فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۶۱ تا ۱٬۴۸۰ مورد از کل ۳٬۳۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
دین، تکیه گاه بسیاری از مردم دنیا و امری فطری، عمیق و ریشه دار است. شناخت آموزه ها و جهان بینی ادیان، از طریق منابع آنها راهی برای کم کردن فاصله میان پیروان ادیان است. ورود و خروج یا تشرف و ارتداد، از مباحث مهم ادیان می باشد.
ارتداد در کاتولیک رد کامل ایمان مسیحی، توسط کسی است که قبلاً تعمید یافته است. ماهیت ارتداد در مقایسه با بدعت و شقاق وضوح بیشتری می یابد. انگاره ارتداد در منابع دینی و قانونی مسیحیت کاتولیک آمده و در سیر تاریخی خود در دوره های مختلف حکم یکسانی داشته؛ اما به واسطه نوع رابطه کلیسا با حاکمان و میزان دلبستگی حاکمان به دین در اجرا متفاوت بوده است. عقلانی نبودن آموزه های اصلی مسیحیت، کم رنگ شدن عقاید، افراط در مجازات و نحوه برخورد با ظالم، به عنوان عوامل تاثیرگذار در ارتداد بیان گردیده است. این تحقیق به روش کتابخانه ای و با رویکرد نقلی و تاریخی در صدد آشنایی، بررسی و نقد انگاره ارتداد در مسیحیت کاتولیک می باشد.
تأملی بر رویکرد تبشیرکاتولیکی در جوامع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از زمان ظهور اسلام، مسیحیت فعالیت تبشیری خود را نسبت به مسلمانان، در اشکال متفاوتی انجام داده است. در این زمینه، می توان به رویکرد انفعالی، هجومی، فرهنگی و دیالوگی اشاره کرد. این مقاله، با روش اسنادی تحلیلی و با هدف تبیین مواضع تبشیری واتیکان نگارش یافته، و به بررسی این مدعا می پردازد که کلیسا با رویکردهای گوناگون به فعالیت تبشیری در جوامع اسلامی پرداخته است. این پژوهش، درنگی است که مسیر گفت وگوی بین الادیان، به ویژه اسلام و مسیحیت را حساس و پیچیده نشان می دهد و موجب درک عمیق از گفت وگو در قالب تبلیغ و تبشیر می شود؛ نکته ای که شایستة توجه دانشمندان، مجریان و سیاست گذاران گفت وگو است.
موقعیت های مرزی در فلسفه های اگزیستانس و نهج البلاغه
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث نهج البلاغه پژوهی
مقاله حاضر در مقام پژوهشی مقایسه ای به بررسی کلامی-فلسفی دیدگاه اگزیستانسیالیسم و نهج البلاغه نسبت به موقعیت های استثنایی یا پیش آمدهای خاص زندگی انسان ها می پردازد. اگزیستانسیالیست ها از این پیش آمدها به موقعیت های مرزی تعبیر می کنند و آن را یکی از مبانی جنبش فکری خود می دانند و معتقدند که انسان به واسطه ی قرار گرفتن در این موقعیت ها، به شناخت راستین خود دست می یابد. نهج البلاغه از این موقعیت ها تحت عنوان آزمایش الاهی یاد می کند و آن ها را سنتی ثابت و لایتغیر از سوی خالق هستی می داند که منجر به شناساندن گوهر درون می شود. سرانجام این پژوهش بدان جا می انجامد که هردو اگزیستانسیالیسم و نهج البلاغه رخ دادن این گونه اوضاع و احوال را برای دست یابی به شناخت صحیح از خویشتن، امری ضروری می دانند. از دیگر مشترکات این دو نگرش آن است که بروز این اتفاقات را همگانی و گریزناپذیر درنظر می گیرند؛ اما نهج البلاغه که دربرگیرنده حکمت اسلامی است، بیش از اگزیستانسیالیسم، شمه ای توحیدی و غایتمند برای این موقعیت ها و شناخت حاصل از آن ها قایل است که در نهایت به تکامل دنیوی و اخروی انسان می انجامد.
