیده نیست. اهمیت این مسئله بحدی است که بزرگانی مانند ابن سینا و ملاصدرا آن را افضل اجزاء حکمت دانسته اند. در عین حال، اختلافات مهمی در این مبحث میان موافقان و منکران وجود دارد. در فلسفه اسلامی مباحث علت غایی عمدتاً معطوف به پاسخ اشکالاتِ وارده بوده است، درحالیکه در فلسفه معاصر غرب بحث از علت غایی تا حد زیادی بی اهمیت و زائد تلقی میشود. چه حکمای اسلامی و چه فلاسفه ارسطویی، کمتر به زمینه ها و ریشه های بنیادین اثبات یا انکار علت غایی پرداخته اند؛ حال آنکه تا بنیاد ها مورد تحلیل قرار نگیرد، در روبناها توافقی حاصل نمیشود. در این مقاله سعی شده با کنکاش در مبادی تصوری و تصدیقی علت غایی، به روشی تحلیلی، عمده ترین ریشه های اختلاف در این مبحث احصا و مورد واکاوی و سنجش قرار گیرد تا قضاوت در باب روبناها آسانتر شود. این موارد عبارتند از: «نسبت علت فاعلی و غایی»، «مصدر ایجاد حرکت»، «قوه و استعداد»، «ذاتگرایی و صورت نوعیه».
رابطه معاد و معنای زندگی در اندیشه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به اعتقاد برخی مرگ زندگی را بیمعنا میکند و زندگی زوالپذیر و محدود، ارزش زیستن ندارد؛ بویژه اگر همراه با گرفتاری و رنج باشد. برخلاف این گروه، ملاصدرا با اثبات جاودانگی نفس معتقد است همانگونه که حقیقت هستی سقف ماهوی و محدودیت ندارد، انسان نیز سقف ماهوی ندارد و زندگی انسان منحصر به عالم ماده نمیشود. حرکت انسان با سعی و تلاش دنیوی آغاز میشود اما با مرگ استمرار پیدا میکند و زندگی حقیقی و حیات برتر در سایه مرگ حاصل میشود. زندگی در صورتی معنای کامل پیدا میکند که به آخرت و جاودانگی نائل شود. او برای انسان اهداف عالی و متوسط تعریف میکند و مراتب سعادت را به مراتب تکامل نفس میداند. ملاصدرا ذات و حقیقت انسان را عقل نظری میداند و سعادت حقیقی را در این قوه دانسته و حرکت عقل عملی در مسیر سعادت را زمینه یی برای تعالی عقل نظری قلمداد میکند. او دنیا را نمادی از برزخ و برزخ را نمادی از قیامت میداند. دنیا وآخرت یک وجود ذو مراتب است که نه تنها تقابلی با هم ندارند بلکه آخرت مرحله تکامل یافته دنیا است. معاد یعنی سعه وجودی یافتن و رسیدن به مرحله عقلانی که همان مرحله حقیقی وجود انسان است. همه انسانها از قدر مشترک معنای زندگی برخوردار خواهند بود اما معنای حداکثری و حقیقی شامل کسانی خواهد شد که دارای مراتب عالی وجود و مقام تجرد باشند.
نقد عملکرد مترجمان قرآن کریم در ترجمه تناوب و تضمین نحوی (موردکاوی ترجمه های خرمشاهی، مکارم شیرازی و فولادوند)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تناوب و تضمین نحوی دو اصطلاح هنجارگریز در نحو زبان معیار به شمار می روند. مقصود از تناوب یعنی خارج شدن حرفی از معنای اصلی خود به معنای حرف دیگر، اما تضمین نحوی یعنی یک فعل، دو معنا را در خود می آمیزد؛ یک معنا از طریق لفظ و معنای دیگر از طریق قراینی که در جمله وجود دارد، حاصل می گردد و فایده اصلی آن، ایجاز در لفظ و شمولیت در معناست. از میان روش های مختلف ترجمه، ترجمه معنایی مناسب ترین روش برای ترجمه چنین واژگانی است. این جستار، با شیوه توصیفی - تحلیلی، در صدد بررسی معنای دقیق تناوب و تضمین نحوی و مسائل مربوط به آنها و نیز بررسی آن در شاخص ترین ترجمه های معاصر و بایسته های ترجمه آن در قرآن کریم است. بررسی ها نشان می دهد که در بسیاری از موارد، معادلی دقیق با ذکر همه مؤلفه های معنایی برای واژه های «متناوب» در ترجمه های فارسی انتخاب نشده است.