ارزیابی مولانا از اقسام ایمان در پاسخ به مسأله رنج(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نسبت میان مسأله رنج و ایمان، نزد اندیشمندان اهمیت ویژه ای دارد و دیدگاه های متفاوتی در این زمینه با رویکردهای درون دینی یا برون دینی ابراز شده است. اهمیت مسأله ایمان، عمدتاً به رابطه ایمان و سعادت معطوف است که در متون و مأثورات دینی، بر آن، تأکید فراوان رفته است. در عرصه تضارب آرا در این باب، عارفان نیز در آثار مکتوب خویش، با ابتنا بر ذوق و تجربه عرفانی، دیدگاه های عمدتاً بدیعی در این باره درانداخته اند. در این میان، مولانا جلال الدین محمد بلخی نیز که از اقطاب عارفان مسلمان به شمار می رود، کتاب «مثنوی» خود را با مسأله رنج آدمی می آغازد و در جای جای آثار خویش، ایمان را راهی برای رهایی از این رنج، معرفی می کند. او با نقد نگرش های آفاقی به ایمان، در باب ماهیت ایمانِ مطلوب و رهایی بخش، نگرشی انفسی/فراعقلانی و فردگرایانه دارد و درباره متعلَّق ایمان، دیدگاهی واقع گرایانه برمی گزیند. مولانا همچنین در زمینه کارکردهای ایمان، رابطه مستقیمی میان سعادت و ایمان ترسیم می کند؛ و از این جهت، نظریه خود در باب سعادت را با مسأله ایمان، پیوند می زند.
فرضیه خداباوری در استدلال استفان هاوکینگ، ملاصدرا، ابن سینا و کیث وارد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
دانشمندان گستره کیهان شناسی نوین، با پشتیبانی از ماده گرایی، هر گونه ایده خداباوری را پیرامون توضیح جهان غیر ضروری و دارای ساختار غیر عقلانی می دانند. استفان هاوکینگ، به عنوان دانشمند سرشناس این حوزه، با طرح استدلالی بر مبنای فرضیه انفجار بزرگ، در تلاش است با انکار نظریه وجود خداوند نشان دهد جهان در اثر اتفاق یا ضرورت به وجود آمده است. با توجه به ابعاد متافزیکی این گفتمان، تلاش بر آن است تا با استفاده از اصول نظام فلسفی سینوی و کیث وارد، ضمن ابطال استدلال هاوکینگ، نظریه خداوند اثبات گردد. در این راستا، هستی شناسی حکمت متعالیه نه تنها وجود خداوند را با فرضیه های علمی مانند انفجار بزرگ ناسازگار نمی داند، بلکه رابطه ای پویا میان خداوند و جهان اثبات می نماید. بدین ترتیب، ملاحظه می گردد که نظام فلسفی ابن سینا و حکمت متعالیه هر کدام به نوعی می توانند برای چالش های نوین عرصه خداباوری چاره اندیشی نمایند. هدف این پژوهش پرداختن به چالش جدید کیهان شناسی و خداباوری در نظام فلسفی ابن سینا و به ویژه ملاصدرا و پویا نمایی آنها با توجه به آرا کیث وارد است. تحلیل و نقد استدلال هاوکینگ بر مبنای سینوی و صدرایی، ورود این دو نظام فلسفی در تبیین مسائل روز، و ارائه راه حل های فلسفی برای چالش های دنیا معاصر و تطبیق این دو نظام فلسفی با آرا کیث وارد را می توان از نتایج این پژوهش محسوب کرد.
ریشه های یهودی مسیحی خدا و شیطان انجیل شیطانی لاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیطانی که لاوی به دنیا معرفی کرد، نه تنها موجودی شریر نیست، بلکه الهه عشق و زاینده روشنایی و نور است. لوسیفر از نگاه وی موجودی است نیکو، قدرتمند و با اوصافی خداگونه که دو بعد مثبت و منفی را همزمان داراست. وجود چنین موجودی با اوصاف متعالی، و در عین حال در حضیض ذلت، گرچه در ابتدا کمی عجیب و غریب می نماید، اما برای افراد آشنا به الهیات یهودی مسیحی، وجود چنین موجودی چندان هم بدیع و غریب نیست. نوشتار حاضر با روش تحلیلی توصیفی می کوشد با مبناشناسی و کاوشی عمیق میان آموزه های تورات و انجیل، ردّ پای چنین موجودی را که در لابه لای متون کهن یهود و مسیحیت پنهان شده بیابد.