مرزشکنی روایی در روایت های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
107 - 130
حوزههای تخصصی:
مرزشکنی روایی اصطلاحی است که در آن، مرز میان روایت و واقعیت شکسته می شود و دارای چهار گونه 1. مرزشکنی نویسنده، 2. خطابی، 3. هستی شناختی و 4. بلاغی می باشد که می تواند حالت صعودی یا نزولی داشته باشد. استفاده از این تمهید بیشتر در دوران پسامدرن شایع است و از ابزار گفتمان نقدی معاصر به حساب می آید. هنر بزرگ قرآن در عرصه روایت، همان شکست مرز بین روایت و جهان خارج از آن است که علاوه بر چهار نوع ذکرشده، شامل دو نوع دیگر مرزشکنی زبانی و بی مرزی روایی است که مختص این متن است. مرزشکنی در قرآن در پی تأثیر طنز و فکاهی نبوده، بلکه دارای کارکرد خارق عادت و شگرف و دربردارنده هدف های غایی ارزشمند است و بر خلاف روایت بشری که کارکرد ضد واقع نمایانه داشته و جنبه شکلی دارد، مرزشکنی به صورت واقعی رخ می دهد و جنبه شکلی و محتوایی دارد. مقاله حاضر با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی، انواع مرزشکنی روایی را در داستان های قرآن کریم مورد بررسی قرار می دهد و در صدد اثبات این نکته است که قرآن فراتر از مکاتب ادبی کلاسیک، رئالیسم، مدرنیسم و پست مدرنیسم است و به این سٶال که «آیا مرزشکنی به عنوان شگرد شکست مرز بین داستان و واقعیت، واقعی بودن داستان های قرآنی را رد می کند؟» پاسخ می دهد.
واکاوی خطف در قرآن کریم و قانون مجازات اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
۸۱-۹۲
حوزههای تخصصی:
خطف و آدم ربایی در همه دوران ها أمری رایج بوده که با انگیزه های مختلف انجام می شده است. مشتقات واژه «خطف» در سه جای قرآن آمده است. این مقاله به دنبال بررسی خطف در قرآن کریم و قانون مجازات اسلامی است. آیات متعددی بیانگر آن است که انسان دارای کرامت است و بر پایه این أصل، انسان آزاد است و کسی حق ربایش و سلب آزادی از او را ندارد. این نگاه قرآنی در حالی است که در جامعه جاهلی عصر نزول آدم ربایی أمری مرسوم بوده است. قرآن کریم با این پدیده به مبارزه برخاست و با عنایت به دستورات معصومان^ قوانین مختلفی در این باره وضع گردید، چنانکه در حال حاضر از نظر قانونی برای مجازات مرتکبان به این جرم به صورت خاص، یک ماده و به صورت عام، چندین ماده از قانون مجازات اسلامی اختصاص یافته است و در منابع قوانین کیفری علیه آدم ربایان مصوبات فراوانی وضع شده است
تحلیل انتقادی مبانی تفسیری سلفیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلفیه تکفیری در حوزه تفسیر قرآن با استناد به ظواهر آیات، روایات و سیره پیامبر و اصحابش، به آنچه از قدیم مانده سخت پایبندند و عقاید صحیح اسلامی را منحصر به «ظواهر» قرآن و سنت می دانند و از هرگونه تفسیر، ژرف نگری و بهره گیری از عقل، علم و فلسفه در تعالیم دین و تطبیق آن با مقتضیات زمان اجتناب می ورزند. ورود مجاز در قرآن را انکار کرده و با تفسیر گزینشی آیات، به دنبال تفسیر آیات قرآن نبوده، بلکه به دنبال پیدا کردن عقاید خویش در قرآن و رد دیدگاه های مخالفان هستند؛ اما ظاهرگرایی علاوه بر عدم کفایت در تفسیر قرآن، مخالف با آیات قرآن است. تأکید افراطی بر نقل و روایت موجب راهیابی احادیث ضعیف به منابع و دوری از عقل گرایی در تفسیر شده و با پیش داوری های گرایشی، آیات به شیوه نادرست بر روایات تطبیق داده می شوند.
واژه شناسی خویشاوندی در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیوندهای خویشاوندی و روابط خانوادگی، گستره وسیعی از آیات قرآن را به خود اختصاص داده و در زمینه های مختلفی فقهی، تاریخی و اجتماعی مطرح شده و محمول احکام بسیاری درخصوص محرمیت، ارث، احسان و انفاق، ازدواج و طلاق و غیره قرار گرفته است. پژوهش حاضر عهده دار شناخت واژگان حوزه خویشاوندی در قرآن و تبیین دلالت آن واژگان بر انواع روابط و پیوندهای خویشاوندی از خلال مطالعه آیات قرآن و با تکیه بر اقوال لغویون و نظرات مفسران قرآن کریم است. واژگان به کار گرفته شده در قرآن کریم جهت توصیف روابط خویشاوندی از حیث کمیت، وسعت و دوری و نزدیکی عبارت اند از: «اهل، آل، عشیره، رهط، فصیله، قبیله، شعب و قوم» و نیز واژه های «قربی و ارحام.» در میان واژگان مذکور، واژه «اهل» کوچک ترین واحد خویشاوندی و واژه «شعب» بزرگ ترین واحد خویشاوندی را نشان می دهد. بدین معنا که واژه «اهل» ظهور در معنای خانواده فرد داشته و به ترتیب واژه های «آل، عشیره، رهط و فصیله» گستره وسیع تری از خویشاوندان را در برمی گیرند. واژگان «قبیله و شعب» اشاره به حوزه وسیع خویشاوندی در طبقات انساب عربی داشته و بیانگر روابط نسبی دور، پیچیده و البته ادعایی ایشان است. دلالت واژه «قوم» بر معنای خویشاوندی دلالتی تضمنی است و در قرآن کریم در معنای خویشاوندی نیز استعمال شده است. همه واژگان مذکور توصیفگر روابط نسبی در ابعاد مختلف بوده و درخصوص «عشیره، رهط و فصیله» به «اقارب نزدیک پدری فرد» اطلاق می شوند.
اصول اخلاق تفسیر قرآن کریم؛ ملاحظات، مقدمات، چالش ها و پیشنهادها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیر قرآن به منزله کنش اختیاری مفسران، افزون بر بایسته های هرمنوتیکی و روش شناختی، مشمول بایسته های اخلاقی است. این بایسته ها مفسر را در دوراهی های انتخاب، یاری می کنند. التزام به اخلاق تفسیر منوط به وجود اصول اخلاقی برای تفسیر، آگاهی نسبت به آنها و نیز اراده معطوف به کاربست آنهاست. اصول اخلاقی تفسیر نیز به نوبه خود باید مستدل و مستند به اصول اخلاقی عام باشد. از این رو، تدوین و تبیین اصول برای اخلاقی کردن ساحت تفسیر متن با چالش هایی روبه روست. با عبور از این چالش ها، می توان اصولی عام برای تفسیر هر متن پیش نهاد و برای متون ویژه و خاص، اصولی ویژه. از این میان، قصدمندی ماتن، حمل بر صحت، مواجهه تحلیلی و نقادانه با متن، پرهیز از ساده سازی و قوی سازی متن را می توان به عنوان اصول عام اخلاقی برای تفسیر متون برشمرد و مواردی چون: محوریت اراده الهی در انتساب معنا به متن؛ پایبندی به قواعد تفسیر؛ احتیاط علمی و پرهیز از مواجهه خام و عجولانه در بیان معانی آیات؛ تمایز بین بیان متن و درباره متن؛ پرهیز از اتّباع متشابه؛ پایبندی به انصاف و مواجهه عادلانه؛ انتقادپذیری و توجه به خرد جمعی؛ امانت داری در نقل؛ آگاهی از مبانی کلامی و اعتقادی مربوط به قرآن و مؤلف قرآن؛ اصلاح نفس و آرایش نفس به فضائل اخلاقی.