دین و مدرنیته؛ بررسی رویکرد فروکاهشی به دین در نسبت با مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر مدرن اگر تعارضی میان دین و مدرنیته باشد، این تعارض چگونه قابل رفع و رجوع است؟ در این تعارض برخی تقدم دین، بعضی تقدم فرهنگ مدرن و برخی نیز راهی میانه را مطرح می سازند. در نگاه آقای ملکیان، دین هم به متون دینی و هم به برداشت های انسان ها از آن متون و نیز به اعمال انسان های متدین اطلاق می شود. فهم سنتی از دین، فهم بنیادگرایانه و مبتنی بر تاریخ است که با مدرنیته سازگار نیست. از این رو وی معنویت را به منزلة دین عقلانی شده، و تفسیر مدرن از دین را به جای فهم سنتی از دین ارائه می کند. فهم سنتی از دین با برخی از مؤلفه های مدرنیته سازگار نیست. پس از آنجا که این مؤلفه ها اجتناب ناپذیرند، باید از دین فهمی ارائه دهیم که ناسازگاری با مدرنیته در آن برطرف شود. در نقد این دیدگاه باید گفت اولاً برخی از مؤلفه هایی که در دین مورد ادعای او با مدرنیته درگیر می شوند، اصولاً در ادیان یا دست کم در دین اسلام وجود ندارند و برخی دیگر که از مؤلفه های دین به شمار می روند، از پشتوانة عقلی و معرفتی برخوردارند. روش این مقاله توصیفی، تحلیلی و انتقادی است.
رهیافت اصلاح ساختار ژنتیک در حل مسأله ی شرور انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهره بردن از قدرت علمی و خلاقیت انسان در محدود کردن و پس راندن شرور و جلوگیری از گسترش آن از مصادیق همکاری با خالق و یاری دادن به خداوند در حل مسأله شر محسوب می شود .
بسیاری صفات بد اخلاقی و خلق و خوی های ناپسند و در نتیجه شخصیت و رفتار شرورانه پایه ی زیستی و ژنتیکی دارند. فن آوری مهندسی ژنتیک این امکان را به ما می دهد که از ویژگی هایی در ژن ها یمان برخوردار باشیم که تا سرحد امکان، کمتر گرفتار شرور گردیم. بنابراین در قدم نخست، با بهر ه گیری از ژن درمانی می توان از پیدایش برخی از نواقص جسمانی و اخلاقی و انتقال آن به نسل های بعدی جلوگیری کرد و سپس با مهندسی ساختار ژنتیکی انسان و در نتیجه اصلاح نژاد بشر، می توان به انسانی دست یافت که دارای درصد بالایی از صفات و خصوصیات مطلوب جسمانی، عقلانی، اخلاقی و الاهی بوده، تا در نتیجه ی آن، شمار چشم گیری از شرور روزمره ی انسانی از صفحه ی زندگی محو شود و به دیگر شرور تاریخی پیوندد.
نگارنده رهیافت اصلاح ساختار ژنتیک را در شرایط موجود، راهبردی اساسی و بر تر در حل شرور انسانی و دستیابی به خیرات و کمالات ارزیابی کرده و معتقد است که بشریت باید هر چه زودتر تصمیم استفاده از آن را عملی کند.