منشأ قرآنی استعاره های مفهومی مرگ در مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منشأ قرآنی استعاره های مفهومی مرگ در مثنوی مولوی چکیده کسی نیست که به حادثه مهم مرگ نیندیشده و تصاویر اغلب دهشتناک در مغز خود از آن نساخته باشد. برخی از تصاویر مرگ در ادبیات عرفانی بویژه در مثنوی مولوی، بازتابی از تصاویر و اندیشه های قرآنی است. در این مقاله، استعاره های مرگ در مثنوی مولوی را در چارچوب نظریه استعاره مفهومی با روش تحلیلی توصیفی بررسی کردیم. مشخص شد که از سه نوع مرگ (ذاتی، اختیاری، اضطراری) که مولوی بدان ها قائل است، مرگ ذاتی و اختیاری در قرآن کریم نیست و تنها به مرگ اضطراری اشاره شده است که به صورت گرداب، زندگی، خزان، خواب، نوشیدنی، مأمور و سفر بازتاب یافته است. امّا مولوی به دلیل تبحر و توغل در قرآن کریم، بهره وافر از کلام الله برده و سیمای مرگ را با تنوع بیشتر به صورت آبِ نیل، سیل، دریا، قاضی، سرهنگ، گرگ، خزان، کاشتن دانه و رویش آن، زادن، بلوغ، رهایی از زندان و جَستن از جو ترسیم کرده است که همگی مفهوم حرکت را در خود دارند و در ذیل کلان استعاره «مرگ، سفرِ بازگشت است» می گنجند. کلید واژه ها: استعاره مفهومی، مرگ، قرآن کریم، مثنوی مولوی.
واکاوی معنای ظن در قرآن کریم بر پایه تحلیل روابط معنایی با واژگان همنشین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
واژه «ظن» از واژگان پرکاربرد قرآن کریم است و با توجه به جایگاه مهم آن در آیات فقهی، اعتقادی و اخلاقی، پژوهش برای کشف معنای دقیق آن ضرورت دارد. این پژوهش تلاش دارد تا مفهوم این واژه قرآنی را بر پایه تحلیل روابط معنایی آن با واژگانی که در آیات مختلف قرآن کریم با این واژه همنشین شده اند، تبیین نماید. بر این اساس، رابطه معنایی ظن با واژه های «یتبعون»، «کاذبین»، «یخرصون»، «شک»، «علم»، «حق»، «یقین»، «سلطان» و «نری» تحلیل و بررسی گردید. مفهوم واژه ظن با توجه به روابط معنایی آن با واژگان همنشین عبارت است از «اندیشه ای غالب بر نفس انسان، که هنوز به مرتبه علم نرسیده است؛ اما نفس را به خود مشغول ساخته است. لازم به ذکر است غلبه این اندیشه بر نفس به معنای قوت شواهد و دلایل آن نیست؛ بلکه در بسیاری اوقات مبتنی بر شواهد و قرائن ضعیف و نامعتبر است».
درآمدی بر راهبردهای عملی اقتصاد مقاومتی در آموزه های قرآن
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
161 - 189
حوزههای تخصصی:
استحکام زیربنا های اقتصادی جامعه اسلامی به خودکفایی و رشد همه جانبه نیازمند است که در این صورت، کشور می تواند در برابر تحریم ها و تهدیدهای دشمنان پایدار باشد و امنیت و عزت خودش را حفظ کند. برای تحقیق چنین اهدافی، مقام معظم رهبری اقتصاد مقاومتی را مطرح کرده است. اقتصاد مقاومتى دارای راهبردی نظری و عملی در آموزه های قرآن است؛ ولی در این نوشتار دو راهبرد عملی آن در عرصه الگوی تولید و الگوی مصرف بررسی می شود که تاکنون بررسی نشده است. بررسی راهبرد عملی اقتصاد مقاومتی به هدف رسیدن به دیدگاه قرآن کریم در این زمینه است. این پژوهش با روش کتابخانه ای و اسنادی و تحلیلی انجام گرفته است که درنتیجه روشن گردید رعایت کیفیت کالاهای تولیدی و تنوع تولید همراه با توجه به نیازها و بالابردن بهره وری می توان راهبرد الگوی تولید را در اقتصاد مقاومتی تحقق بخشید و روی آوری تک تک افراد جامعه اسلامی به مصرف کالای تولید داخل کشور اسلامی، همراه با دوری از اسراف و تبذیر و رعایت قناعت و انصاف در مصرف، می توان راهبرد الگوی مصرف را در اقتصاد مقاومتی ایجاد کند.