مقایسة راه حل مسئله شر از دیدگاه جان هیک و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شر در قرون اخیر به صورت منطقی و قرینه ای(علیه وجود خدا) مطرح و به منزلة نقدی بر آموزه های دینی مطرح شده است. فیلسوفان و متکلمان راه حل های متنوعی ارائه داده اند که از جمله پاسخ ها، پاسخ هیک (فیلسوف و متکلم مسیحی) است که تئودیسة پرورش روح است و نیز پاسخ علامه طباطبایی که قایل به عدمی بودن شر شده، آن را لازمة عالم مادی و اختیار انسان می داند. این دو نظریة عدل باور با وجود نقاط اشتراک، دارای تفاوت های بنیادین اند. در مقایسه و تطبیق دو نظریه، ابعاد مسئله روشن تر می شود و راه حل جدیدی به دست می آید. لذا مقالة حاضر به بررسی و تطبیق این راه حل ها می پردازد.
بررسی برهان کیهان شناسی کلامی از منظر حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویلیام لین کریگ نوع جدیدی از براهین کیهان شناسی را احیا کرده که به برهان کیهان شناسی کلامی مشهور شده است؛ در این برهان، آغاز زمانی (حدوث) جهان، نشانة معلولیت و در نتیجه، اثبات کنندة وجود علتی فراطبیعی برای جهان قلمداد می شود. کریگ برای اثبات مقدمة اصلی برهان خویش (حدوث عالم)، به دو دلیل فلسفی و دو تأیید علمی تمسک جسته است.
از سوی دیگر، اثبات حرکت جوهری عالم طبیعت در حکمت متعالیه، حرکت عمومی و لاینقطع هر موجود طبیعی را نشان می دهد؛ به نظر می رسد همین مطلب، نشان دهندة معلولیت طبیعت بوده و می توان با استناد به آن، وجود علتی فراطبیعی را برای طبیعت اثبات کرد.
در این مقاله، از یک طرف، برهان کریگ و ادلة فلسفی آن تقریر خواهد شد. سپس از منظر حکمت متعالیه تحلیل و ارزیابی می شود؛ و از طرف دیگر، با استفاده از حرکت جوهری، دلیلی در جهت تقویت این برهان اقامه می شود.
بررسی و نقد انحصارگرایی مسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انحصارگرایی از جمله دعاوی متکلمان و پیروان ادیان است که از گذشته دور مورد توجه و تأکید متکلمان مسیحی قرار داشته و اینک با چالش های متعددی روبه رو شده است. در این نوشتار صرفاً دلایل برون دینی آنان مانند ارجاع ادیان دیگر به مسیحیت، رستاخیز مسیح و مانند آن از منابع اصلی ارائه و نقد و بررسی شده است. مهم ترین نقدهایی نیز که وارد شده است همان است که خود مسیحیان و حتی متکلمان آن ها مطرح کرده اند مانند فقدان دلیل منطقی، ناسازگاری با مطالعات تطبیقی ادیان، کاستی ها و عملکرد تاریخی مسیحیت و مانند آن مطرح شده است.
صورتبندی برهان نظم از منظر سوئینبرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برهان نظم ساده ترین، قابل فهم ترین و عمومی ترین برهان بر وجود خداوند است. در طول تاریخ روایت های متعددی از این برهان ارائه شده است که از درجات متفاوتی از قوّت و دقّت برخوردارند. به نظر نگارندگان معقول ترین و قابل دفاع ترین روایت از این برهان، روایتِ «استدلال از راه بهترین تبیین» است. روایت هایِ کلاسیک، مقایسه ای، تنظیم دقیق، پیچیدگی غیر قابل تقلیل بیوشیمیایی و اطلاعات زیست شناختی ضمن آنکه هر یک روایت هایی مستقل هستند، امّا به نظر می آید اگر بتوان این روایت ها را در خدمت «استدلال از راه بهترین تبیین» در آورد، برهان نظم می تواند نقش مؤثّرتری در اثبات وجود خدا در کنار سایر براهین ایفا کند. سوئینبرن استدلالی ارائه کرده، که نتیجة آن- به زعم وی- محتمل بودن وجود خدا را نشان می دهد. او این بار را بر دوش برهانی استقرایی گذاشته است. ریچارد سوئینبرن در تقریر این برهان با تفکیک نظم جهان به نظم زمانی و نظم مکانی و صورتبندیِ جدیدی از برهان طرح و تدبیر، تلاش درخوری در این راه نموده است. در این جُستار سعی شده تا تقریر و روایت سوئینبرن از برهان نظم که در آثار متعدد او به انحای مختلف بیان شده است در یکجا و به صورت نظام مند تقریر شود، تا راه برای بررسی، نقد و یا تقویت آن هموارتر گردد. با جستجوی انجام گرفته این برهان تاکنون با نظامی که در این مقاله بدان پرداخته شده است، صورتبندی نشده است.
نمابرداری شناختی در مفهوم سازی قرآنی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
الاهه اساطیر: بررسی تحلیلی دیدگاه قرآن کریم درباره الوهیت حضرت عیسی علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تثلیث» از آموزه های بنیادینِ الهیات رایج مسیحی است که بر اساس آن، حضرت عیسی (پسر) یکی از شخصیت های سه گانه تثلیث، و در کنار پدر و روح القدس دارای الوهیت است. آموزه تثلیث متأثر از فرهنگ ها و ادیان شرک آمیز به مسیحیت راه یافت. قرآن کریم با روایتی متفاوت و ارائه شخصیت بشری از عیسی علیه السلام، بنیان های فکری اعتقاد به الوهیت مسیح را به چالش کشیده است. این نوشتار با هدف تبیین دیدگاه انتقادی قرآن کریم، با روش توصیفی تحلیلی به این موضوع پرداخته است. قرآن کریم اعتقاد به الوهیت حضرت عیسی را باوری شرک آلود و آمیخته به تحریف دانسته و با تأکید ویژه بر مفاهیمی مانند پسر مریم، عبدالله و مخلوق بودن عیسی و نیز گزارش بارداری مریم علیهاالسلام و تولد حضرت عیسی ضمن ارائه شخصیت بشری از آن حضرت و مادرش، هرگونه اعتقاد به الوهیت آنها را از اساس به چالش می کشد. روایت قرآن نشان می دهد که اعتقاد به الوهیت عیسی علیه السلام در زمان آن حضرت وجود نداشته و در دوره های بعد پدید آمده است.
مفهوم شناسی جری و انطباق و باطن قرآن بر اساس روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیّت بحث باطن قرآن از آن جهت است که اوّلاً بخشی از معانی و معارف قرآن مربوط به باطن آیات است و ثانیاً جاودانگی قرآن ارتباط وثیقی با باطن قرآن دارد. موضوع باطن قرآن، از زوایای مختلفی قابل بررسی است، امّا اوّلین گام در این حیطه، شناخت چیستی باطن قرآن است که این امر، نه تنها در شناخت گستره و مراتب بطون قرآن مؤثّر است، بلکه در آگاه شدن به روش صحیح تفسیر قرآن و برخورد صحیح با روایات تفسیری، نقش مهمّی را ایفا می نماید. دانشمندان حوزه های مختلف علوم اسلامی در ادوار مختلف، تعاریف مختلفی از باطن قرآن ارائه داده اند، امّا از احادیث برمی آید که باطن قرآن، معانی و مصادیق پنهان و ناآشکار آیات است و نیز معارفی است که در بدو امر از آیات برداشت نمی شود. نوشتار حاضر بر آن است که مفهوم شناسی باطن قرآن بر اساس روایات را مورد کنکاش قرار دهد. از این تحقیق حاصل می گردد که باطن قرآن در روایات به سه گونه مطرح گردیده است: مصادیق آیات، معانی گوناگون غیر آشکار از الفاظ آیات و معانی ژرف قرآن.
نماد هفت در قرآن و مکاشفه یوحنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان مفسران و متفکران مسلمان رویکرد پدیدار شناختی و نیز لیبرال به متن مقدس و دین، هرگز حضور نداشته است. به طور کلی، تحقیقات مفسران و اندیشمندان دینی در بستری درون دینی شکل گرفته است. ازاین رو، تفاسیر اسلامی کمتر به ریشه ها و معنای نمادین آیات قرآن پرداخته اند. مباحث اندک پیرامون معنای نمادین در قرآن می تواند دستمایه یک بررسی تطبیقی شود. در این مختصر، به بررسی معنای نمادین عدد هفت می پردازیم که بیشتر به معنای «کثرت» و «کمال» تفسیر شده بود.