بررسی مقام حلیفه اللهی انسان از منظر فخر رازی (با تکیه بر نظرات تفسیری او در تفسیر مفاتیح الغیب)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث کلامی که ریشه در آیات قرآن کریم داشته و با بحث انسان شناسی در رابطه مستقیم است، موضوع "خلیفه اللهی انسان" است. روش گردآوری اطلاعات در این مقاله کتابخانه ای و روش تحقیق مقاله توصیفی_تحلیلی است. در این مقاله نگاه فخر رازی دانشمند و متکلم بزرگ اهل سنت به این موضوع تبیین شده است و مسائل مرتبط با بحث در برخی آثار او از جمله تفسیر مفاتیح الغیب، مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی ها نشان می دهد معنای خلیفه اللهی انسان از نظر فخر رازی، ولایت و قدرت تصرف تکوینی و تشریعی است که از طرف خداوند به برخی بندگان عطا می شود. اعطای این مقام شرافتی خاص به انسان داده، لذا انسان اشرف مخلوقات محسوب می گردد. از مطالعه تفسیر کبیر فخر رازی و دیگر آثار وی چنین بر می آید که او معتقد است مقام خلافت اللهی بالقوه در تمام انسانها موجود است ولی فقط پاکان از گناه و عصیان هستند که این مقام را به طور بالفعل کسب می کنند. ملاک انتخاب خدای حکیم در اعطا کردن مقام خلافت اللهی به انسان نیز در علم و عقل و بعد ملکوتی او خلاصه می شود که از نتایج دارا بودن این مقام، افضلیت انسان بر فرشتگان و اشرف مخلوقات بودن اوست.
بررسی استعاره جهتی واژه حیوه در قرآن، بر اساس نظریه استعاره مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظر به اینکه بسیاری از پیامهای قرآنی به صورت تلویحی بیان شده اند، در این پژوهش، تلاش شده تا بر اساس نظریه ی استعاره ی مفهومی، استعاره ی جهتی واژه ی «حیوه» در قرآن بررسی شود. برای این کار، ترجمه ی مکارم و تفاسیر المیزان و نمونه برای جمع آوری داده ها استفاده شد و سپس این داده ها موردتحلیل قرارگرفتند. باتوجّه به واژه ی حیوه، نگارندگان به استعاره های جهتی بالا، پایین و نزدیک دست یافتند، اما استعاره ی جهتی دور درخصوص واژه ی حیوه به کارنرفته است. مفاهیمی ازقبیل خیر، برکت و نعمت و یا مفاهیمی که منسوب به خداوند هستند، استعاره ی جهتی بالا، و مفاهیمی مانند ضعف، خواری، عذاب و رسوایی ، استعاره ی جهتی پایین را نشان می دهند. استعاره ی جهتی نزدیک، با همنشینی اسم اشاره ی «هذه» با واژه ی حیوه نشان داده شده-است و در چند آیه دیده می شود که پستی و حقارت زندگی دنیا، تأکید بر آن، و یا تأثیر و نتیجه ی اعمال ما در این دنیا را نشان-می دهد. پژوهش حاضر، کارآمدی نظریه ی نوین استعاره در تحلیل زبان قرآن را نشان می دهد که این خود، به درک، ترجمه و تفسیر بهتر مفاهیم قرآنی منجرمی شود.
مراتب نظام هستی از منظر امام خمینی (براساس تعلیقات مصباح الانس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفتاح الغیب نخستین اثری است که رسماً در علم عرفان نظری توسط صدرالدین قونوی نگاشته شد و مصباح الانس اثر شمس الدین فناری نیز بعنوان شرحی تفصیلی بر این کتاب، از آثاری است که در استدلالی کردن مباحث عرفانی سهم بسزایی دارد. عارفانی چون امام خمینی(ره) از جمله محققانی هستند که تعلیقات آنها در تبیین و ایضاح مقاصد مصباح الانس، بسیار مفید بوده است. این جستار بدنبال تبیین مراتب نظام هستی از نظر امام خمینی بر اساس تعلیقات ایشان بر مصباح الانس است. مراتب وجود حق در قوس نزول، همان سلسله» وجودات در نظام هستی است که شامل اعتبارات و تعینات وجود یعنی مقامات ذات، احدیت و واحدیت میشود. بعبارت دیگر، حق تعالی دارای تعیناتی است که ابتدا در مقام ذات که البته مقام بدون اسم و رسمی است، متجلی میشود و سپس با تنزل، به مقام احدیت و باز با تنزلی دیگر، به مقام واحدیت میرسد. این مقام واحدیت، مقام تفصیل اسماء و صفات حق است که اعیان ثابته، صور و مظاهر این اسماء و صفات هستند و بهمین ترتیب، اعیان خارجی یا امور واقع نیز مظاهر اعیان ثابته اند. ارزیابی، تحلیل و نقد آراء امام خمینی درباره مراتب نظام هستی از اهداف این پژوهش است.