درحالی که مفسران و دین پژوهان غربی از ریشه ها و علل ذکر «هفت» در مکاشفه مباحث مبسوطی ارائه کرده اند. مهم ترین رویکرد در میان مسیحیان و دین پژوهان، نمادین بودن عدد هفت در مکاشفه است که بیان آن یا به دلیل افاده کثرت است و یا از باب افاده تکامل.
این نوشتار درصدد بررسی وجود اصل نمادگرایی در قرآن و کتاب مقدس و بررسی تطبیقی معنای نمادین عدد هفت در قرآن و مکاشفه یوحنا برآمده است.
معنا شناسی واژه ذکر در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر چند که پژوهش های قرآنی در دوره ی معاصر از گسترش چشمگیری برخوردار است. بالاخص پژوهش هایی که مولفه های واژه شناسی با رویکرد تفسیر موضوعی قرار می دهند، اما بازشناسی معنایی واژه های پرکاربرد قرآن کریم مانند ذکر اهمیت برجسته ای دارند.
این پژوهش در پی ان است با روش اسنادی-کتابخانه ای و پیمایش مراحل سه گانه ی توصیف،تحلیل و تبیین واژه ی ذکر را در قرآن کریم مورد واکاوی قرار دهد. در این مقاله ضمن بازشناسی معنای لغوی و اصطلاحی ذکر دیدگاه مفسرین با رویکرد تاریخی درباره ی معانی اصطلاحی و تنصیصی ذکر،ارتباط مفهومی آن با واژه های هم نشین و جانشین مانند:قرآن ،صلوة ، تقوا و ... معانی استخراج شده ی از ارتباط سیستمی آن ها مورد تحلیل قرار گرفته است. سپس با استفاده از قاعده ی سیاق و دقت در مقتضای آیات قرآن کریم چگونگی کاربرد ذکر در سرتاسر آیات قرآن کریم تبیین گردیده است. یکی از نتایج مهم بررسی توصیفی، آشکار شدن پیوند معناییِ عمیقِ ذکر با سایر واژه های هم حوزه در قرآن است.
مقایسه نقش موعودباوری در ایجاد فرقه های نو در اسلام و مسیحیت (در دو قرن اخیر)(مقاله پژوهشی حوزه)
دین و دنیا: بررسی نگرش های متفاوت ادیان به دنیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«دین و دنیا» از مباحث مورد علاقه ی متألهان و فلاسفه ی دین است و به همین رو با بی اعتنایی جامعه شناسان دین مواجه بوده است. این مقاله در گام نخست و در راستای مقابله با روی کردهای تحویلی1 در مطالعات دین، در صددِ رفع برخی از این بی اعتنایی های آسیب رسان است و تلاش دارد نیاز مبرم جامعه شناسی دین به این مباحث را آشکار سازد و جایی را برای آن در فصول مقدماتی مطالعات جامعه شناختیِ دین باز نماید. این تلاش هم چنین برای نیل به درک صائب و روشن تری از مفهوم عرفی شدن، که انطباق بیش تری با بنیان های آموزه ای اسلام و شرایط اجتماعی ایران داشته باشد، انجام شده است.
مقاله در صدد است در این بازبینی، بر چند حقیقت بدیهی و در عین حال، اذعان نشده درباره ی دین تصریح نماید که تأثیراتی دگرگون کننده بر نظریات عرفی شدن دارند.
گام سوم پس از تأکید بر اهمیت دنیا برای ادیان، با مقایسه ا ی میان تلقی ادیان از دنیا برداشته شده است و با این فرض که عقاید و تعالیم دینی، تأثیرات تعیُّن بخشی بر زیست اجتماعی پیروان خواهند داشت، آن را در برخی از فرازهای اساسی تر، همانند «رستگاری»، « الاهیات اقناعی» و «تنش های با دنیا» با تفصیل بیش تری دنبال نموده است و در خاتمه، تأثیرات آن را در اصلاح برخی روی کردهای غالب بر نگرش جامعه شناختی دین نشان می دهد.