ملاصدرا و روش شناسی انتقادی فهم ظاهرگرایانه از دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفاسیر ظاهرگرایانه و سطحی از دین همواره در تاریخ اجتماعی دین جریان داشته و بعضی از این تفسیرها سبب ظهور جریانهای متحجر و تکفیری و در نتیجه بروز چهره یی خشن، خشک و متعصب از دین شده است. ملاصدرا یکی از فیلسوفانی است که نقد این نوع تفاسیر، یکی از محورهای اساسی اندیشه» او بوده است. این پردازش نقادانه تا آنجا است که دستکم دو مورد از آثار خود کسر اصنام الجاهلیه و رساله سه اصل را بطور کامل بدان اختصاص داده است. این نقد در اندیشه ملاصدرا ساحتهای مختلفی دارد که کمتر به آن توجه شده، بنابرین نوشتار حاضر از طریق روش اسنادی، تحلیل محتوا و توصیف گرایانه به طرح و بررسی آنها پرداخته است. این ساحتها عبارتند از: بررسی عوامل زبانی، عوامل عقلانی و عوامل نفسانی در فهم دین. بررسی مجموع عوامل در این ساحتهای سه گانه نشان میدهد که ظاهرگرایی میتواند موجب بروز جمودگرایی دینی، شکلگیری گفتمان خشونت، دنیاگرا شدن علما، پیدایش شبه علما بجای عالمان واقعی و شکلگیری فرهنگ ریا و نفاق شود.
اطلاق و تقیید جهاد در قرآن کریم و عهدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۴
111 - 145
حوزههای تخصصی:
انسان از ابتدای خلقت با مسأله«جنگ و جهاد» مواجه بوده و ادیان سه گانه یهود، مسیحیت و اسلام نیز به-طورکلی آن را پذیرفته اند. عبارات عهدین اصل جهاد را پذیرفته و آیات قرآن کریم، با ارائه تقییداتی به آن تکامل کیفی داده است. مقاله حاضر با روش توصیفی تطبیقی با ابزارکتابخانه ای نگارش یافته و درصدد است بیان کند که تعابیر جنگ و جهاد در عهدین به صورت مطلق و بدون هیچ قیدی و در آیات قرآن کریم با تکامل آن و افزودن قوانین بازدارنده بیان شده است. «پذیرش اصل جهاد، اهمیت و دستور به جهاد و مبارزه، نترسیدن از بسیاری دشمن، شدت عمل در جنگ در صورت لزوم و جهاد با نفس» از اشتراکات جهاد در قرآن کریم و عهدین است. «گستردگی کیفی آیات جهاد در قرآن کریم، اقسام جهاد در قرآن، مقید بودن و مطلق نبودن فرمان به جنگ در قرآن کریم، وظایف مجاهدان در جنگ و شدت عمل در کنار بندگی و عبادت خداوند» از افتراقات و افتخارات آیات جهاد در قرآن کریم نسبت به عهدین است.
واکاوی افراط گری دینی و نقش تعلیم و تربیت اسلامی در مهار آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
375 - 397
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش واکاوی افراط گری دینی و نقش تعلیم و تربیت اسلامی در مهار آن می باشد. از نظر فلسفه و پارادایم حاکم بر پژوهش جزء پژوهش های کیفی و در پارادایم سازنده گرایی- تفسیری قرار داد. روش پژوهش حاضر از نوع تحلیل محتوای کیفی(کتابخانه ای) است. جامعه آماری پژوهش شامل پژوهش ها و اسناد موجود مرتبط در سایت های علمی می باشد. نمونه آماری تا رسیدن به اشباع نظری و استخراج مقوله های افراط گرایی دینی ادامه یافته است. ابزار پژوهش شامل تمامی اسناد و مدارکی است که در رابطه با افراط گرایی دینی و شیوه استفاده از آموزش های دینی در شکل گیری افراط گرایی وجود دارد(از طریق فیش برداری)، می باشد. روش تجزیه و تحلیل در پژوهش حاضر تحلیل مضمون است. در این روش از طریق تحلیل متون مورد نظر به صورت استقرائی، مؤلفه های تربیت مطلوب به منظور مهار افراط گرایی دینی تدوین گردید.